Forwarded from مجلّه سياستنامه
🖊سفرنامه سیاستنامه (نوروز 1402)
📚خاطرات استادان علم سیاست از سفر به چهارگوشه جهان در شماره 25
خوب، بد، زشت 🇫🇷🇩🇪🇮🇹
✍️ روحاله اسلامی؛ استادیار دانشگاه فردوسی و عضو شورای علمی سیاستنامه
ما چگونه نیستیم؟ 🇳🇴
✍️قدیر نصری؛ دانشیار دانشگاه خوارزمی و عضو شورای علمی سیاستنامه
از جماعتگرایی تا سازهانگاری 🇺🇸
✍️صادق حقیقت؛ استاد تمام دانشگاه مفید و عضو شورای علمی سیاستنامه
ذهنیت و عینیت آزادی🇺🇸
✍️مهدی فدایی مهربانی؛ استادیار دانشگاه تهران و عضو شورای علمی سیاستنامه
فرصت گزارش و گزارش فرصت 🇨🇦
✍️محسن خلیلی؛ استاد تمام دانشگاه فردوسی
اسب، آب، شتر 🇸🇦
✍️رسول جعفریان؛ استاد تمام دانشگاه تهران
بخارا در استانبول🇹🇷
✍️جواد رنجبر درخشیلر؛ شاهنامهپژوه
@goftemaann🦉
📚خاطرات استادان علم سیاست از سفر به چهارگوشه جهان در شماره 25
خوب، بد، زشت 🇫🇷🇩🇪🇮🇹
✍️ روحاله اسلامی؛ استادیار دانشگاه فردوسی و عضو شورای علمی سیاستنامه
ما چگونه نیستیم؟ 🇳🇴
✍️قدیر نصری؛ دانشیار دانشگاه خوارزمی و عضو شورای علمی سیاستنامه
از جماعتگرایی تا سازهانگاری 🇺🇸
✍️صادق حقیقت؛ استاد تمام دانشگاه مفید و عضو شورای علمی سیاستنامه
ذهنیت و عینیت آزادی🇺🇸
✍️مهدی فدایی مهربانی؛ استادیار دانشگاه تهران و عضو شورای علمی سیاستنامه
فرصت گزارش و گزارش فرصت 🇨🇦
✍️محسن خلیلی؛ استاد تمام دانشگاه فردوسی
اسب، آب، شتر 🇸🇦
✍️رسول جعفریان؛ استاد تمام دانشگاه تهران
بخارا در استانبول🇹🇷
✍️جواد رنجبر درخشیلر؛ شاهنامهپژوه
@goftemaann🦉
Forwarded from سید صادق حقیقت
ازجماعت تاسازه.pdf
326.1 KB
Forwarded from محمدرضا یوسفی
چرا اين همه تغييرات در دولت
محمدرضا يوسفي
🔹 يكشنبه دهم ارديبهشت، وزير صمت از مجلس رأي اعتماد مجدد نگرفت. پيش از وي در حوزه اقتصاد، رئوساي بانك مركزي، سازمان برنامه، وزراي تعاون، كشاورزي و راه نيز كنار گذارده شده بودند. اين تعداد تغيير در زمان كوتاهتر از دو سال نسبت به تمامي دولتهاي سابق يك ركورد محسوب مي شود. مقامات اقتصادي كابينه دو دسته اند. نخست، بانك مركزي، سازمان برنامه و وزارت اقتصاد است كه اتخاذ سياست هاي مالي و پولي و تنظيم سياست هاي كلان را بر عهده دارند. از این سه، تنها وزير اقتصاد باقي مانده است. البته جايگزيني معاون سابق خاندوزي در سازمان برنامه و فرزين كه به حكم خاندوزي به رياست بانك ملي رسيده بود، در بانك مركزي؛ از جايگاه بالاتر وزير اقتصاد در سياستگذاري اقتصادي خبر داده و البته حاكي از اختلاف در سياستگذاري كلان است. دسته دوم وزراي اجرايي اقتصاد هستند. وزارت تعاون، صمت و راه نيز تغيير کردند. بنابراين بجز وزراي نفت و نيرو، همه وزراي اجرايي اقتصادي نيز كنار گذارده شدند كه از ناكارآمدي آنان از ديدگاه دولت و مجلس خبر مي دهد. اين تغييرات، پرسشهایی را طرح می کند كه تحليل هر كدام از آنها ميدرند روابط درون
ساختار حاكميت را روشن كرده و راهكارهايي را پیشنهاد دهد.
🔹 با نگاهي به دولت هاي پس از انقلاب در مي يابيم كه بجز دولت آقاي هاشمي، اختلاف نظر مقامات اقتصادي در دولتهاي اول خاتمي، احمدي نژاد، روحاني وجود داشته است، البته چنانچه گذشت دولت سيزدهم علاوه بر اختلاف نظر در سياست هاي كلان، دچار ناكارآمدي وزراي اجرايي اقتصاد نيز هست. در دولت آقاي خاتمي اختلاف نظر ميان بانك مركزي و وزارت اقتصاد، منجر به حذف وزير اقتصاد در كابينه دوم شد. در دولت آقاي احمدي نژاد نيز وزراي اقتصاد، تعاون، راه، صنايع، نفت و رئيس سازمان برنامه تغيير كردند. با وجود برخي اختلاف نظرها، تغييراتي در مقامات اقتصادي دولت آقاي روحاني رخ نداد. البته در دور دوم، وزير اقتصاد و مشاور اقتصادي رئيس جمهور كنار رفتند. به طور كلي، اين حجم از اختلاف نظر، تغييرات و ناكارآمدي ها موجب اتلاف منابع، فرصت سوزي ها و عقب ماندن از ساير كشورها و حتي فساد خواهد شد.
🔹 حال پرسش اين است كه چرا اختلاف نظر و تغييرات مقامات اقتصادي در همه اين دولتها و به ويژه دولتهاي همسو با نهادهاي خارج دولت زياد بوده است؟ پاسخ را بايد در ساختار سياسي كشور جستجو كرد.
🔹 در كشورهاي داراي نظام حزبي، برنامه كانديداها توسط كميته هاي حزب نوشته مي شود. معمولا اصول كلي اقتصادي و سياسي حزب مشخص است. اعضاي كميته كه معمولا متخصص آن رشته هستند، ضمن عمل به وظيفه دولت سايه و نقد دولت حاكم، داراي برنامه هاي مشخص در آن حوزه مي باشند. كانديداي حزب در يك فرايند سخت درون حزب، انتخاب و معرفي مي شود. از اين رو شايد ماهها قبل، كانديداي حزب براي انتخابات كاملا مشخص بوده، به هنگام پيروزي در انتخابات، معمولا مي دانند كه چه سياست هايي را بايد عمل كنند. اما در نظام هاي فاقد احزاب، شايد كانديداها تا چند ماه قبل از انتخابات تمايلي به حضور ندارند ولي با مشورت و فشار نزديكان به كانديدا مي شوند. فقدان انسجام ذهنی و بنیان علمي قوي براي رياست جمهوري طبيعي است. كانديداها بدون درک دقیق واقعیت، معمولا نقاد وضع موجود هستند. آنان با حرارتِ تمام به وضع موجود مي تازند، وعده هاي زياد دست نيافتني داده، سخنان كلي بيان مي كنند. اما به هنگام استقرار، درك روشني از وضعيت كشور ندارند. در ابتداي دولت اول آقاي روحاني، شعار حل مشكلات در صد روز داده شد اما شدني نبود از اين رو گفتند منظور، گزارش در صد روز اول بوده است. بعد از ماهها، وزير وقت اقتصاد اعلام كرد كه تازه ابعاد مشكلات براي ما دارد روشن مي شود. به هر حال، منتخبان پس از پيروزي در انتخابات در دور اول نه برنامه معين دارند و نه اعضاي كابينه از قبل تعيين شده است. در قدم نخست، فرد منتخب، از حلقه مورد اعتمادش مي خواهد به بررسي افراد صاحب صلاحيت براي وزارت بپردازند. اين انتخاب بر اساس موازين علمي صورت نمي گيرد. متغيرهاي فراواني در اين گزينش محفلي موثر است. از اين رو پس از مدتي اختلافات و ناكارآمدي ها خود را آشكار مي كنند. حتي گاه وزيرِ معرفي شده، هيچ سنخيتي با وعده هاي رئيس جمهور ندارد. ممكن است وزير راه، اعتقادي به ساخت يك ميليون مسكن در سال نداشته باشد در حاليكه گروهي با همين وعده ها به آقاي رئيسي رأي داده اند.
🔹 بنابراين فقدان نظام حزبي از عوامل مهم بي برنامگي دولتها، اختلافات درون، تغييرات اعضاي كابينه است. از اين رو تقويت نظام حزبي و التزام به لوازم آن امري ضروري است. بستر فعلي، مناسب براي رشد نظام حزبي ننبوده، از اين رو تشكل هاي كنوني كشور نوعا فاقد ساختار حزبي هستند، و بيشتر محلي براي دورهمي هاي منظم بوده كه در ايام انتخابات فعال مي شوند.
@yousefimohamadreza
محمدرضا يوسفي
🔹 يكشنبه دهم ارديبهشت، وزير صمت از مجلس رأي اعتماد مجدد نگرفت. پيش از وي در حوزه اقتصاد، رئوساي بانك مركزي، سازمان برنامه، وزراي تعاون، كشاورزي و راه نيز كنار گذارده شده بودند. اين تعداد تغيير در زمان كوتاهتر از دو سال نسبت به تمامي دولتهاي سابق يك ركورد محسوب مي شود. مقامات اقتصادي كابينه دو دسته اند. نخست، بانك مركزي، سازمان برنامه و وزارت اقتصاد است كه اتخاذ سياست هاي مالي و پولي و تنظيم سياست هاي كلان را بر عهده دارند. از این سه، تنها وزير اقتصاد باقي مانده است. البته جايگزيني معاون سابق خاندوزي در سازمان برنامه و فرزين كه به حكم خاندوزي به رياست بانك ملي رسيده بود، در بانك مركزي؛ از جايگاه بالاتر وزير اقتصاد در سياستگذاري اقتصادي خبر داده و البته حاكي از اختلاف در سياستگذاري كلان است. دسته دوم وزراي اجرايي اقتصاد هستند. وزارت تعاون، صمت و راه نيز تغيير کردند. بنابراين بجز وزراي نفت و نيرو، همه وزراي اجرايي اقتصادي نيز كنار گذارده شدند كه از ناكارآمدي آنان از ديدگاه دولت و مجلس خبر مي دهد. اين تغييرات، پرسشهایی را طرح می کند كه تحليل هر كدام از آنها ميدرند روابط درون
ساختار حاكميت را روشن كرده و راهكارهايي را پیشنهاد دهد.
🔹 با نگاهي به دولت هاي پس از انقلاب در مي يابيم كه بجز دولت آقاي هاشمي، اختلاف نظر مقامات اقتصادي در دولتهاي اول خاتمي، احمدي نژاد، روحاني وجود داشته است، البته چنانچه گذشت دولت سيزدهم علاوه بر اختلاف نظر در سياست هاي كلان، دچار ناكارآمدي وزراي اجرايي اقتصاد نيز هست. در دولت آقاي خاتمي اختلاف نظر ميان بانك مركزي و وزارت اقتصاد، منجر به حذف وزير اقتصاد در كابينه دوم شد. در دولت آقاي احمدي نژاد نيز وزراي اقتصاد، تعاون، راه، صنايع، نفت و رئيس سازمان برنامه تغيير كردند. با وجود برخي اختلاف نظرها، تغييراتي در مقامات اقتصادي دولت آقاي روحاني رخ نداد. البته در دور دوم، وزير اقتصاد و مشاور اقتصادي رئيس جمهور كنار رفتند. به طور كلي، اين حجم از اختلاف نظر، تغييرات و ناكارآمدي ها موجب اتلاف منابع، فرصت سوزي ها و عقب ماندن از ساير كشورها و حتي فساد خواهد شد.
🔹 حال پرسش اين است كه چرا اختلاف نظر و تغييرات مقامات اقتصادي در همه اين دولتها و به ويژه دولتهاي همسو با نهادهاي خارج دولت زياد بوده است؟ پاسخ را بايد در ساختار سياسي كشور جستجو كرد.
🔹 در كشورهاي داراي نظام حزبي، برنامه كانديداها توسط كميته هاي حزب نوشته مي شود. معمولا اصول كلي اقتصادي و سياسي حزب مشخص است. اعضاي كميته كه معمولا متخصص آن رشته هستند، ضمن عمل به وظيفه دولت سايه و نقد دولت حاكم، داراي برنامه هاي مشخص در آن حوزه مي باشند. كانديداي حزب در يك فرايند سخت درون حزب، انتخاب و معرفي مي شود. از اين رو شايد ماهها قبل، كانديداي حزب براي انتخابات كاملا مشخص بوده، به هنگام پيروزي در انتخابات، معمولا مي دانند كه چه سياست هايي را بايد عمل كنند. اما در نظام هاي فاقد احزاب، شايد كانديداها تا چند ماه قبل از انتخابات تمايلي به حضور ندارند ولي با مشورت و فشار نزديكان به كانديدا مي شوند. فقدان انسجام ذهنی و بنیان علمي قوي براي رياست جمهوري طبيعي است. كانديداها بدون درک دقیق واقعیت، معمولا نقاد وضع موجود هستند. آنان با حرارتِ تمام به وضع موجود مي تازند، وعده هاي زياد دست نيافتني داده، سخنان كلي بيان مي كنند. اما به هنگام استقرار، درك روشني از وضعيت كشور ندارند. در ابتداي دولت اول آقاي روحاني، شعار حل مشكلات در صد روز داده شد اما شدني نبود از اين رو گفتند منظور، گزارش در صد روز اول بوده است. بعد از ماهها، وزير وقت اقتصاد اعلام كرد كه تازه ابعاد مشكلات براي ما دارد روشن مي شود. به هر حال، منتخبان پس از پيروزي در انتخابات در دور اول نه برنامه معين دارند و نه اعضاي كابينه از قبل تعيين شده است. در قدم نخست، فرد منتخب، از حلقه مورد اعتمادش مي خواهد به بررسي افراد صاحب صلاحيت براي وزارت بپردازند. اين انتخاب بر اساس موازين علمي صورت نمي گيرد. متغيرهاي فراواني در اين گزينش محفلي موثر است. از اين رو پس از مدتي اختلافات و ناكارآمدي ها خود را آشكار مي كنند. حتي گاه وزيرِ معرفي شده، هيچ سنخيتي با وعده هاي رئيس جمهور ندارد. ممكن است وزير راه، اعتقادي به ساخت يك ميليون مسكن در سال نداشته باشد در حاليكه گروهي با همين وعده ها به آقاي رئيسي رأي داده اند.
🔹 بنابراين فقدان نظام حزبي از عوامل مهم بي برنامگي دولتها، اختلافات درون، تغييرات اعضاي كابينه است. از اين رو تقويت نظام حزبي و التزام به لوازم آن امري ضروري است. بستر فعلي، مناسب براي رشد نظام حزبي ننبوده، از اين رو تشكل هاي كنوني كشور نوعا فاقد ساختار حزبي هستند، و بيشتر محلي براي دورهمي هاي منظم بوده كه در ايام انتخابات فعال مي شوند.
@yousefimohamadreza
Forwarded from سید صادق حقیقت
اسلام و دولت ملی
مؤسسه فجرنا
۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
⚜ مقدمات
1⃣ مفهوم ملت / امت: ان هذه امتکم امة واحدة. مفهوم ملت به معنای دین است: ملة ابراهیم. مفهوم ملت و مرز از قرارداد وستفالی 1648 بعد از جنگهای سیساله مطرح شد، و در قرن 19 مبنای همه دولتها قرار گرفت.
2⃣ مفهوم مرز و ناسیونالیسم: قبول مرزها به معنای ناسیونالیسم نیست.
3⃣ مفهوم ناسیونالیسم و نظریه های رقیب: ناسیونالیسم در مقابل دو ایده ایده جهان وطنی و انترناسیونالیسم قرار میگیرد. بدیلهای ملیگرایی عبارتند از: انترناسیونالیسم، جهانی شدن، چندگانگی فرهنگی (و جماعتگرایی)، و ایده جهان وطنی.
4⃣ جایگاه این بحث: دانشهای مختلف ممکن است به آن بپردازند، از جمله فلسفه سیاسی و فقه سیاسی. در غرب، فلسفه سیاسی متکفل پرداختن به این بحث بوده است. در مباحث اسلامی، عمدتاً ادله نقلی به این بحث پرداختهاند. از دیدگاه نظریه همروی، احکام هنجاری این دو حوزه با هم قابل مقایسه اند.
⁉ مسائل
1⃣ به رسمیت شناختن مرزها: علامه طباطبایی نظر مخالف دارند: اسلام مرزهای ملی را به رسمیت نمیشناسد: «اسلام بنای ملّیت را بر عقیده و ایمان قرار می دهد، نه بر چیزهای دیگری؛ از قبیل نژاد، وطن و نظایر آن. مرز مملکت اسلامی مرز عقیده و ایمان است نه مرزهای جغرافیایی و سیاسی».
2⃣ گستره ولایت: طبق یک تقسیم، میتوان گستره ولایت را حسبه (و نظارت فقها)، ولایت عامه و ولایت مطلقه دانست. شاید بتوان گفت گستره ولایت و اعتقاد به مسئله مرزهای ملی نسبت معکوس با هم دارند.
3⃣ مسئولیتهای فراملی: مقصود از «مسئولیتهای فراملی» کلیه فعالیتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی در کشور دیگر بر اساس وظایف ایدئولوژیک است. مهم مرز بین منافع ملی و مسئولیتهای فراملی .
4⃣ جهاد ابتدایی: بهطور کلي، پنج نظريه در ميان فقها و انديشمندان شیعي در باره جهاد ابتدایی وجود دارد.
5⃣ چالش با حقوق بین الملل و قراردادهای بین المللی: امام میفرمایند: «روابط ما با تمام خارجیها بر اساس احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه، نه به ظلمی تسلیم میشویم، و نه به کسی ظلم خواهیم کرد؛ و در زمینه تمام قراردادها بنا بر اساس مصالح سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملی خودمان عمل خواهیم کرد». امام به صراحت اعلام کردند که «ما نمیخواهیم که برویم جایی را بگیریم».
✅ نتیجه
چند مسئله در پیدا کردن راهحل برای مسئله «اسلام و دولت ملی» میتواند کمک کند:
1⃣ دوگانه نظارت و ولایت: نظریه های متمایل به نظارت فقیه بهتر میتوانند مسئله دولت ملت را حل کنند.
2⃣ دوگانه حضور و غیبت: عصر غیبت عصر تحیر است.
3⃣ قراردادهای بین المللی: یکی از عوامل تحدیدکننده مسئولیتهای فراملی، اصل التزام به قراردادهای بینالمللی است. امام چند ماه قبل از پیروزی در مصاحبه ای گفتند: «روابط ما با تمام خارجیها، بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود». دولت اسلامی اگر خود را به قراردادهای بینالمللی ملزم کند، باید پایبند باشد.
4⃣ برداشت از جهاد و صلح: همان گونه که دیدیم تفاسیر متعددی در بین فقهای شیعه در این زمینه وجود دارد. از دیدگاه نگارنده، جهاد ابتدایی، اگر هم تشریع شده باشد، مخصوص دولتهای ضددین بوده و امروزه در خصوص دولتهای سکولار منتفی است. در فقه شیعه، اصطلاح «دارالاسلام» و «دارالکفر» وجود ندارد. صرفاً احکامی راجع به آنها هست.
5⃣ پذیرش مرزها: فرمایش علامه راجع به برداشت از متون در عصر پیشامدرن درست است. در دوران مدرن که با مسئله مرزهای ملی روبرو شدهایم، با عنوان اولی میتوانیم آنها را بپذیریم، نه به عنوان ثانوی و یا موقت، آن گونه که آیتالله عمید زنجانی بیان کرده است.
در مجموع، سه نظریه در خصوص دیدگاه اسلام نسبت به دولت ملت وجود دارد: عدم سازگاری، سازگاری از باب عناوین ثانویه، و سازگاری از باب عناوین اولیه.
@s_sadegh_haghighat
مؤسسه فجرنا
۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
⚜ مقدمات
1⃣ مفهوم ملت / امت: ان هذه امتکم امة واحدة. مفهوم ملت به معنای دین است: ملة ابراهیم. مفهوم ملت و مرز از قرارداد وستفالی 1648 بعد از جنگهای سیساله مطرح شد، و در قرن 19 مبنای همه دولتها قرار گرفت.
2⃣ مفهوم مرز و ناسیونالیسم: قبول مرزها به معنای ناسیونالیسم نیست.
3⃣ مفهوم ناسیونالیسم و نظریه های رقیب: ناسیونالیسم در مقابل دو ایده ایده جهان وطنی و انترناسیونالیسم قرار میگیرد. بدیلهای ملیگرایی عبارتند از: انترناسیونالیسم، جهانی شدن، چندگانگی فرهنگی (و جماعتگرایی)، و ایده جهان وطنی.
4⃣ جایگاه این بحث: دانشهای مختلف ممکن است به آن بپردازند، از جمله فلسفه سیاسی و فقه سیاسی. در غرب، فلسفه سیاسی متکفل پرداختن به این بحث بوده است. در مباحث اسلامی، عمدتاً ادله نقلی به این بحث پرداختهاند. از دیدگاه نظریه همروی، احکام هنجاری این دو حوزه با هم قابل مقایسه اند.
⁉ مسائل
1⃣ به رسمیت شناختن مرزها: علامه طباطبایی نظر مخالف دارند: اسلام مرزهای ملی را به رسمیت نمیشناسد: «اسلام بنای ملّیت را بر عقیده و ایمان قرار می دهد، نه بر چیزهای دیگری؛ از قبیل نژاد، وطن و نظایر آن. مرز مملکت اسلامی مرز عقیده و ایمان است نه مرزهای جغرافیایی و سیاسی».
2⃣ گستره ولایت: طبق یک تقسیم، میتوان گستره ولایت را حسبه (و نظارت فقها)، ولایت عامه و ولایت مطلقه دانست. شاید بتوان گفت گستره ولایت و اعتقاد به مسئله مرزهای ملی نسبت معکوس با هم دارند.
3⃣ مسئولیتهای فراملی: مقصود از «مسئولیتهای فراملی» کلیه فعالیتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی در کشور دیگر بر اساس وظایف ایدئولوژیک است. مهم مرز بین منافع ملی و مسئولیتهای فراملی .
4⃣ جهاد ابتدایی: بهطور کلي، پنج نظريه در ميان فقها و انديشمندان شیعي در باره جهاد ابتدایی وجود دارد.
5⃣ چالش با حقوق بین الملل و قراردادهای بین المللی: امام میفرمایند: «روابط ما با تمام خارجیها بر اساس احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه، نه به ظلمی تسلیم میشویم، و نه به کسی ظلم خواهیم کرد؛ و در زمینه تمام قراردادها بنا بر اساس مصالح سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملی خودمان عمل خواهیم کرد». امام به صراحت اعلام کردند که «ما نمیخواهیم که برویم جایی را بگیریم».
✅ نتیجه
چند مسئله در پیدا کردن راهحل برای مسئله «اسلام و دولت ملی» میتواند کمک کند:
1⃣ دوگانه نظارت و ولایت: نظریه های متمایل به نظارت فقیه بهتر میتوانند مسئله دولت ملت را حل کنند.
2⃣ دوگانه حضور و غیبت: عصر غیبت عصر تحیر است.
3⃣ قراردادهای بین المللی: یکی از عوامل تحدیدکننده مسئولیتهای فراملی، اصل التزام به قراردادهای بینالمللی است. امام چند ماه قبل از پیروزی در مصاحبه ای گفتند: «روابط ما با تمام خارجیها، بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود». دولت اسلامی اگر خود را به قراردادهای بینالمللی ملزم کند، باید پایبند باشد.
4⃣ برداشت از جهاد و صلح: همان گونه که دیدیم تفاسیر متعددی در بین فقهای شیعه در این زمینه وجود دارد. از دیدگاه نگارنده، جهاد ابتدایی، اگر هم تشریع شده باشد، مخصوص دولتهای ضددین بوده و امروزه در خصوص دولتهای سکولار منتفی است. در فقه شیعه، اصطلاح «دارالاسلام» و «دارالکفر» وجود ندارد. صرفاً احکامی راجع به آنها هست.
5⃣ پذیرش مرزها: فرمایش علامه راجع به برداشت از متون در عصر پیشامدرن درست است. در دوران مدرن که با مسئله مرزهای ملی روبرو شدهایم، با عنوان اولی میتوانیم آنها را بپذیریم، نه به عنوان ثانوی و یا موقت، آن گونه که آیتالله عمید زنجانی بیان کرده است.
در مجموع، سه نظریه در خصوص دیدگاه اسلام نسبت به دولت ملت وجود دارد: عدم سازگاری، سازگاری از باب عناوین ثانویه، و سازگاری از باب عناوین اولیه.
@s_sadegh_haghighat
Forwarded from محمود شفیعی
🔰در عظمت دوم خرداد
✍دوم خرداد در تاریخ این کشور و جمهوری اسلامی روز بزرگی است. انقلابها بازتاب دهنده ملغمه ای از تار و پود تاریخ یک کشوراند. تار خیرات انقلاب و پود به انواع شرهای نهفته در انقلابها اشاره دارد. در همه انقلابها اهدافی انسانی، اخلاقی، معنوی و دینی، از قبیل آزادی، برادری، برابری، عدالت طلبی و استقلال، همچون نوری در تاریکی می درخشند. با این حال، در همه انقلابها کردارهای ناپسند افراطی مانند خشونتهای ناروا، تهدیدهای فراوان، تهمت های بی مهابا، مصادره های خلاف شرع و قانون و ...، به وفور همچون ابرهای تیره بر حیات مردم سایه می افکنند.
✍در آغاز انقلاب اسلامی ایران اهداف بزرگی چون "آزادی" به معنای رهایی از حکومت استبدادی دخالت گر در همه حوزه های زندگی مردم، "استقلال" از سلطه دولتهای بزرگ مداخله گر در دولتهای دیگر، "جمهوری" به معنای تاسیس رژیمی مبتنی بر اراده عمومی، و "اسلامیت" به معنای ایمانی ریشه یافته در اعماق وجود مردم این سرزمین و نه دینی دستوری از بالا یا ابزاری برای سلطه دولت بر ملت، دلهای رمیده ملتی ستمدیده را به هم پیوند دادند و برق امیدی در جامعه سرکوب شده روشن کردند.
✍بروز جنگ هشت ساله از فردای پیروزی انقلاب، اجازه باز شدن کلاف اهداف انقلاب را به تعویق انداخت. بعد از آن هشت سال سخت و نفس گیر، هشت سال دیگری پیدا شد که دنبال مداوای جراحت های فراوانی بود که از هشت سال جنگ ناجوانمردانه دولتی بعثی بر مردم ایران وارد شده بود و می کوشید نیازهای اولیه مردم را با ساختن ویرانی ها برآورد. در این هشت سال نیز فرصتی برای پرداختن به خواسته های اساسی ملت بپاخاسته فراهم نگشت.
✍با رسیدن لحظه سرنوشت ساز دوم خرداد بود که مردی از تبار پاکان ظهور کرد و برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب با صراحت، شجاعت و صداقت اهداف انقلاب را را سرلوحه برنامه های دولت خود قرار داد. او عشق بی پایانش به شعارهای کانونی انقلاب را، با تبدیل کردن آزادی، قانون گرایی و جامعه مدنی به گفتمان مسلط این دوره، علنی کرد. در آن لحظه با شکوه تاریخی، مردم ایران، بعد از تحمل رنجهای فراوان، فوج فوج با امید فراوان به حمایت از دولتی پرداختند که زبان او را زبان خود و گرایش های والای او را زیست جهان خود یافته بودند.
✍در دوم خرداد دولت به آن روی سکه ملت تبدیل گشته بود و ملت نیز روی دیگر سکه دولت شده بود. به این ترتیب، در دوم خرداد، دولت-ملت، پدیده نایاب تاریخ ایران این بار به واقعیت غیرقابل باور تبدیل شده بود. فاصله جهنمی این دو نهاد برداشته شده بود و زبانحال این دو نهاد این شده بود که: "ای خدا این وصل را هجران مکن-------سرخوشان عشق را نالان مکن"
✍در دوم خرداد خاتمی بزرگ با داشتن اوصافی چون سیادت مزین به صداقت، دانشمندی همراه با خردمندی، و دیانت بی غل و غش که از ایمان بی پایان خبر می داد، توانست نه فقط در شعار که در عمل برای اولین بار کلاف اهداف انقلاب اسلامی را باز کند و بر همگان نشان دهد که دو صد گفته چون نیم کردار نیست. رمز دلدادگی مردم به این سیاستمدار محبوب تاریخ ایران نیز در همین اخلاقی سازی سیاست و پرهیز از ریاکاری رایج در میان سیاست پیشگانی بود که مقام سیاست را همچون بتی می پرستند و برای حفظ جایگاه خود در حکومت به هر رذالتی تن می دهند.
✍نتیجه: راه نجات کشور، انقلاب، جمهوری اسلامی، و گسست از رنجها و ناامیدی های گسترده و جانکاه امروز، با برگشت به معیارهای سازنده دوم خرداد ممکن است و بس و هر راه دیگری غیر از بی راهه چیز دیگری نیست.
شفیعی ۲خرداد۱۴۰۲
@Mahmood_shafiee
✍دوم خرداد در تاریخ این کشور و جمهوری اسلامی روز بزرگی است. انقلابها بازتاب دهنده ملغمه ای از تار و پود تاریخ یک کشوراند. تار خیرات انقلاب و پود به انواع شرهای نهفته در انقلابها اشاره دارد. در همه انقلابها اهدافی انسانی، اخلاقی، معنوی و دینی، از قبیل آزادی، برادری، برابری، عدالت طلبی و استقلال، همچون نوری در تاریکی می درخشند. با این حال، در همه انقلابها کردارهای ناپسند افراطی مانند خشونتهای ناروا، تهدیدهای فراوان، تهمت های بی مهابا، مصادره های خلاف شرع و قانون و ...، به وفور همچون ابرهای تیره بر حیات مردم سایه می افکنند.
✍در آغاز انقلاب اسلامی ایران اهداف بزرگی چون "آزادی" به معنای رهایی از حکومت استبدادی دخالت گر در همه حوزه های زندگی مردم، "استقلال" از سلطه دولتهای بزرگ مداخله گر در دولتهای دیگر، "جمهوری" به معنای تاسیس رژیمی مبتنی بر اراده عمومی، و "اسلامیت" به معنای ایمانی ریشه یافته در اعماق وجود مردم این سرزمین و نه دینی دستوری از بالا یا ابزاری برای سلطه دولت بر ملت، دلهای رمیده ملتی ستمدیده را به هم پیوند دادند و برق امیدی در جامعه سرکوب شده روشن کردند.
✍بروز جنگ هشت ساله از فردای پیروزی انقلاب، اجازه باز شدن کلاف اهداف انقلاب را به تعویق انداخت. بعد از آن هشت سال سخت و نفس گیر، هشت سال دیگری پیدا شد که دنبال مداوای جراحت های فراوانی بود که از هشت سال جنگ ناجوانمردانه دولتی بعثی بر مردم ایران وارد شده بود و می کوشید نیازهای اولیه مردم را با ساختن ویرانی ها برآورد. در این هشت سال نیز فرصتی برای پرداختن به خواسته های اساسی ملت بپاخاسته فراهم نگشت.
✍با رسیدن لحظه سرنوشت ساز دوم خرداد بود که مردی از تبار پاکان ظهور کرد و برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب با صراحت، شجاعت و صداقت اهداف انقلاب را را سرلوحه برنامه های دولت خود قرار داد. او عشق بی پایانش به شعارهای کانونی انقلاب را، با تبدیل کردن آزادی، قانون گرایی و جامعه مدنی به گفتمان مسلط این دوره، علنی کرد. در آن لحظه با شکوه تاریخی، مردم ایران، بعد از تحمل رنجهای فراوان، فوج فوج با امید فراوان به حمایت از دولتی پرداختند که زبان او را زبان خود و گرایش های والای او را زیست جهان خود یافته بودند.
✍در دوم خرداد دولت به آن روی سکه ملت تبدیل گشته بود و ملت نیز روی دیگر سکه دولت شده بود. به این ترتیب، در دوم خرداد، دولت-ملت، پدیده نایاب تاریخ ایران این بار به واقعیت غیرقابل باور تبدیل شده بود. فاصله جهنمی این دو نهاد برداشته شده بود و زبانحال این دو نهاد این شده بود که: "ای خدا این وصل را هجران مکن-------سرخوشان عشق را نالان مکن"
✍در دوم خرداد خاتمی بزرگ با داشتن اوصافی چون سیادت مزین به صداقت، دانشمندی همراه با خردمندی، و دیانت بی غل و غش که از ایمان بی پایان خبر می داد، توانست نه فقط در شعار که در عمل برای اولین بار کلاف اهداف انقلاب اسلامی را باز کند و بر همگان نشان دهد که دو صد گفته چون نیم کردار نیست. رمز دلدادگی مردم به این سیاستمدار محبوب تاریخ ایران نیز در همین اخلاقی سازی سیاست و پرهیز از ریاکاری رایج در میان سیاست پیشگانی بود که مقام سیاست را همچون بتی می پرستند و برای حفظ جایگاه خود در حکومت به هر رذالتی تن می دهند.
✍نتیجه: راه نجات کشور، انقلاب، جمهوری اسلامی، و گسست از رنجها و ناامیدی های گسترده و جانکاه امروز، با برگشت به معیارهای سازنده دوم خرداد ممکن است و بس و هر راه دیگری غیر از بی راهه چیز دیگری نیست.
شفیعی ۲خرداد۱۴۰۲
@Mahmood_shafiee
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
دکتر عبدالعلی قوام استاد برجسته و ممتاز علوم سیاسی ایران به آسمان پرکشید
دکتر عبدالعلی قوام استاد برجسته و ممتاز رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل صبح امروز آسمانی شد. ایشان سالها در دانشگاههای کشور تدریس و هزاران متخصص علم سیاست و روابط بین الملل برای کشور تربیت کرد. دکتر قوام در طول چهار دهه فعالیت علمی خویش، دهها اثر فاخر تولید و نقشی بی نظیر و بی بدیل در تقویت و غنای ادبیات رشته روابط بین الملل در ایران ایفا کرد. بدون تردید غم فقدان این استاد فرهیخته برای استادان و دانشجویان علم سیاست در ایران بسیار سنگین و گران خواهد بود.
خانه اندیشمندان علوم انسانی در نهایت تالم و تاثر، ضایعه در گذشت این استاد گرانقدر را به خانواده محترم ایشان و جامعه علمی کشور بویژه اصحاب علوم انسانی و استادان و دانشجویان و پژوهشگران علوم سیاسی تسلیت می گوید.
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
دکتر عبدالعلی قوام استاد برجسته و ممتاز رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل صبح امروز آسمانی شد. ایشان سالها در دانشگاههای کشور تدریس و هزاران متخصص علم سیاست و روابط بین الملل برای کشور تربیت کرد. دکتر قوام در طول چهار دهه فعالیت علمی خویش، دهها اثر فاخر تولید و نقشی بی نظیر و بی بدیل در تقویت و غنای ادبیات رشته روابط بین الملل در ایران ایفا کرد. بدون تردید غم فقدان این استاد فرهیخته برای استادان و دانشجویان علم سیاست در ایران بسیار سنگین و گران خواهد بود.
خانه اندیشمندان علوم انسانی در نهایت تالم و تاثر، ضایعه در گذشت این استاد گرانقدر را به خانواده محترم ایشان و جامعه علمی کشور بویژه اصحاب علوم انسانی و استادان و دانشجویان و پژوهشگران علوم سیاسی تسلیت می گوید.
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
Forwarded from اندیشه دینی معاصر (.)
#اطلاع_رسانی
#رویداد
🔰مراسم نکوداشت چهار تن از اساتید نواندیش
✔️مرحوم استاد #داود_فیرحی
✔️ مرحوم استاد #رضا_بابایی
✔️مرحوم استاد #محمد_جواد_صاحبی
✔️ مرحوم استاد #سید_رضا_حسینی_امین
⏰زمان: چهارشنبه ۱۰ خرداد ، ساعت ۱۷
📍مکان: دارالقرآن علامه طباطبایی (قم، خیابان شهدا(صفائیه)، کوچه ۲۱)
@andishedinimoaser
#رویداد
🔰مراسم نکوداشت چهار تن از اساتید نواندیش
✔️مرحوم استاد #داود_فیرحی
✔️ مرحوم استاد #رضا_بابایی
✔️مرحوم استاد #محمد_جواد_صاحبی
✔️ مرحوم استاد #سید_رضا_حسینی_امین
⏰زمان: چهارشنبه ۱۰ خرداد ، ساعت ۱۷
📍مکان: دارالقرآن علامه طباطبایی (قم، خیابان شهدا(صفائیه)، کوچه ۲۱)
@andishedinimoaser
Forwarded from 📚✏️ندای سیاست
Forwarded from اندیشه دینی معاصر (.)
🟠ویژگی تفکر جهادی و الزامات موفقیت آن
✍#محمدرضا_یوسفی
🔰از دهۀ 1380، اصطلاحات روحیه انقلابی و تفکر جهادی در ادبیات سیاسی اقتصادی کشور جریان پیدا کرد. اما این جریان هیچگاه نتوانست از سطح ادعاها پا را فراتر گذارده و به مجامع علمی راه یابد. به همین دلیل نیز هیچگاه مقبولیتی در مجامع علمي و نزد سیاست گذاراران پیدا نکرد. این پرسش در اینجا مطرح می شود که این تفکر چرا نتوانسته در مجامع علمی رشد کند و چرا نظام های تصمیم گیری در عمل اعتنایی به این اندیشه نکرده است؟ دلایل آن را می توان در ویژگی های این جریان که در پی می آید، بیان داشت.
📍ویژگی اول: سیاست زدگی است. نشانه های زیادی بر این امر وجود دارد. یکی از نشانه های سیاست زدگی، تاخر طرح مسائل پس از بیانات رهبری است. این گروه از حامیان جدی اقتصاد مقاومتی است. اما پرسش این است که این گروه از چه زمانی به طرح این موضوع پرداخته اند. مراجعۀ به تاریخ نشان می دهد که این اصطلاح پس از تحریم توسط رهبری بیان شده است و پس از سخن رهبری، این گروه در مقام تبیین و توجیه آن برآمدند. اگر ادعای این گروه، علمی و فکری است طبیعی است که باید در نوشته ها و مطالب این افراد، اثری از مباحث اقتصاد مقاومتی پیش از بیان رهبری یافت می شد.
از دیگر شواهدی که دلالت بر سیاسی بودن این جریان دارد، نحوۀ موضع گیری این گروه در مواجهۀ با دولتهای مستقر است. معمولا تندترین حملات توسط این گروه را به دولت یازدهم و دوازدهم شاهد بودیم آنان در در این دوره، در قامت بخش اقتصادی یک حزب سیاسی ظاهر شده، در حملات خود به دولت از هیچ امری فروگذار نبودند. در حالیکه یک اقتصاددان هر چند مخالف دولتی باشد، سهمی برای مشکلات ساختاری کشور و شرایط تحریمی، به ویژه در سال های 98 و 99 قائل خواهد بود، اما این گروه به گونه ای سخن می گفتند که تمام مشکلات از سوی دولت است و یا بیشترین سهم را دولت دارد.
سیاست زدگی موجب سطحی انگاری در طرح مباحث خواهد شد. به عنوان مثال یکی از مسائلی که در چند سال اخیر مورد تاکید این دیدگاه بوده است، بحث خلق پول بوده است. بدون تردید رشد نقدینگی در کشور به دلایل متعدد با نرخ بالا در جریان است. اما تاکید بر خلق پول بی رویه و توصیه حذف خلق پول و بی توجهی به ریشه های آن حکایت از سطحی نگری در مباحث اقتصادی است. شبیه این موارد در نحوۀ مواجهه با قانون بانکداری، شورای فقهی و مانند آن می توان مشاهده کرد.
📍ویژگی دوم: این جریان به هستۀ سخت قدرت و نهادهای انتصابی وابسته بوده و از امکانات مادی آنان بهره مند است که این امر در جامعۀ دوقطبی شدۀ کشور موجب کاهش مقبولیت و پیش داوری در مورد آنان شده است. این وابستگی از جهت دیگر نیز به این جریان ضربه زده است. آنان بیشتر از اینکه در تقابل با جریان های دیگر به توان علمی خود متکی باشند به پشتوانه های خود تکیه می کنند. از این رو حکایت آنان حکایت صنعت خودروسازی شده است که پس از چند دهه، هنوز توان رقابت با دیگر خودروها را نداشته و با اتکاء به انحصارات روی پای خود ایستاده است. این جریان نیز کمتر در مجامع علمی مستقل حضور یافته و در نشست ها مورد نقد قرار می گیرند. اکثر جلسات آنان توسط خودی ها تشکیل می شود.
📍ویژگی سوم، فقدان خصیصۀ علمی است. طرح یک اندیشۀ مستقل مبتنی بر گذر از مراحل جنینی، طفولیت تا بلوغ است. برای رسیدن به مرحلۀ بلوغ، مسیری طولانی از جمله، وفاداری به روشهای علمی باید طی شود. روشهای علمی مبتنی بر نقد اندیشه ها، طرح شفاف و مستدل نظرات، نقدپذیری، انعطاف پذیری، دوری از تعصب و تصلب است. رویکردهای تعصب آمیز و جانبداران مانع از شکل گیری یک جریان علمی خواهد شد.
📍ویژگی چهارم: برخورد ایدئولوژیک با مباحث علمی یکی از ضعف های مهم این نگاه است. اینان مباحث علمی را در یک دوقطبی ضلالت و هدایت، حق و باطل قرار می دهند. در حالی که با نظریه های علمی که در مقام تبیین واقعیت خارجی، توصیه و پیش بینی هستند نمی توان اینگونه برخورد کرد. مطالعۀ عمیق اندیشه ها و نقد دقیق آنها نشان مي دهد كه هیچ مکتب بشري را نمی توان صد در صد خطا و یا درست دانست.
📍ویژگی پنجم: از آنجا که اين جريان فكري هنوز در آغاز راه است، از اين رو ادعاهاي بزرگ هيچ تناسبي با اين مرحله ندارد. تبیین به دور از هر گونه شعار و ارائۀ شفاف ادعا و دلایل و در معرض نقد قرار دادن آنها می تواند به رشد این ادبیات کمک کند. اما برخوردهای تهاجمی، ایدئولوژیک مانع از رشد این تفکر خواهد شد.
🌐ادامه مطلب
@andishedinimoaser
✍#محمدرضا_یوسفی
🔰از دهۀ 1380، اصطلاحات روحیه انقلابی و تفکر جهادی در ادبیات سیاسی اقتصادی کشور جریان پیدا کرد. اما این جریان هیچگاه نتوانست از سطح ادعاها پا را فراتر گذارده و به مجامع علمی راه یابد. به همین دلیل نیز هیچگاه مقبولیتی در مجامع علمي و نزد سیاست گذاراران پیدا نکرد. این پرسش در اینجا مطرح می شود که این تفکر چرا نتوانسته در مجامع علمی رشد کند و چرا نظام های تصمیم گیری در عمل اعتنایی به این اندیشه نکرده است؟ دلایل آن را می توان در ویژگی های این جریان که در پی می آید، بیان داشت.
📍ویژگی اول: سیاست زدگی است. نشانه های زیادی بر این امر وجود دارد. یکی از نشانه های سیاست زدگی، تاخر طرح مسائل پس از بیانات رهبری است. این گروه از حامیان جدی اقتصاد مقاومتی است. اما پرسش این است که این گروه از چه زمانی به طرح این موضوع پرداخته اند. مراجعۀ به تاریخ نشان می دهد که این اصطلاح پس از تحریم توسط رهبری بیان شده است و پس از سخن رهبری، این گروه در مقام تبیین و توجیه آن برآمدند. اگر ادعای این گروه، علمی و فکری است طبیعی است که باید در نوشته ها و مطالب این افراد، اثری از مباحث اقتصاد مقاومتی پیش از بیان رهبری یافت می شد.
از دیگر شواهدی که دلالت بر سیاسی بودن این جریان دارد، نحوۀ موضع گیری این گروه در مواجهۀ با دولتهای مستقر است. معمولا تندترین حملات توسط این گروه را به دولت یازدهم و دوازدهم شاهد بودیم آنان در در این دوره، در قامت بخش اقتصادی یک حزب سیاسی ظاهر شده، در حملات خود به دولت از هیچ امری فروگذار نبودند. در حالیکه یک اقتصاددان هر چند مخالف دولتی باشد، سهمی برای مشکلات ساختاری کشور و شرایط تحریمی، به ویژه در سال های 98 و 99 قائل خواهد بود، اما این گروه به گونه ای سخن می گفتند که تمام مشکلات از سوی دولت است و یا بیشترین سهم را دولت دارد.
سیاست زدگی موجب سطحی انگاری در طرح مباحث خواهد شد. به عنوان مثال یکی از مسائلی که در چند سال اخیر مورد تاکید این دیدگاه بوده است، بحث خلق پول بوده است. بدون تردید رشد نقدینگی در کشور به دلایل متعدد با نرخ بالا در جریان است. اما تاکید بر خلق پول بی رویه و توصیه حذف خلق پول و بی توجهی به ریشه های آن حکایت از سطحی نگری در مباحث اقتصادی است. شبیه این موارد در نحوۀ مواجهه با قانون بانکداری، شورای فقهی و مانند آن می توان مشاهده کرد.
📍ویژگی دوم: این جریان به هستۀ سخت قدرت و نهادهای انتصابی وابسته بوده و از امکانات مادی آنان بهره مند است که این امر در جامعۀ دوقطبی شدۀ کشور موجب کاهش مقبولیت و پیش داوری در مورد آنان شده است. این وابستگی از جهت دیگر نیز به این جریان ضربه زده است. آنان بیشتر از اینکه در تقابل با جریان های دیگر به توان علمی خود متکی باشند به پشتوانه های خود تکیه می کنند. از این رو حکایت آنان حکایت صنعت خودروسازی شده است که پس از چند دهه، هنوز توان رقابت با دیگر خودروها را نداشته و با اتکاء به انحصارات روی پای خود ایستاده است. این جریان نیز کمتر در مجامع علمی مستقل حضور یافته و در نشست ها مورد نقد قرار می گیرند. اکثر جلسات آنان توسط خودی ها تشکیل می شود.
📍ویژگی سوم، فقدان خصیصۀ علمی است. طرح یک اندیشۀ مستقل مبتنی بر گذر از مراحل جنینی، طفولیت تا بلوغ است. برای رسیدن به مرحلۀ بلوغ، مسیری طولانی از جمله، وفاداری به روشهای علمی باید طی شود. روشهای علمی مبتنی بر نقد اندیشه ها، طرح شفاف و مستدل نظرات، نقدپذیری، انعطاف پذیری، دوری از تعصب و تصلب است. رویکردهای تعصب آمیز و جانبداران مانع از شکل گیری یک جریان علمی خواهد شد.
📍ویژگی چهارم: برخورد ایدئولوژیک با مباحث علمی یکی از ضعف های مهم این نگاه است. اینان مباحث علمی را در یک دوقطبی ضلالت و هدایت، حق و باطل قرار می دهند. در حالی که با نظریه های علمی که در مقام تبیین واقعیت خارجی، توصیه و پیش بینی هستند نمی توان اینگونه برخورد کرد. مطالعۀ عمیق اندیشه ها و نقد دقیق آنها نشان مي دهد كه هیچ مکتب بشري را نمی توان صد در صد خطا و یا درست دانست.
📍ویژگی پنجم: از آنجا که اين جريان فكري هنوز در آغاز راه است، از اين رو ادعاهاي بزرگ هيچ تناسبي با اين مرحله ندارد. تبیین به دور از هر گونه شعار و ارائۀ شفاف ادعا و دلایل و در معرض نقد قرار دادن آنها می تواند به رشد این ادبیات کمک کند. اما برخوردهای تهاجمی، ایدئولوژیک مانع از رشد این تفکر خواهد شد.
🌐ادامه مطلب
@andishedinimoaser
Telegram
محمدرضا یوسفی
ویژگی تفکر جهادی و الزامات موفقیت آن (2)
محمدرضا یوسفی
در یادداشت " ویژگی تفکر جهادی و الزامات موفقیت آن (1)" https://www.tgoop.com/yousefimohamadreza/593 ، پنج ویژگی تفکر جهادی پرداخته شد. در ادامه به ویژگی ششم اشاره خواهد شد.
ویژگی ششم: ویژگی هفتم: یکی از راه…
محمدرضا یوسفی
در یادداشت " ویژگی تفکر جهادی و الزامات موفقیت آن (1)" https://www.tgoop.com/yousefimohamadreza/593 ، پنج ویژگی تفکر جهادی پرداخته شد. در ادامه به ویژگی ششم اشاره خواهد شد.
ویژگی ششم: ویژگی هفتم: یکی از راه…
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
🍁 نشست روشنفکری دینی و فقه
با حضور شادروان داود فیرحی، محمدمهدی مجاهدی، ابوالقاسم فنائی، سید علی میرموسوی، محمود شفیعی، یوسف خانمحمدی و سید صادق حقیقت
دانشگاه مفید؛ چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹
🔅در نشست «روشنفکری دینی و فقه» دیدگاه شادروان دکتر داود فیرحی در خصوص موضع روشنفکران دینی دربارۀ نسبت فقه و اخلاق مطرح شد و از سوی حاضران مورد بررسی و نقد قرار گرفت. این نقدها عمدتا در خصوص مدعیاتی بود که در قالب پاسخ به سوالات زیر صورت گرفت:
۱- آیا روشنفکران دینی ما، میخواهند دین را از سنت جدا کنند؟ یا برآنند که اخلاق را جایگزین فقه کنند؟
۲- چرا روشنفکران دینی دموکراسی را بر حکومت دیکتاتوری یا اقتدار گرا ترجیح میدهند؟ آیا این یک سؤال اخلاقی است و برخی به فقه مراجعه میکنند تا توجیهی به سود آن سؤال اخلاقی پیدا کنند؟ یا سؤالی فقهی است؟
۳- آیا میتوان بین ارزشهایی مقبول مانند دموکراسی، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت و … – از یک طرف – و خوانشی خاص از فقه که با آن ارزشها نامتناسب است، – از طرف دیگر – آشتی برقرار کرد؟ اساسا دلیل مقبولیت این ارزشها چیست و این ارزشها، ارزش بودن خود را از کجا اخذ میکنند؟ از سیاست؟ ازحقوق؟ ازاخلاق؟ یا دین؟
۴- برای حل این ناسازگاریها آیا باید به همان منابع سنتی و با همان روش سنتی رجوع کرد؟ یا باید به اخلاق و حقوق مدرن و با روشهایی نه لزوما سنتی رجوع نمود؟
۵- جایگاه و اهمیت حسن و قبح عقلی و شرعی در این بحث کجاست؟ ورابطه دین و اخلاق چگونه است؟
۶- برخی از مهمترین این پرسشها که مرکز ثقل نزاع بین اشاعره و معتزله نیز بوده است، مبتنی بر پاسخ به این پرسش مهم است که آیا ارزشها و احکام و هنجارهای اخلاقی ازاراده تشریعی خداوند سرچشمه میگیرند؟ یا از شهودهای اخلاقی؟ وجدان اخلاقی، یا حس و تجربه اخلاقی؟ و یا ترکیبی از اینها؟
🌐 دریافت صوت کامل این نشست
🌾 @Sedanet
@Feirahi
@MMojahedi
@Alimirmoosavi
@Abolghasemfanaei
@S_sadegh_haghighat
با حضور شادروان داود فیرحی، محمدمهدی مجاهدی، ابوالقاسم فنائی، سید علی میرموسوی، محمود شفیعی، یوسف خانمحمدی و سید صادق حقیقت
دانشگاه مفید؛ چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹
🔅در نشست «روشنفکری دینی و فقه» دیدگاه شادروان دکتر داود فیرحی در خصوص موضع روشنفکران دینی دربارۀ نسبت فقه و اخلاق مطرح شد و از سوی حاضران مورد بررسی و نقد قرار گرفت. این نقدها عمدتا در خصوص مدعیاتی بود که در قالب پاسخ به سوالات زیر صورت گرفت:
۱- آیا روشنفکران دینی ما، میخواهند دین را از سنت جدا کنند؟ یا برآنند که اخلاق را جایگزین فقه کنند؟
۲- چرا روشنفکران دینی دموکراسی را بر حکومت دیکتاتوری یا اقتدار گرا ترجیح میدهند؟ آیا این یک سؤال اخلاقی است و برخی به فقه مراجعه میکنند تا توجیهی به سود آن سؤال اخلاقی پیدا کنند؟ یا سؤالی فقهی است؟
۳- آیا میتوان بین ارزشهایی مقبول مانند دموکراسی، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت و … – از یک طرف – و خوانشی خاص از فقه که با آن ارزشها نامتناسب است، – از طرف دیگر – آشتی برقرار کرد؟ اساسا دلیل مقبولیت این ارزشها چیست و این ارزشها، ارزش بودن خود را از کجا اخذ میکنند؟ از سیاست؟ ازحقوق؟ ازاخلاق؟ یا دین؟
۴- برای حل این ناسازگاریها آیا باید به همان منابع سنتی و با همان روش سنتی رجوع کرد؟ یا باید به اخلاق و حقوق مدرن و با روشهایی نه لزوما سنتی رجوع نمود؟
۵- جایگاه و اهمیت حسن و قبح عقلی و شرعی در این بحث کجاست؟ ورابطه دین و اخلاق چگونه است؟
۶- برخی از مهمترین این پرسشها که مرکز ثقل نزاع بین اشاعره و معتزله نیز بوده است، مبتنی بر پاسخ به این پرسش مهم است که آیا ارزشها و احکام و هنجارهای اخلاقی ازاراده تشریعی خداوند سرچشمه میگیرند؟ یا از شهودهای اخلاقی؟ وجدان اخلاقی، یا حس و تجربه اخلاقی؟ و یا ترکیبی از اینها؟
🌐 دریافت صوت کامل این نشست
🌾 @Sedanet
@Feirahi
@MMojahedi
@Alimirmoosavi
@Abolghasemfanaei
@S_sadegh_haghighat
صدانت
نشست روشنفکری دینی و فقه • صدانت
در نشست «روشنفکری دینی و فقه» دیدگاه شادروان دکتر داود فیرحی در خصوص موضع روشنفکران دینی دربارۀ نسبت فقه و اخلاق مطرح شد ...