#لاطالائیل،
تو نمیدانی در روزگار غلبهی سیاهی و صدرنشینی تباهی چه مبارزهی بزرگی است زنده ماندن.
زنده ماندن کسانی که دل در مهر آفتاب دارند و بذر پاکی در وجود خویش میکارند عذابی بیهمانند برای خفاشان شبپرست است. بمان و بدان که نبودنت موجب شادمانی و مایهی قدرت فرزندان ابلیس است و بودنت انکار ایشان...
پ.ن: در حاشیهی خودکشیهای هولناک و خداسوز اخیر ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تو نمیدانی در روزگار غلبهی سیاهی و صدرنشینی تباهی چه مبارزهی بزرگی است زنده ماندن.
زنده ماندن کسانی که دل در مهر آفتاب دارند و بذر پاکی در وجود خویش میکارند عذابی بیهمانند برای خفاشان شبپرست است. بمان و بدان که نبودنت موجب شادمانی و مایهی قدرت فرزندان ابلیس است و بودنت انکار ایشان...
پ.ن: در حاشیهی خودکشیهای هولناک و خداسوز اخیر ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سرودهها
ای رند تمامی ایام
تو همهی چیزهای جهان را
مثل آب خوردن
از حفظ بودی
از آغاز تا انجام
فرشتهگان مودب
برای ورود به خانهی خاک
در میزدند و تو
با ساکنان ستر عفاف و حجاب
پیمانه میزدی
تو
رازدار ملک و ملکوت
ناسوت و لاهوت
بودهای
و در رسوایی شیخ و مفتی و محتسب
هزاربار هزار ترانه سرودهای
فقط نمیدانم
ای حافظ تمامی رازهای جهان،
آیا میدانستی
روزی روزگاری
در شهری به نام تهران
پلی به نام تو خواهدشد
و بارها
و از بالای آن ....
#محسن_بارانی ۲۴آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ای رند تمامی ایام
تو همهی چیزهای جهان را
مثل آب خوردن
از حفظ بودی
از آغاز تا انجام
فرشتهگان مودب
برای ورود به خانهی خاک
در میزدند و تو
با ساکنان ستر عفاف و حجاب
پیمانه میزدی
تو
رازدار ملک و ملکوت
ناسوت و لاهوت
بودهای
و در رسوایی شیخ و مفتی و محتسب
هزاربار هزار ترانه سرودهای
فقط نمیدانم
ای حافظ تمامی رازهای جهان،
آیا میدانستی
روزی روزگاری
در شهری به نام تهران
پلی به نام تو خواهدشد
و بارها
و از بالای آن ....
#محسن_بارانی ۲۴آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل
فقر در هر شکلاش (مالی، فرهنگی، فکری و... ) بزرگترین سلاح برای اسارت و کنترل مردم یک جامعه است.
همهی حکومتها به ویژه حکومتهای نامشروع و تمامیتخواه، با گسترش ، تعمیق ، عادی سازی و... فقر، مردم را سائل ( گدا ) ، مسکین ( بسیار ساکن) ابنسبیل ( از خانه راندهی در راه مانده ) یتیم ( بیرشه و پیوند)؛و.. بار میآورند و آن گاه از میان پستترین و نیازمندترین فقیران ِ مادی و معنوی، برای خود بردهگانی خشن و انسانکش و مطیع انتخاب میکنند آنگاه با دادن امتیازاتی به این حامیان در سه عرصهی قدرت، ثروت و منزلت، ایشان را آلت فعل میکنند و برای خود بقا میخرند...
همین است که قرآن فقر را وعدهی شیطان دانسته و جامعهی فقیر را تحت امر ابلیس...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فقر در هر شکلاش (مالی، فرهنگی، فکری و... ) بزرگترین سلاح برای اسارت و کنترل مردم یک جامعه است.
همهی حکومتها به ویژه حکومتهای نامشروع و تمامیتخواه، با گسترش ، تعمیق ، عادی سازی و... فقر، مردم را سائل ( گدا ) ، مسکین ( بسیار ساکن) ابنسبیل ( از خانه راندهی در راه مانده ) یتیم ( بیرشه و پیوند)؛و.. بار میآورند و آن گاه از میان پستترین و نیازمندترین فقیران ِ مادی و معنوی، برای خود بردهگانی خشن و انسانکش و مطیع انتخاب میکنند آنگاه با دادن امتیازاتی به این حامیان در سه عرصهی قدرت، ثروت و منزلت، ایشان را آلت فعل میکنند و برای خود بقا میخرند...
همین است که قرآن فقر را وعدهی شیطان دانسته و جامعهی فقیر را تحت امر ابلیس...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️🔴فراخوان طرح "یک کتاب، یک آینده"
🔷به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی، حرکتی جمعی و مؤثر آغاز میکنیم: اهدا کتابهای با کیفیت و معتبر به کتابخانههای سیستان و بلوچستان. این قدم کوچک، میتواند دنیای کودکان و نوجوانان این منطقه را تغییر دهد.
🔷کتاب، کلید دانایی است و دانایی، قدرت است. در شرایط کنونی که گرانی کتابها و محدودیتهای مالی دستوپای ما را بسته است، از همه علاقهمندان به فرهنگ و آموزش دعوت میکنیم تا با اهدا کتابهایی که از نظر محتوایی و کیفی مورد تأیید ما هستند، به این حرکت بپیوندند.
چهگونه میتوانید کمک کنید؟
🌱 اهدای کتاب با کیفیت: کتابهایی که محتوای مناسب و سطح علمی بالا دارند و با نیازهای کودکان و نوجوانان سیستان همخوانی دارند، اهدا کنید. ما کتابهایی را میپذیریم که از نظر محتوایی تأیید شده باشند.
🌱اگر قادر به اهدای کتاب نیستید، میتوانید کمکهای مالی خود را برای خرید کتابهای جدید با کیفیت اختصاص دهید.
«شماره کارت جهت کمکهای نقدی:
۶۲۲۱ ۰۶۱۱ ۰۰۸۶ ۳۷۰۵
ژیلا مدنی قهفرخی «مخصوص کتابخانهی نوجوانان»
🌱این حرکت را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید و شبکهای از حامیان کتاب و دانایی بسازید.
🌱با کمک شما، کتابهای ارزشمند میتوانند در دستان کودکانی قرار بگیرند که نیازمند منابع علمی و فرهنگی با کیفیت هستند. این اقدام میتواند تغییرات بزرگی در زندگی نسل آینده سیستان به وجود آورد.
برای مشارکت و اطلاعات بیشتر، با شماره واتساپ ۰۹۱۲۲۷۶۴۹۰۸ در ارتباط باشید.
آوای مهر هامون
طرح "یک کتاب، یک آینده"
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔷به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی، حرکتی جمعی و مؤثر آغاز میکنیم: اهدا کتابهای با کیفیت و معتبر به کتابخانههای سیستان و بلوچستان. این قدم کوچک، میتواند دنیای کودکان و نوجوانان این منطقه را تغییر دهد.
🔷کتاب، کلید دانایی است و دانایی، قدرت است. در شرایط کنونی که گرانی کتابها و محدودیتهای مالی دستوپای ما را بسته است، از همه علاقهمندان به فرهنگ و آموزش دعوت میکنیم تا با اهدا کتابهایی که از نظر محتوایی و کیفی مورد تأیید ما هستند، به این حرکت بپیوندند.
چهگونه میتوانید کمک کنید؟
🌱 اهدای کتاب با کیفیت: کتابهایی که محتوای مناسب و سطح علمی بالا دارند و با نیازهای کودکان و نوجوانان سیستان همخوانی دارند، اهدا کنید. ما کتابهایی را میپذیریم که از نظر محتوایی تأیید شده باشند.
🌱اگر قادر به اهدای کتاب نیستید، میتوانید کمکهای مالی خود را برای خرید کتابهای جدید با کیفیت اختصاص دهید.
«شماره کارت جهت کمکهای نقدی:
۶۲۲۱ ۰۶۱۱ ۰۰۸۶ ۳۷۰۵
ژیلا مدنی قهفرخی «مخصوص کتابخانهی نوجوانان»
🌱این حرکت را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید و شبکهای از حامیان کتاب و دانایی بسازید.
🌱با کمک شما، کتابهای ارزشمند میتوانند در دستان کودکانی قرار بگیرند که نیازمند منابع علمی و فرهنگی با کیفیت هستند. این اقدام میتواند تغییرات بزرگی در زندگی نسل آینده سیستان به وجود آورد.
برای مشارکت و اطلاعات بیشتر، با شماره واتساپ ۰۹۱۲۲۷۶۴۹۰۸ در ارتباط باشید.
آوای مهر هامون
طرح "یک کتاب، یک آینده"
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
#کتابستان
در بیان فرق دنیای کهن با نو، از نبود آیین تشرُف در جهان مدرن و اهمیت بسیار آن در گذشته میگویند
و اینکه چون جهان مدرن دست به تقدسزدایی زده، طبعن انسان را برای پابوس، دستبوس یا کمربستهشدن امری قدسی و فرادست آماده نمیکند
در غرب و حتا ایران خودمان دیگر نه مراسم ختنهسورانی برقرارست نه هلدادن نوآموز در تاریکی پرستشگاههای مهری و نه کُشتی بستن پانزده سالهگی و..
با کمی دقت میتوان اصل و فرع این حرفها را نفیکرد
هیچ اتفاق نویی نیفتاده هنوز معابد به راه و هنوز آیینهای تشرف برپاست
جشن تولد چه رمزی دارد؟مراسم ورود به دبستان و جشن الفبا چه؟آیین چند میلیون نفری کنکورهای ورودی دانشگاه چیست؟مصاحبههای دورههای تخصصی یا کاریابی چه؟و..
بهگمانم سادهلوحیست اگر متوجه نشویم که هنوز بشر همچنان در جستوجوی امر قدسیست. جستوجویی در معابد متنوع برای کارآموزی و رازآموزی..
تنها اتفاقی که افتاده معبد محلی شده مثلن دبستان و معبد بزرگ شده دانشگاه..
بزرگترینش مثلن هاروارد
(به سبب ستیز خادمان معابد پیشین با اینمعابد توجه کنید)
راستی پیر روشنضمیر هم شده استاد، مخصوصن اساتید حوزهی روان..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در بیان فرق دنیای کهن با نو، از نبود آیین تشرُف در جهان مدرن و اهمیت بسیار آن در گذشته میگویند
و اینکه چون جهان مدرن دست به تقدسزدایی زده، طبعن انسان را برای پابوس، دستبوس یا کمربستهشدن امری قدسی و فرادست آماده نمیکند
در غرب و حتا ایران خودمان دیگر نه مراسم ختنهسورانی برقرارست نه هلدادن نوآموز در تاریکی پرستشگاههای مهری و نه کُشتی بستن پانزده سالهگی و..
با کمی دقت میتوان اصل و فرع این حرفها را نفیکرد
هیچ اتفاق نویی نیفتاده هنوز معابد به راه و هنوز آیینهای تشرف برپاست
جشن تولد چه رمزی دارد؟مراسم ورود به دبستان و جشن الفبا چه؟آیین چند میلیون نفری کنکورهای ورودی دانشگاه چیست؟مصاحبههای دورههای تخصصی یا کاریابی چه؟و..
بهگمانم سادهلوحیست اگر متوجه نشویم که هنوز بشر همچنان در جستوجوی امر قدسیست. جستوجویی در معابد متنوع برای کارآموزی و رازآموزی..
تنها اتفاقی که افتاده معبد محلی شده مثلن دبستان و معبد بزرگ شده دانشگاه..
بزرگترینش مثلن هاروارد
(به سبب ستیز خادمان معابد پیشین با اینمعابد توجه کنید)
راستی پیر روشنضمیر هم شده استاد، مخصوصن اساتید حوزهی روان..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#درنگ_امروز
#فروغ
یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه وسکوت..
حرفی به من بزن
من درپناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#فروغ
یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظه ی آگاهی و نگاه وسکوت..
حرفی به من بزن
من درپناه پنجره ام
با آفتاب رابطه دارم
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
⭕️🔴سخن_همیشه
اگر شما گیوتین را به جلوی صحنه آوردهاید و آن را با این شادمانی و افتخار افراشته و به آسمان رساندهاید فقط برای این است که «بریدن سر از همهی کارها آسانتر است و پروردن اندیشه در سر، از همهی کارها دشوارتر».
پرچم شما کهنهپارچهای بیش نیست... نماد ناتوانی.
📚تسخیرشدهگان (جن زدگان)
✍فئودور داستایوفسکی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگر شما گیوتین را به جلوی صحنه آوردهاید و آن را با این شادمانی و افتخار افراشته و به آسمان رساندهاید فقط برای این است که «بریدن سر از همهی کارها آسانتر است و پروردن اندیشه در سر، از همهی کارها دشوارتر».
پرچم شما کهنهپارچهای بیش نیست... نماد ناتوانی.
📚تسخیرشدهگان (جن زدگان)
✍فئودور داستایوفسکی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پریشان_سرودهها
دغدغهها چهقدر زیبا بود؛
با صدای زنگ
که زیباترین زنگ زمان بود
و چهارپنج ساعت پیش
ناقوس مرگ بود و اسارت
،در دستگاه حقارت،
باید از زندان مدرسه
فرار میکردی
تمام راه
صداقت گرسنهگی
در چیستی گمان غذا بود
و غذایی که دستپخت بهترین مادر جهان
- همیشه حدس غریزه درست درمیآمد -
پاییز لحاف خیس و ابری خود را
به روی شهر پهن میکرد
و رخوت قیلولهای سبک
تو را به امن کوچهی باران میبرد
تا عصر برای خدا شدن فرصت بود
بعد هم
انسان که میشدیم
مجال خندهو بازی محال نمیشد
غروبهای سیاه
باید سر کوچه میایستادم
تا با مانتوی طوسی
و مغنهی اجبار
عبور میکردی
- تمام جنوب شهر مرا
غرق نور میکردی -
هنوز موفقیت اینهمه پلشت نبود
که رد پایش فقط از ونک به بالا
دیده شود
و هرچه بالاتر، عمیقتر باشد
یا
تعداد لایکهای هوَلها
تو را به جمع دلاقک ببرد
و برایت آوازههای پوچ بخرد
لبخند تو
نشانهی کامیابی من میشد
و تمامی راه مواظبت بودم
کسی نگاه چپ نکند
یا زبان به لایه نلاید
و ژاژ نیز نخاید
سریع به خانه برمیگشتم
نه آنکه فردا امتحان ریاضی داشتیم نه آقا
سونیا قرار بود
با راسکولنیکف قدم بزند
باید ته داستان را در میآوردم
و هرگز تصورش را نمیکردم
که قرار است
هرسهتایی ما
تبعید شویم
به سیبری ایران
و گولاگ ما بشود تهران ...
#محسن_بارانی ۲۸آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دغدغهها چهقدر زیبا بود؛
با صدای زنگ
که زیباترین زنگ زمان بود
و چهارپنج ساعت پیش
ناقوس مرگ بود و اسارت
،در دستگاه حقارت،
باید از زندان مدرسه
فرار میکردی
تمام راه
صداقت گرسنهگی
در چیستی گمان غذا بود
و غذایی که دستپخت بهترین مادر جهان
- همیشه حدس غریزه درست درمیآمد -
پاییز لحاف خیس و ابری خود را
به روی شهر پهن میکرد
و رخوت قیلولهای سبک
تو را به امن کوچهی باران میبرد
تا عصر برای خدا شدن فرصت بود
بعد هم
انسان که میشدیم
مجال خندهو بازی محال نمیشد
غروبهای سیاه
باید سر کوچه میایستادم
تا با مانتوی طوسی
و مغنهی اجبار
عبور میکردی
- تمام جنوب شهر مرا
غرق نور میکردی -
هنوز موفقیت اینهمه پلشت نبود
که رد پایش فقط از ونک به بالا
دیده شود
و هرچه بالاتر، عمیقتر باشد
یا
تعداد لایکهای هوَلها
تو را به جمع دلاقک ببرد
و برایت آوازههای پوچ بخرد
لبخند تو
نشانهی کامیابی من میشد
و تمامی راه مواظبت بودم
کسی نگاه چپ نکند
یا زبان به لایه نلاید
و ژاژ نیز نخاید
سریع به خانه برمیگشتم
نه آنکه فردا امتحان ریاضی داشتیم نه آقا
سونیا قرار بود
با راسکولنیکف قدم بزند
باید ته داستان را در میآوردم
و هرگز تصورش را نمیکردم
که قرار است
هرسهتایی ما
تبعید شویم
به سیبری ایران
و گولاگ ما بشود تهران ...
#محسن_بارانی ۲۸آبان ۱۴۰۳
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
⭕️زبان و جهل سیستماتیک
اگر معنای انسان را آگاهی بگیریم یا آن گونهکه مولانا گفته «خبر»؛
این خبر جاناست اندر آزمون
هرکه را افزون خبر جانش فزون
و نیز در سرنمون آدم، سرپیچی از نهیِ «لاتقربا» اینگونه تفسیرشود:
آدمی باید سبب همهی امور را دریابد و در این کار آزادی دارد
آگاهی با آزادی پیوند میگیرد و میوهی آزادی البته رنج است جایگاه انسان
درین نگاه آگاهی/آزادی/رنج مثلث وجود انسان و نقطه مقابل آن جهل است و اجبار و شنگولی..(انسان پرورده شده در دامان این دو نگاه را تصور کنید)
این جهل دراساطیر ایران نیز به اهریمن نسبت دادهمیشود
او موجودیست که بدون پیشآگاهی. او با رانههایی مانند خودپرستی و خودرایی، آزمندی و خشم و..عمل میکند و...جاهل است
با پذیرش این مقدمات، جهل همان #شر است و در این یادداشت به جای جهل میتوانید شر بگذارید.
با اینهمه، اشتباه بزرگیست اگر تصور کنیم یک نظام #جهلبنیاد کارهایش را از روی بیبرنامهگی انجام میدهد. سیستمی که اساسش جهل و برکشیدهگانش جاهلانند اتفاقن به طرز غریبی هوشیار و قدرتمند عمل میکند
به گمانم سبب این اتفاق را باید در«مفهوم یک پارچهگی جهل» سراغ گرفت.
جهل برخلاف دانایی رنگارنگ ومتنوع نیست داناییِ همدوش ِآزادی، سویهها دارد درحالیکه جهل یک وجه/جهت دارد و جهتی کاملن مشخص.جهت/وجه جهل ویرانیست و ویرانی همیشه و همه جا یک چیزست اما آبادانی چنین نیست.پای خرد که درمیان باشد #سنجش متولد میشود و سنجش همیشه میان دو یا چندین چیزاست بدین معنا که خرد در/با تکثر وجود مییابد.
خرد چون پرسشگرست لابد پرسشها و لاجرم پاسخها همراه دارد؛ آبادانی چیست چهگونه، کجا،با چه شیوهای و.. باید پدیدآید؟ اما جهل از هرسوالی فارغ است او فقط ویرانی میخواهد و حضور و قدرتگرفتن جهل آغاز ویرانیست.
جهل خود ویرانیست و در ستیز ازلی جهل و دانایی این خرد است که باید کشف کند جهل چیست و چهگونه عمل میکند تا بتواند اندک اندک سد راه او شود
چرا میگویم اندک اندک؟ چون باز آهستهگی امر ِ وجودی داناییست و شتاب، ذاتی ِ جهل.
چنانکه آمد برای شکست جهل باید دید او کدام ساحت وجود انسان را آماج اصلی خود میکند؟
گسترش فقر، ایجاد فساد اخلاقی و.. همه مُهماند اما از آن جهت که ذات انسان آگاهی/آزادیست جهل لاجرم اندیشه را بیشتر و پیشتر از هر چیز دیگر هدف قرارمیدهد
و این هجوم در ساحت ملموس اندیشه(زبان) اتفاق میافتد
بدین قرار نظام جهل به گونهای سیستماتیک زبان/اندیشه را ویران میکند و این کار را از راه استحاله ی معنایی انجام میدهد.این است که بارها نوشتهام:
در روزگار غلبهی شر بزرگترین وظیفهی انسان اندیشمند نجات زبان است
بشخصه پیشتر گمان میکردم اگر اخلاق ویران شود دیگر هیچ امیدی برای بهبود نخواهدبود اما مدتیست میاندیشم اخلاق نیز از راه زبان ویران میشود و لاجرم اصلاح
پس اگر بتوانید فقط یک واژه را از چنگال خدایگان جهل نجات دهید روزنه ی نجات همه چیز را باز گذاشتهاید و کارستان شاعر و متفکر اینجا رخمینماید
بگذارید دوباره به آغاز برگردم؛ در قرآن و در همان آیات نخستین بارها آمده که خدا با قلم (خرد)به انسان یاد داد هر چیزی را که نمیدانست و اسماء (ماهیت هرچیز) را بهتمامی بدو آموخت و..
سیستم جهلبنیاد از خود خدا تا به ظاهر سادهترین حروف را استحاله و تخریب میکند تا غالب شود
یکی از ویرانیهای دهههای اخیر تغییر و جایگزینی بسیاری از واژهها و متاسفانه جا افتادن آن در زبان مردم است.البته زبانشناسان گفتهاند که واژهگان در گذر زمان تغییراتی گوناگون دارند.مثلن کثیف متضاد لطیف و به معنای چگال و سنگین بوده اما اکنون آلوده معنا گرفته و لطیف هم سبک و نفوذپذیر و.. حال میدانیم چرا حکما جسم را کثیف و روح را لطیف گفتهاند
اینجا اما منظور تغییراتی است سیستماتیک که ذات اندیشه/زبان را نشانه میگیرد و زبان را از زبان بودن ساقط میکند
این پدیده هفتصد سال پیش مورد نظر نویسندهی طناز «رسالهی تعریفات» بوده و تلاش کرده معنای راستین واژهگان آشکار کند
طبیب:جلاد
متفکر:تنها
خصم:برادر
جاهل:دولتیار
مدرسه:دارالتعطیل
کذاب:منجم و..
جالب اینکه ۶۰۰/۵۰۰ سال بعد آمبروز گوینت بیرس(تلخ)در امریکا فرهنگشیطان را نوشت که بسیارجالب است
تبریک:حسادت مودبانه
مقبره:مضحکترین و آخرین جنون اغنیا
ادراک:خیلی دیر به حماقت خود پیبردن و..
منظورم ازین مثالها همهزمان و همهمکانی این داستان است
متاسفانه در سرزمین ما نیز مدتهاست مردم به پیشوایی مطلق صاحبمسندان ِجاهل مشغول ویرانی زبان/اندیشهاند.اینجا فقط چند واژه از چند حوزه ذکر میکنم
ربا:سودبانکی
اختلاس:دزدی
حجاب:عفت
گورستان:آرامستان
شیطونی:خیانت
فقیر:کم برخوردار
دربان:حراست(همآوایی با هراس)
نابینا:روشندل
معلول:توانیاب
والد:ولی
رشوه: شیرینی
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
⭕️زبان و جهل سیستماتیک
اگر معنای انسان را آگاهی بگیریم یا آن گونهکه مولانا گفته «خبر»؛
این خبر جاناست اندر آزمون
هرکه را افزون خبر جانش فزون
و نیز در سرنمون آدم، سرپیچی از نهیِ «لاتقربا» اینگونه تفسیرشود:
آدمی باید سبب همهی امور را دریابد و در این کار آزادی دارد
آگاهی با آزادی پیوند میگیرد و میوهی آزادی البته رنج است جایگاه انسان
درین نگاه آگاهی/آزادی/رنج مثلث وجود انسان و نقطه مقابل آن جهل است و اجبار و شنگولی..(انسان پرورده شده در دامان این دو نگاه را تصور کنید)
این جهل دراساطیر ایران نیز به اهریمن نسبت دادهمیشود
او موجودیست که بدون پیشآگاهی. او با رانههایی مانند خودپرستی و خودرایی، آزمندی و خشم و..عمل میکند و...جاهل است
با پذیرش این مقدمات، جهل همان #شر است و در این یادداشت به جای جهل میتوانید شر بگذارید.
با اینهمه، اشتباه بزرگیست اگر تصور کنیم یک نظام #جهلبنیاد کارهایش را از روی بیبرنامهگی انجام میدهد. سیستمی که اساسش جهل و برکشیدهگانش جاهلانند اتفاقن به طرز غریبی هوشیار و قدرتمند عمل میکند
به گمانم سبب این اتفاق را باید در«مفهوم یک پارچهگی جهل» سراغ گرفت.
جهل برخلاف دانایی رنگارنگ ومتنوع نیست داناییِ همدوش ِآزادی، سویهها دارد درحالیکه جهل یک وجه/جهت دارد و جهتی کاملن مشخص.جهت/وجه جهل ویرانیست و ویرانی همیشه و همه جا یک چیزست اما آبادانی چنین نیست.پای خرد که درمیان باشد #سنجش متولد میشود و سنجش همیشه میان دو یا چندین چیزاست بدین معنا که خرد در/با تکثر وجود مییابد.
خرد چون پرسشگرست لابد پرسشها و لاجرم پاسخها همراه دارد؛ آبادانی چیست چهگونه، کجا،با چه شیوهای و.. باید پدیدآید؟ اما جهل از هرسوالی فارغ است او فقط ویرانی میخواهد و حضور و قدرتگرفتن جهل آغاز ویرانیست.
جهل خود ویرانیست و در ستیز ازلی جهل و دانایی این خرد است که باید کشف کند جهل چیست و چهگونه عمل میکند تا بتواند اندک اندک سد راه او شود
چرا میگویم اندک اندک؟ چون باز آهستهگی امر ِ وجودی داناییست و شتاب، ذاتی ِ جهل.
چنانکه آمد برای شکست جهل باید دید او کدام ساحت وجود انسان را آماج اصلی خود میکند؟
گسترش فقر، ایجاد فساد اخلاقی و.. همه مُهماند اما از آن جهت که ذات انسان آگاهی/آزادیست جهل لاجرم اندیشه را بیشتر و پیشتر از هر چیز دیگر هدف قرارمیدهد
و این هجوم در ساحت ملموس اندیشه(زبان) اتفاق میافتد
بدین قرار نظام جهل به گونهای سیستماتیک زبان/اندیشه را ویران میکند و این کار را از راه استحاله ی معنایی انجام میدهد.این است که بارها نوشتهام:
در روزگار غلبهی شر بزرگترین وظیفهی انسان اندیشمند نجات زبان است
بشخصه پیشتر گمان میکردم اگر اخلاق ویران شود دیگر هیچ امیدی برای بهبود نخواهدبود اما مدتیست میاندیشم اخلاق نیز از راه زبان ویران میشود و لاجرم اصلاح
پس اگر بتوانید فقط یک واژه را از چنگال خدایگان جهل نجات دهید روزنه ی نجات همه چیز را باز گذاشتهاید و کارستان شاعر و متفکر اینجا رخمینماید
بگذارید دوباره به آغاز برگردم؛ در قرآن و در همان آیات نخستین بارها آمده که خدا با قلم (خرد)به انسان یاد داد هر چیزی را که نمیدانست و اسماء (ماهیت هرچیز) را بهتمامی بدو آموخت و..
سیستم جهلبنیاد از خود خدا تا به ظاهر سادهترین حروف را استحاله و تخریب میکند تا غالب شود
یکی از ویرانیهای دهههای اخیر تغییر و جایگزینی بسیاری از واژهها و متاسفانه جا افتادن آن در زبان مردم است.البته زبانشناسان گفتهاند که واژهگان در گذر زمان تغییراتی گوناگون دارند.مثلن کثیف متضاد لطیف و به معنای چگال و سنگین بوده اما اکنون آلوده معنا گرفته و لطیف هم سبک و نفوذپذیر و.. حال میدانیم چرا حکما جسم را کثیف و روح را لطیف گفتهاند
اینجا اما منظور تغییراتی است سیستماتیک که ذات اندیشه/زبان را نشانه میگیرد و زبان را از زبان بودن ساقط میکند
این پدیده هفتصد سال پیش مورد نظر نویسندهی طناز «رسالهی تعریفات» بوده و تلاش کرده معنای راستین واژهگان آشکار کند
طبیب:جلاد
متفکر:تنها
خصم:برادر
جاهل:دولتیار
مدرسه:دارالتعطیل
کذاب:منجم و..
جالب اینکه ۶۰۰/۵۰۰ سال بعد آمبروز گوینت بیرس(تلخ)در امریکا فرهنگشیطان را نوشت که بسیارجالب است
تبریک:حسادت مودبانه
مقبره:مضحکترین و آخرین جنون اغنیا
ادراک:خیلی دیر به حماقت خود پیبردن و..
منظورم ازین مثالها همهزمان و همهمکانی این داستان است
متاسفانه در سرزمین ما نیز مدتهاست مردم به پیشوایی مطلق صاحبمسندان ِجاهل مشغول ویرانی زبان/اندیشهاند.اینجا فقط چند واژه از چند حوزه ذکر میکنم
ربا:سودبانکی
اختلاس:دزدی
حجاب:عفت
گورستان:آرامستان
شیطونی:خیانت
فقیر:کم برخوردار
دربان:حراست(همآوایی با هراس)
نابینا:روشندل
معلول:توانیاب
والد:ولی
رشوه: شیرینی
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
#پریشان_سرودهها
(به یاد همهی آذرماههای درد)
رنگ از نگاه آفتاب
پریده است.
آتش سرد
از کتاب مقدس
و بلاهت کتابهای بلاغت
بیرون خزیده است.
هیچ استعارهای در کار نیست
آب دیر به جوش میآید
و چای دیر دم ما
همیشه سرد است
نیمروهایمان، نیمروهایمان
همیشه از دهن افتاده
هوای چرب
میماسد بر چهرههایمان
و آب آبی نمیکند
چرا که توان شستن اینهمه رخسارهی سیاه را ندارد.
در حیرت از وجود شمایان
خدا نیز خدایی را
از یاد بردهاست
از «ملکوت کل شیئ» که اطلاع ندارم
اما
اوضاع ملک خراب است
و در سرزمین وجود
هرچه زندهگی ، مرده است...
#محسن_بارانی ۲آذر ۱۴۰۳
Niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
(به یاد همهی آذرماههای درد)
رنگ از نگاه آفتاب
پریده است.
آتش سرد
از کتاب مقدس
و بلاهت کتابهای بلاغت
بیرون خزیده است.
هیچ استعارهای در کار نیست
آب دیر به جوش میآید
و چای دیر دم ما
همیشه سرد است
نیمروهایمان، نیمروهایمان
همیشه از دهن افتاده
هوای چرب
میماسد بر چهرههایمان
و آب آبی نمیکند
چرا که توان شستن اینهمه رخسارهی سیاه را ندارد.
در حیرت از وجود شمایان
خدا نیز خدایی را
از یاد بردهاست
از «ملکوت کل شیئ» که اطلاع ندارم
اما
اوضاع ملک خراب است
و در سرزمین وجود
هرچه زندهگی ، مرده است...
#محسن_بارانی ۲آذر ۱۴۰۳
Niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،
حاکمیتی که ذاتن سواد، توان و امکان ، شعور و.. مهمتر از همه میل گفتوگو و مذاکره با مردم سرزمین خویش را ندارد و اساسن قائل به گفتوشنید نیست، چهگونه ممکن است شعور یا توان و امکان گفتوگو با دیگر سرزمینها را داشته باشد؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حاکمیتی که ذاتن سواد، توان و امکان ، شعور و.. مهمتر از همه میل گفتوگو و مذاکره با مردم سرزمین خویش را ندارد و اساسن قائل به گفتوشنید نیست، چهگونه ممکن است شعور یا توان و امکان گفتوگو با دیگر سرزمینها را داشته باشد؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یک_نکته_از_هزاران
اگر وقایع بسیار بسیار دردناک سال ۱۴۰۱ فقط یک خروجی داشته باشد، و آن خروجی وحشتناک این باشد که بر زبان یک مقام مسئول جاری شد کافیست:
« با کسانی روبهرو شدم که اصلن نمیدانستم چه میگویند.»
باری سالهاست روند فهمتان از مردم و جهانشان مختل شده و برای رفع این اختلال نه اراده دارید، نه دانش نه میل و نه تلاش... زمان را نمیدانم ...
@niyazestambarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگر وقایع بسیار بسیار دردناک سال ۱۴۰۱ فقط یک خروجی داشته باشد، و آن خروجی وحشتناک این باشد که بر زبان یک مقام مسئول جاری شد کافیست:
« با کسانی روبهرو شدم که اصلن نمیدانستم چه میگویند.»
باری سالهاست روند فهمتان از مردم و جهانشان مختل شده و برای رفع این اختلال نه اراده دارید، نه دانش نه میل و نه تلاش... زمان را نمیدانم ...
@niyazestambarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️تقدم _اراذل و سقوط دانشگاه
🟢🟢 ازبکستان به من پیشنهاد چربی داد، ۴برابر حقوق دانشگاه تهران!
حسین آخانی٭
سقوط دانشگاه حتمی است، مگر با این سیاستهایی که سالهاست در وزارت علوم است انتظار رشد هم دارید؟
وزیر محیط زیست ازبکستان پیشنهاد چربی برای ترک دانشگاه تهران و استخدام در دانشگاه جدیدالتاسیس بینالمللی آنجا داد، ناقابل ۴برابر حقوق دانشگاه تهران با کلیه نیازهای پژوهشی! فعلا گفت یک اتاق برایشان اختصاص دهید. البته من وسوسه نشدم.
من حتی از بردن دانشجویانم به چیتگر بهدلیل قوانین ومحدودیتهای دست و پا گیر محرومم.
برای سخنرانی در اجلاس تغییر سازمان ملل در باکو دعوت شدم. سازمان حفاظت محیط زیست حتی حاضر نشد نام من را در هیئت ایرانی وارد کند و من بهعنوان عضو هئیت ازبکستان رفتم!
... استاد دهباشی و همکاران در ۱۶ مهر ۱۴۰۳ مراسمی در شبهای معروف بخارا برای تجلیل از اینجانب ترتیب دادند.
من سالهاست که در کنار کار دانشگاهی خود در مورد خطرات گونههای مهاجم برای زیست بوم و سلامت مینویسم. گروهی ناآگاه و شایدم سودجو که خود را حامی سگهای ولگرد میدانند از این فعالیت من ناراحتاند. آنها بارها من را تهدید به قتل کردهاند. من هم از برخی از آنها به دستگاه قضایی شکایت بردم.
یکی از سرکردههای آنها دست به تخلفاتی زده است که اگر من استاد دانشگاه فقط یکی از این تخلفات را انجام دهم فکر میکنم طی چند روز به زندان میافتم و به هزار و یک اتهام امنیتی متهم میشوم. او لشکری از اوباشان را فرستاد و مراسم شبهای بخارای استاد دهباشی را به هم زد و فیلمش را برای منوتو فرستاد.
حتی پلیس و کلانتری هم آمدند وگزارش دادند. همان فرد به استاد دهباشی زنگ زد و گفت پسرت را میکشم. به دستگاه قضایی، وزارت اطلاعات، پلیس امنیت، حراست دانشگاه تهران با اسناد محکم گزارش کردیم ولی هنوز این فرد و لشکر شعبان بیمخش به رفتار خودشان ادامه میدهند و بارها گفته (حتی به قاضی) که من برای اطلاعات کار میکنم.
ببینید سرنوشت استادی که در کنار کاری علمی و بینالمللیاش مسئولیت اجتماعی دارد چه شده است وچه هزینههایی میپردازد و دستگاههای مسئول به فریاد کمک او گوش نمیکنند.
در همان جلسه آقای دکتر محسنی همکار دانشکده حقوق و شمار زیادی از استادان دانشگاه حضور داشتند. حداقل یک مورد از فعالیتهای من در مورد ساختمان ایجاد شده در فضای دانشگاه تهران را شما خودتان آگاهی دارید. بیش از این مصدع اوقات نمیشوم، اگر وقتی دادید میرسم خدمتتان که اگر چه از بهبود دانشگاه ناامیدم، حداقل نکات در مورد دانشگاه سبز و دلایل سقوط دانشگاه خدمتتان بگویم.
٭استاد دانشگاه تهران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🟢🟢 ازبکستان به من پیشنهاد چربی داد، ۴برابر حقوق دانشگاه تهران!
حسین آخانی٭
سقوط دانشگاه حتمی است، مگر با این سیاستهایی که سالهاست در وزارت علوم است انتظار رشد هم دارید؟
وزیر محیط زیست ازبکستان پیشنهاد چربی برای ترک دانشگاه تهران و استخدام در دانشگاه جدیدالتاسیس بینالمللی آنجا داد، ناقابل ۴برابر حقوق دانشگاه تهران با کلیه نیازهای پژوهشی! فعلا گفت یک اتاق برایشان اختصاص دهید. البته من وسوسه نشدم.
من حتی از بردن دانشجویانم به چیتگر بهدلیل قوانین ومحدودیتهای دست و پا گیر محرومم.
برای سخنرانی در اجلاس تغییر سازمان ملل در باکو دعوت شدم. سازمان حفاظت محیط زیست حتی حاضر نشد نام من را در هیئت ایرانی وارد کند و من بهعنوان عضو هئیت ازبکستان رفتم!
... استاد دهباشی و همکاران در ۱۶ مهر ۱۴۰۳ مراسمی در شبهای معروف بخارا برای تجلیل از اینجانب ترتیب دادند.
من سالهاست که در کنار کار دانشگاهی خود در مورد خطرات گونههای مهاجم برای زیست بوم و سلامت مینویسم. گروهی ناآگاه و شایدم سودجو که خود را حامی سگهای ولگرد میدانند از این فعالیت من ناراحتاند. آنها بارها من را تهدید به قتل کردهاند. من هم از برخی از آنها به دستگاه قضایی شکایت بردم.
یکی از سرکردههای آنها دست به تخلفاتی زده است که اگر من استاد دانشگاه فقط یکی از این تخلفات را انجام دهم فکر میکنم طی چند روز به زندان میافتم و به هزار و یک اتهام امنیتی متهم میشوم. او لشکری از اوباشان را فرستاد و مراسم شبهای بخارای استاد دهباشی را به هم زد و فیلمش را برای منوتو فرستاد.
حتی پلیس و کلانتری هم آمدند وگزارش دادند. همان فرد به استاد دهباشی زنگ زد و گفت پسرت را میکشم. به دستگاه قضایی، وزارت اطلاعات، پلیس امنیت، حراست دانشگاه تهران با اسناد محکم گزارش کردیم ولی هنوز این فرد و لشکر شعبان بیمخش به رفتار خودشان ادامه میدهند و بارها گفته (حتی به قاضی) که من برای اطلاعات کار میکنم.
ببینید سرنوشت استادی که در کنار کاری علمی و بینالمللیاش مسئولیت اجتماعی دارد چه شده است وچه هزینههایی میپردازد و دستگاههای مسئول به فریاد کمک او گوش نمیکنند.
در همان جلسه آقای دکتر محسنی همکار دانشکده حقوق و شمار زیادی از استادان دانشگاه حضور داشتند. حداقل یک مورد از فعالیتهای من در مورد ساختمان ایجاد شده در فضای دانشگاه تهران را شما خودتان آگاهی دارید. بیش از این مصدع اوقات نمیشوم، اگر وقتی دادید میرسم خدمتتان که اگر چه از بهبود دانشگاه ناامیدم، حداقل نکات در مورد دانشگاه سبز و دلایل سقوط دانشگاه خدمتتان بگویم.
٭استاد دانشگاه تهران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Lalaei
Mohammad Noori
⭕️⭕️نوای_جاودان
اگر ما محمد نوری و کارهایش را نشناسیم متضرر و مغبون شدهایم. به این شاهکار شگفت استاد فقید گوش بسپارید تا در عصر انحطاط ِ همه چیز ، اعجاز هنر را به یاد آورید.
سر خونهی دلُم لونه غمم یاد او نشسته
یاد تِسمه و تفنگ قِطار فشنگ مادیون خسته
سر سنگ چشمه ها توی دره ها جاده های باریک
در اون شب های بارون چیک چیک نُودون کوچه های تاریک
لا لای لای آخ لا لای لای
بخواب نقل و نمکدون بخواب غنچه زمستون
لا لای لای گل انار مونده یادگار
از بابای پیرت
که یک شو به کوه و دشت رفت و برنگشت
منو کرد اسیرت
براش مهتاب ایوون کبک کوهستون
گریه کردن از غم
رو طاق چکمه و شمشیر زین اسب پیر، وای
مونده غرق ماتم
لالای لای لالای لای
بخواب شاخه نیلوفر بخواب ناز دل مادر
براش دستمال سفید از سرِ دَستا پرگرفت و رقصید
آبِ زیر پل نالید شب پره نخوابید سرنَزَد خورشید
لالای لای آخ لالای لای
بابات گرم شیکاره برات سوغاتی میاره..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اگر ما محمد نوری و کارهایش را نشناسیم متضرر و مغبون شدهایم. به این شاهکار شگفت استاد فقید گوش بسپارید تا در عصر انحطاط ِ همه چیز ، اعجاز هنر را به یاد آورید.
سر خونهی دلُم لونه غمم یاد او نشسته
یاد تِسمه و تفنگ قِطار فشنگ مادیون خسته
سر سنگ چشمه ها توی دره ها جاده های باریک
در اون شب های بارون چیک چیک نُودون کوچه های تاریک
لا لای لای آخ لا لای لای
بخواب نقل و نمکدون بخواب غنچه زمستون
لا لای لای گل انار مونده یادگار
از بابای پیرت
که یک شو به کوه و دشت رفت و برنگشت
منو کرد اسیرت
براش مهتاب ایوون کبک کوهستون
گریه کردن از غم
رو طاق چکمه و شمشیر زین اسب پیر، وای
مونده غرق ماتم
لالای لای لالای لای
بخواب شاخه نیلوفر بخواب ناز دل مادر
براش دستمال سفید از سرِ دَستا پرگرفت و رقصید
آبِ زیر پل نالید شب پره نخوابید سرنَزَد خورشید
لالای لای آخ لالای لای
بابات گرم شیکاره برات سوغاتی میاره..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم از طرف mohsenbarani72
#سینمای_ایران
سینمای ما نیز مثل بسیاری از چیزهای دیگرمان علی رغم تارومار کردن ها و فشارها و... هنوز زنده است و نفس میکشد...
#دل_دیوانه #حکایت_دریا
#بهمن_فرمان_آرا #سیمین_سینمای_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سینمای_ایران
سینمای ما نیز مثل بسیاری از چیزهای دیگرمان علی رغم تارومار کردن ها و فشارها و... هنوز زنده است و نفس میکشد...
#دل_دیوانه #حکایت_دریا
#بهمن_فرمان_آرا #سیمین_سینمای_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#کتاب_بخوانیم
#جزیره_ی_سرگردانی
#شاه در دهه ی پنجاه با تکیه بر منابع ایران(مادی و علمی و فرهنگی) بانگ ِ لمن الملک میزد و ایران را #جزیره_ثبات مینامید.
سرزمینی که سالهاست مردمانش حیران ترین مردمان جهانند و هر دهه و سده سردرپی آوایی دارند که #یافتم_یافتم راه این طرف است و...
و میروند و صخره ی #اخوان را برمیگردانند و میخوانند:
کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند و...
باری درچنین اقلیمی #سیمین_دانشور روایت ویژه و دلنشین خویش را از این سرزمین با نام #جزیره_ی_سرگردانی همچون #شهرزاد قصه گو برای ما میخواند تا باز، هم سبک خاص روایت خویش را تثبیت کند هم شروع سه گانه ای غریب را جشن بگیرد و...کلی حرفهای دیگر.
#هستی_نوریان دختری است زیبا و درسخوانده و جستجوگر و...او در دانشگاه هنرهای زیبای تهران درس خوانده، همانجا که خود #سیمین تدریس داشته است.
پدر هستی شهید راه آزادی است و هم رکاب #مصدق اما مادرش الان درآغوش پادوی امریکاییهاست وغرق شکستن سد جنسیت و...
مراد، سلیم، محسن بدو، شریعتی، جلال و... همه هستند...
وقتی این کتاب به سال ۱۳۷۲ به بازار نشر آمد اقلیم کتاب تکانی خورد، ناشر بدقلق (خوارزمی) باره ها وبارها کتاب را تجدید چاپ کرد و هربار گرانتر از قبل به بازار عرصه کرد. و این یعنی استقبال شگفت اهالی کتاب از یک اثر همیشه قابل بحث...
من این کتاب را همچون بسیاری از کتابها بارها و بارها خریده ام و خوانده ام و همچنان در کتابخانه ندارم.وچنانکه قبلا گفته ام این نشان میدهد که #جزیره_ی_سرگردانی قطعا خواندنی است.
امروز، ۱۸اسفند ماه، سالگشت درگذشت عزیز ارجمند #سیمین_دانشور هم هست به پاسداشت مادر قصه گوی همه ی ما بچه های چهل سال به بالا، نیک آن دیدم که این کتاب و دیگر آثار او را معرفی کنم روانش شاد و کتابهایش پرخواننده باد..
@niyazestanbarani
#جزیره_ی_سرگردانی
#شاه در دهه ی پنجاه با تکیه بر منابع ایران(مادی و علمی و فرهنگی) بانگ ِ لمن الملک میزد و ایران را #جزیره_ثبات مینامید.
سرزمینی که سالهاست مردمانش حیران ترین مردمان جهانند و هر دهه و سده سردرپی آوایی دارند که #یافتم_یافتم راه این طرف است و...
و میروند و صخره ی #اخوان را برمیگردانند و میخوانند:
کسی راز مرا داند که از این رو به آن رویم بگرداند و...
باری درچنین اقلیمی #سیمین_دانشور روایت ویژه و دلنشین خویش را از این سرزمین با نام #جزیره_ی_سرگردانی همچون #شهرزاد قصه گو برای ما میخواند تا باز، هم سبک خاص روایت خویش را تثبیت کند هم شروع سه گانه ای غریب را جشن بگیرد و...کلی حرفهای دیگر.
#هستی_نوریان دختری است زیبا و درسخوانده و جستجوگر و...او در دانشگاه هنرهای زیبای تهران درس خوانده، همانجا که خود #سیمین تدریس داشته است.
پدر هستی شهید راه آزادی است و هم رکاب #مصدق اما مادرش الان درآغوش پادوی امریکاییهاست وغرق شکستن سد جنسیت و...
مراد، سلیم، محسن بدو، شریعتی، جلال و... همه هستند...
وقتی این کتاب به سال ۱۳۷۲ به بازار نشر آمد اقلیم کتاب تکانی خورد، ناشر بدقلق (خوارزمی) باره ها وبارها کتاب را تجدید چاپ کرد و هربار گرانتر از قبل به بازار عرصه کرد. و این یعنی استقبال شگفت اهالی کتاب از یک اثر همیشه قابل بحث...
من این کتاب را همچون بسیاری از کتابها بارها و بارها خریده ام و خوانده ام و همچنان در کتابخانه ندارم.وچنانکه قبلا گفته ام این نشان میدهد که #جزیره_ی_سرگردانی قطعا خواندنی است.
امروز، ۱۸اسفند ماه، سالگشت درگذشت عزیز ارجمند #سیمین_دانشور هم هست به پاسداشت مادر قصه گوی همه ی ما بچه های چهل سال به بالا، نیک آن دیدم که این کتاب و دیگر آثار او را معرفی کنم روانش شاد و کتابهایش پرخواننده باد..
@niyazestanbarani
Telegram
attach 📎
#لاطالائیل ،
آنگاه که اکثریت ملتی هنگام رانندهگی در خیابانها و جادهها و... گمان کند همیشه حق با آنهاست و این دیگرانند که بد رانندهگی میکنند، در تمام عرصههای خصوصی و عمومی زندهگی نیز دچار همین توهم سرطانزا خواهند بود...
@niyaxestanbarsni
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آنگاه که اکثریت ملتی هنگام رانندهگی در خیابانها و جادهها و... گمان کند همیشه حق با آنهاست و این دیگرانند که بد رانندهگی میکنند، در تمام عرصههای خصوصی و عمومی زندهگی نیز دچار همین توهم سرطانزا خواهند بود...
@niyaxestanbarsni
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️ گفتوگو
🟢🟢دردنوشتهای در امیدواری
میگوید: من بهشدتی مرگزا نگران و ناامیدم. به نظر میرسد این ملت دارد تمام میشود. ما داریم همهجوره به پایان میرسیم...
میگویم: علیرغم دشمنان بدخواه و بسیار نیرومند داخلی و خارجی ِ این مردم و فرهنگ، و نیز رخ دادن فجایع نابودکنندهی اخلاقی، فکری، هنری، زیستمحیطی، اقتصادی ، اجتماعی و ... من همچنان به قریحهی ذاتی و چه میدانم ژنتیک یا #ممتیک تاریخی فرهنگی این ملت امیدوارم...
میگوید: دوست دارم امیدوار باشم اما نمیشود. افقها همه تاریک، راههای رهایی همه باریک باریک تر از پل صراط، پرها همه شکسته، نیکخواهان همه خسته ...
میگویم: خوب گفتی راه رهایی و آزادی خیلی باریک است. پل صراط همان پل آزادی و رهایی یک ملت است و ما ، ملت،تا کنون در مقاطع تاریک اسطوره و تاریخ از این پل گذرمردهایم. این ملت هزاران سال پیش به خویشتن آموخته اگر پادشاهی ضحاک آدمیخوار هزار سال هم طول بکشد، سرانجام این مردماند که در قامت کاوه او را به بند خواهند کشید.
چند سال طول کشید فرزندان ایران، نوادهگان سلوکی روم را استحاله کنند؟
یادت هست که از فروپاشی ِ تاروپود این سرزمین و آتش زدنها و قتل و غارتهای همهگانی تازیان، باید صدسال میگذشت تا بعد از کشته شدن هزاران مبارز در میادین گوناگون مبارزه، سرانجام #بهزادان، دودمان پلید اموی را تارومار کند و تازه دویست سال باید میگذشت تا آن ققنوس بال و پر باز کند و دانش و هنر و فرهنگ ایران زنده شود؟!
مغولهای خون خوار چطور؟!...
من همچنان به اهل درد و نیکخواهان و هنرمندان و ... مردم این دیار امیدوارم اما نیک میدانم این امید اکر به #کار نپیوندد راه به جایی نخواهد برد...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🟢🟢دردنوشتهای در امیدواری
میگوید: من بهشدتی مرگزا نگران و ناامیدم. به نظر میرسد این ملت دارد تمام میشود. ما داریم همهجوره به پایان میرسیم...
میگویم: علیرغم دشمنان بدخواه و بسیار نیرومند داخلی و خارجی ِ این مردم و فرهنگ، و نیز رخ دادن فجایع نابودکنندهی اخلاقی، فکری، هنری، زیستمحیطی، اقتصادی ، اجتماعی و ... من همچنان به قریحهی ذاتی و چه میدانم ژنتیک یا #ممتیک تاریخی فرهنگی این ملت امیدوارم...
میگوید: دوست دارم امیدوار باشم اما نمیشود. افقها همه تاریک، راههای رهایی همه باریک باریک تر از پل صراط، پرها همه شکسته، نیکخواهان همه خسته ...
میگویم: خوب گفتی راه رهایی و آزادی خیلی باریک است. پل صراط همان پل آزادی و رهایی یک ملت است و ما ، ملت،تا کنون در مقاطع تاریک اسطوره و تاریخ از این پل گذرمردهایم. این ملت هزاران سال پیش به خویشتن آموخته اگر پادشاهی ضحاک آدمیخوار هزار سال هم طول بکشد، سرانجام این مردماند که در قامت کاوه او را به بند خواهند کشید.
چند سال طول کشید فرزندان ایران، نوادهگان سلوکی روم را استحاله کنند؟
یادت هست که از فروپاشی ِ تاروپود این سرزمین و آتش زدنها و قتل و غارتهای همهگانی تازیان، باید صدسال میگذشت تا بعد از کشته شدن هزاران مبارز در میادین گوناگون مبارزه، سرانجام #بهزادان، دودمان پلید اموی را تارومار کند و تازه دویست سال باید میگذشت تا آن ققنوس بال و پر باز کند و دانش و هنر و فرهنگ ایران زنده شود؟!
مغولهای خون خوار چطور؟!...
من همچنان به اهل درد و نیکخواهان و هنرمندان و ... مردم این دیار امیدوارم اما نیک میدانم این امید اکر به #کار نپیوندد راه به جایی نخواهد برد...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
⭕️⭕️غارتستان
خرید بستهای جدید برای استفاده از شبکههای ارتباطی برای لحظاتی دوباره مرا به تأملی کوتاه واداشت و این یادداشت محصول درنگ یک ناوارد به امور اقتصادی است کسی که مثل بسیاری از کسانی که این یادداشت را میخوانند چندان اقتصاد نمیدانند و کارشان هم نیست اما این اقتصاد و امور مالی است که زیر و بم دنیا و آخرتشان را تحت تاثیر قرار داده و از قضا اقتصادی که مسندنشینان مدعیاش احتمالن کمتر از همهی ما از اقتصاد و فقر و اثراتش میدانند و اکثریتشان جدای از جهل و بیتقوایی غارتگرانی چیرهدست اند که سالهاست با نشستن در گردنهها و گلوگاهها و سرچشمههای منابع این سرزمین مشغول دزدی و سرقتی آنچناناند که تاریخ این سرزمین هرگز به یاد ندارد.
اول به تورم فکر کردم. تورمی آنچنان مهیب که تاروپود زنده گی ۹۶درصد مردم این سرزمین را از هم گسسته است. من تعریف تورم را نمیدانم اما اثرش این است که تمام دارایی های من از جمله جان و عمرم هر لحظه که میگذرد بیارزشتر میشود.
روزگاری تورم شامل برخی کالاهای سرمایهای مثلن طلا و آپارتمان نمیشد اما حالا تکتک محصولاتی که ۹۶درصد مردم با واگذاری عمر خویش به دست میآورند ارزش مالی خود را لحظه به لحظه از دست میدهند.
دقت کنید آپارتمانی که من ده سال پیش ۱۰۰ میلیون خریدم الان ۹۰ میلیون است نه یک میلیارد.چون پس از ده سال جان و روان و عمر فروشی اگر این آپارتمان را بفروشم نمیتوانم عین آن را بخرم. پول نقد و وسایل مصرفی خانه و... که همیشه اسیر تورم بودهاند.
پس تورم بزرگترین سلاح شیطان فقر است که به دست زنگیان مست مسندنشین ایران دادهاند تا در مرگی دردناک و طولانی تک تک انسانها را با تمام عظمتشان لهکنند و میبینیم که کردهاند.
برگردم سر بستهی اینترنتی و دزدی ماهرانه و البته تهوع آور حاکمان از جیب مردمان..
من یک بسته با حجم مشخص و قیمت ۱۰۰ میخرم گرانی عجیب و مصایب بعدی استفاده از این حجم و فیلترینگ ابلهانه و... بهکنار، همین آغاز باید ده درصد دیگر به جیب دزدان بالا نشین واریز کنم.
شرکت ارائه کننده که خودش هم مشغول رانت خواریهای خاص خودش است سالیانه باید مالیات بدهد. این هم مالیاتی دیگر. این شرکت ماهیانه به من کارمندش در عوض عمرفروشیام حقوقی حداقلی میدهد از حقوق من ماهیانه مالیات کسر میشود.
بعد من حقوقبگیر میروم خرید کنم، اینجا هم ده درصد بر کالاهای مصرفی مالیات آوار کردهاند...
متوجه هستید چه خبر است؟!
نهب و غارت منابع آب و گاز و نفت و شیلات و معادن و... قاچاق صادراتی و وارداتی همهی کالاها و.... سر جای خودش ما در عوض زیستن تحت ظل ذلیلانی که جز دزدی کار دیگری بلد نیستند داریم لحظه لحظه آب میرویم و در جهنمی که هیزمش سنگها و انسانهاست میسوزیم ...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️⭕️غارتستان
خرید بستهای جدید برای استفاده از شبکههای ارتباطی برای لحظاتی دوباره مرا به تأملی کوتاه واداشت و این یادداشت محصول درنگ یک ناوارد به امور اقتصادی است کسی که مثل بسیاری از کسانی که این یادداشت را میخوانند چندان اقتصاد نمیدانند و کارشان هم نیست اما این اقتصاد و امور مالی است که زیر و بم دنیا و آخرتشان را تحت تاثیر قرار داده و از قضا اقتصادی که مسندنشینان مدعیاش احتمالن کمتر از همهی ما از اقتصاد و فقر و اثراتش میدانند و اکثریتشان جدای از جهل و بیتقوایی غارتگرانی چیرهدست اند که سالهاست با نشستن در گردنهها و گلوگاهها و سرچشمههای منابع این سرزمین مشغول دزدی و سرقتی آنچناناند که تاریخ این سرزمین هرگز به یاد ندارد.
اول به تورم فکر کردم. تورمی آنچنان مهیب که تاروپود زنده گی ۹۶درصد مردم این سرزمین را از هم گسسته است. من تعریف تورم را نمیدانم اما اثرش این است که تمام دارایی های من از جمله جان و عمرم هر لحظه که میگذرد بیارزشتر میشود.
روزگاری تورم شامل برخی کالاهای سرمایهای مثلن طلا و آپارتمان نمیشد اما حالا تکتک محصولاتی که ۹۶درصد مردم با واگذاری عمر خویش به دست میآورند ارزش مالی خود را لحظه به لحظه از دست میدهند.
دقت کنید آپارتمانی که من ده سال پیش ۱۰۰ میلیون خریدم الان ۹۰ میلیون است نه یک میلیارد.چون پس از ده سال جان و روان و عمر فروشی اگر این آپارتمان را بفروشم نمیتوانم عین آن را بخرم. پول نقد و وسایل مصرفی خانه و... که همیشه اسیر تورم بودهاند.
پس تورم بزرگترین سلاح شیطان فقر است که به دست زنگیان مست مسندنشین ایران دادهاند تا در مرگی دردناک و طولانی تک تک انسانها را با تمام عظمتشان لهکنند و میبینیم که کردهاند.
برگردم سر بستهی اینترنتی و دزدی ماهرانه و البته تهوع آور حاکمان از جیب مردمان..
من یک بسته با حجم مشخص و قیمت ۱۰۰ میخرم گرانی عجیب و مصایب بعدی استفاده از این حجم و فیلترینگ ابلهانه و... بهکنار، همین آغاز باید ده درصد دیگر به جیب دزدان بالا نشین واریز کنم.
شرکت ارائه کننده که خودش هم مشغول رانت خواریهای خاص خودش است سالیانه باید مالیات بدهد. این هم مالیاتی دیگر. این شرکت ماهیانه به من کارمندش در عوض عمرفروشیام حقوقی حداقلی میدهد از حقوق من ماهیانه مالیات کسر میشود.
بعد من حقوقبگیر میروم خرید کنم، اینجا هم ده درصد بر کالاهای مصرفی مالیات آوار کردهاند...
متوجه هستید چه خبر است؟!
نهب و غارت منابع آب و گاز و نفت و شیلات و معادن و... قاچاق صادراتی و وارداتی همهی کالاها و.... سر جای خودش ما در عوض زیستن تحت ظل ذلیلانی که جز دزدی کار دیگری بلد نیستند داریم لحظه لحظه آب میرویم و در جهنمی که هیزمش سنگها و انسانهاست میسوزیم ...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،
کوتاه نیامدن و نپذیرفتن شکست، یکی از بنیادیترین چیزهایی است که ذات فرعون را ساخته، او هرگز و هرگز تسلیم حق نمیشود و اظهار پشیمانی و توبه نمیکند.
فقط آنزمان که موجهای استخوانشکن به پوستش رسیده باشد ممکن است «آمنتُ»ای بگوید و با نیرنگ راه خلاص خویش بجوید.
در شرح همین بزنگاه است که حضرت حافظ فرموده:
«در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت
الان قد نٓدمتٓ و ما ینفع الندم...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کوتاه نیامدن و نپذیرفتن شکست، یکی از بنیادیترین چیزهایی است که ذات فرعون را ساخته، او هرگز و هرگز تسلیم حق نمیشود و اظهار پشیمانی و توبه نمیکند.
فقط آنزمان که موجهای استخوانشکن به پوستش رسیده باشد ممکن است «آمنتُ»ای بگوید و با نیرنگ راه خلاص خویش بجوید.
در شرح همین بزنگاه است که حضرت حافظ فرموده:
«در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت
الان قد نٓدمتٓ و ما ینفع الندم...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹