tgoop.com/scrapsofthought/881
Last Update:
✍ از شناسههای بارز دیگر فرهنگ سیاسی ایرانیان، منطق «کلاممحوری» نهفته در
متن آن است. دریدا شاخصههای اساسی یک گفتمان کلاممحور را در «دوانگاری متضاد»، «سلسله مراتب ستیزشگر»، «تک گفتاری»، «مرکزیت و هیمنهطلبی»، و «جهانشمولی» نهفته در بنیان آن، جستوجو میکند. فرهنگ سیاسی کلاممحور مبتنی بر منطق «یا این یا آن» است. «هم این و هم آن» را در این وادی راهی نیست. یا باید زنگی زنگ بود یا رومی روم. فضایی مابین این دو وجود ندارد. یا باید «خودی» بود؛ یا «دیگری»، یا باید «از ما» بود یا «بر ما»؛ یا باید در «صراط» ما گام نهاد، یا به ضلالت دیگران گردن نهاد؛ یا باید سرود حزبی ما را سر داد، یا نغمهسرای حزب شیطان شد؛ یا باید «راست» بود و یا «چپ»؛ یا باید «انقلابی» بود یا «ضد انقلابی»؛ یا باید «محافظه کار» بود یا «رادیکال»؛ یا باید «مرد سیاست» بود، یا «مرد دیانت»؛ یا باید «مدرن» بود و یا «سنتی»؛ یا باید «غربی» بود» یا «شرقی»؛ یا باید...
محمدرضا تاجیک (۱۳۸۲) تجربۀ بازی سیاسی در میان ایرانیان، نشر نی، ص ۴۵
BY پارههای اندیشه
Share with your friend now:
tgoop.com/scrapsofthought/881