Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
15010 - Telegram Web
Telegram Web
-إربا إربا دل ِبابای علی‌اکبر بود..
💔2
تو اگر بودی و میشنیدی صدای ناله‌های او را در پای جنازه‌ی پسر،
میفهمیدی که این رضا شدن به رضای خدا چه کار مشکلیست!
وای پسرم! وای علی اکبرم! وای همه‌ی دلم! پاره جگرم! تمام هستی‌ام! میوه‌ی دلم...
من از خدا صد علی خواسته بودم، آخر به من داد..
1
شیخ جعفر میگن:
سیدالشهداء بالای سر علی اکبر تمامی علائم مرگ را داشت،
عرق سرد بر پیشانی، نفس های نامرتب و..
اگه خانوم حضرت زینب-س نمیرسیدن، سیدالشهداء همون‌جا در آغوش علی‌اکبر جان میداد..
💔2
بیاد ِ علی‌اکبر های حاج‌آقا روح‌الله.
و علی‌اکبر‌های امام‌خامنه‌ای.
2
بیاد روح‌الله عجمیان‌ها و آرمان علی‌وردی‌ها.
💔4
کانال رسمی هیئت مذهبی امام علی'ع' گچساران
Photo
-روایت ِشب ِهفت محرم‌‌ ِمسجد‌امام‌علی-ع
قیام ِزنانی که عقیله‌اند،
همانطور که در سپاه ِحسین‌-ع زن صحنه گردان بوده.
خانم‌ها دور هم جمع شدند،
یک متن نوشتند و پای متن را امضا زدند.
ما زنان ِ اهل کوفه نیستیم،
که مانع حضور همسر یا فرزندمان در نبرد حق باشیم.
ما آن زنانی نیستیم که پشت ِسر مسلم‌بن‌عقیل از ترس،
دست مرد خانه را گرفته و به منزل بکشانیم.
ما همچون همسر حبیب‌بن‌مظاهر و زهیر همسر را،
و همچون أم‌وهب سر فرزند را به دست،
و همچون بی‌بی‌أم‌البنین-ع پسران خود را،
و همچون خانوم رباب شش‌ماهه‌ی خود را فدای آرمان و حق‌خواهی‌مان خواهیم کرد،
و همچون خانوم عقیله‌ی‌بنی‌هاشم
می‌ایستیم چشم در چشم آن رذل های ذلیل، ندای ما رأیت إلا جمیلا سر میدهیم.
به قدر یک شیشه‌شیر،
خاکی از وطن‌مان را به دشمن نمی‌دهیم و زیر بار ذلت نمی‌رویم.
هیهات‌منه‌الذله.
6
چونکه سخنان‌ ِروضه‌خون ِهیئت رو قبل ِروضه دوست دارم:
1
به قول ِرفیقان ابالفضل مشتی..
1
ریتة الطف بلعنی و ماسمعته اشگال!
ایگول: احترگت خیمة زینب-س،
چا وین العباس؟
ای کاش که صحرای طف مرا می‌بلعید و نمیشنیدم که چه گفت..
میگفت: خیمه‌های زینب-س به آتش کشیده شد..
پس عباس کو؟
💔3
غمِ پاک کردن ِ اشکات با آستینت، کشت من رو.
💔3
به تیغی حیف
گیسویت گسسته،
دو بازویت، دو بازویت گسسته،
از آنجایی که من بوسیده بودم،
بمیرم گوشه اَبرویت شکسته..
💔1
لا تَدعونی وَیکَ ام‌البنین-س💔
💔1
یا لیت شعری أکما أخبَروا بِأن عباسا قطیع الیمین...
Forwarded from مُحِب
اما کیست این سردار؟!
که از میان چهار هزار سوار ِنیزه دار عبور کرده است،
و خود را به آب رسانده است،
بی آنکه آب در دلش تکان بخورد،
این عباس ِعلی است.
عباس فرزند علی‌بن‌أبی‌طالب..
💔2
از آن سو، حسین-ع هم نمیتواند از عباس-ع دل بکند،
به میدان رفتن عباس را رضایت دهد.
عباس برای حسین فقط یک سردار نیست،
یک فرمانده نیست،
یک پرچمدار هم نیست،
یک برادر هم نیست،
عباس عمود خیمه‌ی لشگر حسین است.
نه.
عباس عمود خیمه‌ی وجود حسین است.
اگر عباس بشکند،
خیمه وجود حسین فرو می‌ریزد،
اگر عباس بشکند،
پشت حسین میشکند.
و اگر عباس بیفتد،
حسین از پا می‌افتد.
عباس بقیة الله جبهه‌ی حسین است..
💔3
اَلاُن اِنْکَسَرَ ظَهْری..
💔5
اکنون تیر از همه سو باریدن گرفته است،
اما عباس با حائل کردن جوارح خود،
از کتف و بازو و پا و پهلو و پشت،
تیرها را به جان میخرد و
مشک را همچنان در امان نگه میدارد و بر بال های قلب خویش آن را پیش میبرد..
💔3
2025/07/13 18:12:50
Back to Top
HTML Embed Code: