📌 از طریق لینکهای زیر میتوانید به تفکیک کشور و سال، لیست دانشگاههای خارجی مورد تایید وزارت علوم و وزارت بهداشت را بررسی کنید:
وزارت علوم
وزارت بهداشت
🆔 Psychology_ATU
وزارت علوم
وزارت بهداشت
🆔 Psychology_ATU
به بهانه ششم مِی؛ تولد زیگموند فروید
علیرغم جدال تاریخی و طولانی بین هواداران و مخالفان فروید، احتمالا کمتر کسی میتواند منکر نقش اساسی فروید در تاریخ روانشناسی باشد. حال به بهانه تولدش، احتمالا نگاهی به استدلالهای پوپر، گرونبام و لاکاتوش خالی از لطف نباشد.
استدلال پوپر
روانکاوی شبهعلمی است چون ابطالناپذیر است. بنا به رأی پوپر یک نظریه تنها وقتی علمی است که بتوان آن را آزمون کرده و با نتیجهای قانعکننده نشان داد که باطل است. از نقطه نظر پوپر روانکاوی از برآورده ساختن این معیار ناتوان است.
پوپر ابطالناپذیری بیانشده درباره روانکاوی را با مثال پیش رو نشان میدهد:
من میتوانم این را با دو مثال متفاوت از رفتار آدمی نشان بدهم؛ فرض بگیرید یک مرد یک کودک را داخل آب میاندازد تا او را خفه کند و یک مرد دیگر زندگیاش را به خطر میاندازد تا آن کودک را نجات بدهد. هرکدام از این دو مورد را میتوان با تبیین یکسانی در دستگاه نظری فرویدی و آدلری توضیح داد. بنا به رأی فروید مرد اول مبتلا به سرکوبی است اما مرد دیگر به والایش دستیافته است. چون روانکاوی میتواند برای هر نوع رفتاری دلیلی ارائه دهد به نظر میرسد که وقوع هیچ پدیده رفتاری توان ابطال آن را ندارد بنابراین پوپر پیشنهاد میکند که نظریه روانکاوی علمی نیست چون آن را میتوان با هر نوع دادهای سازگار کرد.
استدلال گرونبام
گرونبام علیرغم مخالفتش با روانکاوی با این ادعا که این دستگاه نظری ابطالناپذیر است مخالفت میکند و بحث میکند که این ادعا نشاندهنده جهل پوپر نسبت به شیوهها و نظریه فروید است. پوپر به جای این که از نوشتههای فروید مثال بیاورد از نظریه او مترسکی با استفاده از مثال فرضی کودک در حال غرق شدن ساخته است؛ در حالی که اگر پوپر نوشتههای واقعی فروید را بررسی میکرد میتوانست دریابد که فروید نظریهای ابطالپذیر صورتبندی کرده است. یک مثال روشن را میتوان در مقاله فروید با عنوان پاسخی به انتقاد از مقاله من درباره نوروز اضطراب پیدا کرد. فروید این فرضیه را مطرح میکند که نوروز اضطراب به دلیل اختلال در زندگی جنسی رخ میدهد و بعد بیان میکند که این فرضیه ابطال خواهد شد اگر نوروز اضطراب در غیاب چنان اختلالی رخ دهد. این مثال نشان میدهد که فروید ابطالپذیری را خصلت مهمی از نظریه خود میداند و با ایده پوپر در مورد آزمونناپذیری روانکاوی مخالف است.
استدلال لاکاتوش
دانشمندان پوست کلفتی دارند. آنها یک نظریه را صرفا به خاطر این که شواهد با آن در تضاد است رها نمیکنند. آنها معمولا یا فرضیههای نجاتبخش برای تبیین آنچه پدیدههای خلاف قاعده مینامند ایجاد میکنند یا اگر نتوانند آن موارد خلاف قاعده را تبیین کنند از آنها چشم گردانده و توجه خود را به سوی دیگر مشکلات هدایت میکنند. لاکاتوش فرض میکند که یک برنامه پژوهشی شامل یک هسته سخت نظری و مجموعهای فرضیههای کمکی است که وقتی با دادههای خلاف قاعده روبهرو میشود دانشمند معتقد به آن برنامه پژوهشی نظریه خود را فورا ابطالشده در نظر نمیگیرد بلکه از فرضیههای کمکی برای تببین آن موارد کمک گرفته و در نتیجه هسته سخت نظریه را نجات میدهد. از نظر او در کلاسهای درسی نیز وقتی دانشآموزان در اجرای آزمایشات فیزیکی دقیقا با نتایج پیشبینی شده از سوی ریاضیات نیوتنی روبه رو نمیشوند، ترغیب میشوند که مداخلات ایجادشده از طرف اصطکاک و فشار هوا را برای تبیین چنان نتایج مخالفی در نظر بگیرند؛ بنابراین مقاومت در برابر ابطالپذیری اگر برای تبعید روانکاوی به قلمرو شبهعلم استفاده شود آنگاه بسیاری از نظریههای مشهور علمی نظیر نظریه جاذبه نیوتن و نظریه ژنتیک مندلی نیز به آن قلمرو تبعید خواهند شد.
منبع: این یادداشت تلخیص مقالهای از هان ماونگ به نام Psychoanalysis and Falsifiability است که به ترجمه علی فیضی، شش سال پیش در مجله تداعی منتشر شده است و توسط نیلوفر بازیار گردآوری و بازنشر شدهاست.
🆔 Psychology_ATU
علیرغم جدال تاریخی و طولانی بین هواداران و مخالفان فروید، احتمالا کمتر کسی میتواند منکر نقش اساسی فروید در تاریخ روانشناسی باشد. حال به بهانه تولدش، احتمالا نگاهی به استدلالهای پوپر، گرونبام و لاکاتوش خالی از لطف نباشد.
استدلال پوپر
روانکاوی شبهعلمی است چون ابطالناپذیر است. بنا به رأی پوپر یک نظریه تنها وقتی علمی است که بتوان آن را آزمون کرده و با نتیجهای قانعکننده نشان داد که باطل است. از نقطه نظر پوپر روانکاوی از برآورده ساختن این معیار ناتوان است.
پوپر ابطالناپذیری بیانشده درباره روانکاوی را با مثال پیش رو نشان میدهد:
من میتوانم این را با دو مثال متفاوت از رفتار آدمی نشان بدهم؛ فرض بگیرید یک مرد یک کودک را داخل آب میاندازد تا او را خفه کند و یک مرد دیگر زندگیاش را به خطر میاندازد تا آن کودک را نجات بدهد. هرکدام از این دو مورد را میتوان با تبیین یکسانی در دستگاه نظری فرویدی و آدلری توضیح داد. بنا به رأی فروید مرد اول مبتلا به سرکوبی است اما مرد دیگر به والایش دستیافته است. چون روانکاوی میتواند برای هر نوع رفتاری دلیلی ارائه دهد به نظر میرسد که وقوع هیچ پدیده رفتاری توان ابطال آن را ندارد بنابراین پوپر پیشنهاد میکند که نظریه روانکاوی علمی نیست چون آن را میتوان با هر نوع دادهای سازگار کرد.
استدلال گرونبام
گرونبام علیرغم مخالفتش با روانکاوی با این ادعا که این دستگاه نظری ابطالناپذیر است مخالفت میکند و بحث میکند که این ادعا نشاندهنده جهل پوپر نسبت به شیوهها و نظریه فروید است. پوپر به جای این که از نوشتههای فروید مثال بیاورد از نظریه او مترسکی با استفاده از مثال فرضی کودک در حال غرق شدن ساخته است؛ در حالی که اگر پوپر نوشتههای واقعی فروید را بررسی میکرد میتوانست دریابد که فروید نظریهای ابطالپذیر صورتبندی کرده است. یک مثال روشن را میتوان در مقاله فروید با عنوان پاسخی به انتقاد از مقاله من درباره نوروز اضطراب پیدا کرد. فروید این فرضیه را مطرح میکند که نوروز اضطراب به دلیل اختلال در زندگی جنسی رخ میدهد و بعد بیان میکند که این فرضیه ابطال خواهد شد اگر نوروز اضطراب در غیاب چنان اختلالی رخ دهد. این مثال نشان میدهد که فروید ابطالپذیری را خصلت مهمی از نظریه خود میداند و با ایده پوپر در مورد آزمونناپذیری روانکاوی مخالف است.
استدلال لاکاتوش
دانشمندان پوست کلفتی دارند. آنها یک نظریه را صرفا به خاطر این که شواهد با آن در تضاد است رها نمیکنند. آنها معمولا یا فرضیههای نجاتبخش برای تبیین آنچه پدیدههای خلاف قاعده مینامند ایجاد میکنند یا اگر نتوانند آن موارد خلاف قاعده را تبیین کنند از آنها چشم گردانده و توجه خود را به سوی دیگر مشکلات هدایت میکنند. لاکاتوش فرض میکند که یک برنامه پژوهشی شامل یک هسته سخت نظری و مجموعهای فرضیههای کمکی است که وقتی با دادههای خلاف قاعده روبهرو میشود دانشمند معتقد به آن برنامه پژوهشی نظریه خود را فورا ابطالشده در نظر نمیگیرد بلکه از فرضیههای کمکی برای تببین آن موارد کمک گرفته و در نتیجه هسته سخت نظریه را نجات میدهد. از نظر او در کلاسهای درسی نیز وقتی دانشآموزان در اجرای آزمایشات فیزیکی دقیقا با نتایج پیشبینی شده از سوی ریاضیات نیوتنی روبه رو نمیشوند، ترغیب میشوند که مداخلات ایجادشده از طرف اصطکاک و فشار هوا را برای تبیین چنان نتایج مخالفی در نظر بگیرند؛ بنابراین مقاومت در برابر ابطالپذیری اگر برای تبعید روانکاوی به قلمرو شبهعلم استفاده شود آنگاه بسیاری از نظریههای مشهور علمی نظیر نظریه جاذبه نیوتن و نظریه ژنتیک مندلی نیز به آن قلمرو تبعید خواهند شد.
منبع: این یادداشت تلخیص مقالهای از هان ماونگ به نام Psychoanalysis and Falsifiability است که به ترجمه علی فیضی، شش سال پیش در مجله تداعی منتشر شده است و توسط نیلوفر بازیار گردآوری و بازنشر شدهاست.
🆔 Psychology_ATU
۲۷ ژوئن؛ روز جهانی آگاهی از PTSD
قدیمیترین ادبیات شناخته شده در مورد این اختلال، شعری از ۵۰ سال قبل از میلاد مسیح است. بقراط یک تجربه نبرد آسیبزا را در مورد سربازی روایت کرد که توسط فلشبکهای جنگی مانند PTSD تسخیر شده بود. از آن زمان به طور مداوم به PTSD اشاره شده است، به ویژه در طول جنگ صد ساله بین انگلستان و فرانسه و حتی در ادبیات شکسپیر، از جمله رومئو و ژولیت.
پزشک و روانشناس بریتانیایی، چارلز ساموئل مایرز، برای توصیف نوعی اختلال استرس پس از سانحه که بسیاری از سربازان در طول جنگ جهانی اول به آن مبتلا شده بودند، اصطلاح Shell Shock (موجگرفتگی) را در سال ۱۹۱۵ ابداع کرد و به صورت رسمی به ادبیات پزشکی معرفی کرد.
جنگ جهانی اول این بیماری را در کانون توجه قرار داد و درمانهای ابتدایی مانند شوک الکتریکی انجام شد. تا دهه ۱۹۵۰ بود که درمانهای مدرنتری مانند گروهدرمانی معرفی شدند.
جنگ ویتنام بار دیگر درک جدیدی از این اختلال ایجاد کرد که با تحقیقات روانشناسان بر روی قربانیان هولوکاست و قربانیان تجاوز همزمان شد و به اثبات این موضوع کمک کرد که بسیاری از انواع تروما میتواند منجر به PTSD شود.
امروزه این اختلال تا حد زیادی قابل درمان در نظر گرفته میشود، بنابراین ما پیشرفت زیادی کردهایم. سنای آمریکا به اصرار سناتور کنت کنراد، ۲۷ ژوئن را به عنوان روز ملی آگاهی از PTSD به رسمیت شناخت. او میخواست از یکی از اعضای گارد ملی داکوتای شمالی که پس از دو دوره خدمت در عراق خودکشی کرده بود، تقدیر کند. در سال ۲۰۱۴، کل ماه ژوئن توسط مجلس سنا به عنوان ماه ملی آگاهی از PTSD نامگذاری شد.
درک علائم PTSD کلید تشخیص این است که چرا برخی اعمال یا کلمات می توانند مضر باشند و چگونه یک حادثه آسیبزا میتواند باعث ایجاد علائم ناتوانکننده PTSD شود.
علائم معمولاً به چهار دسته تقسیم میشوند:
مزاحمت: خاطرات ناخواسته و مزاحم از رویدادهای آسیبزا که میتواند به صورت فلشبک یا کابوس ظاهر شود.
اجتناب: تلاشهای عمدی برای جلوگیری از یادآوری تروما از جمله افراد، مکانها، فعالیتها و موقعیتهایی که خاطرات را زنده میکنند که میتواند مانند گوشهگیری یا انزوای اجتماعی به نظر برسد.
تغییرات در شناخت و خلق و خوی: شامل احساس جدایی یا بیگانگی از دیگران، احساسات منفی مداوم (مانند ترس، وحشت، خشم، گناه یا شرم)، باورهای تحریف شده در مورد خود یا دیگران (مثلاً من بد هستم یا به هیچ کس نمیتوان اعتماد کرد) و کاهش علاقه به پرداختن به فعالیتهای مهم. اینجاست که راهبردهای غلبه بر ناامیدی میتواند به ویژه مؤثر باشد.
تغییرات در برانگیختگی و واکنشپذیری: این تغییرات به صورت رفتار پرخاشگرانه، بیپروا یا خودویرانگر، اختلالات خواب، به راحتی وحشتزده شدن، مشکل در تمرکز یا هشیاری شدید ظاهر میشود. آنها بر عملکرد روزانه فرد تأثیر میگذارند.
بدترین کارهایی که برای کسی که PTSD دارد میتوان انجام داد
هنگامی که فردی با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبارزه میکند، باید مراقب باشید که با حساسیت و درک با او برخورد کنید. متأسفانه، برخی از اعمال و سخنان وضعیت آنها را تشدید می کند و مقابله با زندگی روزمره را برای آنها دشوارتر میکند.
در اینجا جملات و نگرشهایی وجود دارد که واقعاً میتوانند به یک فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه آسیب برسانند حتی اگر در تلاش برای کمک باشید.
۱. همه اینها تو ذهنته.
۲. اونقدرا هم بد نیست.
۳. فقط آروم باش.
۴. چند نفر را کشتید؟ (و سایر سوالاتی که باعث برگرداندن خاطرات مزاحم میشود.)
۵. فقط دنبال جلب توجه هستی.
۶. بهش غلبه کن.
۷. بقیه مردم بدتر از اینها رو پشت سر گذاشتند.
۸. حتما خیلی حساسی.
۹. میدونم چه احساسی داری.
۱۰ فقط حرف بزن و بگو تجربه تروماتیک تو چی بوده؟
۱۱. تو فقط پارانوئید و مشکوک شدی.
هنگامی که با فردی مبتلا به PTSD در ارتباط هستید چه کارهایی را باید انجام دهید؟
۱. هنگامی که فردی مبتلا به PTSD تجربیات خود را بازگو میکند، با همدلی و بدون قضاوت گوش دهید.
۲. از کوچکنمایی تلاشهای بازماندگان تروما خودداری کنید و احساسات آنها را نادیده نگیرید.
۳. در صورت وقوع یک حادثه آسیبزا، ایمنی و رفاه آنها را در اولویت قرار دهید و در صورت امکان از آسیبهای مشابه جلوگیری کنید.
۴. آنها را تشویق کنید تا از درمانگران واجد شرایط متخصص در رویکردهای متمرکز بر تروما کمک حرفهای بگیرند.
۵. با اتصال آنها به گروههای پشتیبانی یا شبکههای همتا، یک محیط حمایتی را تقویت کنید.
۶. شیوههای خودمراقبتی و مکانیسمهای مقابلهای را تشویق کنید که تنظیم عاطفی و آرامش را تقویت میکند.
۷. به یاد داشته باشید که پروسه شفا مانند یک سفر طولانی است و جستجوی حمایت و استراحت کردن در صورت نیاز مشکلی ندارد.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
قدیمیترین ادبیات شناخته شده در مورد این اختلال، شعری از ۵۰ سال قبل از میلاد مسیح است. بقراط یک تجربه نبرد آسیبزا را در مورد سربازی روایت کرد که توسط فلشبکهای جنگی مانند PTSD تسخیر شده بود. از آن زمان به طور مداوم به PTSD اشاره شده است، به ویژه در طول جنگ صد ساله بین انگلستان و فرانسه و حتی در ادبیات شکسپیر، از جمله رومئو و ژولیت.
پزشک و روانشناس بریتانیایی، چارلز ساموئل مایرز، برای توصیف نوعی اختلال استرس پس از سانحه که بسیاری از سربازان در طول جنگ جهانی اول به آن مبتلا شده بودند، اصطلاح Shell Shock (موجگرفتگی) را در سال ۱۹۱۵ ابداع کرد و به صورت رسمی به ادبیات پزشکی معرفی کرد.
جنگ جهانی اول این بیماری را در کانون توجه قرار داد و درمانهای ابتدایی مانند شوک الکتریکی انجام شد. تا دهه ۱۹۵۰ بود که درمانهای مدرنتری مانند گروهدرمانی معرفی شدند.
جنگ ویتنام بار دیگر درک جدیدی از این اختلال ایجاد کرد که با تحقیقات روانشناسان بر روی قربانیان هولوکاست و قربانیان تجاوز همزمان شد و به اثبات این موضوع کمک کرد که بسیاری از انواع تروما میتواند منجر به PTSD شود.
امروزه این اختلال تا حد زیادی قابل درمان در نظر گرفته میشود، بنابراین ما پیشرفت زیادی کردهایم. سنای آمریکا به اصرار سناتور کنت کنراد، ۲۷ ژوئن را به عنوان روز ملی آگاهی از PTSD به رسمیت شناخت. او میخواست از یکی از اعضای گارد ملی داکوتای شمالی که پس از دو دوره خدمت در عراق خودکشی کرده بود، تقدیر کند. در سال ۲۰۱۴، کل ماه ژوئن توسط مجلس سنا به عنوان ماه ملی آگاهی از PTSD نامگذاری شد.
درک علائم PTSD کلید تشخیص این است که چرا برخی اعمال یا کلمات می توانند مضر باشند و چگونه یک حادثه آسیبزا میتواند باعث ایجاد علائم ناتوانکننده PTSD شود.
علائم معمولاً به چهار دسته تقسیم میشوند:
مزاحمت: خاطرات ناخواسته و مزاحم از رویدادهای آسیبزا که میتواند به صورت فلشبک یا کابوس ظاهر شود.
اجتناب: تلاشهای عمدی برای جلوگیری از یادآوری تروما از جمله افراد، مکانها، فعالیتها و موقعیتهایی که خاطرات را زنده میکنند که میتواند مانند گوشهگیری یا انزوای اجتماعی به نظر برسد.
تغییرات در شناخت و خلق و خوی: شامل احساس جدایی یا بیگانگی از دیگران، احساسات منفی مداوم (مانند ترس، وحشت، خشم، گناه یا شرم)، باورهای تحریف شده در مورد خود یا دیگران (مثلاً من بد هستم یا به هیچ کس نمیتوان اعتماد کرد) و کاهش علاقه به پرداختن به فعالیتهای مهم. اینجاست که راهبردهای غلبه بر ناامیدی میتواند به ویژه مؤثر باشد.
تغییرات در برانگیختگی و واکنشپذیری: این تغییرات به صورت رفتار پرخاشگرانه، بیپروا یا خودویرانگر، اختلالات خواب، به راحتی وحشتزده شدن، مشکل در تمرکز یا هشیاری شدید ظاهر میشود. آنها بر عملکرد روزانه فرد تأثیر میگذارند.
بدترین کارهایی که برای کسی که PTSD دارد میتوان انجام داد
هنگامی که فردی با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبارزه میکند، باید مراقب باشید که با حساسیت و درک با او برخورد کنید. متأسفانه، برخی از اعمال و سخنان وضعیت آنها را تشدید می کند و مقابله با زندگی روزمره را برای آنها دشوارتر میکند.
در اینجا جملات و نگرشهایی وجود دارد که واقعاً میتوانند به یک فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه آسیب برسانند حتی اگر در تلاش برای کمک باشید.
۱. همه اینها تو ذهنته.
۲. اونقدرا هم بد نیست.
۳. فقط آروم باش.
۴. چند نفر را کشتید؟ (و سایر سوالاتی که باعث برگرداندن خاطرات مزاحم میشود.)
۵. فقط دنبال جلب توجه هستی.
۶. بهش غلبه کن.
۷. بقیه مردم بدتر از اینها رو پشت سر گذاشتند.
۸. حتما خیلی حساسی.
۹. میدونم چه احساسی داری.
۱۰ فقط حرف بزن و بگو تجربه تروماتیک تو چی بوده؟
۱۱. تو فقط پارانوئید و مشکوک شدی.
هنگامی که با فردی مبتلا به PTSD در ارتباط هستید چه کارهایی را باید انجام دهید؟
۱. هنگامی که فردی مبتلا به PTSD تجربیات خود را بازگو میکند، با همدلی و بدون قضاوت گوش دهید.
۲. از کوچکنمایی تلاشهای بازماندگان تروما خودداری کنید و احساسات آنها را نادیده نگیرید.
۳. در صورت وقوع یک حادثه آسیبزا، ایمنی و رفاه آنها را در اولویت قرار دهید و در صورت امکان از آسیبهای مشابه جلوگیری کنید.
۴. آنها را تشویق کنید تا از درمانگران واجد شرایط متخصص در رویکردهای متمرکز بر تروما کمک حرفهای بگیرند.
۵. با اتصال آنها به گروههای پشتیبانی یا شبکههای همتا، یک محیط حمایتی را تقویت کنید.
۶. شیوههای خودمراقبتی و مکانیسمهای مقابلهای را تشویق کنید که تنظیم عاطفی و آرامش را تقویت میکند.
۷. به یاد داشته باشید که پروسه شفا مانند یک سفر طولانی است و جستجوی حمایت و استراحت کردن در صورت نیاز مشکلی ندارد.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
روانشناسی_جنایی_قانونی_دانشگاه_علامه_و_پواتیه.pdf
508.7 KB
اطلاعیه برگزاری سومین دوره کوتاهمدت بینالمللی روانشناسی جنایی-قانونی دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری دانشگاه پواتیه فرانسه
🆔 Psychology_ATU
🆔 Psychology_ATU
آزمون سخت روانشناسان در دوراهی اخلاق و قدرت
از هفته گذشته تاکنون، خبر برقراری رابطه جنسی یکی از روانشناسان صاحبنام در ایران با یکی از مراجعینشان در خارج از ایران و محکومیت در دادگاه استرالیا که منجر به ابطال لایسنس ایشان در کشور مذکور شده است به خبر دست اول در محافل روانشناسان و بخشی از جامعه تبدیل شده است. به نظر میرسد کشمکشهای فراوان و جدال بر سر درستی یا نادرستی عکسالعمل جامعه روانشناسان و مردم به عنوان مراجعین فعلی یا بالقوه در برابر زیر پا گذاشته شدن اصول اخلاق حرفهای در روانشناسی توسط درمانگر و آموزگاری که سالها مشق درمانگری و درمان برای تعداد فراوانی چه به عنوان درمانگر چه مراجع میکرده است، باب جدیدی را در بحث اخلاق در درمان گشوده است که با سکوت نهادهای بالادستی حاکم در حوزه روانشناسی و سلامت روان و عدم موضعگیری یا موضعگیریهای نابجای پیشکسوتان روانشناسی، معنای جدیدی به خود گرفته است.
در یک طرف اعتقاد بر آن است که «ما در جایگاه قضاوت افراد نمیباشیم و هنوز جرمی اثبات نشده است، انسان جایزالخطاست، ایشان خدمات علمی فراوانی را به جامعه روانشناسی ایران ارائه داده است و همگی به نوعی به ایشان مدیون میباشیم، هر کسی مسئول زندگی شخصی و حرفهای خود است و بحث کردن درباره آن بیارتباط به دیگران است، عدهای از روانشناسان به علت حسادت و کینهتوزی فرصت را غنیمت شمرده و به تخریب ایشان روی آوردهاند، روانشناسان باید همدلی کنند و برای گذر ایشان به سلامت از این حادثه تلاش کنند» و...
اما در طرف دیگر اعتقاد بر این است که «طبق حکم دادگاه استرالیا ایشان محکوم شده است و جای ابهامی باقی نمانده است، مراجع با آسیبهای فراوانی روبهرو شده است و مسئولیت این اتفاق به عنوان درمانگر کاملا بر عهده ایشان میباشد و جای هیچ عذر و بهانهای باقی نمانده است، عکسالعملهای روانشناسان به علت نقض اصول اخلاقی طبیعی و اخلاقی است» و...
ذکر این نکته ضروری است که کمیسیون رسیدگی به شکایات بهداشتی و درمانی استرالیا پس از حدود سه سال بررسی، ایشان را به علت داشتن رابطه جنسی با مراجع، برگزاری جلسات گروه درمانی همراه با موسیقی و سرو الکل، عدم رعایت مرزهای حرفهای و گمراه کردن شورای روانشناسی New South Wales و کمیسیون شکایات، حکم نهایی خود که ابطال مجوز درمان است را صادر کرده است.
احتمالا نیمنگاهی به اصول پنجگانه اخلاق حرفهای (۱. سودبخشی و عدم سوءاستفاده ۲.وفاداری و مسئولیتپذیری ۳.صداقت ۴. عدالت ۵.احترام به حقوق و کرامت انسانها) میتواند بدون باقی گذاشتن ابهامی، ایشان را در مقام پاسخگویی به علت وارد کردن آسیب به مراجع و مخدوش کردن اعتماد عمومی جامعه نسبت به روانشناسان قرار دهد. به نظر میرسد تخطی ایشان از مرزهای حرفهای کاملا مشخص و آشکار است اما علت سکوت و موضعگیریهای غیرحرفهای جمعی از روانشناسان، پیشکسوتان و نهادهای بالادستی نامشخص و مبهم است.
مگر جز این است که در بحث اعتبارگذاری شاغلان در حرفه روانشناسی و طبق مدل پنجرنگی، ایشان در گروه قرمز یعنی روانشناسنماها و روانشناسان آسیبرسان قرار میگیرند؟ طبق تعریف همین مدل در گروه قرمز، گاهی روانشناسانی دیده میشوند که به لحاظ دانش و مهارت مورد تایید هستند اما دلایلی نظیر مشکلات شخصیتی و سلامت روان و یا عدم رعایت مسائل اخلاقی باعث میشود که به «روانشناسان آسیبرسان» تبدیل شوند.
مگر جز این است که مراجع در اتاق درمان در آسیبپذیرترین حالت ممکن قرار دارد و مسئولیت تمامی اتفاقات بدون هیچ عذر و بهانهای بر عهده درمانگر میباشد؟
مگر جز این است که تخطی از مرزهای اخلاقی و حرفهای میتواند باعث وارد شدن آسیبهای جدی به مراجع شود که اثرات آن میتواند دائمی و جبرانناپذیر باشد؟
مگر جز این است که حفظ چارچوب اتاق درمان و مرزهای درمانگر و درمانجو مقدم بر دانش و مهارت درمانگر میباشد؟
مگر جز این است که در بحرانهای اخلاقی، مسئولیت هر یک از ما برگرداندن آرامش و اعتماد به جامعه است نه دامن زدن به آن و ایستادن در سمتی که خطاکار همچنان مسئولیت آن را نپذیرفته است و سعی در گمراه کردن دیگران دارد؟
حال سوال اساسی این است که سکوت و موضعگیریهای نادرست، ریشه در چه عللی دارد؟ آن هم در شرایطی که ایشان به عنوان رواندرمانگر و همسر ایشان به عنوان روانپزشک با حمایتهایشان، موجی از بیاعتمادی را برای مراجعین فعلی و بالقوه و درمانگران که تلاشهای بیوقفهشان برای مبارزه با استیگماهای موجود، فرهنگسازی در جهت ضرورت استفاده از خدمات روانشناختی و ایجاد اعتماد عمومی در جامعه با مشقتها و تلاشهای فراوان بوده است، به همراه داشته است.
حفظ قدرت، دوستیهای قدیمی و سنگری که بزرگان از هر گونه گزندی در اماناند، زمینهساز ایجاد شکافی بزرگ در جامعه است که از عواقب آن هیچ گریزی نخواهد بود.
نوشته: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
از هفته گذشته تاکنون، خبر برقراری رابطه جنسی یکی از روانشناسان صاحبنام در ایران با یکی از مراجعینشان در خارج از ایران و محکومیت در دادگاه استرالیا که منجر به ابطال لایسنس ایشان در کشور مذکور شده است به خبر دست اول در محافل روانشناسان و بخشی از جامعه تبدیل شده است. به نظر میرسد کشمکشهای فراوان و جدال بر سر درستی یا نادرستی عکسالعمل جامعه روانشناسان و مردم به عنوان مراجعین فعلی یا بالقوه در برابر زیر پا گذاشته شدن اصول اخلاق حرفهای در روانشناسی توسط درمانگر و آموزگاری که سالها مشق درمانگری و درمان برای تعداد فراوانی چه به عنوان درمانگر چه مراجع میکرده است، باب جدیدی را در بحث اخلاق در درمان گشوده است که با سکوت نهادهای بالادستی حاکم در حوزه روانشناسی و سلامت روان و عدم موضعگیری یا موضعگیریهای نابجای پیشکسوتان روانشناسی، معنای جدیدی به خود گرفته است.
در یک طرف اعتقاد بر آن است که «ما در جایگاه قضاوت افراد نمیباشیم و هنوز جرمی اثبات نشده است، انسان جایزالخطاست، ایشان خدمات علمی فراوانی را به جامعه روانشناسی ایران ارائه داده است و همگی به نوعی به ایشان مدیون میباشیم، هر کسی مسئول زندگی شخصی و حرفهای خود است و بحث کردن درباره آن بیارتباط به دیگران است، عدهای از روانشناسان به علت حسادت و کینهتوزی فرصت را غنیمت شمرده و به تخریب ایشان روی آوردهاند، روانشناسان باید همدلی کنند و برای گذر ایشان به سلامت از این حادثه تلاش کنند» و...
اما در طرف دیگر اعتقاد بر این است که «طبق حکم دادگاه استرالیا ایشان محکوم شده است و جای ابهامی باقی نمانده است، مراجع با آسیبهای فراوانی روبهرو شده است و مسئولیت این اتفاق به عنوان درمانگر کاملا بر عهده ایشان میباشد و جای هیچ عذر و بهانهای باقی نمانده است، عکسالعملهای روانشناسان به علت نقض اصول اخلاقی طبیعی و اخلاقی است» و...
ذکر این نکته ضروری است که کمیسیون رسیدگی به شکایات بهداشتی و درمانی استرالیا پس از حدود سه سال بررسی، ایشان را به علت داشتن رابطه جنسی با مراجع، برگزاری جلسات گروه درمانی همراه با موسیقی و سرو الکل، عدم رعایت مرزهای حرفهای و گمراه کردن شورای روانشناسی New South Wales و کمیسیون شکایات، حکم نهایی خود که ابطال مجوز درمان است را صادر کرده است.
احتمالا نیمنگاهی به اصول پنجگانه اخلاق حرفهای (۱. سودبخشی و عدم سوءاستفاده ۲.وفاداری و مسئولیتپذیری ۳.صداقت ۴. عدالت ۵.احترام به حقوق و کرامت انسانها) میتواند بدون باقی گذاشتن ابهامی، ایشان را در مقام پاسخگویی به علت وارد کردن آسیب به مراجع و مخدوش کردن اعتماد عمومی جامعه نسبت به روانشناسان قرار دهد. به نظر میرسد تخطی ایشان از مرزهای حرفهای کاملا مشخص و آشکار است اما علت سکوت و موضعگیریهای غیرحرفهای جمعی از روانشناسان، پیشکسوتان و نهادهای بالادستی نامشخص و مبهم است.
مگر جز این است که در بحث اعتبارگذاری شاغلان در حرفه روانشناسی و طبق مدل پنجرنگی، ایشان در گروه قرمز یعنی روانشناسنماها و روانشناسان آسیبرسان قرار میگیرند؟ طبق تعریف همین مدل در گروه قرمز، گاهی روانشناسانی دیده میشوند که به لحاظ دانش و مهارت مورد تایید هستند اما دلایلی نظیر مشکلات شخصیتی و سلامت روان و یا عدم رعایت مسائل اخلاقی باعث میشود که به «روانشناسان آسیبرسان» تبدیل شوند.
مگر جز این است که مراجع در اتاق درمان در آسیبپذیرترین حالت ممکن قرار دارد و مسئولیت تمامی اتفاقات بدون هیچ عذر و بهانهای بر عهده درمانگر میباشد؟
مگر جز این است که تخطی از مرزهای اخلاقی و حرفهای میتواند باعث وارد شدن آسیبهای جدی به مراجع شود که اثرات آن میتواند دائمی و جبرانناپذیر باشد؟
مگر جز این است که حفظ چارچوب اتاق درمان و مرزهای درمانگر و درمانجو مقدم بر دانش و مهارت درمانگر میباشد؟
مگر جز این است که در بحرانهای اخلاقی، مسئولیت هر یک از ما برگرداندن آرامش و اعتماد به جامعه است نه دامن زدن به آن و ایستادن در سمتی که خطاکار همچنان مسئولیت آن را نپذیرفته است و سعی در گمراه کردن دیگران دارد؟
حال سوال اساسی این است که سکوت و موضعگیریهای نادرست، ریشه در چه عللی دارد؟ آن هم در شرایطی که ایشان به عنوان رواندرمانگر و همسر ایشان به عنوان روانپزشک با حمایتهایشان، موجی از بیاعتمادی را برای مراجعین فعلی و بالقوه و درمانگران که تلاشهای بیوقفهشان برای مبارزه با استیگماهای موجود، فرهنگسازی در جهت ضرورت استفاده از خدمات روانشناختی و ایجاد اعتماد عمومی در جامعه با مشقتها و تلاشهای فراوان بوده است، به همراه داشته است.
حفظ قدرت، دوستیهای قدیمی و سنگری که بزرگان از هر گونه گزندی در اماناند، زمینهساز ایجاد شکافی بزرگ در جامعه است که از عواقب آن هیچ گریزی نخواهد بود.
نوشته: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
📍آزمون سخت روانشناسان در دوراهی اخلاق و قدرت، نوشتهی نیلوفر بازیار.
شما فکر میکنید سنگرسازی برای بزرگان چه عواقب و پیامدهایی در جامعه خواهد داشت؟
در این دوراهی چه رفتاری صحیح تر است و به چه علت؟
https://www.instagram.com/p/C9fmRWHukn2/?igsh=MWNrcWh2ejgzdzlveA==
🆔 Psychology_ATU
شما فکر میکنید سنگرسازی برای بزرگان چه عواقب و پیامدهایی در جامعه خواهد داشت؟
در این دوراهی چه رفتاری صحیح تر است و به چه علت؟
https://www.instagram.com/p/C9fmRWHukn2/?igsh=MWNrcWh2ejgzdzlveA==
🆔 Psychology_ATU
تحقیر، شستوشوی مغزی و کنترل ذهنی درمانجو؛ ظهور یک فرقه
کمتر از دو ماه قبل، جان فردریکسون که نامی آشنا برای روانشناسان علیالخصوص دوستداران رویکرد ISTDP دارد، در صفحه اینستاگرام خود درباره یکی از شاگردان سابقش و موسسه او که خود را نماینده رسمی ISTDP در ایران معرفی کرده بود، اطلاعاتی را تحت عنوان نامهای برای روانشناس ایرانی مذکور، منتشر کرد که حاصل جمعآوری مستندات بسیاری از طریق درمانجوهای سابق این موسسه و درمانگران این درمانجویان بود.
جان فردریکسون میگوید، این روانشناس ایرانی بیشتر از چهارده سال از طریق یک کالت (فرقه) که در آن دانشآموزان (واژه استفادهشده توسط فردریکسون) را به اسم رویکرد ISTDP و دورههای روانشناسی تحت فشار شدید، تحقیر و تهدید قرار داده، در داخل و خارج از ایران مشغول به فعالیت بوده است. دانشآموزان حاضر در دورهها پس از یکسال حضور در این موسسه مجبور میشوند که افراد جدیدی را وارد دوره کنند و اگر این اتفاق نیفتد تهدید به کنار گذاشتن از دوره میشوند. دانشآموزانی که با این درخواست مخالفت کنند یا از دوره خارج میشوند یا با اتهام مساله روانی و نیاز داشتن به درمان در مقابل دیگران مواجه میشوند.
شرکتکنندگان در دورههای این موسسه مجبور میشوند پتو را در فضایی کمنور بر سر خود بیندازند، به والدین خود توهین کنند و آنها را بکشند.
او شرکتکنندگان را به صورت فیزیکی یا مجازی به قبرستان میبرد تا داستان زندگی و هویت خود را دفن کنند. طی انجام این مرحله، برخی از شرکتکنندگان به گریه افتاده یا غش کردهاند که او علت آن را بروز احساسات واقعی شرکتکنندگان و خداحافظی آنان با هویت و داستان زندگی قدیمیشان عنوان کرده است. او از شاگردان خود میخواهد در قبرستانها بنویسند که والدین و سایرین پس از مرگ درباره آنها چه فکری میکنند چرا که به آنها نشان میدهد چقدر ارزشمندند.
او قبل از همهگیری کرونا، شرکتکنندگان دوره را به مراسم تشییع جنازه، قبرستانها و گاهی به سردخانه میبرد تا جنازهها را ببینند. سپس به آنها میگفت در برابر قبر خالی بایستند تا با مرگ خودشان مواجه شوند.
او در مقابل سایر شرکتکنندگان دوره به افراد توهین میکند و اگر با مخالفتی از جانب آنها روبهرو شود، شرکتکنندگان با اتهام آموزشناپذیری و فرافکنی روبهرو میشوند. طبق گفته شرکتکنندگان، او توهین و قلدری را عمدا انجام میدهد تا ببیند چه واکنشی نشان میدهند، فرافکنیهای خود را ببینند و اگر علیه او حرفی بزنند یا رفتاری انجام دهند، فرافکنی است.
او ادعا میکند آنقدر روی خود کار کرده است که به آینه روح تبدیل شده است.
گاهی جلسات درمان با حضور ۱۰۰ تا ۳۰۰ نفر برگزار میشود که در آن حریم خصوصی افراد نقض میشود.
طبق گفته فردریکسون تعدادی از شرکتکنندگان نیاز به دارو پیدا کردهاند، عدهای به مواد مخدر اعتیاد پیدا کردهاند و تعدادی هم اقدام به خودکشی داشتهاند و بستری شدهاند. شستوشوی مغزی، کنترل ذهنی و گسلایتینگ در درون این فرقه به بسیاری از افراد آسیب رسانده است.
پس از انتشار این نامه، روانشناس ایرانی طی یک نامه ۲۴ صفحهای به فردریکسون پاسخ داد که ظاهرا به تکذیبیه شباهت داشت اما به نوعی تاییدکننده تمامی حرفهای فردریکسون با توجیهات جدید بود.
تعدادی از شرکتکنندگان سابق این دورهها که کامنتهایی در راستای تایید نامه فردریسکون نوشته بودند از طریق این موسسه و تعدادی از شرکتکنندگان دورههای آن، تماسها و ایمیلهایی تهدیدآمیز دریافت کردهاند. مساله قابل توجه این است که اسم موسسه و روانشناس مذکور در تیتراژ پایانی یکی از سریالهای پرطرفدار شبکه خانگی در حال پخش نیز آمده است و همچنان با دریافت هزینههای هنگفت در شهرهای مختلف ایران مشغول برگزاری دوره میباشند.
حال سوال اساسی و مهم این است؛ آیا سازمان نظام روانشناسی به عنوان متولی روانشناسی در ایران همچنان بر تصمیم خود در جهت سکوت و نادیده گرفتن این حقایق مصر است؟ نبود سازوکار درست در ساختار حاکم بر روانشناسی ایران و عدم نظارت جدی بر ورود و فعالیت شاغلین در این حرفه سبب ایجاد آسیبهایی گاها جبرانناپذیر برای مراجعین و حرفه روانشناسی شده است که جبران و ترمیم آن نیازمند اصلاح سازوکارهای کنونی حاکم بر سازمانهای متولی سلامت روان در جامعه است.
نوشته: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
کمتر از دو ماه قبل، جان فردریکسون که نامی آشنا برای روانشناسان علیالخصوص دوستداران رویکرد ISTDP دارد، در صفحه اینستاگرام خود درباره یکی از شاگردان سابقش و موسسه او که خود را نماینده رسمی ISTDP در ایران معرفی کرده بود، اطلاعاتی را تحت عنوان نامهای برای روانشناس ایرانی مذکور، منتشر کرد که حاصل جمعآوری مستندات بسیاری از طریق درمانجوهای سابق این موسسه و درمانگران این درمانجویان بود.
جان فردریکسون میگوید، این روانشناس ایرانی بیشتر از چهارده سال از طریق یک کالت (فرقه) که در آن دانشآموزان (واژه استفادهشده توسط فردریکسون) را به اسم رویکرد ISTDP و دورههای روانشناسی تحت فشار شدید، تحقیر و تهدید قرار داده، در داخل و خارج از ایران مشغول به فعالیت بوده است. دانشآموزان حاضر در دورهها پس از یکسال حضور در این موسسه مجبور میشوند که افراد جدیدی را وارد دوره کنند و اگر این اتفاق نیفتد تهدید به کنار گذاشتن از دوره میشوند. دانشآموزانی که با این درخواست مخالفت کنند یا از دوره خارج میشوند یا با اتهام مساله روانی و نیاز داشتن به درمان در مقابل دیگران مواجه میشوند.
شرکتکنندگان در دورههای این موسسه مجبور میشوند پتو را در فضایی کمنور بر سر خود بیندازند، به والدین خود توهین کنند و آنها را بکشند.
او شرکتکنندگان را به صورت فیزیکی یا مجازی به قبرستان میبرد تا داستان زندگی و هویت خود را دفن کنند. طی انجام این مرحله، برخی از شرکتکنندگان به گریه افتاده یا غش کردهاند که او علت آن را بروز احساسات واقعی شرکتکنندگان و خداحافظی آنان با هویت و داستان زندگی قدیمیشان عنوان کرده است. او از شاگردان خود میخواهد در قبرستانها بنویسند که والدین و سایرین پس از مرگ درباره آنها چه فکری میکنند چرا که به آنها نشان میدهد چقدر ارزشمندند.
او قبل از همهگیری کرونا، شرکتکنندگان دوره را به مراسم تشییع جنازه، قبرستانها و گاهی به سردخانه میبرد تا جنازهها را ببینند. سپس به آنها میگفت در برابر قبر خالی بایستند تا با مرگ خودشان مواجه شوند.
او در مقابل سایر شرکتکنندگان دوره به افراد توهین میکند و اگر با مخالفتی از جانب آنها روبهرو شود، شرکتکنندگان با اتهام آموزشناپذیری و فرافکنی روبهرو میشوند. طبق گفته شرکتکنندگان، او توهین و قلدری را عمدا انجام میدهد تا ببیند چه واکنشی نشان میدهند، فرافکنیهای خود را ببینند و اگر علیه او حرفی بزنند یا رفتاری انجام دهند، فرافکنی است.
او ادعا میکند آنقدر روی خود کار کرده است که به آینه روح تبدیل شده است.
گاهی جلسات درمان با حضور ۱۰۰ تا ۳۰۰ نفر برگزار میشود که در آن حریم خصوصی افراد نقض میشود.
طبق گفته فردریکسون تعدادی از شرکتکنندگان نیاز به دارو پیدا کردهاند، عدهای به مواد مخدر اعتیاد پیدا کردهاند و تعدادی هم اقدام به خودکشی داشتهاند و بستری شدهاند. شستوشوی مغزی، کنترل ذهنی و گسلایتینگ در درون این فرقه به بسیاری از افراد آسیب رسانده است.
پس از انتشار این نامه، روانشناس ایرانی طی یک نامه ۲۴ صفحهای به فردریکسون پاسخ داد که ظاهرا به تکذیبیه شباهت داشت اما به نوعی تاییدکننده تمامی حرفهای فردریکسون با توجیهات جدید بود.
تعدادی از شرکتکنندگان سابق این دورهها که کامنتهایی در راستای تایید نامه فردریسکون نوشته بودند از طریق این موسسه و تعدادی از شرکتکنندگان دورههای آن، تماسها و ایمیلهایی تهدیدآمیز دریافت کردهاند. مساله قابل توجه این است که اسم موسسه و روانشناس مذکور در تیتراژ پایانی یکی از سریالهای پرطرفدار شبکه خانگی در حال پخش نیز آمده است و همچنان با دریافت هزینههای هنگفت در شهرهای مختلف ایران مشغول برگزاری دوره میباشند.
حال سوال اساسی و مهم این است؛ آیا سازمان نظام روانشناسی به عنوان متولی روانشناسی در ایران همچنان بر تصمیم خود در جهت سکوت و نادیده گرفتن این حقایق مصر است؟ نبود سازوکار درست در ساختار حاکم بر روانشناسی ایران و عدم نظارت جدی بر ورود و فعالیت شاغلین در این حرفه سبب ایجاد آسیبهایی گاها جبرانناپذیر برای مراجعین و حرفه روانشناسی شده است که جبران و ترمیم آن نیازمند اصلاح سازوکارهای کنونی حاکم بر سازمانهای متولی سلامت روان در جامعه است.
نوشته: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
از طریق این لینک میتوانید اسامی روانشناسان دارای مجوز فعالیت، عناوین مدارک تحصیلی و محل فعالیتشان را در سایت نظام روانشناسی ایران جستجو کنید و از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری کنید.
🆔 Psychology_ATU
🆔 Psychology_ATU
شرایط ثبتنام در کنکور ارشد وزارت بهداشت مجموعه روانشناسی به همراه ضرایب مربوطه به هر درس امتحانی
لازم به ذکر است به جز رشته بالینی که فارغالتحصیلان رشته مشاوره هم مجاز به ثبتنام و شرکت در آن هستند، در سایر رشتهها فقط فارغالتحصیلان رشته روانشناسی مجاز به ثبتنام و شرکت در آزمون ارشد وزارت بهداشت میباشند.
🆔 Psychology_ATU
لازم به ذکر است به جز رشته بالینی که فارغالتحصیلان رشته مشاوره هم مجاز به ثبتنام و شرکت در آن هستند، در سایر رشتهها فقط فارغالتحصیلان رشته روانشناسی مجاز به ثبتنام و شرکت در آزمون ارشد وزارت بهداشت میباشند.
🆔 Psychology_ATU
📌 جمعی از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه علامه طباطبایی آماده پاسخگویی به سوالات داوطلبان عزیز در ایّام انتخاب رشته کنکور سراسری به صورت رایگان میباشند.
۱. حمیدرضا بااطمینان؛ ورودی ۱۳۹۹ روانشناسی
۲. نرگس شاهوردی؛ ورودی ۱۴۰۰ روانشناسی
۳. ایلیا نوشادی؛ ورودی ۱۴۰۱ روانشناسی
۴. مائده چرمی؛ ورودی ۱۴۰۱ روانشناسی
۵. فاطمه نظر؛ ورودی ۱۴۰۲ روانشناسی
۶. محمدمسیح آذرکف؛ ورودی ۱۴۰۲ روانشناسی
۷. ریحانه حسنی؛ ورودی ۱۴۰۲ روانشناسی
۸. مهدی مخلصآبادی؛ ورودی ۱۴۰۱ مشاوره
🆔 Psychology_ATU
۱. حمیدرضا بااطمینان؛ ورودی ۱۳۹۹ روانشناسی
۲. نرگس شاهوردی؛ ورودی ۱۴۰۰ روانشناسی
۳. ایلیا نوشادی؛ ورودی ۱۴۰۱ روانشناسی
۴. مائده چرمی؛ ورودی ۱۴۰۱ روانشناسی
۵. فاطمه نظر؛ ورودی ۱۴۰۲ روانشناسی
۶. محمدمسیح آذرکف؛ ورودی ۱۴۰۲ روانشناسی
۷. ریحانه حسنی؛ ورودی ۱۴۰۲ روانشناسی
۸. مهدی مخلصآبادی؛ ورودی ۱۴۰۱ مشاوره
🆔 Psychology_ATU
تغییر روایت خودکشی
هر ساله ۱۰ سپتامبر به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی گرامی داشته میشود تا توجه را بر این موضوع متمرکز کند، استیگما (انگ) را کاهش دهد و آگاهی سازمانها، دولت و مردم را افزایش دهد تا پیامی منحصربهفرد بدهد؛ میتوان از خودکشی جلوگیری کرد.
شعار سهساله روز جهانی خودکشی از سال ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۶ با عنوان تغییر روایت خودکشی نامگذاری شدهاست. این شعار تمرکز خود را بر شکست دادن موانعی همچون انگ و افزایش آگاهی درباره پیشگیری از خودکشی قرار داده است و هدف آن تشویق به گفتوگوهای باز و صریح درباره خودکشی است تا این موضوع پیچیده از حالت تابو و سکوت خارج شود و به درک و حمایت بیشتر منجر گردد.
شعار «تغییر روایت خودکشی» به معنای حرکت از فرهنگی که سکوت را ترویج میکند به سمت فرهنگی است که پذیرای بحثها و گفتوگوهای بیشتر درباره خودکشی و پیشگیری از آن باشد. این تغییر رویکرد نه تنها به کاهش انگ اجتماعی کمک میکند بلکه افراد را تشویق میکند تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند و از حمایت لازم برخوردار شوند. این رویکرد نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح سیاستگذاری نیز اهمیت دارد و از دولتها میخواهد تا اولویتهای بهداشت روانی و دسترسی به مراقبتها را تقویت کنند.
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت، هر ساله بیش از ۷۰۰،۰۰۰ نفر در جهان به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند و این مسئله تأثیرات عمیقی بر جوامع و افراد برجای میگذارد. به همین دلیل، موضوع تغییر روایت به یکی از اولویتهای مهم در حوزه بهداشت روانی تبدیل شده است. این تغییر شامل تقویت گفتوگوهای اجتماعی و سیاستگذاریهایی است که از بهداشت روانی حمایت میکنند.
برای مثال، یکی از اهداف کلیدی این کمپین، تشویق به گفتوگو در محیطهای خانوادگی و کاری است. هرگونه بحث درباره خودکشی میتواند به ایجاد محیطی کمک کند که افراد احساس امنیت بیشتری برای بیان مشکلات خود داشته باشند. همچنین، این کمپین بر اهمیت رسانهها در گزارشدهی صحیح و مسئولانه در مورد خودکشی تأکید میکند تا از انتشار اطلاعات نادرست و افزایش انگ جلوگیری شود.
استیگما (انگ) مرتبط با خودکشی به نگرشهای منفی، باورهای نادرست و قضاوتهای اجتماعی اشاره دارد که درباره افرادی که به خودکشی فکر میکنند یا اقدام به آن میکنند، وجود دارد. این استیگما میتواند از دلایل مختلفی ناشی شود، از جمله ناآگاهی عمومی، ترس از مسائل روانی و عدم درک صحیح از خودکشی.
استیگما باعث میشود که افراد در بیان مشکلات خود احساس شرم کنند و از درخواست کمک خودداری کنند. این مسئله میتواند به انزوای اجتماعی، افزایش خطر خودکشی، و کاهش تمایل به دریافت خدمات بهداشت روانی منجر شود. در ادامه چند راهکار برای کاهش استیگمای مرتبط به صحبت درباره خودکشی آمده است.
۱. آموزش و آگاهیبخشی: یکی از بهترین راهها برای کاهش انگ، آموزش عمومی درباره خودکشی و عوامل مرتبط با آن است. وقتی مردم بهتر درک کنند که خودکشی نتیجه روبهرو شدن با شرایط پیچیده روانی و اجتماعی است و نه ضعف شخصیتی، انگ کمتر خواهد شد. برگزاری کارگاهها و جلسات آموزشی میتواند به افزایش آگاهی کمک کند.
۲. تشویق به گفتگو: ایجاد محیطهای حمایتی که در آن افراد بتوانند بدون ترس از قضاوت شدن درباره احساسات خود صحبت کنند، اهمیت زیادی دارد. این محیطها میتوانند در خانواده، محل کار و یا حتی در شبکههای اجتماعی باشند. شروع گفتگوهای کوچک و شخصی درباره خودکشی میتواند به مرور زمان انگ اجتماعی را کاهش دهد.
۳. نقش رسانهها: رسانهها نقش کلیدی در شکلگیری نگرش عمومی دارند. گزارشدهی مسئولانه درباره خودکشی، اجتناب از انتشار جزئیات غیرضروری و تاکید بر راههای پیشگیری و دسترسی به حمایت، میتواند به کاهش انگ کمک کند. رسانهها باید از تقویت کلیشههای نادرست درباره خودکشی خودداری کنند و به جای آن، پیامهای حمایتی و آموزنده منتشر کنند.
۴. حمایت از افراد در معرض خطر: ارائه خدمات مشاورهای و رواندرمانی به افرادی که در معرض خطر خودکشی هستند یا با افکار خودکشی دست و پنجه نرم میکنند، میتواند به کاهش انگ کمک کند. وقتی افراد ببینند که میتوانند بدون ترس از قضاوت، کمک دریافت کنند، بیشتر تمایل به صحبت خواهند داشت.
۵. پشتیبانی از سیاستهای بهداشت روان: حمایت از سیاستها و قوانینی که به بهبود دسترسی به خدمات بهداشت روان و کاهش هزینههای آن منجر میشود، میتواند به کاهش انگ کمک کند. وقتی افراد بدانند که منابع و پشتیبانی لازم برای مواجهه با مشکلات روانی وجود دارد، تمایل بیشتری برای استفاده از این خدمات خواهند داشت.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
هر ساله ۱۰ سپتامبر به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی گرامی داشته میشود تا توجه را بر این موضوع متمرکز کند، استیگما (انگ) را کاهش دهد و آگاهی سازمانها، دولت و مردم را افزایش دهد تا پیامی منحصربهفرد بدهد؛ میتوان از خودکشی جلوگیری کرد.
شعار سهساله روز جهانی خودکشی از سال ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۶ با عنوان تغییر روایت خودکشی نامگذاری شدهاست. این شعار تمرکز خود را بر شکست دادن موانعی همچون انگ و افزایش آگاهی درباره پیشگیری از خودکشی قرار داده است و هدف آن تشویق به گفتوگوهای باز و صریح درباره خودکشی است تا این موضوع پیچیده از حالت تابو و سکوت خارج شود و به درک و حمایت بیشتر منجر گردد.
شعار «تغییر روایت خودکشی» به معنای حرکت از فرهنگی که سکوت را ترویج میکند به سمت فرهنگی است که پذیرای بحثها و گفتوگوهای بیشتر درباره خودکشی و پیشگیری از آن باشد. این تغییر رویکرد نه تنها به کاهش انگ اجتماعی کمک میکند بلکه افراد را تشویق میکند تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند و از حمایت لازم برخوردار شوند. این رویکرد نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح سیاستگذاری نیز اهمیت دارد و از دولتها میخواهد تا اولویتهای بهداشت روانی و دسترسی به مراقبتها را تقویت کنند.
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت، هر ساله بیش از ۷۰۰،۰۰۰ نفر در جهان به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند و این مسئله تأثیرات عمیقی بر جوامع و افراد برجای میگذارد. به همین دلیل، موضوع تغییر روایت به یکی از اولویتهای مهم در حوزه بهداشت روانی تبدیل شده است. این تغییر شامل تقویت گفتوگوهای اجتماعی و سیاستگذاریهایی است که از بهداشت روانی حمایت میکنند.
برای مثال، یکی از اهداف کلیدی این کمپین، تشویق به گفتوگو در محیطهای خانوادگی و کاری است. هرگونه بحث درباره خودکشی میتواند به ایجاد محیطی کمک کند که افراد احساس امنیت بیشتری برای بیان مشکلات خود داشته باشند. همچنین، این کمپین بر اهمیت رسانهها در گزارشدهی صحیح و مسئولانه در مورد خودکشی تأکید میکند تا از انتشار اطلاعات نادرست و افزایش انگ جلوگیری شود.
استیگما (انگ) مرتبط با خودکشی به نگرشهای منفی، باورهای نادرست و قضاوتهای اجتماعی اشاره دارد که درباره افرادی که به خودکشی فکر میکنند یا اقدام به آن میکنند، وجود دارد. این استیگما میتواند از دلایل مختلفی ناشی شود، از جمله ناآگاهی عمومی، ترس از مسائل روانی و عدم درک صحیح از خودکشی.
استیگما باعث میشود که افراد در بیان مشکلات خود احساس شرم کنند و از درخواست کمک خودداری کنند. این مسئله میتواند به انزوای اجتماعی، افزایش خطر خودکشی، و کاهش تمایل به دریافت خدمات بهداشت روانی منجر شود. در ادامه چند راهکار برای کاهش استیگمای مرتبط به صحبت درباره خودکشی آمده است.
۱. آموزش و آگاهیبخشی: یکی از بهترین راهها برای کاهش انگ، آموزش عمومی درباره خودکشی و عوامل مرتبط با آن است. وقتی مردم بهتر درک کنند که خودکشی نتیجه روبهرو شدن با شرایط پیچیده روانی و اجتماعی است و نه ضعف شخصیتی، انگ کمتر خواهد شد. برگزاری کارگاهها و جلسات آموزشی میتواند به افزایش آگاهی کمک کند.
۲. تشویق به گفتگو: ایجاد محیطهای حمایتی که در آن افراد بتوانند بدون ترس از قضاوت شدن درباره احساسات خود صحبت کنند، اهمیت زیادی دارد. این محیطها میتوانند در خانواده، محل کار و یا حتی در شبکههای اجتماعی باشند. شروع گفتگوهای کوچک و شخصی درباره خودکشی میتواند به مرور زمان انگ اجتماعی را کاهش دهد.
۳. نقش رسانهها: رسانهها نقش کلیدی در شکلگیری نگرش عمومی دارند. گزارشدهی مسئولانه درباره خودکشی، اجتناب از انتشار جزئیات غیرضروری و تاکید بر راههای پیشگیری و دسترسی به حمایت، میتواند به کاهش انگ کمک کند. رسانهها باید از تقویت کلیشههای نادرست درباره خودکشی خودداری کنند و به جای آن، پیامهای حمایتی و آموزنده منتشر کنند.
۴. حمایت از افراد در معرض خطر: ارائه خدمات مشاورهای و رواندرمانی به افرادی که در معرض خطر خودکشی هستند یا با افکار خودکشی دست و پنجه نرم میکنند، میتواند به کاهش انگ کمک کند. وقتی افراد ببینند که میتوانند بدون ترس از قضاوت، کمک دریافت کنند، بیشتر تمایل به صحبت خواهند داشت.
۵. پشتیبانی از سیاستهای بهداشت روان: حمایت از سیاستها و قوانینی که به بهبود دسترسی به خدمات بهداشت روان و کاهش هزینههای آن منجر میشود، میتواند به کاهش انگ کمک کند. وقتی افراد بدانند که منابع و پشتیبانی لازم برای مواجهه با مشکلات روانی وجود دارد، تمایل بیشتری برای استفاده از این خدمات خواهند داشت.
گردآوری و تنظیم: نیلوفر بازیار
🆔 Psychology_ATU
📣 عنوان دوره: درسگفتار روانشناسی اگزیستانسیال
👨🏫 مدرس: دکتر عبدالله غلامرضاکاشی
(استاد مدعو دانشگاه علامه طباطبائی)
🗓 زمان برگزاری: از ۵ مهر، پنجشنبهها ساعت ۱۶ تا ۱۸
📕 منبع: انسان در جستجوی خویشتن، رولو می (ترجمه این کتاب توسط نشر دانژه منتشر شده است)
🌐 دوره به صورت مجازی برگزار میشود.
❗️از آنجا که دوره کاملا رایگان برگزار میشود، ظرفیت آن محدود است. بنابراین تنها در صورتی که توانایی مشارکت در تمامی جلسات و مطالعه مستمر منبع را دارید، اقدام به ثبتنام فرمایید.
📑 فرم پیشثبتنام دوره
📞 کسب اطلاعات بیشتر و نهاییکردن ثبتنام پس از پر کردن فرم:
@PsychologyAtuAdmin
🆔 Psychology_ATU
👨🏫 مدرس: دکتر عبدالله غلامرضاکاشی
(استاد مدعو دانشگاه علامه طباطبائی)
🗓 زمان برگزاری: از ۵ مهر، پنجشنبهها ساعت ۱۶ تا ۱۸
📕 منبع: انسان در جستجوی خویشتن، رولو می (ترجمه این کتاب توسط نشر دانژه منتشر شده است)
🌐 دوره به صورت مجازی برگزار میشود.
❗️از آنجا که دوره کاملا رایگان برگزار میشود، ظرفیت آن محدود است. بنابراین تنها در صورتی که توانایی مشارکت در تمامی جلسات و مطالعه مستمر منبع را دارید، اقدام به ثبتنام فرمایید.
📑 فرم پیشثبتنام دوره
📞 کسب اطلاعات بیشتر و نهاییکردن ثبتنام پس از پر کردن فرم:
@PsychologyAtuAdmin
🆔 Psychology_ATU
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
📣 عنوان دوره: درسگفتار روانشناسی اگزیستانسیال 👨🏫 مدرس: دکتر عبدالله غلامرضاکاشی (استاد مدعو دانشگاه علامه طباطبائی) 🗓 زمان برگزاری: از ۵ مهر، پنجشنبهها ساعت ۱۶ تا ۱۸ 📕 منبع: انسان در جستجوی خویشتن، رولو می (ترجمه این کتاب توسط نشر دانژه منتشر شده است)…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فراخوان انجمن روانشناسی ایران جهت دعوت از روانشناسانی که توانایی ارایه خدمات داوطلبانه روانشناختی بصورت حضوری يا آنلاين به افراد آسیبدیده حادثه معدن طبس دارند.
شایان ذکر است برای داوطلبان یک جلسه هماهنگی، با تمرکز با اصول مداخله در بحران و کمکهای اولیه روانشناختی، برگزار خواهد شد.
فرم اعلام آمادگی:
https://forms.gle/H74Tq7joAvZj9HBT7
🆔 Psychology_ATU
شایان ذکر است برای داوطلبان یک جلسه هماهنگی، با تمرکز با اصول مداخله در بحران و کمکهای اولیه روانشناختی، برگزار خواهد شد.
فرم اعلام آمادگی:
https://forms.gle/H74Tq7joAvZj9HBT7
🆔 Psychology_ATU
ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی در نظر دارد در راستای ارتقای سلامت شناختی جامعه با تشخیص و درمان به موقع اختلالات مربوط به رشد و تکامل، برای دومینبار از تاسیس و توسعه کلینیکهای رشد و تکامل حمایت کند.
این حمایت در شهرستانها تا سقف ده میلیارد ریال و در تهران تا سقف پانزده میلیارد ریال مطابق با شیوهنامه میباشد.
در این راستا از افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (مطابق با آیین نامه تاسیس و بهره برداری مراکز تخصصی رشد و تکامل)، که موافقت اصولی را از وزارت بهداشت کسب نمودهاند، دعوت می شود تا تاریخ ۲۰ مهرماه ۱۴۰۳ نسبت به ثبت درخواست از طریق کارتابل کاربری سایت ستاد، بخش اکوسیستم اقدام نمایند.
کسب اطلاعات بیشتر
🆔 Psychology_ATU
این حمایت در شهرستانها تا سقف ده میلیارد ریال و در تهران تا سقف پانزده میلیارد ریال مطابق با شیوهنامه میباشد.
در این راستا از افراد حقیقی و حقوقی واجد شرایط (مطابق با آیین نامه تاسیس و بهره برداری مراکز تخصصی رشد و تکامل)، که موافقت اصولی را از وزارت بهداشت کسب نمودهاند، دعوت می شود تا تاریخ ۲۰ مهرماه ۱۴۰۳ نسبت به ثبت درخواست از طریق کارتابل کاربری سایت ستاد، بخش اکوسیستم اقدام نمایند.
کسب اطلاعات بیشتر
🆔 Psychology_ATU
دبیرخانه سیزدهمین کنگره ملی علوم اعصاب پایه و بالینی در فراخوانی از تمامی محققان، پژوهشگران، اساتید و دانشپژوهان خواست مقالات خود را در مهلت تعیینشده به این رویداد ملی ارسال نمایند.
مهلت ارسال مقالات به سیزدهمین کنگره علوم اعصاب پایه و بالینی تا پانزدهم مهرماه تعیین شده و علاقهمندان و محققان و پژوهشگران میتوانند چکیده مقالات خود را در وبسایت این رویداد ملی به آدرس https://bcncongress.ir/login.aspx?Ph=RegAbs.aspx بارگذاری نمایند.
این رویداد ملی به منظور افزایش تعامل و همکاریهای بین رشتهای به مدت سه روز از ۲۱ آذر ماه امسال توسط انجمن علوم اعصاب ایران و با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی و با همکاری و مشارکت دانشگاه علوم پزشکی ایران و شماری دیگر از مراکز و نهادها در مرکز همایشهای بین المللی رازی در تهران برگزار میشود.
🆔 Psychology_ATU
مهلت ارسال مقالات به سیزدهمین کنگره علوم اعصاب پایه و بالینی تا پانزدهم مهرماه تعیین شده و علاقهمندان و محققان و پژوهشگران میتوانند چکیده مقالات خود را در وبسایت این رویداد ملی به آدرس https://bcncongress.ir/login.aspx?Ph=RegAbs.aspx بارگذاری نمایند.
این رویداد ملی به منظور افزایش تعامل و همکاریهای بین رشتهای به مدت سه روز از ۲۱ آذر ماه امسال توسط انجمن علوم اعصاب ایران و با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی و با همکاری و مشارکت دانشگاه علوم پزشکی ایران و شماری دیگر از مراکز و نهادها در مرکز همایشهای بین المللی رازی در تهران برگزار میشود.
🆔 Psychology_ATU
انجمن علمی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
تحقیر، شستوشوی مغزی و کنترل ذهنی درمانجو؛ ظهور یک فرقه کمتر از دو ماه قبل، جان فردریکسون که نامی آشنا برای روانشناسان علیالخصوص دوستداران رویکرد ISTDP دارد، در صفحه اینستاگرام خود درباره یکی از شاگردان سابقش و موسسه او که خود را نماینده رسمی ISTDP در ایران…
در غیاب رسیدگی سازمان نظام روانشناسی ایران، پس از بررسی شکایات علیه علیرضا (امیر) منشی ازغندی، کمیته اخلاق IEDTA (انجمن بینالمللی درمان پویشی-تجربی) با تصویب هیئت مدیره انجمن عضویت ایشان را به علت رفتار آسیبزا، استثماری و سوءاستفادگرایانه لغو کرد.
این انجمن اعلام کرده است امیر منشی به جز عضویت ساده در این سازمان، هیچ نقشی در آن یا در عملکرد آن نداشته است. این سازمان هرگز او را به هیچ شکلی تایید نکرده و او هرگز از طرف ما عمل نکرده است.
🆔 Psychology_ATU
این انجمن اعلام کرده است امیر منشی به جز عضویت ساده در این سازمان، هیچ نقشی در آن یا در عملکرد آن نداشته است. این سازمان هرگز او را به هیچ شکلی تایید نکرده و او هرگز از طرف ما عمل نکرده است.
🆔 Psychology_ATU