tgoop.com/orientalsociology/5601
Last Update:
🌓 از مردمداری واقعی تا مردمکاری محض 2️⃣
✍️ حسین شیران
باری، در اینکه نظام سیاسی حاکم بر ما هم همپای جهان به ارزشهای والای مردمسالاری اذعان داشته و دارد و از بدو تأسیس از آن استقبال کرده و عنوان جمهوری بر خود نهاده و مجلس دارد و شورا دارد و همواره انتخابات برگزار میکند و بیوقفه مردم مردم میکند و با افتخار از مقام مردمی و خدمت به مردم میگوید هیچ تردیدی نیست اما واقع امر اینست که با وجود همهی این حرفها در تحقق آن جامانده و وامانده و اکنون نه فقط بسی بیش از پیش از این ادعا دور افتاده بلکه تحققا خود به مانع بزرگی برای آن بدل گشته است. این را هم شاخص دموکراسی (امتیاز 1/96 از 10) میگوید هم حس و حال و روز مردم تأیید میکند و هم خود نظام بهتر از هر کسی میداند.
با این وجود این نظام سفت و سخت بر سر ادعای خویش ایستاده و همچنان اصرار دارد هیچ مو لای درز کارش نمیرود و همواره از مردمسالارترین نظامهای سیاسی روی زمین بوده و است و اصلا و اساسا خود اسوهی مردمسالاری در جهان است و خیلیها از روی دستاش دارند مردمسالاری میکنند و از این جهت هیچ خوش ندارد بعنوان نافی و ناقض این ارزش در جهان شهره گردد و هر کس یا هر نهاد یا سازمانی که بخواهد خلاف این جلوه دهد را مغرض و معارض میشمارد. یک چنین جبهه و جهتگیری روشنی در یک چنین وضعیت متناقضی که ادعا هست و از حاصل ادعا خبری نیست خواهناخواه راه نظام را بسوی "مردمکاری بجای مردمداری" کج کرده است.
مردمکاری چیست؟ مردمکاری یعنی استفادهی ابزاری از مردم برای وانمود کردن به مردمسالاری و مردمداری- چیزی شبیه سنگکاری؛ چطور مردم با استفاده از انواع سنگ به انحاء و اشکال گوناگون نما و نمود عمارت خود را تزئین میکنند تا هم خود و هم بنای خود را بسی بهتر از آنچه که هست جلوه دهند نظام سیاسی ما هم به همین منوال از آغاز تا به امروز از انواع مردم به انحاء مختلف در تزئین نمای بیرونی امارت خود استفاده کرده و باز میکند تا مشخصا "نمایی مردمی" از خود به جهانیان عرضه کند و بدینوسیله نه فقط عشق و علاقه و ارادت خود به مردم را بازنماید بلکه متقابلا عشق و علاقه و ارادت مردم به خود را هم از آن نتیجه بگیرد.
در اینکه مردمکاری هم بوجهی از وجوه نشان اعتناء به مردم و اعتبار مردم در ذهن نظام است تردیدی نیست اما آنچه این اعتناء و اعتبار را تا بحد یک تظاهر میکاهد "سلب اقتدار" از همین مردم است که اگر نبود کار تمام بود. سلب اقتدار نشان "عدم اعتماد" و در واقع "خوف نظام از مردم" است و همین خوف است که امکان تحقق مردمسالاری در این سرزمین را به امتناع بدل میسازد و بجایش مردمکاری- تیمم بدل از مردمسالاری را مینشاند؛ اگر که خوفی در کار نبود رفراندوم، انتخابات آزاد، رسانهی آزاد، گفتگوی آزاد، تجمعات آزاد، تحزبات آزاد، تظاهرات آزاد و ... برگزار میشد، اینها هم که برگزار میشد در واقع مردمسالاری برقرار میشد.
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
BY 🌓 جامعهشناسیشرقی
Share with your friend now:
tgoop.com/orientalsociology/5601