باران برای همه

هیچوقت در آلمان علاقه‌ای به پرداخت مالیات بخصوص مالیات بر درآمد نداشتم چراکه پیوسته پرداخت مالیات را نوعی برده‌داری می‌پنداشتم.

البته که توجیه هزینه شدن این مالیاتها در مسائلی همچون رفاه عمومی و هزینه پلیس و نیروهای انتظامی و ... را می‌شنیدم اما هیچقت برایم کافی نبود و باعث توجیه بنده نمیشد.

هزینه شدن این پولهای کسب شده توسط مالیات را در جنگهای متعدد و کشتن ملتهای متعدد و اختلاس‌های میلیاردی و تشکل لابی‌ها را بارها دیده و میبینم.

اصلاً با واژه مالیات بر درآمد همیشه مشکل داشتم چراکه از نظر بنده در این سیستم هر کس که نبوغش بیشتر و یا کارش بیشتر باشد باید که قطعا مزد بیشتری دریافت کند. نه آنکه شدیدتر جریمه شده و هزینه بیشتری را متقبل شود.

تنها توجیه این مسئله رفع اختلاف طبقاتی بود که از نظر بنده دقیقا یک بی عدالتی در جامعه می‌باشد.

اما مخالفت بنده چه قسمتی را می‌توانست تغییر دهد؟ این مستلزم یک انقلاب فکری در سطح جامعه است که جامعه به شدت با این طرز تفکر فاصله داشته و در کشورهای مختلف در جریمه نمودن اشخاص پر درآمد جامعه خود پیوسته با یکدیگر مسابقه می‌گذاشتند.

اما سوالی که مطرح میشود دقیقاً اینجاست که اگر این مالیات گرفته نشود چگونه هزینه‌های کشورداری تأمین گردد؟

از نظر بنده میبایست بر روی مصرف اقلام کلاسه بندی مالیاتی صورت گیرد.

مثلاً مالیات بر روی سیگار و یا مشروبات الکلی و مواد مخدر و یا مصرف شکر یا نوشابه و یا تنقلاتی همچون چیپس و پفک و یا اصلا بر اساس میزان آلایندگی ناشی از مصرف بنزین و گازوییل و برق و ... باید کلاسه بندی مالیاتی متعددی قرار بگیرد تا اولاً مردم جامعه به دلیل گرانتر شدن این اقلام علاقه‌ی به مصرف کمتری نشان داده و از طرف دیگر درآمد ناشی از آن جهت بیمه خدمات درمانی و محیط زیست و ... هزینه گردد.

شک ندارم که باز شدن این تفکر ایده‌های جالبی را تشکیل خواهد داد تا جامعه با آگاهی کامل پرداخت مالیات را متوجه شود.

طی روزهای گذشته خبری مبنی بر برداشته شدن کل مالیات بر درآمد در آمریکا توسط ترامپ انتشار یافت.

هر چند که هیچوقت در آمریکا زندگی نکردم ولی این خبر به شدت مسرورم کرد چرا که اصل این قضیه را به شدت عمیق قبول داشته و پیامد های به شدت مثبت ناشی از آن را برای آمریکا به خوبی در تصویر میبینم.

برداشته شدن کل مالیات بر درآمد در آمریکا یعنی کسب درآمد بیشتر در همان کاری که ملت آمریکا همیشه انجام میدادند.

یعنی ایجاد علاقه شدید به کار در آمریکا و خلق پول و البته افزایش قدرت خرید و مصرف بهتر.

یعنی جذب متفکران و سرمایه‌گذاران از تمام دنیا به سمت آمریکا.

متاسفانه نمیتوانم پیامدهای به شدت مثبت این سیاست را به اندازه کافی توضیح دهم چرا که از طرفی دینداران متدین بنده را به ترامپ پرستی محکوم میکنند و از طرفی دیگر هستند بسیاری که به دلایلی که فقط خودشان تشخیص داده‌اند ترامپ را برابر با بایدن و اوباما و بوش و کلینتون و ... دانسته و به قول خودشان سگ زرد برادر شغال است.

اما لازم میدانم که حتی اگر شده کوتاه همین توضیح را بدهم که آمریکا از بیستم ژانویه واقعاً توسط ترامپ از دروازه عصر طلایی عبور کرده و از این پس واقعاً
Make America great again
خواهد شد.
چراکه آمریکا در بستر سیاسی فوق‌العاده‌ای قرار گرفته.

این اتفاق را ناشی از یک انقلاب فکری بر اساس خرد و آگاهی دانسته که نتیجه آن همانا رسیدن کار به کاردان می‌باشد که نه تنها برای ایران بلکه برای کل کشورهای دنیا آرزومندم.

آمریکا در حال عبور سریع از الیگارشی به سمت آریستوکراسی می‌باشد.
پس در این بین شاهد برخی از اقدامات نظامی علیه الیگارشها نیز خواهیم بود.
ترامپ را دوست داریم نه به دلیل ترامپ پرستی بلکه به دلیل مدیریت خرد و اندیشه و هدایت کشورش به سمت عصر طلایی.
حتی اگر وی را دیوانه، شومن، بیزینسمن یا کاسب بنامند.

شهرام پروین
@rain4all

www.tgoop.com/rain4all/8327

1.3K viewsشهرام پروین, Feb 1 at 05:48

هیچوقت در آلمان علاقه‌ای به پرداخت مالیات بخصوص مالیات بر درآمد نداشتم چراکه پیوسته پرداخت مالیات را نوعی برده‌داری می‌پنداشتم.

البته که توجیه هزینه شدن این مالیاتها در مسائلی همچون رفاه عمومی و هزینه پلیس و نیروهای انتظامی و ... را می‌شنیدم اما هیچقت برایم کافی نبود و باعث توجیه بنده نمیشد.

هزینه شدن این پولهای کسب شده توسط مالیات را در جنگهای متعدد و کشتن ملتهای متعدد و اختلاس‌های میلیاردی و تشکل لابی‌ها را بارها دیده و میبینم.

اصلاً با واژه مالیات بر درآمد همیشه مشکل داشتم چراکه از نظر بنده در این سیستم هر کس که نبوغش بیشتر و یا کارش بیشتر باشد باید که قطعا مزد بیشتری دریافت کند. نه آنکه شدیدتر جریمه شده و هزینه بیشتری را متقبل شود.

تنها توجیه این مسئله رفع اختلاف طبقاتی بود که از نظر بنده دقیقا یک بی عدالتی در جامعه می‌باشد.

اما مخالفت بنده چه قسمتی را می‌توانست تغییر دهد؟ این مستلزم یک انقلاب فکری در سطح جامعه است که جامعه به شدت با این طرز تفکر فاصله داشته و در کشورهای مختلف در جریمه نمودن اشخاص پر درآمد جامعه خود پیوسته با یکدیگر مسابقه می‌گذاشتند.

اما سوالی که مطرح میشود دقیقاً اینجاست که اگر این مالیات گرفته نشود چگونه هزینه‌های کشورداری تأمین گردد؟

از نظر بنده میبایست بر روی مصرف اقلام کلاسه بندی مالیاتی صورت گیرد.

مثلاً مالیات بر روی سیگار و یا مشروبات الکلی و مواد مخدر و یا مصرف شکر یا نوشابه و یا تنقلاتی همچون چیپس و پفک و یا اصلا بر اساس میزان آلایندگی ناشی از مصرف بنزین و گازوییل و برق و ... باید کلاسه بندی مالیاتی متعددی قرار بگیرد تا اولاً مردم جامعه به دلیل گرانتر شدن این اقلام علاقه‌ی به مصرف کمتری نشان داده و از طرف دیگر درآمد ناشی از آن جهت بیمه خدمات درمانی و محیط زیست و ... هزینه گردد.

شک ندارم که باز شدن این تفکر ایده‌های جالبی را تشکیل خواهد داد تا جامعه با آگاهی کامل پرداخت مالیات را متوجه شود.

طی روزهای گذشته خبری مبنی بر برداشته شدن کل مالیات بر درآمد در آمریکا توسط ترامپ انتشار یافت.

هر چند که هیچوقت در آمریکا زندگی نکردم ولی این خبر به شدت مسرورم کرد چرا که اصل این قضیه را به شدت عمیق قبول داشته و پیامد های به شدت مثبت ناشی از آن را برای آمریکا به خوبی در تصویر میبینم.

برداشته شدن کل مالیات بر درآمد در آمریکا یعنی کسب درآمد بیشتر در همان کاری که ملت آمریکا همیشه انجام میدادند.

یعنی ایجاد علاقه شدید به کار در آمریکا و خلق پول و البته افزایش قدرت خرید و مصرف بهتر.

یعنی جذب متفکران و سرمایه‌گذاران از تمام دنیا به سمت آمریکا.

متاسفانه نمیتوانم پیامدهای به شدت مثبت این سیاست را به اندازه کافی توضیح دهم چرا که از طرفی دینداران متدین بنده را به ترامپ پرستی محکوم میکنند و از طرفی دیگر هستند بسیاری که به دلایلی که فقط خودشان تشخیص داده‌اند ترامپ را برابر با بایدن و اوباما و بوش و کلینتون و ... دانسته و به قول خودشان سگ زرد برادر شغال است.

اما لازم میدانم که حتی اگر شده کوتاه همین توضیح را بدهم که آمریکا از بیستم ژانویه واقعاً توسط ترامپ از دروازه عصر طلایی عبور کرده و از این پس واقعاً
Make America great again
خواهد شد.
چراکه آمریکا در بستر سیاسی فوق‌العاده‌ای قرار گرفته.

این اتفاق را ناشی از یک انقلاب فکری بر اساس خرد و آگاهی دانسته که نتیجه آن همانا رسیدن کار به کاردان می‌باشد که نه تنها برای ایران بلکه برای کل کشورهای دنیا آرزومندم.

آمریکا در حال عبور سریع از الیگارشی به سمت آریستوکراسی می‌باشد.
پس در این بین شاهد برخی از اقدامات نظامی علیه الیگارشها نیز خواهیم بود.
ترامپ را دوست داریم نه به دلیل ترامپ پرستی بلکه به دلیل مدیریت خرد و اندیشه و هدایت کشورش به سمت عصر طلایی.
حتی اگر وی را دیوانه، شومن، بیزینسمن یا کاسب بنامند.

شهرام پروین
@rain4all

BY باران برای همه