tgoop.com »
United States »
📚کانال فصلنامه مطالعات نقد زبانی و ادبی& انتشارات رخسار صبح(مدیر مسئول: مرتضی پرویزی، نویسنده و پژوهشگر ادبی) » Telegram Web
Forwarded from شـ؏ــر ســـریــــرا
▫️
تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
#صائب_تبریزی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
#صائب_تبریزی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
@Langture.pdf
7.9 MB
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from لیلا اردبیلی (𝓛𝓮𝓲𝓵𝓪 𝓐𝓻𝓭𝓮𝓫𝓲𝓵𝓲)
⚠️مراقب دوالپاهای اطرافمان باشیم!
در باورهای مردمان برخی از مناطق ایران موجودی وجود دارد با بدنی نحیف و پاهایی بلند که اغلب شبیه به پیرمردی ضعیف و ناتوان است که با ناله و زاری و التماس از رهگذران تقاضای کمک میکند. اما وقتی کسی از روی دلسوزی به او کمک کند به محض اینکه او را روی کولش سوار میکند پیرمرد پاهای بلند خود را دور کمر یا گردن عابر میپیچد و چون بر او غالب است به شکل بیرحمانهای به پهلو و گلوی او فشار میآورد طوریکه فرد از ترس خفه شدن مجبور میشود بردهوار از او تبعیت کند. از این رو، بعضاً فرد را انذار میدادند که در کوچههای خلوت و بیوقت(مثلاً صبح خیلی زود یا شب دیرورقت) از خانه بیرون نروند چراکه ممکن است گرفتار دوالپاها شود.
یکی از ایدههای اصلی ریچارد هونک(1997) در کتاب «ضربالمثل در ذهن» آن است که مسئله شناخت و ذهن که امروزه بواسطه علوم شناختی مورد توجه قرار گرفته است در واقع چیز تازهای نیست، بلکه انسانها از زمانی که توانایی ارتباط با هم پیدا کردند مفهومسازیهای خود از جهان اطراف و نحوه حل مسئله و مواجهه با شرو خیر این جهان را در قالب متلها و ضربالمثلها و جملات قصار البته باورها و قصههای عامیانه و غیره دستورمند کرده و آنها را به صورت یک مفهوم بستهبندی شده در خزانه زبانی و حافظه جمعی خود نگه داشتهاند تا در وقت ضرورت از آن استفاده کند. ازاین رو، به نظرم میرسد که باور عامیانه به وجود موجودی به نام دوالپا بیش از آنکه جنبه مصداقی داشته باشد تعبیری استعاری است.
امروز در بین روایت یکی از دوستان از زندگی شخصیاش یاد این موجود افسانهای افتادم و اینکه گاهی اطرافیان ما چقدر شبیه به این دوالپاها هستند. کسانی که در ابتدای همکاری یا رابطه یا هر نوع ارتباط با مهربانی و گاه اظهار عجز و ناتوانی به ما نزدیک میشوند و به انحای مختلف نشان میدهند که افراد بیخطر و بیضرری هستند که تنها نیازمند دستگیریاند. این افراد روی دو نقطه حساس در عواطف ما دست میگذارند. یکی نوعدوستی تا حد دلسوزی و دیگری دستگیری از همنوع و امان از روزی که دستگیرشان شویم، کارمان تمام است.
در چند سال اخیر پای درد دل خیلی از دوستانی که دچار شکست عشقی شدهاند یا به انحای مختلف از همکاری و دوستیهایشان ضربه دیدهاند نشستهام و متاسفانه باید گفت که داستان اکثر این افراد مربوط به دوران اسارتشان در دست یکی از این دوالپاها است. داستان مردی یا زنی که در طلب عشق، مهربانی، همکلامی، همکاری، پول و غیره به آنها پناه آورده اما بعد از چندی که آنها متوجه شدهاند که همه چیز در این ارتباط یکطرفه است و وقتی از فرد خواستهاند تا زحمت را کم کند تازه متوجه تسمههایی شدهاند که به دور آنها تنیده شده است، و گاه حتی وضعیت تا جایی وخیم شده است که دوالپاهای عزیز ادعا کردهاند که آن میزبانهای بدبخت بودهاند که به او پناه آوردهاند و وجود خودشان، یا کارشان یا عواطفشان قائم به دوالپاست.
غرض از این تحریر، آن بود که بگویم مراقب این دوالپاها که گاه اگر چابک و حواس جمع نباشیم ممکن است تا مدتها به ما آویزان شوند و تمام توان روحی و جسمیمان را بگیرند باشیم. در آخر توجه داشته باشیم که دوالپاها الزاماً موجودات رذلی نیستند، بلکه نحوه زیست و بقایشان به این گونه است. نمیتوان آنها را شماتت کرد که چرا اینگونه زندگی میکنند اما میتوان از دام شان حذر کرد. دوالپا میتواند مدیر، همکار، استاد، دانشجو، پدرومادر، فرزند و حتی همسر و دوست و رفیقمان باشد. آنها اغلب خیلی به ما نزدیک اند.
https://www.tgoop.com/leilaardebili
در باورهای مردمان برخی از مناطق ایران موجودی وجود دارد با بدنی نحیف و پاهایی بلند که اغلب شبیه به پیرمردی ضعیف و ناتوان است که با ناله و زاری و التماس از رهگذران تقاضای کمک میکند. اما وقتی کسی از روی دلسوزی به او کمک کند به محض اینکه او را روی کولش سوار میکند پیرمرد پاهای بلند خود را دور کمر یا گردن عابر میپیچد و چون بر او غالب است به شکل بیرحمانهای به پهلو و گلوی او فشار میآورد طوریکه فرد از ترس خفه شدن مجبور میشود بردهوار از او تبعیت کند. از این رو، بعضاً فرد را انذار میدادند که در کوچههای خلوت و بیوقت(مثلاً صبح خیلی زود یا شب دیرورقت) از خانه بیرون نروند چراکه ممکن است گرفتار دوالپاها شود.
یکی از ایدههای اصلی ریچارد هونک(1997) در کتاب «ضربالمثل در ذهن» آن است که مسئله شناخت و ذهن که امروزه بواسطه علوم شناختی مورد توجه قرار گرفته است در واقع چیز تازهای نیست، بلکه انسانها از زمانی که توانایی ارتباط با هم پیدا کردند مفهومسازیهای خود از جهان اطراف و نحوه حل مسئله و مواجهه با شرو خیر این جهان را در قالب متلها و ضربالمثلها و جملات قصار البته باورها و قصههای عامیانه و غیره دستورمند کرده و آنها را به صورت یک مفهوم بستهبندی شده در خزانه زبانی و حافظه جمعی خود نگه داشتهاند تا در وقت ضرورت از آن استفاده کند. ازاین رو، به نظرم میرسد که باور عامیانه به وجود موجودی به نام دوالپا بیش از آنکه جنبه مصداقی داشته باشد تعبیری استعاری است.
امروز در بین روایت یکی از دوستان از زندگی شخصیاش یاد این موجود افسانهای افتادم و اینکه گاهی اطرافیان ما چقدر شبیه به این دوالپاها هستند. کسانی که در ابتدای همکاری یا رابطه یا هر نوع ارتباط با مهربانی و گاه اظهار عجز و ناتوانی به ما نزدیک میشوند و به انحای مختلف نشان میدهند که افراد بیخطر و بیضرری هستند که تنها نیازمند دستگیریاند. این افراد روی دو نقطه حساس در عواطف ما دست میگذارند. یکی نوعدوستی تا حد دلسوزی و دیگری دستگیری از همنوع و امان از روزی که دستگیرشان شویم، کارمان تمام است.
در چند سال اخیر پای درد دل خیلی از دوستانی که دچار شکست عشقی شدهاند یا به انحای مختلف از همکاری و دوستیهایشان ضربه دیدهاند نشستهام و متاسفانه باید گفت که داستان اکثر این افراد مربوط به دوران اسارتشان در دست یکی از این دوالپاها است. داستان مردی یا زنی که در طلب عشق، مهربانی، همکلامی، همکاری، پول و غیره به آنها پناه آورده اما بعد از چندی که آنها متوجه شدهاند که همه چیز در این ارتباط یکطرفه است و وقتی از فرد خواستهاند تا زحمت را کم کند تازه متوجه تسمههایی شدهاند که به دور آنها تنیده شده است، و گاه حتی وضعیت تا جایی وخیم شده است که دوالپاهای عزیز ادعا کردهاند که آن میزبانهای بدبخت بودهاند که به او پناه آوردهاند و وجود خودشان، یا کارشان یا عواطفشان قائم به دوالپاست.
غرض از این تحریر، آن بود که بگویم مراقب این دوالپاها که گاه اگر چابک و حواس جمع نباشیم ممکن است تا مدتها به ما آویزان شوند و تمام توان روحی و جسمیمان را بگیرند باشیم. در آخر توجه داشته باشیم که دوالپاها الزاماً موجودات رذلی نیستند، بلکه نحوه زیست و بقایشان به این گونه است. نمیتوان آنها را شماتت کرد که چرا اینگونه زندگی میکنند اما میتوان از دام شان حذر کرد. دوالپا میتواند مدیر، همکار، استاد، دانشجو، پدرومادر، فرزند و حتی همسر و دوست و رفیقمان باشد. آنها اغلب خیلی به ما نزدیک اند.
https://www.tgoop.com/leilaardebili
Telegram
لیلا اردبیلی
ذهن، زبان و فرهنگ
Forwarded from شـ؏ــر ســـریــــرا
▫️
ما گوشه نشینان چمن آرای خیالیم
در خلوت ما نکهت گل بار ندارد
بلبل ز نظر بازی شبنم گله مند است
مسکین خبر از رخنه دیوار ندارد
#صائب_تبریزی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
ما گوشه نشینان چمن آرای خیالیم
در خلوت ما نکهت گل بار ندارد
بلبل ز نظر بازی شبنم گله مند است
مسکین خبر از رخنه دیوار ندارد
#صائب_تبریزی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
Forwarded from سالِکیه
چرا زبانها جالبن؟
توی چند سال اخیر یکی از تفریحهای موردعلاقهی زندگیم رو پیدا کردم و اونم مطالعه دربارهی زبانها بود. با شوق به هرکدوم یکم ناخنک میزدم و از رنگارنگی این سیستمهای پیچیدهی برقراری ارتباط حظ میکردم.
خیلیها فکر میکنن یادگیری یه زبان، فقط یادگیریِ صحبت کردن و متن خوندن به یه زبان دیگست. در حالی که هر زبان پشتش داستانها و ماجراها داره. پشت هر زبان، هزاران سال تاریخ دگرگشت و هزاران عنصر فرهنگی منحصر به فرد خوابیده. آدم وقتی یه زبان رو یاد میگیره، قادر میشه دنیا رو از زاویههای دیگهای ببینه و حتی جورهای جدیدتری فکر کنه. هر زبان باتوجه به نیازها و ارزشها و فرهنگ قوم گویشورش پرورده شده و توی یکسری چیزها غنیتر از بقیهست. برای همین درک هر زبان، یه درک جدید از دنیاست و انگار با یاد گرفتن هر زبان میشه یه دنیای دیگه رو هم تجربه کرد.
بازم قشنگیهاش به اینجاها ختم نمیشن. یادگیری زبانهای جدید، به معنای واقعی کلمه باعث رشد مغز میشه. تاثیرگذاریش روی نوروپلاستیسیتی (انعطافپذیری عصبی) و مهارتهای شناختی، چیزیه که توی پژوهشهای خیلی زیادی نشون داده شده و تقریباً میشه گفت اثبات شدهست.
این پژوهش نشون داده که یادگیری زبان دوم، صرفاً از بخشهایی از مغز که برای یادگیری زبان اول درگیر شده بودن استفاده نمیکنه، بلکه بخشهایی جدیدی رو هم درگیر میکنه. حتی پژوهشهایی هستن که از تقویت تمرکز به خاطر یادگیری زبان دوم و حتی افزایش توانایی همدلی بر اثر یادگیری زبان دوم صحبت کردن!
این پژوهش هم دربارهی سالمندان نشون داده یادگیری زبان دوم باعث افزایش انعطاف شناختی و تقویت حافظهشون میشه
و همهی این مقالههایی که گفتم، فقط یه قطره از دریای پژوهشهایی هستن که از تاثیرات شناختی مثبت یادگیری زبان دوم حرف میزنن. شاید خیلی بیراه نباشه حتی اگه بگیم یادگیری زبانهای دوم و سوم باعث میشه به نوعی آدمهای باهوشتری بشیم.
زبانهای مختلف باتوجه به ساختارهاشون، بخشهای مختلفی از مغز رو بیشتر از بقیه درگیر میکنن. یعنی در واقع زبانها، ساختارهای مغزهای افراد رو هم شکل میدن! یه پژوهش نشون داده که ظاهراً آلمانیزبونا، بخشهایی از شبکهی زبانی مغزشون که مربوط به سینتکس (نحو) هستن توی مغزشون فعالترن در حالی که توی مغز عربیزبونا، بخشهای مربوط به سمنتیک (معنا) فعالترن که به خاطر ساختار نحوی پیچیدهتر آلمانی نسبت به عربی و ساختار ریختشناختی پیچیدهتر عربی نسبت به آلمانیه. علاوه بر اون نشون داده شده که توی مغزهای آلمانیزبونا ارتباط دروننیمکرهای بیشتره ولی دربارهی عربیزبونا ارتباط میاننیمکرهای قویتره! یعنی زبانها در این حد میتونن ساختار مغزمون رو شکل بدن و حتی روی فکر کردنمون هم تاثیر بذارن.
یکی دیگه از لذتهای شگفتانگیز یادگیری زبان، پیدا کردن ریشههای مشترک میون زبانهاست. شاید باورتون نشه ولی حتی فارسی و انگلیسی هم ریشههای مشترک دارن و شما میتونین خیلی واژههای زیادی رو ببینین که نه از فارسی وارد انگلیسی شدن و نه از انگلیسی وارد فارسی، بلکه از اول توی جفتشون بودن و فقط به شکلهای مختلف دگرگشت پیدا کردن و تلفظهاشون متفاوت شدن، مثلاً واژههای بَرادَر و بِراذِر یا مادَر و ماذِر و خیلی واژههای دیگه. این شباهتها صرفاً میون فارسی و انگلیسی نیستن و کل اعضای این خانوادهی زبانی (خانوادهی زبانهای هندواروپایی) رو شامل میشن مثل فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، فارسی، کردی، هندی و غیره.
توی چند سال اخیر یکی از تفریحهای موردعلاقهی زندگیم رو پیدا کردم و اونم مطالعه دربارهی زبانها بود. با شوق به هرکدوم یکم ناخنک میزدم و از رنگارنگی این سیستمهای پیچیدهی برقراری ارتباط حظ میکردم.
خیلیها فکر میکنن یادگیری یه زبان، فقط یادگیریِ صحبت کردن و متن خوندن به یه زبان دیگست. در حالی که هر زبان پشتش داستانها و ماجراها داره. پشت هر زبان، هزاران سال تاریخ دگرگشت و هزاران عنصر فرهنگی منحصر به فرد خوابیده. آدم وقتی یه زبان رو یاد میگیره، قادر میشه دنیا رو از زاویههای دیگهای ببینه و حتی جورهای جدیدتری فکر کنه. هر زبان باتوجه به نیازها و ارزشها و فرهنگ قوم گویشورش پرورده شده و توی یکسری چیزها غنیتر از بقیهست. برای همین درک هر زبان، یه درک جدید از دنیاست و انگار با یاد گرفتن هر زبان میشه یه دنیای دیگه رو هم تجربه کرد.
بازم قشنگیهاش به اینجاها ختم نمیشن. یادگیری زبانهای جدید، به معنای واقعی کلمه باعث رشد مغز میشه. تاثیرگذاریش روی نوروپلاستیسیتی (انعطافپذیری عصبی) و مهارتهای شناختی، چیزیه که توی پژوهشهای خیلی زیادی نشون داده شده و تقریباً میشه گفت اثبات شدهست.
این پژوهش نشون داده که یادگیری زبان دوم، صرفاً از بخشهایی از مغز که برای یادگیری زبان اول درگیر شده بودن استفاده نمیکنه، بلکه بخشهایی جدیدی رو هم درگیر میکنه. حتی پژوهشهایی هستن که از تقویت تمرکز به خاطر یادگیری زبان دوم و حتی افزایش توانایی همدلی بر اثر یادگیری زبان دوم صحبت کردن!
این پژوهش هم دربارهی سالمندان نشون داده یادگیری زبان دوم باعث افزایش انعطاف شناختی و تقویت حافظهشون میشه
و همهی این مقالههایی که گفتم، فقط یه قطره از دریای پژوهشهایی هستن که از تاثیرات شناختی مثبت یادگیری زبان دوم حرف میزنن. شاید خیلی بیراه نباشه حتی اگه بگیم یادگیری زبانهای دوم و سوم باعث میشه به نوعی آدمهای باهوشتری بشیم.
زبانهای مختلف باتوجه به ساختارهاشون، بخشهای مختلفی از مغز رو بیشتر از بقیه درگیر میکنن. یعنی در واقع زبانها، ساختارهای مغزهای افراد رو هم شکل میدن! یه پژوهش نشون داده که ظاهراً آلمانیزبونا، بخشهایی از شبکهی زبانی مغزشون که مربوط به سینتکس (نحو) هستن توی مغزشون فعالترن در حالی که توی مغز عربیزبونا، بخشهای مربوط به سمنتیک (معنا) فعالترن که به خاطر ساختار نحوی پیچیدهتر آلمانی نسبت به عربی و ساختار ریختشناختی پیچیدهتر عربی نسبت به آلمانیه. علاوه بر اون نشون داده شده که توی مغزهای آلمانیزبونا ارتباط دروننیمکرهای بیشتره ولی دربارهی عربیزبونا ارتباط میاننیمکرهای قویتره! یعنی زبانها در این حد میتونن ساختار مغزمون رو شکل بدن و حتی روی فکر کردنمون هم تاثیر بذارن.
یکی دیگه از لذتهای شگفتانگیز یادگیری زبان، پیدا کردن ریشههای مشترک میون زبانهاست. شاید باورتون نشه ولی حتی فارسی و انگلیسی هم ریشههای مشترک دارن و شما میتونین خیلی واژههای زیادی رو ببینین که نه از فارسی وارد انگلیسی شدن و نه از انگلیسی وارد فارسی، بلکه از اول توی جفتشون بودن و فقط به شکلهای مختلف دگرگشت پیدا کردن و تلفظهاشون متفاوت شدن، مثلاً واژههای بَرادَر و بِراذِر یا مادَر و ماذِر و خیلی واژههای دیگه. این شباهتها صرفاً میون فارسی و انگلیسی نیستن و کل اعضای این خانوادهی زبانی (خانوادهی زبانهای هندواروپایی) رو شامل میشن مثل فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، فارسی، کردی، هندی و غیره.
journals.plos.org
Novelty, Challenge, and Practice: The Impact of Intensive Language Learning on Attentional Functions
We investigated the impact of a short intensive language course on attentional functions. We examined 33 participants of a one-week Scottish Gaelic course and compared them to 34 controls: 16 active controls who participated in courses of comparable duration…
Forwarded from شـ؏ــر ســـریــــرا
▫️
در هر شکن زلف گرهگیر تو دامی است
این سلسله یک حلقه بیکار ندارد
از گرد کسادی گهرم مهره گل شد
رحم است به جنسی که خریدار ندارد
#صائب_تبریزی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
در هر شکن زلف گرهگیر تو دامی است
این سلسله یک حلقه بیکار ندارد
از گرد کسادی گهرم مهره گل شد
رحم است به جنسی که خریدار ندارد
#صائب_تبریزی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
Forwarded from مهمات
Forwarded from شـ؏ــر ســـریــــرا
▫️
امید نظربازان از چشم سیه مستت
تشویق سحرخیزان از جنبش مژگانت
دیباچهٔ زیبایی رخسار دلآرایت
مجموعهٔ دلبندی گیسوی پریشانت
#فروغی_بسطامی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
امید نظربازان از چشم سیه مستت
تشویق سحرخیزان از جنبش مژگانت
دیباچهٔ زیبایی رخسار دلآرایت
مجموعهٔ دلبندی گیسوی پریشانت
#فروغی_بسطامی
─═┅✰ 📓 ✰┅═─
Forwarded from زبانشناسی همگانی
انجمن علمی زبانشناسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار میکند:
سلسلهنشستهای زبانشناسی شناختی
نشست اول: زبانشناسی شناختی چیست؟
چهارشنبه 10 بهمن 1403
ساعت 11:30 الی 13
این نشستها برای چه کسانی مناسب است؟
دانشجویان و علاقهمندان به زبانشناسی و علوم شناختی
استادان و پژوهشگران حوزۀ علوم شناختی و زبانشناسی
داوطلبان ادامه تحصیل در گرایش شناختی رشتۀ زبانشناسی
معلمان، مترجمان، و هرفردی که شیفتۀ کشف لایههای پنهان زبان است.
نحوۀ برگزاری:
آنلاین: بر بستر گوگلمیت
لینک جلسه قبل از هر نشست در کانال انجمن علمی زبانشناسی دانشگاه شهید بهشتی منتشر میشود.
شرکت در تمامی نشستها برای علاقهمندان آزاد و رایگان است.
فرم ثبتنام:
https://survey.porsline.ir/s/QF4eWXA2
@SBUlinguistics
🇮🇷 @linguiran
سلسلهنشستهای زبانشناسی شناختی
نشست اول: زبانشناسی شناختی چیست؟
چهارشنبه 10 بهمن 1403
ساعت 11:30 الی 13
این نشستها برای چه کسانی مناسب است؟
دانشجویان و علاقهمندان به زبانشناسی و علوم شناختی
استادان و پژوهشگران حوزۀ علوم شناختی و زبانشناسی
داوطلبان ادامه تحصیل در گرایش شناختی رشتۀ زبانشناسی
معلمان، مترجمان، و هرفردی که شیفتۀ کشف لایههای پنهان زبان است.
نحوۀ برگزاری:
آنلاین: بر بستر گوگلمیت
لینک جلسه قبل از هر نشست در کانال انجمن علمی زبانشناسی دانشگاه شهید بهشتی منتشر میشود.
شرکت در تمامی نشستها برای علاقهمندان آزاد و رایگان است.
فرم ثبتنام:
https://survey.porsline.ir/s/QF4eWXA2
@SBUlinguistics
🇮🇷 @linguiran
🔸️سامانه انتشارات: rokhsarpub.com
سامانه نشریه:
rokhsarezaban.ir
🔸️کانال تلگرام انتشارات و نشریه:
@rokhsaresobh
گروه تلگرام انتشارات و نشریه:
@rokhsarezaban
🔸️اینستاگرام نشریه و انتشارات: rokhsaresobh
🔸یوتیوپ:
https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
سامانه نشریه:
rokhsarezaban.ir
🔸️کانال تلگرام انتشارات و نشریه:
@rokhsaresobh
گروه تلگرام انتشارات و نشریه:
@rokhsarezaban
🔸️اینستاگرام نشریه و انتشارات: rokhsaresobh
🔸یوتیوپ:
https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠💠💠💠💠💠💠
مرا رضای شفیعی کدکنی کافیست
روز دیدار، مثل شاگردی مشتاق روی نیمکت چوبی نشستم و برایش شعر خواندم.
تواضع به خرج داد و شنید و تحسین کرد و گفت که لیاقت چنین مدحی را ندارم. اما بهراستی که این قصیده، هرگز گویای عظمت جایگاه او در دل ما علاقمندان آثار و شخصیتش نبود.
تنها سپاسی از جانب مردم بود که باید گزارده میشده.
بهمناسبت زادروز استاد شفیعی کدکنی، این ویدیو با کیفیت بالا بارگذاری میشود.
همچنین میتوانید متن این چکامه را در تارنمای رسمی مهدی فرجی بخوانید و نظرتان را بنویسید.
مهدی فرجی
💠
💠💠💠💠💠
مرا رضای شفیعی کدکنی کافیست
روز دیدار، مثل شاگردی مشتاق روی نیمکت چوبی نشستم و برایش شعر خواندم.
تواضع به خرج داد و شنید و تحسین کرد و گفت که لیاقت چنین مدحی را ندارم. اما بهراستی که این قصیده، هرگز گویای عظمت جایگاه او در دل ما علاقمندان آثار و شخصیتش نبود.
تنها سپاسی از جانب مردم بود که باید گزارده میشده.
بهمناسبت زادروز استاد شفیعی کدکنی، این ویدیو با کیفیت بالا بارگذاری میشود.
همچنین میتوانید متن این چکامه را در تارنمای رسمی مهدی فرجی بخوانید و نظرتان را بنویسید.
مهدی فرجی
💠
💠💠💠💠💠
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
@Langture.pdf
2.9 MB
Forwarded from CWA | آکادمی دنیای شناخت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دیتاکس دوپامین
🖱️ چطوری معتاد به دوپامین سطحی¹ میشویم؟
🖱️ رسانهها و فضای مجازی چطوری دست به یکی میکنند برای معتاد شدن ما؟
🖱️ و آیا واقعا میشود از دست دوپامین سطحی رها شد؟
میتوانید پاسخ این سوالات را در این کلیپ زیبا مشاهده بفرمایید.
همچنین اگر شما هم مثل ما دوپامینفَن هستید کافیه اسم این انتقالدهنده عصبی شگفتانگیز را دنیای شناخت جستجو کنید تا کلی محتوای جذاب کشف کنید.
¹Cheap Dopamine
🔢 این کلیپ یازدهمین پست از پروندهٔ #مغز_شگفتانگیز دنیای شناخت است.
🔗 Credit: StringCast
🚀 Cognition World, more in: 📂 CWA Hub
Also in📸 Instagram,💬 LinkedIn,📱 Bale
میتوانید پاسخ این سوالات را در این کلیپ زیبا مشاهده بفرمایید.
همچنین اگر شما هم مثل ما دوپامینفَن هستید کافیه اسم این انتقالدهنده عصبی شگفتانگیز را دنیای شناخت جستجو کنید تا کلی محتوای جذاب کشف کنید.
¹Cheap Dopamine
Also in
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from شعر و نوشته ادبی معاصر ✨ (dr.ghahramanpour)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۰ بهمن زادروز شاپور جورکش
( زاده ۱۰ بهمن ۱۳۲۹ فسا ) شاعر، مترجم، منتقد و پژوهشگر ادبی و نمایشنامهنویس
او از دانشگاه شیراز فوقلیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت و تا سال ۱۳۵۸ در دانشگاه تدریس میکرد و در دانشگاههای خصوصی و مراکز آموزشی به تدریس میپردازد.
کار او پیش از انقلاب تئاتر بود اما بعد از آنکه تئاتر در شیراز با موانعی روبهرو شد، او کار فردیتری را برای بیان و بروز انتخاب کرد و بهسوی شعر رفت. وی سرپرستی کمیته تئاتر دانشگاه شیراز را از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ بهعهده داشت و تدریس در کارگاه تئاتر کودک تلویزیون مرکز شیراز از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ از دیگر فعالیتهایش بود.
او تاکنون دو منظومه شعر با نامهای «هوش سبز» (انتشارات نوید) و «نام دیگر دوزخ» (انتشارات آگه) بهچاپ رسانده است. «دموکراسی و هنر» و «درآمدی تاریخی بر نظریههای ادبی از افلاطون تا بارت» «پست مدرنیسم» و «خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدملتیها» از آثار این شاعر، منتقد ادبی و مترجم هستند.
وی به اتقاق زندهیاد شاپور بنیاد، دو فیلمنامه نوشت: فیلمنامهی بلند «مثل آرزوهای من» که تصویب شد و قرار بود با سرمایه بنیاد فارابی تهیه شود، و نیز فیلمنامهی کوتاه طنز با اسم «پیت، پیت، پنبه» که میتوان گفت بخشی از آنات کودکی هر دو مولف است. اما امکان ساخت و اکران هر دو فیلمنامه شامل مرور زمان شد.
یکی از مهمترین فعالیتهای ادبی او تأسیس گروه ترجمه شیراز بوده است.
کنارهگیری از داوری جایزه شاملو:
دوم اسفند ۱۳۹۶ روزنامه ایران در یادداشتی بهقلم او از حاشیههای کنارهگیری وی از داوری جایزه شعر شاملو در سال ۱۳۹۴ خبر داد.
آثار منتشر شده:
برنامهریزی نوین: آموزش خلاق زبان از طریق بازیهای آموزشی برای: مهدکودکها، آموزشگاهها و موسسههای زبان/ چاپ اول ۱۳۷۸
بوطیقای شعرنو: نگاهی دیگر به نظریه و شعر نیمایوشیج / چاپ چهارم ۱۳۹۳
پستمدرنیسم و …/ ترجمه مشترک شاپورجورکش با مرتضی ترسلی و گلناز دواتگر / چاپ اول ۱۳۹۴
درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاتون تا بارت/نویسنده: ریچارد هارلند/ گروه ترجمه زیر نظر شاپورجورکش با همکاری علی معصومی، ناهید (تبریزی) سلامی/ چاپ ششم.
دموکراسی و هنر/آرتور ملرز، ریچارد زینمان/ مترجم: گروه ترجمه شیراز / چاپ سوم ۱۳۹۶
زندگی، عشق و مرگ از دیدگاه صادق هدایت: نگاهینو به بوفکور و دیگر عاشقانههای هدایت/ چاپ دوم ۱۳۷۸
نام دیگر دوزخ: یک شعر (۱۳۷۸–۱۳۶۷) / چاپ سوم ۹۸
خرگوشها و ستارهها، دوزبانه
هوش سبز (۶۱–۶۳) / چاپ اول ۱۳۶۹
کتاب خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدم-لتیها که سال ۱۳۸۹ از سوی نشرآگه منتشر شده بود، در چهار روز اول بهعنوان پرفروش اعلان شد و بلافاصله جمعآوری و خمیر شد.
کتاب دیگری که در چاپ سوم و در دولت نهم توقیف شد کتاب زندگی، عشق و مرگ از دید صادق هدایت: نگاهی دیگر به بوفکور و دیگر عاشقانههای هدایت است.
سومین دفتر شعر شاپور به نام سوگخند و شعرهای دیگر بهیاد عمران صلاحی آماده انتشار است.
کتابهای "کارگاه شعر"، "الفبای داستان در عمل" " تاملاتی برعرفان: تاثیرعرفان بر ناخودآگاه هنرمند ایرانی" و "شعر کودک" آثار آماده انتشار شاپور جورکش هستند.
درحال حاضر دلمشغولی جورکش پژوهشیست بر چون و چرای "فراموششدگی خویشکاری تهمینه، پس از کشته شدن سهراب به دست رستم" این پژوهش که باهمکاری کیوان نریمانی و نایب شیرازی انجام میشود در پی این پرسش است که چرا تهمینه، آنیمای تهمتن، که همچون خود رستم از او انتظار جنگجویی میرود، در متن اصلی شاهنامه، بسیار منفعل و بیکنش باقی میماند؟
در سالی که گذشت مقاله ای از او از سوی دانشگاهucl آمریکا منتشر شد بانام «ادبیات داعشی و ادعای نوبل».این دانشگاه همچنین کتابی از شاپور جورکش را در دست انتشار دارد که شرح آن به زودی در اینستای شخصی او خواهد آمد.
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شاپور_جورکش
۱۰ بهمن زادروز شاپور جورکش
( زاده ۱۰ بهمن ۱۳۲۹ فسا ) شاعر، مترجم، منتقد و پژوهشگر ادبی و نمایشنامهنویس
او از دانشگاه شیراز فوقلیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت و تا سال ۱۳۵۸ در دانشگاه تدریس میکرد و در دانشگاههای خصوصی و مراکز آموزشی به تدریس میپردازد.
کار او پیش از انقلاب تئاتر بود اما بعد از آنکه تئاتر در شیراز با موانعی روبهرو شد، او کار فردیتری را برای بیان و بروز انتخاب کرد و بهسوی شعر رفت. وی سرپرستی کمیته تئاتر دانشگاه شیراز را از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ بهعهده داشت و تدریس در کارگاه تئاتر کودک تلویزیون مرکز شیراز از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ از دیگر فعالیتهایش بود.
او تاکنون دو منظومه شعر با نامهای «هوش سبز» (انتشارات نوید) و «نام دیگر دوزخ» (انتشارات آگه) بهچاپ رسانده است. «دموکراسی و هنر» و «درآمدی تاریخی بر نظریههای ادبی از افلاطون تا بارت» «پست مدرنیسم» و «خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدملتیها» از آثار این شاعر، منتقد ادبی و مترجم هستند.
وی به اتقاق زندهیاد شاپور بنیاد، دو فیلمنامه نوشت: فیلمنامهی بلند «مثل آرزوهای من» که تصویب شد و قرار بود با سرمایه بنیاد فارابی تهیه شود، و نیز فیلمنامهی کوتاه طنز با اسم «پیت، پیت، پنبه» که میتوان گفت بخشی از آنات کودکی هر دو مولف است. اما امکان ساخت و اکران هر دو فیلمنامه شامل مرور زمان شد.
یکی از مهمترین فعالیتهای ادبی او تأسیس گروه ترجمه شیراز بوده است.
کنارهگیری از داوری جایزه شاملو:
دوم اسفند ۱۳۹۶ روزنامه ایران در یادداشتی بهقلم او از حاشیههای کنارهگیری وی از داوری جایزه شعر شاملو در سال ۱۳۹۴ خبر داد.
آثار منتشر شده:
برنامهریزی نوین: آموزش خلاق زبان از طریق بازیهای آموزشی برای: مهدکودکها، آموزشگاهها و موسسههای زبان/ چاپ اول ۱۳۷۸
بوطیقای شعرنو: نگاهی دیگر به نظریه و شعر نیمایوشیج / چاپ چهارم ۱۳۹۳
پستمدرنیسم و …/ ترجمه مشترک شاپورجورکش با مرتضی ترسلی و گلناز دواتگر / چاپ اول ۱۳۹۴
درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاتون تا بارت/نویسنده: ریچارد هارلند/ گروه ترجمه زیر نظر شاپورجورکش با همکاری علی معصومی، ناهید (تبریزی) سلامی/ چاپ ششم.
دموکراسی و هنر/آرتور ملرز، ریچارد زینمان/ مترجم: گروه ترجمه شیراز / چاپ سوم ۱۳۹۶
زندگی، عشق و مرگ از دیدگاه صادق هدایت: نگاهینو به بوفکور و دیگر عاشقانههای هدایت/ چاپ دوم ۱۳۷۸
نام دیگر دوزخ: یک شعر (۱۳۷۸–۱۳۶۷) / چاپ سوم ۹۸
خرگوشها و ستارهها، دوزبانه
هوش سبز (۶۱–۶۳) / چاپ اول ۱۳۶۹
کتاب خفیهنگاری خشونت در سرزمین آدم-لتیها که سال ۱۳۸۹ از سوی نشرآگه منتشر شده بود، در چهار روز اول بهعنوان پرفروش اعلان شد و بلافاصله جمعآوری و خمیر شد.
کتاب دیگری که در چاپ سوم و در دولت نهم توقیف شد کتاب زندگی، عشق و مرگ از دید صادق هدایت: نگاهی دیگر به بوفکور و دیگر عاشقانههای هدایت است.
سومین دفتر شعر شاپور به نام سوگخند و شعرهای دیگر بهیاد عمران صلاحی آماده انتشار است.
کتابهای "کارگاه شعر"، "الفبای داستان در عمل" " تاملاتی برعرفان: تاثیرعرفان بر ناخودآگاه هنرمند ایرانی" و "شعر کودک" آثار آماده انتشار شاپور جورکش هستند.
درحال حاضر دلمشغولی جورکش پژوهشیست بر چون و چرای "فراموششدگی خویشکاری تهمینه، پس از کشته شدن سهراب به دست رستم" این پژوهش که باهمکاری کیوان نریمانی و نایب شیرازی انجام میشود در پی این پرسش است که چرا تهمینه، آنیمای تهمتن، که همچون خود رستم از او انتظار جنگجویی میرود، در متن اصلی شاهنامه، بسیار منفعل و بیکنش باقی میماند؟
در سالی که گذشت مقاله ای از او از سوی دانشگاهucl آمریکا منتشر شد بانام «ادبیات داعشی و ادعای نوبل».این دانشگاه همچنین کتابی از شاپور جورکش را در دست انتشار دارد که شرح آن به زودی در اینستای شخصی او خواهد آمد.
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شاپور_جورکش
Forwarded from اشعار ناب (ᴀᵐⁱʳ Aᴍɪʀɪ️)
🍃❤🍃
به باز آمدنت چنان دلخوشم
که طفلی به صبح عید
پرستویی به ظهر بهار...
- علی باباچاهی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
به باز آمدنت چنان دلخوشم
که طفلی به صبح عید
پرستویی به ظهر بهار...
- علی باباچاهی
Join ➣ ♥ @Ashaar_Nabb🍃
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
@Langture.pdf
193.8 KB