tgoop.com/phys_Q/8676
Last Update:
💢holographic principle
• Part 6
🔺پارادوکس اطلاعات سیاهچاله
این کار نشان داد که پارادوکس اطلاعات سیاهچاله زمانی حل میشود که گرانش کوانتومی به روشی غیرمعمول از نظریه ریسمان توصیف شود، با فرض اینکه توصیف نظری ریسمان کامل باشد. فضا-زمان در گرانش کوانتومی به عنوان یک توصیف اثرگذار از تئوری نوسانات افق سیاهچاله با ابعاد پایینتر پدیدار emerge میشود و پیشنهاد میکند که هر سیاهچاله با ویژگیهای متناسب، و نه فقط ریسمانها، به عنوان مبنایی برای توصیف تئوری ریسمان string theory عمل میکند.
در سال 1995، ساسکیند، همراه با همکاران تام بنکس، ویلی فیشلر و استفان شنکر، فرمول بندی نظریه M را با استفاده از توصیف هولوگرافیک بر حسب سیاهچاله های نقطه باردار، برین های D0 از نوع نظریه ریسمان IIA ارائه کردند. تئوری ماتریسی که آنها پیشنهاد کردند برای اولین بار به عنوان توصیف دو برین در ابر گرانش 11 بعدی توسط برنارد دی ویت، ینس هوپ و هرمان نیکولای پیشنهاد شد. نویسندگان بعدی همان مدلهای ماتریسی را به عنوان توصیفی از دینامیک سیاهچالههای نقطهای در محدودههای خاص، باز تفسیر کردند.
هولوگرافیک به آنها این امکان را داد که به این نتیجه برسند که دینامیک این سیاهچاله ها یک فرمول کامل نامختل از نظریه M را ارائه می دهد. در سال 1997، خوان مالداسینا اولین توصیف هولوگرافیک یک آبجکت با ابعاد بالاتر، غشای 3+1-بعدی نوع IIB را ارائه کرد، که مشکل دیرینه یافتن شرح ریسمانی را که یک نظریه سنج gauge را توصیف می کرد، حل کرد. این تحولات به طور همزمان توضیح داد که چگونه نظریه ریسمان با برخی از اشکال نظریه میدان کوانتومی ابر تقارنی supersymmetric مرتبط است.
💢@higgs_field
BY کوانتوم مکانیک
Share with your friend now:
tgoop.com/phys_Q/8676