❓ در این شرایط دشوار، چه میتوان کرد؟
در روزهایی که بسیاری از ما دلنگرانیم، خستهایم یا دچار سردرگمی، این سؤال ساده بارها در ذهنمان میچرخد:
«پس در این شرایط چه میتوان کرد؟»
شاید جواب روشنی نداشته باشیم، اما میتوانیم گامهای کوچکی برای حفظ سلامت روان، پیوندهای انسانی، و امید جمعی برداریم.
در ادامه، چند پیشنهاد ساده اما عمیق را با شما به اشتراک میگذاریم؛ نه برای حل کامل بحران، بلکه برای آنکه انسان بمانیم، با هم بمانیم، و به سوی آینده حرکت کنیم.
✅ دیدارهای صلحآمیز در فضاهای شهری مفیدند، اما کافی نیستند. اگر میخواهیم درون خود نیز به صلح برسیم، پیشنهاد میشود این چند نکته را جدی بگیریم:
🔹 ۱. ابهامپذیر باشیم.
زندگی در شرایط بحرانی، یعنی پذیرش پیچیدگی و ابهام. باید تابآور شویم و بپذیریم که ممکن است آرامش به این زودیها بازنگردد.
🔹 ۲. کنار هم بمانیم.
دیدارهای حضوری، گفتوگوهای صمیمی، جمعهای کوچک و واقعی… از انزوا و غرق شدن در فضای مجازی بپرهیزیم. انسان، در بودن با انسان دیگر، زنده میماند.
🔹 ۳. کنشگری کنیم.
به گروههای داوطلبانه بپیوندیم: محیط زیست، میراث فرهنگی، خیریه، کتابخوانی… در هر زمینهای که برایمان مهم است، فعال شویم.
🔹 ۴. رژیم رسانهای بگیریم.
قرار نیست کارشناس سیاست و اقتصاد باشیم. با فاصله گرفتن از بمباران خبری و رسانهای، ذهنمان را نجات دهیم و وقتمان را صرف روابط انسانی کنیم.
🔹 ۵. کتاب بخوانیم.
خواندن در این روزها سخت است، اما چند صفحه در روز میتواند نجاتبخش باشد. کتاب، صدای آرام و مطمئنی است در طوفان اخبار.
🔹 ۶. مراقبت کنیم.
از همدیگر، از خودمان، از زمین. احوال اطرافیان را بپرسیم، به سالمندان، فقرا و محیطزیست توجه بیشتری نشان دهیم. مهربانی، یک انتخاب است.
🔹 ۷. سکوت کنیم.
ذهن شلوغمان را با لحظاتی سکوت، تنفس دهیم. درنگ کنیم، آرام بگیریم. خیاموار دم را دریابیم و شادیهای کوچک را از یاد نبریم.
🔹 ۸. مدارا کنیم.
ما متفاوتیم—در باور، سبک زندگی، سیاست. اما چارهای جز مدارا نداریم. همهمان زیر یک سقف، به نام میهن زندگی میکنیم. هیچ سالاری جای میهنسالاری را نمیگیرد.
🔹 ۹. خلاق باشیم.
در بحران، فرصت هست. در گفتگو، راهی برای عبور. اگر به ظرفیتهای خودمان و همدیگر باور داشته باشیم، امید زنده میماند.
🔹 ۱۰. میهنسالاری را خط قرمز کنیم.
هیچ تحلیلی، هیچ شعاری، اگر به تخریب ایران یا کشتار هممیهن ختم شود، قابل دفاع نیست. فریب نخوریم، حتی اگر استدلالها قوی بهنظر برسند.
شاد و مانا باشید
🆔 @Sayehsokhan
در روزهایی که بسیاری از ما دلنگرانیم، خستهایم یا دچار سردرگمی، این سؤال ساده بارها در ذهنمان میچرخد:
«پس در این شرایط چه میتوان کرد؟»
شاید جواب روشنی نداشته باشیم، اما میتوانیم گامهای کوچکی برای حفظ سلامت روان، پیوندهای انسانی، و امید جمعی برداریم.
در ادامه، چند پیشنهاد ساده اما عمیق را با شما به اشتراک میگذاریم؛ نه برای حل کامل بحران، بلکه برای آنکه انسان بمانیم، با هم بمانیم، و به سوی آینده حرکت کنیم.
✅ دیدارهای صلحآمیز در فضاهای شهری مفیدند، اما کافی نیستند. اگر میخواهیم درون خود نیز به صلح برسیم، پیشنهاد میشود این چند نکته را جدی بگیریم:
🔹 ۱. ابهامپذیر باشیم.
زندگی در شرایط بحرانی، یعنی پذیرش پیچیدگی و ابهام. باید تابآور شویم و بپذیریم که ممکن است آرامش به این زودیها بازنگردد.
🔹 ۲. کنار هم بمانیم.
دیدارهای حضوری، گفتوگوهای صمیمی، جمعهای کوچک و واقعی… از انزوا و غرق شدن در فضای مجازی بپرهیزیم. انسان، در بودن با انسان دیگر، زنده میماند.
🔹 ۳. کنشگری کنیم.
به گروههای داوطلبانه بپیوندیم: محیط زیست، میراث فرهنگی، خیریه، کتابخوانی… در هر زمینهای که برایمان مهم است، فعال شویم.
🔹 ۴. رژیم رسانهای بگیریم.
قرار نیست کارشناس سیاست و اقتصاد باشیم. با فاصله گرفتن از بمباران خبری و رسانهای، ذهنمان را نجات دهیم و وقتمان را صرف روابط انسانی کنیم.
🔹 ۵. کتاب بخوانیم.
خواندن در این روزها سخت است، اما چند صفحه در روز میتواند نجاتبخش باشد. کتاب، صدای آرام و مطمئنی است در طوفان اخبار.
🔹 ۶. مراقبت کنیم.
از همدیگر، از خودمان، از زمین. احوال اطرافیان را بپرسیم، به سالمندان، فقرا و محیطزیست توجه بیشتری نشان دهیم. مهربانی، یک انتخاب است.
🔹 ۷. سکوت کنیم.
ذهن شلوغمان را با لحظاتی سکوت، تنفس دهیم. درنگ کنیم، آرام بگیریم. خیاموار دم را دریابیم و شادیهای کوچک را از یاد نبریم.
🔹 ۸. مدارا کنیم.
ما متفاوتیم—در باور، سبک زندگی، سیاست. اما چارهای جز مدارا نداریم. همهمان زیر یک سقف، به نام میهن زندگی میکنیم. هیچ سالاری جای میهنسالاری را نمیگیرد.
🔹 ۹. خلاق باشیم.
در بحران، فرصت هست. در گفتگو، راهی برای عبور. اگر به ظرفیتهای خودمان و همدیگر باور داشته باشیم، امید زنده میماند.
🔹 ۱۰. میهنسالاری را خط قرمز کنیم.
هیچ تحلیلی، هیچ شعاری، اگر به تخریب ایران یا کشتار هممیهن ختم شود، قابل دفاع نیست. فریب نخوریم، حتی اگر استدلالها قوی بهنظر برسند.
شاد و مانا باشید
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسير بهبود پس از فقدان، سفری پیچیده و چند لایه است، که نیازمند تركيبى از تحول ذهنى، تحمل احساسات و بازسازی معنای زندگیست.
پس از فقدان، افراد معمولاً میان دو قطب در نوساناند: گاهی مستقیم با غم و اندوه مواجه میشوند و گاهی با پناه بردن به فعالیتهای روزمره یا تجربههای تازه، تلاش میکنند نظم از دسترفته زندگی را بازیابند. این رفتوآمد بين سوگواری و بازسازی، بخش جداییناپذیر روند التیام است.
برای عبور از این مسیر سخت، راههایی مثل مهربانی با خود، تمرینِ حضور در لحظه حال، كه فرصتی به ذهن میدهد تا آرام بگیرد، و بازنگری در داستان شخصی زندگی، میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. این روشها کمک میکنند تا فرد احساسات خود را عمیقتر بشناسد، با درد خود همنشین شود و از دل رنج، معنا استخراج کند.
آغاز رابطههای تازه یا ترمیم پیوندهای قدیمی هم میتواند مغز را در ساخت مسیرهای عصبی جدید و رسیدن به تعادل احساسی یاری دهد. هرچند عشق گاه زخم میزند، اما در دل خود یکی از ژرفترین درمانها را نیز پنهان دارد.
🆔 @Sayehsokhan
پس از فقدان، افراد معمولاً میان دو قطب در نوساناند: گاهی مستقیم با غم و اندوه مواجه میشوند و گاهی با پناه بردن به فعالیتهای روزمره یا تجربههای تازه، تلاش میکنند نظم از دسترفته زندگی را بازیابند. این رفتوآمد بين سوگواری و بازسازی، بخش جداییناپذیر روند التیام است.
برای عبور از این مسیر سخت، راههایی مثل مهربانی با خود، تمرینِ حضور در لحظه حال، كه فرصتی به ذهن میدهد تا آرام بگیرد، و بازنگری در داستان شخصی زندگی، میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. این روشها کمک میکنند تا فرد احساسات خود را عمیقتر بشناسد، با درد خود همنشین شود و از دل رنج، معنا استخراج کند.
آغاز رابطههای تازه یا ترمیم پیوندهای قدیمی هم میتواند مغز را در ساخت مسیرهای عصبی جدید و رسیدن به تعادل احساسی یاری دهد. هرچند عشق گاه زخم میزند، اما در دل خود یکی از ژرفترین درمانها را نیز پنهان دارد.
🆔 @Sayehsokhan
یک روز گوش باشیم!
کلّا که زیاد پرگویی نمیکنم و آدم حرّافی نیستم. ولی خب چرا اهل تعریف کردن؟ اره. هستم. ولی امروز تصمیم گرفتم زبانم کمتر بچرخد و بیشتر گوشهایم را تیز کنم که هم امنترست و هم شاید چشمهی نوشتنم را بیشتر بجوشاند.
بعضیوقتها مات آدمهایی میشوم که دقیقهای از فک زدن نمی افتند. در مورد همهچیز نظری دارند و همهکس را به راحتی نقد و بررسی میکنند. انگار جواز قضاوت کردنِ آدمها را برایشان صادر کردهاند. خب، کاری است که از دستشان برمیآید! من اما از این پرتگاه میترسم. قرار گرفتن روی سرازیری شیبدار، که با گفتن کلامی تو را تا قعر بیاخلاقی پرتاب میکند. مثل سنگریزههای بالای کوه، با ضربه ی کوچک پایت با سرعتی وحشتناک تمام سراشیبی را میدوند.
اینجور به نظر میرسد زبان در کام گرفتن، حالمان را بهتر میکند. حداقل برای من که صادق است. وقتی سکوت میکنم دنیا برایم حرف میزند. حتی دیوارهای اتاقم. در کوچه، جوی آب. در خیابان تابلوها، چراغهای راهنما، حتی نگاههای آدمهایی که نمیشناسمشان ،همه برایم قصه میگویند. مثل آدمی که بغض دارد و دنبال یک جفت گوش شنوا میگردد، تمام آسمان و زمین با هر نگاهِ من لب باز میکنند و ماجرا میگویند. و من چه خوب میشنوم زنگ صدایشان را. گاهی اما فریادهایشان گنگست. زمانی آرام. خیلیهایشان شعر میگویند. بعضی خواب دیدهاند و از رویاهایشان میگویند.
باور نمیکنی؟ باور کن. تمام جهان مالامال از دردست و چه حرفها که ندارد تا بگوید اما در انبوه صداهایمان لال ماندهست.
دنیا، خودش و تمام آدمهایش خسته از تهاجم قضاوتهاست. تشنهی سکوت است. میخواهم تمامم گوش باشد. امروز در دادگاه درونم، قاضی شدهام. بر پیشانی زبانم مُهری کوبیدم از جنس بیکلامیهای بیمنظور. و اما چشمهایم؟ آنها هم محکومند به خوب دیدن. اگر بخواهند میتوانند گریه کنند و ببارند. اما قضاوت نه. آخر چشمها دریچهی سرزنشهای خاموشند. منعشان کردهام تا دور بمانند و خیال کنند گوشند. گوش بودن را دوست دارم. میخواهم امروز را گوش بمانم. میتوانم؟
✍مانسه
🆔 @Sayehsokhan
کلّا که زیاد پرگویی نمیکنم و آدم حرّافی نیستم. ولی خب چرا اهل تعریف کردن؟ اره. هستم. ولی امروز تصمیم گرفتم زبانم کمتر بچرخد و بیشتر گوشهایم را تیز کنم که هم امنترست و هم شاید چشمهی نوشتنم را بیشتر بجوشاند.
بعضیوقتها مات آدمهایی میشوم که دقیقهای از فک زدن نمی افتند. در مورد همهچیز نظری دارند و همهکس را به راحتی نقد و بررسی میکنند. انگار جواز قضاوت کردنِ آدمها را برایشان صادر کردهاند. خب، کاری است که از دستشان برمیآید! من اما از این پرتگاه میترسم. قرار گرفتن روی سرازیری شیبدار، که با گفتن کلامی تو را تا قعر بیاخلاقی پرتاب میکند. مثل سنگریزههای بالای کوه، با ضربه ی کوچک پایت با سرعتی وحشتناک تمام سراشیبی را میدوند.
اینجور به نظر میرسد زبان در کام گرفتن، حالمان را بهتر میکند. حداقل برای من که صادق است. وقتی سکوت میکنم دنیا برایم حرف میزند. حتی دیوارهای اتاقم. در کوچه، جوی آب. در خیابان تابلوها، چراغهای راهنما، حتی نگاههای آدمهایی که نمیشناسمشان ،همه برایم قصه میگویند. مثل آدمی که بغض دارد و دنبال یک جفت گوش شنوا میگردد، تمام آسمان و زمین با هر نگاهِ من لب باز میکنند و ماجرا میگویند. و من چه خوب میشنوم زنگ صدایشان را. گاهی اما فریادهایشان گنگست. زمانی آرام. خیلیهایشان شعر میگویند. بعضی خواب دیدهاند و از رویاهایشان میگویند.
باور نمیکنی؟ باور کن. تمام جهان مالامال از دردست و چه حرفها که ندارد تا بگوید اما در انبوه صداهایمان لال ماندهست.
دنیا، خودش و تمام آدمهایش خسته از تهاجم قضاوتهاست. تشنهی سکوت است. میخواهم تمامم گوش باشد. امروز در دادگاه درونم، قاضی شدهام. بر پیشانی زبانم مُهری کوبیدم از جنس بیکلامیهای بیمنظور. و اما چشمهایم؟ آنها هم محکومند به خوب دیدن. اگر بخواهند میتوانند گریه کنند و ببارند. اما قضاوت نه. آخر چشمها دریچهی سرزنشهای خاموشند. منعشان کردهام تا دور بمانند و خیال کنند گوشند. گوش بودن را دوست دارم. میخواهم امروز را گوش بمانم. میتوانم؟
✍مانسه
🆔 @Sayehsokhan
جرعه پانزدهم - پادکست می
Hesam Ipakchi
جرعه پانزدهم: آداب ِفلسفهخوانی
نزدیک به سه ماه از آغاز خوانش ِکتاب در باب حکمت زندگی گذشته و ما هنوز در چند سطر آغازین پیشگفتار هستیم! آیا این شیوه خوانش صحیح است؟ اصلاً متن فلسفی را باید چگونه خواند؟ از خوانش ِفلسفه چه انتظاری باید داشته باشیم؟
کارکرد پیشگفتار چیست و اما مهمتر از همه، اصل حرف ِشوپنهاور در پیشگفتار کتاب درباب حکمت زندگی چیست؟ این سوالاتی است که در جرعه پانزدهم به آن پرداختم
منابع استفادهشده:
- متعقات و ملحقات صفحه 180 و 181
- پدیدارشناسی روح هگل – صفحه 38
- کتاب در باب حکمت زندگی – صفحه 17
● تقدیم از: حسام ایپکچی
◦ خُم اول: حکمت زندگی - آرتور شوپنهاور
• تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
@Mey_podcast | ©️ @Ensanak
🆔 @Sayehsokhan
نزدیک به سه ماه از آغاز خوانش ِکتاب در باب حکمت زندگی گذشته و ما هنوز در چند سطر آغازین پیشگفتار هستیم! آیا این شیوه خوانش صحیح است؟ اصلاً متن فلسفی را باید چگونه خواند؟ از خوانش ِفلسفه چه انتظاری باید داشته باشیم؟
کارکرد پیشگفتار چیست و اما مهمتر از همه، اصل حرف ِشوپنهاور در پیشگفتار کتاب درباب حکمت زندگی چیست؟ این سوالاتی است که در جرعه پانزدهم به آن پرداختم
منابع استفادهشده:
- متعقات و ملحقات صفحه 180 و 181
- پدیدارشناسی روح هگل – صفحه 38
- کتاب در باب حکمت زندگی – صفحه 17
● تقدیم از: حسام ایپکچی
◦ خُم اول: حکمت زندگی - آرتور شوپنهاور
• تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
@Mey_podcast | ©️ @Ensanak
🆔 @Sayehsokhan
در ستايش آموختن
يادبگير، سادهترين چيزها را
برای آنان كه بخواهند يادبگيرند
هرگز دير نيست.
الفبا را يادبگير، كافی نيست، اما
آن را ياد بگير، مگذار دلسردت كنند
دست به كار شو، تو همهچيز را بايد بدانی
تو بايد رهبری را بدست گيري.
ای آنكه در تبعيدی، يادبگير
ای آن كه در زندانی، يادبگير
ای زنی كه در خانه نشستهيی، يادبگير
ای انسان شصت ساله يادبگير
تو بايد رهبری را بدست گيری.
ای آنكه بیخانمانی، در پی درس و مدرسه باش
ای آنكه از سرما میلرزی، چيزی بياموز
ای آنكه گرسنگی ميكشی، كتابی بدست گير
اين، خود سلاحیست
تو بايد رهبری را بدستگيری.
ای دوست، از پرسيدن شرم مكن
مگذار كه با زور، پذيرندهات كنند
خود به دنبالش بگرد
آنچه را كه خود نياموختهاي
انگار كن كه نمیدانی.
صورت حسابت را خودت جمع بزن
اين تويی كه بايد بپردازیاش
روی هر رقمی انگشت بگذار
و بپرس، اين، برای چيست؟
تو بايد رهبری را بدست گيری.
«برتولت برشت»
🆔 @Sayehsokhan
يادبگير، سادهترين چيزها را
برای آنان كه بخواهند يادبگيرند
هرگز دير نيست.
الفبا را يادبگير، كافی نيست، اما
آن را ياد بگير، مگذار دلسردت كنند
دست به كار شو، تو همهچيز را بايد بدانی
تو بايد رهبری را بدست گيري.
ای آنكه در تبعيدی، يادبگير
ای آن كه در زندانی، يادبگير
ای زنی كه در خانه نشستهيی، يادبگير
ای انسان شصت ساله يادبگير
تو بايد رهبری را بدست گيری.
ای آنكه بیخانمانی، در پی درس و مدرسه باش
ای آنكه از سرما میلرزی، چيزی بياموز
ای آنكه گرسنگی ميكشی، كتابی بدست گير
اين، خود سلاحیست
تو بايد رهبری را بدستگيری.
ای دوست، از پرسيدن شرم مكن
مگذار كه با زور، پذيرندهات كنند
خود به دنبالش بگرد
آنچه را كه خود نياموختهاي
انگار كن كه نمیدانی.
صورت حسابت را خودت جمع بزن
اين تويی كه بايد بپردازیاش
روی هر رقمی انگشت بگذار
و بپرس، اين، برای چيست؟
تو بايد رهبری را بدست گيری.
«برتولت برشت»
🆔 @Sayehsokhan
✍️ علیرضا معینی
🖊در ستایش خردورزی و معنویت:
سپاس نامهای به مناسبت زادروز استاد مصطفی ملکیان
در آستانهٔ شکفتن گلهای خرداد، زمانی که زمین گرمای نخستین تابشهای خورشید را در سینه میپروراند، ستارهای در آسمان فلسفهٔ ایران درخشیدن گرفت که نورش نه از آتشِ زودگذر که از فروغِ جاودانهٔ خرد و معرفت ساطع میشد. مصطفی ملکیان، آن مرد فرزانه که نامش با تاروپود اندیشهٔ معاصر ایران آمیخته است، در چنین روزی پا به عرصهٔ وجود نهاد تا پیوندی ناگسستنی میان عقلانیت و معنویت برقرار کند. وی که همواره چون سروی استوار در برابر تندبادهای جمود فکری ایستاده است، نه تنها میراثدار حکمت شرق است، بلکه پلی زده است به سوی افقهای گستردهٔ فلسفهٔ غرب، تا نشان دهد که حقیقت، زبانی جهانی دارد و مرزی نمیشناسد.
زندگینامه: از مهندسی مکانیک تا افقهای نامتناهی فلسفه
سرگذشت این اندیشمند، روایتی است از جستوجوی ناآرامِ حقیقت در گذرگاههای پرپیچوخمِ وجود. تولدش در شهرضا، شهری با ریشههای عمیق عرفانی، گویی نویدبخش مسیری بود که میبایست در آن گام نهد. اگرچه در جوانی، همچون بسیاری از همنسلانش، به سفارش خانواده به دنبال رشتههای فنی رفت، اما آتش درونیِ اشتیاق به پرسشهای بنیادین، او را از کلاسهای مهندسی مکانیک در تبریز به حجرههای فلسفهٔ اسلامی در تهران کشاند. این کوچِ وجودی، نه تغییر مسیر که کشفِ سرنوشت بود؛ همانگونه که رودی خروشان ناگزیر به سوی دریا میرود، او نیز ناچار بود ندای وجدان خویش را پیروی کند.
حضورش در حوزهٔ علمیهٔ قم و سپس تدریس در دانشگاههای معتبر کشور، نشان از عمقِ نگاهِ او به حکمت داشت. اما آنچه وی را از دیگران متمایز میساخت، جسارتِ پرسشگری بود؛
عقلانیت و معنویت: پیوندی ناگسستنی
مهمترین دستاورد فکری این استاد برجسته، طرحِ نوآورانهٔ «عقلانیت و معنویت» است که همچون نگینی درخشان بر تارکِ فلسفهٔ معاصر ایران میدرخشد. او با ژرفنگریِ کمنظیرش دریافت که بحرانِ انسانِ امروز، نه از کمبودِ دانش که از گسستِ میانِ سر و دل نشأت میگیرد. از این رو، کوشید تا پلی بزند میانِ استدلالِ خردگرا و اشتیاقِ معنوی، تا نشان دهد که این دو نه رقیب که مکمّل یکدیگرند.
در نگاهِ او، عقلانیتِ راستین آن است که انسان را از گردابِ نسبیگراییِ مدرن نجات دهد و معنویتِ اصیل، آن که اسیرِ خرافهپرستیهای کهنه نشود. این نگرش، پاسخِ هوشمندانهای بود به چالشهای دوگانهای که حوزه و دانشگاه با آن روبرو بود؛ چرا که از سویی میکوشید اخلاق را با معیارهای عقلانی سازگار کند و از سوی دیگر، در دامِ تعصّباتِ کور گرفتار میآمد. ملکیان با ظرافتی تحسینبرانگیز نشان داد که میتوان همزمان هم خردمند بود و هم عارف، هم منتقد و هم متعهد، هم زمینی و هم آسمانی.و به نظر خاص این نگارنده : هم روشن اندیش بود هم دلبرده ی معنویت دینی !
آموزههایی برای زمانهٔ پرآشوب
در روزگاری که «رنج» جزئی لاینفک از زیستِ بشری شده است، سخنانِ امیدبخشِ این فیلسوفِ فرزانه چون مرهمی بر زخمهای جان مینشیند. او با صدایی آرام اما استوار یادآور میشود که زندگی در دورانِ ما بیش از حدّ معمول «محنتزا و مشقتآور» شده است، اما همین دشواریهاست که مجالِ رشدِ اخلاقی را فراهم میآورد. توصیهٔ او به «موضع نقادانه» داشتن در برابر همهٔ نهادها و اشخاص، نه نشانهٔ بدبینی که نمودِ خردمندیِ عمیق است؛ زیرا تنها از رهگذرِ نقدِ مستمر میتوان به حقیقتِ متکثّر نزدیک شد.
تأکیدش بر «عشق به مردم» به مثابهٔ محورِ اخلاق، درسی بزرگ برای جامعهٔ امروز ماست. او میآموزد که خدمتِ واقعی، نه در پذیرشِ مسئولیتهای ناشدنی که در انجامِ دقیقِ همان کاری است که از عهدهمان برمیآید. این نگاهِ واقعبینانه اما امیدوارانه، همچون چراغی فروزان راهِ نسلِ جوان را روشن میسازد.
میراث ماندگار: از ترجمه تا تدریس
خدماتِ علمیِ استاد ملکیان تنها به حیطهٔ نظریهپردازی محدود نمیشود. ترجمههای دقیق او از آثار فیلسوفانِ غربی چون ویتگنشتاین، توماس نیگل و ویلیام جیمز، پنجرهای به سوی جهاناندیشهٔ جهانی گشوده است. انتخابِ این آثار نشان از درکِ عمیقِ او از نیازهای فکریِ جامعه دارد؛ آثاری که نه برای تفنّن که برای پاسخگویی به پرسشهای بنیادینِ انسانِ معاصر برگزیده شدهاند.
.
امروز که بر بلندای ششمین دههٔ زندگیات ایستادهای، نهالهایی که کاشتهای به درختانی تنومند بدل شدهاند. باشد که سایهات همچنان بر سرِ این دیار بماند و نسیمِ اندیشههایت مشامِ جانهای تشنه را نوازش دهد. از ایزدِ دانا سلامتِ روزافزون و فرصتی بیشتر میطلبیم تا از دریای بیکرانِ دانشات گوهری دیگر برگیریم.
باشد که راهت همواره پررهرو باد!
تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکش آزرده ی گزند مباد
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Sayehsokhan
🖊در ستایش خردورزی و معنویت:
سپاس نامهای به مناسبت زادروز استاد مصطفی ملکیان
در آستانهٔ شکفتن گلهای خرداد، زمانی که زمین گرمای نخستین تابشهای خورشید را در سینه میپروراند، ستارهای در آسمان فلسفهٔ ایران درخشیدن گرفت که نورش نه از آتشِ زودگذر که از فروغِ جاودانهٔ خرد و معرفت ساطع میشد. مصطفی ملکیان، آن مرد فرزانه که نامش با تاروپود اندیشهٔ معاصر ایران آمیخته است، در چنین روزی پا به عرصهٔ وجود نهاد تا پیوندی ناگسستنی میان عقلانیت و معنویت برقرار کند. وی که همواره چون سروی استوار در برابر تندبادهای جمود فکری ایستاده است، نه تنها میراثدار حکمت شرق است، بلکه پلی زده است به سوی افقهای گستردهٔ فلسفهٔ غرب، تا نشان دهد که حقیقت، زبانی جهانی دارد و مرزی نمیشناسد.
زندگینامه: از مهندسی مکانیک تا افقهای نامتناهی فلسفه
سرگذشت این اندیشمند، روایتی است از جستوجوی ناآرامِ حقیقت در گذرگاههای پرپیچوخمِ وجود. تولدش در شهرضا، شهری با ریشههای عمیق عرفانی، گویی نویدبخش مسیری بود که میبایست در آن گام نهد. اگرچه در جوانی، همچون بسیاری از همنسلانش، به سفارش خانواده به دنبال رشتههای فنی رفت، اما آتش درونیِ اشتیاق به پرسشهای بنیادین، او را از کلاسهای مهندسی مکانیک در تبریز به حجرههای فلسفهٔ اسلامی در تهران کشاند. این کوچِ وجودی، نه تغییر مسیر که کشفِ سرنوشت بود؛ همانگونه که رودی خروشان ناگزیر به سوی دریا میرود، او نیز ناچار بود ندای وجدان خویش را پیروی کند.
حضورش در حوزهٔ علمیهٔ قم و سپس تدریس در دانشگاههای معتبر کشور، نشان از عمقِ نگاهِ او به حکمت داشت. اما آنچه وی را از دیگران متمایز میساخت، جسارتِ پرسشگری بود؛
عقلانیت و معنویت: پیوندی ناگسستنی
مهمترین دستاورد فکری این استاد برجسته، طرحِ نوآورانهٔ «عقلانیت و معنویت» است که همچون نگینی درخشان بر تارکِ فلسفهٔ معاصر ایران میدرخشد. او با ژرفنگریِ کمنظیرش دریافت که بحرانِ انسانِ امروز، نه از کمبودِ دانش که از گسستِ میانِ سر و دل نشأت میگیرد. از این رو، کوشید تا پلی بزند میانِ استدلالِ خردگرا و اشتیاقِ معنوی، تا نشان دهد که این دو نه رقیب که مکمّل یکدیگرند.
در نگاهِ او، عقلانیتِ راستین آن است که انسان را از گردابِ نسبیگراییِ مدرن نجات دهد و معنویتِ اصیل، آن که اسیرِ خرافهپرستیهای کهنه نشود. این نگرش، پاسخِ هوشمندانهای بود به چالشهای دوگانهای که حوزه و دانشگاه با آن روبرو بود؛ چرا که از سویی میکوشید اخلاق را با معیارهای عقلانی سازگار کند و از سوی دیگر، در دامِ تعصّباتِ کور گرفتار میآمد. ملکیان با ظرافتی تحسینبرانگیز نشان داد که میتوان همزمان هم خردمند بود و هم عارف، هم منتقد و هم متعهد، هم زمینی و هم آسمانی.و به نظر خاص این نگارنده : هم روشن اندیش بود هم دلبرده ی معنویت دینی !
آموزههایی برای زمانهٔ پرآشوب
در روزگاری که «رنج» جزئی لاینفک از زیستِ بشری شده است، سخنانِ امیدبخشِ این فیلسوفِ فرزانه چون مرهمی بر زخمهای جان مینشیند. او با صدایی آرام اما استوار یادآور میشود که زندگی در دورانِ ما بیش از حدّ معمول «محنتزا و مشقتآور» شده است، اما همین دشواریهاست که مجالِ رشدِ اخلاقی را فراهم میآورد. توصیهٔ او به «موضع نقادانه» داشتن در برابر همهٔ نهادها و اشخاص، نه نشانهٔ بدبینی که نمودِ خردمندیِ عمیق است؛ زیرا تنها از رهگذرِ نقدِ مستمر میتوان به حقیقتِ متکثّر نزدیک شد.
تأکیدش بر «عشق به مردم» به مثابهٔ محورِ اخلاق، درسی بزرگ برای جامعهٔ امروز ماست. او میآموزد که خدمتِ واقعی، نه در پذیرشِ مسئولیتهای ناشدنی که در انجامِ دقیقِ همان کاری است که از عهدهمان برمیآید. این نگاهِ واقعبینانه اما امیدوارانه، همچون چراغی فروزان راهِ نسلِ جوان را روشن میسازد.
میراث ماندگار: از ترجمه تا تدریس
خدماتِ علمیِ استاد ملکیان تنها به حیطهٔ نظریهپردازی محدود نمیشود. ترجمههای دقیق او از آثار فیلسوفانِ غربی چون ویتگنشتاین، توماس نیگل و ویلیام جیمز، پنجرهای به سوی جهاناندیشهٔ جهانی گشوده است. انتخابِ این آثار نشان از درکِ عمیقِ او از نیازهای فکریِ جامعه دارد؛ آثاری که نه برای تفنّن که برای پاسخگویی به پرسشهای بنیادینِ انسانِ معاصر برگزیده شدهاند.
.
امروز که بر بلندای ششمین دههٔ زندگیات ایستادهای، نهالهایی که کاشتهای به درختانی تنومند بدل شدهاند. باشد که سایهات همچنان بر سرِ این دیار بماند و نسیمِ اندیشههایت مشامِ جانهای تشنه را نوازش دهد. از ایزدِ دانا سلامتِ روزافزون و فرصتی بیشتر میطلبیم تا از دریای بیکرانِ دانشات گوهری دیگر برگیریم.
باشد که راهت همواره پررهرو باد!
تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکش آزرده ی گزند مباد
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Sayehsokhan
🕊️ راهنمایی برای مراقبت روانی در روزهای پس از بحران
به احترام جان انسان، به امید فردایی روشنتر...
وقتی صدای انفجار جای صدای زندگی را میگیرد، روان انسان یکی از نخستین قربانیان خاموش جنگ است. در این روزهای تلخ بعد از جنگ، مراقبت از سلامت روان خود و اطرافیانمان، یک ضرورت حیاتی است.
جنگ و بحران ما را با موجی از ترس، اندوه، بیپناهی، و خشم روبهرو کرده بود. این احساسات طبیعیاند، اما بیپاسخ گذاشتنشان، و بیتوجهی به آن، به زخمهای عمیقتری میانجامد.
📘 این راهنمای مختصر، بر پایهی منابع جهانی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) و برنامههای بینالمللی حمایت رواناجتماعی تدوین شده؛ با هدف تقویت تابآوری روانی فردی و جمعی در زمانهای دشوار.
چندتوصیه کاربردی برای عبور روانی از شرایط بعد از بحران:
🔹 احساساتتان را انکار نکنید.
ترس و اضطراب را بپذیرید. آنچه احساس میکنید، واقعیست و حق شماست. اولین گامِ التیام، همین پذیرش است.
🔹 اخبار را محدود و گزینشی دنبال کنید.
بمباران خبری، ذهن را فرسوده میکند. تنها از منابع معتبر استفاده کنید و برای پیگیری اخبار، زمان مشخصی در نظر بگیرید.
🔹 ارتباط انسانی را حفظ کنید.
تنهایی، ترس را چندبرابر میکند. حتی یک تماس کوتاه با دوست یا فامیل میتواند مأمنی برای دل باشد.
🔹 برنامهی روزانهای ساده برای خود بسازید.
داشتن روال در زندگی احساس کنترل و ثبات میآورد.
🔹 تمرینهای ذهنآگاهی را جدی بگیرید.
چند نفس عمیق، یک مدیتیشن کوتاه یا حرکات کششی ساده میتوانند ذهن شما را آرام کنند. این تمرینها را روزانه انجام دهید.
🔹 به کودکان و سالمندان بیشتر توجه کنیم.
با کودکان با زبان ساده و مهرآمیز حرف بزنید. برایشان فضای امن بسازید. سالمندان را تنها نگذاریم.
🔹 اگر نیاز دارید، کمک تخصصی بگیرید.
نشانههایی مانند بیخوابی مزمن، حملههای اضطرابی یا افکار آسیبزننده را جدی بگیرید. کمک گرفتن نشانهی ضعف نیست، نشانهی آگاهی و مسئولیتپذیری است.
در روزهایی که زخمهای بیرونی پیداست، زخمهای روانی بیشتر از همیشه به مراقبت نیاز دارند.
انتشار آگاهی، گامی کوچک اما حیاتی در ساختن نوری در دل تاریکیست.
مراقب روانمان باشیم.
مراقب هم باشیم.
با امید، و با هم.
🆔 @Sayehsokhan
به احترام جان انسان، به امید فردایی روشنتر...
وقتی صدای انفجار جای صدای زندگی را میگیرد، روان انسان یکی از نخستین قربانیان خاموش جنگ است. در این روزهای تلخ بعد از جنگ، مراقبت از سلامت روان خود و اطرافیانمان، یک ضرورت حیاتی است.
جنگ و بحران ما را با موجی از ترس، اندوه، بیپناهی، و خشم روبهرو کرده بود. این احساسات طبیعیاند، اما بیپاسخ گذاشتنشان، و بیتوجهی به آن، به زخمهای عمیقتری میانجامد.
📘 این راهنمای مختصر، بر پایهی منابع جهانی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) و برنامههای بینالمللی حمایت رواناجتماعی تدوین شده؛ با هدف تقویت تابآوری روانی فردی و جمعی در زمانهای دشوار.
چندتوصیه کاربردی برای عبور روانی از شرایط بعد از بحران:
🔹 احساساتتان را انکار نکنید.
ترس و اضطراب را بپذیرید. آنچه احساس میکنید، واقعیست و حق شماست. اولین گامِ التیام، همین پذیرش است.
🔹 اخبار را محدود و گزینشی دنبال کنید.
بمباران خبری، ذهن را فرسوده میکند. تنها از منابع معتبر استفاده کنید و برای پیگیری اخبار، زمان مشخصی در نظر بگیرید.
🔹 ارتباط انسانی را حفظ کنید.
تنهایی، ترس را چندبرابر میکند. حتی یک تماس کوتاه با دوست یا فامیل میتواند مأمنی برای دل باشد.
🔹 برنامهی روزانهای ساده برای خود بسازید.
داشتن روال در زندگی احساس کنترل و ثبات میآورد.
🔹 تمرینهای ذهنآگاهی را جدی بگیرید.
چند نفس عمیق، یک مدیتیشن کوتاه یا حرکات کششی ساده میتوانند ذهن شما را آرام کنند. این تمرینها را روزانه انجام دهید.
🔹 به کودکان و سالمندان بیشتر توجه کنیم.
با کودکان با زبان ساده و مهرآمیز حرف بزنید. برایشان فضای امن بسازید. سالمندان را تنها نگذاریم.
🔹 اگر نیاز دارید، کمک تخصصی بگیرید.
نشانههایی مانند بیخوابی مزمن، حملههای اضطرابی یا افکار آسیبزننده را جدی بگیرید. کمک گرفتن نشانهی ضعف نیست، نشانهی آگاهی و مسئولیتپذیری است.
در روزهایی که زخمهای بیرونی پیداست، زخمهای روانی بیشتر از همیشه به مراقبت نیاز دارند.
انتشار آگاهی، گامی کوچک اما حیاتی در ساختن نوری در دل تاریکیست.
مراقب روانمان باشیم.
مراقب هم باشیم.
با امید، و با هم.
🆔 @Sayehsokhan
غزل شمارهٔ ۱۰۴ سعدی
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
چنان به دام تو الفت گرفت مرغ دلم
که یاد مینکُند عهد آشیان ای دوست
گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت؟
به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست؟
دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست
بگو «بیار» که گویم «بگیر هان ای دوست»
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود
هنوز مِهر تو باشد در استخوان ای دوست
جفا مکن که بزرگان به خردهای ز رهی
چنین سبک ننشینند و سر گران ای دوست
به لطف اگر بخوری خون من روا باشد
به قهرم از نظر خویشتن مران ای دوست
مناسب لب لعلت حدیث بایستی
جواب تلخ بدیع است از آن دهان ای دوست
مرا رضای تو باید نه زندگانی خویش
اگر مراد تو قتل ست وا رهان ای دوست
که گفت سعدی از آسیب عشق بگریزد؟
به دوستی که غلط میبَرد گمان ای دوست
که گر به جان رسد از دست دشمنانم کار
ز دوستی نکنم توبه همچنان ای دوست
🆔 @Sayehsokhan
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
چنان به دام تو الفت گرفت مرغ دلم
که یاد مینکُند عهد آشیان ای دوست
گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت؟
به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست؟
دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست
بگو «بیار» که گویم «بگیر هان ای دوست»
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود
هنوز مِهر تو باشد در استخوان ای دوست
جفا مکن که بزرگان به خردهای ز رهی
چنین سبک ننشینند و سر گران ای دوست
به لطف اگر بخوری خون من روا باشد
به قهرم از نظر خویشتن مران ای دوست
مناسب لب لعلت حدیث بایستی
جواب تلخ بدیع است از آن دهان ای دوست
مرا رضای تو باید نه زندگانی خویش
اگر مراد تو قتل ست وا رهان ای دوست
که گفت سعدی از آسیب عشق بگریزد؟
به دوستی که غلط میبَرد گمان ای دوست
که گر به جان رسد از دست دشمنانم کار
ز دوستی نکنم توبه همچنان ای دوست
🆔 @Sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محمود سریعالقلم:
کلمه سرمایهداری در ایران بار منفی دارد.
ریشه دموکراسی در سرمایهداریست.
🆔 @Sayehsokhan
کلمه سرمایهداری در ایران بار منفی دارد.
ریشه دموکراسی در سرمایهداریست.
🆔 @Sayehsokhan
✍ #دمی_با_رضا_بابایی
🖊 معنای عبرتگیری از عاشورا
بر فرض که یادآوری تاریخ و وقایعی مانند عاشورا، برای این است که من به آن بنگرم و تکلیف امروزم را بدانم، کدامیک از دو شیوۀ زیر درستتر است و مصداق عبرتگیری است؟
1️⃣ خودم را در هر نزاعی، در جایگاه امام حسین و یاران او بدانم و دیگران را به مثابۀ شمر و یزید.
2️⃣ پیوسته خود را با یزید و ابن زیاد مقایسه کنم و بر خود نهیب بزنم که اگر تو هم مانند آنان باشی، عاقبتی شوم در دنیا و آخرت خواهی داشت.
✅ عبرتگیری از عاشورا، این است که من خودم را با شمر و یزید مقایسه کنم و بترسم از اینکه مبادا در جبهۀ آنان باشم؛ نه اینکه چون برای حسین عزاداری میکنم، خودم را ادامه و تکرار حسین بدانم و جبهۀ مقابلم را ارتش اشقیا. بر شیوۀ نخست، هر نامی میتوان نهاد، جز عبرتگیری از عاشورا.
به قول سنایی بزرگ:
بر یزید و شمر ملعون چون همی لعنت کنی
چون حسین خویش را شمر و یزید دیگری
🏴فرا رسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد.
🆔 @Sayehsokhan
🖊 معنای عبرتگیری از عاشورا
بر فرض که یادآوری تاریخ و وقایعی مانند عاشورا، برای این است که من به آن بنگرم و تکلیف امروزم را بدانم، کدامیک از دو شیوۀ زیر درستتر است و مصداق عبرتگیری است؟
1️⃣ خودم را در هر نزاعی، در جایگاه امام حسین و یاران او بدانم و دیگران را به مثابۀ شمر و یزید.
2️⃣ پیوسته خود را با یزید و ابن زیاد مقایسه کنم و بر خود نهیب بزنم که اگر تو هم مانند آنان باشی، عاقبتی شوم در دنیا و آخرت خواهی داشت.
✅ عبرتگیری از عاشورا، این است که من خودم را با شمر و یزید مقایسه کنم و بترسم از اینکه مبادا در جبهۀ آنان باشم؛ نه اینکه چون برای حسین عزاداری میکنم، خودم را ادامه و تکرار حسین بدانم و جبهۀ مقابلم را ارتش اشقیا. بر شیوۀ نخست، هر نامی میتوان نهاد، جز عبرتگیری از عاشورا.
به قول سنایی بزرگ:
بر یزید و شمر ملعون چون همی لعنت کنی
چون حسین خویش را شمر و یزید دیگری
🏴فرا رسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد.
🆔 @Sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیا باهم معتاد بشیم🤝🏻
روزهای تاریک و اضطرابآور جنگ را پشت سر گذاشتی و حالا وقتش است که نفس تازه کنی، آرامش پیدا کنی و دوباره زندگی را به دست بگیری. میدانیم که این راه آسان نیست، اما میخواهیم در کنار هم، قدم اول را برداریم.کتاب «اعتیاد مثبت» کلیدیست برای بازسازی ذهن و روح و نوریست که به ما کمک میکند به جای تسلیم شدن به فشارهای زندگی، قدرت و انگیزه پیدا کنیم.این کتاب درباره چگونگی کنترل وابستگیها،پیدا کردن مسیر سالمتر و ساختن زندگی بهتر است،یعنی همان زندگیای که لایقش هستی📖🌱
ما تو را دعوت میکنیم به مراسم معارفه این کتاب؛جایی که میتوانی با دنیایی جدید از امید،آگاهی و انرژی مثبت آشنا شوی.اگر آمادهای از اضطراب رها شوی و قدمی محکم به سمت زندگی بهتر برداری،همراه ما باش.
منتظر دیدارت هستیم،برای شروعی که تو شایستهاش هستی.✨️
لینک ثبت نام👇🏻
https://survey.porsline.ir/s/4TYjsaVG
🆔 @Sayehsokhan
روزهای تاریک و اضطرابآور جنگ را پشت سر گذاشتی و حالا وقتش است که نفس تازه کنی، آرامش پیدا کنی و دوباره زندگی را به دست بگیری. میدانیم که این راه آسان نیست، اما میخواهیم در کنار هم، قدم اول را برداریم.کتاب «اعتیاد مثبت» کلیدیست برای بازسازی ذهن و روح و نوریست که به ما کمک میکند به جای تسلیم شدن به فشارهای زندگی، قدرت و انگیزه پیدا کنیم.این کتاب درباره چگونگی کنترل وابستگیها،پیدا کردن مسیر سالمتر و ساختن زندگی بهتر است،یعنی همان زندگیای که لایقش هستی📖🌱
ما تو را دعوت میکنیم به مراسم معارفه این کتاب؛جایی که میتوانی با دنیایی جدید از امید،آگاهی و انرژی مثبت آشنا شوی.اگر آمادهای از اضطراب رها شوی و قدمی محکم به سمت زندگی بهتر برداری،همراه ما باش.
منتظر دیدارت هستیم،برای شروعی که تو شایستهاش هستی.✨️
لینک ثبت نام👇🏻
https://survey.porsline.ir/s/4TYjsaVG
🆔 @Sayehsokhan