tgoop.com/persian_organon/783
Last Update:
منابع و ابزارهای شناخت
۱- دستگاه معرفت عقلی- تجربی
نگارنده معتقدست شناخت معتبر تنها از طریق این دستگاه بدست میآید و این دو از هم جدا نیستند.
« اگر باور ذهنی جدا از واقعیت عینی باشد ، ارزش شناختی خود را از دست میدهد و
تجربهی عینی بایستی طی فرایندهای عقلی به قواعد و قوانین ذهنی منسجم بینجامد تا علم و معرفت بدست آید.»( مبانی منطق / دکتر نبوی )
اندام های حسی به مثابه سنسورها و سخت افزار برای ورود اطلاعات ست و
مغز جایگاه نرم افزار دستگاه شناخت معتبر انسانی ست و نقش تحلیل را به عهده دارد.
علومی که بیشتر به قسمت تحلیلی دستگاه شناخت انسان مربوطند علوم قیاسی ( صوری ، نظری ) نامیده میشوند و علومی که بیشتر با مشاهده و تجربهی حسی درگیر هستند علوم استقرایی نامیده میشوند.
اما این موضوع مطلق نیست. در علوم قیاسی هم تجربه نقش معرفت زایی دارد و مشاهدات خام علوم تجربی بدون تحلیل عقلی نمیتواند به نظریهی کلی رسیده و قابلیت تبیین و پیش بینی پیدا کند.
اندام ها مانند ورودی ها و خروجی ها و سنسورهای اطلاعات ، تجارب ما را که خوراک تحلیل هستند فراهم میکنند.
پیشرفت های علوم شناختی نشان داده این ارتباط یکسویه و ساده نیست ، این پیچیدگیها دلیلی نمیشود که گمان کنیم معرفتی خارج ازین نوع معرفت و بی ربط به این دستگاه ، میتواند اعتبار عمومی پیدا کند.
« کارکرد مهم تعقل درک و کشف مفاهیم کلیست در مقابل حواس که به امور جزئی و شخصی اختصاص دارند .
الف ) مهمترین و اصلیترین نقش آنچه عقل نامیده میشود ، ساختن مفاهیم کلی ( قوانین کلی) از راه تجرید تعمیم و غیره است.
ذهن (مغز) اطلاعات به دست آمده از راه حواس را بازنگری میکند.» (تفکر نقدی ، امیر خواص)
«کودکی را تصور کنید که در اولین مواجهه با عالم خارج ، با مادر خود ارتباط برقرار میکند. گاهی او را در حال شیر دادن میبیند. گاهی دست نوازش او را لمس میکند. گاهی خود را در آغوش او احساس میکند.
کودک به جهت توانایی های خاص ذهن انسان می تواند به تدریج جنبه مشترک این مواجهه و برخوردها را در ذهن نگاه دارد و جنبه های غیر مشترک را کنار بگذارد.
از این رو ذهن کودک حالات و شرایط شیر دادن ، نوازش کردن ، در آغوش گرفتن و ... را کنار میگذارد و مفهوم مادر را مستقلاً در حافظه و خیال خود ایجاد میکند.
این فرایند در مورد افراد دیگر مانند پدر برادر خواهر و دیگر اطرافیان کودک نیز تکرار میشود.
در مراحل بعدی رشد کودک با مقایسه افرادی که مشاهده و تخیل کرده بود ( مادر پدر برادر و غیره) به تدریج حالات و شرایط خاص آنها یعنی جنبه اختصاصی آنها را جدا میکند و کنار میگذارد و از همه آنها یک جنبه مشترک و یک مفهوم کلی نزد خود میسازد که با لفظ «انسان» شناخته میشود.
همینطورست مراحل شکل گیری دیگر مفاهیم کلی ، مانند غذا ، شیرین و سفیدی
به طور کلی در مراحل شکل گیری مفاهیم کلی توانایی ذهن در جدا کردن جنبههای مشترک از جنبه های غیر مشترک مفاهیم تجرید نامیده میشود
و توسعه آن مفهوم به دست آمده به مصادیق دیگر را تعمیم می گویند.» (منطق کاربردی/دکترخندان)
« تجرید طبق این دیدگاه به معنای تفکیک چند چیزست که در خارج از ذهن ، همواره با هم موجودند و ذهن آنها را با هم دریافت کرده ، اما آنها را تفکیک می کند. مانند اینکه انسان اعداد را همیشه با شیء ، مادی درک می کند. اما در ذهن آنها را از یکدیگر مجزا میکند و یا مثلاً رنگ را که در عالم خارج همیشه همراه با اجسام ست ، از جسم جدا و هر کدام را به مشخصه ای جداگانه درک می کند.
ب) حکم کردن درباره قضایا :
عقل ، برقراری ربط و نسبت بین موضوع و محمول را میسنجد.
ج) استدلال و استنتاج : این مورد و مورد قبلی در بخش مربوط به منطق توضیح داده میشود.
د) تجزبه و ترکیب
صفات اخذ شده از عالم خارج یا تجزیه مفاهیم کلی به مفاهیم جزئی ، مانند تجزیه یک مفهوم به چند مفهوم ، همچون تجزیه مفهوم جسم به دست و پا و قلب و ... تجزیه نامیده میشود
در مقابل به عمل ترکیب می توان اشاره کرد.
ه) تعریف کردن : از راه تجزیه و ترکیب مفاهیم می توان به تعریف دست یافت.»
(تفکر نقدی/امیرخواص)
#فرهاد_طحانی ✍
#ارغنون_پارسی
@mghlte | عصر روشنگری
@persian_organon | ایوانچراغانیدانش
BY ایوان چراغانی دانش ( معرفت شناسی ، منطق کاربردی ، تفکر نقادانه ، تکامل)
Share with your friend now:
tgoop.com/persian_organon/783