tgoop.com/resalehFazeli/334
Last Update:
مسأله 3101) اشخاصى كه مسكن و منزلشان در محلّى است مثل قم و محلّ كارشان در جاى ديگر است مثل تهران و در آنجا به طبابت يا تعليم يا تعلّم يا كارهاى ديگر اشتغال دارند، و هر روز مسافرت مىكنند حكمشان در نماز و روزه حكم كسى است كه شغلش سفر میباشد. پس بايد نماز را تمام و روزه را بگيرند. بنابراين، فرق نيست بين كسى كه شغل و كارش سفر كردن است مثل راننده ماشين و هواپيما و كشتيبان و چاروادار؛ يعنى كسانى كه اسب و اولاغ و يابو و امثال آن را به كرايه مىدهند و خودشان با آنها مسافرت میکنند و بين كسى كه شغلش در سفر است مثل طبيب و معلّم و متعلّم و چوبدار؛ يعنى چوپان.
مسأله 3102) اگر پدر يا مادر به فرزند امر كند كه مثلاً نماز را به جماعت بخوان، يا امر كند كه روزة مستحبى را افطار نمايد يا از مسافرت نهى كند، در صورتى كه مخالفت فرزند موجب اذيت پدر يا مادر شود مخالفتشان حرام است.
مسأله 3103) اگر پدر با فرزندان يكجا به كسب و كار اشتغال داشته باشند، خوب است در اول سهميه هر كدام به حساب نصف، ثلث، ربع مثلاً معين باشد، تا هنگام قسمت منافع مبتلى به نزاع و تشاجر نشوند. همچنين اگر چند برادر به نحو شركت كار كنند، و اگر در اول سهميهها را معين نكنند در اغلب موارد تشخيص سهميه مشكل، و احتياج به مصالحه میباشد.
مسأله 3104) شخصى كه با هواپيما مسافرت میکند، اگر میداند كه وقت نماز تا هنگام فرود آمدن هواپيما باقى مىماند بايد صبر كند و بعد از پياده شدن نماز بخواند، اگر وقت نماز تنگ است بايد در هواپيما نماز بخواند، اگر يقين يا گمان به جهت قبله دارد، نماز را به همان جهت بخواند، وگرنه اگر میتواند به چهار سمت نماز بخواند و اگر نمیتواند به هر سمتى بخواند صحيح است.
مسأله 3105) اگر شخصى روزهدار در ماه رمضان بعد از ظهر با هواپيما مسافرت كند، و به جایى برسد كه ظهر نشده نمیتواند افطار كند؛ زيرا او از محل خود بعد از ظهر مسافرت نموده، و بر چنين شخصى واجب است اینکه روزه بگيرد.
مسأله 3106) اگر شخصى كه شغلش مسافرت میباشد، و روزه در سفر بر او واجب است، نيّت روزه بنمايد و بعد از طلوع صبح، با هواپيما سفر كند و در جایى برسد كه شب است، امساك نمودن در شب بر او واجب نيست و بايد بعد از طلوع صبح امساك كند.
مسأله 3107) اگر با هواپيمایى كه سرعتش مقدار حركت زمين است، مسافرت كند از شرق به غرب، و ابتدای سفرش اول طلوع آفتاب باشد، معلوم است تا بيست و چهار ساعت همه، روز است بلكه همه مسافرتش هنگام طلوع آفتاب است، اگر ماه رمضان باشد و شغل اين شخص مسافرت باشد، آيا روزه گرفتن بر او واجب است يا نه؟ ظاهر واجب نبودن روزه است، به جهت اینکه دليل وجوب روزه چنين فرضى را شامل نمیشود. اما نمازهاى پنجگانه را در بيست و چهار ساعت بخواند و قضای آن را نيز احتياطاً انجام دهد، و قضای روزه هم بر او واجب است، و در حال اختيار بايد از چنين سفرى پرهيز كند.
مسأله 3108) اگر انسان زمينى را احيا كند، در سر سال بايد آن زمين را قيمت كند هر مقدار ارزش دارد مخارج احيا را كسر نموده خمس بقيه آن را بدهد. اگر مورد ضرورت است پرداخت خمس آن واجب نیست.
مسأله 3109) اگر انسان مالى را از كسى مىخرد كه خمس آن را نداده است، براى مشترى جایز است در تمام آن مال تصرف كند و اجازه گرفتن از حاكم شرع در مقدار خمس آن مال مبنى بر احتياط است. همچنين است اگر كسى كه خمس مال خود را نمیدهد مالى را به كسى هبه كند خمس آن مال به ذمّه هبه كننده است و براى موهوبله جایز است در تمام آن مال تصرف كند.
مسأله 3110) اگر انسان از ارباح بين سال، خانه بخرد و در آن سكنى كند بلا اشكال خمس به آن تعلق نمىگيرد، ولى اگر آن منزل را بفروشد به جهت اینکه منزل بزرگتر بخرد باز هم به قيمت آن خمس تعلّق نمىگيرد، بلكه اگر تا سر سال قيمتش بماند خمس ندارد. ولى اگر آن را به قيمت زاید بر خريدش بفروشد، آن زاید را تخميس كند بعد از رسيدن سر سال.
مسأله 3111) اگر انسان ماشين را بخرد، تا اینکه براى امرار معاش با آن كار كند، و در آخر سال مثلاً بيست هزار تومان فایده کند، ولى قيمت ماشين به مقدار پنج هزار تومان از جهت استهلاك تنزل كند، بايد مقدار تنزل قيمت ماشين را از ربح كسر كند، و خمس پانزده هزار را بدهد. همچنين است بقيه آلات و اسباب كه در اثر استهلاك قيمتش تنزل كند. اگر قیمت آنها ترقی کند، خمس ترقی قیمت را در سر سال پرداخت کند.
مسأله 3112) اگر از ارباح مكاسب مبلغى را به عنوان سرقفلى پيش از سر سال بدهد، وقتى كه سر سال رسيد بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر سر قفلى ترقّى كند در هر سال لازم نيست ترقى را حساب كند بلكه وقتى كه دكان را مىفروشد و سر قفلى زياد مىگيرد، هر مقدار زاید شود بر مقداری كه خمس آن را داده، خمس آن را بدهد.
BY رساله مرجع عالیقدرحضرت آیتاللهالعظمی فاضلی بهسودی (مدظله العالی)
Share with your friend now:
tgoop.com/resalehFazeli/334