ONPEACEANDIRAN Telegram 214
سیاست جهانی، تراز فهم سیاست و آینده ایرانیان
۱
✍️ اسمعیل خلیلی
ما از آنچه در جهان می‌گذرد منفک نیستیم و عمل ما هم بر آنچه در جهان رخ می‌دهد بی‌تأثیر نیست. آنچه در ایران ۱۳۵۷ رخ داد، تنها ناشی از صیرورت خود جامعۀ ایران نبود، ناشی از جریان‌های سیاسی و معرفتی جهانی نیز بود؛ همان‌طور که واقعۀ ۵۷ و پیامدهای آن نیز به‌نوبۀ خود بر جهان (ازجمله در گسترش بنیادگرایی) تأثیر گذاشت. بنابراین برای فهم آنچه برای آینده محتمل است، نمی‌توان تنها به شناخت تحوّلات درون جامعه بسنده کرد. به دیگر سخن، شناخت مسیر تحوّلات جامعه، مستلزم فهم جامعه در ظرف فهم تحولات جهانی است.
انقلابیون ۱۳۵۷ غالباً به این توجه نداشتند که عمل آنها تحت تاثیر کدام روندهای جهانی است و فعل آنها عملاً در کجا بازی دیگران است و در کجا بازی خودشان. همچنان‌که متوجه نبودند حاصل کارشان چه تاثیری بر سرنوشت منطقه و جهان خواهد داشت.
سال ۵۷ بنیادگرایی شیعی در ایران در قوس صعودی بود و می‌شد حدس زد که سرنوشت انقلاب در آن شرایط چه خواهد شد. هم‌زمان جنگ سرد در مسیر کاهش توان بلوک پیمان ورشو پیش می‌رفت و می‌شد حدس زد قدرت‌یابی بنیادگرایی شیعی کدام منافع را تامین خواهد کرد و هزینه آن برای مردم ایران چه خواهد بود. اما انقلابیون ایران از خود نپرسیدند که فعل آنها در زمینۀ کدام روند جهانی رخ می‌دهد.
از نظر این قلم، چشم‌بند ایدئولوژی آنها را چنان نابینا کرده بود که اصولاً نمی‌توانستند این امور را ببینند و بدانها بیاندیشند. لذا از توجه به جدی‌ترین عواملی که سرنوشت آینده انقلاب را رقم می‌زد، باز ماندند.
اما چرا در آستانۀ انتخابات اخیر نیز اغلب تحلیل‌های سیاسی یک کلمه هم نگفتند که در کدام شرایط جهانی هستیم؟ در ایران امروز و در میان سخنانی که همه جا دربارۀ ایران و تحولات آن در جریان است، کمتر کسی می‌گوید جریان‌های اجتماعی و بالاخص جریان‌های سیاسی فعلی تحت تاثیر کدام جریان‌های سیاسی و معرفتی جهان هستند و نتیجه فعل آنها به تداوم یا تقویت کدام روندها در بازی قدرت جهانی منجر می‌شود.
عجیب است که اکنون نیز مانند ۵۷ کمتر کسی متوجه است که ایرانیان در زمین کدام بازیگران جهانی بازی می‌کنند. چه از طرف‌داران تحریم انتخابات و چه از مخالفان آن ندرتاً می‌شنویم که تصویری از حال و آینده میدان سیاست جهانی ارائه دهند و بگویند که فعل خودشان یا طرف دیگر، ناشی از کدام جریان جهانی است یا منجر به منافع کدام جریان خواهد شد.
مثلاً نامحتمل نیست که روسیه، انگلیس و اروپا، اسراییل و حتّا چین و بخشی از جهان عرب از نوعی توافق برای کشاندن ایران به جنگ و تجزیه علاوه بر ویرانی بی‌پایان برخوردار شوند‌. همچنان‌که با راست افراطی ایالات متحده در این استراتژی کلان و تاریخی‌شان همداستان‌اند.
اگر چنین باشد، می‌توان تشخیص داد که کدام جریان‌ها آگاهانه و کدام جریان ناآگاهانه در طول دهه‌های اخیر و در زمان کنونی، بازی بازیگران جهانی را پیش می‌برند. همان‌ها که تا کنون سیاست «زمین سوخته» را در شرایط ظاهراً غیر جنگی برای ایران پیش برده‌اند، تبعاً در شرایط جنگی بهتر و احتمالا این‌بار «تا آخر خط» این سیاست را پیش خواهند برد.
بسیار نگران‌کننده است که نیروهای سیاسی ایران، اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون فاقد توجه یا شاید برخی فاقد درک سیاست بین‌الملل، روندهای تعارض و توافق منافع در جهان و بخصوص تغییرات مهم در ماهیت دولت باشند. مایه تعجب است که وقتی درباره یک فعل مشخص  (رأی‌دادن) صحبت می‌شود، کمتر کسی توجه می‌کند که آن فعل در کدام زمینۀ تاریخی، سیاسی و اقتصادی جهان رخ می‌دهد. قطعاً برخی که از آن منتفع می‌شوند، عامدانه پنهان می‌کنند که دیسکورس آنها اصلاً خارج از منافع و مضار قدرت و ثروت جهانی وجود ندارد. اما برخی نیز همچنان دچار کوربینی ایدئولوژیک و ناتوان از دیدن هستند.
برخی گویندگان به‌نحوی سخن می‌رانند که انگار درگیر شدن ایران در یک جنگ هیچ ربطی به منافع واقعی مردم ایران ندارد و یا انبوه ویرانی و کشتار ناشی از چنین جنگی را فلان بازیگر قدرت خواهد پرداخت و نه مردم ایران!
گویی هزینه جنگهای روس و ایران و جنگ هرات و از دست رفتن سرزمین و جمعیتی بیش از 45 درصد ایران کنونی، سرنوشت رنج‌بار کنونی جوامع ایران و افغانستان و عراق، رشد انواع بنیادگرایی، هزینه وحشت‌بار انسانی و تاریخی جنگ عراق علیه ایران، سه بار اشغال و جنگهای داخلی افغانستان و تعویق غیرقابل جبران توسعه را کسی بجز ما، مردم ایران، مردم عراق، مردم افغانستان و دیگر مردم منطقه پرداخته است!
وقتی هدف پیروزی باشد و نه جان انسان‌ها، نتیجه این است که میلیون‌ها جان پاک مستقیماً و صدچندان نیز غیر مستقیم از دست می‌روند و پیروزی نیز نه نصیب مردم که نصیب قدرت غالب می‌شود.



tgoop.com/onpeaceandiran/214
Create:
Last Update:

سیاست جهانی، تراز فهم سیاست و آینده ایرانیان
۱
✍️ اسمعیل خلیلی
ما از آنچه در جهان می‌گذرد منفک نیستیم و عمل ما هم بر آنچه در جهان رخ می‌دهد بی‌تأثیر نیست. آنچه در ایران ۱۳۵۷ رخ داد، تنها ناشی از صیرورت خود جامعۀ ایران نبود، ناشی از جریان‌های سیاسی و معرفتی جهانی نیز بود؛ همان‌طور که واقعۀ ۵۷ و پیامدهای آن نیز به‌نوبۀ خود بر جهان (ازجمله در گسترش بنیادگرایی) تأثیر گذاشت. بنابراین برای فهم آنچه برای آینده محتمل است، نمی‌توان تنها به شناخت تحوّلات درون جامعه بسنده کرد. به دیگر سخن، شناخت مسیر تحوّلات جامعه، مستلزم فهم جامعه در ظرف فهم تحولات جهانی است.
انقلابیون ۱۳۵۷ غالباً به این توجه نداشتند که عمل آنها تحت تاثیر کدام روندهای جهانی است و فعل آنها عملاً در کجا بازی دیگران است و در کجا بازی خودشان. همچنان‌که متوجه نبودند حاصل کارشان چه تاثیری بر سرنوشت منطقه و جهان خواهد داشت.
سال ۵۷ بنیادگرایی شیعی در ایران در قوس صعودی بود و می‌شد حدس زد که سرنوشت انقلاب در آن شرایط چه خواهد شد. هم‌زمان جنگ سرد در مسیر کاهش توان بلوک پیمان ورشو پیش می‌رفت و می‌شد حدس زد قدرت‌یابی بنیادگرایی شیعی کدام منافع را تامین خواهد کرد و هزینه آن برای مردم ایران چه خواهد بود. اما انقلابیون ایران از خود نپرسیدند که فعل آنها در زمینۀ کدام روند جهانی رخ می‌دهد.
از نظر این قلم، چشم‌بند ایدئولوژی آنها را چنان نابینا کرده بود که اصولاً نمی‌توانستند این امور را ببینند و بدانها بیاندیشند. لذا از توجه به جدی‌ترین عواملی که سرنوشت آینده انقلاب را رقم می‌زد، باز ماندند.
اما چرا در آستانۀ انتخابات اخیر نیز اغلب تحلیل‌های سیاسی یک کلمه هم نگفتند که در کدام شرایط جهانی هستیم؟ در ایران امروز و در میان سخنانی که همه جا دربارۀ ایران و تحولات آن در جریان است، کمتر کسی می‌گوید جریان‌های اجتماعی و بالاخص جریان‌های سیاسی فعلی تحت تاثیر کدام جریان‌های سیاسی و معرفتی جهان هستند و نتیجه فعل آنها به تداوم یا تقویت کدام روندها در بازی قدرت جهانی منجر می‌شود.
عجیب است که اکنون نیز مانند ۵۷ کمتر کسی متوجه است که ایرانیان در زمین کدام بازیگران جهانی بازی می‌کنند. چه از طرف‌داران تحریم انتخابات و چه از مخالفان آن ندرتاً می‌شنویم که تصویری از حال و آینده میدان سیاست جهانی ارائه دهند و بگویند که فعل خودشان یا طرف دیگر، ناشی از کدام جریان جهانی است یا منجر به منافع کدام جریان خواهد شد.
مثلاً نامحتمل نیست که روسیه، انگلیس و اروپا، اسراییل و حتّا چین و بخشی از جهان عرب از نوعی توافق برای کشاندن ایران به جنگ و تجزیه علاوه بر ویرانی بی‌پایان برخوردار شوند‌. همچنان‌که با راست افراطی ایالات متحده در این استراتژی کلان و تاریخی‌شان همداستان‌اند.
اگر چنین باشد، می‌توان تشخیص داد که کدام جریان‌ها آگاهانه و کدام جریان ناآگاهانه در طول دهه‌های اخیر و در زمان کنونی، بازی بازیگران جهانی را پیش می‌برند. همان‌ها که تا کنون سیاست «زمین سوخته» را در شرایط ظاهراً غیر جنگی برای ایران پیش برده‌اند، تبعاً در شرایط جنگی بهتر و احتمالا این‌بار «تا آخر خط» این سیاست را پیش خواهند برد.
بسیار نگران‌کننده است که نیروهای سیاسی ایران، اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون فاقد توجه یا شاید برخی فاقد درک سیاست بین‌الملل، روندهای تعارض و توافق منافع در جهان و بخصوص تغییرات مهم در ماهیت دولت باشند. مایه تعجب است که وقتی درباره یک فعل مشخص  (رأی‌دادن) صحبت می‌شود، کمتر کسی توجه می‌کند که آن فعل در کدام زمینۀ تاریخی، سیاسی و اقتصادی جهان رخ می‌دهد. قطعاً برخی که از آن منتفع می‌شوند، عامدانه پنهان می‌کنند که دیسکورس آنها اصلاً خارج از منافع و مضار قدرت و ثروت جهانی وجود ندارد. اما برخی نیز همچنان دچار کوربینی ایدئولوژیک و ناتوان از دیدن هستند.
برخی گویندگان به‌نحوی سخن می‌رانند که انگار درگیر شدن ایران در یک جنگ هیچ ربطی به منافع واقعی مردم ایران ندارد و یا انبوه ویرانی و کشتار ناشی از چنین جنگی را فلان بازیگر قدرت خواهد پرداخت و نه مردم ایران!
گویی هزینه جنگهای روس و ایران و جنگ هرات و از دست رفتن سرزمین و جمعیتی بیش از 45 درصد ایران کنونی، سرنوشت رنج‌بار کنونی جوامع ایران و افغانستان و عراق، رشد انواع بنیادگرایی، هزینه وحشت‌بار انسانی و تاریخی جنگ عراق علیه ایران، سه بار اشغال و جنگهای داخلی افغانستان و تعویق غیرقابل جبران توسعه را کسی بجز ما، مردم ایران، مردم عراق، مردم افغانستان و دیگر مردم منطقه پرداخته است!
وقتی هدف پیروزی باشد و نه جان انسان‌ها، نتیجه این است که میلیون‌ها جان پاک مستقیماً و صدچندان نیز غیر مستقیم از دست می‌روند و پیروزی نیز نه نصیب مردم که نصیب قدرت غالب می‌شود.

BY Peace


Share with your friend now:
tgoop.com/onpeaceandiran/214

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

6How to manage your Telegram channel? best-secure-messaging-apps-shutterstock-1892950018.jpg Healing through screaming therapy Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. The public channel had more than 109,000 subscribers, Judge Hui said. Ng had the power to remove or amend the messages in the channel, but he “allowed them to exist.”
from us


Telegram Peace
FROM American