برای صبحی نو
به مشییا خوشحال
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
چقدر چلسمه برای روزهای شاد
میچسبد
چشمهای تو
بعد از گریستن در تاریکی _
چقدر بوسه بعد از صدای بمب.
خیالاتِ بیتدبیر
همیشه زیبایند.
باید برای صبحی نو
رقصی تازه بیاموزم...
#روانشید #صبحینو
به مشییا خوشحال
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
چقدر چلسمه برای روزهای شاد
میچسبد
چشمهای تو
بعد از گریستن در تاریکی _
چقدر بوسه بعد از صدای بمب.
خیالاتِ بیتدبیر
همیشه زیبایند.
باید برای صبحی نو
رقصی تازه بیاموزم...
#روانشید #صبحینو
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
آزادی تلفات دارد...
م. روانشید
2 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
به دوستی در ایران پیام دادم که اگرچه نمیدانم چطور؛ اما مراقبِ خودتان و خانواده باشید لطفا.
برایم نوشت: آزادی تلفات دارد و میارزد...
این پختگی آنقدر برایت دلگرم کننده و شگفتانگیز بود که نتوانستم ننویسم.
فکر کن همین جمله را اگر کسی مثل من که خارج از ایران است؛ گفته یا نوشته میشد، چه سیلی بهراه میافتاد که: جای امن نشستهای مردم را به مقاوت و مبارزه تشویق میکنی...
آنکه نوشت «آزادی تلفات دارد» بدون شک زندگی را دوست دارد، بدون شک برای فرزندِ کوچکاش برنامهها دارد، برای آینده...
آری دوست نازنین؛ آزادی تلفات دارد؛ اما بمان تا در آن روزِ زیبا، شادی و خندههایمان را تقسیم کنیم.
#روانشید #آزادی #جنگ #آزادیتلفاتدارد
م. روانشید
2 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
به دوستی در ایران پیام دادم که اگرچه نمیدانم چطور؛ اما مراقبِ خودتان و خانواده باشید لطفا.
برایم نوشت: آزادی تلفات دارد و میارزد...
این پختگی آنقدر برایت دلگرم کننده و شگفتانگیز بود که نتوانستم ننویسم.
فکر کن همین جمله را اگر کسی مثل من که خارج از ایران است؛ گفته یا نوشته میشد، چه سیلی بهراه میافتاد که: جای امن نشستهای مردم را به مقاوت و مبارزه تشویق میکنی...
آنکه نوشت «آزادی تلفات دارد» بدون شک زندگی را دوست دارد، بدون شک برای فرزندِ کوچکاش برنامهها دارد، برای آینده...
آری دوست نازنین؛ آزادی تلفات دارد؛ اما بمان تا در آن روزِ زیبا، شادی و خندههایمان را تقسیم کنیم.
#روانشید #آزادی #جنگ #آزادیتلفاتدارد
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
جادو کن!
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
جادو کن
در ولایتِ ممنوع
نور – نایاب است
جادو کن!
جادو جرقهی آغاز است وُ خَلقِ دوبارهی آفتاب.
کدام ساعت از شبانهروز باشد
کجای کوچهها
برای که در آن ولایتِ ممنوع!
جادو کن!
جادو جرقهی آغاز است وُ خَلقِ دوبارهی نور!
#روانشید #جادو
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
جادو کن
در ولایتِ ممنوع
نور – نایاب است
جادو کن!
جادو جرقهی آغاز است وُ خَلقِ دوبارهی آفتاب.
کدام ساعت از شبانهروز باشد
کجای کوچهها
برای که در آن ولایتِ ممنوع!
جادو کن!
جادو جرقهی آغاز است وُ خَلقِ دوبارهی نور!
#روانشید #جادو
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
Forwarded from سایت خبری - تحلیلی ایرانگلوبال (Feed Reader Bot - Premium)
Forwarded from سایت خبری - تحلیلی ایرانگلوبال (Feed Reader Bot - Premium)
ایران گلوبال
هشدار، قتل عامی تلخ در ایران در پیش است
هشدار، قتل عامی تلخ در ایران در پیش است م. روانشید س., 24.06.2025 - 21:03
هشداری به مجامع بی المللی برای کشتار مردم بیگناه ایران!
هشدار، قتل عامی تلخ در ایران در پیش است
هشدار، قتل عامی تلخ در ایران در پیش است م. روانشید س., 24.06.2025 - 21:03
هشداری به مجامع بی المللی برای کشتار مردم بیگناه ایران!
iranglobal.info
هشدار، قتل عامی تلخ در ایران در پیش است
Forwarded from (Morad gholipour)مراد قلی پور
🔹اندازه حیات شعر
🔹مراد قلی پور
مساله " اندازه حیات " در شعر بسیار حائز اهمیت است . اندازه حیات ، ارتباط مستقیم با ذرهای دارد که میتوان اسمش را " ذره خدا " گذاشت . شعرهای فراوانی وجود دارند که اندازه حیاتشان متحیر کننده است . به نوعی نمیتوان به سادگی دلایلی را برشمرد که آن دلایل مشخص سازند که : "چرا برخی شعرها بیاندازه حیات دارند.؟ " شعرهایی که بیاندازه حیات دارند ؛ آیا محصول یک تصادفاند یا یک شانس تاریخی؟ بیگمان این یک " هدیه " است . هدیهای که محصول رنج و تمرکز یک شاعر است که همه چیز برای حیات آن بیاندازه است . شعری که بیاندازه حیات مییابد ذرهای از خداست که ابدیت آن فراتر از تاریخ ، زبان و قالب است . شعرهای ماندگار را نمی توان در حد و حدود قالبهایشان محدود ساخت . کسی هرگز نمیگوید که : حافظ بزرگترین شاعر ایران در قالب غزل است . شعرهای کسانی چون حافظ از اندازه حیات ادبی و قالبها فراتر هستند . همچنان که این مساله برای شاعران دیگر در ادبیات فارسی و حتی ادبیات جهان هم صادق است . شعری که ذره خدا در آن دمیده شود حیاتش بیاندازه خواهد شد (بریده ای از کتاب:
قبيله جهانی شعر / مراد قلی پور/ چاپ سوئد)
🔹مراد قلی پور
مساله " اندازه حیات " در شعر بسیار حائز اهمیت است . اندازه حیات ، ارتباط مستقیم با ذرهای دارد که میتوان اسمش را " ذره خدا " گذاشت . شعرهای فراوانی وجود دارند که اندازه حیاتشان متحیر کننده است . به نوعی نمیتوان به سادگی دلایلی را برشمرد که آن دلایل مشخص سازند که : "چرا برخی شعرها بیاندازه حیات دارند.؟ " شعرهایی که بیاندازه حیات دارند ؛ آیا محصول یک تصادفاند یا یک شانس تاریخی؟ بیگمان این یک " هدیه " است . هدیهای که محصول رنج و تمرکز یک شاعر است که همه چیز برای حیات آن بیاندازه است . شعری که بیاندازه حیات مییابد ذرهای از خداست که ابدیت آن فراتر از تاریخ ، زبان و قالب است . شعرهای ماندگار را نمی توان در حد و حدود قالبهایشان محدود ساخت . کسی هرگز نمیگوید که : حافظ بزرگترین شاعر ایران در قالب غزل است . شعرهای کسانی چون حافظ از اندازه حیات ادبی و قالبها فراتر هستند . همچنان که این مساله برای شاعران دیگر در ادبیات فارسی و حتی ادبیات جهان هم صادق است . شعری که ذره خدا در آن دمیده شود حیاتش بیاندازه خواهد شد (بریده ای از کتاب:
قبيله جهانی شعر / مراد قلی پور/ چاپ سوئد)
معنای «زندانی سیاسی» در حکومت اسلامی ایران!
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
در دوران پهلوی دوم؛ زندانی سیاسی تعریف دیگری داشت. اعضای احزاب و سازمانهای ضد حکومتی و گروههای افراطی اسلامی «زندانی سیاسی» تلقی میشدند، کسانی که مبارزهی مسلحانه داشتند «سیاسی» تلقی میشدند، در نظام اسلامی همهی ایرانیها جدا از دین و ایدئولوژی و بدون عضویت در هیچ سازمان و گروهی، بالقوه زندانی سیاسی تلقی میشود.
امروز کافی است تو برای گرانی، کمبوده، حقوقِ ناعادلانه، گرانی میوه و گوشت و نان اعتراض کنی، بهسادگی در تعریف «زندانی سیاسی» قرار میگیری و احتمال حبس طولانی و یا حتی اعدام؛ شامل تو هم میشود.
امروز تمامی مردم ایران «بالقوه» زندانی سیاسی محسوب میشوند؛ زندانی یک و دو؛ اولی زندانش بزرگتر است و در حد مرزهای کشور، دومی زندانش کوچکتر و تاریکتر و نمورتر.
نظام اسلامی ایران، بهسادگی معنای «زندانی سیاسی» را مانند معنای خیلی از کلمات و ترکیبها در زبان فارسی عوض کرده و فرهنگ واژهای خودش را رواج داده است...
به زبانِ ساده: حکومت اسلامی در ایران دلایلِ بازداشت، شکنجه و اعدام مردم را تقلیل داده و ساده کرده است.
#روانشید #زندانیسیاسی #فرهنگواژهها #دیکتاتور #جنایتکار
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
در دوران پهلوی دوم؛ زندانی سیاسی تعریف دیگری داشت. اعضای احزاب و سازمانهای ضد حکومتی و گروههای افراطی اسلامی «زندانی سیاسی» تلقی میشدند، کسانی که مبارزهی مسلحانه داشتند «سیاسی» تلقی میشدند، در نظام اسلامی همهی ایرانیها جدا از دین و ایدئولوژی و بدون عضویت در هیچ سازمان و گروهی، بالقوه زندانی سیاسی تلقی میشود.
امروز کافی است تو برای گرانی، کمبوده، حقوقِ ناعادلانه، گرانی میوه و گوشت و نان اعتراض کنی، بهسادگی در تعریف «زندانی سیاسی» قرار میگیری و احتمال حبس طولانی و یا حتی اعدام؛ شامل تو هم میشود.
امروز تمامی مردم ایران «بالقوه» زندانی سیاسی محسوب میشوند؛ زندانی یک و دو؛ اولی زندانش بزرگتر است و در حد مرزهای کشور، دومی زندانش کوچکتر و تاریکتر و نمورتر.
نظام اسلامی ایران، بهسادگی معنای «زندانی سیاسی» را مانند معنای خیلی از کلمات و ترکیبها در زبان فارسی عوض کرده و فرهنگ واژهای خودش را رواج داده است...
به زبانِ ساده: حکومت اسلامی در ایران دلایلِ بازداشت، شکنجه و اعدام مردم را تقلیل داده و ساده کرده است.
#روانشید #زندانیسیاسی #فرهنگواژهها #دیکتاتور #جنایتکار
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
Kyrkans styre, moskéns styre – två sidor av samma mynt!
M. Ravanshid
25 juni 2025
www.tgoop.com/ravanshidpoet
För att förstå vad som pågår i Iran idag, räcker det att kasta en blick på kyrkans brott under medeltiden (500–1500 e.Kr.).
En exakt kopia av den tiden utspelar sig just nu i Iran.
I 47 år har det iranska folket varit historiens fångar – medborgare i ett land som förflyttats till det förflutna, där medeltiden inte bara studeras – utan upplevs.
#Ravanshid #MoskénsStyre #KyrkansStyre #Medeltid #Iran
M. Ravanshid
25 juni 2025
www.tgoop.com/ravanshidpoet
För att förstå vad som pågår i Iran idag, räcker det att kasta en blick på kyrkans brott under medeltiden (500–1500 e.Kr.).
En exakt kopia av den tiden utspelar sig just nu i Iran.
I 47 år har det iranska folket varit historiens fångar – medborgare i ett land som förflyttats till det förflutna, där medeltiden inte bara studeras – utan upplevs.
#Ravanshid #MoskénsStyre #KyrkansStyre #Medeltid #Iran
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
حاکمیت کلیسا، حاکمیت مسجد، دو روی یک سکه!
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
برای آنکه بفهمید در ایران چه خبر است، کافی است نگاهی به تاریخِ جنایتهای کلیسا در قرون وسطی بیندازید(قرنهای 5 تا 15 میلادی). کپی برابر با اصلِ آن دوران، هماکنون در ایران جریان دارد.
درست 47 سال است که مردم ایران شهروند تاریخ شدهاند و با سفر به گذشته؛ قرون وسطی را به چشم میبینند و تجربه میکنند!
#روانشید #حاکمیتمسجد #حاکمیتکلیسا #قرونوسطی #ایران
م. روانشید
3 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
برای آنکه بفهمید در ایران چه خبر است، کافی است نگاهی به تاریخِ جنایتهای کلیسا در قرون وسطی بیندازید(قرنهای 5 تا 15 میلادی). کپی برابر با اصلِ آن دوران، هماکنون در ایران جریان دارد.
درست 47 سال است که مردم ایران شهروند تاریخ شدهاند و با سفر به گذشته؛ قرون وسطی را به چشم میبینند و تجربه میکنند!
#روانشید #حاکمیتمسجد #حاکمیتکلیسا #قرونوسطی #ایران
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
Forwarded from م. روانشید M. Ravanshid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند...
صلحِ مسلح و حکایت ما و حکومتِ زخمی!
م. روانشید
www.tgoop.com/ravanshidpoet
البته که «آتشبس» به معنای «صلح» نیست، متوقف کردن یا موکول کردن آن است به زمانی دیگر است؛ بدون آنکه صلحی برقرار شده باشد، شما بگو «صلحِ مسلح»!
و البته که پروندهی سرنگونی حکومت ایران بسته نشده؛ کرک و پر حکومت بدجوری ریخت و زیر و بالایش زخمی است، این یعنی: حالا حکایت ماست...!
#روانشید #صلحمسلح #سرنگونی
م. روانشید
www.tgoop.com/ravanshidpoet
البته که «آتشبس» به معنای «صلح» نیست، متوقف کردن یا موکول کردن آن است به زمانی دیگر است؛ بدون آنکه صلحی برقرار شده باشد، شما بگو «صلحِ مسلح»!
و البته که پروندهی سرنگونی حکومت ایران بسته نشده؛ کرک و پر حکومت بدجوری ریخت و زیر و بالایش زخمی است، این یعنی: حالا حکایت ماست...!
#روانشید #صلحمسلح #سرنگونی
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید
به عرزشیهای بینوا!
م. روانشید
4 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
حالا بعد از جنگ، مطالباتِ ما دوچندان شده:
پیش از هرچیز بنال ببینیم در روزهایی که مردم در ترس و هراس از مرگ زندگی میکردند، رهبرتان کدام گوری مخفی شده بود؟! برای آرامش و آسایشِ این مردم در زمانِ جنگ چه کردید جز آنکه خودتان به عمیقترین سوراخها پناه بردید تا جانِ کثیفتان حفظ شود؟
درد و بلای زلنسکی جوان بخورد فرق سرتان که بهجای بودن، فرار را ترجیح دادید، اگرچه از این سگهایی که نشسته واقواق میکنند، جز این انتظاری نمیرفت.
حالا بنال ببینیم صورتحسابِ جنگی که شما باعثاش بودید و مردم هزینهاش را پرداخت کردند، باید به درِ خانهی کدام سگِ پنهان شده بفرستیم؟
عرزشیها و وابستههای درجه سه و چهارِ وابسته و دلبسته به این حکومت، دیدید که جان و مال خودشان ارجح است به جانِ شما و زندگی شما؟ دیدید یا خشتکِ مبارکتان را از ترس روی سر کشیده بودید؟
ملنگهایی که به رهبر و جوراب و جای پای رهبرشان دلبسته بودند دیدند که با آن همه هارت و پورت، در 12 روز اتوبال اورشلیم – تهران چنان باز بود که روزانه صدها پرواز مستقیم میآمد، چوب توی آنجایتان میکرد و میرفت و شما جرات جیک زدن هم نداشتید؟ دیدید؟ اگر ندیدهاید نگران نباشید، بهزودی تکرارش را پخش میکنند.
حالا بروید نعرهی حیدری بزنید!
روزِ قیامت حکومتتان دیگر خیلی دور نیست، میگویم روزِ قیامت چون میدانم روز سرنگونی چه قیامتی برپا میشود. آن روز روسا و رهبرانتان که میپرند توی بغلِ رفیق پوتین، آنوقت ای بیچارههای بینوا؛ ما میمانیم و شما و تیرهای برق...
به قول شاملو:
آه
چه زلالی!
چه فرصتی!
چه شبی!
دلم خواست «ادبیات و ادبیت» را کنار بگذارم. چرا؟ چون مخاطبانم همین زبان را میفهمند!
#روانشید #عرزشیها #سرنگونی #جنگ
م. روانشید
4 تیر 1404
www.tgoop.com/ravanshidpoet
حالا بعد از جنگ، مطالباتِ ما دوچندان شده:
پیش از هرچیز بنال ببینیم در روزهایی که مردم در ترس و هراس از مرگ زندگی میکردند، رهبرتان کدام گوری مخفی شده بود؟! برای آرامش و آسایشِ این مردم در زمانِ جنگ چه کردید جز آنکه خودتان به عمیقترین سوراخها پناه بردید تا جانِ کثیفتان حفظ شود؟
درد و بلای زلنسکی جوان بخورد فرق سرتان که بهجای بودن، فرار را ترجیح دادید، اگرچه از این سگهایی که نشسته واقواق میکنند، جز این انتظاری نمیرفت.
حالا بنال ببینیم صورتحسابِ جنگی که شما باعثاش بودید و مردم هزینهاش را پرداخت کردند، باید به درِ خانهی کدام سگِ پنهان شده بفرستیم؟
عرزشیها و وابستههای درجه سه و چهارِ وابسته و دلبسته به این حکومت، دیدید که جان و مال خودشان ارجح است به جانِ شما و زندگی شما؟ دیدید یا خشتکِ مبارکتان را از ترس روی سر کشیده بودید؟
ملنگهایی که به رهبر و جوراب و جای پای رهبرشان دلبسته بودند دیدند که با آن همه هارت و پورت، در 12 روز اتوبال اورشلیم – تهران چنان باز بود که روزانه صدها پرواز مستقیم میآمد، چوب توی آنجایتان میکرد و میرفت و شما جرات جیک زدن هم نداشتید؟ دیدید؟ اگر ندیدهاید نگران نباشید، بهزودی تکرارش را پخش میکنند.
حالا بروید نعرهی حیدری بزنید!
روزِ قیامت حکومتتان دیگر خیلی دور نیست، میگویم روزِ قیامت چون میدانم روز سرنگونی چه قیامتی برپا میشود. آن روز روسا و رهبرانتان که میپرند توی بغلِ رفیق پوتین، آنوقت ای بیچارههای بینوا؛ ما میمانیم و شما و تیرهای برق...
به قول شاملو:
آه
چه زلالی!
چه فرصتی!
چه شبی!
دلم خواست «ادبیات و ادبیت» را کنار بگذارم. چرا؟ چون مخاطبانم همین زبان را میفهمند!
#روانشید #عرزشیها #سرنگونی #جنگ
Telegram
م. روانشید M. Ravanshid
اشعار و دکلمه های م. روانشید