Forwarded from شهر فلسفه ایران (شهر فلسفه)
کتاب دو جلدی خواب؛ دفتری برای انجام تمرینات و مدیریت خواب؛ بیایید خوابمان را بیدار کنیم تدوین و تألیف نصرالله حکمت منتشر شد. در بخش مقدمهٔ نویسنده این اثر آمده است: انسانِ روزگار نو، زندگی شبانهٔ خود را از دست داده است. شب و روز با هم تفاوت دارند و این تفاوت و اختلاف، نه تنها تفاوتی در طبیعت است، بلکه زندگیِ ما انسانها را نیز به دو بخش تقسیم کرده است: زندگی روزانه و زندگی شبانه. هر یک از این دو بخش، ماجرای خاص خود را دارد و به شکلی جداگانه باید برنامهریزی و مدیریت شود. در این روزگار، اکثر قریب به اتفاق ما انسانها، همهٔ سعی و تلاشمان در جهت ساماندهی و مدیریت زندگی روزانه صرف میشود و از زندگی شبانه غافلیم. اگر هم برای خواب شبانه، طرح و برنامهای داریم، و ابزار و ادوات آن را تهیه میکنیم، همهٔ اینها در خدمت زندگی روزانه است. شبها میخوابیم تا خستگیِ کارِ روزانه را از تن به در کنیم و بتوانیم فردا دوباره مشغول به کار شویم و بدویم؛ و همهٔ عمرمان هر شب و هر روز را بدینگونه در حال تکرار باشیم.
#نصرالله_حکمت
#بیایید_خوابمان_را_بیدار_کنیم
#مدیریت_خواب
www.philosophycity.ir
#نصرالله_حکمت
#بیایید_خوابمان_را_بیدار_کنیم
#مدیریت_خواب
www.philosophycity.ir
Forwarded from شهر فلسفه ایران (شهر فلسفه)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
🔸 کوتهانهها
پانزده
مرا گفت :
بهترین هدیهای که
میتوانی به
بهترین دوست خود دهی
این است که
به او اجازه دهی که
اشتباه کند .
@nasrollahhekmat
🔸 کوتهانهها
پانزده
مرا گفت :
بهترین هدیهای که
میتوانی به
بهترین دوست خود دهی
این است که
به او اجازه دهی که
اشتباه کند .
@nasrollahhekmat
Forwarded from به مهربانی
موسسۀ دارالاکرام برگزار میکند:
پاسداشت بیش از دو دهه تلاش برای حمایت از تحصیل دانشآموزان ایران
برنامه رویداد:
(۱) پخش مستند «جادوی جادههای دور» به کارگردانی خانم مژگان ایلانلو
(۲) سخنرانی آقای دکتر مقصود فراستخواه
(۳) تکنوازی استاد سالار زمانیان
(۴) گزارشی از فعالیت های موسسه دارالاکرام
(۵) نمایشگاه عکس مرتبط با مستند
زمان: پنجشنبه، بیستم دی ماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۶ الی ۱۸:۳۰
آدرس: بزرگراه حقانی، ورودی منطقه فرهنگی و گردشگری عباسآباد، بلوار شهدای بانک مرکزی، ساختمان کوشک باغ هنر، طبقه منفی ۲
لوکیشن ورودی سالن 👇🏻👇🏻
https://nshn.ir/rbvSuT5xiwzj
پاسداشت بیش از دو دهه تلاش برای حمایت از تحصیل دانشآموزان ایران
برنامه رویداد:
(۱) پخش مستند «جادوی جادههای دور» به کارگردانی خانم مژگان ایلانلو
(۲) سخنرانی آقای دکتر مقصود فراستخواه
(۳) تکنوازی استاد سالار زمانیان
(۴) گزارشی از فعالیت های موسسه دارالاکرام
(۵) نمایشگاه عکس مرتبط با مستند
زمان: پنجشنبه، بیستم دی ماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۶ الی ۱۸:۳۰
آدرس: بزرگراه حقانی، ورودی منطقه فرهنگی و گردشگری عباسآباد، بلوار شهدای بانک مرکزی، ساختمان کوشک باغ هنر، طبقه منفی ۲
لوکیشن ورودی سالن 👇🏻👇🏻
https://nshn.ir/rbvSuT5xiwzj
نصرالله حكمت
موسسۀ دارالاکرام برگزار میکند: پاسداشت بیش از دو دهه تلاش برای حمایت از تحصیل دانشآموزان ایران برنامه رویداد: (۱) پخش مستند «جادوی جادههای دور» به کارگردانی خانم مژگان ایلانلو (۲) سخنرانی آقای دکتر مقصود فراستخواه (۳) تکنوازی استاد سالار زمانیان (۴) گزارشی…
✅ شرکت در این همایش برای عموم آزاد و رایگان است. لطفا دوستان خود را نیز مطلع بفرمایید.
سپاسگزارم🙏
سپاسگزارم🙏
Forwarded from شهر فلسفه ایران (شهر فلسفه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌕🌑 زندگی شبانه و زندگی روزانه
___________________________________________
🛠 بریدهای از کارگاه «مدیریت خواب»
___________________________________________
📢 استاد نصرالله حکمت
___________________________________________
⏳14 دی ماه 1403 ه. ش
#مدیریت_خواب
#نصرالله_حکمت
#زندگی_شبانه
#زندگی_روزانه
www.philosophycity.ir
___________________________________________
🛠 بریدهای از کارگاه «مدیریت خواب»
___________________________________________
📢 استاد نصرالله حکمت
___________________________________________
⏳14 دی ماه 1403 ه. ش
#مدیریت_خواب
#نصرالله_حکمت
#زندگی_شبانه
#زندگی_روزانه
www.philosophycity.ir
Forwarded from شهر فلسفه ایران (شهر فلسفه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎴انسان، خواب و نیاز به تناقض
___________________________________________
🛠 بریدهای از کارگاه مدیریت خواب
___________________________________________
📢 استاد نصرالله حکمت
___________________________________________
⏳ 14 دی ماه 1403 ه. ش
___________________________________________
www.philosophycity.ir
___________________________________________
🛠 بریدهای از کارگاه مدیریت خواب
___________________________________________
📢 استاد نصرالله حکمت
___________________________________________
⏳ 14 دی ماه 1403 ه. ش
___________________________________________
www.philosophycity.ir
Forwarded from نصرالله حكمت
💐 میلاد مبارک و نورانی
حضرت آدم الاولیا
مولی الموحدین
امیر المؤمنین
علی بن ابیطالب را
درود خدا و فرشتگان
بر او بادا
به همهٔ انسانها
و به همهٔ کسانی که
از جور و جفا و ستم
جانشان به لب رسیده
و دیده به ره دوختهاند
تا یکی از راه برسد که
صالح و پاکیزه باشد
و بوی انسان دهد
و انسان را بفهمد
و انسان را دوست داشته باشد ،
شادباش میگویم .
@nasrollahhekmat
حضرت آدم الاولیا
مولی الموحدین
امیر المؤمنین
علی بن ابیطالب را
درود خدا و فرشتگان
بر او بادا
به همهٔ انسانها
و به همهٔ کسانی که
از جور و جفا و ستم
جانشان به لب رسیده
و دیده به ره دوختهاند
تا یکی از راه برسد که
صالح و پاکیزه باشد
و بوی انسان دهد
و انسان را بفهمد
و انسان را دوست داشته باشد ،
شادباش میگویم .
@nasrollahhekmat
.
✍ کلمات پر از کتاب
بیست و سه
از قول احمد کسروی نقل میکنند که گفته بود :
«ملت ایران یک حکومت به روحانیت شیعه بدهکار است .»
شاید درست گفته باشد . نمیدانم . اما میدانم که خود خدا یک حکومت ، به روحانیت شیعه بدهکار بود و ادای دین کرد ؛ و اگر نمیکرد روز قیامت با خدا احتجاج میکردند و میگفتند :
«اگر ما به حکومت میرسیدیم ، عدالت را برقرار میکردیم .»
«از سخنان آنکه دیر به دنیا آمده است .»
@nasrollahhekmat
✍ کلمات پر از کتاب
بیست و سه
از قول احمد کسروی نقل میکنند که گفته بود :
«ملت ایران یک حکومت به روحانیت شیعه بدهکار است .»
شاید درست گفته باشد . نمیدانم . اما میدانم که خود خدا یک حکومت ، به روحانیت شیعه بدهکار بود و ادای دین کرد ؛ و اگر نمیکرد روز قیامت با خدا احتجاج میکردند و میگفتند :
«اگر ما به حکومت میرسیدیم ، عدالت را برقرار میکردیم .»
«از سخنان آنکه دیر به دنیا آمده است .»
@nasrollahhekmat
.
✍ کلمات پر از کتاب
بیست و چهار
وظیفهٔ تاریخی خود میدانم که این پیام را به نسلهای پس از خود برسانم که :
دوران پهلوی ،
در قیاس با جهنم این حاکمیت لبریز از
دروغ و فساد و ویرانی و عجز و درماندگی
که ملت شریف ایران
در آتش آن میسوزد ،
دورانی نه چندان دور از مدینهٔ فاضلهٔ فارابی بود .
باید چهل و شش سال میسوختیم
تا به فهم این حقیقت میرسیدیم که
انقلاب پنجاه و هفت
انفجار جهل
و خروج از نور به ظلمات ستبر ظلم بود .
«از سخنان آنکه دیر به دنیا آمده است .»
@nasrollhhekmat
✍ کلمات پر از کتاب
بیست و چهار
وظیفهٔ تاریخی خود میدانم که این پیام را به نسلهای پس از خود برسانم که :
دوران پهلوی ،
در قیاس با جهنم این حاکمیت لبریز از
دروغ و فساد و ویرانی و عجز و درماندگی
که ملت شریف ایران
در آتش آن میسوزد ،
دورانی نه چندان دور از مدینهٔ فاضلهٔ فارابی بود .
باید چهل و شش سال میسوختیم
تا به فهم این حقیقت میرسیدیم که
انقلاب پنجاه و هفت
انفجار جهل
و خروج از نور به ظلمات ستبر ظلم بود .
«از سخنان آنکه دیر به دنیا آمده است .»
@nasrollhhekmat
Forwarded from اتچ بات
▫️
بـرگی از کتـاب
« سه فیلسـوف ، سه اثـر ، سه رخـداد »
بخش دوم : سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
🔹 مقدّمه
در ایـن بخش که در واقع اصل کتاب و قلب آن است ، میخواهیم این سه سهگانه را مورد مطالعه قرار دهیم . در اینجا دو نکته در کار است که توجه به آنها ضرورت دارد . اوّل این که ما این سـه سهگانه را به صورتی درهم تنیده مطالعـه میکنیم ؛ چرا که در زمین بحث ما آنها به همین شکل درهم تنیده روییدهاند و نمیتوان از هم تفکیکشـان کرد . دوّم این که ما با این سـه رخداد به نحو کامل کار داریم امّا سه فیلسوف ، و سه اثر ، تا آنجایی مورد بحث قرار میگیرنـد که به جریان بحث مربوطند و به سایر جنبهها و وجوه آنها کاری نداریم . وجه آن هم روشن است . اصل ماجرا در بطن سه رخدادی است که در پهنهٔ زندگی فکری و فلسفی ابنسینا اتّفاق افتاده و ما ناگزیریم این سه رخداد را با تمام زوایا و اضلاعش مورد مداقّه قرار دهیم . به بیان دیگر آنگاه که ظاهر این جریان را مینگریم ، وضعیّت فـارابی ، وضعیّتی برزخی و میانبود است و به مثابهٔ همزهٔ وصلی به شمار میآید که ابنسینا را به ارسطو متصّل نموده است .
همچنین است رسالهٔ اغراض ؛ یعنی همچون حلقـهای میـانی متافیزیک را به الهیـات شفـا وصل کرده است . امّا زیر پوسـت این جریان ظاهری ، امر دیگری جاری است و آن این که ابنسینا به لحاظ تـاریخی در نقطهای قرار دارد که آیندهٔ فارابی و ارسـطو است . این دو فیلسوف با دو اثری که در دست دارند ، از سوی آینده ، ابنسینا ، فراخوانده شدهاند .
تقدیر فلسفهٔ اسـلامی چنین رقم خورده است که دو فیلسوف بزرگ ، با دو اثـر که از جهات عدیده با هـم متفاوتند امّا در یک نقطه اشـتراک دارند ، در فیلسـوفی سـترگ ، فراهم آیند و با هم به گفتوگو بنشینند . اینک الهیـات شفا تجسّم گفتوگوی این سه فیلسوف است . بدین گونه است که «حقیقت» به منظور ظهور در بستر تـاریخ ، سـیری شـگفتانگیز را رقم زده است . در فردای بسیار دور ارسـطو ، و در فردای نه چندان نزدیک فـارابی ، تصویری از مابعدالطبیعه خلق شده که از یکسو بخش عمدهای از کاستیهای آنِ ارسطو را ندارد و به جای آنها درستی و کمال نهاده شده ؛ و از سوی دیگر این تصویر مطابق با پیرنگ فارابی در رسالهٔ اغـراض ، بسط و گسترش یافته و به برگ و بار نشسته است .
در این فصل ، ما نخست بحثمان را از نقطهٔ خواندن رسالهٔ اغراض ، که در فصل پیش اجمالاً مطرح شد پی میگیریم و در بارهٔ نقشهٔ راهی که فارابی پیش پای شیخ نهاده به مطالعه مینشینیم و کلیدهای اصلی فارابی را برای تأسیس مابعدالطبیعه به مثابهٔ «علم کلی» مورد تدقیق و شرح و بررسی قرار میدهیم . اینها مجموعاً پنج مبحث را شکل میدهند به قرار ذیل :
۱ . نقش اتّفاق در بازگشت ابنسینا به مابعدالطبیعه
۲ . تحیّر و گمشدگی ناشی از خواندن مابعدالطبیعهٔ ارسطو
۳ . مابعدالطبیعه به مثابهٔ علم کلی ( بیان ضرورت تأسیس این علم )
۴ . شرط امکان مابعدالطبیعه
۵ . وحدت مابعدالطبیعه
📜 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۵۵ - ۵۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
@nasrollahhekmat
بـرگی از کتـاب
« سه فیلسـوف ، سه اثـر ، سه رخـداد »
بخش دوم : سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
🔹 مقدّمه
در ایـن بخش که در واقع اصل کتاب و قلب آن است ، میخواهیم این سه سهگانه را مورد مطالعه قرار دهیم . در اینجا دو نکته در کار است که توجه به آنها ضرورت دارد . اوّل این که ما این سـه سهگانه را به صورتی درهم تنیده مطالعـه میکنیم ؛ چرا که در زمین بحث ما آنها به همین شکل درهم تنیده روییدهاند و نمیتوان از هم تفکیکشـان کرد . دوّم این که ما با این سـه رخداد به نحو کامل کار داریم امّا سه فیلسوف ، و سه اثر ، تا آنجایی مورد بحث قرار میگیرنـد که به جریان بحث مربوطند و به سایر جنبهها و وجوه آنها کاری نداریم . وجه آن هم روشن است . اصل ماجرا در بطن سه رخدادی است که در پهنهٔ زندگی فکری و فلسفی ابنسینا اتّفاق افتاده و ما ناگزیریم این سه رخداد را با تمام زوایا و اضلاعش مورد مداقّه قرار دهیم . به بیان دیگر آنگاه که ظاهر این جریان را مینگریم ، وضعیّت فـارابی ، وضعیّتی برزخی و میانبود است و به مثابهٔ همزهٔ وصلی به شمار میآید که ابنسینا را به ارسطو متصّل نموده است .
همچنین است رسالهٔ اغراض ؛ یعنی همچون حلقـهای میـانی متافیزیک را به الهیـات شفـا وصل کرده است . امّا زیر پوسـت این جریان ظاهری ، امر دیگری جاری است و آن این که ابنسینا به لحاظ تـاریخی در نقطهای قرار دارد که آیندهٔ فارابی و ارسـطو است . این دو فیلسوف با دو اثری که در دست دارند ، از سوی آینده ، ابنسینا ، فراخوانده شدهاند .
تقدیر فلسفهٔ اسـلامی چنین رقم خورده است که دو فیلسوف بزرگ ، با دو اثـر که از جهات عدیده با هـم متفاوتند امّا در یک نقطه اشـتراک دارند ، در فیلسـوفی سـترگ ، فراهم آیند و با هم به گفتوگو بنشینند . اینک الهیـات شفا تجسّم گفتوگوی این سه فیلسوف است . بدین گونه است که «حقیقت» به منظور ظهور در بستر تـاریخ ، سـیری شـگفتانگیز را رقم زده است . در فردای بسیار دور ارسـطو ، و در فردای نه چندان نزدیک فـارابی ، تصویری از مابعدالطبیعه خلق شده که از یکسو بخش عمدهای از کاستیهای آنِ ارسطو را ندارد و به جای آنها درستی و کمال نهاده شده ؛ و از سوی دیگر این تصویر مطابق با پیرنگ فارابی در رسالهٔ اغـراض ، بسط و گسترش یافته و به برگ و بار نشسته است .
در این فصل ، ما نخست بحثمان را از نقطهٔ خواندن رسالهٔ اغراض ، که در فصل پیش اجمالاً مطرح شد پی میگیریم و در بارهٔ نقشهٔ راهی که فارابی پیش پای شیخ نهاده به مطالعه مینشینیم و کلیدهای اصلی فارابی را برای تأسیس مابعدالطبیعه به مثابهٔ «علم کلی» مورد تدقیق و شرح و بررسی قرار میدهیم . اینها مجموعاً پنج مبحث را شکل میدهند به قرار ذیل :
۱ . نقش اتّفاق در بازگشت ابنسینا به مابعدالطبیعه
۲ . تحیّر و گمشدگی ناشی از خواندن مابعدالطبیعهٔ ارسطو
۳ . مابعدالطبیعه به مثابهٔ علم کلی ( بیان ضرورت تأسیس این علم )
۴ . شرط امکان مابعدالطبیعه
۵ . وحدت مابعدالطبیعه
📜 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۵۵ - ۵۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌔
برگی از کتاب «متــافیــزیـک حیــرت
(حیرت فلسفی حکیم عمر خیام)»
اینک به فیلسوفی نیاز داریم
که عقل تحیّر را تفسیر کند و
به جای خزیدن در مأمن یک نظام فلسفی ،
که شکلِ فیلسوفانهٔ حیرتزدائی است ،
نحوهٔ شکافتنِ سقفِ منظومههای فلسفی را
به ما بیاموزد
و آوای حیرت سر دهد .
🔹
حیرت ثانی ، که هنگام مواجهه با پرسش از اسـرار هستی حـاصل میشود ، بر خلافِ حیرت نخست ، که حیرتِ درماندگـی بـود و زدودنی ، حیرتی است «آزمودنی» . این حیرت ، با عقل انسانی ، معیّت دارد و از آن قابل انفکاک نیست . اینگونه پرسشها ، و حیرتِ ناشی از آن ، که به قول اهل فلسفه ، کمال اوّل عقل ، و مقوّم عقل است ، نه کمال ثانی ، ریشه در غربت آدمیزاده در این جهان خاکی دارد و در وجود او تعبیه شده است تا راه بازگشت به وطنِ خود را جستوجو کند .
«آدمی پس از هبوط ، گرفتار بُهت میشود و نمیداند که در کجا فروافتاده است . آنگاه که از دهشت هبوط خارج میگردد و به هوش میآید و در متن مهبط قرار میگیرد و در جریان زمان ، واقع میشود ، لختی به خودش مینگرد ؛ آنـک سر برمیدارد و به آبیِ بیکرانهٔ آسمان مینگرد ؛ گرفتار وحشت و تحیّر میگردد و زیرِ لب زمزمه میکند : «ز کجا آمدهام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟» . امثال این سؤالات ، مقوّم عقل انسان ، و مولّد تحیّری است که آدمی با آن ، به وادی آدمیّت قدم مینهد . این تحیّر را هرگز نباید زدود ؛ چرا که زدودن و از میان بردن آن ، کار شیطان است ، و به معنای تنزّل و فرو آمدنِ به مرتبهٔ زنده ماندنِ محض است که هنـر چندانی نمیخواهد ، بلکه هر جانوری میتواند زنده بماند . مقدم این تحیّر و این پرسشها را همواره باید گرامی داشت و چون جانِ عزیز دربرگرفت و با لحظه لحظهٔ سرسبزی و نشاط عقل ، آن را آزمود . آری این تحیّر ، نه همانند حیرتِ قبلالعقل ، زدودنی ، بلکه آزمودنی است» .
📚متافیزیک حیرت
صص ۱۹۰ - ۱۹۱
#دکتر_نصرالله_حکمت
#حکیم_عمر_خیام
#همراه_با_کتاب
#متافیزیک_حیرت
@nasrollahhekmat
برگی از کتاب «متــافیــزیـک حیــرت
(حیرت فلسفی حکیم عمر خیام)»
اینک به فیلسوفی نیاز داریم
که عقل تحیّر را تفسیر کند و
به جای خزیدن در مأمن یک نظام فلسفی ،
که شکلِ فیلسوفانهٔ حیرتزدائی است ،
نحوهٔ شکافتنِ سقفِ منظومههای فلسفی را
به ما بیاموزد
و آوای حیرت سر دهد .
🔹
فصل دوم : حیرت فلسفی
حیرت ثانی ، که هنگام مواجهه با پرسش از اسـرار هستی حـاصل میشود ، بر خلافِ حیرت نخست ، که حیرتِ درماندگـی بـود و زدودنی ، حیرتی است «آزمودنی» . این حیرت ، با عقل انسانی ، معیّت دارد و از آن قابل انفکاک نیست . اینگونه پرسشها ، و حیرتِ ناشی از آن ، که به قول اهل فلسفه ، کمال اوّل عقل ، و مقوّم عقل است ، نه کمال ثانی ، ریشه در غربت آدمیزاده در این جهان خاکی دارد و در وجود او تعبیه شده است تا راه بازگشت به وطنِ خود را جستوجو کند .
«آدمی پس از هبوط ، گرفتار بُهت میشود و نمیداند که در کجا فروافتاده است . آنگاه که از دهشت هبوط خارج میگردد و به هوش میآید و در متن مهبط قرار میگیرد و در جریان زمان ، واقع میشود ، لختی به خودش مینگرد ؛ آنـک سر برمیدارد و به آبیِ بیکرانهٔ آسمان مینگرد ؛ گرفتار وحشت و تحیّر میگردد و زیرِ لب زمزمه میکند : «ز کجا آمدهام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟» . امثال این سؤالات ، مقوّم عقل انسان ، و مولّد تحیّری است که آدمی با آن ، به وادی آدمیّت قدم مینهد . این تحیّر را هرگز نباید زدود ؛ چرا که زدودن و از میان بردن آن ، کار شیطان است ، و به معنای تنزّل و فرو آمدنِ به مرتبهٔ زنده ماندنِ محض است که هنـر چندانی نمیخواهد ، بلکه هر جانوری میتواند زنده بماند . مقدم این تحیّر و این پرسشها را همواره باید گرامی داشت و چون جانِ عزیز دربرگرفت و با لحظه لحظهٔ سرسبزی و نشاط عقل ، آن را آزمود . آری این تحیّر ، نه همانند حیرتِ قبلالعقل ، زدودنی ، بلکه آزمودنی است» .
📚متافیزیک حیرت
صص ۱۹۰ - ۱۹۱
#دکتر_نصرالله_حکمت
#حکیم_عمر_خیام
#همراه_با_کتاب
#متافیزیک_حیرت
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#متن_خوانی_و_تفسیر_تعلیقات_ابن_سینا
#دکتر_نصرالله_حکمت
#کلاس_های_آنلاین
#پوشه_صوتی
🔸متنخـوانی و تفسیر تعلیقات ابنسیـنا
جلسهٔ سـوّم از دورهٔ نـوزدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎧 پوشهٔ صوتی شمارهٔ ۱
۱. تعلیقهٔ ۱۰۱۳، صفحهٔ ۵۸۵ از تعلیقات ابنسیـنا.
۲. توجّه به بدنمندی انسان در کلام ابنسیـنا.
۳. مسئلهٔ علمِ خدا و ارتباطش با انسان یکی از مسائلی است که در صدر اهمیّت مباحث ابنسینا است.
۴. ماجرای چهلبار متافیزیکخوانی ابنسینا را در کتاب «سه فیلسوف» آوردم.
۵. نکاتی دربارهٔ کانال «بررسیهای کلامی».
۶. زیستن در دوران «احتجاب حقیقت».
۷. دربارهٔ «تصوّر بسیـط عقلی»/ تعلیقهٔ ۱۰۱۳ از تعلیقات ابنسینا.
۸. تصور بسیط عقلی مبدأ تفصیل و ترتیب است.
۹. مثال ابنسینا دربارهٔ جسم نبودن خـدا.
۱۰. طرح پرسش: آیا ما اقامهٔ بـرهـان میکنیم سپس یقین حاصل میشود یا اولاً یقین داریم و اقامهٔ بـرهان میکنیـم؟
۱۱. اقامهٔ برهان در فضای عقل فلسفی است برای گفتوگو با دیگری. (برای آنکه دیگری یقینِ پیشافلسفی را تجربه کند و زمینه را فراهم کند.)
۱۲. طرح مبحث «امدادِ مدخـلی».
@nasrollahhekmat
#دکتر_نصرالله_حکمت
#کلاس_های_آنلاین
#پوشه_صوتی
🔸متنخـوانی و تفسیر تعلیقات ابنسیـنا
جلسهٔ سـوّم از دورهٔ نـوزدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎧 پوشهٔ صوتی شمارهٔ ۱
۱. تعلیقهٔ ۱۰۱۳، صفحهٔ ۵۸۵ از تعلیقات ابنسیـنا.
۲. توجّه به بدنمندی انسان در کلام ابنسیـنا.
۳. مسئلهٔ علمِ خدا و ارتباطش با انسان یکی از مسائلی است که در صدر اهمیّت مباحث ابنسینا است.
۴. ماجرای چهلبار متافیزیکخوانی ابنسینا را در کتاب «سه فیلسوف» آوردم.
۵. نکاتی دربارهٔ کانال «بررسیهای کلامی».
۶. زیستن در دوران «احتجاب حقیقت».
۷. دربارهٔ «تصوّر بسیـط عقلی»/ تعلیقهٔ ۱۰۱۳ از تعلیقات ابنسینا.
۸. تصور بسیط عقلی مبدأ تفصیل و ترتیب است.
۹. مثال ابنسینا دربارهٔ جسم نبودن خـدا.
۱۰. طرح پرسش: آیا ما اقامهٔ بـرهـان میکنیم سپس یقین حاصل میشود یا اولاً یقین داریم و اقامهٔ بـرهان میکنیـم؟
۱۱. اقامهٔ برهان در فضای عقل فلسفی است برای گفتوگو با دیگری. (برای آنکه دیگری یقینِ پیشافلسفی را تجربه کند و زمینه را فراهم کند.)
۱۲. طرح مبحث «امدادِ مدخـلی».
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#متن_خوانی_و_تفسیر_تعلیقات_ابن_سینا
#دکتر_نصرالله_حکمت
#کلاس_های_آنلاین
#پوشه_صوتی
🔸متـنخوانی و تفسیر تعلیقات ابنسیـنا
جلسهٔ سوم از دورهٔ نـوزدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎧 پوشهٔ صوتی شمارهٔ ۲
۱. بیـداری مبدأ خلّاقِ نفْس (ذهنِ منفعل).
۲. این خلاقیّتِ مسبوق به قابلیّـت و انفعـال است.
۳. تصوّر بسیط عقلی، مبدأ خلاقیّتِ نفْس است.
۴. کار ایمان، انفتـاح و گشـودگی است.
۵. برونفکنی انسان در تخریبِ محیط زیست آشکار میشود. (انسان از درون تخریب شده است.)
۶. خانه از پایبست ویران است/ خواجه در بند نقش ایوان است.
۷. «سیـر انفسـی» چیست؟ ملکهٔ نفسـانی از واهبالصوّر.
@nasrollahhekmat
#دکتر_نصرالله_حکمت
#کلاس_های_آنلاین
#پوشه_صوتی
🔸متـنخوانی و تفسیر تعلیقات ابنسیـنا
جلسهٔ سوم از دورهٔ نـوزدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎧 پوشهٔ صوتی شمارهٔ ۲
۱. بیـداری مبدأ خلّاقِ نفْس (ذهنِ منفعل).
۲. این خلاقیّتِ مسبوق به قابلیّـت و انفعـال است.
۳. تصوّر بسیط عقلی، مبدأ خلاقیّتِ نفْس است.
۴. کار ایمان، انفتـاح و گشـودگی است.
۵. برونفکنی انسان در تخریبِ محیط زیست آشکار میشود. (انسان از درون تخریب شده است.)
۶. خانه از پایبست ویران است/ خواجه در بند نقش ایوان است.
۷. «سیـر انفسـی» چیست؟ ملکهٔ نفسـانی از واهبالصوّر.
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
سخنی کوتاه در باب
سرّ خاتمیت
🔹 بسیاری از مسائل و مباحث امروزِ ما ، ریشه در نحوهٔ نگاه ما به مسئلهٔ محوری «خاتمیت» دارد . به عبارت دیگر این مسئله ، نخستین خشت معماری فرهنگ و تفکر اسلامی است و حلقهٔ اتصال روزگارِ پس از پیامبر ، با ادوار پیش از او و با جریان ظهور حقیقت در تاریخ بشری است . اگر ما این خشت اول را در فهممان از خاتمیت ، کج بگذاریم ، کل فهم ما از دین و دینداری ، کج میشود و تا ثریا کج میرود . بندهٔ حقیر ، در باب خاتمیت ، یک کتاب قطور ، حرف و سخن دارم و در کنار همهٔ دلشورههایم در بارهٔ سنت عظیم و شگفتانگیز و ناخواندهٔ ایرانی - اسلامی ، دلشورهٔ مسئلهٔ بسیارمهم و تعیینکنندهٔ «خاتمیت» و مسئلهٔ «امامت» را نیز دارم و دلم میخواهد این دو مبحث را به تفصیل ، مورد بحث و بررسی قرار دهم و امیدوارم اگر خدا بخواهد، به زودی گفتگوئی را در این باب داشته باشیم . در عین حال در تنگنای این مجال ، بحثی کوتاه را خواهم آورد که در واقع ، یکی از فصول این مبحث گسترده است .
🔹 یکی از دیدگاههای موجود در باب خاتمیت ، دیدگاه «استغنای عقل بشری» است . در همین دیدگاه رویکردهای مختلفی وجود دارد که خلاصهٔ آنها این است که در عصر پیامبر اکرم درود خدا بر او و خاندان پاکش بادا ، عقل بشری به درجهای از رشد و کمال رسیده که دیگر نیاز به آمدن پیامبری از جانب خدا ندارد . این بینیازی و استغنا ، استغنای ممدوح است ؛ چرا که عقل بشری ، با این درجه از بلوغ و رشد و کمال ، خودبسنده است و میتواند از این پس بدون نیاز به پیامبر ، خوب و بدِ زندگی انسانی را تمییز دهد و راه درست زیستن را بیابد و سعادتمندانه زیست کند .
🔹 بیان فوق در باب استغنای عقل بشری ، مشتمل بر دو بخش است که یک بخش آن ، درست است و بخش دیگرش نادرست . از این رو نتیجهگیریهای مبتنی بر این بیان کاملا نادرست خواهد بود ؛ چرا که به اصطلاحفنی ، «نتیجه تابع اخسّ مقدمات است» .
بخش درست بیان فوق این است که در روزگار پیامبر ، عقل بشری به مرتبهٔ بلندی از رشد و کمال رسیده است . دست کم این را میدانیم که فلسفه به مثابهٔ - اگر نگوئیم آخرین منزلگاه - یکی از آخرین پناهگاههای سترگ عقل بشری ، در بسیاری از نقاط عالم گسترش یافته است و این خود یکی از نشانههای وصول عقل انسان ، به مرتبهٔ بلندی از کمال است .
اما بخش نادرست بیان فوق -کهبر اساس آن، مغالطهای عظیم صورت گرفته ، و مغالطه اگر عامدانه باشد ، فریبدادن و اغوای دیگران ، و تحقیر شعور و درک آنان است - این است که ضرورت «نبوت» و ارسال رسل ، مولود بیعقلی ، یا کمعقلیِ انسانها نیست ، تا کمال عقلی سبب نفی ضرورت شود . بلکه ضرورت «نبوت» ، مولودِ نفس عقل بشری است ؛ یعنی عقل انسان فینفسه خنثی و نامتعهد است و همانگونه که میتواند مخاطب خدا باشد ، میتواند مخاطب شیطان باشد ؛ چرا که شیطان نیز با عقلا کار دارد و قدرت شیطانی فقط از طریق عقل است که میتواند نفوذ کند و از این رو ، شیطان زورش به غیر عقلا نمیرسد و نمیتواند «ناعاقل» را فریب دهد . شیطان هرگز نمیتواند کودکان و دیوانگان را اغوا کند ؛ هرگز نمیتواند سنگها و موشها و پروانهها و گلبوتهها را فریب دهد . فقط وفقط با عقلا کار دارد و زورش فقط به آنان میرسد . بنابراین ، به میزان رشد عقل ، خطر شیطان ، افزایش مییابد و اینک «عقل انسان» به دستگیریِ خدا بیشتر نیازمند است و از این رو خاتم انبیا ، اشرف و اکملِ همهٔ انبیا است و سیر پیامبری از پیامبریِ بسیط به پیامبریِ مرکب و پیچیده است ؛ چرا که عقل بشر، پیچیده و مرکب شده ، و رو به کمال رفته است .
🔹 اینک شاید شما بپرسید که: پس چرا پیامبری ، ختم شده است؟.
- در ذیل این پرسش نیز باید یک کتاب سخن گفت . در این تنگنا فقط یک جمله میگویم و امیدوارم که در گفتگوئی مفصل ، بتوانم جوانب مختلف آن را مورد بحث قرار دهم . در روزگار پیامبر ، که عقل بشری به مرتبهٔ کمال خود رسیده و البته این مرتبهٔ کمال نیز دارای مراتب است ، آخرین پیامبر متناسب با این عقلِ کمالیافته ، میآید و زانپس ، پیامبری به باطن خود میرود که «ولایت امام معصوم» است . اکنون عقلایِ از آدمیان ، با عقول پیچیده و کمالیافتهٔ خود ، اگر اشتیاق به حقیقت دارند ، باید بروند و بجویند و خانهٔ حقیقت را بیابند ؛ «حقیقتِ خانهنشین» را .
🔹 در ذیل این «عصارهٔ بحث» دلم هوای آن دارد که اندکی با شما مخاطب گرامی درددل کنم .در این روزگار و در سرزمین ما ، دو دسته که در ظاهر با هم مخالفند ، در باطن ، دست به دست هم داده ، و بسیاری از زیرساختهای ایمانی و اعتقادی، و به تبع آن ، عرصههای اخلاقی و اجتماعی و سیاسیِ این مرزوبوم را تخریب کردهاند ؛ یکی از این دو دسته ، جماعت «دینروشنفکری» است و دستهٔ دیگر جماعت «روشنفکری دینی » . امروز ، دین روشنفکری و روشنفکری دینی ، کمتر جای سالمی را باقی نهادهاند.
@nasrollahhekmat
سرّ خاتمیت
🔹 بسیاری از مسائل و مباحث امروزِ ما ، ریشه در نحوهٔ نگاه ما به مسئلهٔ محوری «خاتمیت» دارد . به عبارت دیگر این مسئله ، نخستین خشت معماری فرهنگ و تفکر اسلامی است و حلقهٔ اتصال روزگارِ پس از پیامبر ، با ادوار پیش از او و با جریان ظهور حقیقت در تاریخ بشری است . اگر ما این خشت اول را در فهممان از خاتمیت ، کج بگذاریم ، کل فهم ما از دین و دینداری ، کج میشود و تا ثریا کج میرود . بندهٔ حقیر ، در باب خاتمیت ، یک کتاب قطور ، حرف و سخن دارم و در کنار همهٔ دلشورههایم در بارهٔ سنت عظیم و شگفتانگیز و ناخواندهٔ ایرانی - اسلامی ، دلشورهٔ مسئلهٔ بسیارمهم و تعیینکنندهٔ «خاتمیت» و مسئلهٔ «امامت» را نیز دارم و دلم میخواهد این دو مبحث را به تفصیل ، مورد بحث و بررسی قرار دهم و امیدوارم اگر خدا بخواهد، به زودی گفتگوئی را در این باب داشته باشیم . در عین حال در تنگنای این مجال ، بحثی کوتاه را خواهم آورد که در واقع ، یکی از فصول این مبحث گسترده است .
🔹 یکی از دیدگاههای موجود در باب خاتمیت ، دیدگاه «استغنای عقل بشری» است . در همین دیدگاه رویکردهای مختلفی وجود دارد که خلاصهٔ آنها این است که در عصر پیامبر اکرم درود خدا بر او و خاندان پاکش بادا ، عقل بشری به درجهای از رشد و کمال رسیده که دیگر نیاز به آمدن پیامبری از جانب خدا ندارد . این بینیازی و استغنا ، استغنای ممدوح است ؛ چرا که عقل بشری ، با این درجه از بلوغ و رشد و کمال ، خودبسنده است و میتواند از این پس بدون نیاز به پیامبر ، خوب و بدِ زندگی انسانی را تمییز دهد و راه درست زیستن را بیابد و سعادتمندانه زیست کند .
🔹 بیان فوق در باب استغنای عقل بشری ، مشتمل بر دو بخش است که یک بخش آن ، درست است و بخش دیگرش نادرست . از این رو نتیجهگیریهای مبتنی بر این بیان کاملا نادرست خواهد بود ؛ چرا که به اصطلاحفنی ، «نتیجه تابع اخسّ مقدمات است» .
بخش درست بیان فوق این است که در روزگار پیامبر ، عقل بشری به مرتبهٔ بلندی از رشد و کمال رسیده است . دست کم این را میدانیم که فلسفه به مثابهٔ - اگر نگوئیم آخرین منزلگاه - یکی از آخرین پناهگاههای سترگ عقل بشری ، در بسیاری از نقاط عالم گسترش یافته است و این خود یکی از نشانههای وصول عقل انسان ، به مرتبهٔ بلندی از کمال است .
اما بخش نادرست بیان فوق -کهبر اساس آن، مغالطهای عظیم صورت گرفته ، و مغالطه اگر عامدانه باشد ، فریبدادن و اغوای دیگران ، و تحقیر شعور و درک آنان است - این است که ضرورت «نبوت» و ارسال رسل ، مولود بیعقلی ، یا کمعقلیِ انسانها نیست ، تا کمال عقلی سبب نفی ضرورت شود . بلکه ضرورت «نبوت» ، مولودِ نفس عقل بشری است ؛ یعنی عقل انسان فینفسه خنثی و نامتعهد است و همانگونه که میتواند مخاطب خدا باشد ، میتواند مخاطب شیطان باشد ؛ چرا که شیطان نیز با عقلا کار دارد و قدرت شیطانی فقط از طریق عقل است که میتواند نفوذ کند و از این رو ، شیطان زورش به غیر عقلا نمیرسد و نمیتواند «ناعاقل» را فریب دهد . شیطان هرگز نمیتواند کودکان و دیوانگان را اغوا کند ؛ هرگز نمیتواند سنگها و موشها و پروانهها و گلبوتهها را فریب دهد . فقط وفقط با عقلا کار دارد و زورش فقط به آنان میرسد . بنابراین ، به میزان رشد عقل ، خطر شیطان ، افزایش مییابد و اینک «عقل انسان» به دستگیریِ خدا بیشتر نیازمند است و از این رو خاتم انبیا ، اشرف و اکملِ همهٔ انبیا است و سیر پیامبری از پیامبریِ بسیط به پیامبریِ مرکب و پیچیده است ؛ چرا که عقل بشر، پیچیده و مرکب شده ، و رو به کمال رفته است .
🔹 اینک شاید شما بپرسید که: پس چرا پیامبری ، ختم شده است؟.
- در ذیل این پرسش نیز باید یک کتاب سخن گفت . در این تنگنا فقط یک جمله میگویم و امیدوارم که در گفتگوئی مفصل ، بتوانم جوانب مختلف آن را مورد بحث قرار دهم . در روزگار پیامبر ، که عقل بشری به مرتبهٔ کمال خود رسیده و البته این مرتبهٔ کمال نیز دارای مراتب است ، آخرین پیامبر متناسب با این عقلِ کمالیافته ، میآید و زانپس ، پیامبری به باطن خود میرود که «ولایت امام معصوم» است . اکنون عقلایِ از آدمیان ، با عقول پیچیده و کمالیافتهٔ خود ، اگر اشتیاق به حقیقت دارند ، باید بروند و بجویند و خانهٔ حقیقت را بیابند ؛ «حقیقتِ خانهنشین» را .
🔹 در ذیل این «عصارهٔ بحث» دلم هوای آن دارد که اندکی با شما مخاطب گرامی درددل کنم .در این روزگار و در سرزمین ما ، دو دسته که در ظاهر با هم مخالفند ، در باطن ، دست به دست هم داده ، و بسیاری از زیرساختهای ایمانی و اعتقادی، و به تبع آن ، عرصههای اخلاقی و اجتماعی و سیاسیِ این مرزوبوم را تخریب کردهاند ؛ یکی از این دو دسته ، جماعت «دینروشنفکری» است و دستهٔ دیگر جماعت «روشنفکری دینی » . امروز ، دین روشنفکری و روشنفکری دینی ، کمتر جای سالمی را باقی نهادهاند.
@nasrollahhekmat
✅ عرض سلام احترام خدمت شما همراهان گرامی
عید مبعث بر شما مبارک باد.
📌 مورد فوری که پیش آمده، این است که یک خانم با ۵ ، فرزند، سرپرست خانواده به خاطر مسایل مالی اینها رو رها کرده.
ما با کمک دوستان چند برج اجاره عقب افتاده شون رو دادیم و کمی ارزاق تهیه کردیم.
🔺فقط صاحبخانه به ما گفته اگر مبلغ ۲۰۰ میلیون بابت رهن یک سال خانه پرداخت کنید
دیگه ماهانه پولی ازشون نمی گیر و این باعث می شه مبالغی که جمع می شه صرف هزینه های خانواده بشه.
💚 روز عید هست همت کنیم دل این خانواده شاد شه. 🙏🌺
5047-0610-4959-9141
نفیسه حکمت بانک شهر
لطفا فیش ها رو برام بفرستید
@nahekmat
عید مبعث بر شما مبارک باد.
📌 مورد فوری که پیش آمده، این است که یک خانم با ۵ ، فرزند، سرپرست خانواده به خاطر مسایل مالی اینها رو رها کرده.
ما با کمک دوستان چند برج اجاره عقب افتاده شون رو دادیم و کمی ارزاق تهیه کردیم.
🔺فقط صاحبخانه به ما گفته اگر مبلغ ۲۰۰ میلیون بابت رهن یک سال خانه پرداخت کنید
دیگه ماهانه پولی ازشون نمی گیر و این باعث می شه مبالغی که جمع می شه صرف هزینه های خانواده بشه.
💚 روز عید هست همت کنیم دل این خانواده شاد شه. 🙏🌺
5047-0610-4959-9141
نفیسه حکمت بانک شهر
لطفا فیش ها رو برام بفرستید
@nahekmat
نصرالله حكمت
✅ عرض سلام احترام خدمت شما همراهان گرامی عید مبعث بر شما مبارک باد. 📌 مورد فوری که پیش آمده، این است که یک خانم با ۵ ، فرزند، سرپرست خانواده به خاطر مسایل مالی اینها رو رها کرده. ما با کمک دوستان چند برج اجاره عقب افتاده شون رو دادیم و کمی ارزاق تهیه…
دوستان عزیز یک دنیا ممنونم از کمک هاتون.
خداوند بهتون خیر و خوشی بده. 🌺🙏
✅ فقط 50 میلیون تا تکمیل این مبلغ باقی مونده.
خداوند بهتون خیر و خوشی بده. 🌺🙏
✅ فقط 50 میلیون تا تکمیل این مبلغ باقی مونده.