NEGARESHE10 Telegram 12247
#ضرب‌المثل

داستانِ ضرب‌المثل‌ها:

_اگر پیش همه شرمنده‌ام، پیش دزد روسفیدم_

در روزگان قدیم، مردی ثروتمند، جشن بزرگ و مجللی در باغی برگزار و تمام ثروتمندان و اشخاص مهم را دعوت کرد.

نوکران و خدمه مرد پولدار از مهمانان پذیرایی می‌کردند و مطربان و نوازندگان هم مشغول نواختن بودند و به زیبایی جشن می‌افزودند. در میان این شلوغی یکی از ندیمه‌ها به‌خاطر کسالت به دیوار تکیه داده بود و با کسی صحبت نمی‌کرد و فقط کفش‌های مهمانان را مرتب می‌کرد.

چند ساعتی از مهمانی نگذشته بود که سر و صدای یکی از اشراف‌زادگان بلند شد که می‌گفت ساعت با ارزشم نیست.! همه‌ی مهمانان نزدیک آن مرد جمع شدند و به او گفتند شاید ساعتت را در خانه جا گذاشته‌ای و شاید هم در یک جایی که یادت نمی‌آید! شاید هم ساعتت رو دزدیده باشن!

آن مرد به دلیل ناپدید شدن ساعتش خیلی عصبانی شد و گفت، یقین دارم ساعتم همراه من بود و حتی همین یک ساعت قبل به آن نگاهی انداختم تا بدانم ساعت چند است.

مرد ثروتمند برای برهم نخوردن مهمانیش استرس زیادی داشت و برای حفظ آبرویش به تمام ندیمه‌هایش دستور دارد تمام باغ را بگردند تا ساعت را پیدا کنند.

آن شب همه برای پیدا کردن ساعت متحد شدند و میزبان به تعدادی از نوکرانش دستور داد جلوی درب ورودی باغ بایستند و هر کسی را که قصد خروج داشت، بگردند.

مهمانان به این فرمان اعتراض کردند و گفتند ما مردم شریف و آبر‌ومندی هستیم و دزدی کار ما نیست. ناگهان یکی از ثروتمندان رو به خدمتکاری کرد که کفش‌های مهمانان را جفت می‌کرد و گفت این دزد ساعت است. چون حرکاتش مشکوک است و من مطمئنم او ساعت را دزدیده است.

همه‌ی نگاه ها به سمت ندیمه‌ی بیچاره برگشت و خدمتگزاران میزبان، بلافاصله تمام لباس‌های او را در آوردند تا مطمئن شوند ساعت پیش او هست یا نه؟ نوکران چیزی از او پیدا نکردند و گفتند ساعت پیش او نیست و مطمئنا شخص دیگری آن را دزدیده است.

ندیمه اشک در چشمانش حلقه بسته بود و رو به مردی کرد که به او اتهام دزدی زده بود و گفت من گرچه پیش همه‌ی شما شرمنده‌ام، پیش دزد رو سفید هستم و او در میان شما ایستاده است و می‌داند که دزدی کار من نیست. مهمانان تعجب کردند چرا خدمتکار مستقیما با او حرف می‌زند! ناگهان مرد میزبان نزدیک او شد و گفت مرا ببخشید، ولی مجبورم برای حفظ آبروی خودم و مهمانان شما را بگردم. سپس جیب‌های او را گشت و ساعت را از کتش درآورد و به همه نشان داد.

مهمانان که متوجه شدند به نوکر میزبان تهمت زده‌اند، بسیار خجالت کشیدند و از او عذر‌خواهی کرده و حلالیت طلبیدند. از آن زمان تا به امروز، اگر به شخصی اتهامی بزنند و نتواند بی‌گناهیش را ثابت کند، ضرب‌المثل زیر را برایش به‌کار می‌برند:

اگر پیش همه شرمنده‌ام، پیش دزد روسفیدم.

"از هر دری سخن"

‌‌‌‌‌‌‌‌C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─



tgoop.com/negareshe10/12247
Create:
Last Update:

#ضرب‌المثل

داستانِ ضرب‌المثل‌ها:

_اگر پیش همه شرمنده‌ام، پیش دزد روسفیدم_

در روزگان قدیم، مردی ثروتمند، جشن بزرگ و مجللی در باغی برگزار و تمام ثروتمندان و اشخاص مهم را دعوت کرد.

نوکران و خدمه مرد پولدار از مهمانان پذیرایی می‌کردند و مطربان و نوازندگان هم مشغول نواختن بودند و به زیبایی جشن می‌افزودند. در میان این شلوغی یکی از ندیمه‌ها به‌خاطر کسالت به دیوار تکیه داده بود و با کسی صحبت نمی‌کرد و فقط کفش‌های مهمانان را مرتب می‌کرد.

چند ساعتی از مهمانی نگذشته بود که سر و صدای یکی از اشراف‌زادگان بلند شد که می‌گفت ساعت با ارزشم نیست.! همه‌ی مهمانان نزدیک آن مرد جمع شدند و به او گفتند شاید ساعتت را در خانه جا گذاشته‌ای و شاید هم در یک جایی که یادت نمی‌آید! شاید هم ساعتت رو دزدیده باشن!

آن مرد به دلیل ناپدید شدن ساعتش خیلی عصبانی شد و گفت، یقین دارم ساعتم همراه من بود و حتی همین یک ساعت قبل به آن نگاهی انداختم تا بدانم ساعت چند است.

مرد ثروتمند برای برهم نخوردن مهمانیش استرس زیادی داشت و برای حفظ آبرویش به تمام ندیمه‌هایش دستور دارد تمام باغ را بگردند تا ساعت را پیدا کنند.

آن شب همه برای پیدا کردن ساعت متحد شدند و میزبان به تعدادی از نوکرانش دستور داد جلوی درب ورودی باغ بایستند و هر کسی را که قصد خروج داشت، بگردند.

مهمانان به این فرمان اعتراض کردند و گفتند ما مردم شریف و آبر‌ومندی هستیم و دزدی کار ما نیست. ناگهان یکی از ثروتمندان رو به خدمتکاری کرد که کفش‌های مهمانان را جفت می‌کرد و گفت این دزد ساعت است. چون حرکاتش مشکوک است و من مطمئنم او ساعت را دزدیده است.

همه‌ی نگاه ها به سمت ندیمه‌ی بیچاره برگشت و خدمتگزاران میزبان، بلافاصله تمام لباس‌های او را در آوردند تا مطمئن شوند ساعت پیش او هست یا نه؟ نوکران چیزی از او پیدا نکردند و گفتند ساعت پیش او نیست و مطمئنا شخص دیگری آن را دزدیده است.

ندیمه اشک در چشمانش حلقه بسته بود و رو به مردی کرد که به او اتهام دزدی زده بود و گفت من گرچه پیش همه‌ی شما شرمنده‌ام، پیش دزد رو سفید هستم و او در میان شما ایستاده است و می‌داند که دزدی کار من نیست. مهمانان تعجب کردند چرا خدمتکار مستقیما با او حرف می‌زند! ناگهان مرد میزبان نزدیک او شد و گفت مرا ببخشید، ولی مجبورم برای حفظ آبروی خودم و مهمانان شما را بگردم. سپس جیب‌های او را گشت و ساعت را از کتش درآورد و به همه نشان داد.

مهمانان که متوجه شدند به نوکر میزبان تهمت زده‌اند، بسیار خجالت کشیدند و از او عذر‌خواهی کرده و حلالیت طلبیدند. از آن زمان تا به امروز، اگر به شخصی اتهامی بزنند و نتواند بی‌گناهیش را ثابت کند، ضرب‌المثل زیر را برایش به‌کار می‌برند:

اگر پیش همه شرمنده‌ام، پیش دزد روسفیدم.

"از هر دری سخن"

‌‌‌‌‌‌‌‌C᭄𝄞 @negareshe10
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─

BY نگارش دهم تا دوازدهم


Share with your friend now:
tgoop.com/negareshe10/12247

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The Channel name and bio must be no more than 255 characters long There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Unlimited number of subscribers per channel To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” 2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial)
from us


Telegram نگارش دهم تا دوازدهم
FROM American