tgoop.com/saqaleyn/3159
Last Update:
‼️ترساندن، ضمان آور است‼️
✅عمر بن خطّاب، با خبر شد که زنی آوازهخوان وجود دارد که مردان در مجلس او شرکت مىکنند.
پس عُمَر آن را مُنْکَر و ناپسند شمرد و کسى را به سراغ آن زن فرستاد.
ماموران به آن زن گفتند:
((عمَر تو را نزد خود خوانده.))
آن زن پس از شنیدن این سخن، متحیّر شد و گفت:
((واى بر من! عمَر را چه شده؟!))
سپس راهى شد تا پیش عمَر برود، ولى در بین راه، از شدّت هراس، درد زایمان او را گرفت و داخل خانهاى شد و فرزندى را که در رحم داشت، سقط کرد. کودک نیز گریهاى کرد و بعد از آن مُرد.
این خبر به عمَر رسید و او در این رابطه از اصحاب رسولالله مشورت خواست.
بعضى از اصحاب به عمر گفتند:
((چیزى بر گردن تو نیست همانا تو راهنما، معلّم و ادبکننده هستى. ))
عمر رو به علیبنابیطالب کرد و گفت:
((اى على تو چه مى گویى؟))
امیرالمومنین امام علىعلیه السلام فرمودند:
((اگر ایشان بر اساس رأى و اجتهاد خودشان نظر مىدهند، همانا رأیشان اشتباه است. و اگر به خاطر رضایت و خشنودى تو نظر مىدهند، بدان که دلسوز تو نیستند و تو را نصحیت نمىکنند. نظر من این است که دیه آن فرزند، بر گردن توست؛ زیرا تو آن زن را ترساندى و او، فرزندش را در راه آمدن به سوى تو سقط کرد.))
📚سیره عمر(سبط بن جوزی) صفحه ۱۱۷
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،جلد۱، صفحه ۵۸
#امام_علی #حکومت
@saqaleyn
BY سيره اهل بيت عليهم السلام
Share with your friend now:
tgoop.com/saqaleyn/3159