tgoop.com/parsi_anjoman/5146
Last Update:
📄 عباس سلیمی آنگیل
🔻فیلم سخنرانی الناز سخائیان، مدیرعامل بخش ایرانی شرکت نستله، یک هفتهای است در رسانهها فراگیر شده است. راست این است که بگوییم قرعه به نام ایشان افتاد، وگرنه سالهاست که زبان کسبوکارهای اینترنتی همین است؛ همینقدر شترگاو پلنگ، معجونی هفترنگ از خودکمبینی و نافرهیختگی.
🔻دو نکته را باید پیش چشم داشت: برخی از وامواژهها را کموبیش همهی مردم به کار میبرند و ویژهی کسبوکارهای اینترنتی نیست. برخی وامواژهها شاید در زبان کسبوکارها بیشتر به چشم آید، اما واکنش کاربران اینترنتی به سخنان خانم سخائیان نشان میدهد که ایشان گزافهکارانه از واژههای بیگانه بهره بردهاند. ایشان و بسیاری از همکاران و همترازانشان حتی از واژههای جاافتادهای چون «کسبوکار» و «بازاریابی» و «سود» و... هم بهعمد میپرهیزند و بهکارگیری این واژههای فارسی را پایینتر از شأن خود میپندارند!
🔻بسیاری از کارشناسان و دوستاران زبان فارسی دربارهی این زبانِ هرجایی سخن گفتند. میتوان این نظرها و انتقادها را چنین دستهبندی کرد:
انتقادهای بجا از نظام آموزشی کشور (آموزشوپروش و آموزش عالی)
🔻به این مسئله در همین رسانهی پارسیانجمن پیشتر پرداختهایم. از ایدئولوژیزدگی آموزههای کتابهای درسی و درونمایههای میهنستیزانه تا حذف فارسی از کنکور و ... .
🔻دانشجو باید آزمونها را به زبان معیار فارسی پاسخ دهد و بر استاد است، اگر سهمیهای یا خودباخته نباشد، که چنین چیزی از دانشجو بخواهد. اما بسیاری از استادان دانشگاهها به همان زبانی سخن میگویند و آموزش میدهند که این خانم سخن میگوید.
انتقادهای بجا از رسانههای رسمی
🔻زبان رسانههایی که از مالیات مردم حقوق میگیرند زبانی رسا و پاکیزه نیست. نه ویراستار کاردرستی دارند و نه انگیزهی پاسداشت زبان فارسی. آسیبی که عادل فردوسیپور، یکتنه، با گزارشهای زبانسوزانهاش به زبان فارسی زد، کمتر کسی در این سالها زده است. او از نخستین کسانی بود که زبان فارگلیسی را وارد رسانه ملی کرد. پس از او، گزارشگران و گویندگان و مهمانان این رسانه و شبکههای خانگی، در بیابان بیکرانهی وامواژهها و وامساختارها سرگردان شدند.
انتقادهای بجا از فرهنگستان
🔻این نهاد در میدان واژهسازی و واژهگزینی همیشه چند گام پستر از مردم است و همیشه هم دیر میرسد! برخی از کارها و پژوهشهای فرهنگستان در پاسداشت زبان فارسی ستودنی است، اما در واژهسازی و واژهگزینی دچار افت است و فرهنگستانهای پیشین بسیار پویاتر بودند. فرهنگستان میایستد تا واژهای بر ذهن و زبان بنشیند و آنگاه پیران جهاندیده، میان آنهمه پسوند و پیشوند، «ک» ناقابلی به ته هر واژه میچسبانند و خیالشان آسوده میشود. بنگرید به اینجا.
شأنیت از دست رفتهی ایران و ایرانی
🔻با همهی اینها، بنیادیترین دلیل را باید در از دست رفتن شأنیت انسان ایرانی دید. درست است که زبان انگلیسی به همهجا سرک کشیده و بر همهی زبانها کارگر افتاده، اما دُرفشانیهای خانم مدیر شرکت نستله از جنس دیگری است! این بیماری در فرهنگ نوکیسگان نمود بیشتری دارد. حتی برخی از سیاستمداران هم برای خودنمایی و یا از سر نادانی سرشتیای که گریبانشان را گرفته و رها نمیکند، چنین ناروا سخن میگویند. زمانی ایران از نظر فرهنگی و اقتصادی کانون منطقه بود، امروز آرزوی بسیاری از ایرانیان این است که به یکی از کشورهای همسایه بروند، بی زحمت شحنه و محتسب، شلوارک بپوشند و لبی تر کنند و... . آشکار است که در این میانه چنان شأنی نماند.
🔻اکنون ما شهروندان این کشور نمیتوانیم گرفتاری تحریم و دیگر کارها را یکرویه کنیم، اما میتوانیم خودمان بخشی از این تباهی همهگیر نباشیم. سالها پیش از مورد مدیر شرکت نستله، به دوستان دانشآموختهی بسیاری گوشزد میکردم که این جملهی «هندل کردن کارها» را چرا به کار میبرید؟
پاسخ میدادند: «پس چه بگوییم؟»
🔻این پاسخ نشان میدهد که گرتهبرداریها چگونه مانند گونهی مهاجم عمل میکنند و شکلهای بیانی رایج پیش از خود را سربهنیست میکنند.
🔻فراموش نکنیم حتی کسی همچون احمد شاملو، که به خاطر ایدئولوژی سیاسی دلبستگیای به میهن و ایران نداشت، این زبان شلمشوربا را «حرامزاده» و «فارگلیسی» و... مینامد. چنین زبانی در میان ایرانیان آمریکا رواج داشت و دارد و همین امر شاملو را در سفر به آمریکا رنجانده بود. گوش پهن کنیم و گفتهی مسکوب را به یاد آوریم: «ایرانی بودن با همهی مصیبتها به زبان فارسیاش میارزد.»
پارسیانجمن
@Parsi_anjoman