ONPEACEANDIRAN Telegram 213
آیا خودکشی آخر در راه است؟

ما دست‌کم سه بار خودکشی کرده‌ایم!
نخستین بار در پایان حکومت ساسانیان.
دوره ساسانی، بالاخص نیمه دوم آن، روزگاری سیاه بر ایرانیان می‌گذشت و سرانجام روزگاری سیاه‌تر را رقم زد.
درون‌گرایی حاد، که منجر به یکی از درون‌گراترین اندیشه‌های تاریخ، یعنی مانیشییسم (مانویت) شد، یکی از مهم‌ترین پیامدهای این دوران بود. اندیشه‌ای که البته در خود نماند و در تمامی اندیشه اوراسیا، البته بخصوص در خود ایران و جهان مسیحی تداوم یافت.
این تنها پیامد نبود‌. ایرانیان به‌علاوه در طول این دوران بارها قیام کردند و در پی اصلاحاتی برآمدند که مشهورترین آنها قیام "مزدک بامدادان" و اندیشه اوست. محققانی مانند تئودور نولدکه آن را مهم‌ترین منبع تاریخی سوسیالیسم مدرن می‌دانند.
اما از همه آن قیام‌ها در سراسر بوم، جز سرزمینی گلگون از خون باقی نماند... همه سرکوب شدند.
بنا بر نتایج تحقیقات تنها در سرکوب قیام "مزدک بامدادان" دست‌کم هشتاد هزار تن قتل عام شدند!
دیوار عظیم تبعیض و سرکوب خونین و متداوم قیام‌ها، ایرانیان را از ایستادگی هنگام هجوم بیگانه بازداشت.
تمایزات وحشتناک طبقاتی، سرکوب‌های خونین، کاستی‌شدن دربار، نظام موبدان و کل حکومت و تخصیص تمامی مواهب حکومت به آن کاست، در نتیجه فقر حاد جمع کثیری از مردم، ستم و تبعیض، کار را به جایی رساند که هنگام حمله اعراب، ایرانیان از دفاع سر باز زدند.
برخی گفته‌اند برای ممانعت از فرار سپاهیان، مردمان را زنجیر کرده به میدان می‌فرستادند!

دومین بار هنگامی بود که خوارزمشاهیان فرستادگان چنگیز را کشتند و از این ماجرا گشت، ایران خراب، انبوه پُشته‌ها از کُشته‌ها و یک ویرانی که هنوز رفع نشده. درباره سومین نوبت که چند سال قبل آن را خودکشی ملّی نامیدم، اینک چیزی نمی‌گویم.
برگردیم به خودکشی اول، فردوسی به نقل از نامه رستم فرخزاد -فرمانده سپاه ایران در جنگ، بخصوص در قادسیه- به برادرش می‌نویسد:
"بر ایرانیان زار و گریان شدم
ز ساسانیان نیز بریان شدم"
و سپس شرح می‌دهد که چه سرنوشت شوم و دل‌خراشی در پیش است و می‌گوید حاصل سده‌ها تلاش و رنج چگونه بر باد می‌رود بی‌آن‌که افق رهایی و گشایشی وجود داشته باشد.
"تبه گردد این رنجهای دراز
نشیبی دراز است پیشِ فراز
ز راز سپهری کس آگاه نیست
ندانند کاین رنج کوتاه نیست"!
و
"مرا کاشکی این خرد نیستی
گر اندیشه نیک و بد نیستی"

حاصلِ کاستی‌شدن حکومت، بی‌عدالتی، سرکوب سیستماتیک، خون‌ریزی و کشتار و ....و انکسار جامعه، سرانجام، پرهیز ایرانیان از دفاع بود.
پایان ماجرا، فرو ریزی دیوار ستبر و بلند تبعیض بر سر هر دو دسته فرادستان و فرودستان، درقدرتان و همه مردمان، نابودی هزاران هزار انسان، ... و آن نشیب درازی بود که هنوز ادامه دارد.
جنایت و سرکوب و استیصال موجب تروما است و خودکشی یکی از انواع واکنش انسان به ترومای حاد.
ما از فرط یاس و استیصال ناشی از ستم، از فروریزی استقبال و خودکشی کردیم!

در این‌باره که سوای ویرانگری اعراب با ما، آمدن اسلام به ایران موجب دگرگونی‌های مثبت و تاریخ‌ساز شده است و نیز تاثیر ما بر آن آیین، اینک مجال سخن نیست.
این شعر از هر که باشد، می‌توان برای چنین شرایطی وام گرفت:
به یزدان اگر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم؟

اکنون ماییم و پاسخی که باید به شرایط کنونی دهیم. نمی‌دانم آیا باید شاهد خودکشی چهارم باشیم یا نه.
اگر چنین شود، شاید دیگر آن تمثیل هم به کار ما نیاید که "ققنوس‌وار از خاکستر خود برخیریم".
نه جهان، جهان ۱۴۰۰ سال قبل است و نه ما دارای آن مایه و بُن و پایه، که بالاخره پس از "دو قرن سکوت" توانستیم اندک‌اندک زبان بگشاییم و پس از نهصد سال هم توانستیم اندک اندک از حکومت بیگانه برَهیم.
من پیشگو نیستم و آنچه می‌گویم از سر‌ نگرانی است.
شاید این خودکشی، آخرین خودکشی باشد.



tgoop.com/onpeaceandiran/213
Create:
Last Update:

آیا خودکشی آخر در راه است؟

ما دست‌کم سه بار خودکشی کرده‌ایم!
نخستین بار در پایان حکومت ساسانیان.
دوره ساسانی، بالاخص نیمه دوم آن، روزگاری سیاه بر ایرانیان می‌گذشت و سرانجام روزگاری سیاه‌تر را رقم زد.
درون‌گرایی حاد، که منجر به یکی از درون‌گراترین اندیشه‌های تاریخ، یعنی مانیشییسم (مانویت) شد، یکی از مهم‌ترین پیامدهای این دوران بود. اندیشه‌ای که البته در خود نماند و در تمامی اندیشه اوراسیا، البته بخصوص در خود ایران و جهان مسیحی تداوم یافت.
این تنها پیامد نبود‌. ایرانیان به‌علاوه در طول این دوران بارها قیام کردند و در پی اصلاحاتی برآمدند که مشهورترین آنها قیام "مزدک بامدادان" و اندیشه اوست. محققانی مانند تئودور نولدکه آن را مهم‌ترین منبع تاریخی سوسیالیسم مدرن می‌دانند.
اما از همه آن قیام‌ها در سراسر بوم، جز سرزمینی گلگون از خون باقی نماند... همه سرکوب شدند.
بنا بر نتایج تحقیقات تنها در سرکوب قیام "مزدک بامدادان" دست‌کم هشتاد هزار تن قتل عام شدند!
دیوار عظیم تبعیض و سرکوب خونین و متداوم قیام‌ها، ایرانیان را از ایستادگی هنگام هجوم بیگانه بازداشت.
تمایزات وحشتناک طبقاتی، سرکوب‌های خونین، کاستی‌شدن دربار، نظام موبدان و کل حکومت و تخصیص تمامی مواهب حکومت به آن کاست، در نتیجه فقر حاد جمع کثیری از مردم، ستم و تبعیض، کار را به جایی رساند که هنگام حمله اعراب، ایرانیان از دفاع سر باز زدند.
برخی گفته‌اند برای ممانعت از فرار سپاهیان، مردمان را زنجیر کرده به میدان می‌فرستادند!

دومین بار هنگامی بود که خوارزمشاهیان فرستادگان چنگیز را کشتند و از این ماجرا گشت، ایران خراب، انبوه پُشته‌ها از کُشته‌ها و یک ویرانی که هنوز رفع نشده. درباره سومین نوبت که چند سال قبل آن را خودکشی ملّی نامیدم، اینک چیزی نمی‌گویم.
برگردیم به خودکشی اول، فردوسی به نقل از نامه رستم فرخزاد -فرمانده سپاه ایران در جنگ، بخصوص در قادسیه- به برادرش می‌نویسد:
"بر ایرانیان زار و گریان شدم
ز ساسانیان نیز بریان شدم"
و سپس شرح می‌دهد که چه سرنوشت شوم و دل‌خراشی در پیش است و می‌گوید حاصل سده‌ها تلاش و رنج چگونه بر باد می‌رود بی‌آن‌که افق رهایی و گشایشی وجود داشته باشد.
"تبه گردد این رنجهای دراز
نشیبی دراز است پیشِ فراز
ز راز سپهری کس آگاه نیست
ندانند کاین رنج کوتاه نیست"!
و
"مرا کاشکی این خرد نیستی
گر اندیشه نیک و بد نیستی"

حاصلِ کاستی‌شدن حکومت، بی‌عدالتی، سرکوب سیستماتیک، خون‌ریزی و کشتار و ....و انکسار جامعه، سرانجام، پرهیز ایرانیان از دفاع بود.
پایان ماجرا، فرو ریزی دیوار ستبر و بلند تبعیض بر سر هر دو دسته فرادستان و فرودستان، درقدرتان و همه مردمان، نابودی هزاران هزار انسان، ... و آن نشیب درازی بود که هنوز ادامه دارد.
جنایت و سرکوب و استیصال موجب تروما است و خودکشی یکی از انواع واکنش انسان به ترومای حاد.
ما از فرط یاس و استیصال ناشی از ستم، از فروریزی استقبال و خودکشی کردیم!

در این‌باره که سوای ویرانگری اعراب با ما، آمدن اسلام به ایران موجب دگرگونی‌های مثبت و تاریخ‌ساز شده است و نیز تاثیر ما بر آن آیین، اینک مجال سخن نیست.
این شعر از هر که باشد، می‌توان برای چنین شرایطی وام گرفت:
به یزدان اگر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم؟

اکنون ماییم و پاسخی که باید به شرایط کنونی دهیم. نمی‌دانم آیا باید شاهد خودکشی چهارم باشیم یا نه.
اگر چنین شود، شاید دیگر آن تمثیل هم به کار ما نیاید که "ققنوس‌وار از خاکستر خود برخیریم".
نه جهان، جهان ۱۴۰۰ سال قبل است و نه ما دارای آن مایه و بُن و پایه، که بالاخره پس از "دو قرن سکوت" توانستیم اندک‌اندک زبان بگشاییم و پس از نهصد سال هم توانستیم اندک اندک از حکومت بیگانه برَهیم.
من پیشگو نیستم و آنچه می‌گویم از سر‌ نگرانی است.
شاید این خودکشی، آخرین خودکشی باشد.

BY Peace


Share with your friend now:
tgoop.com/onpeaceandiran/213

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram offers a powerful toolset that allows businesses to create and manage channels, groups, and bots to broadcast messages, engage in conversations, and offer reliable customer support via bots. "Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you: While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good.
from us


Telegram Peace
FROM American