Telegram Web
عصیانگر
🟡 مارکوس اورلیوس، امپراتورِ فیلسوف 🔹مارکوس اورلیوس آنتونیوس، امپراتور روم از سال 161 تا 180 میلادی، نه تنها یک رهبر قدرتمند و کارآمد بود، بلکه یک فیلسوف رواقی برجسته نیز به شمار می‌رفت. او در دورانی پر از جنگ، بیماری و آشوب حکومت کرد، اما در عین حال، توانست…
🟡 مکتب شک‌گرایی


🔹در ساده‌ترین تعریف، شک‌گرایی یک رویکرد فلسفی یا طرز فکریه که اساساً امکان دستیابی به دانش قطعی و یقینی رو زیر سوال می‌بره. شک‌گراها معتقدن که ذهن انسان محدودیت‌هایی داره و حواس ما می‌تونن فریبنده باشن، بنابراین نمی‌تونیم با اطمینان کامل ادعا کنیم که چیزی رو به طور مطلق می‌دونیم.

🔹اما این به معنی انکار همه چیز یا بدبینی مطلق نیست. شک‌گرایی بیشتر یک روش برای اندیشیدنه تا یک مجموعه باورهای ثابت. هدف اصلیش، پرهیز از جزم‌اندیشی (Dogmatism) و قضاوت عجولانه درباره مسائلیه که شواهد کافی براشون وجود نداره.


🔹ردپای شک‌گرایی رو می‌تونیم تا یونان باستان دنبال کنیم. معروف‌ترین چهره این مکتب، پیرهون الیسی (Pyrrho of Elis) هست که حدوداً در قرن چهارم پیش از میلاد زندگی می‌کرد. پیرهون معتقد بود که در برابر هر ادعایی، می‌شه ادعای مخالفی با همون قدرت اقامه کرد. در نتیجه، عاقلانه‌ترین کار، تعلیق قضاوت (Epoché) هست. یعنی نه چیزی رو بپذیریم و نه رد کنیم، بلکه قضاوت خودمون رو معلق نگه داریم. هدف پیرهون از این کار، رسیدن به آرامش ذهنی (Ataraxia) بود؛ چون وقتی قضاوتی نمی‌کنیم، از اضطراب ناشی از تلاش برای یافتن حقیقت مطلق و ترس از اشتباه رها می‌شیم.

🔹بعدها، سکستوس امپریکوس (Sextus Empiricus)، فیلسوف و پزشک یونانی در قرن دوم میلادی، آثار پیرهون و پیروانش (پیرهونی‌ها) رو جمع‌آوری و تدوین کرد و باعث شد اندیشه‌های شک‌گرایانه برای نسل‌های بعد باقی بمونه.

🔹جریان دیگه‌ای از شک‌گرایی هم در آکادمی افلاطون شکل گرفت (شک‌گرایی آکادمیک) که اون‌ها هم بر ناتوانی انسان در رسیدن به یقین تاکید داشتن، اما شاید کمی کمتر از پیرهونی‌ها رادیکال بودن.


🔻اصول کلیدی شک‌گرایی

1. پرسشگری مداوم: شک‌گراها دائماً سوال می‌پرسن: "از کجا می‌دونی؟"، "شواهدت چیه؟"، "آیا امکان نداره اشتباه کنی؟". این پرسشگری موتور محرک تفکر انتقادیه.

2. تاکید بر شواهد: ادعاها باید بر اساس شواهد و استدلال‌های معتبر باشن. شک‌گراها به راحتی حرف کسی رو قبول نمی‌کنن، مگر اینکه دلیل قانع‌کننده‌ای وجود داشته باشه.

3. تعلیق قضاوت (Epoché): همونطور که گفتیم، وقتی شواهد کافی نیست یا دلایل موافق و مخالف به یک اندازه قوی هستن، شک‌گرا قضاوتش رو به تعویق میندازه. این به معنی بی‌تفاوتی نیست، بلکه به معنی پرهیز از نتیجه‌گیری زودهنگام و نادرسته.

4. تشخیص محدودیت‌های شناخت: شک‌گراها به محدودیت‌های حواس و توانایی‌های ذهنی انسان آگاهن و می‌دونن که درک ما از واقعیت لزوماً کامل یا بی‌نقص نیست.



🔹شاید فکر کنید شک‌گرایی یه بحث فلسفی قدیمیه و به درد دنیای امروز نمی‌خوره. اما دقیقاً برعکسه! در عصر اطلاعات، بمباران اخبار جعلی (Fake News)، تئوری‌های توطئه و ادعاهای بی‌اساس، داشتن یک ذهن شک‌گرا و پرسشگر از همیشه مهم‌تره.


🔻شک‌گرایی به ما کمک می‌کنه:

● تفکر نقادانه (Critical Thinking) رو در خودمون تقویت کنیم.

● ادعاهای مختلف (از تبلیغات گرفته تا اخبار سیاسی و شبه‌علم) رو با دقت بیشتری ارزیابی کنیم.

● فریب مغالطه‌ها و سوگیری‌های شناختی (Cognitive Biases) رو نخوریم.

● از جزم‌اندیشی و تعصب روی باورهای خودمون پرهیز کنیم و ذهنمون رو برای دیدگاه‌های جدید باز نگه داریم.

● در علم، شک‌گرایی نقش حیاتی داره. دانشمندان دائماً یافته‌های خودشون و دیگران رو زیر سوال می‌برن و این شک سالم، موتور پیشرفت علمیه.


🔹شک‌گرایی با بدبینی (Cynicism) یا انکارگرایی (Denialism) فرق داره. بدبین کسیه که انگیزه‌های منفی به همه نسبت می‌ده. انکارگرا کسیه که شواهد محکم رو عمداً نادیده می‌گیره. اما شک‌گرا کسیه که می‌گه: "به من شواهد رو نشون بده تا بتونم قضاوت کنم."

🔻در نهایت:

🔹شک‌گرایی یک ابزار قدرتمند برای اندیشیدن شفاف‌تر و تصمیم‌گیری آگاهانه‌تره. دعوتیه به فروتنی فکری و پذیرش این واقعیت که شاید همه چیز رو ندونیم. به جای اینکه دنبال جواب‌های قطعی و ساده برای سوال‌های پیچیده باشیم، شک‌گرایی ما رو تشویق می‌کنه که با عدم قطعیت زندگی کنیم، به پرسیدن ادامه بدیم و همیشه آماده باشیم تا در صورت ارائه شواهد جدید، نظرمون رو تغییر بدیم.


🟨
#فلسفه
#تاریخ_فلسفه
#شک_گرایی

#عصیانگر | OSIANGAR
🔵 چرا اینقدر اشتباه می کنیم؟

   
🔹اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و بلکه تکرار اشتباهات مخرب است. به عنوان یک جامعه توانمند، به نظر می ­رسد تعدادی از اشتباهات را طی قرن گذشته مرتب تکرار کرده­ ایم:


1.نیاموخته ­ایم که پیشرفت ژاپن، اروپا و آسیا تابع مدیریت بنگاه ها و سیستم­ هاست و نه ریاست افراد؛


2. نیاموخته ­ایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ و وجود جامعه مدنی شکل می­ گیرد و در ذهن جزیره­ ای یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که، یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت های یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و از خودخواهی­ های فکری بپرهیزیم؛


3. نیاموخته ­ایم که با Fact، قضاوت کنیم و نه با تخیل و شنیده ­ها و شایعات؛


4. نیاموخته ­ایم که حکمرانی، امری تخصصی است و لازمه آن دانش است؛


5. نیاموخته­ ایم که قدرت، مسئولیت می ­آورد و اصل بر «مصلحت عامه» و تأمین رضایت­ مندی عامه شهروندان است؛


6. نیاموخته ­ایم وقتی از درب منزل خود پا بیرون می­ گذاریم، در عرصه عمومی وارد شده­ ایم و در عرصه عمومی نمی ­توانیم هر کاری انجام دهیم (مثل دوبله پارک کردن) و هر سخنی بگوییم و هر قضاوتی بنماییم؛


7. نیاموخته ­ایم که توسعه، قبل از آنکه به سرمایه، فن ­آوری و تولید نیازمند باشد، به همکاری، هماهنگی، اعتماد و حمایت از یکدیگر محتاج است؛


8. نیاموخته ­ایم برای آنکه دیگر ملت ها به هویت، استقلال و حاکمیت ما احترام بگذارند باید داخل خود را سامان دهیم،


9. نیاموخته ­ایم که در کنار دستور کار شخصی، به مسئولیت اجتماعی و به مفهومِ مقدس عمومی اهمیت دهیم


10. نیاموخته ­ایم که نقد از فکر و رفتار را، از نقد به شخص تفکیک کنیم، حرف منطقی را بپذیریم، یکدیگر را تخریب و تحریف و زخمی نکنیم و تلقی اینکه هر کدام، مرکز ثقل جهان هستیم را کنار بگذاریم، از هم حمایت کنیم و به قول هایی که می ­دهیم حتی­ المقدور عمل کنیم...


🟦
#تفکر_نقادانه

#عصیانگر | OSIANGAR
🟢 چرا انسان‌ها به فال و پیشگویی علاقه دارند؟‌


🔹مراجعی به من رجوع کرد و مدام اصرار بر تخفیف داشت. بعد از شروع توضیحات از رابطه مشخص شد که هفته ای یکبار دوشنبه ها ساعت ۱۰ صبح به فالگیر زنگ می‌زند و دوبرابر من به او میدهد. فالگیر همه چیز را در باره زندگی او می‌دانست. حتی سکس او با همسرش و یا صحبت های او با کارفرمایش. و چیزهای بسیار دقیق دیگر که شک برانگیز بود‌. چیزی نگذشت که ايشان فهمیدند که آن فالگیر قادر در یک رابطه عاطفی با همسر ایشان بود. شک از آنجا شروع شد که فالگیر مدام اصرار بر جدایی ایشان داشتند... بقیه حدس بزنید!

🔻عوامل روان‌شناسی علاقه به فال و پیشگویی، همراه با پژوهش‌های مرتبط:

1⃣ اثر بارنوم (Barnum Effect):

افراد توصیفات کلی را به خود مرتبط می‌دانند. این پدیده اولین بار توسط برت رام فورر (Bertram Forer) در آزمایشی در سال 1948 نشان داده شد، جایی که دانشجویان توصیفات یکسانی دریافت کردند اما آن را بسیار شخصی و دقیق یافتند. بعدها Paul Meehl آن را گسترش داد.

2⃣ خطای شناختی، سوگیری تاییدی (Confirmation Bias):

افراد به‌دنبال اطلاعاتی هستند که باورهایشان را تأیید کند. پیتر واسون (Peter Wason) در تحقیقاتش نشان داد که انسان‌ها تمایل به جستجوی شواهد تأییدکننده دارند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرند.

3⃣ نیاز به کنترل و پیش‌بینی‌پذیری (Need for Control):

نظریه جولیان راتر (Julian Rotter) درباره "مکان کنترل" نشان می‌دهد که افراد با مکان کنترل خارجی (External Locus of Control) بیشتر به فال و پیشگویی گرایش دارند، چون به نیروهای بیرونی وابسته‌اند.

4⃣ کاهش اضطراب (Anxiety Reduction):

بر اساس نظریه فروید، افراد در مواجهه با ناامنی‌ها و اضطراب به مکانیزم‌های دفاعی مانند فال روی می‌آورند تا حس آرامش بیابند. در این باره توضیح خواهم داد.


5⃣ تفکر جادویی (Magical Thinking):

پژوهش‌های ژان پیاژه (Jean Piaget) نشان داده‌اند که کودکان به‌طور طبیعی تفکر جادویی دارند، و این گرایش ممکن است در برخی افراد در بزرگسالی نیز باقی بماند.

6⃣ معناجویی:

نظریه ویکتور فرانکل درباره "اراده برای معنا" نشان می‌دهد که افراد برای درک رخدادهای زندگی به پیشگویی‌ها تکیه می‌کنند تا حس هدف و معنا بیابند.

🔹بنا به این نظریه ها پیشگویی بیشتر از واقعیت، پاسخی به نیازهای روان‌شناختی انسان‌ها هستند.اما گفتم که در باره نظریه فروید و مکانیسم دفاعی بیشتر توضیح خواهم داد.

🔹نظریه فروید درباره کاهش اضطراب به‌طور خاص به مفهوم مکانیزم‌های دفاعی و نحوه مدیریت ناخودآگاه اضطراب اشاره دارد. فروید معتقد بود که ذهن انسان از مکانیزم‌هایی استفاده می‌کند تا با احساسات و افکار ناخوشایند ناشی از ترس، عدم قطعیت، یا تضادهای درونی کنار بیاید. علاقه به فال و پیشگویی می‌تواند به‌عنوان یکی از این مکانیزم‌های دفاعی عمل کند.

🔻اگر به جزئیات نظریه فروید نگاه کنیم پی میبریم که چرا انسانها برای رهایی از رنج اضطراب به فال پناه می اورند:


💡اضطراب ناشی از عدم قطعیت:

فروید معتقد بود که ناشناخته‌ها یا موقعیت‌های پیش‌بینی‌ناپذیر عامل اضطرابند. ذهن برای مقابله با ان، به‌دنبال ابزاری می‌گردد که این ابهام را کاهش دهد. پیشگویی این نقش را ایفا می‌کند و با ارائه پاسخ‌های ظاهراً مشخص، اضطراب را تسکین می‌دهد.

💡رابطه با مکانیزم‌های دفاعی:

جا‌به‌جایی: ذهن از طریق پیشگویی، نگرانی از آینده را به یک منبع خارجی منتقل می‌کند، مثلاً به کارت‌ها یا پیشگو.

انکار: برخی افراد ممکن است از طریق فال، واقعیت‌های ناخوشایند را نادیده بگیرند و به پیش‌بینی‌هایی دلگرم‌کننده تکیه کنند.

توجیه: فال می‌تواند به‌عنوان راهی برای منطقی جلوه‌دادن تصمیمات یا اتفاقات زندگی استفاده شود.


💡نقش ناخودآگاه:

فروید باور دارد که ناخودآگاه به‌طور مداوم به‌دنبال کاهش تنش و اضطراب است. فال و پیشگویی به ناخودآگاه حس امنیت کاذب می‌دهند و به فرد کمک می‌کند تا با ترس‌های عمیق‌تر خود کنار بیایند.


🔹فرض کنید فردی درباره آینده شغلی خود نگران است. این اضطراب ممکن است در ناخودآگاه او با احساس بی‌کفایتی یا ترس از شکست مرتبط باشد. با مراجعه به فالگیر یا پیش‌بینی آینده، این فرد پاسخ‌هایی می‌گیرد که به او حس امیدواری یا کنترل می‌دهد، حتی اگر این پاسخ‌ها مبنای واقعی نداشته باشند.

🔻نقد بر فروید:

🔹البته این دیدگاه فروید توسط روان‌شناسان معاصر مورد بحث قرار گرفته. برخی معتقدند که نقش فال و پیشگویی فراتر از مکانیزم‌های دفاعی است و می‌تواند با فرهنگ، باورهای جمعی، و نیاز به معنا نیز مرتبط باشد. بااین‌حال، تحلیل فروید یک پایه مهم برای درک علاقه به فال در سطح فردی است. چرا که در همان فرهنگها افراد دیگر متفاوت رفتار می کنند.


👤
#موریس_ستودگان

🟩
#روانشناسی

#عصیانگر | OSIANGAR
🔴 ایران، کشور تابوها



🔹من گمان نمی‌کنم هیچ کشوری در دنیا به اندازۀ ایران تابو داشته باشد. در کدام کشور ورود زنان به ورزشگاه‌ها یا دوچرخه‌سواری آنان در کوچه و خیابان ممنوع است؟ در کدام کشور پوشش زنان این همه داستان و بگیروببند دارد؟ در کدام کشور، «مذاکره»، گیرم با ابلیس مجسم، تابو است؟ در کدام کشور دموکراتیک، انتقاد از سیاست‌‌های کلان کشوری در رسانه‌های رسمی و مطبوعات، ممنوع است؟ در کدام کشور نشان دادن آلات موسیقی آن کشور در رسانۀ ملی آن کشور ممنوع و تابو است و نباید بشکند؟ آن هم آلات موسیقی سنتی و ملی آن کشور، نه ابزارآلات موسیقی غربی و مدرن.


🔹این روزها همۀ جامعه‌شناسان و اهل اندیشه و فرهنگ، از پانزده میلیون کامنت در زیر یک پستِ روکم‌کنی تتلو در اینستاگرام در بهت و حیرت فرورفته‌‌اند. من هم باور نمی‌کردم تا اینکه به چشم دیدم. خدا می‌داند چه غم سنگینی روی دلم نشست. تتلو همۀ ما را شکست داد. همۀ مؤسسات فرهنگی و دینی، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی و تبلیغی بودجه‌نابودکن، نمازجمعه‌ها، دفتر تبلیغات اسلامی، فرهنگستان‌ها، صداوسیما، وزارت ارشاد و...، هر چه بودجه از بیت المال گرفته‌اند باید به جیب مردم برگردانند؛ چون تتلو بدون هیچ زحمتی همۀ آنها را شکست داد.

🔹شبکه‌های اجتماعی هم باید سر به زیر اندازند و خجالت بکشند از این افتضاحی که به بار آمده است. می‌گویند آن پانزده میلیون کامنت را پانزده میلیون نفر ننوشته‌اند. قبول؛ بگو ده میلیون نفر کامنت گذاشته‌اند؛ بگو پنج میلیون نفر. کدام ستارۀ موسیقی و کدام هنرمند اصیل ایرانی یا کدام فعال محیط زیست می‌تواند چند صد کامنت از مردم و جوانان بگیرد؟ ده هزار و صدهزار و یک‌میلیون و چند میلیون پیشکش. مقصر کیست؟

🔹مقصر سیاست‌هایی است که موسیقی سنتی را در ایران تابو کرده است. مقصر صداوسیما است که قیافۀ تار و سه‌تار و سنتور را از چشم مردم می‌پوشاند. مقصر آنان‌اند که طعم موسیقی کلاسیک ایرانی و سمفونی‌های بتهوون و موتزارت و باخ را به این جوانان نچشاندند تا در این حجم و اندازه دنبال تتلوها نیفتند.

🔹روزی‌روزگاری در این کشور، پیرهن‌ رنگی یا آستین‌کوتاه یا تراشیدن ریش برای آقایان تابو بود. شاید الان کسی باور نکند، ولی ما روزگاری را به یاد داریم که شاهنامه در شمار تابوهای نابخشودنی بود. مربی فرهنگی ما در دبیرستان از من و چند دانش‌آموز دیگر خواسته بود که هر کدام چند بیت از شاهکارهای ادب فارسی را حفظ کنیم و در یک برنامۀ فرهنگی در مدرسه بخوانیم. من ابیات نخست شاهنامه را حفظ کردم. به نام خداوند جان و خرد... وقتی مربی فرهنگی ما فهمید که من می‌خواهم شاهنامه بخوانم، اسمم را از فهرست برنامه خط زد و در اولین دیدار نیز من را نصیحت کرد و اندرز داد که کتاب‌های طاغوتی نخوانم.

🔹ایران کشور تابوها است؛ اما همۀ تابوهای بی‌بنیان دیر یا زود می‌شکنند. پس این همه هزینه برای حفظ تابوهای ساختگی، چرا؟ تابو آن است که مردم تابو بدانند؛ وگرنه عمری دراز نخواهد داشت. من مرده، شما زنده.



👤#رضا_بابایی

🟥
#سیاست

#عصیانگر | OSIANGAR
🟢 بوسه ای که زندگی من را عوض کرد!


🔹اولین بار که پایم به مدرسه باز شد، کمتر از شش سال سن داشتم و جثه ام کوچک بود. آن وقتها مهد کودک و پیش دبستانی در روستا نبود و دانش آموزان غیررسمی به نام "مستمع آزاد" در کلاس اول می نشستند. جایم آخر کلاس و هم نیمکتی ام سکینه؛ جثه ای درشت و حرکاتی کند داشت. مبتلا به فلج مغزی بود. هیچ کدام از ما توسط معلم و سایر دانش آموزان به حساب نمی آمدیم. کار من این بود که دست سکینه را بگیرم تا بتواند حروف را به سختی بر کاغذ بنویسد. پائیز به آخر نرسیده؛ سکینه خزان شد. کالبد بی جانش را پیچیده در پتو بر تخته گذاشتند. سکینه که رفت من هم دل و دماغی برایم نماند؛ مدرسه را رها کردم. سال بعد که به سن مدرسه رسیدم، هنوز جثه ام ریز بود. با این تصور که هنوز مستمع آزادم، من را بر روی نیمکت آخر کلاس نشاندند.

🔹معلم ما خانم معلمی بود تازه کار که از دانشسرای عشایری آمده بود. نامش ثریا در لباس های رنگین عشایری همچون طاووس بود و صورت شادابش در میانه شبستان چارقد و لچک و طرّه زلفهای سیاهش چون خوشه پروین می درخشید. دبستانهای ما هنوز زیر سایه تعلیمات عشایری بودند و خود، از عشایر و دست پرورده آن عشایر زاده دانشمند (قاسم صادقی)که دلبسته طبیعت بود و عاشق زندگی، به شاگردانش گفته بود که با لباس خودشان بر سر کلاس بروند. لباسی پر نقش و نگار با الهام از طبیعت همان منطقه.

🔹پائیز و زمستان گذشت و بهار از راه رسید. من دانش آموز رسمی بودم نشسته بر آخرین نیمکت، خاموش و منتظر که نام"مستمع آزاد" را یدک می کشیدم. تعطیلات نوروز که تمام شد معلم شروع به پرسیدن کرد. اما همه درسها در چهارده روز تعطیلی از کله ها پریده بود. کسی جواب نداد. دوباره پرسید. با ترس دست بلند کردم و گفتم:
- خانم اجازه!
-مگر بلدی؟
-خانم اجازه بله
-بفرما

🔹برای نخستین مواجهه رسمی با تخته سیاه به پیش تاختم. قامتم به تخته سیاه نمی رسید. با بزرگواری و مهربانی یا شاید ترحم، چهار پایه ای زیر پایم گذاشت و من مسلط، سراسر میدان فراخ تخته سیاه را یک تنه، با سلاح گچ سفید و رگبار کلمات فتح کردم. معلم جیغی کشید و سرخ شد. از خوشحالی بود یا نمی دانم چه، هر چه بود خم شد، مرا بغل کرد و بوسید. مهربانی او در میان امواج عطرآگین گردن آویز میخک دوچندان بر من نشست. مرا بر نیمکت اول نشاند و دفتری از وسایل شخصی خود به من هدیه داد. همان سال شاگرد اول شدم و سالهای دیگر هم(منسوب به دکتر سهراب صادقی فوق تخصص مغز و اعصاب)

***


🔹هوارد گاردنر، استاد دانشگاه هاروارد و روانشناس معروف و معاصر، نظریه ای دارد به نام هوش های چندگانه. او می گوید هوش صرفاً هوش ریاضی یا همان IQ نیست. او اول هشت هوش و در نهایت ده هوش را شناسایی کرد: هوش های موسیقایی، تصویری_فضایی، کلامی_زبانی، جسمی_حرکتی، منطقی_ریاضی، درون فردی، برون فردی، طبیعت‌گرا، اخلاقی و بالاخره هوش وجودی

🔹آنچه زندگی را هیجان‌انگیز می‌کند در واقع این است که افراد مختلف ترکیبی ویژه از هوش ها و استعدادها هستند و از ترکیب یکسانی تشکیل نشده‌اند. همه انسان‌ها باهوش‌اند فقط شکل های متفاوتی از هوش نسبت به هم دارند. همین نکته ساده را اگر بپذیریم سه کار باید بکنیم:

1- موفقیت را فقط یک بعدی تعریف نکنیم. اگر بچه ما در ریاضی ضعیف است، ایرادی ندارد. شاید او نویسنده بزرگ جهانی باشد. مگر نویسندگان، ریاضیات خوبی داشته اند؟

2- هر فردی را به مثابه یک گلوله استعداد (بسته استعداد کشف نشده) نگاه کنیم. همان بچه کم‌حرف خجالتی بدلباس شاید بزرگ ترین مجسمه ساز قرن باشد.

3- موفقیت های کوچک دیگران -می تواند یک کودک باشد یا کارمند تازه وارد، یک کارآفرین جوان باشد یا یک برنامه نویس 16 ساله- را جدی بگیریم. فراموش نکنیم یک بوسه چه تاثیری می تواند در سرنوشت آدمی بگذارد.

🔹یکی از تعاریف توسعه این است: افزایش گستره انتخاب افراد از طریق قابلیت ها و محیط توانمندساز. نهادها (به ویژه نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی) را به گونه ای طراحی کنیم که امکان تست و کشف و پرورش استعدادهای متفاوت وجود داشته باشد و نه اینکه همه را یک شکل، یک سان و یک گونه پرورش دهیم. نهادها باید آزادی و گستره انتخاب را افزایش دهند و نه آن که انسان هایی با هوش و استعدادهای مختلف را محدود، محصور و مجبور کنند. مثلا همین که آزادی تغییر رشته وجود داشته باشد کمک می کند فرد بتواند مسیر خودش را در زندگی دوباره پیدا کند نه اینکه گرفتار تصمیمات اشتباه قبلی خود باقی بماند.

🔹شاید من و شما نتوانیم کشورمان را تغییر دهیم، اما می توانیم کمک کنیم ده استعداد کشف نشده، راهشان را در زندگی و کسب وکار پیدا کنند و انتخاب هایشان گسترده تر شود. اینگونه همه ما می توانیم یک کنشگر توسعه باشیم. از منظر توسعه، هیچکس مستمع آزاد نیست!


👤#مجتبی_لشکربلوکی

🟩
#روانشناسی

#عصیانگر | OSIANGAR
در دوران جنگ دروغی که بیشترین تاثیر را بر کل مردم آلمان گذاشت، شعار «نبرد سرنوشت برای ملت آلمان» بود که هیتلر یا گوبلز ساخته بودند و خودفریبی را از سه جهت ساده می‌کرد:

اول اینکه القا می‌کرد جنگ، جنگ نیست.

دوم اینکه این جنگ به دست سرنوشت آغاز شده نه به دست آلمان.

و سوم اینکه، برای آلمانی‌ها پای مرگ و زندگی در میان است، یا باید دشمنان خود را نابود کنند یا خود نابود شوند.


👤
#هانا_آرنت
📚
#آیشمن_در_اورشلیم

🟧 #بریده_کتاب

#عصیانگر | OSIANGAR
تنزل ارزش های فردی به دست ارزش های جمعی !


می‌خواهی کمک کنی یا در حال کمک کردن دیده شوی؟

می‌خواهی تبریک بگویی یا در حال تبریک گفتن دیده شوی؟

می‌خواهی هدیه بدهی یا در حال هدیه دادن دیده شوی؟



▫️ارزش های جمعی بر سر ارزش های فردی می‌کوبند، فرد ارزش ندارد، سلیقه، علاقه و هر آنچه که در تضاد با ارزش های جمع باشد، نادیده گرفته میشود.

▫️ممکن است بگویید مگر پایبندی به ارزش های جمعی، لزوما به معنی بی اهمیت بودن ارزش های فردی است؟ پاسخ خیر است. شما میتوانید پایبند به ارزش های جمعی باشید ولی ارزش های فردی هم حفظ کنید و نادیده نگیرید.

▫️اما چیزی که بنده میبینم بر خلاف این است. ارزش های جمعی در حال از بین بردن ارزش های فردی هستند، انگار یادمان رفته است که مثلا هدیه دادن یک روشی برای ابراز علاقه و محبت است و نه رفتاری که بقیه هم انجام می‌دهند. یعنی بیشتر از اینکه بخواهیم ابراز محبت و علاقه کنیم، میترسیم که از دید جامعه و دیگران انسان بدی تلقی شویم که به دوستش هدیه نمی‌دهد.

بیایید روراست باشیم، محرک کدام است؟ ابراز محبت یا ترس از انسان بد بودن نزد جامعه؟


▫️یا همین استوری های تبریک در اینستاگرام؛ تقریبا هشت سال پیش که استوری های تبریک را می‌دیدم، با خود میگفتم «یعنی چی؟ خب بهش پیام بده یا زنگ بزن، استوری چرا میزاری»، بعد به این نتیجه رسیدم که می‌خواهد ابراز محبت خود را به اشتراک بگذارد و دیگران را هم سهیم کند.

▫️ذهنم درگیر نبود تا زمانی که همین نتیجه گیری خودم را زیر سوال بردم، با خود گفتم: «واقعا میخواد دیگران رو در شادی خودش سهیم کنه؟». پس از مشاهده زوج هایی که در خانه مانند تام و جری هستند ولی در فضای مجازی شیرین و فرهاد، به این نتیجه رسیدم که محرک آنها انسان خوبی تلقی شدن نزد دیگران است. وقتی محرک شما "انسان خوبی تلقی شدن توسط دیگران" باشد، دیگر مهم نیست که همدیگر را دوست بدارید یا نه، مهم این است که به دیگران نشان دهید عاشق هستید و خیلی زندگی خوبی دارید ولو اینکه از هم متنفر باشید.

▫️یا مناسبت ها؛ انگار یادمان رفته است که یک روزی را ما انسانها انتخاب کرده‌ایم که ابراز علاقه خود را، وسیع و گسترده تر کنیم تا با ارزش تر تلقی بشود. مشکل آن جاست که این ارزش جمعی (مناسبت)، تنها محرک ما برای ابراز محبت میشود. به بیان دیگر، تمام روز های سال را بیخیال می‌شویم و یادمان می‌رود که یک کسی است که دوستش داریم و فلان، و در مناسبت ها تازه یادمان می‌آید که باید ابراز محبت کنیم. برداشت من از این موضوع این است که ابراز محبت ما فقط به هدف "انسان خوبی تلقی شدن نزد دیگری" است. یعنی «چون بقیه کادو میدن یا محبت میکنن پس منم باید بکنم دیگه».

سوالی مهم: آیا عاشق هستید یا فقط میخواهید عاشق دیده شوید؟

▫️یا تعارفات؛ اصلا تعارف چیست؟ تعارف یعنی دروغ در کردار و گفتار به هدف تایید اجتماعی. شخص از درون نمی‌خواهد فلانی در خانه اش حضور داشته باشد اما به او می‌گوید: «حالا شبم میموندید»، از درون نمی‌خواهد غذایش را تقسیم کند چون بسیار گرسنه است، اما به او می‌گوید: «بیا تو هم بخور من سیرم تنهایی نمیتونم تمومش کنم»، از درون از فلانی متنفر است و نمی‌خواهد سر به تنش باشد اما به او میگوید: «خیلی خوشحال شدم از دیدنتون، ایشالله سالی پر از موفقیت و شادی داشته باشید، شام هم بمونید لطفا، یه املت دور هم میزنیم» و ...


▫️پیامد های همچین رویکردی بی اعتمادی است. من نمیدانم شخص من را دوست دارد یا می‌خواهد مناسبت را به جا بیاورد، فقط می‌خواهد انسان خوبی دیده شود یا واقعا به من ابراز علاقه می‌کند، اینکه از من تعریف میکند، صادقانه است یا صرفا از روی عادات فرهنگی است و ....

▫️مهربانی، صداقت، وفاداری و ... ، به این خاطر خوب است که مقبولیت اجتماعی به همراه دارد و نه بهتر کردنِ تجربه زیسته؛ پس انسانها سعی میکنند نقاب مهربانی بزنند و نقش بازی کنند به این خاطر که طرد نشوند.

▫️نقش بازی کردن باعث می‌شود فرد دچار بحران هویتی شود و نداند که کیست و چه می‌خواهد. همچنین حس می‌کند زندگی اش متعلق به خودش نیست و صرفا یک ماشین است که در جهت تایید اجتماع حرکت می‌کند.


▫️در آخر باید بگویم که حرف من این نیست که ارزش های جمعی از بین بروند، حرف من این است که ارزش های جمعی، ارزش های فردی را نابود نکنند، یادمان نرود که این ارزش های فردی بودند که ارزش های جمعی را شکل دادند و محرک ما، فقط منحصر به ارزش های جمعی نشود.

▫️به عنوان موجودی اجتماعی طبیعی است که به نیاز های اجتماعی اهمیت بدهیم. می‌شود هم واقعا عاشق بود و هم خواستار عاشق دیده شدن بود، هم کمک کرد و هم کمک کننده دیده شد. مرز باریکی بین این دو است و معمولا خودِ شخص باید از خودش سوال بپرسد و در تلاش برای پاسخ بفهمد که محرک او فقط ارزش های جمعی هست یا خیر.


👤
#وکو

#عصیانگر | OSIANGAR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنها دروغ میگویند
خودشان هم میدانند که دروغ میگویند
ما هم میدانیم که دروغ میگویند
آنها هم میدانند که ما میدانیم دروغ میگویند، ولی با این حال باز هم دروغ میگویند !

💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔

#بندرعباس

#عصیانگر | OSIANGAR
دانشگاه یا دانشگوه؟ مسئله اینست !!

کتاب عمومی دانش خانواده که در تمامی رشته ها دانشجویان مجبور هستند آن را پاس کنند !


در نوشتهٔ «دروغ تکرار باور» بیان کردم که مهم نیست چه دروغی میگویی، اگر آن را تکرار کنی، مردم باورش میکنند.

شاید با خواندن این لاطائلات، بخندید یا خیلی خشمگین شوید که این دیگر چیست، اما متاسفانه عده ای هستند که عمیقا باورشان همین است. چرا همین است؟ چون از کودکی در مغزشان فرو کرده اند، مدام تکرار کرده اند و نگذاشته اند که دنیا را جوری دیگر ببینند.

زبان قاصر است ...

👤
#وکو

#مرگ_بر_دیکتاتور

#عصیانگر | OSIANGAR
🔴 چرا دروغ می‌بافی مردک؟!


🔻۱۹ جولای ۱۷۳۳‌، یعنی حدود ۲۹۰ سال پیش، نادر در نبرد سامرا از مشهورترین و ماهرترین فرمانده عثمانی، توپال پاشا شکست خورد. ایرانیان ناگزیر شدند با ۳۰/۰۰۰ کشته و زخمی و ۳۵۰۰ اسیر تا همدان و آق‌دره عقب‌نشینی کنند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻این نخستین شکست نادر بود. یادآوری می‌شود که پیش و پس اسلام هیچ امیر‌، فرمان‌روا و امیر و شاهی، بیش از نادر، پیروز میدان‌ جنگ‌‌ها نبوده است. نقش شکست سامرا از دید تخریب روحیه ایرانیان، کمتر از شکست چالدران نبود. ولی برای نادر همواره پیروز، این شکست بس عبرت‌آموز بود.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻نخست آن که نادر شکست را پذیرفت. او با احضار افسران خود شروع به اعتراف کرد و همه تقصیرها را به گردن گرفت. در عین حال سرنوشت خود و سربازانش را یکسان دانست و دلاوری‌ها و پیروزی‌های گذشته را یادآور شد. به آنان قول داد که جبران کند.‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻اعتراف به اشتباه استراتژیک‌، جایگاه نادر را نزد فرماندهان بالا برد. به‌گونه‌ای که همه در چادر فرماندهی اشک ریخته و به او اطمینان دادند که در رویارویی دوباره با توپال پاشا و ترکان عثمانی تا مرز مرگ خواهند جنگید.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻دوم این که به کاتب و منشی خود، میرزامهدی‌‌خان استرآبادی‌ فرمان داد که به همه ولایات، ایالات و رئیسان قبایل نامه نوشته و در خواست اعزام نیرو کند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻میرزامهدی به‌شیوه دربار صفویه شرحی نگاشت و پس از تعریف و تمجید فراوان از نادر و لشگریانش و ذکر پیروزی‌های نادر، در پایان نوشت: اندک چشم‌زخمی به قسمتی از سپاه سپهر دستگاه نادری رسیده است.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻چون نادر نامه‌ها را دید، خشمگین شد و برآشفت و به تندی بر سر میرزامهدی‌خان فریاد کشید؛ مردک این دروغ‌ها و یاوه‌ها چیست که از خود بافتی؟! ما شکست‌ خورده‌ایم. دمار از روزگارمان در آمده و رو به فنا هستیم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻واقع‌گرایی نادر مبنی بر پذیرش شکست، به‌ویژه اعتراف به اشتباه استراتژیک خویش و در خواست صادقانه و فوری نیرو، با پاسخ مثبت و کلان ایرانیان مواجه شد. چنان که در نبرد سرنوشت‌ساز انتقامی کرکوک‌، نه تنها شکست سامرا جبران شد بلکه سپاه عثمانی با از دست دادن ۲۰ هزار فرمانده و تفنگ‌چی زبده و به‌ویژه کشته شدن‌ فرمانده پیر, همواره پیروز و شجاع، توپال عثمان، ناچار به عقب‌نشینی و قبول شکست شد.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻لیدل هارت، استراتژیست بریتانیایی دائما می‌گفت: گام نخست بازیابی برای ارتش شکست‌خورده، پذیرش شکست از سوی فرمانده کل است. بدون اعتراف به شکست‌، احتمال بازسازی و نوسازی ممکن نیست. سهل است که زمینه‌ای برای شکست‌های بعدی خواهدبود.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

👤#یدالله_کریمی_پور

🟥
#سیاست

#عصیانگر | OSIANGAR
🔹کانون وکلای کره، بر اساس گزارش و شهادت افرادی که از اردوگاه های کره شمالی فرار کردند تصویری دقیق از زندگی آنها ترسیم میکند. هر سال تعداد زیادی در ملأعام اعدام می‌شوند. سایرین یا در حد مرگ کتک می‌خورند یا به صورت مخفیانه به دست نگهبانان به قتل می‌رسند. نگهبانان برای آزار دادن زندانیان و تجاوز به آنها تقریباً اختیار تام دارند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹اکثر زندانیان برداشت محصول، کار در معادن زغال سنگ، دوخت و دوز یونیفرم‌های نظامی یا تولید سیمان را ترجیح می‌دهند و در عین حال رژیم غذایی، ذرت، کلم و نمک است که آنها را در نزدیک نقطه مردن از گرسنگی نگه می‌دارد. زندانیان دندان‌هایشان را از دست می‌دهند، لثه‌هایشان سیاه و استخوان‌هایشان ضعیف و در ابتدای دهه چهل زندگی کمرشان خم می‌شود.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹سالی یکی دو بار لباس‌هایی به زندانیان داده می‌شود که با آنها هم کار می‌کنند هم می‌خوابند. در زندگی آنها خبری از صابون، جوراب، دستکش، لباس زیر و یا دستمال توالت نیست. تا زمان رسیدن مرگ زندانیان که معمولاً به خاطر بیماری‌های ناشی از سوء تغذیه و قبل از سن پنجاه سالگی است دوازده تا پانزده ساعت کار در روز اجباری است. اگرچه به دست آوردن عدد دقیق غیرمکن است اما دولت‌های غربی و گروه‌های حقوق بشری تخمین می‌زنند که صدها هزار نفر در این اردوگاه‌ها تلف شده‌اند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹بیشتر شهروندان کره شمالی بدون هیچ دادگاهی به اردوگاه‌ها فرستاده می‌شوند و افراد زیادی بدون اینکه تفهیم اتهام شوند در اردوگاه‌ها می‌میرند. سازمان امنیت ملی کره شمالی، معمولاً شبانه آنها را در خانه‌هایشان دستگیر می‌کند. در کره شمالی ارتباط با مجرم جرم است، معمولاً افراد مختلف همراه والدین و فرزندانش زندانی می‌شود. کیم ایل سونگ در ۱۹۷۲ این قانون را وضع کرد: «دشمنان جامعه هر کسی که هستند باید سه نسل از تبارشان را نابود کرد»
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

👤#بلین_هاردن
📚
#فرار_از_اردوگاه_14

🟧
#بریده_کتاب

#عصیانگر | OSIANGAR
ارزش‌هایی که در طول زندگیِ خود انتخاب می‌کنیم، کریستالیزه شده و در شخصیتِ ما ته‌نشین می‌شوند. تنها راهِ تغییرِ ارزش‌هامان این است که تجربه‌هایی متضاد با آن ارزش‌ها داشته باشیم. البته هر گونه تلاش برای رهایی از این ارزش‌ها از طریق تجربه‌های جدید یا متضاد، ناگزیر با درد و ناراحتی همراه خواهد بود. ‌

برای همین است که چیزی به‌اسم "تغییرِ بدون درد" و "رشدِ بدون ناراحتی" وجود ندارد. ‌


👤
#مارک_منسن
📚
#اوضاع_خیلی_خراب_است

🟧
#بریده_کتاب

#عصیانگر | OSIANGAR
‌ما فکر می‌کردیم که انسان ازدواج می‌کند و با شادکامی زندگی می‌کند، نمی‌دانستيم که حفظ روابط کار سختی است...
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

ما فکر می‌کردیم نباید خواسته‌های خود را بیان کنیم، نمی‌دانستيم که هیچ‌کس نمی‌تواند فکر ما را بخواند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

ما فکر می‌کردیم همه نیاز ما باید از طریق ازدواج برطرف شود، نمی‌دانستیم مهم‌ترین نیاز ما چه بود، پیدا کردن خود...
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

ما فکر می‌کردیم با یکی شدن با همسرمان کامل می‌شویم، نمی‌دانستيم که از ابتدا به دو انسان کامل نیاز داریم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

ما فکر می‌کردیم مرد باید قوی باشد و از زن مراقبت کند، نمی‌دانستيم قرار است که ما از يکديگر مراقبت کنيم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

ما فکر می‌کردیم اگر به دنبال اهداف شخصی و رشد خود باشيم بی‌وفايی است، نمی‌دانستيم بیش از حد به حريم يکديگر وارد شدن چقدر می‌تواند خفقان‌آور باشد.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

ما فکر می‌کردیم وقتی طرف مقابل رشد کند تهديدی برای ديگری است، نمی‌دانستيم هر کدام آن‌قدر خوب هستيم که احساس تهديد شدن نکنيم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

فکر می‌کردیم هرکس درخواست کمک کند ضعيف است، نمی‌دانستيم همه به کمک نياز دارند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

فکر می‌کرديم پول ما را ايمن می‌کند، نمی‌دانستيم که امنيت يعنی بدانيد که می‌توانيد زندگی‌تان را بسازيد و در کنارش ماديات هم قرار دارد.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

فکر می‌کردیم دیگری به ما عشق نمی‌ورزد، نمی‌دانستيم که ما عشق او را احساس نمی‌کنیم و نمی‌پذيريم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

او گمان می‌کرد من خوشحالم نمی‌دانست چقدر ترسيدم. من گمان می‌کردم او خوشحال است، نمی‌دانستم چقدر ترسيده است. ما نمی‌دانستیم... ما نمی‌دانستيم...
خیلی چیزها بود که نمی‌دانستیم...
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _


👤
#سوزان_جفرز
📚
#باختن_یک_عشق_یافتن_یک_زندگی

🟩
#روانشناسی

#عصیانگر | OSIANGAR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسی باش که شرایط رو عوض میکنه، نه کسی که شرایط عوضش میکنه.

در سرزمین ما، شاد بودن جایز نیست 💔


#عصیانگر | OSIANGAR
🔹مشکل بسیاری از مردم در وهله نخست این است که دوست‌شان بدارند، نه اینکه خود دوست بدارند‌ یا استعداد مهر ورزیدن داشته باشند.‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹بدین ترتیب، مسئله مهم برای آنان این است که چه سان دوست‌شان بدارند و چگونه دوست‌داشتنی باشند. پس راه‌هایی چند برمی‌گزینند. تا به این هدف برسند. از جمله می‌کوشند، تا به اقتضای موقعیت اجتماعی‌شان، مردمانی موفق صاحب قدرت و ثروت باشند و این در مورد مردان بیشتر صادق است.‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹زنان بیشتر می‌کوشند تا با پرورش تن، جامه برازنده و غیره آراسته و جالب بنمایند. هر دو گروه سعی می‌کند با رفتاری خوشایند و سخنانی دل‌انگیز و با فروتنی و یاری به دیگران و خودداری از رنجاندن آنان، خود را در دل مردم جای دهند.‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹زنان و مردان برای محبوب شدن همان راه‌هایی را برمی‌گزیند کـه معمولا برای موفق شدن، «جلب دوستان بیشتر و نفوذ در مردم» توصیه می‌شود. در حقیقت، آنچه اغلب مردم در فرهنگ امروزی ما از محبوب بودن می‌فهمند، اساسا معجونی است از مردم‌پسند بودن و جاذبه جنسی.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _


👤
#اریک_فروم
📚
#هنر_عشق_ورزیدن


🟩
#روانشناسی

#عصیانگر | OSIANGAR
🟢 خدمت به گذشتهٔ والدین


🔹‌یونگ گفت: بزرگ‌ترین باری که کودک باید به دوش بکشد زندگی نزیسته والدین است.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹منظور او این بود که هر جا و هرگونه که والدین در زمینه رشدشان در زندگی گیر کرده بودند به عاملی درونی برای ما تبدیل می‌شود و ما نیز در همان جا گیر می‌کنیم. ما اغلب خودمان را در حال دست و پنجه نرم کردن با مسائل حل نشده‌ی والدین‌مان می‌بینیم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹گاهی ممکن است الگوهای نیاکان‌مان را تکرار کنیم یا شاید شورش کنیم و سعی کنیم کاری خلاف آنها انجام دهیم. ضدیت با تاثیر والدین همان قدر محدود کننده است که سازش با آن.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹مثال: پدر فوتبال دوستی که رویاهای خودش را حتی اگر به ضرر رشد فرزندانش باشد بازهم از طریق او دنبال می‌‎کند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ‌

🔹یا مادری که کمبودهای زندگیش را به دخترانش منتقل میکند اینها مثالهای ساده‌ی زندگی نزیسته‌ای هستند که به طور ناخودآگاه به نسل بعد منتقل شده‌اند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹مادام که ما ناآگاهانه به جاه طلبی‌ها یا برنامه‌ها یا محدودیت‌های والدینمان خدمت می‌کنیم، اسیر گذشته هستیم.‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹اگر پدر یا مادر هستید، آگاه شدن از زندگی نزیسته خودتان بهترین میراثی است که می‌توانید برای بچه‌هایتان به جا بگذارید. اگر می‌خواهید عالی‌ترین هدیه ممکن را به فرزندتان بدهید، به زندگی نزیسته‌تان بپردازید.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _


👤#رابرت_الکس_جانسون
📚
#زندگی_نزیسته_ات_را_زندگی_کن


🟩
#روانشناسی

#عصیانگر | OSIANGAR
🔵 حافظه کاری چیست؟ (Working memory)


🔹حافظه کاری یک سیستم شناختی است که اطلاعات لازم برای انجام وظایف پیچیده شناختی مانند درک زبان، یادگیری و استدلال را به طور موقت نگه می‌دارد و دستکاری می‌کند. این مانند یک فضای کاری ذهنی است که در آن می‌توانیم اطلاعات را به طور همزمان ذخیره و پردازش کنیم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻حافظه کاری برای انواع وظایف شناختی ضروری است، از جمله:

● حل مسئله: نگه داشتن و دستکاری اطلاعات برای یافتن راه‌حل‌ها.

● درک زبان: فهم و پردازش زبان گفتاری و نوشتاری.

● یادگیری: یکپارچه‌سازی اطلاعات جدید با دانش موجود.

● تصمیم‌گیری: ارزیابی گزینه‌ها و انتخاب بر اساس اطلاعات فعلی.

● کنترل توجه: تمرکز بر اطلاعات مرتبط و نادیده گرفتن حواس‌پرتی‌ها.

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹حافظه کاری ظرفیت محدودی دارد. بیشتر افراد می‌توانند حدود ۷±۲ آیتم را به طور همزمان در حافظه کاری خود نگه دارند. این محدودیت به این معنی است که اغلب نیاز داریم اطلاعات را دسته‌بندی کنیم یا از استراتژی‌هایی مانند تکرار استفاده کنیم تا اطلاعات فعال بمانند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹حافظه کاری برای فعالیت‌های روزمره بسیار مهم است. به عنوان مثال، وقتی کتاب می‌خوانید، از حافظه کاری استفاده می‌کنید تا ابتدای جمله را به خاطر بسپارید در حالی که انتهای آن را می‌خوانید. وقتی محاسبات ذهنی انجام می‌دهید، اعداد را در ذهن خود نگه می‌دارید در حالی که محاسبات را انجام می‌دهید.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔻راه‌های مختلفی برای بهبود حافظه کاری وجود دارد، مانند:

● تمرین و آموزش: شرکت در فعالیت‌هایی که حافظه کاری شما را به چالش می‌کشند، مانند پازل‌ها و بازی‌های حافظه.

● سبک زندگی سالم: ورزش منظم، خواب کافی و رژیم غذایی متعادل می‌تواند از عملکرد شناختی حمایت کند.

● ذهن‌آگاهی و مدیتیشن: این تمرینات می‌توانند توجه را بهبود بخشند و استرس را کاهش دهند که می‌تواند تأثیر مثبتی بر حافظه کاری داشته باشد.

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

👤#خشایار_حاجی_پور

🟦
#تفکرنقادانه

#عصیانگر | OSIANGAR
🟡 کشتن زمان حال


🔹یکی از نکات مهم حکمت زندگی عبارت از این است که توجه خود با به طور متناسب به حال و آینده معطوف داریم، تا یکی از این دو موجب ضایع شدن دیگری نشود.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹بسیاری از آدمیان زیاده از حد در حال زندگی می‌کنند که این ها سبکسرانند و دیگران بیش از اندازه، در آینده، که این‌ها افرادی بزدل و محتاط اند. به ندرت کسی راه اعتدال پیش می‌گیرد. کسانی که با کوشش و امید فقط در آینده زندگی می‌کنند، همواره روبروی خود را می‌بینند و با ناشکیبایی به سوی آینده می شتابند که به زعم آنان سعادت حقیقی را به ارمغان خواهد آورد، اما در این میان با بی توجهی از کنار زمان حال می‌گذرند و از آن لذتی نمی چشند. این افراد به رغم داشتن چهره ای که عاقلانه تر از سن شان به نظر می رسد، به آن خران ایتالیایی شباهت دارند که در جلوی سرشان، دستهای کاه را به چوبی آویخته اند، و این خران به امید رسیدن به کاه تندتر میدوند. ‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹چنین کسانی به همه هستی خود خیانت می ورزند، زیرا تا دم مرگ پیوسته به طور موقت زندگی می‌کنند. به جای آنکه مدام دلمشغول نقشه ها و نگرانی های آینده باشیم یا خود را به دست حسرت زمان از دست رفته بسپاریم، هرگز نباید فراموش کنیم که فقط زمان حال است که واقعی و حتمی است. برعکس آینده تقریبا همیشه جز آن است که تصور می‌کنیم، حتی گذشته هم طور دیگری بوده است و در واقع به طور کلی هر دو از آنچه به نظر می رسد، اهمیت کمتری دارند. زیرا فاصله که موجب می‌شود اشیاء در چشم کوچک تر جلوه کنند، در تصور آدمی وقایع را بزرگ تر جلوه می‌دهد. ‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹فقط زمان حال حقیقت و واقعیت دارد. زمان حال، آن چیزی است که به طور واقعی محقق شده است و زندگی ما در آن جای دارد. بنابراین، بهتر است که پیوسته با شادمانی، قدر آن را بدانیم و در نتیجه، از هر دمی که قابل تحمل و فارغ از زشتی یا رنج است، آگاهانه لذت ببریم، یعنی دم را با یاد آرزوهای از دست رفته در گذشته با نگرانی ها درباره آینده با ترشرویی تیره و تار نکنیم، زیرا از خود راندنِ لحظه‌های نیک حال برای ناراحتی‌های گذشته یا نگرانی‌های مربوط به آینده ابلهانه است.
‌_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

👤#آرتور_شوپنهاور‌
📚
#در_باب_حکمت_زندگی

🟨
#فلسفه

#عصیانگر | OSIANGAR
🟢 دوری و دوستی


🔹روابط خانوادگی هم میتوانند عواقبی برای آسیب زدن به دیگران داشته باشند. در مقام یک روان درمانگر، شاهد این امر بوده ام که افراد در راه حفظ روابط ناسالم با اعضای خانواده ی خود دچار اضطراب، افسردگی و مشکلات جدی سلامت روان میشوند.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹ما به طور طبیعی به کنار گذاشتن این روابط تمایلی نداریم، پس به امید اینکه شاید چیزی تغییر کند ادامه میدهیم. اگر به جایی رسیده اید که تمایل دارید به روابط خود پایان دهید، احتمالاً قبلاً تمام تلاش خود را برای ماندن کرده اید.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹این را به خاطر بسپارید مجبور نیستید بدرفتاری دیگران را فقط چون عضوی از خانواده ی شما هستند بپذیرید. شما مجبور نیستید به خاطر اینکه خاطرات مشترکی با هم دارید روابط ناسالم را ادامه دهید.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

روابط سالم در عشق، احترام متقابل و دلبستگی ریشه دارد.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹از خودتان بپرسید آیا رابطه ای که برای آن تلاش میکنم از ارزشهای من و آنچه در زندگی میخواهم حمایت میکند؟
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

🔹شاید تنها راه دوست داشتن برخی از اعضای خانواده این باشد که آنها را از راه دور دوست داشته باشیم. در این صورت، انتخاب شما عشق به خودتان و مراقبت از خودتان خواهد بود. این انتخابی بدون عارضه نیست اما ممکن است سالم ترین انتخاب برای شما باشد.‌
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

👤#ندرا_گلاور_تواب
📚
#به_دور_از_تنش

🟩
#روانشناسی

#عصیانگر | OSIANGAR
2025/05/30 03:06:48
Back to Top
HTML Embed Code: