✔️ بر اساس نظریه کوانتوم این احتمال وجود دارد که روزی در اتاق نشسته باشیم و ناگهان اتمهای بدن ما از هم بپاشد و بعد در مریخ دوباره به هم جوش بخورد و ما در آنجا ظاهر شویم.
✔️ البته این احتمال چنان کوچک است که برای رخ دادن آن زمانی بیشتر از عمر جهان باید صبر کنیم.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
✔️ البته این احتمال چنان کوچک است که برای رخ دادن آن زمانی بیشتر از عمر جهان باید صبر کنیم.
برگفته از کتاب جهانهای موازی
نوشتهی میچیو کاکو
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🔸اینکه ما نمیتوانیم ابعاد اضافی را ببینیم به علت کوچک بودن آنها نیست؛ این ابعاد لزوما کوچک نیستند و میتوانند بزرگ باشند.
🔸علت آنکه قادر به مشاهده آنها نیستیم به طرز مشاهده ما مربوط است. روش دیدن ما بر مبنای استفاده از نیروی الکترومغناطیسی است و این نیرو قادر نیست خارج از ابعاد سه گانه مأنوس ما فعالیتی داشته باشد.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🔸علت آنکه قادر به مشاهده آنها نیستیم به طرز مشاهده ما مربوط است. روش دیدن ما بر مبنای استفاده از نیروی الکترومغناطیسی است و این نیرو قادر نیست خارج از ابعاد سه گانه مأنوس ما فعالیتی داشته باشد.
🔸از کتاب تار و پود جهان هستی
نوشته پروفسور برایان گرین
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
عید واقعی از آن کسیست که؛
پایان سالش را جشن بگیرد!
نه آغاز سال را که از آن بیخبر است
آخر سالتون قشنگ
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
پایان سالش را جشن بگیرد!
نه آغاز سال را که از آن بیخبر است
آخر سالتون قشنگ
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
امیدوارم امسال،
سالی باشه براتون پر از اتفاقهای خوب
پر از شادی، تندرستی و امّیدواری . . .
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
سالی باشه براتون پر از اتفاقهای خوب
پر از شادی، تندرستی و امّیدواری . . .
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
Forwarded from Quantum Physics (Erfan Sedighi)
خودکشی کوانتومی
تصور کنید نوعی اسلحه خاص در دست دارید و روی سرتان گذاشته اید که هنگامی ماشه آنرا می چکانید با توجه به جهت ساعتگرد یا پادساعتگرد اسپین spin ذره ای کوانتومی دستور شلیک را می دهد. نتیجه این آزمایش ذهنی بستگی به نوع تفسیری دارد که از آن استفاده می کنید. تفسیر اول مربوط به جهانهای چندگانه است که می گوید:
هر بار که ماشه را می چکانید دو جهان مختلف ایجاد می کنید که در یکی ازین جهان ها شما مُرده اید و در جهان دیگر شما زنده اید و هر بار با هر چکاندن ماشه شما دو جهان موازی ایجاد کرده اید که در یکی زنده و در دیگری خودکشی کرده اید. اگر آزمایش گربه شرودینگر را بخاطر بیاورید گربه بیچاره نیز در شرایط مشابهی گرفتار شده بود اما به دلیل اینکه آزمایش گربه شرودینگر جهان را یگانه در نظر گرفته بودیم، گربه در حالت برهمنهی بود یعنی نه زنده و نه مرده! تفسیر جهان های چند گانه اما هر بار با محاسبه خصوصیات ذره کوانتومی و طرح عدد موهومی جهان را به دو قسمت تقسیم میکند، یکی جهانی که اسپین ذره مورد نظر پادساعتگرد و جهانی دیگر که اسپین ذره ساعتگرد است. اگر بشکل مداوم ماشه را بچکانید مداوما فرآیند تقسیم جهان ها را ادامه داده اید و در یکی از جهانها شما زنده و در دیگری خودکشی کرده اید ، در یک شاخه از جهان های چند گانه شما همواره زنده خواهید ماند این توصیف جاودانگی کوانتومی نام گرفته است. اما بسیاری فیزیکدان ها مخالف چنین تفسیری هستند.
تفسیر کپنهاگن
نظریهی جهانهای چندگانه با یکی از مهمترین اصول پذیرفته شدهی مکانیک کوانتوم در تضاد است. برای سالیان متمادی، مقبولترین نظریه در مورد رفتار چندگانهی ذرات کوانتومی، تفسیر کپنهاگن بوده است. هر چند در سالهای اخیر نظریهی جهانهای چندگانه جای این تفسیر را پر کرده است اما باز هم دانشمندانی وجود دارند که تفسیر کپنهاگن را قبول دارند. این تفسیر اولین بار توسط نیلز بور در سال ۱۹۲۰ میلادی مطرح شد و بیان میکند که ذرات در حالت یک یا حالت دو به صورت مجزا نیستند بلکه هر دو حالت را در آن واحد دارا هستند. زمانی که ما به این ذره نگاه میکنیم آن را مجبور به انتخاب یکی از حالتهای ممکن میکنیم و حالت انتخاب شده توسط ذره را مشاهده میکنیم. چون ممکن است در هر باری که به این ذره نگاه میکنیم، حالت متفاوتی را برگزیند پس میتوانیم با این دلیل رفتار چندگانهی ذرات کوانتومی را توجیه کنیم. تمامی حالاتی که یک ذره میتواند آنها را به خود ببیند، به عنوان تابع موج آن ذره شناخته میشود. تفسیر کپنهاگن بور برای مکانیک کوانتوم به صورت نظری توسط یک آزمایش مرتبط با تخیل که بسیار مشهور است به اثبات رسیده است. این آزمایش که گربهی شرودینگر نامیده میشود، برای اولین بار در سال ۱۹۳۵ میلادی توسط اروین شرودینگر مطرح شده است. اگر آزمایش گربه شرودینگر را بخاطر بیاورید تا زمانی که درب جعبه را باز نکرده بودیم گربه در حالتی بنام برهمنهی قرار داشت اما به محض باز کردن جعبه و مشاهده ذره و ایجاد نقش ناظر بر آزمایش ذره ، اسپین ذره ساعتگرد میشد و مکانیسم آزاد سازی سم فعال میشد گربه می مرد. با در نظر گرفتن نقش ناظر بر آزمایش خودکشی کوانتومی، شما مُرده خواهید شد.
🆔️@physics3p
تصور کنید نوعی اسلحه خاص در دست دارید و روی سرتان گذاشته اید که هنگامی ماشه آنرا می چکانید با توجه به جهت ساعتگرد یا پادساعتگرد اسپین spin ذره ای کوانتومی دستور شلیک را می دهد. نتیجه این آزمایش ذهنی بستگی به نوع تفسیری دارد که از آن استفاده می کنید. تفسیر اول مربوط به جهانهای چندگانه است که می گوید:
هر بار که ماشه را می چکانید دو جهان مختلف ایجاد می کنید که در یکی ازین جهان ها شما مُرده اید و در جهان دیگر شما زنده اید و هر بار با هر چکاندن ماشه شما دو جهان موازی ایجاد کرده اید که در یکی زنده و در دیگری خودکشی کرده اید. اگر آزمایش گربه شرودینگر را بخاطر بیاورید گربه بیچاره نیز در شرایط مشابهی گرفتار شده بود اما به دلیل اینکه آزمایش گربه شرودینگر جهان را یگانه در نظر گرفته بودیم، گربه در حالت برهمنهی بود یعنی نه زنده و نه مرده! تفسیر جهان های چند گانه اما هر بار با محاسبه خصوصیات ذره کوانتومی و طرح عدد موهومی جهان را به دو قسمت تقسیم میکند، یکی جهانی که اسپین ذره مورد نظر پادساعتگرد و جهانی دیگر که اسپین ذره ساعتگرد است. اگر بشکل مداوم ماشه را بچکانید مداوما فرآیند تقسیم جهان ها را ادامه داده اید و در یکی از جهانها شما زنده و در دیگری خودکشی کرده اید ، در یک شاخه از جهان های چند گانه شما همواره زنده خواهید ماند این توصیف جاودانگی کوانتومی نام گرفته است. اما بسیاری فیزیکدان ها مخالف چنین تفسیری هستند.
تفسیر کپنهاگن
نظریهی جهانهای چندگانه با یکی از مهمترین اصول پذیرفته شدهی مکانیک کوانتوم در تضاد است. برای سالیان متمادی، مقبولترین نظریه در مورد رفتار چندگانهی ذرات کوانتومی، تفسیر کپنهاگن بوده است. هر چند در سالهای اخیر نظریهی جهانهای چندگانه جای این تفسیر را پر کرده است اما باز هم دانشمندانی وجود دارند که تفسیر کپنهاگن را قبول دارند. این تفسیر اولین بار توسط نیلز بور در سال ۱۹۲۰ میلادی مطرح شد و بیان میکند که ذرات در حالت یک یا حالت دو به صورت مجزا نیستند بلکه هر دو حالت را در آن واحد دارا هستند. زمانی که ما به این ذره نگاه میکنیم آن را مجبور به انتخاب یکی از حالتهای ممکن میکنیم و حالت انتخاب شده توسط ذره را مشاهده میکنیم. چون ممکن است در هر باری که به این ذره نگاه میکنیم، حالت متفاوتی را برگزیند پس میتوانیم با این دلیل رفتار چندگانهی ذرات کوانتومی را توجیه کنیم. تمامی حالاتی که یک ذره میتواند آنها را به خود ببیند، به عنوان تابع موج آن ذره شناخته میشود. تفسیر کپنهاگن بور برای مکانیک کوانتوم به صورت نظری توسط یک آزمایش مرتبط با تخیل که بسیار مشهور است به اثبات رسیده است. این آزمایش که گربهی شرودینگر نامیده میشود، برای اولین بار در سال ۱۹۳۵ میلادی توسط اروین شرودینگر مطرح شده است. اگر آزمایش گربه شرودینگر را بخاطر بیاورید تا زمانی که درب جعبه را باز نکرده بودیم گربه در حالتی بنام برهمنهی قرار داشت اما به محض باز کردن جعبه و مشاهده ذره و ایجاد نقش ناظر بر آزمایش ذره ، اسپین ذره ساعتگرد میشد و مکانیسم آزاد سازی سم فعال میشد گربه می مرد. با در نظر گرفتن نقش ناظر بر آزمایش خودکشی کوانتومی، شما مُرده خواهید شد.
🆔️@physics3p
👍1
شهابها و شهابسنگها:
اجرامی سنگی یا آهنی و یا سنگی-آهنی هستند که گاه و بیگاه از فضا به سطح زمین میافتند.
به این اجرام وقتی شهاب گفته میشود که بعد از ورود به جوّ زمین، بر اثر حرارت ناشی از اصلاحات جوّ، تبخیر گردند.
اگر شهاب به قدر کافی بزرگ باشد و بخشی از آن از سوختن در جوّ در امان مانده و به زمین برسد، به آن شهابسنگ یا شَخانه گفته میشود.
شهابسنگها اغلب، خردههایی از سیارکهای متلاشی شده در اثر برخورد با یکدیگر هستند.
بعضی دیگر از شهابسنگها، خردهها و ریزههای اجرامی میباشند که از ابر گاز و غبار موجود در سحابی خورشیدی درست شدهاند، یعنی موادی که همهی سیارات و قمرهای منظومهی شمسی هم از آنها ایجاد شدهاند.
تعداد نادری از شهابسنگها نیز از برخورد شهابسنگهای دیگر به ماه یا مریخ و کنده شدن موادی از آنها، بوجود آمدهاند.
بقایای مواد رهاشده از دنبالهدارها هم شاید یک منشأ بسیار نادر شهابها باشد.
به هر حال در کل، بیشتر شهابسنگها از برخورد و متلاشی شدن سیارکها ایجاد میشوند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
اجرامی سنگی یا آهنی و یا سنگی-آهنی هستند که گاه و بیگاه از فضا به سطح زمین میافتند.
به این اجرام وقتی شهاب گفته میشود که بعد از ورود به جوّ زمین، بر اثر حرارت ناشی از اصلاحات جوّ، تبخیر گردند.
اگر شهاب به قدر کافی بزرگ باشد و بخشی از آن از سوختن در جوّ در امان مانده و به زمین برسد، به آن شهابسنگ یا شَخانه گفته میشود.
شهابسنگها اغلب، خردههایی از سیارکهای متلاشی شده در اثر برخورد با یکدیگر هستند.
بعضی دیگر از شهابسنگها، خردهها و ریزههای اجرامی میباشند که از ابر گاز و غبار موجود در سحابی خورشیدی درست شدهاند، یعنی موادی که همهی سیارات و قمرهای منظومهی شمسی هم از آنها ایجاد شدهاند.
تعداد نادری از شهابسنگها نیز از برخورد شهابسنگهای دیگر به ماه یا مریخ و کنده شدن موادی از آنها، بوجود آمدهاند.
بقایای مواد رهاشده از دنبالهدارها هم شاید یک منشأ بسیار نادر شهابها باشد.
به هر حال در کل، بیشتر شهابسنگها از برخورد و متلاشی شدن سیارکها ایجاد میشوند.
برگرفته از کتاب حیات هوشمند در کائنات
نوشتهی پیتر اولم اشنایدر
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میچیو کاکو: برخی از دستاوردهای جیمزوب تصور ما را از شکلگیری کیهان دگرگون کرده . . ..
برگرفته از سایت علمی بیگبنگ
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
برگرفته از سایت علمی بیگبنگ
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
ماه من
طایفهی روزه بگیران چه کنند؟
شب عیدی که
تو پنهان شده باشی جایی ....
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
طایفهی روزه بگیران چه کنند؟
شب عیدی که
تو پنهان شده باشی جایی ....
¶ مهدی فرجی
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
آزمایش دوشکاف نمایانگر این واقعیت است که یک ذره مجبور نیست یا «اینجا» و یا «آنجا» باشد.
بلکه یک ذره به سبب ماهیت موجگونهاش میتواند همزمان هم «اینجا» و هم «آنجا» باشد.
اگر ذرات بتوانند همزمان در دو (چند) مکان باشند، پس چرا سنگریزهها، آدمها یا سیارات در بیش از یکجا دیده نمیشوند؟
فیزیکدان اتریشی آنتوان زایلینگر توانسته با موفقیت آزمایش دوشکافی را با به اصطلاح باکیبالها، ساختارهایی شبیه توپ فوتبال که از ۶۰۰ اتم کربن تشکیل شدهاند را انجام دهد.
وی قصد دارد این آزمایش را با باکتری که ۱۰۰ برابر بزرگتر است نیز انجام دهد. با این حال هر چه جسم بزرگتر باشد، بودن همزمان آن در دو جا مشکلتر میشود.
(اشیا بزرگتر بیشتر مایلاند کلاسیکی رفتار کنند تا کوانتومی)
دلیل آن ربط چندانی به اندازهی فیزیکی جسم ندارد. هرچه جسمی بزرگتر باشد تمایل دارد برهمکنشهای بیشتری با محیط اطرافش داشته باشد، در نتیجه آشکارسازی آن سادهتر میشود . . ..
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
بلکه یک ذره به سبب ماهیت موجگونهاش میتواند همزمان هم «اینجا» و هم «آنجا» باشد.
اگر ذرات بتوانند همزمان در دو (چند) مکان باشند، پس چرا سنگریزهها، آدمها یا سیارات در بیش از یکجا دیده نمیشوند؟
فیزیکدان اتریشی آنتوان زایلینگر توانسته با موفقیت آزمایش دوشکافی را با به اصطلاح باکیبالها، ساختارهایی شبیه توپ فوتبال که از ۶۰۰ اتم کربن تشکیل شدهاند را انجام دهد.
وی قصد دارد این آزمایش را با باکتری که ۱۰۰ برابر بزرگتر است نیز انجام دهد. با این حال هر چه جسم بزرگتر باشد، بودن همزمان آن در دو جا مشکلتر میشود.
(اشیا بزرگتر بیشتر مایلاند کلاسیکی رفتار کنند تا کوانتومی)
دلیل آن ربط چندانی به اندازهی فیزیکی جسم ندارد. هرچه جسمی بزرگتر باشد تمایل دارد برهمکنشهای بیشتری با محیط اطرافش داشته باشد، در نتیجه آشکارسازی آن سادهتر میشود . . ..
برگرفته از کتاب «برنامهریزی عالم»
نوشتهی سِت لوید
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
باید یک مکانی باشد
هر مکانی؛
حتی یک مکان خیالی!
تا بتوانیم به آن جا برویم
و از نو زاده شده، برگردیم.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
هر مکانی؛
حتی یک مکان خیالی!
تا بتوانیم به آن جا برویم
و از نو زاده شده، برگردیم.
کارلوس فوئنتس
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🎬 کرمچالهها و فیلم تماس Contact
در دهه هشتاد قرن بیستم کارل ساگان منجم و نویسندهی برجستهی آمریکایی از دوست صمیمیاش کیپ تورن در خواست نمود که بخش علمی رُمان جدیدش به نام «تماس» را بازنگری کند. جریان رُمان از این قرار است که قهرمان زن داستان پس از سالها تلاش، موفق به دریافت پیامی از خارج منظومهی شمسی میشود.
قهرمان داستان دکتر اِلنور اَرُوِی فیلمی کوتاه را دریافت میکند. آن فیلم، سخنرانی هیلتر را در مراسم بازگشایی المپیک تابستانی 1936 را به نمایش میگذاشت؛ که در همان ایّام نیز به فضا فرستاده شد؛ به مقصود برقرای ارتباط با بیگانگان مخابره شده بود. امّا در سال 1958 دوباره همان قطعه فیلم به زمین بازخورد میکند. تیم تحقیقاتی اَرُوِی وقتی حجم و تعداد فریمهای فیلم را بررسی میکنند در مییابند که فریمهای فیلم نسبت به سال 1936 افزایش یافته و نتیجه میگیرند که فیلم حاوی اطلاعات و رمزهایی پنهانی است. وقتی رمزها شکسته میشود درمییابند که پیغام بیگانگان، دستورالعمل ساخت نوعی ماشین سفر در فضا را مخابره کرده است.
امّا آن ماشین سفرفضایی چه ویژگی باید میداشت. این جاست که ایدههای تورن شکل میگیرد. نویسندهی رمان ابتدا قصد داشت که نوعی سیاهچاله را برای این سفر فضایی انتخاب کند که قهرمان داستان را از زمین به ستاره نسر واقع هدایت میکرد.
تورن یقین داشت که درون سیاهچاله، نمیتواند مسیری به سوی "نسر واقع/Star Vega" یا اصولاً هر جای دیگری در جهان ما باشد، زیرا که تکینگی موجود در سیاهچاله موجب مرگ کاوشگر میشود. تورن برای گریز از این پارادوکس، کرمچالهها را پیشنهاد داد. کرمچالهای پایدار که قابلیت سفرفضایی را داشته باشد. تورن ابتدا ایدهی سفر از طریق کرمچالهها را به دوستش ساگان برای رمانش پیشنهاد نمود و سپس خود تلاش نمود که به صورت علمی به ایدهی گذرگاه های کرمچالهای بپردازد.
تورن تلاش نمود تا بتواند راه حل متمایزی برای نسبیّت عام عرضه کند تا امکان کرمچالههای گذرپذیر را بسنجد. وی در سال 1988 همراه دانشجوی فارغالتحصیلش مایکل موریس مقالهای پیشگام را دراین باب منتشر کردند. تورن اندیشید که خروجی کرمچالهها همانند یک عدسیِ واگرا عمل میکند. پس هنگامی که نور وارد کرمچاله میشود دچار واگرایی شده و به بیرون خمیده میشود. با این وجود اجسامی گرانشی مانند خورشید یا سیاهچاله میتوانند عملی همانند عدسی همگرا داشته باشند و نور را به درون خمیده کند. برای اینکه اجسام گرانشی بتوانند نور را به بیرون خمیده کنند، تورن یک عامل را در نظر گرفت؛ جرم منفی- به طور معادل، انرژی منفی؛ معادلهی همارزی جرم و انرژی را به یاد بیاورید.
تورن نتیجه گرفت که تنها کرمچالههای مهارشده با انرژی منفی قابلیت سفرپذیری را دارند. زیرا که انرژی منفی گلوگاه چنین کرمچالههایی را باز نگه میدارد. تورن مواد دارای جرم یا انرژی منفی را «مادهی بیگانه» نامید؛ exotic matter نوعی انرژی یا جرم منفی که می تواند نوعی فشار منفی یا پادگرانش ایجاد کند، البته نباید آن را با پادماده یا همچنین انرِژی تاریک اشتباه گرفت.
تورن و موریس معتقد بودند که میتواند از دل خلاءِکوانتومی، که مطابق اصل عدم قطعیت، خلأ مدام در حال افتوخیزهای کوانتومی است، کرمچالههایی میکروسکوپی پیدا کرد- بهعبارتی افتوخیزهای کوانتومی منبعی بودند برای کسب انرژی منفی؛ در حالت عادی همهی اشیاء دارای جرم و انرژی مثبت هستند، امّا طبق تعریف انرژی خلأ صفر است، در نتیجه چیزی که دارای انرژیِ کمتر از خلأ باشد را انرژی یا جرم منفی مینامند. آنها اذعان داشتند که امید است تمدنهایی فوق پیشرفته در آینده بتوانند این افتوخیزهای بسیار کوچک را به ساختارهای بزرگ مقیاسی تبدیل کنند. به نوعی ارتباط کوانتومی بسیار کوچکی را به اندازهی کرم چالهای بسیار عظیم، بزرگ کنند.
در سال 1989، تورن، موریس و همچنین آلوی یورتسوِر از دانشگاه میشیگان، در زمینهی کرمچالهها شیوهای جدید را طراحی کردند. این گروه با اصلاح کرمچالهها از آنها در نقش ماشینهای زمان برای بازگرداندن فضانورد به گذشته بهره گیرند. آنها ویراستاران مجلهی فیزیکال ریویولترز یکی از شاخصترین انتشارات دنیا را متقاعد کردند که کارشان ارزش توجه جدی دارد. (در طول سالها، پیشنهادهای عجیب و غریب زیادی برای سفر در زمان به مجلات فیزیک ارائه شده بود، امّا همهی آنها به دلیل آنکه براساس اصول صحیح فیزیکی یا معادلات اینشتین نبودند، رد شده بودند).
تیم تورن به صورت حرفهای، دلایل خود را با زبان پذیرفته شدهی معادلات میدان اینشتین ارائه دادند و همچنین ضعیفترین پیشفرضهای خود را نیز با دقت توضیح دادند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
در دهه هشتاد قرن بیستم کارل ساگان منجم و نویسندهی برجستهی آمریکایی از دوست صمیمیاش کیپ تورن در خواست نمود که بخش علمی رُمان جدیدش به نام «تماس» را بازنگری کند. جریان رُمان از این قرار است که قهرمان زن داستان پس از سالها تلاش، موفق به دریافت پیامی از خارج منظومهی شمسی میشود.
قهرمان داستان دکتر اِلنور اَرُوِی فیلمی کوتاه را دریافت میکند. آن فیلم، سخنرانی هیلتر را در مراسم بازگشایی المپیک تابستانی 1936 را به نمایش میگذاشت؛ که در همان ایّام نیز به فضا فرستاده شد؛ به مقصود برقرای ارتباط با بیگانگان مخابره شده بود. امّا در سال 1958 دوباره همان قطعه فیلم به زمین بازخورد میکند. تیم تحقیقاتی اَرُوِی وقتی حجم و تعداد فریمهای فیلم را بررسی میکنند در مییابند که فریمهای فیلم نسبت به سال 1936 افزایش یافته و نتیجه میگیرند که فیلم حاوی اطلاعات و رمزهایی پنهانی است. وقتی رمزها شکسته میشود درمییابند که پیغام بیگانگان، دستورالعمل ساخت نوعی ماشین سفر در فضا را مخابره کرده است.
امّا آن ماشین سفرفضایی چه ویژگی باید میداشت. این جاست که ایدههای تورن شکل میگیرد. نویسندهی رمان ابتدا قصد داشت که نوعی سیاهچاله را برای این سفر فضایی انتخاب کند که قهرمان داستان را از زمین به ستاره نسر واقع هدایت میکرد.
تورن یقین داشت که درون سیاهچاله، نمیتواند مسیری به سوی "نسر واقع/Star Vega" یا اصولاً هر جای دیگری در جهان ما باشد، زیرا که تکینگی موجود در سیاهچاله موجب مرگ کاوشگر میشود. تورن برای گریز از این پارادوکس، کرمچالهها را پیشنهاد داد. کرمچالهای پایدار که قابلیت سفرفضایی را داشته باشد. تورن ابتدا ایدهی سفر از طریق کرمچالهها را به دوستش ساگان برای رمانش پیشنهاد نمود و سپس خود تلاش نمود که به صورت علمی به ایدهی گذرگاه های کرمچالهای بپردازد.
تورن تلاش نمود تا بتواند راه حل متمایزی برای نسبیّت عام عرضه کند تا امکان کرمچالههای گذرپذیر را بسنجد. وی در سال 1988 همراه دانشجوی فارغالتحصیلش مایکل موریس مقالهای پیشگام را دراین باب منتشر کردند. تورن اندیشید که خروجی کرمچالهها همانند یک عدسیِ واگرا عمل میکند. پس هنگامی که نور وارد کرمچاله میشود دچار واگرایی شده و به بیرون خمیده میشود. با این وجود اجسامی گرانشی مانند خورشید یا سیاهچاله میتوانند عملی همانند عدسی همگرا داشته باشند و نور را به درون خمیده کند. برای اینکه اجسام گرانشی بتوانند نور را به بیرون خمیده کنند، تورن یک عامل را در نظر گرفت؛ جرم منفی- به طور معادل، انرژی منفی؛ معادلهی همارزی جرم و انرژی را به یاد بیاورید.
تورن نتیجه گرفت که تنها کرمچالههای مهارشده با انرژی منفی قابلیت سفرپذیری را دارند. زیرا که انرژی منفی گلوگاه چنین کرمچالههایی را باز نگه میدارد. تورن مواد دارای جرم یا انرژی منفی را «مادهی بیگانه» نامید؛ exotic matter نوعی انرژی یا جرم منفی که می تواند نوعی فشار منفی یا پادگرانش ایجاد کند، البته نباید آن را با پادماده یا همچنین انرِژی تاریک اشتباه گرفت.
تورن و موریس معتقد بودند که میتواند از دل خلاءِکوانتومی، که مطابق اصل عدم قطعیت، خلأ مدام در حال افتوخیزهای کوانتومی است، کرمچالههایی میکروسکوپی پیدا کرد- بهعبارتی افتوخیزهای کوانتومی منبعی بودند برای کسب انرژی منفی؛ در حالت عادی همهی اشیاء دارای جرم و انرژی مثبت هستند، امّا طبق تعریف انرژی خلأ صفر است، در نتیجه چیزی که دارای انرژیِ کمتر از خلأ باشد را انرژی یا جرم منفی مینامند. آنها اذعان داشتند که امید است تمدنهایی فوق پیشرفته در آینده بتوانند این افتوخیزهای بسیار کوچک را به ساختارهای بزرگ مقیاسی تبدیل کنند. به نوعی ارتباط کوانتومی بسیار کوچکی را به اندازهی کرم چالهای بسیار عظیم، بزرگ کنند.
در سال 1989، تورن، موریس و همچنین آلوی یورتسوِر از دانشگاه میشیگان، در زمینهی کرمچالهها شیوهای جدید را طراحی کردند. این گروه با اصلاح کرمچالهها از آنها در نقش ماشینهای زمان برای بازگرداندن فضانورد به گذشته بهره گیرند. آنها ویراستاران مجلهی فیزیکال ریویولترز یکی از شاخصترین انتشارات دنیا را متقاعد کردند که کارشان ارزش توجه جدی دارد. (در طول سالها، پیشنهادهای عجیب و غریب زیادی برای سفر در زمان به مجلات فیزیک ارائه شده بود، امّا همهی آنها به دلیل آنکه براساس اصول صحیح فیزیکی یا معادلات اینشتین نبودند، رد شده بودند).
تیم تورن به صورت حرفهای، دلایل خود را با زبان پذیرفته شدهی معادلات میدان اینشتین ارائه دادند و همچنین ضعیفترین پیشفرضهای خود را نیز با دقت توضیح دادند.
کتاب: به دنبال جهانهای موازی
نوشتهی سعید گراوندی(زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
Forwarded from 🔰جهانهای موازی
چیزی نیست؛
اعدامم کنید!
همین ستون فرج است.
📓 ترانههای فلسفه
🖋️سعید گراوندی (زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
اعدامم کنید!
همین ستون فرج است.
📓 ترانههای فلسفه
🖋️سعید گراوندی (زاحل)
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی اخیرا تصویری از یک سوسیس دودی منتشر کرد و ادعا کرد تصویری از یک ستاره منتشر شده توسط جیمز وب است. او بعدا بابت شوخی خود عذرخواهی کرد.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
🔰جهانهای موازی
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی اخیرا تصویری از یک سوسیس دودی منتشر کرد و ادعا کرد تصویری از یک ستاره منتشر شده توسط جیمز وب است. او بعدا بابت شوخی خود عذرخواهی کرد. @parallel_worldss 🏴 ➕کانال جهانهای موازی➕
اگر در علم کیهانشناسی متخصص نباشیم، بسیار آسان است که نمایی از یک ستاره درحال مرگ را با یک تکه سوسیس دودی اشتباه بگیریم - به خصوص اگر یک اخترفیزیکدان در صفحه توییت خود چنین شوخی عجیبی بکند!
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی چندی پیش تصویری از یک «Chorizo» - یک قطعه سوسیس دودی - منتشر کرد و ادعا کرد که این ستاره «پروکسیما قنطورس» است که توسط تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) از آن تصویربرداری شده است. کلاین در توییت خود نوشت: «این سطح از جزئیات دنیای جدیدی را برای ما آشکار میکند.» این توییت توسط بیشتر از بیست هزار نفر پسندیده و بازتوییت شد - پیش از آنکه کلاین فاش کند این تصویر تنها تصویر یک سوسیس دودی است، نه تصویر نزدیکترین ستاره به خورشید.
کلاین پس از آنکه استقبال مردم از توییت خود را دید، در توییت دیگری عذرخواهی کرد و از مردم خواست تا با دقت بیشتری به آنچه در فضای مجازی منتشر میشود، دقت کنند.
این یک شوخی عجیب با تصاویر و اطلاعاتی بود که تلسکوپ فضایی جیمز وب منتشر میکند. افراد باید هوشیار باشند که قصد کلاین از این حقه کوچک تنها این بود که به مردم توصیه کند هنگام برخورد با اطلاعات کیهانی دقیق باشند - به خصوص زمانی که در مورد اجرام مرموز مانند سیاهچالهها، کرمچالهها و امثالهم - با اطلاعاتی در فضای مجازی روبرو میشوند.
تصاویر را به راحتی میتوان با برنامههای مختلف مانند فتوشاپ تغییر داد و ادعا کرد آنها متعلق به نواحی دوردست کیهان هستند و تلسکوپهایی مانند هابل یا جیمز وب از آن عکسبرداری کردهاند. مردمی که در علم کیهانشناسی و اخترفیزیک متخصص نیستند، ممکن است به راحتی این تصاویر را به عنوان تصاویر منحصربهفرد کیهانی در نظر بگیرند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
«آتین کلاین» فیزیکدان فرانسوی چندی پیش تصویری از یک «Chorizo» - یک قطعه سوسیس دودی - منتشر کرد و ادعا کرد که این ستاره «پروکسیما قنطورس» است که توسط تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) از آن تصویربرداری شده است. کلاین در توییت خود نوشت: «این سطح از جزئیات دنیای جدیدی را برای ما آشکار میکند.» این توییت توسط بیشتر از بیست هزار نفر پسندیده و بازتوییت شد - پیش از آنکه کلاین فاش کند این تصویر تنها تصویر یک سوسیس دودی است، نه تصویر نزدیکترین ستاره به خورشید.
کلاین پس از آنکه استقبال مردم از توییت خود را دید، در توییت دیگری عذرخواهی کرد و از مردم خواست تا با دقت بیشتری به آنچه در فضای مجازی منتشر میشود، دقت کنند.
این یک شوخی عجیب با تصاویر و اطلاعاتی بود که تلسکوپ فضایی جیمز وب منتشر میکند. افراد باید هوشیار باشند که قصد کلاین از این حقه کوچک تنها این بود که به مردم توصیه کند هنگام برخورد با اطلاعات کیهانی دقیق باشند - به خصوص زمانی که در مورد اجرام مرموز مانند سیاهچالهها، کرمچالهها و امثالهم - با اطلاعاتی در فضای مجازی روبرو میشوند.
تصاویر را به راحتی میتوان با برنامههای مختلف مانند فتوشاپ تغییر داد و ادعا کرد آنها متعلق به نواحی دوردست کیهان هستند و تلسکوپهایی مانند هابل یا جیمز وب از آن عکسبرداری کردهاند. مردمی که در علم کیهانشناسی و اخترفیزیک متخصص نیستند، ممکن است به راحتی این تصاویر را به عنوان تصاویر منحصربهفرد کیهانی در نظر بگیرند.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
فلج شدن فیروز نادری؛ دانشمند ایرانی ناسا
فیروز نادری پس از حادثهای که برایش اتفاق افتاد، این پیام را در صفحه فیسبوکش با کاربران ایرانی به اشتراک گذاشت:
زندگی غیر قابل پیش بینی است. ضربان قلبم به صورت ناگهانی کم شد که باعث شد از حال بروم و سرم به دیوار بخورد، یکی از مهرههای گردنم به داخل کانال عصبی وارد شده و باعث فلج کامل زیر گردنم شد. جراحی گردن روز دوشنبه انجام شد. توانبخشی سخت و طولانی ۴ تا ۵ ماهه در پیش رو دارم که تنها با حمایت دوستان و محبت خانوادهام امکانپذیر است. من برای چند ماه در فضای مجازی نخواهم بود. هر از گاهی خانوادهام پست میگذارند. من این یادداشت را به این دلیل منتشر میکنم که برخی شایعات غیرمستند در حال پخش است. ممنون از آرزوهای خوبتون اگر به سوالات و تماس های شما پاسخ ندهم و از بازدید شما بهره ای نبردم ببخشید. امیدوارم در شرایط فعلی متوجه شده باشید.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕
فیروز نادری پس از حادثهای که برایش اتفاق افتاد، این پیام را در صفحه فیسبوکش با کاربران ایرانی به اشتراک گذاشت:
زندگی غیر قابل پیش بینی است. ضربان قلبم به صورت ناگهانی کم شد که باعث شد از حال بروم و سرم به دیوار بخورد، یکی از مهرههای گردنم به داخل کانال عصبی وارد شده و باعث فلج کامل زیر گردنم شد. جراحی گردن روز دوشنبه انجام شد. توانبخشی سخت و طولانی ۴ تا ۵ ماهه در پیش رو دارم که تنها با حمایت دوستان و محبت خانوادهام امکانپذیر است. من برای چند ماه در فضای مجازی نخواهم بود. هر از گاهی خانوادهام پست میگذارند. من این یادداشت را به این دلیل منتشر میکنم که برخی شایعات غیرمستند در حال پخش است. ممنون از آرزوهای خوبتون اگر به سوالات و تماس های شما پاسخ ندهم و از بازدید شما بهره ای نبردم ببخشید. امیدوارم در شرایط فعلی متوجه شده باشید.
@parallel_worldss 🏴
➕کانال جهانهای موازی➕