Telegram Web
تنها فرزند ناصرالدین شاه قاجار ‏که شاهد وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود

سید مهدی طباطبایی

خدیجه خانم عزّالسلطنه (خدیجه ناصری قاجار)، ۳۴مین فرزند ناصرالدین شاه (از ۳۷ فرزند وی) در سال ۱۲۶۹ متولد شد و تا سال ۱۳۶۳ هم در قید حیات بود و انقلاب اسلامی را به چشم خود دید.
وی که در ایران زندگی می کرد، عهد شش پادشاه یعنی ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، سلطان احمدشاه، رضاشاه و محمدرضاشاه را درک کرد و شاهد مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر بود. وی همچنین شش سال از سال های پایانی عمرش را نیز در دوران انقلاب اسلامی سپری نمود.


@qajariranhistory
تابلو نقاشی مظفرالدین‌شاه و مسولیت ملی


محمد علی بهمنی قاجار


پرتره مظفرالدین‌شاه یک اثر ملی است ، نقاشی زیبا و شاهکاری از کمال الملک، مهمترین نقاش تاریخ معاصر ایران ، افزون بر این تصویری از یکی از مهمترین شاهان ایران ، شهریاری که تاریخ ایران با او ورق خورده و از عصر کهن استبداد به دوران نوین مشروطیت و حاکمیت ملت وارد شده است ، مظفرالدین‌شاه یکی از محبوب‌ترین پادشاهان ایران در زمان خودش بوده ، مردم او را دوست داشتند و آزادیخواهان و مشروطه طلبان به پاسداشت همراهی وی با جنبش قانونخواهی ملت ایران ، نام وی را بر سر در دارالشورای ملی قرار داده و عدل مظفر را نگهبان مشروطیت و دموکراسی نوپای ایرانی ساختند . عدل مظفر دوبار از سر در مجلس به پایین کشیده شد بار نخست توسط رضاشاه که دشمن قاجاریه و هر آن چیزی بود که اذهان را به تکریم این سلسله و پادشاهان آن معطوف می ساخت، اما این تاریخ زدایی رضاشاه با خشم عمومی همراه شد ، مخبر السلطنه هدایت که نخست وزیر او و مامور اجرایی این اقدامات بود با نفرت و تاسف از این اقدام یاد می کند ، نتیجه این که تا رضاشاه سقوط کرد ، در ۱۹ آبان ۱۳۲۰ عدل مظفر بر سر در مجلس بازگردانده شد . بار دوم پس از انقلاب اسلامی و در جو و فضای تاریخ ستیزی سال‌های نخست پس از انقلاب لوحه عدل مظفر از سر در مجلس پایین آورده شد و متاسفانه تاکنون نیز برجای خود بازنگشته است. افزون بر این می بینیم که تابلوی نقاشی مظفرالدین‌شاه نیز از کاخ گلستان به سرقت می رود و در حراجی به ثمن‌ بخس به فروش می رسد ، این سرقت نمادی از حراج و به یغما رفتن آثار ملی ایران است ، وضعیتی که آن چنان رایج و حاکم شده که چندی پیش حتی برخی از نمایندگان مجلس در صدد بودند بدین غارت ، جامه قانونی بپوشانند که با عکس العمل شدید علاقه مندان به میراث فرهنگی ، چنین نیت و اندیشه ضد ملی و انیرانی محقق نگردید و در نطفه خاموش گردید . به هر روی سرقت تابلوی نقاشی مظفرالدین‌شاه و خروج او از ایران مایه تاسف و تابم بسیار است اما یک نقطه روشن و امیدوار کننده در این جا وجود دارد که همانا نقش پژوهشگران تاریخ و هنر ایران عصر قاجار و در اصطلاح قاجار پژوهان در کشف این سرقت و روشن ساختن ابعاد آن است ، افرادی هم چون ؛ دکتر رضا کسروی ، کیانوش معتقدی ، الناز بایرام زاده ، محمدرضا بهزادی و ... در سال‌های اخیر توانسته اند که یک نهضت بازنگری فرهنگی و هنری درباره عصر قاجار را ایجاد نمایند و همین ها هم اکنون تبدیل به پاسداران میراث معنوی و مادی عصر قاجار گردیدند و در جریان ماجرای سرقت تابلوی مظفرالدین‌شاه نیز به طرز شگفت انگیز و قابل احترامی ، ابعاد این رخداد ناراحت کننده را روشن ساختند، امید که با همت این عزیزان و کوشش سایر دوستداران میراث فرهنگی ایران و یاری و کمک وزارت میراث فرهنگی و کاخ گلستان و سایر نهادهای مسئول از جمله قوه قضائیه و وزارت امور خارجه، تابلوی مظفرالدین‌شاه قاجار این اعطا کننده فرمان مشروطیت ایران باردیگر به میهن بازگشته و زینت بخش کاخ گلستان این یگانه میراث جهانی ثبت شده تهران عزیز گردد.

@qajariranhistory
یکصد و شانزدهمین سالگرد صدور فرمان مشروطیت (تشکیل مجلس شورای ملی) توسط مظفرالدین شاه قاجار و ششمین سالگرد تاسیس اولین گروه و کانال تلگرامی مختص مطالعات قاجار «ممالک محروسه ایران» فرخنده باد.

@qajariranhistory
ممنوعیت صادرات اقلام اساسی خوراکی از ایالت کرمانشاهان به ممالک خارجه در عصر ناصری

دکتر مجید تفرشی


مساله صادرات اقلام اساسی خوراکی به خارج در زمان کمبود داخلی و ممنوعیت آن توسط حکومت، امری دارای سابقه است.
مراسله عباس خان تفرشی (ملقب به معاون الملک و سپس قوام الدوله) به تاریخ ربیع الاول ۱۳۰۶ ق/ آبان ۱۲۶۷ ش، به سفیر بریتانیا [هنری درومند ولف] درباره ممنوعیت خروج ماکولات اساسی، به دلیل کمبود از کرمانشاهان به خارج، محفوظ در آرشیو ملی بریتانیا:


جناب جلالت مآب فخامت و مناعت انتباه دوستان استظهارا مشفقا مکرما مهربانا
به مقتضای آن که در هذه السنه ماکولات از قبیل برنج و روغن و گوسفند در صفحات کرمانشاهان کمیاب و به قدر کفایت اهالی آن ولایت نیست، حمل و نقل این سه فقره ماکولات از ولایت کرمانشاهان به ممالک خارجه از جانب حکومت محلیه قدغن و ممنوع شده است. لهذا اطلاعا به آن جناب جلالتمآب زحمت میدهم که به وسیله مقتضیه به رعایای دولت متبوعه خود مقیمین آن صفحات قدغن مزبور را اعلان فرمائید که از ماکولات مزبوره حمل و نقل به خارج ننمایند. زیاده زحمت است.
پشت صفحه: مهر قوام الدوله



@qajariranhistory
Forwarded from بهمنی قاجار
شیر و خورشید دوران قاجاریه، عنصر زنانه هم دارد ، بر بالای شیرش ، خورشیدی با سیمای زنانه قرار دارد ، شیر نر هم از خورشید خانم نیرو و انرژی می گیرد و هم نگهبان خورشید بانوی ایران زمین است.
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
درگذشت استاد فقید گرانمایه، دکتر ناصر تکمیل همایون، مورخ، جامعه شناس و سیاستمدار پیشین بر اهل قلم و جامعه‌ی پژوهشی ایران تسلیت و تعزیت باد.

گروه مدیریت ممالک محروسه ایران
⁣انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین‌ شاه قاجار (جلد یکم)، به کوشش مجید عبدامین

این کتاب اولین مجلّد از روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین‌شاه است که وقایع محرّم ۱۲۷۹ تا ربیع‌الاول ۱۲۸۳ را شامل می‌شود.
در این کتاب شاه علاوه بر ذکر وقایع مربوط به اقامت خود در دارالخلافۀ طهران، شرح مفصّلی از چند سفر ییلاقی و نیز سفر به کرانه‌های غربی دریای خزر به دست داده و سپس به گزارش کامل نخستین سفر خود به شرق مازندران پرداخته است. اطّلاعات مندرج در گزارش‌های ارائه‌شده از شهرها و روستاهای مازندران، از نکات قابل توجه کتاب است.

[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین شاه قاجار: محرّم ۱۲۷۹ - ربیع‌الاوّل ۱۲۸۳ به انضمام سفرنامه‌های کجور، فیروزکوه و سفر اوّل به شرق مازندران (جلد یکم)، به کوشش مجید عبد امین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]

علاقه‌مندان می‌توانند از بیستم دی‌ماه تا سوم بهمن‌ماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

قیمت با تخفیف: ۲۵۹۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
@QajarIranHistory
Forwarded from بهمنی قاجار
قاجاریه پس از انقراض

چند روزی است مجددا تصاویری از یک شخص مجهول الهویه مدعی انتساب به خاندان قاجار به نام بابک قاجار این جا و آن جا پخش و نشر می گردد ، گویی این فرد که اصلا نسب و خاندانش هم مجهول و مشکوک بوده و به نظر یکی از پروژه های دولت های همسایه علیه تمامیت ارضی ایران یا توهمی کلاهبردارانه باشد ، نماد خاندان قاجار است ، قاجاریه در حدود صد سال پس از انقراض نیز افراد مهم و تاثیر گذاری را به جامعه ایران معرفی کردند و مشخص نیست چرا عده ای مغرض سعی می کنند با مسخرگی و لودگی این فرد را به عنوان نماد قاجاریه معرفی کنند ، کافی است نگاهی کوتاه به تاریخ حدود صد سال پس از انقراض قاجاریه داشته باشیم ، بنیانگذار سازمان محیط زیست ایران یک شاهزاده قاجار یعنی شادروان اسکندر فیروز بود ، مددکاری اجتماعی در ایران مدیون خانم ستاره فرمانفرمائیان است و ....بسیاری از مصادیق دیگر ، خوب است تنها نگاهی کوتاه به شخصیت های موثری از خاندان های فیروز و فرمانفرمائیان ، قهرمان و قهرمانی ، بهمن و بهمنی قاجار ، سهامی ، فاروقی قاجار، اسکندری قاجار ، جهانبانی ، سردار ایروانی ، سرداری ، سالور ، مظفری قاجار و.... در یکصد سال اخیر بیاندازیم و ببینیم قاجاریه چه شخصیت های مهم و موثر و میهن پرستی در این یکصد سال اخیر به جامعه ایرانی تقدیم کرده است که در عرصه های مختلف سیاسی و نظامی و اداری و دیپلماتیک ، ادبیات ، موسیقی ، هنر ، صنعت ، کشاورزی ، بازرگانی ، محیط زیست و ....نقش آفرین بوده اند . هیچ کدام هم رفتار غیر متعارف و غیر معمول امثال بابک قاجار را نداشتند ، این ها غیر از رجال بزرگی هستند که نوادگان دختری خاندان قاجار بودند افرادی هم چون ؛ دکتر محمد مصدق ، دکتر علی امینی، اردشیر زاهدی و....
عمده شخصیت های خاندان قاجار در این صد سال پس از سقوط، شهروندانی کوشا و میهن دوست و مسول و متعهد بودند هیچ کدام نیز سوداهای بیهوده در ذهن نداشتند ، در کل در ایران امروز پایه ها و زیر ساخت های نظام سلطنتی از میان رفته و قابل احیا نیز نیست ، آرمان ملی در ایران امروز تحقق آرمان های یکصدو بیست ساله پسا مشروطه است که در دنیای امروز جز با تحقق اصول جمهوریت میسر نخواهد شد. بابک قاجار نه فکر سیاسی دارد نه ذهنیت و دیدگاه مشخصی ، پس از بررسی ها مشخص شده است که نام خانوادگی اصلی فرد مذکور، «قاجار» نیست و انتساب ادعاییِ وی به محمدولی میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار صحیح نیست و اصولاً انتساب این شخص به هیچ یک از شاهان قاجار (چه از طریق اولاد اناث یا اولاد ذکور) و حتی ایل قاجار هم احراز نشده است ، مشخص نیست فردی که نه جایگاه و پایگاه اجتماعی و نه صبغه سیاسی و فرهنگی دارد و نه اصلا انتساب وی به خاندان قاجار روشن است با چه توجیه و منطقی به عنوان نماد و نماینده قاجارها مطرح می شود ، به نظر می رسد این مسخره بازی پروژه ای از سوی برخی تجزیه طلبان و قوم گرایان است که با فرصت طلبی و کیش شخصیت فرد مدعی همراه شده و مورد استقبال دیگرانی که چنین لودگی هایی را به هر دلیل به سود خود می دانند قرار گرفته است ، اما یک بار برای همیشه اکثریت قریب به اتفاق افراد خاندان قاجار و دارای تبار قاجاری ، شهروندان ایران و عاشق ایران و استقلال و تمامیت ارضی آن و دلباخته ملت رشید و سرافراز ایران هستند و هم چون همه ایرانیان صرفا و صرفا دغدغه ایران عزیز را دارند نگاهی رو به آینده دارند و در گذشته زندگی نمی کنند و جزئی لاینفک از ایران و ملت ایران هستند ، ملتی یکپارچه و متمدن و آزاده که شایسته نقشی پیشرو در سده بیست و یکم هستند‌.
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
Forwarded from مقدمه‌ (Amir Hashemi Moghadam)
درباره بابک میرزا قاجار جعلی
امیر هاشمی مقدم
در روزهای اخیر شخصی که خود را بابک میرزا قاجار و وارث خاندان قاجار معرفی کرده، در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه برخی قرار گرفته است. البته ایشان نخستین بار چند سال پیش مطرح شد. همان موقع دوستان قاجار پژوه در این باره شک و شبهه‌هایی وارد کردند.
چند سالی است در یک گروه تلگرامی به نام «ممالک محروسه ایران» عضوم که اعضایش همگی یا قاجارپژوه هستند یا از نوادگان قاجاری. موضوعاتی هم که در آن گروه مطرح می‌شود تماما مربوط به دوره قاجار است و انصافا از گروه‌هایی است که بار علمی بالایی دارد و همیشه می‌آموزم از اعضایش. همان چند سال پیش که برای نخستین بار نام و تصویر این بابک میرزا نمایش داده شد، هیچ یک از اعضا آنرا جدی نگرفت. چرا؟
از ویژگی‌های خاندان قاجار و بازماندگانش این است که همچنان تا حدود زیادی منسجم بوده، شجره‌نامه داشته و تقریبا همگی شناخته‌شده‌اند. یعنی بر پایه شجره‌نامه مشخص می‌شود که فلان شخص با چند نسل به کدام شاهزاده و شاه قاجاری می‌رسد. بنابراین کسی نمی‌تواند از راه برسد و بگوید من شاهزاده قاجاری‌ام!
در چند روز اخیر که دوباره این بحث تا حدودی داغ شد، «انجمن بین‌المللی خاندان قاجار» وارد گود شد و پس از بررسی کامل موضوع، در بیانیه‌هایی به زبان فارسی و انگلیسی، ادعاهای فرد یادشده را تکذیب کرد و آنرا «تقلبی و بی‌اساس» خواند. در این بیانیه عنوان شده که خاندان قاجار دیگر به دنبال هیچگونه فعالیت سیاسی تحت عنوان قاجار نبوده و اعضایش هیچگونه ادعایی درباره سلطنت و پادشاهی دوباره ندارند.
این بند از بیانیه، مرا یاد زنده‌یاد سلطانعلی قاجار می‌اندازد. او برادرزاده احمدشاه و در واقع واپسین عضو رسمی خاندان قاجار و آخرین رئیس ایل قاجار بود که در سال ۱۳۹۰ در پاریس درگذشت. مصاحبه‌ای یک سال پیش از درگذشتش با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی داشت که در آنجا عنوان کرد که خاندان قاجار دیگر ادعایی درباره تاج و تخت ندارد (پیشنهاد می‌کنم مصاحبه کامل ایشان را حتما ببینید. من از شنیدن خاطرات و سخنان ایران‌دوستانه‌اش واقعا لذت می‌بردم).
درباره این بابک میرزا قاجار دروغین فعلا در همین حد می‌توانم بگویم که صرفا یک پدیده فردی نیست، بلکه قطعا پشتوانه سیاسی قابل توجهی دارد. دو فرضیه تاکنون درباره این شخص مطرح شده است: نخست، به‌واسطه ارتباطاتی که این شخص با ترکیه و جمهوری آذربایجان دارد، از سوی نهادهای امنیتی این کشورها برای استفاده ابزاری در داخل ایران مطرح شده است. دوم، از سوی مخالفان داخلی و خارجی خاندان پهلوی و برای تقابل با آنها برجسته شده است.
در هر دو صورت، هدایت‌کنندگان این شخص روی گروهی از ترک/آذری‌های ایرانی که مخالف خاندان پهلوی‌اند حساب باز کرده‌اند؛ چرا که این گروه عموما از پهلوی‌ها با این توجیه که پایان‌دهنده حکومت حدودا هزار ساله خاندان‌های ترک بر ایران بودند، نفرت دارند و از سوی دیگر نزدیکی شخص یادشده به کشورهای ترکیه و جمهوری آذربایجان هم برای‌شان ارزشمند است.
با توجه به بی‌علاقگی بیشتر ایرانیان به خاندان قاجار، بعید است این شخص یا دیگر اشخاص مشابه بتوانند حتی با پشتوانه‌های قوی، جایگاهی در سطح جامعه ایرانی پیدا کنند.
کانال مقدمه
منظره ی دارالخلافه ی طهران (خیابان الماسیه، باب همایون) در روزی برفی - عکاس: عبدالله میرزا قاجار - متعلق به آرشیو موسسه ی اسمیتسونیان
@qajariranhistory
از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

درگذشت فیلسوف ایرانشهر و اندیشمند وطن خواه شادروان دکتر سید جواد طباطبایی تسلیت باد، یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

https://www.tgoop.com/qajariranhistory
ویژه نامه نشریه دربند با عنوان: "عباس میرزا و آذربایجان." برای تهیه این نشریه با جناب آقای داود دشتبانی به شماره
989120209871+ تماس بگیرید.


https://www.tgoop.com/qajariranhistory
Forwarded from dashtbani
شماره زمستان 1401 فصلنامه دربند منتشر شد.
دومين شماره فصلنامه «دربند» زمستان 1401، با پرونده ويژه در مورد «عباس‌ميرزا و آذربايجان» و با مقالاتی از غلامحسین زرگری‌نژاد و صادق حیدری‌نیا و علیرضا دولتشاهی منتشر شد.
داود دشتبانی صاحب امتیاز و مدیرمسئول دربند در سرمقاله خود با عنوان «سر به راه مملکت باید نهاد به نام نه به ننگ» آورده است: « میهن‌دوستی در دنیای کنونی واقعی‌ترین و محوری‌ترین ارزش جهانشمول و قابل دفاع است. دولت-ملت‌ها در دنیای کنونی تنها ارزش باقیمانده واقعی هستند که مانع از بروز تعارض همه‌گیر و بی‌نظمی و آشوب در جهان می‌شوند و هرگونه تزلزل در نظم کنونی مبتنی بر دولت-ملت بدل به یک کابوس جهانی خواهد شد.» او ادامه داده است: « ایران‌دوستی بیش و پیش از آنکه راه‌حلی سیاسی و سیاستی باشد چارچوبی تمدنی و فرهنگی است. اکنون وظیفه نیروهای ایراندوست دوچندان شده و بایستی با هوشیاری و آمادگی بیشتری روند امور را پی بگیرند. این تلاش باید با درک و شناخت و ملهم از فرهنگ و تمدن ایرانی باشد. برخلاف قول مشهوری که این روزها زبانزد شده است به ننگ و به نامردی نمی‌توان از ایرانیت دفاع کرد. ایرانیت هرگز نمی‌تواند با ننگ و نامردی همراه شود.»
پرونده ويژه اين شماره از دربند شامل مقالات «عباس‌ ميرزا؛ نخستين معمار بناي نظام جديد در ايران معاصر» از دکتر غلامحسين زرگري‌نژاد استاد بازنشسته دانشگاه تهران، «عباس ميرزا و آذربايجان» به قلم صادق حيدري‌نيا، «مکاتيب تاريخي: يک نامه تاريخي از عباس ميرزا نايب السلطنه» به قلم محمد امين رياحي خويي، «وصيت‌نامة منسوب به عباس ميرزا نايب‌السلطنه» از جهانگير قائم‌مقامي و سندی از کوشش عباس میرزا برای نوسازی آموزش در ایران از سمیه حمیدی است.
«نسخه‌اي مهم تا هنوز گمنام از علي منشي تبريزي» از عليرضا دولتشاهي نيز به معرفي يک رساله ناشناخته سياسي از دوره قاجار پرداخته است. «یازده گزارش از کتیبه تندیس کوروش» نوشته جعفر وثوقي و «ايران ما و مطالعات ملت‌شناسي» از دکتر حميدرضا جلائي‌پور ساير مقالات اين شماره از دربند هستند.
«دين مردمان ایرانی‌تبار قفقاز شمالی» به قلم حامد کاظم زاده ايرانشهر به معرفي آیین‌های مردمان این منطقه پرداخته و «تاریخ سازی در جمهوری آذربایجان» به قلم سیدمهدی حسینی تقی‌آباد نيز مقاله‌اي است که به تاریخ‌نگاری دولتی در این همسایه شمالی مي‌پردازد.
«دربند» فصلنامه فرهنگي و تاريخي با تمرکز بر حوزه تمدني و فرهنگي ايران است که به مديرمسئولي و صاحب امتيازي «داود دشتباني» منتشر مي‌شود. پيش از اين دربند به شکل دوماهنامه در سال‌هاي 96 و 97 منتشر شده بود و دوره جديد مجله دربند با همان سياق به شکل فصلنامه منتشر خواهد شد. شماره نخست دوماهنامه دربند به بررسي زندگي و انديشه‌هاي حسين کاظم‌زاده ايرانشهر انديشمند و فعال مطبوعاتي دوران مشروطه اختصاص داشت که با استقبال انديشمندان و مخاطبان روبرو شد. شماره دوم اين نشريه به زندگي و آثار استاد محمدحسين شهريار پرداخت و پرده از تحريف آثار و اشعار اين شاعر بزرگ معاصر توسط جريانات قوم‌گرا برداشت و شماره سوم دوماهنامه دربند با عنوان مسائل ايران به بررسي تحولات حوزه هويت ملي اختصاص داشت و در شماره چهارم نيز پرونده ويژه‌اي درباره آثار و انديشه‌هاي دکتر فرهنگ رجايي استاد علوم سياسي دانشگاه اوتاوا منتشر کرد که با مقالاتي از استادان و دانشجويان دکتري علوم سياسي دانشگاه تهران همراه بود و در مراسمي با حضور خود فرهنگ رجايي در خانه انديشمندان علوم انساني رونمايي شد. فصلنامه دربند در شماره اول دوره جديد خود به موضوع جهان ايراني از پنجشير تا شوشي پرداخت و تحولات افغانستان و قفقاز را بررسي کرد.
علاقمندان براي دريافت اين نشريه مي‌توانند دربند را از کتابفروشی‌های معتبر بخواهند و یا به شماره 09120209871 پيام بدهند.
کتاب «رضاخان تا رضاشاه: چنگ به وزارت جنگ»، کتاب دومِ زندگینامه رضاشاه پهلوی، به قلم هدایت‌الله بهبودی بزودی منتشر می‌شود.

🔹بهبودی در اثر تازه خود، به بررسی زندگی و کارنامۀ رضاخان پهلوی، سردارسپه فعلی، در دورۀ وزارت جنگ (۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲) پرداخته است. از آنجا که ریشۀ شکل‌پذیری زندگی رضاشاه در دوره وزارت جنگ صورت گرفت، این کتاب زمینه‌های فهم اقدامات بعدی رضاشاه در دوره رئیس‌الوزرایی و سپس پادشاهی را فراهم می‌کند.

🔹در این کتاب جدید، توضیح داده می‌شود که انگلستان پس از کودتای سوم اسفند، قرارداد ۱۹۱۹ را به شکل تازه‌ای به اجرا درآورد؛ «نه به‌دست مستشاران نظامی و مالی انگلوساکسون، بلکه با نقش‌پذیری عامل نظامی کودتای ۱۲۹۹، رضاخان سردارسپه، و از جیب پوده ملت ایران.» نماد این سیاست، در تأسیس ارتش یکپارچه دیده می‌شود؛ اما بنیان‌گذاری سازمان نظامی مستقل و متمرکز، این خواست ضروری و دیرین ایرانیان پس از جنگ‌های ایران و روس، دو روی آشکار و پنهان دارد.

🔹چهره آشکار در تلاش دولت‌های پساکودتا و حمایت مجلس چهارم مشاهده می‌دهد. رجال وطن‌خواه و سیاست‌ورزان استقلال‌طلب، تشکیل قشون متحدالشکل را زمینه رهایی ایران از دخالت‌های انگلیس و شوروی می‌دانستند؛ از این‌رو در تصویب قوانین، اختصاص بودجه، دریافت قرضه، تحدید رفتارهای غیرقانونی رضاخان و هرآنچه که می‌توانست به پایه‌گذاری و گسترش ارتش ملی بینجامد کوشیدند. نیتشان خیر بود.

🔹چهره پنهان این موضوع، کمین انگلیس پشت وزارت جنگ و وزیر زیاده‌خواهش، رضاخان سردارسپه، بود. انگلیس می‌دید که ارتش نوپدید ایران و فرمانده حرف‌شنو آن توان ایفای نقشی را دارد که می‌باید با سرپرستی مستشاران نظامی و وام‌های آن کشور در ایران اجرا میشد: جلوگیری از نفوذ کمونیسم و ایجاد امنیت برای بنگاه‌های اقتصادی انگلیس؛ به‌ویژه شرکت نفت جنوب. از این رو استعداد سفارتخانه خود را صرف هموار کردن مسیر رضاخان سردارسپه برای رسیدن به قدرت بیشتر کرد. نیتشان شر بود.

🔹ایران، سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲ را با یک هدف و دو نیت سپری کرد، اما در آبان ۱۳۰۲، زمانی که رضاخان به رئیس‌الوزرایی ارتقا یافت، روشن شد که نیت شر، نیت خیر را بلعیده است.

https://www.tgoop.com/qajariranhistory
فرا رسیدن عید سعید نوروز باستانی و سال نو خورشیدی و توشقان ئیل خجسته تحویل ( سال خرگوش ) بر همگی باشندگان ایران تاریخی و اسطوره ای به ویژه ملت بزرگ ایران خجسته و شاد باد ، امید که سال ۱۴۰۲ با سعادت و بختیاری و پیروزی های بزرگ برای ایران و ایرانیان همراه باشد.

@qajariranhistory
باستان گرایی و تاثیرات آن در عصرقاجار

گفتگوی کیانوش معتقدی پژوهشگر هنر عصر قاجار با پروفسور تورج دریایی


حکومت قاجارها که عمدتا تحت سیطره‌ی سلطنت طولانی‌مدت فتحعلی‌شاه (1250-1212هـ.ق./1834-1797م.) و نتیجه‌ی وی، ناصرالدین‌شاه (1313-1264 هـ.ق./1896-1848م.) قرار داشت، محیط سیاسی نسبتا پایداری ایجاد کرد که برای رشد و تحول برنامه‌های بلندپروازانه‌ی معماری و هنرهای تزئینی، مطلوب و مساعد می‌نمود. در این میان فتحعلی شاه با علاقه ای خاص تلاش کرد تا مشروعیت حکومت خود را در پیوست تاریخی به دوران تمدن‌های باشکوه کهن ایرانی پیوند بزند. چنین مفاهیمی در زمره‌ی تأثیرات چشمگیرِ بسیاری قرار دارند که به درک و فهم غنای حیات فرهنگی عصر قاجار یاری می‌رسانند، علی‌الخصوص که در هنرهای تجسمی نیز نمودار گشته باشند. ورود الهامات و القائات نو در این نوع هنرها، در نتیجه‌ی ورود فناوری‌های جدید و وجود گنجینه‌ای گسترده از مواد تصویری - که همگی تحت نفوذ میراثی سرشار از سنّت دیرینه، پُرنقش‌ونگار و تصویریِ هنرها و صنایع ایرانی بودند - امری مقدور و مهیّا به نظر می‌رسید. ریشه‌ی چنین هنرها و صناعاتی به دوران پیش از اسلام و سلسله‌های هخامنشی، اشکانی و ساسانی - که از قرن ششم پیش از میلاد تا قرن هفتم میلادی سلطنت کردند - بازمی‌گردد. 
شواهد و نمونه‌های باز‌مانده از حوزه‌ی ساخت‌وساز و همچنین تصاویر اقتباس‌شده از میراثِ ایرانِ پیش از اسلام را حتی می‌توان پیش از این، در معماری فتحعلی‌شاه نیز مشاهده کرد. 
یکی از جالب‌ترین و ماندگارترین مصادیق موجود در این دوران، نقش برجسته‌هایی هستند که به تقلید از نمونه‌های دوره‌ی پیش از اسلام بازآفرینی شده‌اند. در این میان، به نظر می‌رسد در دوره قاجار همواره نوعی آگاهی نسبت به گذشته‌ی ساسانی ایران نیز وجود داشت. 
در این گفتگو موضوع بازگشت به عناصر و مفاهیم باستانی در هنر و معماری دوره قاجار در چشم اندار واکاوی ارتباط میان باستانگرایی و ملی گرایی مورد بررسی قرار گرفته است.
فیلم کامل این گفتگو را می توانيد در پست بعدی ملاحظه بفرمایید.
@qajariranhistory
2025/07/14 15:33:14
Back to Top
HTML Embed Code: