tgoop.com/neoravankavi/247
Last Update:
❤️عشق چیست؟❤️
🔹🔹عامیانه ترین و ساده ترین تعریف آن(که اشتباه هم هست) دوست داشتن شدید کسی است ،ولی ما اصولا کسی را شدید دوست نداریم ،وقتی در ذهنمان کسی را خیلی بزرگ میکنیم ،مدام درباره اش خیال پردازی میکنیم ،و ویژگی هایی به او نسبت میدهیم که آنها را ندارد، آرمانی سازی اش میکنیم و فکر میکنیم آسمان دهن باز کرده و این فرد را برای ما گلچین کرده است
✅حالا فرض کنیم واقعا علی اکبر عاشق مرضیه هست ،یعنی خیلی دوسش دارد ،ولی مرضیه بدون ناز کردن و با منطق و احترام به او توضیح میدهد که حسی به اون نداره و نمیخواهد که او مزاحمش شود ، علی اکبر اگر واقعا شخص مرضیه را دوست میداشت خب دیگر مزاحمش نمیشد و بهش احترام میگذاشت ،چون یک جز مهم از دست داشتن اهمیت قایل شدن به آزادی و نظر و راحتی معشوق است و اگر هم بپذیره که مرضیه اصلا دوسش نداره خب اونم دیگه مرضیه را دوست نخواهد داشت (ما عشق همدیگر را دوست داریم نه بیتفاوتی فرد را)
✅در حالی که عموما علی اکبر ها به این سادگی ها ول کن نیستند چون خودشان مهمتر هستند و با ترفندهای هشیار و ناهشیار مثل قول های الکی،مهربانی های شدید موقتی ،پا پیچ شدن های مداوم ،ارایه چهره بی نقص و مطابق با سلیقه معشوق ،اصرار ها و خواهش های پی در پی و ایجاد احساس گناه (اگر قبول نکنی خودم را میکشم )و ترحم با بازی های روانی بالاخره معشوق را راضی میکنند که به ندای عاشق پاسخ مثبت دهند
✅«خیلی بدم نیست که، اینکه اینقدر منو دوست داره،هر کاری هم حاضره برام بکنه ،گناه داره ،ممکنه خودشم بکشه حتی، منم انگار بدم نمیاد ازش ،حاضره جونشم بده برای من ،مهریه هزار سکه هم خیلی خوبه» سرانجام معشوق تسلیم میشود
اگر هم راضی نشوند ،ممکن است با اسیدی که هم جنس با واقعیت درونیش است چهره او را بسوزاند «حالا که مال من نشدی غلط میکنی مال کسی دیگری باشی»
🌻🌻🌻🌻
✅ به شکل عجیبی بعد از یکی دو ماه وصال، این فرشته های خیالی جایشان را به انسان های بیمار و پر عیب و نقصی میدهند که در دنیای واقعی حضور قدرتمندی دارند و مدام جنگ و دعوا میکنند که طرف مقابل را به سمت تصویر معشوق خیالی خم کنند ولی مدام ناکام میشوند و بزن بزن ها تشدید میشود
✅علی اکبری که حاضر بود جانش را برای مرضیه بدهد،حالا گوشه ای از توجهش را هم به او نمیدهد که هیچ ،در فکر این است که این مرضیه لیاقت عشقش را نداشت و من حق دارم بروم سراغ مرضیه های بعدی ،و یهو بعد از مدت کوتاهی آن عشق _آتشین که دست از طلب برنمیداشت به جنگی پر از نفرت و خیانت و سردی در راهروهای دادگاه ختم میشود ،یا مثل هزاران پرونده واقعی و توصیف شده مثلا در فیلم «امتیاز نهایی»وودی آلن ،در فکر نابودی و قتل معشوق بربیاید
🔹 نه عشق در یک نگاه وجود دارد ،نه عشق شدید ،عشق یک ظرفیت در درون انسان سالم هست که به شکل زمینه ای برای همه مصرفش میکند ولی در قالب رابطه رمانتیک آرام آرام مثل ذره بین که آن را متمرکز کند و با شناخت شکل میگیرد ،ضعف ها و قوت ها را میبینند و همدیگر را آرمانی نمیکنند ،عیوبش را میدانند ولی آگاهانه روی نقاط مثبتش بیشتر تمرکز میکنند ،با یک اشتباه و ناکامی کلیت عشق را زیر سوال نمیبرند در یک کلام عشق توانایی پذیرش استقلال محبوب هست ،بدون اینکه بخواهی کنترلش کنی ،فکر کنی معشوقت مال تو هست دارایی توست و میتوانی برایش تصمیم بگیری ،محدودش کنی ، به جایش کمکش میکنی رشد کند
🔹حتی اگر همدیگر را هم دوست داشته باشید در هم ذوب نمیشوید ،مرزهای رابطه تقریبا مشخص هست و رابطه شفاف هست ،احساس صمیمیت هست و به خودمختاری هم احترام میگذارید
عشق در یک نگاه و شدید و ناشی از خیال پردازی ,تبلور بیماری درون ما هست و اگر کسی این چنین عاشق ما شد خیلی ذوق نکنیم ،اون عاشق ما نشده ،چهره ما بومی شده که بر روی آن یک شبح دوست داشتنی نقاشی کند تا شاید با آن خیال شیرین ،عشقی واقعی که در زندگی به او عرضه نشده و از آن محروم بوده و آرزویش را داشته ،زخم های عمیق زندگیش را با آن چسب زخمی کذایی پنهان کند
✍:طاهر علیزاده