Forwarded from مرزوبوم
همایش و افتتاح تالار مناسبات دول خارجه در عهد قاجار،۱۳تا۱۶بهمن در مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان برگزار خواهد شد.
در بخش «مطالعات سیاسی»از ساعت۱۶این سخنرانیها برگزار خواهند شد:
شنبه۱۳بهمن
خانم فاطمه قاضیها،گریبایدوف اولین سفیر روسیه در ایران
دکتر الهام ملکزاده،جستاری بر مداخلات روس و انگلیس در ایران طی جنگ جهانی اول
آقای هومن زالپور،مروری بر قوای نظامی تحمیلی بیگانگان در عصر قاجار
دکتر حسین احمدی،نقش انگلیس در شکل گیری مرزهای ایران در دوره قاجار
یکشنبه۱۴بهمن
دکتر نفیسه واعظ شهرستانی،تأثیر همسایگی طاقتفرسای ایران و روسیه بر توسعه پایدار ایران در دهههای نخست قرن بیستم
حامد عامری گلستانی،دیدگاه تجددگرایان ایرانی نسبت به قدرتهای بزرگ در عصر قاجار
دکتر علیرضا ملایی توانی،بازخوانی نقش بلژیکیها در امور گمرکی ایران
دوشنبه۱۵بهمن
دکتر حسن حضرتی،مداخلات روسیه و انگلستان در مشروطه ایران به روایت آرشیو عثمانی
دکتر رکسانا نیکنامی،نفوذ بریتانیا در ایران و تأثیر آن بر روابط دولت و جامعه در دوران جنگ جهانی اول
دکتر آریابرزن محمدی،روایت غیرخطی از تاریخ و دشواره عاملیت در ایران
https://www.tgoop.com/politische_iranologie
در بخش «مطالعات سیاسی»از ساعت۱۶این سخنرانیها برگزار خواهند شد:
شنبه۱۳بهمن
خانم فاطمه قاضیها،گریبایدوف اولین سفیر روسیه در ایران
دکتر الهام ملکزاده،جستاری بر مداخلات روس و انگلیس در ایران طی جنگ جهانی اول
آقای هومن زالپور،مروری بر قوای نظامی تحمیلی بیگانگان در عصر قاجار
دکتر حسین احمدی،نقش انگلیس در شکل گیری مرزهای ایران در دوره قاجار
یکشنبه۱۴بهمن
دکتر نفیسه واعظ شهرستانی،تأثیر همسایگی طاقتفرسای ایران و روسیه بر توسعه پایدار ایران در دهههای نخست قرن بیستم
حامد عامری گلستانی،دیدگاه تجددگرایان ایرانی نسبت به قدرتهای بزرگ در عصر قاجار
دکتر علیرضا ملایی توانی،بازخوانی نقش بلژیکیها در امور گمرکی ایران
دوشنبه۱۵بهمن
دکتر حسن حضرتی،مداخلات روسیه و انگلستان در مشروطه ایران به روایت آرشیو عثمانی
دکتر رکسانا نیکنامی،نفوذ بریتانیا در ایران و تأثیر آن بر روابط دولت و جامعه در دوران جنگ جهانی اول
دکتر آریابرزن محمدی،روایت غیرخطی از تاریخ و دشواره عاملیت در ایران
https://www.tgoop.com/politische_iranologie
درگذشت شاهزاده شاه کریم الحسینی ( پرنس کریم آقاخان چهارم ) پیشوای شیعیان اسماعیلی و شخصیت آزاده و وارسته را به محبان و دوستداران و علاقه مندان ایشان و خاندان محترم شان تسلیت گفته و برای آن جناب از درگاه خداوند بزرگ شادی روح و آرامش روان ، مسألت می نماییم.
جناب شاهزاده کریم آقاخان افزون بر سیادت و تبار پدری از دو جهت شاهزاده قاجار هم بودند، کریم آقاخان ( آقاخان چهارم ) کریم شاه الحسینی فرزند شاهزاده علی خان فرزند آقاخان سوم سلطان محمد شاه فرزند آقاخان دوم آقا علی شاه و بی بی شمس الملوک فرزند خورشید کلاه خانم شمس الدوله و علی محمدخان نظام الدوله فرزند فتحعلی شاه قاجار و فرزند آقاخان اول حسنعلی شاه محلاتی و سرو جهان خانم دختر فتحعلی شاه قاجار بودند .
بدین معنا که پدربزرگ ایشان ، آقاخان سوم حاصل ازدواج آقاخان دوم و بی بی شمس الملوک بودند که بی بی شمس الملوک نیز دختر علی محمد خان نظام الدوله و خورشید کلاه خانم دختر فتحعلی شاه قاجار بودند و از طرفی دیگر آقاخان دوم پدر آقاخان سوم هم خودشان ثمره ازدواج آقاخان اول و سرو جهان خانم دختر فتحعلی شاه بودند ، بدین معنا که آقاخان دوم با دختر خاله اش بی بی شمس الملوک ازدواج کردند و بدین ترتیب کریم آقاخان چهارم از دو جهت نبیره فتحعلی شاه قاجار بودند.
بی تردید کریم آقاخان یکی از نیکان روزگار و یکی از بزرگترین مصلحان و رهبران ترقی خواه مذهبی دوران معاصر هستند و بنیاد او منبعی برای کمک های انسان دوستانه و ترویج فرهنگ و صلح و مدارا و کمک به حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست بود .
روحش شاد و روانش در آرامش باد .
@qajariranhistory
جناب شاهزاده کریم آقاخان افزون بر سیادت و تبار پدری از دو جهت شاهزاده قاجار هم بودند، کریم آقاخان ( آقاخان چهارم ) کریم شاه الحسینی فرزند شاهزاده علی خان فرزند آقاخان سوم سلطان محمد شاه فرزند آقاخان دوم آقا علی شاه و بی بی شمس الملوک فرزند خورشید کلاه خانم شمس الدوله و علی محمدخان نظام الدوله فرزند فتحعلی شاه قاجار و فرزند آقاخان اول حسنعلی شاه محلاتی و سرو جهان خانم دختر فتحعلی شاه قاجار بودند .
بدین معنا که پدربزرگ ایشان ، آقاخان سوم حاصل ازدواج آقاخان دوم و بی بی شمس الملوک بودند که بی بی شمس الملوک نیز دختر علی محمد خان نظام الدوله و خورشید کلاه خانم دختر فتحعلی شاه قاجار بودند و از طرفی دیگر آقاخان دوم پدر آقاخان سوم هم خودشان ثمره ازدواج آقاخان اول و سرو جهان خانم دختر فتحعلی شاه بودند ، بدین معنا که آقاخان دوم با دختر خاله اش بی بی شمس الملوک ازدواج کردند و بدین ترتیب کریم آقاخان چهارم از دو جهت نبیره فتحعلی شاه قاجار بودند.
بی تردید کریم آقاخان یکی از نیکان روزگار و یکی از بزرگترین مصلحان و رهبران ترقی خواه مذهبی دوران معاصر هستند و بنیاد او منبعی برای کمک های انسان دوستانه و ترویج فرهنگ و صلح و مدارا و کمک به حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست بود .
روحش شاد و روانش در آرامش باد .
@qajariranhistory
شاهزاده بی بی شمس الملوک خانم ، همسر آقاخان دوم ، مادر بزرگ پرنس کریم آقاخان و دختر علی محمد خان نظام الدوله و شاهزاده خورشید کلاه خانم دختر خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار و طاووس خانم تاج الدوله اصفهانی
@qajariranhistory
@qajariranhistory
Forwarded from پخش ققنوس
📆هفدهم بهمن ماه 1403
پزشكي بهداشت عمومي و حكومت قاجار
ا-------------------------ا
🏫 ناشر: افكار
✍نويسنده: هرمز ابراهيم نژاد
👤مترجم: بهزاد كريمي ،مهسا خليلي
↕ قطع: رقعي|شوميز
📕چاپ 1 | 1403
📖546 صفحه
💰280 هزار تومان
✒ پزشكي و بهداشت
پخش_ققنوس
✅ @qoqnoosp
✅ Instagram.com/qoqnoosp
✅ Www.qoqnoosp.com
پزشكي بهداشت عمومي و حكومت قاجار
ا-------------------------ا
🏫 ناشر: افكار
✍نويسنده: هرمز ابراهيم نژاد
👤مترجم: بهزاد كريمي ،مهسا خليلي
↕ قطع: رقعي|شوميز
📕چاپ 1 | 1403
📖546 صفحه
💰280 هزار تومان
✒ پزشكي و بهداشت
پخش_ققنوس
✅ @qoqnoosp
✅ Instagram.com/qoqnoosp
✅ Www.qoqnoosp.com
Forwarded from بهمنی قاجار
تصحیح یک غلط تاریخی
جمله ای مشهور و منتسب به قائم مقام خطاب به فتحعلی شاه هست که قبل از جنگ دوم به فتحعلی شاه گفته است :
کشوری که شش کرور عایدی دارد با کشوری که ششصد کرور عایدی دارد وارد جنگ نمی شود .
این جمله و این نقل قول صد در صد جعلی است اتفاقا فتحعلی شاه مخالف جنگ بود و قائم مقام موافق و طرفدار جنگ بود چنانچه برای ورود به جنگ رساله جهادیه نوشت ، اما فتحعلی شاه در نامه نگاری های بعدی به عباس میرزا می نویسد من اصلا موافق ورود به جنگ نبودم و گفته بودم جنگ با همسایگان به صلاح نیست .
این نقل قول هیچ منبع درستی ندارد و معلوم نیست بار اول از کجا نقل و ذکر شده است .
اما نظر فتحعلی شاه درباره جنگ های ایران و روس از نامه وی به عباس میرزا ، در آستانه پایان جنگ مشخص است و اتفاقا تعریضی هم به قائم مقام دارد ، فتحعلی شاه در این نامه می نویسد :
آن چه داشتیم در راه تربیت و مرحمت آن فرزند گذاشتیم و نمی دانم بعد از آن که به فضل الله تعالی ، ممالک آذربایجان تخلیه شد و آن فرزند دوباره استقرار و استقلالی در آن جا حاصل کرد ، خدمتی در ازای این همه نعمت ها ، تقدیم خواهد نمود ، از قبیل :
استرضای مردم و استعداد لشکر و تحصیل دعای خیر و حسن سلوک با همسایه ها که برخلاف سابق ، مایه حصول نام نیک دولت باشد و خلاف دستور العمل اولیای این حضرت نباشد.، یا باز از یک طرف به حرف هر بی مایه، بنای برهم زنی با هر همسایه خواهد بود و..... چه لازم که رای خود را در رای نوکر و چاکر مستهلک سازی و خود ....مستدرک باشی ، خواه قائم مقام باشد و خواه میرزا محمدعلی
منبع :
منشات قائم مقام فراهانی، به کوشش بدرالدین یغمایی ، تهران، نشر شرق، پاییز ۱۳۶۶، صص ۴۶ و ۴۷
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
جمله ای مشهور و منتسب به قائم مقام خطاب به فتحعلی شاه هست که قبل از جنگ دوم به فتحعلی شاه گفته است :
کشوری که شش کرور عایدی دارد با کشوری که ششصد کرور عایدی دارد وارد جنگ نمی شود .
این جمله و این نقل قول صد در صد جعلی است اتفاقا فتحعلی شاه مخالف جنگ بود و قائم مقام موافق و طرفدار جنگ بود چنانچه برای ورود به جنگ رساله جهادیه نوشت ، اما فتحعلی شاه در نامه نگاری های بعدی به عباس میرزا می نویسد من اصلا موافق ورود به جنگ نبودم و گفته بودم جنگ با همسایگان به صلاح نیست .
این نقل قول هیچ منبع درستی ندارد و معلوم نیست بار اول از کجا نقل و ذکر شده است .
اما نظر فتحعلی شاه درباره جنگ های ایران و روس از نامه وی به عباس میرزا ، در آستانه پایان جنگ مشخص است و اتفاقا تعریضی هم به قائم مقام دارد ، فتحعلی شاه در این نامه می نویسد :
آن چه داشتیم در راه تربیت و مرحمت آن فرزند گذاشتیم و نمی دانم بعد از آن که به فضل الله تعالی ، ممالک آذربایجان تخلیه شد و آن فرزند دوباره استقرار و استقلالی در آن جا حاصل کرد ، خدمتی در ازای این همه نعمت ها ، تقدیم خواهد نمود ، از قبیل :
استرضای مردم و استعداد لشکر و تحصیل دعای خیر و حسن سلوک با همسایه ها که برخلاف سابق ، مایه حصول نام نیک دولت باشد و خلاف دستور العمل اولیای این حضرت نباشد.، یا باز از یک طرف به حرف هر بی مایه، بنای برهم زنی با هر همسایه خواهد بود و..... چه لازم که رای خود را در رای نوکر و چاکر مستهلک سازی و خود ....مستدرک باشی ، خواه قائم مقام باشد و خواه میرزا محمدعلی
منبع :
منشات قائم مقام فراهانی، به کوشش بدرالدین یغمایی ، تهران، نشر شرق، پاییز ۱۳۶۶، صص ۴۶ و ۴۷
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن منتشر کرد.
روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه قاجار ؛ از شعبان 1300 تا جمادی الثانی 1301ق. ؛ به انضمام سفرنامۀ دوم خراسان (جلد یازدهم) به کوشش مجید عبدامین.
در کتاب روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (جلد یازدهم) ، ابتدا شرحی کامل از سفر دوم ناصرالدینشاه به ارض اقدس آمده است.در ادامه و پس از بازگشت به دارالخلافه ، مطابق روال معمول روزنامههای خاطرات ، ذکر وقایع روزانه و نیز سفرهای کوتاه برای شکار و تفرّج به اطراف و اکناف شهر تهران پی گرفته شده است. همچنین توصیفاتی از برگزاری مراسم شبیهخوانی در تکیۀ دولتی تهران و اجرای مراسم تحویل سال و اتفاقات مربوط به این مراسم ملی ارائه گردیده است.
روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (جلد یازدهم ) | مجید عبدامین | چاپ اول | جلد سخت | 555 صفحه | 790000 تومان
به مدت هفتاد و دو ساعت این کتاب را با بیست درصد تخفیف ویژه و ارسال رایگان تهیه کنید.
www.sokhanpub.net
@qajariranhistory
روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه قاجار ؛ از شعبان 1300 تا جمادی الثانی 1301ق. ؛ به انضمام سفرنامۀ دوم خراسان (جلد یازدهم) به کوشش مجید عبدامین.
در کتاب روزنامۀ خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (جلد یازدهم) ، ابتدا شرحی کامل از سفر دوم ناصرالدینشاه به ارض اقدس آمده است.در ادامه و پس از بازگشت به دارالخلافه ، مطابق روال معمول روزنامههای خاطرات ، ذکر وقایع روزانه و نیز سفرهای کوتاه برای شکار و تفرّج به اطراف و اکناف شهر تهران پی گرفته شده است. همچنین توصیفاتی از برگزاری مراسم شبیهخوانی در تکیۀ دولتی تهران و اجرای مراسم تحویل سال و اتفاقات مربوط به این مراسم ملی ارائه گردیده است.
روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه قاجار (جلد یازدهم ) | مجید عبدامین | چاپ اول | جلد سخت | 555 صفحه | 790000 تومان
به مدت هفتاد و دو ساعت این کتاب را با بیست درصد تخفیف ویژه و ارسال رایگان تهیه کنید.
www.sokhanpub.net
@qajariranhistory
Forwarded from دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای (على مرادی مراغه ای)
💥احمدشاه و ماجرای کلم فروشی در فرنگ!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۹ اسفند سالروز درگذشت احمدشاه است در ۱۳۰۸ش.
از زمان مشروطه تاکنون، تنها یک شاه به تمام اصول مشروطیت وفادار مانده و آن احمدشاه است.
اما او هم در آن زمان و هم بعدها بیشترین فحشها را خورده، چون آخرین شاه قاجار بوده پس باید به لجن کشیده میشد تا سلسله دیگری بر خرابه او بنا گردد و همیشه چنین بوده در تاریخنویسی ایران.
♦️این تخریب و حملات غیراخلاقی از همان زمان نخست وزیری رضاخان توسط روزنامه های وابسته به او شروع میگردد تا بعدا در کل تاریخ نویسی پهلوی احمدشاه فردی عیاش معرفی میگردد که عیاشی در فرنگ را بر وطنش ترجیح داد!
ماجرای ترجیح کلم فروشی در فرنگ یکی از این نمونه هاست در حالیکه این سخن بزرگترین افتخار زندگی اوست.
با آغاز جمهوری خواهی رضاخان، حملات روزنامه های طرفدار او بر احمدشاه شروع میگردد:
روزنامه قانون در ۲۵ بهمن ۱۳۰۲ احمدشاه را پادشاه بوالهوسی نامید که «هر روز سند افتضاح ملت ايران را امضاء مىنمايد.»
روزنامه قانون درباره جمهوری خواهی رضاخان ضمن حمله به احمدشاه مینویسد: «اگر ملت بخواهد قانونى را بِدَرَد [سلطنت را ساقط كند] هيچ چيز نمىتواند جلوگيرى كند.»
روزنامه ميهن با تاختن به قانون اساسى نوشت«اين قانون پوسيده تاب اسارت يك ملت بدبخت دور از تمدن را كه به دست پسر محمدعلىميرزا دشمن سعادت ايران سپرده و هر روز آبروى او در تياترهاى اروپا ريخته مىشود ندارد.»
و روزنامه شفق سرخ علی دشتی در حمله به احمدشاه گوی سبقت را از همگان می رباید!
♦️احمدشاه می خواست از فرنگ برگردد اما با تهدیدهای رضاخان که افسار قزاقان را بدست داشت مواجه می شد و مدرس در اسفند ۱۳۰۳ رحيمزاده صفوى را فرستاده برای بازگرداندن احمدشاه.
سخنان احمدشاه در دیدارش با صفوی نشانگرِ عمق احترام او را به قانون و مشروطه می باشد. تکه هایی از آن:
«من نمىتوانم پادشاهى مستبد باشم»
«اگر سر من برود، خودم را به ضديت با آزادى و حكومت ملى بدنام نخواهم كرد»
«من نمىتوانم مثل رضاخان با قانون بازى كنم و قانون اساسى را بازيچه قرار دهم»
«من قسم خوردهام كه با قانون اساسى همراه باشم و پايبند قسم خود هستم»
♦️اما برگردم به ماجرای کلم فروشی احمدشاه!
روسیه با انقلاب اکتبر از ایران غایب شده و این بهترین موقع بلعیدن ایران توسط انگلستان بود با قرارداد ۱۹۱۹.
نصرت الدوله وزیر خارجه رشوه گرفته و با عقد قرارداد ۱۹۱۹ ایران را به انگلستان فروخته بود احمدشاه را به لندن می کشاند برای راضی کردن با قرارداد!
او با هماهنگی دولت انگلستان و لرد کرزن وزیر خارجه انگلیس نهایت احترام را برای احمدشاه گذاشتند و برای کشاندنش به لندن، یک کشتی مخصوص به بندر کاله فرستاده و از ۳۱ اکتبر تا ۸ نوامبر قصر معروف بوکینگهام را برای اقامت و پذیرایی از احمدشاه در نظر گرفتند و میهمانی مجللی از طرف امپراطور انگلیس به افتخارش ترتیب دادند.
نصرت الدوله نطق شاه را آماده کرده که باید سر میز شام ایراد کند. اما قبل از شام، احمدشاه وقتی نطق را میخواند روی آن جمله مربوط به موافقت با قرارداد ۱۹۱۹ را خط می کشد!
نصرت الدوله خواهش و تمنا می کند آن جمله باشد اما شاه زیربار نمی رود، نصرت الدوله برای راضی کردن شاه به ناصرالملک متوسل شده هر دو به اتاق شاه میروند اصرار میکنند اما شاه قبول نمی کند!
سپس به سراغ عموی شاه(نصرت السلطنه) رفته او را می آورند هر سه اصرار میکنند باز شاه زیر بار نمیرود. ناصرالملک شاه را ترسانده می گوید:
«اگر این جمله را از نطق حذف فرمائید سلطنت قاجاریه را در خطر انداخته و سلسله قاجاریه را منقرض خواهند کرد»
(سلطان احمدشاه، حسین مکی.. ص۴۹)
احمدشاه میگوید:
«ممکن نیست من این جمله را در نطق خود بگنجانم، جهنم هر چه میشود بشود و اگر انگلیسیها مایل نیستند من الساعه جامه دانم را برداشته از لندن خارج میشوم»
(همان...ص۵۰)
و وقتی نصرات الدوله زیاد اصرار می کند احمدشاه دست او را گرفته و از در بیرونش می کند!
♦️و سرانجام در ضیافت، احمدشاه سخنی در توافق با قرارداد نمیگوید در همان شب ناصرالملک به او میگوید:
«کار خودت را ضایع کردی!»
و احمدشاه این جمله را بر زبان میراند:
«اگر در سوئیس کلمفروشی کنم، بهتر است تا در چنین مملکتی پادشاه باشم»
(محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب ج۱،صص ۳۸_۳۹)
♦️تنها بهار به این ماجرا اشاره کرده اما جاعلان تاریخ، داستان را حذف کرده و تنها آن جمله را نگهداشته اند برای ضدیت با او!.
تنها کلم فروشی را سرچ کنید صدها نمونه از این بداخلاقی را پیدا میکنید که با تاریخ چه کرده اند:
مثلا اینجا و اینجا و اینجا و یا مثلا اینجا که این آدم اسم خودش را محقق و تحلیلگر گذاشته!
پرسش اینست که چرا یک آدم از اینکه دروغش برملا و مفتضح گردد ابایی ندارد...!
🔷کتابهای مربوط به احمدشاه را از اینجا دانلود کنید.
⏹️لینک کانال تلگرامی: @Ali_Moradi_maragheie
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۹ اسفند سالروز درگذشت احمدشاه است در ۱۳۰۸ش.
از زمان مشروطه تاکنون، تنها یک شاه به تمام اصول مشروطیت وفادار مانده و آن احمدشاه است.
اما او هم در آن زمان و هم بعدها بیشترین فحشها را خورده، چون آخرین شاه قاجار بوده پس باید به لجن کشیده میشد تا سلسله دیگری بر خرابه او بنا گردد و همیشه چنین بوده در تاریخنویسی ایران.
♦️این تخریب و حملات غیراخلاقی از همان زمان نخست وزیری رضاخان توسط روزنامه های وابسته به او شروع میگردد تا بعدا در کل تاریخ نویسی پهلوی احمدشاه فردی عیاش معرفی میگردد که عیاشی در فرنگ را بر وطنش ترجیح داد!
ماجرای ترجیح کلم فروشی در فرنگ یکی از این نمونه هاست در حالیکه این سخن بزرگترین افتخار زندگی اوست.
با آغاز جمهوری خواهی رضاخان، حملات روزنامه های طرفدار او بر احمدشاه شروع میگردد:
روزنامه قانون در ۲۵ بهمن ۱۳۰۲ احمدشاه را پادشاه بوالهوسی نامید که «هر روز سند افتضاح ملت ايران را امضاء مىنمايد.»
روزنامه قانون درباره جمهوری خواهی رضاخان ضمن حمله به احمدشاه مینویسد: «اگر ملت بخواهد قانونى را بِدَرَد [سلطنت را ساقط كند] هيچ چيز نمىتواند جلوگيرى كند.»
روزنامه ميهن با تاختن به قانون اساسى نوشت«اين قانون پوسيده تاب اسارت يك ملت بدبخت دور از تمدن را كه به دست پسر محمدعلىميرزا دشمن سعادت ايران سپرده و هر روز آبروى او در تياترهاى اروپا ريخته مىشود ندارد.»
و روزنامه شفق سرخ علی دشتی در حمله به احمدشاه گوی سبقت را از همگان می رباید!
♦️احمدشاه می خواست از فرنگ برگردد اما با تهدیدهای رضاخان که افسار قزاقان را بدست داشت مواجه می شد و مدرس در اسفند ۱۳۰۳ رحيمزاده صفوى را فرستاده برای بازگرداندن احمدشاه.
سخنان احمدشاه در دیدارش با صفوی نشانگرِ عمق احترام او را به قانون و مشروطه می باشد. تکه هایی از آن:
«من نمىتوانم پادشاهى مستبد باشم»
«اگر سر من برود، خودم را به ضديت با آزادى و حكومت ملى بدنام نخواهم كرد»
«من نمىتوانم مثل رضاخان با قانون بازى كنم و قانون اساسى را بازيچه قرار دهم»
«من قسم خوردهام كه با قانون اساسى همراه باشم و پايبند قسم خود هستم»
♦️اما برگردم به ماجرای کلم فروشی احمدشاه!
روسیه با انقلاب اکتبر از ایران غایب شده و این بهترین موقع بلعیدن ایران توسط انگلستان بود با قرارداد ۱۹۱۹.
نصرت الدوله وزیر خارجه رشوه گرفته و با عقد قرارداد ۱۹۱۹ ایران را به انگلستان فروخته بود احمدشاه را به لندن می کشاند برای راضی کردن با قرارداد!
او با هماهنگی دولت انگلستان و لرد کرزن وزیر خارجه انگلیس نهایت احترام را برای احمدشاه گذاشتند و برای کشاندنش به لندن، یک کشتی مخصوص به بندر کاله فرستاده و از ۳۱ اکتبر تا ۸ نوامبر قصر معروف بوکینگهام را برای اقامت و پذیرایی از احمدشاه در نظر گرفتند و میهمانی مجللی از طرف امپراطور انگلیس به افتخارش ترتیب دادند.
نصرت الدوله نطق شاه را آماده کرده که باید سر میز شام ایراد کند. اما قبل از شام، احمدشاه وقتی نطق را میخواند روی آن جمله مربوط به موافقت با قرارداد ۱۹۱۹ را خط می کشد!
نصرت الدوله خواهش و تمنا می کند آن جمله باشد اما شاه زیربار نمی رود، نصرت الدوله برای راضی کردن شاه به ناصرالملک متوسل شده هر دو به اتاق شاه میروند اصرار میکنند اما شاه قبول نمی کند!
سپس به سراغ عموی شاه(نصرت السلطنه) رفته او را می آورند هر سه اصرار میکنند باز شاه زیر بار نمیرود. ناصرالملک شاه را ترسانده می گوید:
«اگر این جمله را از نطق حذف فرمائید سلطنت قاجاریه را در خطر انداخته و سلسله قاجاریه را منقرض خواهند کرد»
(سلطان احمدشاه، حسین مکی.. ص۴۹)
احمدشاه میگوید:
«ممکن نیست من این جمله را در نطق خود بگنجانم، جهنم هر چه میشود بشود و اگر انگلیسیها مایل نیستند من الساعه جامه دانم را برداشته از لندن خارج میشوم»
(همان...ص۵۰)
و وقتی نصرات الدوله زیاد اصرار می کند احمدشاه دست او را گرفته و از در بیرونش می کند!
♦️و سرانجام در ضیافت، احمدشاه سخنی در توافق با قرارداد نمیگوید در همان شب ناصرالملک به او میگوید:
«کار خودت را ضایع کردی!»
و احمدشاه این جمله را بر زبان میراند:
«اگر در سوئیس کلمفروشی کنم، بهتر است تا در چنین مملکتی پادشاه باشم»
(محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب ج۱،صص ۳۸_۳۹)
♦️تنها بهار به این ماجرا اشاره کرده اما جاعلان تاریخ، داستان را حذف کرده و تنها آن جمله را نگهداشته اند برای ضدیت با او!.
تنها کلم فروشی را سرچ کنید صدها نمونه از این بداخلاقی را پیدا میکنید که با تاریخ چه کرده اند:
مثلا اینجا و اینجا و اینجا و یا مثلا اینجا که این آدم اسم خودش را محقق و تحلیلگر گذاشته!
پرسش اینست که چرا یک آدم از اینکه دروغش برملا و مفتضح گردد ابایی ندارد...!
🔷کتابهای مربوط به احمدشاه را از اینجا دانلود کنید.
⏹️لینک کانال تلگرامی: @Ali_Moradi_maragheie
Telegram
دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای
من طبعا به مخاطبان معینی می اندیشم. به کسانی که در جستجو هستند، بی آنکه یقین داشته باشند آنچه را که می جویند یافته اند... پل والری
ارتباط با من:
@amoradym
ارتباط با من:
@amoradym
Forwarded from سیمرغ
کیّاس بود و سیّاس؛ علیرغم سبعیت نسبت به رقبایش، فرمانروایی لایق بود که یک تنه ایرانِ پاره پاره شده پس از مرگ #نادر_شاه را با فراست و ذکاوت یکپارچه ساخت. مرگ نابهنگامش اما ایران زمین را در برابر روسیه تزاری ناتوان کرد.
۲۸۳ سال پیش در چنین روزی #آقا_محمد_خان_قاجار چشم به جهان گشود
@Iran_simorgh
۲۸۳ سال پیش در چنین روزی #آقا_محمد_خان_قاجار چشم به جهان گشود
@Iran_simorgh
Forwarded from بهمنی قاجار
اگر رضاشاه نبود
بخش اول
این روزها رایج شده که می گویند اگر رضاشاه نبود، ایران ویرانه و خرابه بود و.... نخست باید بپرسیم حالا که رضاشاه بوده، ایران در کجای کارست ؟ چرا این قدر خود را دست کم می گیرید ؟ یعنی ایران ، کشوری که پیش از رضاشاه نخستین دموکراسی آسیا و نخستین کشوری در آسیا گردید که دارای قوانین اساسی و مجلس ملی شد ، ايرانی که دهها سال قبل رضاشاه مراکز آموزش عالی داشت و یکی از پنج کشور مستقل آسیا بود ، ايرانی که شکوه و مدنیت عصر صفوی اش چشم سیاحان اروپایی چون شاردن را خیره می کرد باید این قدر بدبخت و دست کم تلقی گردد که اگر رضاشاه نبود وضعيتی ناگوار تر از این وضعیت اسفبار امروز هم داشت ، یعنی ما با این همه پول نفت و این تاریخ و مدنیت درخشان که به آن می بالیم و سرمایه های خدادادی طبیعی سرشار و نیز با شرایط بدی هم که داریم و حسرت به دل ؛ امارات و ترکیه و مالزی و اندونزی و کره جنوبی و حتی خیلی پایین تر از آن ها هم شده ایم این قدر باید خود را حقیر بدانیم که اگر رضاشاه نبود از این هم بدبخت تر و مصیبت زده تر بودیم؟!!؟ آیا احتمال نمی دهیم اگر رضاشاه و پسرش نبودند و در سیاست های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و نیز نوع حکمرانی و سرکوب توسعه سیاسی این چنین خامدستانه عمل نمی کردند، انقلابی هم نمی شد و امروز وضعیت خیلی هم متفاوت بود؟
دوستداران رضاشاه شاید در پاسخ بگویند پس اگر این طور است چرا در عصر قاجار، دستاوردهای دوره پهلوی حاصل نشد ؟ در پاسخ باید بگوییم نخست این که در دوره قاجار دستاوردهایی بزرگتر داشتیم، از خرافات به دوران عقل محوری پا گذاشتیم، مشروطه و مجلس و قانونگذاری و مطبوعات ، رفع جزیه و... مراکز آموزش عالی و نظام آموزشی مدرن و برانداختن اکثر ملوک الطوایف و پایه گذاری ارتش و نیروهای امنیتی ، همگی دستاوردهای دوره پیش از رضاشاه هستند ، دوم این که در عصر قاجار موانعی وجود داشت که آن موانع بر سر راه رضاشاه نبود، مهمترین مانع توسعه ایران در عصر قاجار عهدنامه ترکمان چای و نفوذ روسیه تزاری بود ، اگر انقلاب روسیه نمی شد نه رضاشاهی میآمد و نه ایران امکان تنفس پیدا می کرد ، آن چه گلوی ایران عصر قاجار را فشار می داد و مانع شد بزرگانی چون ؛ عباس میرزا ، قائم مقام، امیر کبیر و سپهسالار موفق شوند ، قدرت روسیه تزاری و عهدنامه ترکمان چای بود آن چه که این دو را نابود گرد و از سر راه ایران برداشت ، انقلاب روسیه بود و نه رضاشاه، اگر رضاشاهی هم نبود ایران بعد انقلاب روسیه بی ترس از شر مداخله جویی روسیه می توانست کارهای بزرگی انجام دهدد.
مانع دیگر برای اقتدار دولت در عصر قاجار روحانیت بودد ، دولت در عصر قاجار تقریبا به هر کار نو و اصلاحی دست می زد با مقاومت روحانیت روبرو می شد مثل تلاش های نافرجام ناصرالدین شاه برای تاسیس ثبت اسناد و یا بانک و ....... اما با مشروطیت و تصویب قوانین اساسی ، جایگاه و قدرت روحانیت بسیار ضعیف شد و با شکست استبداد صغیر و سرکوب شیخ فضل الله نوری و اعدام وی و متعاقبا با تعطیلی عملی اصل دوم متمم قانون اساسی ، روحانیت به شدت ضعیف و غیر سیاسی شده بود ، کما این که قوانین در مجلس شورای ملی تصویب شد و روحانیت یا بنای مخالفت و یا توان آن را نداشت ، بنابراین حذف موقعیت سیاسی و قدرت روحانیت در پیش از رضاشاه تکمیل شده بود در غائله جمهوری رضاخانی نیز بنا به تحریف واقعیتی مبتنی بر تفاهم نانوشته تاریخ نگاری پهلوی و جمهوری اسلامی، نقش مخالفت روحانیت پررنگ شده است ، غائله جمهوری خواهی رضاخان در دوم فروردین ۱۳۰۳ با جنبش مردم تهران و در راستای مقابله با دیکتاتوری رضاخان و دفاع از مشروطیت شکست خورد و نقش مذهب صرفا و صرفا ناشی از مخالفت مرحوم مدرس و سیلی خوردن ایشان بود ، اما مخالفت علمای قم با جمهوری هیچ اثری در این ماجرا که نداشت هیچی بیشتر به داد رضاخان رسید، مخالفت علمای قم با جمهوری در ۱۲ فروردین یعنی ۱۰ روز بعد از شکست قطعی جمهوری و با توصیه به قدر وجود نعمت رضاخان بود ، رضاخان بعد دوم فروردین ، شکست خورد و در آستانه استیضاح و برکناری بود و علمای قم به داد او رسیدند اما در تفاهمی نانوشته ، شکست جمهوری خواهی رضاخان ناشی از مخالفت روحانیت دانسته شده ، چون پهلوی می خواهد خود و اصلاحاتش را قربانی روحانیت معرفی نماید و تاریخ نگاری رسمی جمهوری اسلامی نیز می خواهد روحانیت را همیشه مهمترین و تاثیرگذار ترین نیروی سیاسی معرفی نماید ، خلاصه از مطلب دور نشویم ، روحانیت پیش از رضاشاه بسیار ضعیف شده بود و رضاشاه نه تنها روحانیت را ضعیف نکرد بلکه در عصر وی حوزه علمیه قم ایجاد شد و در نتیجه اقدامات ضد دینی رضاشاه و تندروی های وی و نیز براثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی او علیه بازار ، روند سیاسی شدن دین تسریع شد .
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
بخش اول
این روزها رایج شده که می گویند اگر رضاشاه نبود، ایران ویرانه و خرابه بود و.... نخست باید بپرسیم حالا که رضاشاه بوده، ایران در کجای کارست ؟ چرا این قدر خود را دست کم می گیرید ؟ یعنی ایران ، کشوری که پیش از رضاشاه نخستین دموکراسی آسیا و نخستین کشوری در آسیا گردید که دارای قوانین اساسی و مجلس ملی شد ، ايرانی که دهها سال قبل رضاشاه مراکز آموزش عالی داشت و یکی از پنج کشور مستقل آسیا بود ، ايرانی که شکوه و مدنیت عصر صفوی اش چشم سیاحان اروپایی چون شاردن را خیره می کرد باید این قدر بدبخت و دست کم تلقی گردد که اگر رضاشاه نبود وضعيتی ناگوار تر از این وضعیت اسفبار امروز هم داشت ، یعنی ما با این همه پول نفت و این تاریخ و مدنیت درخشان که به آن می بالیم و سرمایه های خدادادی طبیعی سرشار و نیز با شرایط بدی هم که داریم و حسرت به دل ؛ امارات و ترکیه و مالزی و اندونزی و کره جنوبی و حتی خیلی پایین تر از آن ها هم شده ایم این قدر باید خود را حقیر بدانیم که اگر رضاشاه نبود از این هم بدبخت تر و مصیبت زده تر بودیم؟!!؟ آیا احتمال نمی دهیم اگر رضاشاه و پسرش نبودند و در سیاست های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و نیز نوع حکمرانی و سرکوب توسعه سیاسی این چنین خامدستانه عمل نمی کردند، انقلابی هم نمی شد و امروز وضعیت خیلی هم متفاوت بود؟
دوستداران رضاشاه شاید در پاسخ بگویند پس اگر این طور است چرا در عصر قاجار، دستاوردهای دوره پهلوی حاصل نشد ؟ در پاسخ باید بگوییم نخست این که در دوره قاجار دستاوردهایی بزرگتر داشتیم، از خرافات به دوران عقل محوری پا گذاشتیم، مشروطه و مجلس و قانونگذاری و مطبوعات ، رفع جزیه و... مراکز آموزش عالی و نظام آموزشی مدرن و برانداختن اکثر ملوک الطوایف و پایه گذاری ارتش و نیروهای امنیتی ، همگی دستاوردهای دوره پیش از رضاشاه هستند ، دوم این که در عصر قاجار موانعی وجود داشت که آن موانع بر سر راه رضاشاه نبود، مهمترین مانع توسعه ایران در عصر قاجار عهدنامه ترکمان چای و نفوذ روسیه تزاری بود ، اگر انقلاب روسیه نمی شد نه رضاشاهی میآمد و نه ایران امکان تنفس پیدا می کرد ، آن چه گلوی ایران عصر قاجار را فشار می داد و مانع شد بزرگانی چون ؛ عباس میرزا ، قائم مقام، امیر کبیر و سپهسالار موفق شوند ، قدرت روسیه تزاری و عهدنامه ترکمان چای بود آن چه که این دو را نابود گرد و از سر راه ایران برداشت ، انقلاب روسیه بود و نه رضاشاه، اگر رضاشاهی هم نبود ایران بعد انقلاب روسیه بی ترس از شر مداخله جویی روسیه می توانست کارهای بزرگی انجام دهدد.
مانع دیگر برای اقتدار دولت در عصر قاجار روحانیت بودد ، دولت در عصر قاجار تقریبا به هر کار نو و اصلاحی دست می زد با مقاومت روحانیت روبرو می شد مثل تلاش های نافرجام ناصرالدین شاه برای تاسیس ثبت اسناد و یا بانک و ....... اما با مشروطیت و تصویب قوانین اساسی ، جایگاه و قدرت روحانیت بسیار ضعیف شد و با شکست استبداد صغیر و سرکوب شیخ فضل الله نوری و اعدام وی و متعاقبا با تعطیلی عملی اصل دوم متمم قانون اساسی ، روحانیت به شدت ضعیف و غیر سیاسی شده بود ، کما این که قوانین در مجلس شورای ملی تصویب شد و روحانیت یا بنای مخالفت و یا توان آن را نداشت ، بنابراین حذف موقعیت سیاسی و قدرت روحانیت در پیش از رضاشاه تکمیل شده بود در غائله جمهوری رضاخانی نیز بنا به تحریف واقعیتی مبتنی بر تفاهم نانوشته تاریخ نگاری پهلوی و جمهوری اسلامی، نقش مخالفت روحانیت پررنگ شده است ، غائله جمهوری خواهی رضاخان در دوم فروردین ۱۳۰۳ با جنبش مردم تهران و در راستای مقابله با دیکتاتوری رضاخان و دفاع از مشروطیت شکست خورد و نقش مذهب صرفا و صرفا ناشی از مخالفت مرحوم مدرس و سیلی خوردن ایشان بود ، اما مخالفت علمای قم با جمهوری هیچ اثری در این ماجرا که نداشت هیچی بیشتر به داد رضاخان رسید، مخالفت علمای قم با جمهوری در ۱۲ فروردین یعنی ۱۰ روز بعد از شکست قطعی جمهوری و با توصیه به قدر وجود نعمت رضاخان بود ، رضاخان بعد دوم فروردین ، شکست خورد و در آستانه استیضاح و برکناری بود و علمای قم به داد او رسیدند اما در تفاهمی نانوشته ، شکست جمهوری خواهی رضاخان ناشی از مخالفت روحانیت دانسته شده ، چون پهلوی می خواهد خود و اصلاحاتش را قربانی روحانیت معرفی نماید و تاریخ نگاری رسمی جمهوری اسلامی نیز می خواهد روحانیت را همیشه مهمترین و تاثیرگذار ترین نیروی سیاسی معرفی نماید ، خلاصه از مطلب دور نشویم ، روحانیت پیش از رضاشاه بسیار ضعیف شده بود و رضاشاه نه تنها روحانیت را ضعیف نکرد بلکه در عصر وی حوزه علمیه قم ایجاد شد و در نتیجه اقدامات ضد دینی رضاشاه و تندروی های وی و نیز براثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی او علیه بازار ، روند سیاسی شدن دین تسریع شد .
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
Forwarded from بهمنی قاجار
اگر رضاشاه نبود
بخش دوم
رضاشاه در واقع دین سنتی را به زیان دین سیاسی تضعیف کرد ، او به شخصی مانند شریعت سنگلجی بسیار پر و بال داد و همین شخص معلم و آموزگار جنبش روشنفکری دینی و امثال مهندس بازرگان شد، هم چنین رضاشاه به شدت بازار را از منظر اقتصادی هم سرکوب کرد و اقتصاد دولتی را ترویج کرد و همین امر منجر به تغییر رویکرد سکولار بازار به رویکرد مذهبی آن شد ، در مجلس اول شورای ملی ما بازاری مانند مشهدی باقر بقال داشتیم که حتی در مقابل علمای قدرتمندی مانند بهبهانی ایستادگی می کند و به زور اصل هشتم متمم در برابری شهروندان ایران را در قانون اساسی جا می دهد اما بعد از رضاشاه ، بازار مهمترین بستر ظهور فداییان اسلام می گردد، پیش از رضاشاه هیچ جنبش سیاسی دینی در ایران نبود ، اما در ایران پیش از رضاشاه ما هم حزب لیبرال داشتیم و هم حزب سوسیالیست و هم حزب محافظه کار ، اما مطلقا حزب و جنبش دینی نداشتیم ولی به مجرد سقوط رضاشاه هم انجمن های اسلامی دانشجویان آغاز به کار می کنند هم در بازار جریان هایی مانند فدایبان اسلام ظهور می کنند . در واقع نتیجه سیاست های اقتصادی و اجتماعی دوره رضاشاه ، ظهور فدائیان اسلام و گروههای تندروی اسلامی و در یک کلام ظهور اسلام سیاسی بود ، اسلام سیاسی پیش از رضاشاه هیچ جایگاهی در ایران نداشت ، اما زمینه های آن با سیاست های رضاشاه چنان آماده شد که به مجرد سقوط وی ، اسلام سیاسی هم ظهور کرد ، رضاشاه با سیاست های اقتصاد دولتی ، بازار را که در صدر مشروطیت نهادی طرفدار سکولاریسم بود را به مرکزی برای ظهور امثال فدائیان اسلام تبدیل کرد ، بنابراین در یک نتیجه گیری کلی ، روحانیت در عصر قاجار یک مانع در برابر دولت بود اما با مشروطیت این مانع تضعیف و با تعطیلی عملی اصل دوم متمم قانون اساسی در مجلس دوم کاملا از میان برداشته شد و رضاشاه و فرزندش در غیاب اثر سیاسی این نیرو ، به راحتی پیش رفتند اما طوری عمل کردند که این نیروی به شدت تضعیف شده، مجددا نیرومند گردید و واجد مهمترین تاثیر گذاری سیاسی گردید که حتی به خواب اسلاف شان هم نمیآمد.
مانع سوم در عصر قاجار ، کمبود بودجه بود ، قاجاریه صد و پنجاه سال ایران فقیر را با مالیات ناشی از زراعت اداره کرد ، اما خوشبختی پهلوی این بود که از همان روز نخست ، از ماه اول سال ۱۳۰۰ خورشیدی ، از بودجه نفت منتفع و متمتع گردید و با پولی سرشار و مفت که پس از ملی شدن نفت چندین برابر گردید امکان لازم برای هر نوع خرج و هزینه را داشت .
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
بخش دوم
رضاشاه در واقع دین سنتی را به زیان دین سیاسی تضعیف کرد ، او به شخصی مانند شریعت سنگلجی بسیار پر و بال داد و همین شخص معلم و آموزگار جنبش روشنفکری دینی و امثال مهندس بازرگان شد، هم چنین رضاشاه به شدت بازار را از منظر اقتصادی هم سرکوب کرد و اقتصاد دولتی را ترویج کرد و همین امر منجر به تغییر رویکرد سکولار بازار به رویکرد مذهبی آن شد ، در مجلس اول شورای ملی ما بازاری مانند مشهدی باقر بقال داشتیم که حتی در مقابل علمای قدرتمندی مانند بهبهانی ایستادگی می کند و به زور اصل هشتم متمم در برابری شهروندان ایران را در قانون اساسی جا می دهد اما بعد از رضاشاه ، بازار مهمترین بستر ظهور فداییان اسلام می گردد، پیش از رضاشاه هیچ جنبش سیاسی دینی در ایران نبود ، اما در ایران پیش از رضاشاه ما هم حزب لیبرال داشتیم و هم حزب سوسیالیست و هم حزب محافظه کار ، اما مطلقا حزب و جنبش دینی نداشتیم ولی به مجرد سقوط رضاشاه هم انجمن های اسلامی دانشجویان آغاز به کار می کنند هم در بازار جریان هایی مانند فدایبان اسلام ظهور می کنند . در واقع نتیجه سیاست های اقتصادی و اجتماعی دوره رضاشاه ، ظهور فدائیان اسلام و گروههای تندروی اسلامی و در یک کلام ظهور اسلام سیاسی بود ، اسلام سیاسی پیش از رضاشاه هیچ جایگاهی در ایران نداشت ، اما زمینه های آن با سیاست های رضاشاه چنان آماده شد که به مجرد سقوط وی ، اسلام سیاسی هم ظهور کرد ، رضاشاه با سیاست های اقتصاد دولتی ، بازار را که در صدر مشروطیت نهادی طرفدار سکولاریسم بود را به مرکزی برای ظهور امثال فدائیان اسلام تبدیل کرد ، بنابراین در یک نتیجه گیری کلی ، روحانیت در عصر قاجار یک مانع در برابر دولت بود اما با مشروطیت این مانع تضعیف و با تعطیلی عملی اصل دوم متمم قانون اساسی در مجلس دوم کاملا از میان برداشته شد و رضاشاه و فرزندش در غیاب اثر سیاسی این نیرو ، به راحتی پیش رفتند اما طوری عمل کردند که این نیروی به شدت تضعیف شده، مجددا نیرومند گردید و واجد مهمترین تاثیر گذاری سیاسی گردید که حتی به خواب اسلاف شان هم نمیآمد.
مانع سوم در عصر قاجار ، کمبود بودجه بود ، قاجاریه صد و پنجاه سال ایران فقیر را با مالیات ناشی از زراعت اداره کرد ، اما خوشبختی پهلوی این بود که از همان روز نخست ، از ماه اول سال ۱۳۰۰ خورشیدی ، از بودجه نفت منتفع و متمتع گردید و با پولی سرشار و مفت که پس از ملی شدن نفت چندین برابر گردید امکان لازم برای هر نوع خرج و هزینه را داشت .
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
Forwarded from بهمنی قاجار
اگر رضاشاه نبود
بخش سوم و پایانی
حالا بیاییم بر سر ادبیات سنتی پهلویسم ، رضاشاه ، ایران نا امن و پر از هرج و مرج را در میانه جنگ های داخلی تحویل گرفت و از کچلی و تراخم و طاعون و....نجات داد ، به مردان لباس جدید و به زنان آزادی حجاب داد و مدرسه و دانشگاه ساخت و جاده سازی کرد و راه آهن درست کرد و نظام حقوقی مدرن ایجاد کرد و.....
خوب چه کسانی این کارها را کردند ؟ از کره مریخ آمده بودند ؟ خیر ، ملت ایران و رجال و اشراف ایرانی چنین کردند ، این ها قبل از رضاشاه هم بودند و کارهای بزرگی کردند امثال صنیع الدوله و احتشام السلطنه و ..... اما موانع پیش گفته ، روسیه تزاری و کمبود بودجه نمی گذاشت ، اکنون موانع مفقود و مقتضی موجود شده بود، کارخانه های عصر پهلوی را چه کسانی ساختند ؟ همان ها که در دوران قاجار ، شروع کرده بودند به صنعتی کردن کشور ، امثال توکلی ها که سال ۱۲۹۷ ، دو سال قبل رضاشاه، کارخانه خود را ساخته بود، تحول در مساله زنان به وسیله چه کسانی رخ داد همان ها که بعد مشروطیت انجمن های نسوان را ایجاد کرده بودند ، آموزش وپرورش مدرن را رشدیه ها درست کرده بودند، نظام و ارتش مدرن را مشیرالدوله و ....همگی این ها بود ، اگر سراسری نشده بود مانع کمبود بودجه بود ، مانع روسیه تزاری بود و متعصبین ، کشف نفت ، مشکل بودجه را حل کرده بود ، انقلاب روسیه ، نفوذ روسیه و ترکمان چای را و مشروطیت، متعصبین را به حاشیه رانده بود .جاده صاف و همواری به دست پهلوی رسیده بود که با مرکبی نو در این جاده هموار بتازد اما او این مرکب را به دیوار زد و ایران را به بیراهه برد .
همین وثوق الدوله در دوسال نخست وزیری اش کارهای بزرگتر از رضاشاه کرده بود که اکثرا فراموش و گاه به پای رضاشاه نوشته شد ، سرکوب امثال سیمیتقو و شیخ خزعل و میرزا کوچک کارهای مثبتی بود اما وثوق الدوله هم نایب حسین کاشی را سرکوب کرد ، ناصرالدین شاه شورشیان و فرمانروایان خودمختار به مراتب خطرناک تر هم چون شیخ عبیدالله کرد و قواسم لنگه و پادشاهی چند صد ساله کیانی سیستان را سرکوب گرد و برانداخت و به سلطه مسقطی ها بر بندر عباس و چابهار پایان داد که اهمیت آن به مراتب بیشتر از سرکوب شورش های دوره رضاخان بود ، ایران بدون رضاشاه هم می توانست به توسعه و رفاهی بیش از این برسد .
اگر رضاشاه هم نبود همان رجال و بزرگان، ارتش مدرن می ساختند ، پلیس قبل از رضاشاه و در دوران سوئدی ها هم مدرن شده بود و فقط شکنجه و ترور نداشت ، ایران در مسیر توسعه و ترقی بود و با وجود مشروطیت قطعا تحول و توسعه اجتماعی رخ می داد و.....شاهد مذاکرات و مصوبات مجالس شورای ملی پیش از رضاشاه است ، در صدر مشروطیت طرح همه چیز ریخته شد از موزه تا فرهنگستان تا راه آهن و بانک، با یک دولت نیمه قوی هم همگی این طرح ها قابل اجرا بود کما این که وثوق الدوله خیلی را اجرایی کرد .
اگر رضاشاه نبود ، اگر کسی مانند او نمیآمد و بساط دیکتاتوری را پهن نمی کرد و اگر تندروی مخربی هم چون حیدرخان عمو اغلی و یا احسان الله خان ، کودتایی در پوشش انقلاب کمونیستی نمی کرد، اگر همان روند طبیعی در کشور حفظ می شد ، ایران یک مشروطه سلطنتی مدرن و آبرومند در آسیا بود، اگر رضاشاه نبود ، رجال قدرتمند و ملی مانند قوام السلطنه و مشیرالدوله پیرنیا و حتی وثوق الدوله به همراه همان نظامیان ژاندارم و قزاق که دوره رضاشاه مسولان امنیتی ایران بودند ، در کشور نظم و امنیت ایجاد کرده و متجاسرینی مانند جنگلی ها و سیمیتقو و خزعل را که در غیاب دولت مرکزی نیرومند در دوران مشروطه و جنگ جهانی اول سر برآورده بودند را سرکوب می کردند و با بودجه نفت و در نبود روسیه تزاری ، ایران را بدون خودکامگی رضاشاهی می ساختند ، ایران در جنگ جهانی دوم اشغال نمی شد و سرنوشتی مانند ترکیه پیدا می کرد که از اشغال نجات یافت ، در نتیجه ماجرای فرقه دموکرات و .... رخ نمی داد ، نفت ملی و ایران از شر استعمار بریتانیا نجات پیدا می کرد و هرگز انقلابی هم در ایران رخ نمی داد و ایران الگوی یگ کشور توسعه یافته دموکراتیک می گردید .قاجاریه، ایران را در میان حکومتی ملوک الطوایفی تحویل گرفت و در ۱۵۰ سال و در اوج عصر استعمار و با وجود عهدنامه ترکمان چای و چکمه روسیه تزاری بر گردنش ، بدون پول نفت و با بودجه مالیات دل و روده گوسفند به نظام مشروطه تحویل داد و پهلوی، ایران مشروطه را بدون روسیه تزاری و با پول سرشار نفت و بدون مانع اجتماعی نیرومند تحویل گرفت و سرانجام به انقلاب کشاند، اما ذهن عوام زده و قهرمان پرور و بی اعتماد به نفس ایرانی که می خواهد هر کسی را برکشد و حتما نیاز به قهرمان و ناجی آسمان جایگاه دارد ، خود را حقیر می کند و میگوید اگر رضاشاه نبود ما افغانستان و پاکستان بودیم.
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
بخش سوم و پایانی
حالا بیاییم بر سر ادبیات سنتی پهلویسم ، رضاشاه ، ایران نا امن و پر از هرج و مرج را در میانه جنگ های داخلی تحویل گرفت و از کچلی و تراخم و طاعون و....نجات داد ، به مردان لباس جدید و به زنان آزادی حجاب داد و مدرسه و دانشگاه ساخت و جاده سازی کرد و راه آهن درست کرد و نظام حقوقی مدرن ایجاد کرد و.....
خوب چه کسانی این کارها را کردند ؟ از کره مریخ آمده بودند ؟ خیر ، ملت ایران و رجال و اشراف ایرانی چنین کردند ، این ها قبل از رضاشاه هم بودند و کارهای بزرگی کردند امثال صنیع الدوله و احتشام السلطنه و ..... اما موانع پیش گفته ، روسیه تزاری و کمبود بودجه نمی گذاشت ، اکنون موانع مفقود و مقتضی موجود شده بود، کارخانه های عصر پهلوی را چه کسانی ساختند ؟ همان ها که در دوران قاجار ، شروع کرده بودند به صنعتی کردن کشور ، امثال توکلی ها که سال ۱۲۹۷ ، دو سال قبل رضاشاه، کارخانه خود را ساخته بود، تحول در مساله زنان به وسیله چه کسانی رخ داد همان ها که بعد مشروطیت انجمن های نسوان را ایجاد کرده بودند ، آموزش وپرورش مدرن را رشدیه ها درست کرده بودند، نظام و ارتش مدرن را مشیرالدوله و ....همگی این ها بود ، اگر سراسری نشده بود مانع کمبود بودجه بود ، مانع روسیه تزاری بود و متعصبین ، کشف نفت ، مشکل بودجه را حل کرده بود ، انقلاب روسیه ، نفوذ روسیه و ترکمان چای را و مشروطیت، متعصبین را به حاشیه رانده بود .جاده صاف و همواری به دست پهلوی رسیده بود که با مرکبی نو در این جاده هموار بتازد اما او این مرکب را به دیوار زد و ایران را به بیراهه برد .
همین وثوق الدوله در دوسال نخست وزیری اش کارهای بزرگتر از رضاشاه کرده بود که اکثرا فراموش و گاه به پای رضاشاه نوشته شد ، سرکوب امثال سیمیتقو و شیخ خزعل و میرزا کوچک کارهای مثبتی بود اما وثوق الدوله هم نایب حسین کاشی را سرکوب کرد ، ناصرالدین شاه شورشیان و فرمانروایان خودمختار به مراتب خطرناک تر هم چون شیخ عبیدالله کرد و قواسم لنگه و پادشاهی چند صد ساله کیانی سیستان را سرکوب گرد و برانداخت و به سلطه مسقطی ها بر بندر عباس و چابهار پایان داد که اهمیت آن به مراتب بیشتر از سرکوب شورش های دوره رضاخان بود ، ایران بدون رضاشاه هم می توانست به توسعه و رفاهی بیش از این برسد .
اگر رضاشاه هم نبود همان رجال و بزرگان، ارتش مدرن می ساختند ، پلیس قبل از رضاشاه و در دوران سوئدی ها هم مدرن شده بود و فقط شکنجه و ترور نداشت ، ایران در مسیر توسعه و ترقی بود و با وجود مشروطیت قطعا تحول و توسعه اجتماعی رخ می داد و.....شاهد مذاکرات و مصوبات مجالس شورای ملی پیش از رضاشاه است ، در صدر مشروطیت طرح همه چیز ریخته شد از موزه تا فرهنگستان تا راه آهن و بانک، با یک دولت نیمه قوی هم همگی این طرح ها قابل اجرا بود کما این که وثوق الدوله خیلی را اجرایی کرد .
اگر رضاشاه نبود ، اگر کسی مانند او نمیآمد و بساط دیکتاتوری را پهن نمی کرد و اگر تندروی مخربی هم چون حیدرخان عمو اغلی و یا احسان الله خان ، کودتایی در پوشش انقلاب کمونیستی نمی کرد، اگر همان روند طبیعی در کشور حفظ می شد ، ایران یک مشروطه سلطنتی مدرن و آبرومند در آسیا بود، اگر رضاشاه نبود ، رجال قدرتمند و ملی مانند قوام السلطنه و مشیرالدوله پیرنیا و حتی وثوق الدوله به همراه همان نظامیان ژاندارم و قزاق که دوره رضاشاه مسولان امنیتی ایران بودند ، در کشور نظم و امنیت ایجاد کرده و متجاسرینی مانند جنگلی ها و سیمیتقو و خزعل را که در غیاب دولت مرکزی نیرومند در دوران مشروطه و جنگ جهانی اول سر برآورده بودند را سرکوب می کردند و با بودجه نفت و در نبود روسیه تزاری ، ایران را بدون خودکامگی رضاشاهی می ساختند ، ایران در جنگ جهانی دوم اشغال نمی شد و سرنوشتی مانند ترکیه پیدا می کرد که از اشغال نجات یافت ، در نتیجه ماجرای فرقه دموکرات و .... رخ نمی داد ، نفت ملی و ایران از شر استعمار بریتانیا نجات پیدا می کرد و هرگز انقلابی هم در ایران رخ نمی داد و ایران الگوی یگ کشور توسعه یافته دموکراتیک می گردید .قاجاریه، ایران را در میان حکومتی ملوک الطوایفی تحویل گرفت و در ۱۵۰ سال و در اوج عصر استعمار و با وجود عهدنامه ترکمان چای و چکمه روسیه تزاری بر گردنش ، بدون پول نفت و با بودجه مالیات دل و روده گوسفند به نظام مشروطه تحویل داد و پهلوی، ایران مشروطه را بدون روسیه تزاری و با پول سرشار نفت و بدون مانع اجتماعی نیرومند تحویل گرفت و سرانجام به انقلاب کشاند، اما ذهن عوام زده و قهرمان پرور و بی اعتماد به نفس ایرانی که می خواهد هر کسی را برکشد و حتما نیاز به قهرمان و ناجی آسمان جایگاه دارد ، خود را حقیر می کند و میگوید اگر رضاشاه نبود ما افغانستان و پاکستان بودیم.
https://www.tgoop.com/bahmanighajar
Telegram
بهمنی قاجار
محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
بر لشکر زمستان نوروز نامدار
کرده است رای تاختن و قصد کارزار
نوروز ماه گفت: به جان و سرا میر
کز جان دی بر آرم تا چند گه دمار
با فال فرخ آیم و با دولت بزرگ
با فر خجسته طالع و فرخنده اختیار
بر سبزه بهار نشینی و مطربت
بر سبزه بهار زند سبزه بهار
ملک جهان بگیری ، از قاف تا به قاف
مال جهان ببخشی از عود تا بقار
توران بدان پسر بدهی ، ایران بدین پسر
مشرق بدین قبیله و مغرب بدان تبار
سیصد وزیر گیری ، بیش از بزرگمهر
سیصد امیر بندی ، پیش از سپندیار
قیصر شرابدارات ، چیپال چوبزن
خاقان رکابدارت، فغفور پرده دار
جیحون گذاره کردی ، سیحون کنی گذر
زانسو مدار کردی ، زینسو کنی مدار
(منوچهری دامغانی )
عید سعید نوروز سلطانی وآغاز سال جدید خورشیدی را به هم میهنان عزیز شادباش گفته و سالی پر از سعادت و رفاه وآرامش برای کشور بزرگ و جاویدان ایران و ملت عزیز ومخاطبان ارجمند کانال واعضای محترم خاندان قاجار،آرزومندیم .هم چنین به این مناسبت دستخطی از خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار درباره شعر سعدی علیه الرحمه در مورد تقارن نوروز وشب قدر را به اشتراک می گذاریم
مدیریت کانال ممالک محروسه
https://www.tgoop.com/qajariranhistory
کرده است رای تاختن و قصد کارزار
نوروز ماه گفت: به جان و سرا میر
کز جان دی بر آرم تا چند گه دمار
با فال فرخ آیم و با دولت بزرگ
با فر خجسته طالع و فرخنده اختیار
بر سبزه بهار نشینی و مطربت
بر سبزه بهار زند سبزه بهار
ملک جهان بگیری ، از قاف تا به قاف
مال جهان ببخشی از عود تا بقار
توران بدان پسر بدهی ، ایران بدین پسر
مشرق بدین قبیله و مغرب بدان تبار
سیصد وزیر گیری ، بیش از بزرگمهر
سیصد امیر بندی ، پیش از سپندیار
قیصر شرابدارات ، چیپال چوبزن
خاقان رکابدارت، فغفور پرده دار
جیحون گذاره کردی ، سیحون کنی گذر
زانسو مدار کردی ، زینسو کنی مدار
(منوچهری دامغانی )
عید سعید نوروز سلطانی وآغاز سال جدید خورشیدی را به هم میهنان عزیز شادباش گفته و سالی پر از سعادت و رفاه وآرامش برای کشور بزرگ و جاویدان ایران و ملت عزیز ومخاطبان ارجمند کانال واعضای محترم خاندان قاجار،آرزومندیم .هم چنین به این مناسبت دستخطی از خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار درباره شعر سعدی علیه الرحمه در مورد تقارن نوروز وشب قدر را به اشتراک می گذاریم
مدیریت کانال ممالک محروسه
https://www.tgoop.com/qajariranhistory
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد: روزنامۀ خاطرات ناصرالدّینشاه قاجار(جلد یازدهم)
در این مجلد، ابتدا شرحی کامل از سفر دوم ناصرالدّینشاه به ارض اقدس آمده است. در ادامه و پس از بازگشت به دارالخلافه، مطابق روال معمول روزنامههای خاطرات، ذکر وقایع روزانه و نیز سفرهای کوتاه برای شکار و تفرّج به اطراف و اکناف شهر تهران پی گرفته شده است. همچنین توصیفاتی از برگزاری مراسم شبیهخوانی در تکیۀ دولتی تهران و اجرای مراسم تحویل سال و اتفاقات مربوط به این مراسم ملی ارائه گردیده است.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّینشاه قاجار از شعبان ۱۳۰۰ تا جمادیالثانی ۱۳۰۱ق. به انضمام سفرنامۀ دوم خراسان (جلد یازدهم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]
علاقهمندان میتوانند از بیست و چهارم فروردین تا ششم اردیبهشت، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
@qajarhistoryiran
در این مجلد، ابتدا شرحی کامل از سفر دوم ناصرالدّینشاه به ارض اقدس آمده است. در ادامه و پس از بازگشت به دارالخلافه، مطابق روال معمول روزنامههای خاطرات، ذکر وقایع روزانه و نیز سفرهای کوتاه برای شکار و تفرّج به اطراف و اکناف شهر تهران پی گرفته شده است. همچنین توصیفاتی از برگزاری مراسم شبیهخوانی در تکیۀ دولتی تهران و اجرای مراسم تحویل سال و اتفاقات مربوط به این مراسم ملی ارائه گردیده است.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّینشاه قاجار از شعبان ۱۳۰۰ تا جمادیالثانی ۱۳۰۱ق. به انضمام سفرنامۀ دوم خراسان (جلد یازدهم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]
علاقهمندان میتوانند از بیست و چهارم فروردین تا ششم اردیبهشت، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
@qajarhistoryiran
💵جهت حمایت مالی از رسانه پارسی در لینک زیر کلیک کنید.
https://hamibash.com/parsilive
📺لینک تماشا در یوتیوب:
https://youtu.be/GpiDMjF0eug
📌چرا سلسله قاجار جزو سلسله های منفور تاریخ است. آیا تمام آنچه درباره این سلسله میگویند صحیح است؟
📌سلسله قاجار سرشار از قدرت های سایه بوده است. و این سلسله به هیچ وجه درست شناحته نشده است. ایران و تاریخ ایران به هیج وجه درست شناخته نشده است. و حقایقی که لا بلای کتب خطی و عکس ها پنهان شده میتواند تمام شناخت مارا نسبت به خیلی از اطلاعاتی که داریم تغییر دهد.
🎙️با اجرای عباس سوری و حضور ارزشمند هومن زال پور و علیرضا خزایی (نامها در زیرنویس برنامه جابهجا شده است)
🌷سپاس از اینکه ما را در نشر این برنامه همراهی میکنید.
@parsi_live
@qajariranhistory
https://hamibash.com/parsilive
📺لینک تماشا در یوتیوب:
https://youtu.be/GpiDMjF0eug
📌چرا سلسله قاجار جزو سلسله های منفور تاریخ است. آیا تمام آنچه درباره این سلسله میگویند صحیح است؟
📌سلسله قاجار سرشار از قدرت های سایه بوده است. و این سلسله به هیچ وجه درست شناحته نشده است. ایران و تاریخ ایران به هیج وجه درست شناخته نشده است. و حقایقی که لا بلای کتب خطی و عکس ها پنهان شده میتواند تمام شناخت مارا نسبت به خیلی از اطلاعاتی که داریم تغییر دهد.
🎙️با اجرای عباس سوری و حضور ارزشمند هومن زال پور و علیرضا خزایی (نامها در زیرنویس برنامه جابهجا شده است)
🌷سپاس از اینکه ما را در نشر این برنامه همراهی میکنید.
@parsi_live
@qajariranhistory