tgoop.com/n00re30yah/964
Last Update:
قندیل و آب وآتش
(بخش یکم)
به این بیت خاقانی توجه کنید:
-آتش قندیل بنشست آب سبحه هم برفت
کآتش و آب از قدح، قندیل دیگر ساختند (۱).
سخن بر سر مصرع دوم است. یعنی چه که آب و آتش از قدح قندیل دیگری ساختهاند؟ رابطه آتش با قندیل روشن است اما آب چه ربطی به قندیل دارد؟
ابتدا مروری میکنیم بر نظر شارحان دیوان خاقانی دربارهٔ این مصراع:
الف. دکتر محمد استعلامی: «اگر قندیلی هست قدح و اگر آتشی هست شراب درون قدح است» (۲). در معنی ایشان نشانی از آب نیست.
ب. دکتر محمدرضا برزگر خالقی:«آن زمان که آتش و آب قدح، قندیل دیگری ساخت». ایشان اساسا خود را با بیت درگیر نکرده است (۳).
پ. دکتر محمدرضا ترکی: «در نظر شاعر قلندر آتش باده و آب(درخشش) قدح که درخشانتر از آتش قندیل و آب تسبیح زاهدان است، آتش قندیل را خاموش و آبروی سبحه و اعتبار آن را بر باد میدهد» (۴). در توضیح استاد ترکی، ارتباط آب با قندیل مشخص نیست.
ت. دکتر جلالالدین کزازی: «آتش دوم استعاره آشکار از باده است و آب دوم از جام بلورین. قدح با تشبیه نهان در داشتن آتش و آب، به قندیل مانند شده است: آتش قندیل، فروغ آن است که از فتیله برمیخیزد و آب آن روغن و مایهای که این فتیله در آن است و بدان میسوزد و میافروزد»(۵). نکتهای که بر شرح خوب استاد کزازی میتوان گرفت این است که آیا خاقانی از روغن تعبیر به آب میکند؟
چند نکته گفتنی است:
۱.این بیت در بافتی است که خاقانی بهمناسبت عید فطر، با برخی لوازم و مناسک ماه رمضان مضمون شادخوارانه و رندانه ساخته است. خاقانی یکی از لوازم ماه رمضان را قندیل دانسته است و این نکتهای است در کمال دقت.
قندیل افروختن در مساجد سخت ستایش شده و برای تشویق آن روایاتی مثل روایت زیر هست:
«... رسول علیهالسلام گفت: هرکه قندیل در مسجد بیاویزد، حق تعالی فرمان دهد تا هفتادهزار فرشته از بهر آن آمرزش خواهند تا آن قندیل در آن مسجد باشد. و به هر قطره روغن ده نیکی در نامهٔ اعمال آن نویسنده و ده بدی پاک كنند و ده درجه به نام آن برآرند و ده بشارت مر آن را بدهند و چهارهزار حور به نام آن کنند و چهارهزار حله در آن پوشانند» (۶).
حتی اگر این روایت مجعول باشد (۷)، باز تردیدی نیست نذر و نیاز و پیشکش قندیل و چراغ به مسجد بسیار رایج بوده است.
در ماه رمضان،قندیل فرستادن به مساجد، ببشتر توصیه شده بود. برای نمونه در قابوسنامه آمده:
«در مزگت کوی جماعت به پای دار و ماه رمضان به شمع و قندیل فرستادن تقصیر مکن»(۸).
و این بیتهای ناصرخسرو که به سنت افروختن قندیل و چراغ در شب قدر اشاره دارد:
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
قندیل میفروز بیاموز که قندیل
بیرون نبرد از دل پرجهل تو ظلما (۹).
یا در این بیتهای معزی که مکرر گفته با آمدن عید رمضان، روشنایی قندیل که در شبهای ماه رمضان افروخته میگشت، به جام شراب برمیگردد (قندیلها خاموش میشود):
-بگذشت مه روزه و آمد مه شوال
اکنون من و ساقیّ و می و مطرب و قوّال
کردند شب عید، همه نور ز قندیل،
تحویل سوی جام و دگرگونه شد احوال (۱٠).
- رسید عید همایون و روزه کرد رحیل
به جام داد فلک روشنایی از قندیل
چو روشنایی قندیل بازگشت به جام
سزد که من به غزل بازگردم از تهلیل (۱۱).
۲.در قندیل هم آب میریختند و هم روغن. به این بیت ناصر خسرو توجه کنید:
-آب و قندیل هست با تو ولیک
روغنت هیچ نیست در قندیل (۱۲).
طبعا روغن در قندیل بالای آب قرار میگرفت و همین امر، در ذهن نکتهیابان، مضمون مناظره و مفاخره میان آب و روغن قندیل شده بود:
«درحال تو چشم در قندیل افگندی و گفتی که آب و روغن در این قندیل با یکدیگر مفاخره کردند. آب گفت من از تو عزیزترم و فاضلتر. چرا تو بر سر من نشینی؟» (۱۳).
ابنفوطی نیز در همین زمینه، قطعهٔ جالبی دربارهٔ برتری روغن بر آب در قندیل و البته نکوهش آن نقل کرده. جالبتر اینکه شاعر این شعر را بر قندیلی نوشته بود(۱۴). و این نشان میدهد که یکی از رسانههای شعر در دنیای قدیم، قندیلهاست.
بگذریم و برسیم به این بیت خوب سنایی که همچنین نشان میدهد خاکآمیز شدن روغن باعث خاموشی قندیل میشد:
کی فروزد مر تو را قندیلِ دلداری چو تو
آب بر آتش گرفتی خاک در روغن زدی؟(۱۵).
https://www.tgoop.com/n00re30yah
BY نور سیاه
Share with your friend now:
tgoop.com/n00re30yah/964