tgoop.com/onpeaceandiran/215
Last Update:
سیاست جهانی، تراز فهم سیاست و آینده ایرانیان
۲
✍️ اسمعیل خلیلی
فرض کنید مانند نوتوتالیترهای کنونی آسیا، در ایالات متحده و اروپا نیز «نهاد دولت» در حال تحویل به جریانهایی باشد که هم نهادمندی را از آن سلب کنند و هم دیگر حتا از همان ایدئولوژی «نظم جهانی» هم تبعیت نکنند. «دولت» به یک کنسرسیوم منافع تقلیل مییابد که اتفاقاً «جنگ» از کارکردهای حیاتبخش آن است؛ همچنانکه برای رایش سوم چنین بود. این سخن ناظر به این نیست که مثلاً برای یک یا چند دوره دولت در اختیار جریانهای موسوم به «راست افراطی» باشد؛ ناظر به این است که «دولت لویاتانی» تا کنونی به «دولت نوتوتالیتر»ی استحاله شود که بر پایه نانهادمندی، الیگارشی مالی، فتور جامعه مدنی، تکنولوژی فراکارآمد و جنگطلبی استوار شده باشد. چیزی شبیه رُمان «سال ۱۹۸۴» جورج اورول.
در چنین شرایطی آنچه ما در پیش میگیریم، گذشته از اینکه تا چه حد بقای جان و توان انسانها را به خطر میاندازد، ای بسا امکانی برای تقویت ایدئولوژی جنگ، خلاصشدن رژیمهای سیاسی و اقتصادی از بنبستها و بُحرانهایی که بحران مشروعیّت کوچکترین آنهاست، فرورفتن در باتلاق سیریناپذیر، ضداجتماعی شدن همگان، جنگ بیپایان و بالمآل ویرانی ایران و دیگر جوامع خاورمیانه باشد.
سرانجام، سوای شناخت و تحلیل ممکن از ایدئولوژیهایی که در عرصۀ جهانی پیامبران جنگ و کُشتاراَند، بهعنوان انتظار اخلاقی چه میتوان گفت؟ در اکنون و اینجا چه انتظار میرود؟ پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» اگر ایرانیان بخواهند نقشی در جهان ایفا کنند، دیگر باید از راهی باشد که از احتمال اوجگرفتن «جغد جنگ و مرغوای او» بکاهد، نه آنکه به آتش بیار معرکه بدل شوند و «ضد زن، آزادی و اصل زندگی» نمود و نماد بیابد.
BY Peace
Share with your friend now:
tgoop.com/onpeaceandiran/215