MOHAMADHAMEDY Telegram 8237
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۴

بخش : نهایی

🔴 سوال :

اینکه گفته شده از روح خداوند در انسان دمیده شده آیا این موضوع را القا نمی‌کند که گویا خداوند و انسان در همدیگر حل شده ویکی شده اند؟

🔵جواب :

به عرض می‌رساند که در ابتدا لازم است سخنی درباره‌ی روح گفته شود تا جواب سوال مورد نظر آسان شود.

روح کلمه‌ای است عربی و در لغت عرب به معنای باد و حرکت دهنده است؛ یعنی چیزی که هرگاه در وجود انسان قرار گیرد، او را به حرکت می‌اندازد و همه‌ی علائم حیاتی را در او ایجاد می‌کند؛ که از نشانه‌های بارز روح در قرآن می‌توان به علم و اراده اشاره نمود که موجب تولید استعدادهای خاصی می‌شود تا انسان از این طریق بتواند زمین را آباد کند؛ و استعدادهای خود و دیگران را شکوفا کند و زندگی بر روی زمین را مدیریت کند.

همچنین باید گفت که ارتباط خداوند با عالم هستی از دو طریق است:

۱. خلق و آفرینش موجودات
۲. مدیریت و اداره‌ی مخلوقات

در قرآن این امر روشن شده است که روح در امور دوگانه‌ی فوق جزو دسته‌ی اول نیست؛ و در لیست مخلوقات قرار نمی‌گیرد، بلکه در دسته‌ی دوم می‌باشد. و در چهارچوب امر خداوند قرار می‌گیرد. چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا [سوره اسراء : آیه ۸۵]
و از تو درباره‌ی «روح» سؤال می‌کنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
پس روح عبارت است از ایجاد استعداد جانشینی خداوند بر روی زمین؛ به عبارت دیگر یعنی دادن مجوز انجام اموراتی به انسان که تنها خداوند آنها را انجام می‌دهد و به نوعی یعنی دادن مجوز خداگونگی به بشر در راستای اداره‌ی زمین و زندگی انسان بر روی آن.

در ضمن طبق بیان قرآن از روح خداوند در انسان دمیده شده است؛ خداوند در این مورد می‌فرماید:

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[سوره الحجر-آیه۲۹]
هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»

ممکن است در اینجا این شبهه القا شود که گویا خداوند با انسان حل شده و خالق و مخلوق یکی شده‌اند. که این شبهه در میان فلاسفه و عرفا به مسئله‌ی حلول مشهور است.

بصورت خلاصه درباره‌ی این موضوع می‌توان گفت؛ براساس قواعد فلسفی و عقلی راجح، حلول و یکی شدن دو چیز تنها در میان ممکنات و مخلوقات واقع می‌شود. زیرا از جنسیت و سنخیت مشابهی برخوردارند؛ اما واجب الوجود (خداوند) نه در جنسیت، نه در سنخیت، نه در ذات و نه در صفات با ممکنات و خصوصاً انسان تشابهی ندارد؛ و مسئله‌ی حلول میان آن دو از محالات عقلی است و جمع نقیضین (مثال از جمیع نقیضین: در یک زمان و مکان مشخص در کره‌ی زمین هم روز باشد هم شب) است؛ یعنی نمی‌توان انسان را در زمان و مکان واحدی هم خدا دانست و هم مخلوق. لذا مسئله‌ی حلول خالق و مخلوق از امور محال و باطل محسوب می‌شود.

ضمنا قضیه‌ی دمیدن روح در انسان از جانب خداوند به این معنی نیست که گویا خداوند قطعه‌ای از روح خود را از خود جدا کرده و در انسان دمیده است تا از این طریق انسان نیز خدا شود. بلکه به معنی دادن مجوزی است به انسان، تا بر روی زمین اموری راانجام دهد که اگر بشر آنرا انجام نمی‌داد، خداوند خود شخصاً آنها را انجام می‌داد.

این امر مسلم است که روح از امور فنا ناپذیر است، و انسان از طریق آن استعداد جاودانگی را پیدا می کند، اما به اذن خدا وابسته است، و باز خداوند و روح انسان دو امر غیر قابل حل در یکدیگر هستند. بنابراین هرگز خداوند قابل برش و انتقال به انسان نیست، و حلول خداوند با مخلوقات از جمله انسان جزو محالات است.

و من الله توفیق

محمد حامدی

@mohamadhamedy



tgoop.com/mohamadhamedy/8237
Create:
Last Update:

پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۶۴

بخش : نهایی

🔴 سوال :

اینکه گفته شده از روح خداوند در انسان دمیده شده آیا این موضوع را القا نمی‌کند که گویا خداوند و انسان در همدیگر حل شده ویکی شده اند؟

🔵جواب :

به عرض می‌رساند که در ابتدا لازم است سخنی درباره‌ی روح گفته شود تا جواب سوال مورد نظر آسان شود.

روح کلمه‌ای است عربی و در لغت عرب به معنای باد و حرکت دهنده است؛ یعنی چیزی که هرگاه در وجود انسان قرار گیرد، او را به حرکت می‌اندازد و همه‌ی علائم حیاتی را در او ایجاد می‌کند؛ که از نشانه‌های بارز روح در قرآن می‌توان به علم و اراده اشاره نمود که موجب تولید استعدادهای خاصی می‌شود تا انسان از این طریق بتواند زمین را آباد کند؛ و استعدادهای خود و دیگران را شکوفا کند و زندگی بر روی زمین را مدیریت کند.

همچنین باید گفت که ارتباط خداوند با عالم هستی از دو طریق است:

۱. خلق و آفرینش موجودات
۲. مدیریت و اداره‌ی مخلوقات

در قرآن این امر روشن شده است که روح در امور دوگانه‌ی فوق جزو دسته‌ی اول نیست؛ و در لیست مخلوقات قرار نمی‌گیرد، بلکه در دسته‌ی دوم می‌باشد. و در چهارچوب امر خداوند قرار می‌گیرد. چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا [سوره اسراء : آیه ۸۵]
و از تو درباره‌ی «روح» سؤال می‌کنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
پس روح عبارت است از ایجاد استعداد جانشینی خداوند بر روی زمین؛ به عبارت دیگر یعنی دادن مجوز انجام اموراتی به انسان که تنها خداوند آنها را انجام می‌دهد و به نوعی یعنی دادن مجوز خداگونگی به بشر در راستای اداره‌ی زمین و زندگی انسان بر روی آن.

در ضمن طبق بیان قرآن از روح خداوند در انسان دمیده شده است؛ خداوند در این مورد می‌فرماید:

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[سوره الحجر-آیه۲۹]
هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»

ممکن است در اینجا این شبهه القا شود که گویا خداوند با انسان حل شده و خالق و مخلوق یکی شده‌اند. که این شبهه در میان فلاسفه و عرفا به مسئله‌ی حلول مشهور است.

بصورت خلاصه درباره‌ی این موضوع می‌توان گفت؛ براساس قواعد فلسفی و عقلی راجح، حلول و یکی شدن دو چیز تنها در میان ممکنات و مخلوقات واقع می‌شود. زیرا از جنسیت و سنخیت مشابهی برخوردارند؛ اما واجب الوجود (خداوند) نه در جنسیت، نه در سنخیت، نه در ذات و نه در صفات با ممکنات و خصوصاً انسان تشابهی ندارد؛ و مسئله‌ی حلول میان آن دو از محالات عقلی است و جمع نقیضین (مثال از جمیع نقیضین: در یک زمان و مکان مشخص در کره‌ی زمین هم روز باشد هم شب) است؛ یعنی نمی‌توان انسان را در زمان و مکان واحدی هم خدا دانست و هم مخلوق. لذا مسئله‌ی حلول خالق و مخلوق از امور محال و باطل محسوب می‌شود.

ضمنا قضیه‌ی دمیدن روح در انسان از جانب خداوند به این معنی نیست که گویا خداوند قطعه‌ای از روح خود را از خود جدا کرده و در انسان دمیده است تا از این طریق انسان نیز خدا شود. بلکه به معنی دادن مجوزی است به انسان، تا بر روی زمین اموری راانجام دهد که اگر بشر آنرا انجام نمی‌داد، خداوند خود شخصاً آنها را انجام می‌داد.

این امر مسلم است که روح از امور فنا ناپذیر است، و انسان از طریق آن استعداد جاودانگی را پیدا می کند، اما به اذن خدا وابسته است، و باز خداوند و روح انسان دو امر غیر قابل حل در یکدیگر هستند. بنابراین هرگز خداوند قابل برش و انتقال به انسان نیست، و حلول خداوند با مخلوقات از جمله انسان جزو محالات است.

و من الله توفیق

محمد حامدی

@mohamadhamedy

BY انسان»قرآن»خوشبختی


Share with your friend now:
tgoop.com/mohamadhamedy/8237

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

On Tuesday, some local media outlets included Sing Tao Daily cited sources as saying the Hong Kong government was considering restricting access to Telegram. Privacy Commissioner for Personal Data Ada Chung told to the Legislative Council on Monday that government officials, police and lawmakers remain the targets of “doxxing” despite a privacy law amendment last year that criminalised the malicious disclosure of personal information. SUCK Channel Telegram The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. Add up to 50 administrators
from us


Telegram انسان»قرآن»خوشبختی
FROM American