tgoop.com/onpeaceandiran/235
Last Update:
*مسأله، استقلال نهاد علم است*
✍️ اسمعیل خلیلی – بخش چهارم (پایانی)
🖋حقوق اخلاقی در اجتماع علمی و حقوق تکلیفی در نظام قضایی
تعیین کم و کیف ایفای نقش علمی، صلاحیّت یا عدم صلاحیّت علمی، تشخیص ایفا یا عدم ایفای وظایف علمی و هر امر مربوط به نقش علمی همۀ اعضای نهاد علم، اعم از دانشجو، معلم، پژوهشگر و در بسی موارد حتّا کارکنان بخش اداری این نهاد، فقط با خود نهاد علم و مقرّرات آن است. این مقرّرات، حتّا وجوه مناسکی آنها، بخشی از سازوکار اجرا و تحقق «روش علم» هستند و روش علم، جزء لایتجزای علم. اگر «روش علم» از علم حذف شود، رخداد علم ناممکن میشود؛ وجه ممیّز علم و دیگر اقسام معرفت، همین «روش» است. بنابراین نهتنها تصمیم دربارۀ هر امر مرتبط با پژوهش، آموزش، کنشگری و عضویت این نهاد حق و وظیفۀ خود این نهاد و تابع مقرّرات درونی آن است، که بهعلاوه ابراز نظر و تعیین مرزهای اخلاقی عمل در این نهاد (اخلاق علمی) را نیز خود این نهاد بر عهده دارد. در عین حال اگر عضوی از اعضای این نهاد مرتکب جرم شود، نظام قضایی او را مانند هر شهروند دیگر مورد پیگرد قرار میدهد، بیآنکه از نهاد علم اجازه بگیرد، ولی نیز بیآنکه به نهاد علم بگوید او از تحصیل یا پژوهش یا تدریس محروم شود یا نشود. حق تصمیم دربارۀ عضویت در این نهاد از این نهاد سلب و بر عهده نهاد دیگر، از جمله نهاد سیاست و قوا و سازمانهای دیگر گذاشته نمیشود. مثلا اگر کسی در دانشگاه یا بیرون از آن مرتکب سرقت شود، وظیفۀ دستگاه قضایی است که او را مورد پیگرد قرار دهد، اما دربارۀ همان فرد نیز حق تصمیم دربارۀ ادامۀ عضویّت او در کسوت دانشجویی یا معلّمی از دانشگاه سلب نمیشود؛ اگر محققی عمداً یا با عدول از روش و اخلاق علم، یک فرمول اشتباه یا آزموده نشدۀ تولید یک ماده را به یک شرکت تولیدی فروخت و موجب خسارت شد، قطعا دادگاه باید او را جلب کرده و مطابق قانون کیفر دهد. در چنین موردی، سوای اینکه دادگاه مجازاتی برای وی تعیین کند یا نکند، دانشگاه وی را از حقوق دانشگاهی (پژوهش، تدریس، عضویت و ...) به دلیل نقض شدید اخلاق علمی محروم میکند؛ اما همین تصمیم نیز علی القاعده نه بر عهده دادگاه، که بر عهدۀ خود دانشگاه است. لذا نظام حقوقی هم حق دارد هم مکلّف است که به جرایم هر عضو نهاد علم نیز رسیدگی کند اما این حق و تکلیف نباید موجب سلب یا نقض حق تصمیم نهاد علم دربارۀ تداوم و نوع حضور وی در نهاد علم باشد.
🖋افول خرد، اندیشه، معرفت و آینده نزدیک و دور تمدنی
شتاب توسعۀ علم و تکنیک به حدّی است که اگر نتوانیم با عجله به موقعیّت امیدبخش تولید علم برسیم، در چشمانداز موجود باید آیندۀ خود را در خطر بدانیم و این خطر بسیار بیش از آن است که مثلا قدرت اول منطقه نشویم. موقعیّت امیدبخش موقعیّتی است که در آن معرفت علمیِ ضروری برای فهم و حلّ مسائل و پشتیبانی مُکفی از تولید (نوآوری) ضروری تکنیکی تأمین شود. دامنۀ این نوع تکنیک آنچنان وسیع است که اصلا نمیتوان آن را به حوزههای متعارف مزیّت نسبی تقلیل داد. بهعنوان مثال، گرچه زبان در تمامیّت خود تکنیک نیست، اما هم تولید و بازتولید زبان مستلزم تکنیکهای پیچیدۀ ذهنی، سازمانی، آموزشی، پرورشی و غیره است هم خود زبان از وجوه تکنیکی متعدد، از جمله و بخصوص در سیستمهای ارتباطی گسترشیابندۀ کنونی برخوردار است. در شرایطی که مدّتهاست ارتباط زبان فارسی با بخشهایی وسیع از زبانهای ایرانی منقطع شده و نمیتواند متناسب با نیازهای فزاینده توسعه یابد، فقدان تولید تکنیکهای ضروری به افول تدریجی این زبان منجر شده و با گذشت زمان بر شدت و میزان افول آن افزوده خواهد شد. اما پشتیبانی کافی از تولید و کاربرد چنین تکنیکهایی مستلزم تولید گسترده در علوم انسانی محض است؛ تولیدی که در فقدان استقلال نهاد علم، آرزویی بیش نیست. پس مسألۀ استقلال نهاد علم، بسیار فراتر از آن چیزی است که بتواند یک دغدغۀ شبه روشنفکری یا دعوای ایدئولوژیک تلقّی شود. «مسأله» در گسترۀ وسیع دانشی رُخ داده و میدهد که شامل همۀ ارکان تمدّنی است. سلب استقلال نهاد علم، موجب سلب آتونومی علم است، که علم را سترون و همۀ فرهنگ و تمدن را از آن بیبهره میکند.
سرانجام، یا ما استقلال نهاد علم را به ثمن بخس سودا کرده و با تاریخ هم وداع میکنیم، یا با حفظ و تعمیق آن، به خلق و تولید علم راه برده و در تاریخ میمانیم.
متن کامل (نسخه پیدیاف) قبل از این چهار بخش، در بالا قابل دریافت است.
BY Peace
Share with your friend now:
tgoop.com/onpeaceandiran/235