RAISITHESIS Telegram 53
🛑سرقت‌های علمی رئیسی
حجیت قرائن(2)

نمونه دیگری از انتحال‌های ابراهیم رئیسی باز هم در بحث «حجیت قرائن» است. وی اینجا حتی در نحوه دسته‌بندی مطالب و ارجاع‌ها (مانند ارجاع به مؤلفانی همچون کاشف‌الغطاء و فاضل لنکرانی) مرتکب سرقت علمی شده است.

✳️در صفحات 95 تا 107 کتاب بهشتی آمده:
القول الأوّل [:عدم اعتبارها]:فیستفاد من کلمات جملة من الأعاظم بأنّه إن حصل من القرینة وظاهر الحال وشاهده علم،فله اعتبار،وإن لم یحصل منها إلا الظنّ فلیست بمعتبرة... وقال كاشف الغطاء:فإنّ‌ القرينة إذا أفادت العلم واليقين فهي الحجّة،وإلاّ فلا أثر لها...
وأمّا القول الثاني:اعتبارها،سواء كان ظاهر الحال وشاهده مفيدا للقطع أو الظنّ‌ المتاخم له،ويستفاد ذلك من إطلاق كلمات عدّة من الأعلام،كالشيخ و المحقّق و العلاّمة والشهيد في بعض كتبهم،كما فهم ذلك صاحب الجواهر من كلامهم... قال الشيخ:إذا وجد ميّت في المعركة وليس به أثر قتل فحكمه حكم الشهيد…قال المحقّق:إذا قال المشتري هذا العيب كان عند البائع فلي ردّه،و أنكر البائع، فالقول قول البائع مع يمينه ما لم يكن هناك قرينة حال تشهد لأحدهما. قال العلاّمة-في المسألة السالفة-:ويقدّم قول البائع مع اليمين وعدم البيّنة وعدم شهادة الحال لو ادّعى المشتري سبق العيب.وبمثلهما قال الشهيد في غاية المراد والسبزواري في الكفاية...
القول الثالث: إن حصل من ظاهر الحال الظنّ المتآخم للعلم والظنّ الغالب فله اعتبار في الجملة وإلا فلا،ویستفاد هذا من کلمات بعض الأعلام کالعلامة والشهیدین والمحقق الثاني والفاضل اللنکراني في بعض کتبهم.قال الشهید الأوّل:یجوز الاعتماد علی القرائن في مواضع،وهذه مأخوذة من إفادة الخبر المحتفّ بالقرائن للعلم...کالقبول من الممیّز في الهدایة،وفتح الباب، واللوث،وجواز أکل الضیف بتقدیم الطعام من غیر إذن،والتصرّف في الهدیّة من غیر لفظ،... وقال الشهید الثاني:إذا تیقّن الطهارة أو النجاسة في ماء،او ثوب،أو أرض، أو بدن،و شكّ في زوالها،فإنَه یبني علی الأصل،و إن دلّ الظاهر علی خلافه…وللمحقّق الفاضل اللنکراني تفصیل آخر و إلیك نصّه حرفیا قال:فالظاهر أنّه لا بدّ من التفصیل…
القول الرابع التوقّف؛ یستفاد من کلام العلامة في بعض کتبه التوقّف،حیث قال:إذا اختلف الزوجان بعد التمکین في الإنفاق،فقالت:لم ینفق عليّ،وادّعی هو الإنفاق،احتمل تقدیم قولها مع الیمین عملا بالأصل،وتقدیم قوله عملا بالظاهر من شاهد الحال،من أنّه أنفق علیها.

حال همین دسته‌بندی و آراء را در صفحات 146 تا 148 کتاب رئیسی می‌بینیم:
1)اقوال در عدم اعتبار قرائن: آنچه از کلمات فقها استفاده می‌شود،عدم اعتبار قرائنِ مفید ظنّ است؛ پس اعتماد بر آنها بدون مستند شرعی است؛چنانکه مرحوم کاشف‌الغطاء می‌نویسد:اگر قرینه افادۀ علم کند، پس آن حجت است وگرنه هیچ اثری ندارد.
2)اقوال در اعتبار قرائن:آنچه از اطلاق کلمات اعلامی چون شیخ،محقق،علامه ونیز شهید در بعضی از کتاب‌هایشان به دست می‌آید،اعتبار قرائن است وفرق نمی‌کند این قرائن مفید قطع یا ظنّ باشد.شیخ در این زمینه می‌نویسد:زمانی که میتی در معرکه یافت شودو بر آن اثر قتل نباشد،به شهید ‌‌شدن او حکم می‌شود؛چون شواهدو قرائنی بر آن وجود دارد.قتل گاهی همراه اثر است و زمانی همراه با اثر نیست.محقق می‌نویسد:اگر مشتری ادعا کند عیب در جنس از زمانی است که کالا در دست بایع بوده و بایع انکار کند،در اینجا اگر قرینه‌ای نباشد،قول بایع با یمین مقدّم است. شهید مانند همین مثال‌ها را در غایة المراد و علامه در قواعد الاحکام و سبزواری در کفایة الأحکام آورده است.همچنین فقها بر اعتبار قرائن دلیل آورده‌اند به اینکه در ابواب مختلف فقه اسلامی، ظاهر حال و شاهد حال بر اصل مقدّم شده و این دلیل بر اعتبار آن است.
3)تفصیل در اعتبار قرائن: آنچه از کلمات برخی فقها همچون علامه و شهیدین و محقّق ثانی و فاضل لنکرانی در بعضی کتاب‌هایشان استفاده می‌شود اعتبار قرائن در صورت حصول ظن غالب است؛ اگر ظنّ حاصل، غالب نباشد اعتباری ندارد.شهید اول در این زمینه می‌نویسد:در بعضی از مواضع اعتماد بر قرائن جایز است و آن زمانی است که از قرائن ظنّ غالب حاصل شود؛مانند جواز خوردن غذا توسط میهمان بدون اذن میزبان به هنگام آوردن غذا برای او و همچنین تصرّف در هدیه بدون لفظ و...شهید ثانی می‌فرماید:زمانی که یقین به طهارت یا نجاست در آب، یا لباس یا زمین یا بدن داشتیم و شک در زوال آن کردیم،مبنا را بر اصل می‌گذاریم؛ هرچند ظاهر بر خلاف آن باشد.
4)توقف در مسئله: علامه در بعضی از کتب خود در باب حجیت قرائن توقف کرده است.وی می‌‌نویسد:زمانی که زن و مرد بعد از تمکین در نفقه اختلاف کنند،زن ادعا کند که انفاق نکرده است و مرد مدعی انفاق باشد،احتمال دارد قول زن با قسم مقدّم باشد چون اصل عدم انفاق است و احتمال دارد قول مرد مقدّم باشد، چون ظاهر از شاهد حال این است که انفاق کرده است.

فراخوان را اینجا ببینید.
@raisithesis



tgoop.com/raisithesis/53
Create:
Last Update:

🛑سرقت‌های علمی رئیسی
حجیت قرائن(2)

نمونه دیگری از انتحال‌های ابراهیم رئیسی باز هم در بحث «حجیت قرائن» است. وی اینجا حتی در نحوه دسته‌بندی مطالب و ارجاع‌ها (مانند ارجاع به مؤلفانی همچون کاشف‌الغطاء و فاضل لنکرانی) مرتکب سرقت علمی شده است.

✳️در صفحات 95 تا 107 کتاب بهشتی آمده:
القول الأوّل [:عدم اعتبارها]:فیستفاد من کلمات جملة من الأعاظم بأنّه إن حصل من القرینة وظاهر الحال وشاهده علم،فله اعتبار،وإن لم یحصل منها إلا الظنّ فلیست بمعتبرة... وقال كاشف الغطاء:فإنّ‌ القرينة إذا أفادت العلم واليقين فهي الحجّة،وإلاّ فلا أثر لها...
وأمّا القول الثاني:اعتبارها،سواء كان ظاهر الحال وشاهده مفيدا للقطع أو الظنّ‌ المتاخم له،ويستفاد ذلك من إطلاق كلمات عدّة من الأعلام،كالشيخ و المحقّق و العلاّمة والشهيد في بعض كتبهم،كما فهم ذلك صاحب الجواهر من كلامهم... قال الشيخ:إذا وجد ميّت في المعركة وليس به أثر قتل فحكمه حكم الشهيد…قال المحقّق:إذا قال المشتري هذا العيب كان عند البائع فلي ردّه،و أنكر البائع، فالقول قول البائع مع يمينه ما لم يكن هناك قرينة حال تشهد لأحدهما. قال العلاّمة-في المسألة السالفة-:ويقدّم قول البائع مع اليمين وعدم البيّنة وعدم شهادة الحال لو ادّعى المشتري سبق العيب.وبمثلهما قال الشهيد في غاية المراد والسبزواري في الكفاية...
القول الثالث: إن حصل من ظاهر الحال الظنّ المتآخم للعلم والظنّ الغالب فله اعتبار في الجملة وإلا فلا،ویستفاد هذا من کلمات بعض الأعلام کالعلامة والشهیدین والمحقق الثاني والفاضل اللنکراني في بعض کتبهم.قال الشهید الأوّل:یجوز الاعتماد علی القرائن في مواضع،وهذه مأخوذة من إفادة الخبر المحتفّ بالقرائن للعلم...کالقبول من الممیّز في الهدایة،وفتح الباب، واللوث،وجواز أکل الضیف بتقدیم الطعام من غیر إذن،والتصرّف في الهدیّة من غیر لفظ،... وقال الشهید الثاني:إذا تیقّن الطهارة أو النجاسة في ماء،او ثوب،أو أرض، أو بدن،و شكّ في زوالها،فإنَه یبني علی الأصل،و إن دلّ الظاهر علی خلافه…وللمحقّق الفاضل اللنکراني تفصیل آخر و إلیك نصّه حرفیا قال:فالظاهر أنّه لا بدّ من التفصیل…
القول الرابع التوقّف؛ یستفاد من کلام العلامة في بعض کتبه التوقّف،حیث قال:إذا اختلف الزوجان بعد التمکین في الإنفاق،فقالت:لم ینفق عليّ،وادّعی هو الإنفاق،احتمل تقدیم قولها مع الیمین عملا بالأصل،وتقدیم قوله عملا بالظاهر من شاهد الحال،من أنّه أنفق علیها.

حال همین دسته‌بندی و آراء را در صفحات 146 تا 148 کتاب رئیسی می‌بینیم:
1)اقوال در عدم اعتبار قرائن: آنچه از کلمات فقها استفاده می‌شود،عدم اعتبار قرائنِ مفید ظنّ است؛ پس اعتماد بر آنها بدون مستند شرعی است؛چنانکه مرحوم کاشف‌الغطاء می‌نویسد:اگر قرینه افادۀ علم کند، پس آن حجت است وگرنه هیچ اثری ندارد.
2)اقوال در اعتبار قرائن:آنچه از اطلاق کلمات اعلامی چون شیخ،محقق،علامه ونیز شهید در بعضی از کتاب‌هایشان به دست می‌آید،اعتبار قرائن است وفرق نمی‌کند این قرائن مفید قطع یا ظنّ باشد.شیخ در این زمینه می‌نویسد:زمانی که میتی در معرکه یافت شودو بر آن اثر قتل نباشد،به شهید ‌‌شدن او حکم می‌شود؛چون شواهدو قرائنی بر آن وجود دارد.قتل گاهی همراه اثر است و زمانی همراه با اثر نیست.محقق می‌نویسد:اگر مشتری ادعا کند عیب در جنس از زمانی است که کالا در دست بایع بوده و بایع انکار کند،در اینجا اگر قرینه‌ای نباشد،قول بایع با یمین مقدّم است. شهید مانند همین مثال‌ها را در غایة المراد و علامه در قواعد الاحکام و سبزواری در کفایة الأحکام آورده است.همچنین فقها بر اعتبار قرائن دلیل آورده‌اند به اینکه در ابواب مختلف فقه اسلامی، ظاهر حال و شاهد حال بر اصل مقدّم شده و این دلیل بر اعتبار آن است.
3)تفصیل در اعتبار قرائن: آنچه از کلمات برخی فقها همچون علامه و شهیدین و محقّق ثانی و فاضل لنکرانی در بعضی کتاب‌هایشان استفاده می‌شود اعتبار قرائن در صورت حصول ظن غالب است؛ اگر ظنّ حاصل، غالب نباشد اعتباری ندارد.شهید اول در این زمینه می‌نویسد:در بعضی از مواضع اعتماد بر قرائن جایز است و آن زمانی است که از قرائن ظنّ غالب حاصل شود؛مانند جواز خوردن غذا توسط میهمان بدون اذن میزبان به هنگام آوردن غذا برای او و همچنین تصرّف در هدیه بدون لفظ و...شهید ثانی می‌فرماید:زمانی که یقین به طهارت یا نجاست در آب، یا لباس یا زمین یا بدن داشتیم و شک در زوال آن کردیم،مبنا را بر اصل می‌گذاریم؛ هرچند ظاهر بر خلاف آن باشد.
4)توقف در مسئله: علامه در بعضی از کتب خود در باب حجیت قرائن توقف کرده است.وی می‌‌نویسد:زمانی که زن و مرد بعد از تمکین در نفقه اختلاف کنند،زن ادعا کند که انفاق نکرده است و مرد مدعی انفاق باشد،احتمال دارد قول زن با قسم مقدّم باشد چون اصل عدم انفاق است و احتمال دارد قول مرد مقدّم باشد، چون ظاهر از شاهد حال این است که انفاق کرده است.

فراخوان را اینجا ببینید.
@raisithesis

BY Raisi Thesis🔎


Share with your friend now:
tgoop.com/raisithesis/53

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

‘Ban’ on Telegram The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. "Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. Image: Telegram. Activate up to 20 bots
from us


Telegram Raisi Thesis🔎
FROM American