Telegram Web
میراث خطی شیعه
#دستخط فاضل مقداد در پایان جزء اول کتاب الخصال شیخ صدوق، انهائی خط خورده به خط فاضل مقداد در تاریخ ۱۹ ربیع الثاني ۸۰۸ق. کتابخانه مرعشی، شماره نسخه ۴۲۷۵ توضیحات بیشتر و دانلود نسخه: https://www.tgoop.com/nosakh_shii/778
#دستخط فیض کاشانی (در حاشیه نسخه)
تفسیر اصفی
کتابخانه سپهسالار، شماره نسخه۲۰۲۱

تاریخ استنساخ: ۱۰۸۰ق
از ابتدای کتاب تا سوره بنی اسرائیل

این نسخه در زمان حیات مؤلف استنساخ شده و با نسخه مؤلف مقابله شده است.
فیض کاشانی بر آن حاشیه زده است.
کاتب: محمد امین انصاری
تحریر آن برای نوه مؤلف مسمی به ابراهیم بوده و به خط خود در انتهای کتاب روایات و ادعیه و صورت خط دایی خود علم الهدی فرزند فیض، مبنی بر اینکه این نسخه را از روی نسخه اصل نوشته شده و خدمت والدش فیض کاشانی خوانده شده آمده است.
فنخا، ج۴، ص۷۹
نمونه دیگر:
https://www.tgoop.com/nosakh_shii/3692

@nosakh_shii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماجرای بیت الاحزان و گریه‌های شبانه‌روزی حضرت زهرا سلام الله علیها هیچ مصدری جز یک حدیث جعلی ندارد!!!

شبهه و اشکال عجیبی که آقای یوسفی غروی مدام تکرارش می‌کنند و واویلا سر می‌دهند و به حال حوزه تأسف می‌خورند!
پاسخ:
🔻
https://www.tgoop.com/kalam_shia/349
بیت الاحزان | گریه‌های شبانه‌روزی حضرت زهرا سلام الله علیها

یکی از بحث‌کنندگان در تاریخ اسلام، در مجالس مختلفی یک شبهه‌ و ادعای باطلی را مدام تکرار کرده و گریه شبانه‌روزی حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از شهادت پدر بزرگوارشان و وجود بیت الأحزان را انکار کرده و منبع و منشاء آن را تنها یک روایت جعلی در بحار الأنوار اعلام می‌کند!

پیشتر این شبهه و انکار توسط مقتدای لبنانی او مطرح شده بود و مرحوم سیدجعفر مرتضی عاملی در «مأساة الزهرا سلام الله علیها» به زیبایی و با اسناد فراوان جواب محکمی به او داده بود، اما گویا شبهه افکنان گوشی برای شنیدن ندارند.
ما با کمک گرفتن از مطالب مرحوم سیدجعفر پاسخی به این شبهه افکنان می‌دهیم.
ایشان در کلیپی که منتشر کرده است می‌گوید:

اینکه معروف شده است حضرت زهرا سلام الله علیها به قدری در فراق پدرشان گریه می‌کردند به حدی که دیگر مورد اعتراض اهل مدینه قرار می‌گیرند که درخواست می‌کنند حضرت فقط یا روزها گریه کنند و یا شبها، و اینکه حضرت برای گریه به محلی به نام بیت الأحزان می‌روند هیچ اساسی جز یک روایت جعلی واضح در بحار الأنوار ندارد. و این تنها و تنها سند گریه شبانه روزی حضرت و بیت الأحزان است! و باید واویلا گفت و به حال حوزه تأسف خورد و... .


گوییم: این یک دروغ بزرگ است که علامه سیدجعفر مرتضی عاملی آن را آشکار کرده بود؛ خصال، امالی صدوق، تفسیر عیاشی، کشف الغمه، مناقب آل ابی‌طالب و... از جمله کتبی است که قبل از بحار الأنوار این مطالب را نقل کرده بودند. [با رجوع به مأساة می‌توانید لیست کامل‌تری از این منابع را ببینید]
امالی صدوق:
«أَمَّا فَاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله فَبَكَتْ عَلَى رَسول الله حتّى تَأَذّى بِهَا أَهلُ المدينة وقالُوا لها قَد آذَيْتِنَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَت تَخرُج إِلى المقابر مقابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِي حَتّى تَقضِيَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنصرف. شیخ صدوق، امالی، ص۱۲۱
و اما فاطمه دختر محمد صلی الله علیه وآله آنقدر بر رسول خدا گريست تا مردم مدينه از وى در آزار شدند و گفتند از فزونى گريه‏هایت ما را آزار دادى، پس حضرت به مقابر شهداء می‌‏رفت و تا می‌خواست می‌گريست‏ و سپس باز می‌گشت».

شیخ صدوق همچنین در خصال روایتی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که:
«الْبَکاؤونَ خَمْسَة: آدَمُ و یعقُوبُ و یوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدِ وَ عَلِی بنُ الحُسَینِ (علیهم السلام)... وَ أَمَّا فَاطِمَةُ سلام الله علیها فَبَکتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله حَتَّی تَأَذَّی بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا: قَدْ آذَیْتِینَا بِکثْرَةِ بُکائِک! إِمَّا أَنْ تَبْکی بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْکی بِالنَّهَارِ. فَکانَتْ تَخْرُجُ إِلَی الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکی حَتَّی تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ؛ خصال، ج۱، ص۲۷۲
گریه کنندگان [تاریخ] پنج نفرند: آدم، یعقوب، یوسف، حضرت فاطمه زهرا و امام سجاد (علیهم السلام). ... و اما حضرت فاطمه سلام الله علیها در فراق رسول خدا به قدری گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده و به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه‌ات ما را اذیّت می‌کنی! باید یا شب گریه کنی و یا روز گریان باشی! لذا حضرت زهرا سلام الله علیها از مدینه خارج و به سوی قبر شهداء می‌رفت و تا می‌خواست می‌گریست، سپس به سوی مدینه باز می‌گشت».


افزون بر روایات، از لحاظ تاریخی نیز در اینکه جایی به نام بیت الاحزان یا بیت الحزن در مدینه منسوب به حضرت زهرا سلام الله علیها بوده شکی نیست:

- ابن جبیر متوفای ۶۱۴ق در سفری که در قرن ششم به مدینه داشته اینچنین مشاهداتش را نقل می‌کند:
«یلی هذه القبة العباسیة بیت ینسب لفاطمه بنت الرسول(ص) یقال انه الذی آوَتْ الیه والتزمت فیه الحزن علی موت ابیها المصطفی». رحله ابن جبیر، چاپ دارالکتب ص۱۴۴

- علی بن ابی بکر بن علی هروی متوفای ۶۱۱ق می نویسد: «وبيت الأحزان لفاطمة، وبه قبر فاطمة، وقيل: إن فاطمة دفنت فى القبة التى فيها الآن ولدها الحسن رضى الله عنها» (الاشارات، ج۱، ص۷۹)

- سمهودی شافعی متوفای ۹۱۱ق از بیت الاحزان یاد کرده است: «إنه المعروف ببيت الحزن؛ لأن فاطمة رضي الله تعالى عنها أقامت به أيام حزنها على أبيها صلى اللّه عليه و سلم‏» (وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى، ج۳، ص۹۱۸، و نیز پاورقی ص۴۹۸).
ادامه:
بخش دوم پاسخ:
ما تصور نمی‌کنیم که صدای گریه حضرت زهرا سلام الله علیها در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زده و موجب اعتراض آنان شده باشد، بلکه آنچه آنان را ناراحت کرد و به واکنش واداشت حالت حزن و اندوهی بود که از غم حضرت زهرا سلام الله علیها حاصل می‌شد.
درواقع آن مردم از گریه اذیت می‌شدند و نه صدای گریه! گریه حضرت فضای غم را در مدینه حاکم می‌کرد و آنها اعتراض داشتند. البته این اثر گریه حضرت برای آنها یک امر عادی بود، چرا که معجزات فراوانی از پیامبر خدا و امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام دیده بودند. مانند آنهایی که معجزاتی از دیگر پیامبران می‌دیدند و نورانیت آنها را متوجه می‌شدند اما با آنها مبارزه می‌کردند.
و در حقیقت این گریه حضرت یک تنبه و تذکر دیگر بود به آنهایی که گمراه شده بودند و این هدایت توسط حجتهای خدا همیشه باعث آزار دشمنان دین بوده است.
ظلم و جنایت در حق حضرت به اندازه‌ای زیاد بود که کسانی که فرستاده خدا را رها کردند و به او ظلم نمودند و آسیب رساندند و او را به گریه انداختند، اکنون می‌گفتند گریه اذیتمان می‌کند!
با اینکه کل زمین و... ملک حضرت زهرا سلام الله علیها و متعلق به حجت خداست اما آن مردم نه تنها با ظلم و ستم خود در مقابل حق ایستادند و حاضر به پیروی از دینی که آن همه معجزه از آن دیده بودند نشدند بلکه زبان به اعتراض بر حضرت گشودند! حق این جماعت عذاب الیم الهی است که بعد از مردن به آن می‌رسند.
[مطالب بیان شده حاصل ترکیب نوشته‌های چند فرد، و از جمله بخش اساسی‌اش از مرحوم سیدجعفر مرتضی عاملی بود]
چون کلیپ مستشکل زیرنویس انگلیسی داشت ما هم مختصر مطالب فوق را به انگلیسی می‌آوریم:
@kalam_shia
The Issue of “Beit-ol-Ahzan”

According to Islamic history, the holy prophet’s only daughter Sayedah Fatima (SA) was mourning continuously after him both for missing her father and for what people did to her husband and deviated Islam from its true path. As the people of Madinah were feeling the atmosphere of grief and sadness resulting from her continuous crying which affected their daily lives, instead of returning to the true Islam and following the orders of the holy prophet (SAA), they complained this to her husband, Amir-ol-Momenin Ali (SA). Therefore, Amir-ol-Momenin Ali (SA) prepared a small place outside of the city (apparently near the graves of the martyrs) for Sayedah Fatima (SA) to go there and mourn. This place is known as “Beit-ol-Ahzan”, meaning the house of sorrow. This event has been under special attention by Shia Muslims as they are intended to follow the orders of the prophet (SA) and real Islam, which guided them to obey and love his household, the most important figures of whom being Amir-ol-Momenin Ali (SA) and Sayedah Fatima (SA).
Recently, a (fake) scholar calling himself Shia claimed that this story was not true and we don’t have trustable narrations, even inside Shia school of taught, to accept it. He claims that the continuous mourning of Sayedah Fatimah (SA) after her father and the complaints of people of Madinah and existence of a place for her to grief, are all based on a made-up narration!!! Similar claims have already been done before this and the great scholar Sayed Jaafar Mortaza Ameli[1] has given a complete response to them[2]. As he mentioned, many books confirm the occurrence of this event, including Khesal[3] , Amali Sheikh Sadouq[4] , Tafsir Ayyashi[5], Kashf-ol-Ghommah[6], Manaqeb Ale-Abi-Taleb[7] , etc. In addition to the narration books, there are also many history books stating the existence of Beit-ol-Ahzan. Just to mention a few, Ibn-Jobair[8] , Ali-ibn-Abibakr-ibn-Ali Heravy[9] , and Samhoudi Shafie[10] all reported the existence of a place called Beit-ol-Ahzan in which Sayedah Fatimah used to mourn for her father.
Once again, we have to emphasize that our understanding is it wasn’t the voice of crying that bothered the people of Madinah, but its effect and the sadness atmosphere resulting from it. Such effects were not strange for those people as they had already seen so many miracles from the prophet (SAA) and his Ahl-ol-Bait (as it can be proved using both Shia and Sonni narrations, the term “Ahl-ol-Bait” which means the household of the prophet (SAA) refers to Amir-ol-Momein Ali, Sayedah Fatimah and their successors). Actually, it has been always the same in the history of religion: some people stood against the prophets even though they had already seen a lot of miracles from them. The point is, the prophets and their true successors always tried to guide people to the path of God by several different means. This mourning and crying of Sayedah Fatimah could also have similar effects on people who wanted to follow the truth. Sadly however, only a few were faithful and the rest didn’t accept the guidance given by Ahl-ol-Bait. Instead of rethinking of what they did to Amir-ol-Momenin Ali (SA) and Sayedah Fatimah (SA) and trying to compensate part of their injustice and unfaithful deeds, they complained to the grief of Sayedah Fatimah (SA)!!! This was their great sin which resulted into the deviation of real Islam, the effects of which can still be seen, for example in the appearance of terrorist groups like ISIS, etc.
________________________
1. سیدجعفر مرتضی عاملی
2. «مأساة الزهرا سلام الله علیها», V1, p 336 -343
3. خصال, V2, P 272
4. امالی, V2, P121
5. تفسیر عیاشی, V2, P188
6. کشف الغمه, V2, P 124
7. مناقب آل ابی‌طالب, V3, P322
8. رحله ابن جبیر, P 144
9. الاشارات, V1, P 79
10. وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى, V3, P918, and also the footnote at P498

@kalam_shia
📙 بیت الاحزان حقیقت انکار ناپذیر

✏️ محقق گرامی شیخ مصطفی راستگو

📖 محققین گرانقدر حتما توضیحات کتاب رو در پست بعدی مطالعه بفرمایید

🔰 ۲۱۵ ص ، کاغذ بالک

قیمت با ۲۰٪ تخفیف 👈 120/000
قیمت پشت جلد 👈 150/000

👇👇👇
@yatim315

📚 @sarayeketab59 📚
میراث خطی شیعه
تصوف، مانعی بزرگ بر سر رشد علمی ایران افزون بر این [شکوه کتابت و استنساخ در عصر صفویه]، دوره صفوی از این زاویه، میراث نابسامان دوره تیموری به بعد تاریخ ایران را در اختیار دارد؛ دورانی که اولا: تنها و تنها به کتابهای ادبی اعتنا می‌شد. ثانیا: تصوف مانع مهمی…
عصر صفویه و جبران عقب‌افتادگی‌های دوره تیموری در حوزه علم و دانش

... پیدایش دولت صفوی و نفوذ علما در این دوره، رویکرد تازه‌ای را نسبت به دانش‌اندوزی و کتاب در جامعه ایجاد کرد. در این دوره، بسیاری از آثار شیعه از عراق، جبل عامل، بحرین و حتی هند به ایران انتقال یافت و تحول جدیدی در برخی از دانش‌ها بوجود آمد.

#مقالات‌تاریخی ۲۶

▪️تهیه کتاب:
https://www.tgoop.com/nosakh_shii/3186
میراث خطی شیعه
‌ صوفیه و عرفا، و تقدیس ابلیس ‌ https://www.tgoop.com/nosakh_shii/3706

صوفیه و عرفا، و تقدیس ابلیس
رد صوفیه ملامحمدطاهر قمی

حلاج، مولوی، سنایی، عین القضات همدانی، ابوسعید ابوالخیر، عراقی، غزالی و...

https://www.tgoop.com/kalam_shia/346
میراث خطی شیعه
#متن‌کاوی ۱۴ ضرورت‌های اصلی یک تصحیح تخصصی @nosakh_shii
#متن‌کاوی ۱۵
ملاک‌های انتخاب نسخه اساس در تصحیح یک اثر خطی

در انتخاب نسخه اساس برای بازسازی و تصحیح یک اثر، پرسش اساسی این است که از میان نسخه‌های خطی موجود، کدامیک اصیل‌تر است؟
اصیل‌تر بودن به معنای آن‌که کدام نسخه به آنچه از قلم مؤلف تراویده نزدیک‌تر است.

معیارهای کاتبانه
معیارهای زمانی
معیارهای تأییدی
معیارهای عالمان تخصصی
معیارهای تبارشناسانه
معیارهای سبک‌شناسانه


https://www.tgoop.com/nosakh_shii/3712
معیارهای کاتبانه:
خط مؤلف: نسخه دستخط مؤلف معتبرترین نسخه از کتابی است که در پی تصحیح آن هستیم.
خط نزدیکان مؤلف: در صورت در دسترس نبودن نسخه مؤلف، نسخه‌های شاگردان یا نزدیکان مؤلف در درجه اهمیت خواهد بود.
خط کاتبان سرشناس: کاتبانی که اهل علم و فضل و حسن شهرت‌اند از اهمیت بالاتری برخوردار خواهند بود.

معیارهای زمانی:
براساس تقدم و تأخر زمانی، نسخه‌هایی که متقدم‌ترند بر نسخ متأخرتر ترجیح داده می‌شوند. مثلا اگر مؤلف رساله‌اش را در قرن پنجم تألیف کرده است، در اینجا نسخه‌های باقی‌مانده از قرن ششم بر نسخ قرن هفتم و هشتم ترجیح داده می‌شوند.
اما باید به یک نکته دقت کرد؛ تقدم زمانی در صورتی ترجیح داده می‌شود که ما قرینه‌ای در نسخه متأخر مبنی بر این پیدا نکنیم که آن نسخه متأخر از روی نسخه متقدم‌تری استنساخ شده باشد. بطور مثال اگر رساله‌ای در قرن پنجم تألیف شده باشد و ما اکنون استننساخی از قرن هفتم در دست داریم و نسخه دیگر از قرن دهم، اما نسخه قرن دهم هرچند متأخر است ولی از روی نسخه‌ای از قرن ششم استنساخ شده است؛ در اینصورت این نسخه در حکم نسخه قرن ششم خواهد بود.

معیارهای تأییدی:
مانند یادداشت‌هایی که با عناوینی مانند گواهی سماع، مقابله، قرائت، انهاء، و اجازه در موضعی از کتاب.

معیارهای عالمان تخصصی: مانند استنساخی از اسفار به دستخط ملاهادی سبزواری، که هر چند در قرن سیزدهم است ولی به نسخه‌ای از مستنسخی ناشناس در قرن دوازدهم ترجیح دارد.

معیارهای تبارشناسانه
معیارهای سبک‌شناسانه
درباره این دو معیار در آینده مطالبی بیان خواهد شد ان‌شاءالله.

@nosakh_shii
از آل مصطفیٰ به در بسته کس نخورد
جز بانوی بهشت که افتاد پشت در

@nosakh_shii
2025/01/07 04:12:55
Back to Top
HTML Embed Code: