tgoop.com/moghaletat2/107
Last Update:
مغالطه شماره ۶۴
💠 تخصیص💠
#Accident
مغالطه #تخصیص آنست که شخصی بخواهد یک قاعده یا قانون کلی را با توجه به یک حالت خاص و استثنایی ردو نقض کند یا حتی آن حالت خاص را بعنوان قاعده کلی تعمیم دهد.
مثال:
این طور نیست که همیشه دیکتاتوری بد باشد ، مثلا برخی کشورهای حوزهی خلیج فارس ( حالت خاص) زندگی مرفهی دارند.
در این مغالطه ممکنست استثنای انجام شده صحیح باشد و واقعاً آن قاعده و حکم کلی در آن مورد صادق و جاری نباشد ، اما -اگرچه در دید دقیق منطقی و علمی نباید از استثنا هم چشم پوشید- اما برای نقض حکم عمومی نمیتوان به حالت خاص و اتفاقی استناد کرد ،
زیرا در این صورت هیچ قاعده کلی و قانونی قابل وضع یا بیان نخواهد بود و بهرحال میتوان برای هر حکم کلی به برخی موقعیت حالات اتفاقی و استثنایی اشاره کرد که در آن حالت و موقعیات ، آن حکم کلی صادق نباشد.
مثلا اگر از ما بپرسند آیا راستگویی و صداقت صفت خوب و پسندیده ای است؟
باید بگوییم البته که راستگویی صفت خوبیست.
اما شخص مغالطه کننده برای توجیه دروغگویی خواهد گفت :
چنین نیست که راستگویی همیشه صفت خوبی باشد ، زیرا ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که شخص ظالمی دنبال مظلومی باشد و جای او را از ما بپرسد ، در این شرایط راستگویی صفت خوبی نیست ، زیرا می تواند جان آن مظلوم را به خطر بیاندازد.
#افلاطون در کتاب جمهوری به نقل از #سقراط درباره اینکه
لازم نیست همیشه امانت دیگران را باز پس داد ، میگوید :
فرض کن شخصی در حال سلامت نفس شمشیری نزد به من امانت سپرده تا هر وقت آن را مطالبه کرد به او پس بدهم. بعد در حالت جنون و دیوانگی چنین شخصی مراجعه کند و شمشیر خود را مطالبه نماید تا کسی را به قتل برساند . آیا من باید شمشیر را به او باز گردانند؟
خیر
این مغالطه مورد استفاده افراد هرج و مرج طلب واقع می شود و به این وسیله سعی میکنند هر قانونی را نقض کنند.
مثلاً کسی که اداره مالیات را آتش زده برای توجیه کار خود می گوید:
فرض کنید یک پیرزن فقیر و طفل یتیم به جرم ندادن مالیات بازداشت شده باشند و تنها راه آزاد کردن آنها این باشد که اداره مالیات را آتش بزنیم . همه قبول داریم که این کار خوبی است. بنابراین کاری هم که من انجام دادهام به خودی خود کار بدی به حساب نمی آید.
لذا نباید مرا مجرم بدانید.
چنانکه در مثال ها مشاهده کردید این مغالطه ، بیشتر در مسائل اخلاقی و فلسفی اتفاق میافتد ، در علم ، حالات خاص و استثنا هم در نظر گرفته می شوند و یکی از شاخصه های مهم علم و تفاوت های بارز آن با شبه علم همین توجه ویژه به موارد نقض یا استثنای احتمالی در قواعد علمی و مطالعاتست ،درعین حال در علوم طبیعی نیز نمی توان به استناد یک استثنا یا حالت خاص ، فورا قاعده علمی را کنار گذاشت ، خصوصا اگر تازه با آن استثناء برخورد کرده باشیم و ابهاماتی وجود داشته باشد که نقض قاعده را کاملا اثبات نکند.
(برای توضیح و آشنایی بیشتر بامثال های علمیِ مربوط ، لینک های پایین را مطالعه کنید)
نظریه پردازان شبهعلم با اشاره به حالات خاص دنیای میکرو و نقض قواعدعرفی منطق ، حرفهای بی اساس خود را توجیه و ترویج میکنند ،حال آنکه عالم کوانتوم وقوانین آن ربطی به زندگی روزمره نداردو از حالات خاص در دنیای ذرات ،نمیتوان نقض قوانین منطقی و واقعیات عینی را درعالم ماکرو نتیجه گرفت وسخنان بی پایه را با #خلط_مبحث ها توجیه کرد.
مورد دیگر نظریه پردازان پست مدرنیسم هستند ، آنان با اشاره به حالاتی خاص ازتاریخ علم که درآنها ظاهرا مشاهده ، نقش کمرنگی در تولید تئوری علمی داشته چنین نتیجه میگیرند که باتوهم وخیال پردازی ولفاظیهای آزمون ناپذیر و آنارشیستی هم میتوان علم تولیدکرد.
و خودشان یا طرفداران افراطیشان چنین نتیجه میگیرند که مثلا
در علوم انسانی که اصلا هیچ قاعدهی جهان شمولی وجود ندارد
نظریات علوم طبیعی هم متاثر از شرایط اجتماعی هستند !!!
حالا آن که چنین مدعایی در تضاد آشکار با ماهیت و هدف هر دانش عقلانیست ،چرا که اگرقانون جهان شمول وجود نداشته باشد یعنی هیچ علم و عقلانیتی وجود ندارد!
عقلانیت و علمیت بدون ماهیت عمومیت و بین الاذهانیت یعنی موضوعی شخصی که باهواوهوس وخرافات وتوهم مرزشفافی ندارد.
#چرندیات_پست_مدرن
#فلسفه_علم
#آنارشیسم
#مغالطات 📚 #دکترخندان ✍
@moghaletat2 | آرشیو مغالطات
@mghlte | عصر روشنگری
مطالب مربوط:
▪️چه کسی مغالطه میکند ؟ (تخصیص یا #استثنای_قابل_چشم_پوشی)
▪️ پیشفرضهای معرفت علمی
▪️میراث تمدنی ما ازتعمیمست
BY مغالطات ( سفسطه )
Share with your friend now:
tgoop.com/moghaletat2/107