tgoop.com/negareshe10/12202
Create:
Last Update:
Last Update:
#حکایت
نقل است که یک روز با جمعی میرفت جماعتی جوانان میآمدند و فساد میکردند تا به لب دجله رسیدند.
یاران گفتند یا شیخ دعا کن تا حق تعالی این جمله را غرق کند تا شومی ایشان از خلق منقطع شود.
معروف گفت: دستها بردارید.
پس گفت الهی چنانکه درین جهان عیششان خوش داری در آن جهانشان عیش خوش ده. اصحاب به تعجب بماندند. گفتند: خواجه ما سرّ این دعا نمیدانیم!
گفت: آنکس که با او میگویم میداند. توقف کنید که هم اکنون سرّ این پیدا آید.
آن جمع چون شیخ بدیدند رباب بشکستند و خمر بریختند و لرزه بر ایشان افتاد و در دست و پای شیخ افتادند و توبه کردند.
شیخ گفت دیدید که مراد جمله حاصل شد، بی غرق و بی آنکه رنجی به کسی رسید.
#تذکرهالاولیا_عطار
در احوال معروف کرخی رحمهالله علیه
C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
BY نگارش دهم تا دوازدهم
Share with your friend now:
tgoop.com/negareshe10/12202