Telegram Web
آدمیان باید بتوانند با استفاده از مهارت‌های نرم (Soft skills) چون مهارت تفکر انتقادی، خلاقیت و حل مسئله از تکنولوژی‌های آموزشی مذکور، نهایت استفاده خلاقانه را به عمل آورند‌

روندهای جهانی موثر بر آموزش و پرورش آینده

رحیم زایرکعبه / دکترای جامعه‌شناسی توسعه



* مقاله حاضر در پی یافتن پاسخی به دو سوال مهم زیر است:

1. چه عواملی و روندهایی موجب تغییر و تحول نظام آموزش و پرورش از وضعیت موجود به وضعیت متفاوتی در جهان و ایران در آینده (ده سال آینده) خواهد شد؟

2. وضعیت نظام آموزش و پرورش در جهان و ایران در آینده چگونه خواهد بود؟

هر تغییر و تحولی قطعا بر حسب علل، عوامل و روندهایی رخ می دهد. بر مبنای آموزه دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، باید گفت که تغییر و تحولات اجتماعی مانند تغییر و تحولات نظام آموزش و پرورش ناشی از علل و عوامل اجتماعی هستند. بنابراین در نوشته حاضر علل و عوامل تغییر و تحول نظام آموزش و پرورش در جهان و ایران ناشی از چهار روند مهم برشمرده شده است.

منظور از روندها (Trends) «تغییرات منظم در داده‌ها یا پدیده‌ها در یک بازه زمانی مشخص» می‌باشد. چنان که درصد دولت های اقتدارگرا در یک روند کاهشی از 69% در سال 1975 ، به 26% در سال 1995 رسید.


* اقتصاد بین‌المللی بر مبنای اقتصاد لیبرالی (مقررات‌زدایی دولتی، آزادی تجاری و خصوصی‌سازی) استوار است. بنابراین جهانی شدن اقتصاد لیبرالی موجب خصوصی‌سازی آموزش و پرورش در سطح جهانی خواهد شد.


* آموزش و پرورش آینده را تحت تاثیر باورهای بنیادین مذکور می‌توان چنین توصیف کرد:

در جنبه هستی‌ شناختی بر مباحث حقوق بشری و حقوق شهروندی در کتب درسی یا اجرای سند 2030 در مدارس تاکید خواهد دشت. در جنبه انسان‌شناختی مبتنی بر اصالت انسان‌ و آزادی انسان و در نتیجه تکثر فرهنگی اقوام، ملیت‌ها و مذاهب خواهد بود. البته جهان آینده به لحاظ فرهنگی از یک طرف موجب حیات و بقای فرهنگ‌های متکثر و متنوع می‌شود (واگرایی فرهنگی)؛ اما از طرف دیگر همه فرهنگ‌ها در عین حفظ هویت خود، به سوی ارزش‌ها و باورهای مشترک و واحد (هم گرایی فرهنگی) در حرکت خواهد بود .

https://sedayemoallem.ir/آموزش-تطبیقی/item/25099-/روندهای-جهانی-موثر-بر-آموزش-و-پرورش-آینده

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« رسانه رکن چهارم دموکراسی است و نه قدرت ! و البته آیینه تمام نمای جامعه »

مواضع متناقض سایت عصر ایران در مورد آلودگی هوا و تعطیلی مدارس ؟!

صدای معلم گزارش می کند ؛



* سایت « عصر ایران » در گزارشی به تاریخ 27 آذر 1402 با عنوان : « پاک کردن صورت مساله آلودگی هوا با تعطیلی مدارس » نوشت :

« علی‌رغم وعده وزیر آموزش و پرورش رضا مراد صحرایی در ۲۱ آبان ۱۴۰۲ مبنی بر عدم تعطیلی مدارس، باز هم خروجی جلسات کمیته اضطرار در ساعات پایانی روز، رای بر تعطیلی مدارس در روز دوشنبه داد.....


* درست یک سال بعد همین رسانه در گزارش خود با عنوان : « فضای مجازی، پشتوانه‌ای برای دانش‌آموزان؛ آلودگی هوای تهران نفس «آموزش» را نگرفت! نوشت :

« به گزارش عصر ایران ؛ براساس اعلام استانداری تهران، امروز، فردا و پس فردا نیز تمامی مدارس مقطع ابتدایی در نوبت‌های صبح و عصر به دلیل افزایش آلودگی هوا و تهدید سلامت گروه‌های حساس، در قالب «مجازی» برنامه‌های آموزشی خود را دنبال خواهند کرد.

در شرایطی که دانش‌آموزان امکان تردد ایمن در فضای آزاد را ندارند، حالا «آموزش مجازی» تبدیل به آلترناتیوی برای تصمیم‌گیران شده است تا ضمن حفاظت از سلامت محصلان، فرآیند تحصیلی آن‌ها متوقف نشود.

تمامی مدارس پایتخت، برای ارتباط با دانش‌آموزان و برقراری کلاس‌های مجازی، از پیش بسترهایی را در قالب پلتفرم‌های مختلف تدارک دیده‌اند اما در کنار این ظرفیت، بسترهای رسمی پشتیبانی از یادگیری مجازی، این اطمینان را به خانواده‌ها می‌‌دهد تا با دسترسی به ویدئوهای آموزشی تأیید شده و مبتنی‌ بر سرفصل‌های درسی آموزش و پرورش، بخشی از نقصان‌های آموزشی به‌وجود آمده را جبران کنند.

سامانه‌هایی همچون آپارات و فیلیمو مدرسه با آرشیوی کامل از تدریس سرفصل‌های آموزشی به‌صورت تفکیک شده برای هر پایه تحصیلی، امکان این پشتیبانی را فراهم کرده است. به‌خصوص که بخش عمده‌ای از محتوای آموزشی بارگذاری‌شده در این سایت ها، از سوی معلمان باسابقه تهیه‌ شده و به‌صورت اختصاصی و رایگان در اختیار همه دانش‌آموزان از اقشار مختلف قرار گرفته است » .


* بر خلاف گزارش پیشین عصر ایران که به صراحت به « تعطیلی مدارس » اشاره شده و مورد انتقاد قرار می گیرد اما در این خبر هیچ اشاره ای به تعطیلی مدارس بر اثر آلودگی هوا نشده و تنها آموزش های مجازی را برجسته و پر رنگ کرده است .


* نخستین پرسش از این « رسانه » آن است که در این یک سال جز تغییر دولت اتفاق مثبت دیگری در حوزه محیط زیست و کاهش آلودگی هوا و اصل مساله رخ داده است ؟

آیا در دولت ابراهیم رئیسی ؛ سلامت محصلان مهم نبود و دولت مسعود پزشکیان این سلامت مهم شده است ؟

وضعیت اجرای « قانون هوای پاک » در این دولت چگونه گزارش می شود ؟


* « صدای معلم » به عنوان رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران همواره منتقد و مخالف تعطیلی مدارس به هر دلیلی بوده و آموزش های مجازی و یا آنلاین را همانند دوران کرونا و با رعایت استانداردهای لازم و جهانی تنها مکمل آموزش های حضوری می داند و نه جایگزین آن .

همان گونه که پیش تر نیز بارها نوشته و تصریح کرده ایم ؛ تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا در حالی که سایر منابع آلوده کننده همچنان و کم و بیش به فعالیت مشغول هستند را فقط نشانه ی بی اهمیت بودن امر آموزش و تربیت می داند و بر این باور است که مدارس باید همیشه آخرین جایی باشد که تعطیل می شوند و نه نخستین آن .


https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/25100-/مواضع-متناقض-سایت-عصر-ایران-در-مورد-آلودگی-هوا-و-تعطیلی-مدارس-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
به مناسبت هفتاد و هشتمین سالگرد نجات آذربایجان ؛

منافع ملی و تمامیت ارضی مقدم بر هر چیزی است

علیرضا کاشفی



* چو ایران نباشد تن من مباد

بدین بوم بر زنده یک تن مباد

سخنی کوتاه دربارۀ هویت ملی

فرهنگ و تمدن روزگاران ایران در هزارگان تاریخ پیوسته و مشترک ملت ایران و در یک کلام راز جاودانگی ملت ایران بر چهار بنیاد استوار است. این چهار بنیاد چهار ستون اصلی و تغییر ناپذیر روح ملی و کیان معنوی هر ایرانی هستند و نباید آنها را با معیارهای جهان وطنی، فدای رویا پردازی ها و ماجراجویی های خود کنیم :

بنیاد نخست : تاریخ پیوسته و مشترک هزارگان ایران؛

بنیاد دوم : زبان و ادب پارسی، فراتر از زبان رسمی، زبان علم و هنر و فرهنگ ایران؛

بنیاد سوم : عرفان ایرانی؛

بنیاد چهارم : جشن های ملی ایران؛


* افراد عقب افتادۀ ذهنی هستند که هر از چند گاهی عامل اصلی عقب ماندگی خود را به علل بیرونی مربوط می دانند. به هیچ وجه مخالف تغییر نیستم. معتقدم همه چیز در جهان در حرکت و تغییر است. اما تغییری که نیاز جامعه باشد و بنیادهای فرهنگی و اجتماعی را تخریب نکند و از روی تقلید نباشد.

خلق را تقلیدشان به باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد


* فردوسی با درایت و نبوغ سرشار کاخی بنیادین و بلند از نظم پی افکند و در تثبیت و ماندگاری زبان پارسی مهمترین نقش را ایفا کرد و همچنین پس از او نظامی و مولوی و سعدی و حافظ، زبان پارسی را در مسیر پویندگی و نامیرایی قرار دادند. فردوسی بارها بر پویندگی و نامیرایی این زبان و ادبیات تأکید کرده است؛

از این پس نمیرم که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام . . .

بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی . . .

چو این نامور نامه آمد به بن ز من روی کشور شود پر سخن . . .


* شاهنامه، یکی از پایه­ های اصلی و تغییر ناپذیر ملیت ایرانی گشت و از آن پس روح ملی و کیان معنویِ فرهنگ و تمدن ایرانی را به دوش می کشد. فردوسی با سرودن شاهنامه پذیرفتار و ضامن هویت ایرانی شد.

یکی از پیام های فردوسی که از کل شاهنامه بر می آید « مسئولیت پذیری در برابر سرنوشت بشر و سرنوشت ایران است. » مسئولیت امروز ما نیز همان مسئولیت فردوسی است؛ که زبان و ادب پارسی به عنوان زبان علم و هنر و فرهنگ ایران، فراتر از زبان رسمی را بر چکادِ فرهنگ ایران افروخته نگاه داریم.


* لازم است تأکید کنیم، زبان های محلی پشتوانۀ فرهنگ ما هستند و حذف هر کدام از زبانهای محلی، ما را از بخشی از فرهنگ ملی خویش دور خواهد کرد. همۀ زبان های محلیِ ایرانی در رشد و اعتلای زبان و ادب پارسی سهم به سزایی داشته و دارند و نیز زبان و ادب پارسی در ثبات آنها. لذا زبان پارسي محيط بر هويت ملي و فرهنگي ایرانیان و متعلق به همة مردم ايران است نه يك محل خاص و فراتر از زبان رسمي، زبان علم و هنر و فرهنگ ايران است. بيش از 70% واژگانِ زبان كنوني آذربايجان ريشة تركي ندارند و نيز این زبان داراي فرهنگ آوايي و تعبيرات و امثال و اصطلاحات و روح ايراني است. با نادیده گرفتن این مهم، زبان كنوني آذربايجان هم از لحاظ فونتيك و هم از لحاظ تعبيرات و اصطلاحات و امثال مشترك پارسي دری و آذربايجاني تحت تركتازي رسانه هاي « گرگان آدم خوار » آسيب خواهد ديد.


* دلایل نجات آذربایجان در 21 آذر 1325 خورشیدی عبارتند از :

- به گواهی تاریخ، مردم آذربایجان خود را پاره ­ای از تنِ پاک و باشکوه هزارگان ایران می دانند.

- اولویت قرار دادن منافع ملی و تمامیت ارضی، به عبارت دیگر اهمیت دادن به امنیت ملی نه امنیت ایدوئولوژیِ حکومت؛

- مقید بودن پادشاه به قانون اساسی مشروطه و استقرار آزادی بیان در ساختار پادشاهی مشروطه؛

- منزوی نبودن حکومت ایران در جهان؛

- نقش مدبرانۀ قوام السلطنه؛


* به آقای پزشکیان رئیس جمهور اسلامی هشدار می دهیم در دام این مزدوران نیفتد. آنچه هزار سال پیش فردوسی دربارۀ جهان خواری دولتمردان عرب[4] گفته بی کم و کاست دربارۀ اسلام گرایان سیاست باز منطقه صدق می کند.

زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش

https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25102-/منافع-ملی-و-تمامیت-ارضی-مقدم-بر-هر-چیزی-است

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« چه کسی و کدام نهاد باید پاسخ گوی این وضعیت باشد ؟ »

مدارس ، دانشگاه ها ،دستگاه‌های اجرایی، ملی، استانی و نهادهای عمومی و غیر دولتی همه تعطیل ... شاخص آلودگی هوا روی 157 ؟!


* معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران اعلام کرده است که به علت تداوم آلودگی هوا ؛ کلاس درس تمام مقاطع تحصیلی مدارس ،دانشگاه ها، ادارات، دستگاه‌های اجرایی، ملی، استانی و نهادهای عمومی و غیر دولتی به استثناي بانک ها و مراكز خدماتي و درماني استان تهران ، به جز شهرستان هاي دماوند و فیروزکوه برای چهارشنبه ۲۱ آذرماه و پنج شنبه ۲۲ آذرماه تعطیل است، رودهن نیز شامل مصوبه تعطیلی می‌شود.


* با این حال و با این همه تعطیلی ؛ شاخص آلودگی هوای تهران امروز چهارشنبه 21 آذر روی عدد 157 قرار گرفته است و شاخص 24 ساعت گذشته عدد 165 را نشان می دهد .


* « .... امروز سه‌شنبه، بیست آذر سال ۱۴۰۳ است. شاخص آلودگی تهران عدد ۱۶۱ را نشان می‌دهد. به این معنی که هوای تهران برای همه افراد جامعه آلوده و وضعیت قرمز است.

هوای امروز تهران در وضعیت قرمز است. در ۲۴ گذشته میانگین میزان آلودگی عدد ۱۰۹ بوده که به طور مشخص برای تمامی گروه‌ها ناسالم است» .



* چه کسی و کدام نهاد باید پاسخ گوی این وضعیت باشد ؟

https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/25104-/مدارس-،-دانشگاه-ها-،دستگاه‌های-اجرایی،-ملی،-استانی-و-نهادهای-عمومی-و-غیر-دولتی-همه-تعطیل-شاخص-آلودگی-هوا-روی-157-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
سخنی با وزیر آموزش و پرورش ؛

یکی از دغدغه های آموزش و پرورش و دغدغه یک معلم

علیرضا کاشفی



* ادارۀ آموزش و پرورش نامه ای مبنی بر ثبت میانگین نمرات کلاسی نوبت اول در سامانۀ سیدا تا پایان روز 23 آذر 1403 به همۀ مدارس ابلاغ کرده است. با توجه به افت تحصیلی در سال های اخیر بیشتر دبیران به دانش آموزان قول می دهند اگر در امتحان نوبت اول نمرۀ خوبی بگیرند، متناسب با پیشرفتی که کردند، نمرۀ کلاسی آنها را ارتقا دهند. این کار هم به دانش آموز فرصت جبران می دهد و هم او را امیدوار می کند. نیز در برابر نمرات کیلویی بیشتر مدارس غیر دولتی، این فرصت را از دانش آموزان مدارس دولتی نگیرید.

در نامۀ آموزش و پرورش این گونه تأکید شده است :

« همچنین توجه داشته باشید بعد از ورود نمره توسط معلم دیگر امکان تغییر معلم وجود ندارد و در صورتی که معلم مربوطه به هر علت امکان ورود نمرات را نداشته باشد، باید از گزینه تفویض اختیار معلمان استفاده نمایید. »

امتحانات نوبت اول نهایی نیست و ثبت میانگین نمرات کلاسی پیش از ورود به امتحانات ضرورتی ندارد و بستن گزینۀ تغییر نمره در نوبت اول، فرصت سوزی برای جبران دانش آموزان است. در ضمن اگر منظور از جملۀ « از گزینه تفویض اختیار معلمان استفاده نمایید » سپردن ثبت نمره به غیر از معلم مربوطه است، این کار در امتحانات نوبت اول در صورت حضور معلم، غیر قانونی است. لطفاً به کارشناسان خود گوشزد کنید ابلاغیۀ غیر منطقی صادر نکنند و به آنها تأکید نمایید که معلم، سی دی آموزشی نیست.


* پخش برگه هایی در معابر و بیلبوردهایی در میادین شهرهای ایران با مضمون « تحصیل بهتر در ترکیه » خودنمایی می کند که مجوزشان را دولت های جمهوری اسلامی صادر می کنند. اولیای ساده لوح به راحتی متقاعد می شوند، به جای اینکه ده ها میلیون تومان صرف هزینۀ فرزندشان در مدارس غیر دولتی کنند ( که بیشتر به بنگاه های معاملاتی شبیه است نه مدرسه )، کم و بیش این پول را هزینۀ سالانۀ بچۀ خود در ترکیه بکنند.


* برای اعتلای کتابهای درسی کشوری با فرهنگ و تمدن هزاران ساله و دارای ادبیات بی همتا و جهانی تلاش کنید. ادبیات پارسی از توکیو تا لس انجلس در دانشگاه هایی از کشورهای گوناگون تدریس می شود. کتابهای درسی شما برازندۀ کشوری دیرین با ادبیاتی جهانی نیست. روشهای کتابهای درسی امروز، ذهن را مقید می کند نه امور را. در حالی که منظور و هدف علم، شناخت امور و پدیده ها و روابط و همبستگی آنها است نه شناخت تصورات به نحوی که ذهن آنها را به هم مرتبط ساخته باشد. روش کتابهای درسی فاقد فایدۀ علمی و یک مصادره به مطلوب است، نه در ذات علم بلکه در روش ارائه. این روش، سیستم آموزشی را به جایی رسانده که تعلیم و تربیت در آن لعابی است بر پیکرۀ آموزش و پرورش. اینجانب فقط دربارۀ کتابهای ریاضی و فیزیک قضاوت کردم.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25107-/یکی-از-دغدغه-های-آموزش-و-پرورش-و-دغدغه-یک-معلم

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قتل عام عمومی
حل مشکل آلودگی در بین مشکلات کشور از ساده ترین هاست. یکی دو سال بودجه عمرانی و بودجه شهرداری ها را به توسعه حمل و نقل عمومی اختصاص دهند و سپس بنزین را با قیمت جهانی بفروشند هم مشکل الودگی حل می شود و هم ناترازی مصرف بنزین برای همیشه حل خواهد شد. تازه می توانند بنزین را صادر کنند و برای کشور کلی درآمد ایجاد کنند.
#حسین_آخانی
« تأمین امنیت آزمون های نهایی مدارس توسط وزارت کشور به معنای اعتراف بر بی کفایتی و ناتوانی وزارت آموزش و پرورش در انجام رسالت و وظایف خود است و ارزش و اعتبار معلمان و مدیران در این بین زیر سئوال رفته و جایگاه آنان روز به روز ضعیف تر خواهد گشت »

نقدی بر تأمین امنیت آزمون های نهایی مدارس توسط وزارت کشور

مینو امامی


* بسیاری از کشورهای پیشرفته به جای ارزیابی مستمر و افزایش سطح استرس و خستگی ذهنی دانش آموزان به ارزیابی پایانی در طول یک سطح یا دوره تحصیل، اکتفا می کنند و امروز ما به جای حرکت در چنین وضعیتی، پای وزارتخانه ای را به آموزش و پرورش باز می کنیم که بار امنیتی دارد.


* این که علیرغم تمامی تمهیدات وزارت آموزش و پرورش، باز تقلبی در جلسات امتحانات نهایی صورت می گیرد، صرفا دلیلی از ضعف و ناتوانی مدیران و معلمان و دیگر نیروهای صفی و ستادی نیست . در جلسات کنکور نیز تقلب صورت می گیرد. تقلب، دلیل موجهی برای امنیتی کردن امتحانات نهایی نیست.

جلسه امتحان، چیزی شبیه فضای رأی گیری و انتخابات نیست که حضور سرباز و پلیس در آن، امری عادی به نظر برسد.


* موضوع مهم پرداختن به دلایل تقلب است. فشاری که خانواده ها بر نمرات دانش آموزان وارد می کنند و تابوی نمره 20، آنانی را که توانایی یا میل و حوصله درس خواندن ندارند به سوی تقلب می کشاند ؛ پس خانواده ها بیشتر از ما معلمان مقصرند.

آیین نامه های خشک پادگانی در مدارس نیز آنان را به تقلب برای نتیجه گیری مطلوب یا مورد انتظار می کشاند. معلمان و مدیران و صد البته والدین با نگاه بالای نوک دماغی خود برخی از دانش آموزان را به سوی سیاست رایج جامعه یعنی می توان بدون زحمت نتیجه گرفت، هدایت می کنند. جسارت و شجاعت متقلبین در هر آزمونی بر شعور خواندن و یاد گرفتن شان، می چربد. منطق آنان سریع و بی دردسر موفق شدن است. مثل آنانی که یک شبه میلیاردر می شدند. (چون الان میلیارد رقمی نیست و تعداد صفرها و انتظارات بیشتر شده است.)


* بهتر است به جای برجسته کردن امتحان و ایجاد رعب و وحشت از آن، به او آموزش دهیم که مهم ترین اصل در کلاس درس و مدرسه، فقط و فقط یادگیری عمیق و ماندگار مفاهیم و مطالب درسی است. برای این کار یک معلم باید از هنر روش تدریس سیّال (3) استفاده نماید. البته محتوا و حجم کتب درسی هم متناسب با توان یادگیری و علاقه مندی تمامی دانش آموزان نیست. تفاوت های فردی در بین دانش آموزان و در مدارس بسیار بیشتر از جامعه به چشم می آید، چون آنان کم سن و سال و در حال جامعه پذیر شدن و درونی کردن ارزش ها هستند.


* ما در مدارس مشکلات و معضلات عدیده ای داریم که هرگز ملی شمرده نشده و هیچ سازمان و وزارتخانه ای برای تخفیف یا حل آن ها عزم جزم نکرده است، حال چرا امروز تقلب در آزمون نهایی را مسأله ای ملی قلمداد می کنید؟



* یاد بگیریم که کوتاه ترین و ساده ترین راهکار، همیشه مناسب ترین راه حل نیست و حتی می تواند لطمات و صدمات جبران ناپذیری برجا بگذارد.

یاد بگیریم که از اول شروع کردن و تکرار اشتباهات دیگران، عاقلانه نیست. به جای این کار زمان بر، انرژی بر و سرمایه بر، نتایج مطلوب و دستاوردهای ارزشمندی که کشورهای پیشرفته آموزشی پس از طی طریق اشتباهات در گذشته دور بدان رسیده اند را مطالعه، بررسی، تجزیه و تحلیل و بومی سازی نماییم.

انسان ها به تجارب و مهارت و تخصص دیگران محتاجند.


* تفاوت ما با آنان در این نکته مهم نهفته است که آنان با پدیده تقلب که بخشی از رفتار طبیعی دانش آموزان با پذیرش اثرپذیری و عکس العمل متفاوت رفتار فردی است ؛ از علم روانشناسی، فن معلمی و محتوای مناسب کتب درسی با سن و واقعیت های موجود جامعه و جهان و دانش، بهره گرفته اند و ما برای پنهان ساختن ضعف ها و نقصان های نظام آموزشی خود قرار است از وزارتخانه امنیتی کشورمان یاری طلبیم.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25108-/نقدی-بر-تأمین-امنیت-آزمون-های-نهایی-مدارس-توسط-وزارت-کشور

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
فاطمه مهاجرانی سخنگوی فعلی دولت پزشکیان و رئیس وقت مدارس سمپاد در گفت و شنود با " صدای معلم " در اسفند 1396 : مگر غیر از این است که من حرف کارشناسی ام را می خورم مبادا که من جایم را از دست بدهم ؟! فراموش نکنیم !

راه حل خانم سخنگو برای رفع آلودگی هوا : بچه هایتان را به مدرسه نفرستید ... خانم مهاجرانی ! ما هم فراموش نکردیم !

علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم



در اکثر کشورهای غیر توسعه یافته بوروکراسی به جای این که دموکراتیزه شود نوعی دولت زدگی بوروکراسی به خود گرفته است . " ( 1 )


* « خبرنگار : خانم دکتر . سلام . خوبی ؟

مهاجرانی : سلام . حال شما ؟

خبرنگار : یه سوال می شه بپرسم .

مهاجرانی : حتما .

هوای این روزها را چطور می بینید ؟

مهاجرانی : هوای ....


خبرنگار : تهران رو ؟

مهاجرانی : افتضاح ! خیلی بد !

خبرنگار :

شما همیشه گفتید که من یه مادرم . واقعا خودتون حاضر بودید فرزندتون را تو این هوا مدرسه بفرستید ؟

مهاجرانی : حتما نه . حتما نه . حتما هوا هوای خوبی نیست . و تصمیم این است که دوستان گرفتند . در حال گفت و گو هستیم .

خبرنگار : این روزها کمیته گفتند برگزار نشه . کمیته اضطرار واقعا می دونستند شرایط چه جوریه .

مهاجرانی : والله از جمله موضوعاتی هستش که یه کمی جای تعجب داره . شاید بهتر این بود که با توجه به وضعیت هوا ، با توجه به این دو سه روز گذشته هم مدارس به صورت غیرحضوری می بود ؛ شاید بهتر بود که امروز هم غیرحضوری باشه ولی به هر حال پی گیری می کنیم که تصمیمات ، تصمیماتی باشه که مردم را تو « شادی » قرار بدیم » .


* این گفت و گوی میان فاطمه مهاجرانی رئیس سابق سمپاد و سخنگوی فعلی دولت مسعود پزشکیان و خبرنگاری است که به عنوان نماینده « رکن چهارم دموکراسی » گویا ناراحت است که چرا سه شنبه ( نوزدهم آذر ) هم مدارس به صورت زنجیره ای تعطیل نشده اند .

سطح گفت و گو را ملاحظه نمایید .

خانم سخنگو نمی داند که منظور از « هوا » کدام هواست .


در ضمن خانم مهاجرانی از این که چرا سه شنبه هم تعطیل نشده مثل آقای خبرنگار تعجب می کند .

او می گوید تصمیم برای تعطیلی مدارس را « دوستان » گرفته اند و خانم سخنگو که زمانی آموزش و پرورش را یک « خانواده » تلقی کرده بود و خودش در هوای آموزش و پرورش و چالش ها و مشکلات آن تنفس کرده حتی خبر ندارد آن چیزی که ایشان و اکثریت تحت عنوان « آموزش غیرحضوری » نام می برند هیچ شباهتی با مولفه ها و مختصات یک آموزش حداقلی هم ندارد .


* این آقای خبرنگار هم که زمانی مصاحبه ی او با « رضامراد صحرایی » در مورد نظرش درباره « دربی » سوژه و مضحکه عموم گردید در این گفت و گو هم سعی می کند این مدیر نخبه و رئیس سابق سمپاد را هم در تله ی خود انداخته و با افزودن « بار عاطفی و احساسی » به موضوع مورد نظر ماهی خودش را از آب گل آلود بگیرد .

و البته موفق هم می شود ....


* البته شاید تا زمان اجرای آن تصمیم های مردم شاد کن ؛ 50 هزار نفر دیگر در قید حیات نباشند که طعم و مزه این شادی ها را بچشند .

هر چند با تعطیلی مدارس که خوش آیند و مطلوب دانش آموزان و اولیای آنان و در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق معلمان است ( جز صدای معلم در این شرایط رسانه ی دیگری را ندیدم که مخالف این تصمیمات باشد درست مانند دوران کرونا ) ... مردم بار سفر می بندند و راهی جاده های شمال می شوند . به قول معروف ؛ جوج و قلیونی می زنند و دوباره به این سرزمین آلوده باز می گردند و دوباره روز از نو و روزی از نو ...


احتمالا در مسیر برگشت و بر اساس فرهنگ رانندگی فاخرشان هم تعدادی کشته و مجروح می شوند .


* خانم مهاجرانی در اسفند 1396 در مصاحبه با « صدای معلم » مطالبی را بیان می کند که خواندن و دانستن آن خالی از لطف نیست .


* حال این پرسش مطرح می شود که آیا مهاجرانی 1403 و در جایگاه « سخنگوی دولت » همان مهاجرانی رئیس سمپاد است که به چالش های اساسی سیستم اشاره می کند ؟

چه اتفاقی افتاده است ؟

آیا موضع خانم سخنگو یک نظر و موضع کارشناسی است ؟ وقتی که حتی تهران آلوده ترین شهر جهان معرفی می شود ؟

آیا توصیه ی جامعه به نفرستادن فرزندان شان به مدارس یک حرف کارشناسی است ؟

چه کسی و کدام نهادها مسبب این وضعیت و « انسداد سیستمی » هستند ؟ و البته خانم مهاجرانی از کنار آن رد می شود ؟

مسئول این بحران ها و ابر بحران ها چه کسانی هستند ؟


* وقتی مدیران نخبه ما امثال شما باشند باید که هوا و خیلی چیزهای دیگر در این مملکت هم افتضاح باشد !


متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید :

https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/25109-/راه-حل-خانم-سخنگو-برای-رفع-آلودگی-هوا-بچه-هایتان-را-به-مدرسه-نفرستید-خانم-مهاجرانی-ما-هم-فراموش-نکردیم

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آیا سازمان برنامه و بودجه توانسته است در پروژه مدرن‌ شدن ایران، گسترش عدالت در سطح جامعه، دست یابی به توسعه و شفافیت مالی دولت، نقش مثبت و سازنده‌ای داشته باشد؟ »

بودجه، برنامه‌ای برای نهادینه‌ سازی تبعیض یا راهی به سوی توسعه و عدالت؟

دکتر خالد توکلی/ معلم و جامعه شناس



* یکی از مهم‌ترین وظایف دولت در دوران مدرن، تنظیم و تدوین سند و برنامه‌ای مدون و مشخص برای دخل و خرج و عمل در چارچوب آن است. اهمیت بودجه در آن است که این سند صرفاً نقشه‌ راه و سازوکاری برای دخل و خرج دولت نیست بلکه فراتر از آن، در بسیاری از موارد جهت‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت را نیز مشخص می‌کند و نشان می‌دهد که دغدغه دولت در این حوزه‌ها چیست ؛ از چه مبانی ارزشی پیروی می‌کند و چگونه می‌خواهد به آنها دست یابد. از این جهت است که شاید بتوان گفت در یک قرن گذشته، جدی‌ترین اقدام دولت برای مدرن‌ شدن، تأسیس سازمانی بوده است که وظیفه اصلی آن تهیه و تنظیم سند بودجه، نهادینه‌کردن بوروکراسی و نظام اداری در ساختار دولت و جامعه باشد.

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم که دست یابی به توسعه به دغدغه و آرمان بسیاری از کشورهای جهان تبدیل می‌گردد، جایگاه و نقش سازمان برنامه و بودجه ارتقاء می‌یابد و بیشتر به آن بها داده می‌شود.

در طول صد سالی که از عمر این سازمان می‌گذرد کارنامه آن از جهات گوناگون قابلیت بررسی دارد و احتمالاً بتوان بخش مهمی از تاریخ معاصر کشور از افول و رشد اقتصادی گرفته تا جنبش‌های اجتماعی و سیاسی و نگرش مردم نسبت به قانون و دولت را از رهگذر این بررسی درک و تحلیل کرد.


* بدیهی است بودجه‌ای که مبنای تخصیص آن ایدئولوژی باشد و نیاز مردم یا مزیت‌ها و استعدادهای منطقه مورد توجه قرار نگیرد، بیش از آن‌که منجر به استقرار عدالت و توسعه شود، توسعه نامتوازن و تبعیض نتیجه آن خواهد بود.


* اختصاص بودجه‌های کلان به نهادهای خاص که در اصل می‌باید مدنی و مستقل از قدرت حاکم باشند، تبعیض‌آمیزترین و ناعادلانه‌ترین حرکتی است که بر بودجه تحمیل و در سال‌های اخیر عادی‌سازی شده و رسمیت یافته است.



* تضاد با توسعه و نمادها و نمودهای آن ، آن گاه جدی شد که در سال 1386 و در دولت محمود احمدی‌نژاد، سازمان برنامه و بودجه منحل و تعطیل اعلام و لایحه بودجه در دفترچه‌ای 40 برگی تقدیم مجلس شد که در آن ذکری از جزئیات دخل و خرج دولت و کشور به‌ میان نیامده بود. با این کار، توسعه رسماً از دستور کار حاکمیت خارج شد و پس از آن تلاش نظری و عملی بسیاری صورت گرفت تا مفاهیم و آرمان‌های دیگری جایگزین آن شود.

مبانی نظری این تصمیم آن است که در وهله اول منکر وجود رابطه میان توسعه و عدالت است و دوم این که منکر وجود هرگونه رابطه‌ای است که احتمالاً میان بودجه و توسعه یا عدالت وجود دارد .


* در سطح کلان، سیاست‌زدگی بدین معنی است که نظام سیاسی در تخصیص ارقام بودجه به مناطق و موضوعات مختلف، اولویت‌های سیاسی و ایدئولوژیک را در بودجه‌بندی اعمال می‌کند. به عبارت دیگر، در یک بودجه سیاست‌زده این مصالح و منافع نظام سیاسی و در مواردی توهمات قدرت حاکمه است که جهت و مسیر بودجه را مشخص می‌کند. برای مثال، گاهی برای اهداف سیاسی محض و بهره‌برداری‌های حزبی و ... کسری هنگفتی را بر بودجه تحمیل می‌کنند یا این واقعیت که اختصاص بودجه به امور نظامی هم در دوران پهلوی و هم در حاکمیت کنونی، بخش عمده‌ای از بودجه را می‌بلعد بدون آن‌که توجیه توسعه‌ای یا عدالتی داشته باشد. این وضعیت آن‌گاه بدتر خواهد شد که امکان نظارت بر این بخش از بودجه تقریباً غیر ممکن است.

در سطح خرد، محافل سیاسی یا سیاسیون بانفوذ معمولاً در ایام بودجه‌نویسی و حتی در هنگام اجرای بندهای مختلف آن اعمال نفوذ می‌کنند و بودجه را به نفع خود تغییر می‌دهند و در واقع منافع سیاسی و شخصی این اشخاص بر نیازها و منافع نیازمندان واقعی اولویت می‌یابد.

بسیار اتفاق افتاده است که بودجه اختصاص‌ یافته به پروژه‌ای خاص، با اعمال نفوذ صاحبان قدرت از آن پروژه سلب و در پروژه‌ای دیگر و در منطقه‌ای دیگر هزینه می‌شود.

https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/25111-/بودجه،-برنامه‌ای-برای-نهادینه‌-سازی-تبعیض-یا-راهی-به-سوی-توسعه-و-عدالت؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« طرح دبیرستان خویش بال بر مبنای شکل گیری یک نظام انعطاف پذیر و شکل گیری آموزش و پرورش واقعی و نه تبدیل دبیرستان به کلاس کنکور و فراموشی پرورش طراحی شده است »

معرفی کتاب " طرح دبیرستان خویش بال" : راهی برای پویایی دبیرستان

سیدهادی عظیمی/ معلم و فعال سیاسی اصلاح‌ طلب



* طراحی و برنامه‌ریزی نظام آموزشی یکی از مهم‌ ترین تصمیمات هر کشور است و تاثیرات فراوانی بر آینده کشورها دارد . ساختار نظام آموزشی ایران از ابتدای دهه پنجاه تاکنون چهار مرتبه تغییر کرده است و همچنان مورد نقد قرار می گیرد. برگزاری نهایی امتحانات پایه های دهم و یازدهم ، جدید ترین تصمیمی است که نقدهای جدّی به آن وارد می‌شود و نتایج و آثار فراوانی خواهد داشت .

گفت‌وگو پیرامون ساختار نظام آموزشی به ویژه دوره متوسطه دوم که بیشترین دغدغه صاحب‌ نظران و مدیران آموزش و پرورش معطوف به آن است ؛ امری ضروری محسوب می‌شود .

کتاب « طرح دبیرستان خویش بال » به قلم یکی از مدیران موثر آموزش و پرورش در دهه 60 و 70 نگاشته شده و در سال 1403 منتشر شده است ، طرحی را برای تحول در دوره متوسط ارائه می‌دهد.


* هادی عزیززاده با توجه به حضور در سمت‌های مختلف آموزشی و مشارکت در تهیه طرح تغییر نظام قدیم به نظام نیم سالی – واحدی و سپس تصویب و اجرای نظام سالی- واحدی بر قوانین آموزشی تسلط دارد. وی در تلاش است تا طرحی برای پویایی ساختار دوره دوم متوسطه و مقابله با بحران کیفیت و بحران عدالت ارائه دهد؛ از همین رو در مقدمه به تجربه‌ خود در مورد طرح تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش در سال 67 می پردازد؛ طرحی که از ابتدا سرنوشت محتوم آن شکست بوده است و می‌نویسد :

« من حق دارم نگران باشم؛ زیرا دیده ام و دیده ایم که ناگهان شوراهای سیاست گذار تصمیم گرفتند امتحانات دهم ، یازدهم و دوازدهم به صورت نهایی و کشوری برگزار شود ، تصمیمی که از ابتدا مشخص بود مدارس را به کلاس کنکور تبدیل خواهد کرد و فعالیت‌هایی از قبیل کتاب خوانی ، کار گروهی ، پروژه‌های دانش‌آموزی و فوق برنامه را نادیده خواهد گرفت » . ( ص10)

وی سپس می‌نویسد : طی دوران خدمتم در آموزش و پرورش دیده‌ام و شما هم حتما دیده‌اید که چگونه افرادی برای رسیدن به مقام یا حفظ آن، رای خود را با رای مقامات هم سو می کنند حتی اگر با آن‌ها اختلاف نظر جدی داشته باشند و البته دیده‌ام افرادی را هم شجاعانه و بدون لکنت زبان ، نظرات خود را ابراز کرده‌اند و در برابر کج‌روی‌ها ایستادگی می‌کنند ؛ هر چند به از دست‌دادن مقام شان بینجامد . ( ص 11)

وی دلیل نام گذاری کتاب را هم به معنای دبیرستانی می داند که به خود می‌بالد و افتخار می‌کند و هم به معنای دبیرستانی است که خود بالنده است و دائما خود را با شرایط و روزگار تطبیق می‌دهد و پیشرفت می‌کند .


* ه) مدارس استعداد های درخشان بلا موضوع می‌گردد و دانش آموزان ممتاز و سرآمد مدارس عادی می‌توانند تعداد بیشتری از واحدهای اختصاصی انتخابی را متناسب با استعداد ، علایق و تواناهی‌های خود انتخاب کنند .

م) تاکید بر کار گروهی و پرهیز از رقابت: یکی از نکاتی که دبیرستان خویش بال برآن تاکید دارد تاکید بر کار گروهی است. برای مثال به معلمان دروس اجباری و انتخابی اجازه داده می‌شود، نمرات دانش‌آموزان را براساس پروژه یا کار گروهی محاسبه کنند .

ن) بر اساس این طرح کتب مربوط به دروس مشترک انتخابی را وزارت آموزش و پرورش تهیه می‌کند ولی چاپ و تالیف کتب دروس انتخاب به بخش خصوصی واگذار می‌شود

ح) برگزاری کنکور تغییر می‌کند و نیازی به برگزاری کنکور به صورت رشته‌ای نیست و دانش‌ آموزان باید در آزمون دروس مورد نظر خود شرکت کنند .


* طرح دبیرستان خویش بال می‌تواند تصلب را در آموزش و پرورش کاهش دهد . براساس این طرح می‌توان در مناطق محروم یا مناطقی که معضل کمبود هنرستان دارند، کلاس‌های عمومی در دبیرستان برگزار شود و دانش آموزان کلاس های مهارتی را در هنرستان بگذرانند . بر پایه این طرح ، با برگزاری کلاس های تخصصی در دبیرستان‌های اصلی امکان استفاده از دبیران بهتر وجود دارد . ضمن اینکه رقابت بین دانش آموزان و تبدیل مدرسه به محلی برای رقابت کاسته می شود . به انتخاب دانش آموز احترام گذاشته می شود . به ترتیب فوق دانش آموز مجبور نیست به دلایل مختلف، در رشته ای تحصیل کند که علاقه چندانی به آن ندارد و می‌تواند تا پایان دوره متوسطه با دروس و مهارت‌های مختلف آشنا شود .

با اجرای این طرح معضلات هدایت تحصیلی در پایه نهم کاهش می یابد و دانش‌آموزان می‌توانند دروس مورد علاقه خود را در کنکور آزمون بدهند .

https://sedayemoallem.ir/معرفی-کتاب/item/25112-/معرفی-کتاب-طرح-دبیرستان-خویش-بال-راهی-برای-پویایی-دبیرستان

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« اقداماتی این چنین فقط بر میزان « بوروکراسی زاید » در وزارتخانه پهن پیکر آموزش و پرورش می افزاید بی آن که در حل مسائل آن نقشی ایفا کند البته اگر مدتی بعد خودش به یک « مساله » تبدیل نشود »

مناسک گرایی در هفته پژوهش آموزش و پرورش با راه اندازی سامانه " نان " ؟!

صدای معلم گزارش می کند ؛


* هفته ی چهارم آذر ماه به نام « هفته پژوهش » نام گذاری شده و مانند سایر مناسبت ها که پرداختن به آنان تاکنون مشکلی از بحران ها و ابر بحران های این کشور را نگشوده برای هفت روز آن نامی برگزیده شده است .

به این مناسبت و برای آن که وزارت آموزش و پرورش از مسابقه ی « مناسک گرایی » و « شوآف های رسانه ای » عقب نیفتد ؛ « سامانه نان » را راه اندازی کرده است .


* نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا وزارت آموزش و پرورش در مدیریت « سامانه ها » ی دیگر خود عملکرد و کارنامه ی موفقی داشته که اقدام به راه اندازی سامانه ی دیگری کرده است ؟


* وزیر می گوید از ظرفیت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش استفاده کرد .

اکنون پرسش این است که آیا تاکنون وزارت آموزش و پرورش و سایر نهادهای مرتبط چه استفاده ای از یافته های این پژوهشگاه کرده اند ؟ و اساسا کدام یافته های این پژوهشگاه به عنوان مرجع تخصصی امر پژوهش در حل مسائل و چالش های آموزش و پرورش کارا و موثر بوده اند ؟


* منظور از « نخبگان » و « جامعه نخبگانی » به صورت دقیق و علمی چه کسانی هستند ؟

وزیری که شهامت و توان برگزاری حتی یک نشست خبری با رسانه های مستقر در حوزه ی آموزش را ندارد قرار است کدام تحول پژوهش محور را که بنیان آن بر « تفکر انتقادی » بنا نهاده شده را طراحی و عملیاتی کند ؟



* آیا به فرض وزارت آموزش و پرورش ارتباط سامان مند و تعریف شده ای با دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی دارد ؟ و مسائل آموزش و تربیت را از دیدگاه آنان رصد می کند ؟

https://sedayemoallem.ir/پژوهش/item/25113-/مناسک-گرایی-در-هفته-پژوهش-آموزش-و-پرورش-با-راه-اندازی-سامانه-نان-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان یک ابزار مفید در مطالعه و بررسی دین مورد استفاده قرار گیرد، اما نمی‌تواند جایگزین تفکر انتقادی، تجربه شخصی و ارتباط با انسان‌های دیگر در زمینه دین شود »

هوش مصنوعی و تکامل دین

حسین معافی/ پژوهشگر هوش مصنوعی



* پایگاه‌های داده عظیمی که توسط هوش مصنوعی مدیریت می‌شوند، دسترسی به متون دینی، تفاسیر، و آثار دانشمندان دینی را بسیار آسان‌تر کرده‌اند. الگوریتم‌های پیشرفته می‌توانند متون دینی را تحلیل کرده و الگوها، مفاهیم و ارتباطات پیچیده‌ای را که ممکن است برای انسان قابل تشخیص نباشد، آشکار کنند.

هوش مصنوعی می‌تواند به ترجمه دقیق متون دینی از زبان‌های مختلف کمک کرده و درک بهتر مفاهیم دینی را تسهیل کند. می‌توان از هوش مصنوعی برای شبیه‌سازی سیستم‌های پیچیده‌ای مانند جهان هستی یا ذهن انسان استفاده کرد و به درک بهتر از نظم و نظم‌آفرین کمک کرد.

با مدل‌سازی فرآیندهای شناختی انسان، می‌توان به درک عمیق‌تری از ماهیت آگاهی، هوشیاری و رابطه آن با یک نیروی برتر دست یافت. این پلتفرم‌ها می‌توانند فضاهایی را برای گفت و گو، تبادل نظر و یادگیری مشترک درباره مسائل دینی فراهم کنند. هوش مصنوعی می‌تواند محتوای آموزشی دینی را متناسب با نیازها و سطح دانش هر فرد شخصی‌سازی کند.

https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25115-/هوش-مصنوعی-و-تکامل-دین

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« آقای وزیر، از راه اشتباه برگردید! »

نقدی بر عملکرد رئیس فعلی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش : مقبول نیست !

محمد عبادی


* ساده انگاری نسبت به اداره ی یک ابر مجموعه مانند آموزش و پرورش، نشانه ی عدم شناخت فرد نسبت به این سازمان بسیار بزرگ است. قطعا اهرم ها و عاملان داخلی و خارجی زیادی مدیر مجموعه را در تنگناهای فراوان قرار می دهند، گویی که مجموعه تنها یک مدیر ندارد و مدیریت ابرچالش ها و بحران ها نیاز به همراهانی قدر، صادق و کاردان دارد.


* حسین صادقی رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی با سی و اندی سال سابقه در حوزه های دیگر از اولین انتخاب های علیرضا کاظمی بود.

چهره ی نامقبول و شایعاتی که در فضای مجازی، به ناحق از علیرضا کاظمی شکل گرفته و گاه به ناحق مواردی در حق او عنوان می شود، و علاوه بر آن مسائلی مانند حس منفی و نگرانی استان ها در امر انتصابات یا دلشوره های بازنشستگان در بحث مطالبات ، قطعا چالش هایی هست که در صورت مدیریت درست رئیس مرکز ، بخش زیادی از موارد تا به این میزان آسیب رساننده نمی شدند.

* اخبار هفتگی امید بخشش هم که مضحکه ی اصحاب رسانه شده است! عدم توانایی در استفاده از رسانه‌ها، تحلیل اخبار و تولید محتوای مناسب، باعث شده که او نتواند در ایجاد ارتباط و تعامل مؤثر با رسانه‌ها و جامعه‌ی هدف خود موفق باشد.



* محبوبیت و اعتبار در بدنه‌ی آموزش و پرورش برای یک مدیر روابط عمومی بسیار حائز اهمیت است. رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نتوانسته اعتماد و احترام معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش را جلب کند و به سختی می‌تواند نظرات و خواسته‌های آن‌ها را به مقامات بالاتر منتقل کند. این عدم محبوبیت متاسفانه به عدم همکاری و همدلی از طرف معلمان و دیگر کارکنان منجر شده است.

روابط عمومی قوی نه تنها نیازمند مهارت‌های ارتباطی است، بلکه الزامات و استانداردهای فراوانی دارد. رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نتوانسته به درستی وظایف خود را شناسایی کند و در ساده ترین شبکه‌سازی ها هم موفق نبوده چه برسد به ایجاد شبکه های مؤثر!


* یکی از وظایف اصلی روابط عمومی ایجاد شبکه‌های ارتباطی مؤثر بین ذی نفعان داخلی و خارجی مختلف است. رئیس فعلی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نتوانسته یک شبکه‌ی ارتباطی قوی میان معلمان، مدیران مدارس و مقامات وزارتخانه برقرار کند و نظرات و نیازهای آن‌ها را به درستی به وزیر منتقل کند. این امر همان گونه که عنوان شد منجر به عدم همدلی میان معلمان و وزیر آموزش و پرورش شده و موجب بروز نارضایتی‌ها و چالش‌های بیشتر هم خواهد شد.

با توجه به چالش‌های فوق، رئیس فعلی مرکز در نقش خود به عنوان با مشکلات جدی مواجه شده و عدم آشنایی با ابزارهای ژورنالیستی، فقدان محبوبیت در بدنه‌ی آموزش و پرورش، ناآشنایی با الزامات روابط عمومی و عدم توانایی در ایجاد شبکه‌های ارتباطی مؤثر، همگی عواملی هستند که مانع موفقیت او شده اند.


* آقای وزیر باید بداند گاهی اوقات با یک اشتباه نوزده نمی شوند ؛ صفر می شوند…!

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/25116-/نقدی-بر-عملکرد-رئیس-فعلی-مرکز-روابط-عمومی-و-اطلاع-رسانی-وزارت-آموزش-و-پرورش-مقبول-نیست

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« نقش وزیر آموزش و پرورش در تعطیل کردن مدارس به دستور مقاماتی مانند استانداری چیست و آیا حاضر هستند تبعات و عواقب تصمیمات خویش را بپذیرند ؟ »

اظهارات مبهم و متناقض علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در مورد تعطیلی مدارس ... از کدام فرهنگ سازی سخن می گویید ؟!

صدای معلم گزارش می کند ؛


به جز یک روز یعنی سه شنبه 20 آذر ماه که عدم تعطیلی مدارس مورد پرسش یک خبرنگار ( رکن چهارم دموکراسی ) و البته پاسخ های حکیمانه ؛ آموزش محور و اقناع گرایانه ی فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت پزشکیان قرار گرفت ؛ مدارس از 17 آذر تا به امروز و البته فردا چهارشنبه 28 آذر به دلایلی مانند آلودگی هوا و برودت هوا تعطیل شده اند .

مطالعه فرمایید :

صدای معلم :

فاطمه مهاجرانی سخنگوی فعلی دولت پزشکیان و رئیس وقت مدارس سمپاد در گفت و شنود با " صدای معلم " در اسفند 1396 : مگر غیر از این است که من حرف کارشناسی ام را می خورم مبادا که من جایم را از دست بدهم ؟! فراموش نکنیم !

راه حل خانم سخنگو برای رفع آلودگی هوا : بچه هایتان را به مدرسه نفرستید ... خانم مهاجرانی ! ما هم فراموش نکردیم ! ( این جا )



* البته مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سایر مقامات ترجیح می دهند که به جای تعطیلی مدارس از « غیرحضوری کردن آموزش » بهره جویند .


* دوشنبه 26 آذر ؛ کاظمی دراولین کارگروه تحول دانشگاه های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی چنین بیان کرد :

« آموزش و پررش به سبب این تعطیلات، بیشترین آسیب و خسارت را می بیند. بنابراین باید روی فرهنگ سازی میان دانش آموزان و خانواده ها جهت مصرف بهینه، سرمایه‌گذاری های لازم صورت پذیرد » .

وزیر آموزش و پرورش شنبه 24 آذر در مراسم تجلیل از دانش‌آموزان و معلمان پژوهشگر چنین عنوان می کند :

« ضروری است سیاست‌ها و تصمیمات کلان آموزش پرورش براساس داده‌های علمی و پژوهشی اتخاذ شود » .

پرسش « صدای معلم » آن است که مشخص شود بر اساس پژوهش و مستندات آیا فعالیت در شبکه شاد با مشکلات عدیده ای که دارد تا چه میزان با تعریف « آموزش » و الزامات ذاتی و تطبیقی آن مطابقت دارد ؟


* بارها و بارها گفته و نوشته ایم که « مدرسه » هیچ گاه نباید تعطیل شود .

مدرسه آخرین جایی باید باشد که تعطیل می شود اما تصمیم های مسئولان در دوران کرونا و نیز آلودگی هوا و ... به وضوح نشان می دهد که بر خلاف شعارها در مورد اولویت بودن آموزش و محور بودن مدرسه ؛ مدرسه معمولا نخستین جایی است که تعطیل می شود و هیچ فرد و مقامی هم تاکنون مسئولیت این اقدامات را نپذیرفته است در حالی که عواقب آن گریبان « همه » را گرفته است .



* « در حوزه ی آموزش ابتدایی آن چیزی که در برنامه درسی ملی ایران تدوین شده این است که ما 925 ساعت باید آموزش داشته باشیم .

به عبارت دیگر ؛ دانش آموزان باید سی و هفت هفته آموزشی در مدرسه تحصیل کنند .

اما در خوش بینانه ترین حالت دانش آموزان 155 روز به مدرسه می روند .

دانش آموزان ایرانی به ویژه در دوره ابتدایی حداقل در بین کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته کمترین میزان آموزش را در مدرسه دریافت می کنند . ( این جا )


وقتی که « زمان آموزش » در ایران پایین رقم را دارد ؛ جدا از عواقب جبران ناپذیری که تعطیلی مدارس دارد ؛ آیا اساسا می شود روی مقولاتی مانند « فرهنگ سازی » کار کرد ؟


* آیا این نظام آموزشی با چالش هایی که دارد و فرد و مقامی در موردش پاسخ گو نیست ؛ اساسا فرصتی برای پرداختن به چنین موضوعاتی را دارد ؟

هزینه ی « آینده « را چه متقبل می شود .


* ***

اینجا شهر یاکوتسک در روسیه، دما ۴۰ تا ۴۵ درجه زیر صفر است .

دانش آموزان ابتدای صبح خیلی عادی در حال عزیمت به مدرسه هستند .

در این مستند مشاهده می کنید یکی از دانش‌ آموزان که منتظر رسیدن سرویس مدرسه است، فقط با چند دقیقه انتظار ابروهایش منجمد می شود :

https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/25117-/اظهارات-مبهم-و-متناقض-علیرضا-کاظمی-وزیر-آموزش-و-پرورش-در-مورد-تعطیلی-مدارس-از-کدام-فرهنگ-سازی-سخن-می-گویید-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« نظر به اینکه در آزمون‌های بین اللملی همواره ۱۵ و ۲۵ درصد پائین‌تر از کشورهای شرکت کننده هستیم، متاسفانه نتایج نامطلوب امتحانات داخلی نیز خطر مضاعفی برای سیستم آموزشی تحمیل می‌کند »

افت میانگین نمرات نهایی دانش آموزان ... زنگ خطری برای آموزش‌ !

حسین محرمی‌/ مدیر سابق آموزش و پرورش ‌


* مقایسه نتایج معدل امتحانات نهایی بین سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۳ برای رشته‌های مختلف نظری دوره دوم متوسطه در پایه دوازدهم نشان‌دهنده کاهش قابل‌توجه میانگین نمرات است، این کاهش ممکن است به دلایل افزایش سختی سؤالات و به عبارتی دیگر تغییر در ساختار امتحانات و استانداردسازی سختگیرانه‌تر موجب سطح دشواری امتحانات شود.‌

این روزها تغییر قوانین امتحانات و تأثیر مستقیم نمرات نهایی در نتایج کنکور، فشار روانی بیشتری بر دانش‌آموزان وارد کرده است، و از طرفی دیگر تغییرات در شیوه آموزش، از جمله کاهش کلاس‌های حضوری در سال‌های اخیر به‌ویژه در دوران کرونا، کیفیت یادگیری را کاهش داده است؛ این موارد نیز در کاهش میانگین بی‌تاثیر نیستند‌.‌


* البته ناگفته نماند موارد زیر نیز می‌تواند از دیگر عوامل موثر در کاهش میانگین امتحانات نهایی محسوب شوند، یکی اینکه دسترسی نابرابر به منابع آموزشی و کلاس‌های تقویتی در مناطق محروم کشور و همچنین افت کیفیت آموزش به دلیل کمبود معلمان متخصص، عامل دیگری که شاید به صورت ضمنی و مستتر موجب کاهش میانگین معدل در پایه دوازدهم باشد و نیاز به تحقیق بیشتری دارد مشکلات روانی و استرس میان دانش‌آموزان است.‌


* - کاهش میانگین معدل‌های نهایی بین سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۳ زنگ خطری برای سیستم آموزشی است. برای جلوگیری از افت بیشتر، باید به مشکلات ساختاری، روانی و آموزشی دانش‌آموزان از سوی دستگاه تعلیم و تربیت توجه بیشتری شود.‌

https://sedayemoallem.ir/دانش-آموز/item/25118-افت-میانگین-نمرات-نهایی-دانش-آموزان-زنگ-خطری-برای-آموزش‌/

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
در نشست مجازی « بررسی راهکارهای برون رفت از بحث عمومی غیر دولتی بودن صندوق ذخیره فرهنگیان »

هشدار معلمان کنش گر در مورد عمومی شدن و بی توجهی به اجرای ارزش مالکانه در صندوق ذخیره فرهنگیان

گزارشگر : رضا قاسم پور / خبرنگار صدای معلم



« با عمومی شدن صندوق، ارزش مالکانه اعضا به خطر افتاده و زیر سوال می‌رود.

در صندوق ذخیره بدون احتساب مساعدت‌های دولت در قالب هبه بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان ثروتِ معطوف به یک میلیون هشتصد هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته بین فرصت‌طلبان دست به دست می‌شود .

اگر صندوق دولتی شود ما عملا مالباخته‌ایم.

باید با راه اندازی کارزار مجازی محکم جلوی زیاده خواهی وزیر بایستیم. هیات امنای صندوق باید از بدنه معلمان ذی‌نفع باشد.دادن وام‌ با بهره ۴ درصد به مدیران از صندوق ذخیره استثمار ذی‌نفعان است » .


* « با وجود اساسنامه‌های مصوب هیات امنا در سال‌های ۷۴، ۹۲ ،۹۷ و ۱۴۰۰ وزیر دستور بازنویسی اساسنامه صندوق را صادر کرده است. کمیته‌ای چهار نفره متشکل از فرجی، لاشکی، امانی و فرهادی با مدیریت لاشکی ظرف یک هفته مسئول این مسئله شده‌اند. متاسفانه تاکنون اساسنامه مصوب ۱۴۰۰ در خصوص ارزش مالکانه اجرا نشده و نخواهد شد. با عمومی شدن صندوق ذخیره کلاه گشادی بر سر ذی‌نفعان گذاشته شده و اختیار دارایی‌های صندوق از دست صاحبانش در خواهد آمد » .


* چالش اصلی ما در ساختار اساسنامه و معطوف به ارزش مالکانه می‌باشد. مافیایی عظیم حول صندوق شکل گرفته و مدیران حاضر عموما خارج از صندوق در تاخت و تازند. خصوصی بودن صندوق ذخیره در اساسنامه ۱۴۰۰ به وضوح قید شده است.

ما امروز در صندوق ذخیره فرهنگیان درگیر برده‌داری مدرن هستیم. پیشنهاد من در ابتدا کنش گری منطقی و تعاملی می‌باشد ؛ اگر موفق نشدیم مجبور به انتخاب راه‌های سخت‌تر هستیم.

https://sedayemoallem.ir/خبر/item/25119-/هشدار-معلمان-کنش-گر-در-مورد-عمومی-شدن-و-بی-توجهی-به-اجرای-ارزش-مالکانه-در-صندوق-ذخیره-فرهنگیان

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« پوپولیسم از موانع اصلی دموکراسی است . راه حل آن هم مردم بسیار آگاه فعال است »

" پوپولیسم " پدیده پیچیده ای است که از " تربیت " ناشی می شود . ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند !



« پوپولیسم » از کلمه مردم است و به کلمه عام یا عوام ربط پیدا می‌کند. پس هر کدام از ما می‌تواند در پوپولیسم نقش داشته باشد : این‌ نقش گاه مثبت و گاه منفی است. پس نقش ما فقط در صورت تامل می‌تواند مثبت گردد زیرا به صورت ناخودآگاه همه ما پوپولیست هستیم.


* در پوپولیسم یک فرد فقط می‌گوید من ناجی شما هستم و برای به قدرت رسیدن، ترس و هراس را گسترش می‌دهد تا خود را مطرح کند. ولی در نقطه تقابل، اشخاصی ناشناس می‌توانند ارزنده ترین خدمات و دانش ها را گسترش دهند زیرا چشم داشتی فردی از این کار ندارند.

بلی، رضا بابایی باری به درستی نوشت تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم . کلمات زشت نگوییم . پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم . حرف‌شنو باشیم . صبح‌ها به همه سلام کنیم . دست و روی خود را با صابون بشوییم . لباس تمیز بپوشیم . دست در بینی نبریم و غیره.


* کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم ؛ چگونه اضطراب را در خود مدیریت کنیم تا گاه از یک تنفس در هراس و پنیک خفه نشویم ؟ یا موفقیت حقیقی و درازمدت چیست؟ ارزش های درازمدت و پایدار کدامند؟ هدف درازمدت از ازدواج چیست؟

یا در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم؟

در کودکی به ما آموختند که چموش (برای حال حاضر) نباشیم، اما پرسش‌گری و آزاداندیشی و شیوه‌های نقد را به ما (برای آینده مان) کجا آموختند؟


* داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد می‌گوید:

« اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. این‌ها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همه این‌ها را وارد کرد.

برای این‌که بتوانید آینده کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آن‌جا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند.

اگر کودکان شان را پرسش‌گر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطرپذیر، اهل گفت‌وگو و تعامل و برخوردار از روحیه مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعه پایدار و گسترده است » .


* جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: « اگر دست من بود، درس طراحی را در همه مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از این‌ که به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیاء را بیاموزند. کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند » .

اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمی‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است.

https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25120-/پوپولیسم-پدیده-پیچیده-ای-است-که-از-تربیت-ناشی-می-شود-ساده‌ترین-و-ضروری‌ترین-مسائل-زندگی-را-به-ما-یاد-ندادند

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
گزارش « صدای معلم » در آذر 1398 : « از زمانی که زمان آموزش مان را کم کردیم عملکرد آموزشمان هم در مطالعات تیمز و پرلز به شدت کاهش پیدا کرده است ؛ ما در کل دنیا یکی مانده به آخر هستیم »

کارنامه ی تاسف بار دانش آموزان ایرانی در آزمون بین‌المللی تیمز 2023 ... چه کسی در مورد پایین بودن " زمان آموزش " پاسخ گوست ؟

صدای معلم گزارش می کند ؛


* آزمون بین‌المللی تیمز (درس‌های علوم و ریاضی در پایه‌های چهارم و هشتم) از سال ۱۹۹۵ توسط مؤسسۀ بین‌المللی ارزیابی پیشرفت تحصیلی اجرا می‌شود.

اخیراً گزارش آزمون ۲۰۲۳ منتشر شده است. در این دوره بیش از ۱۲۳۰۰ دانش‌آموز از ایران شرکت داشته‌اند. در آزمون تیمز نمرۀ ۴۰۰ به‌عنوان معیار عملکرد پایین لحاظ می‌شود .

در این دوره در ریاضی پایۀ چهارم و هشتم و علوم پایۀ هشتم تنها ۵۹ درصد دانش‌آزمون ایرانی موفق به کسب نمرۀ ۴۰۰ به بالا شده‌اند که بین ۲۰ تا ۳۰ واحد درصد پایین‌تر از میانگین آزمون است. در دورۀ قبلی ۳۲ درصد دانش‌آموزان ایرانی موفق به کسب این معیار نشده بودند که در این دوره به ۴۱ درصد رسیده است.

در پایۀ هشتم حدود ۸ درصد دانش‌آموزان موفق به کسب نمرۀ ۵۵۰ به بالا شده‌اند (دورۀ قبل حدود ۱۳ درصد) که این نسبت برای میانگین کل کشورها حدود ۲۸ درصد بوده است (تقریباً معادل دورۀ قبل).

در علوم، پایۀ چهارم ۱۴ درصد دانش‌آموزان ایران موفق به کسب نمرۀ ۵۵۰ به بالا شده‌اند (دورۀ قبل ۱۱ درصد) که این نسبت برای میانگین آزمون حدود ۳۱ درصد (معادل دورۀ قبل) بوده است » .


* تاکنون مسئولان وزارت آموزش و پرورش موضع مشخصی در این مورد نداشته اند .


* « از زمانی که زمان آموزشمان را کم کردیم عملکرد آموزشمان هم در مطالعات تیمز و پرلز به شدت کاهش پیدا کرده است. این خودش یک هشدار بزرگ است برای ما که به هر حال زمان آموزش عامل تعیین کننده ای در عملکرد تحصیلی است. مثلا 190 روز را تبدیل می کنیم به 150 یا 160 روز که در مورد عملکرد دانش آموز می افتد.

ما هیچ چاره ای نداریم به جز این که زمان آموزش مان را نگوییم که افزایش دادیم برگردانیم به آن استانداردی که از قبل تعریف کردیم. استانداردی که از نظر ما تعریف می شود حداقل در مورد برنامه درسی هفتاد و پنج درصد از زمانمان را داریم اجرا می کنیم.

مقایسه بین المللی که داریم نگاه می کنیم کشورها در مطالعات تیمز و پرلز هستیم از لحاظ زمان آموزش . استانداردهای یونسکو هم برای دوره ابتدایی 1000 ساعت در 200 روز آموزش توصیه یونسکو برای کشورها است که زمان خودشان را می خواهند انجام بدهند ( مسعود کبیری ) » .


* و اما نکته ی مهمی که در این مساله باید به جد پرداخته شود آن است که وزیر آموزش و پرورش و سایر همکاران وی به هر قیمتی می خواهند تعطیلی مدارس به دلایل غیر موجه و نامتعارف را با « آموزش غیرحضوری » توجیه کنند و این در حالی است که : آموزش‌های مجازی در بهترین حالت توانایی جبران تنها ۵۰ درصد از ظرفیت ها و قابلیت های آموزش های حضوری را دارا هستند » .


* در گزارش دیگری که « صدای معلم » با عنوان : « آقای وزیر ... احیا و به رسمیت شناختن مراسم صبحگاهی نیاز به هوای پاک دارد نه شعار ! » منتشر کرد ( این جا ) این پرسش را به جد مطرح کرد که :

« آیا فاجعه و شرم آور نیست که عنوان شود در یک سال تحصیلی از چهار ماه دانش آموزان فقط 40 روز در مدارس حضور پیدا کردند ؟ » ( این جا )



* این سکوت و انفعال نشانه ی چیست ؟

آیا زمان تغییرات اساسی در حکمرانی آموزش و الگوهای حکمرانی فرا نرسیده است ؟

گزارش کامل را در لینک زیر مطالعه فرمایید :

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/25121-/کارنامه-ی-تاسف-بار-دانش-آموزان-ایرانی-در-آزمون-بین‌المللی-تیمز-2023-چه-کسی-در-مورد-پایین-بودن-زمان-آموزش-پاسخ-گوست-؟

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« ما مهارت لازم برای نگهداشت سرمایه‌ها را نداشته و با اینکه در حوزه آموزش مدرن پیشتازیم ولی در رواداری، گفت و شنود ، فنون مذاکره، جرات عذرخواهی، مهارت عقب‌نشینی و دیالوگ را بلد نیستیم »

فن آوری زبان فارسی در عصر کشاورزی جا مانده است ؛ قصه دموکراسی باید از خانه مادری و خانه زبانی شروع شود

رضا قاسم پور / خبرنگار صدای معلم



* دکتر « محمود درگاهی » استاد دانشگاه ادبیات زنجان سال ۲۰۱۰ در پژوهشی عمیق تحت عنوان « تاثیر شاهنامه در تاخیر دموکراسی‌خواهی » که سال ۹۶ در ماهنامه بایرام متتشر شد می‌نویسد:

« شاهنامه فردوسی بزرگترین اثر کلاسیک فارسی به ویژه در عرصه اندیشه سیاسی و شیوه‌های کشورداری است ؛ شهرت گسترش این کتاب در میان مردم ایران موجبات راه‌یابی و رسوب درون مایه‌های سیاسی آن در اذهان طیف‌ها و طبقات گوناگون آنان فراهم آورده است.

مهمترین این درون‌مایه‌ها نوعی الگوی کشورداری است که در آن یک شاه بزرگ یا خدایگان در کانون یک اقتدار سیاسی جای می‌گیرد . این شاه بزرگ یک‌تنه تشخیص دهنده همه مصالح کشور و نیک و بد زندگی انسان‌ها و تعیین کننده حیات و مرگ و زندگی آنهاست.

وقتی که چنین الگویی از یک قدرت سیاسی در درازنای سده‌ها پیش روی ملتی قرار گیرد و خطوط برجسته آن در ذهن یکایک آن حک شود راه را برای آشنایی با الگوهای بدیل و شیوه‌های دیگر کشورداری به ویژه شیوه‌های مخالف آن مانند دموکراسی و مشارکت سیاسی می‌بندد و نوعی نگاه سیاسی می‌آموزد که در آن هیچ جایی برای آحاد ملت و دخالت و مشارکت آنها در امور کشورداری نمی‌ماند.

آموزه خطرناکی که به مرور تبدیل به خلق و خوی ملی می‌شود و در سده‌های متوالی تاریخ در تکوین اندیشه ایرانی تغییر شکل می‌داد و با رسوخ تار و پود فرهنگ و حتی اعتقادات دینی مردم زیان‌های هنگفتی را فراهم می‌ آورد .... ».


* رنانی در سیر تاریخی توسعه و تجربیات معلمی خود معتقد است که مراحل توسعه عبارتند از:

1- سرمایه‌گذاری اقتصادی

2- سرمایه‌گذاری انسانی

3- سرمایه اجتماعی

4- سرمایه نمادین

5- سرمایه خانه کودکی

6- سرمایه خانه زبان

وی در ادامه سرمایه اقتصادی را شرط لازم و ناکافی توسعه معرفی کرده می‌افزاید: چین فقط در حوزه اقتصاد به مرز خلاقیت و دانش جهانی رسیده است ولی مفهوم توسعه توانایی و خلاقیت در تمام شئون توسعه از اقتصاد تا ادبیات، هنر، فلسفه، عرفان و...است.

رنانی از مشارکت، نوع‌ دوستی، امید، چهره‌ها و شخصیت‌های نمادینی مانند کوروش، علی‌دایی و آثار تاریخی و معنوی همانند تخت جمشید و شاهنامه فردوسی به عنوان لوازمات ناکافی مفهوم توسعه نام برده می‌افزاید:

« درآمد انگلیس از چهره‌ کاریزماتیک دیوید بکام از کل آثار تاریخی ما بیشتر است در حالی‌ که ما برای علی‌دایی جوک می‌سازیم و از ظرفیت جنازه هارون الرشید و رضا شاه و...غافلیم.

رنانی معتقد است که ما مهارت لازم برای نگهداشت سرمایه‌ها را نداشته و با اینکه در حوزه آموزش مدرن پیشتازیم ولی در رواداری، گفت و شنود ، فنون مذاکره، جرات عذرخواهی، مهارت عقب‌نشینی و دیالوگ را بلد نیستیم .


خلق و خوی دیکتاتوری ما معطوف به خانه کودکی و تربیت دوره پیشامدرن ماست. ما ذاتا در زمان قدرت، ظالم و سرکوب‌گریم و در بی‌قدرتی کُرنش‌گر، چاپلوس و ساکتیم.


* قصه مادران ما واپس گرا و ضد توسعه است. ما همچنان از سوسک غول ساخته و اسیر تربیت کودکانه و ناکارآمد اولیا هستیم.


به باور رنانی ؛ آخرین ایستگاه توسعه، خانه‌ زبان می‌باشد ؛ خانواده و مدرسه در خانه زبان مستقرند.

زبان‌ فارسی به عنوان میراث مشترک ما بسته و نرم بوده و فاقد تیزی و ظرفیت لازم برای پذیرش وجوه مختلف توسعه است . فارسی، زبان استعاره، کنایه و دوپهلو گویی هاست . ایهام و ابهام و... برای شاعرانگی خوب است ولی لازمه توسعه ؛ شفافیت، خلق واژگان و تولید مفاهیم مدرن است.

فن آوری زبان فارسی معطوف به عصر کشاورزی است ؛ البته نباید از خیانت‌های فرهنگستان زبان فارسی در نام‌گذاری‌ها و انسداد زبانی غفلت نمود. اگر امروز شاهنامه فردوسی برای ما قابل فهم است افتخار نیست بلکه نشانه ایستایی و بسته بودن زبان است. زبان باز و خلاق لازمه و پیشران توسعه است.


* ما فاقد قصه‌ایم . از شاه‌کشی قصه در نمی‌آید.

قصه دموکراسی باید از خانه مادری و خانه زبانی شروع شود . از این منظر پزشکیان فرصتی برای خلق قصه‌های جدید است. خلق قصه غیر از گفتمان‌سازی‌ست . گفتمان مجموعه مفاهیمی است که فهم مشترک ایجاد می‌کند.

ماندگاری گفتمان‌ها به اندازه عمر سازندگان سیاسی‌اش بوده و عمقی ندارند .


https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/25122-/فن-آوری-زبان-فارسی-در-عصر-کشاورزی-جا-مانده-است-؛-قصه-دموکراسی-باید-از-خانه-مادری-و-خانه-زبانی-شروع-شود

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
2025/07/09 21:13:48
Back to Top
HTML Embed Code: