Telegram Web
دوجناح مجلس که تا دیروز در پوستین هم افتاده بودند، حالا به هم پیوسته‌اند و در پوستین خلق افتاده‌اند.
یکی از منتخبان ۵ درصد مردم گفته است، کسانی که رای نداده‌اند، می‌توانستند رای بدهند و جلوی ورود کسانی را که دوست نداشتند، بگیرند و حالا حق اظهار نظر ندارند.

او حتی همین قانونی را که ادعایش را دارد هم ظاهرا نمی‌داند و نمی‌داند که خودش و همراهانش حتی بر اساس محدودکننده‌ترین تفسیرها هم مصون از نقد نیست.
چگونه است که او خود را محق می‌داند در سرنوشت ۹۵ درصد از مردمی که به او رای نداده‌اند، مداخله کند، اما اکثریت مردم که رنج و مصائب تصمیم‌گیری‌های این تازه به دوران رسیده‌های کم‌دانش بر گرده‌شان بار می‌شود، حق اعتراض ندارند؟
منتخبان اقلیت پس از موفقیتشان در برانداختن وزیر اقتصاد و تحمیل نظرشان در استعفای ظریف، با بیش از ۲۰۰ نفر دیگر خواستار اجرای مصوبه‌ی حجاب و عفاف شده‌اند.
به‌رغم این‌که اکثریت مردم بر اساس نظرسنجی‌هایی که نهادهای دولتی در دولت سیزدهم مخالفت خود را با اجبار در پوشش بیان کرده‌اند، همین مصوبه میزان مردمی بودن|نبودن این افراد را نشان می‌دهد.
Forwarded from نشر اگر
«وسوسه‌ی بی‌خردی»
ریچارد ولین
ترجمه‌ی فرهاد سلیمان‌نژاد
منتشر شد.

روشنفکران اروپایی ــ‌چه چپ و چه راست‌ــ در طول دهه‌ی ۱۹۳۰ چه پیوندی با فاشیسم داشتند و پیامدهای آن پیوند برای سیاست امروز چه بوده است؟ این‌ها پرسش‌هایی هستند که نویسنده‌ی کتاب «وسوسه‌ی بی‌خردی»، ریچارد ولین، کوشیده است به آن‌ها پاسخ دهد. ولین بحث می‌کند که برخلاف تصور رایج، فاشیسم پدیده‌ای غیرعقلانی نبود که صرفاً جانیان و تبهکاران را مجذوب خود ساخته باشد، بلکه بسیاری از برجسته‌ترین مشاهیر فکریِ راست و چپ اروپا هم ــ‌از یونگ و گادامر تا باتای و بلانشو‌ــ به قافله‌ی فاشیسم پیوستند. این پیوند تاریخی میان روشنفکرانِ اروپایی و فاشیسم، طبق ادعای ولین، گفتمان سیاسی امروز را نیز از بسیاری جهات شکل داده است. اقبال به احزاب راست افراطی در اروپا در طول دهه‌ی ۱۹۹۰، شاهدی است که ولین برای اثبات این ادعای خود اقامه می‌کند. شاهد دیگری را هم برای اثبات ادعای خود به میان می‌کشد و آن التفات دوباره به آموزه‌های عقل‌ستیزانه‌ی نیچه و هایدگر ذیل عنوان فراگیر پست‌مدرنیسم در اروپا و آمریکا است. این التفات دوباره، طبق بحث ولین، صرفاً به روشنفکران جناح راست محدود نمی‌شود، بلکه چپ فرهنگی نیز در دامن زدن به آن دخیل بوده است. در واقع، بحث کلی ولین این است که چه در دهه‌ی ۱۹۳۰ و چه امروز راست و چپ افراطی هر دو در ترویج دوباره‌ی فاشیسم همدست بوده‌اند.

وسوسه‌ی بی‌خردی | ریچارد ولین | ترجمه‌ی فرهاد سلیمان‌نژاد | چاپ اول ۱۴۰۳، رقعی، شمیز، ۴۸۹ صفحه، ۵۸۰۰۰۰ تومان، #چاپ_اول.

@agarpub
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from هم‌میهن
پزشکیان: قانون عفاف و حجاب را ابلاغ نمی‌کنم؛ نمی‌خواهم برای مردم مشکل ایجاد کنم

پزشکیان:

🔹 قانون عفاف‌وحجاب را ابلاغ نمی‌کنم؛ چون برای مردم مشکل ایجاد می‌کند

🔹مقابل مردم نخواهم ایستاد

@hammihanonline
hammihanonline.ir
WhatsApp
Azaan {webahang.ir}
Mehdi Yarrahi
دیروز در چهارمین روز ماه رمضان، موذن این اذان را شلاق زده‌اند به خاطر موسیقی.

اگر هنوز کارها و رفتارهای برخی آقایان نتوانسته بین شما و این نغمه‌ها فاصله بیاندازد، این اذان زیبا را گوش کنید!
@charsooyefarhang
سپیده رئیس‌سادات
خواننده: سپیده رئیس سادات
شعر از مهدی اخوان ثالث
درباره‌ی محمد مصدق
Forwarded from نشر اگر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from دغدغه ایران
سیاست‌ورزی بی‌مسئولیت

محمد فاضلی

مقدمه
دیروز دو صفحه سند منتشر شد (اینجا) که یکی از ارزشمندترین اسناد منتشرشده در سال‌های اخیر است؛ و از هر افشاگری جنجال‌آفرینی، مهم‌تر است. سندی که ارزش تاریخی دارد.

این دو صفحه سند، نامه‌ای است که در رئیس‌ دفتر مرحوم ابراهیم رئیسی به پانزده نفر از مقامات دولت سیزدهم ارسال، و در آن پیش‌بینی سه متغیر مهم اقتصادی تا پایان سال را ارائه کرده است:

🔵 نرخ ارز بین ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان (دقیقا همان نرخی که الان در اسفند ۱۴۰۳ هست)

🔵 نرخ تورم بین ۴۵ تا ۵۰ درصد

🔵 کسری برق بین ۱۰.۵ تا ۱۲.۵ هزار مگاوات

وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت قبل که در نقش منتقدان دولت پزشکیان ظاهر شدند؛ و رئیس بانک مرکزی و وزیر صمت (که این دو نفر در دولت پزشکیان هم حضور دارند) از دریافت‌کنندگان این نامه بوده‌اند. محال است نمایندگان مجلس و سایر مقامات هم از این پیش‌بینی بی‌خبر بوده باشند.
 
آن‌چه بر دولت پزشکیان گذشت!
نمایندگان مجلس، وزرای دولت قبل، و بسیاری دیگر از این پیش‌بینی خبر داشته‌اند. اما وقتی دولت پزشکیان شروع به‌کار کرد، و همه ریسک‌های سیاسی که در زمان ارسال این نامه وجود نداشتند، بر دولتش بار شد، مخالفانش در مجلس و سایر جاها:

🔴 خاموشی‌ها را بهانه حمله به دولت کردند.

🔴 افزایش قیمت ارز را به سیاست‌های وزارت اقتصاد نسبت دادند.

🔴 نرخ تورم را ابزار حمله به دولت و تضعیف آن کردند.

مجلسی‌ها و مخالفان دولت، هرگز به گونه‌ای رفتار نکردند که نشان دهد می‌دانند آن‌چه رخ می‌دهد (از نرخ ارز تا تورم و ناترازی) نتیجه گذشته اقتصاد ایران و حتی تشدید آن بر اثر افزایش ریسک‌های سیاسی است. فرصتی پیدا شده بود تا کاسه و کوزه همه آن چیزی را که خودشان پیش‌بینی کرده بودند، و نتیجه طبیعی مسیر طی‌شده سیاست داخلی، سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و تحریم دو دهه گذشته است، بر سر دولت #پزشکیان بشکنند.

این‌ها همان کسانی هستند که اگر دولت مرحوم رئیسی باقی مانده بود، باید نه در موضع منتقد این وضعیت، بلکه در مقام حامیان و توجیه‌کنندگان وضعیت ظاهر می‌شدند.
 
نتیجه
سیاست‌ورزی در ایران امروز بی‌مسئولیت شده است. یعنی جریان اصلی سیاست، اکثریت مناقشات و گفتار سیاسی که در ظاهر به اسم مردم، کشور یا نظام صورت می‌گیرد، در اصل دعوا بر سر جابه‌جایی دار و دسته‌ها، رانت‌ها و افراد است. موضوع وطن، چیزی به نام ایران خانه ایرانیان، و مردم، سرزمین یا منافع ملی، از دستور کار طیف گسترده‌ای از سیاسیون خارج است.

اگر چنین نبود، آن‌ها که می‌دانستند حتی اگر دولت قبل می‌ماند، و حتی اگر هیچ ریسک سیاسی‌ای افزوده نمی‌شد، باز هم ارز به ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان می‌رسید، خاموشی‌های گسترده رخ می‌داد و تورم به ۴۵ تا ۵۰ درصد می‌رسید؛ به عوض عربده‌کشی و ننه من غریبم‌بازی، کمک دولت می‌کردند تا سیاست‌های بهتری اجرا کند، تا منسجم‌تر باشد، تا کمتر در چاله‌های سیاست هر روزه گیر بیفتد و وزرایش وقت داشته باشند با تمرکز بیشتری به درد این کشور برسند.

سیاست‌ورزی بی‌مسئولیت، یعنی لخت و عریان منافع شخصی و جناحی را به زیان یک ملت دنبال کردن؛ یعنی حرف از مردم زدن اما با وقیح‌ترین ابزارها دنبال رانت و منافع بودن.

سیاست‌ورزی بی‌مسئولیت، یعنی بدانی که تحت شرایط موجود، قیمت ارز در پایان سال ۱۴۰۳ به ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان می‌رسد، حتی اگر هیچ ریسک سیاسی‌ای افزوده نشود و هیچ بازار ارز توافقی هم اجرا نشود، اما جلوی دوربین‌های تلویزیونی عربده بکشی و از تأثیر بازار ارز توافقی بر افزایش قیمت ارز بگویی؛ قیافه دفاع از مردم هم بگیری!
 
حرف آخر
سیاست‌ورزی بی‌مسئولیت، آن نوع سیاست‌ورزی که ذره‌ای از ارزش قائل شدن برای ایران و ایرانی، بویی نبرده، و صرفا منافع شخصی را دنبال می‌کند، این کشور را به خاک سیاه می‌نشاند، بیشتر از آن‌چه اکنون هست.
 
@fazeli_mohammad
تقریبا همه‌ی این هفته به سفر گذشت. یکشنبه و دوشنبه رشت بودم و چهارشنبه تا امروز در سیرجانم. باید سرفرصت بنویسم چه خبر بود و چه گفتم و چه شنیدم.
اینجا «کافه‌ی کودک و خانواده کاکنجی» در رشت است که به دعوت خانم دلارام جباری و مروج خوب کتابخوانی و «حجره‌ی قصه فروشی ماهی سیاه» مهمانانشان شدم و دوست هنرمندم امیر سهرابی را هم آنجا دیدم که بنیان‌گذار موزه‌ی عروسک‌ها در کاشان است.
مجموعه کتاب «جیک‌جیک‌های گنجشک ناشناس» رونمایی شد و یکی از بچه‌ها، یکی از کتاب‌ها را بلندخوانی کرد و بعد با بچه‌ها درباره‌ی کتاب و اینترنت و گوشی و بازی‌های آنلاین و …. حرف زدیم.
با اینکه بچه‌ها دبستانی بودند، من از امبرتواکو و ژان‌کلودکریر مثال آوردم و با اشتیاق گوش کردند و نظر دادند و شعر و داستان خواندند و ما را شگفت‌زده کردند.
اگر با بچه‌ها از دوره‌ی کودکی کتاب بخوانیم و گفت‌وگو کنیم و برایشان وقت بگذاریم، بسیاری از مسائل خود به خود حل می‌شود.
چرا فکر می‌کنید این تبعیض‌های عریان به چشم مردم نمی‌آید؟
شگفتا کسانی که تحمل دیدن زنان بی‌روسری را در یک مراسم رسمی ندارند و فریاد وا اسلاما سر می‌دهند، کسانی که به خاطر یک قطعه موسیقی یا - به قول مقامات رسمی- نگهداری مقداری مشروبات الکلی از اجرای حکم شلاق برای هنرمند یا هر کس دیگری دفاع می‌کنند، همان کسانی‌اند که در برابر فیلم شرم‌آور مدیران فرهنگی دولت قبل سکوت کردند و همدستی دو‌ وزیر دولت قبل در بزرگ‌ترین فساد مالی را نادیده می‌گیرند!
چگونه رویتان می‌شود، این تبعیض عریان را توجیه کنید که اگر کسی از شما بود، کثیف‌ترین اعمالش مسکوت گذاشته شود و بزرگ‌ترین فسادش نادیده گرفته شود؟
اگر آبروی مردم را قبل از قضاوت بر باد دهند، اشکالی ندارد، اما وقتی نوبت به خودی‌ها می‌رسد، حتی اگر حکم رسمی دادگاه صادر شده باشد، رییس سازمان تبلیغات و مدیر فلان رسانه‌ی پرونده‌ساز و دیگران نگران آبروی آنان می‌شوند.
دفاع آشکار از مجرمان خودی و دعوت به صدور حکم‌های سنگین برای افراد غیرخودی که نه شریک دزدند و نه اهل فسق و فساد، گسترش بنیاد ظلم است ‌و موثرترین تمهید برای «براندازی» .
Forwarded from نشر اگر
به‌مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن
مطالعات زنان: گام به گام تا شکستن مرزهای تبعیض و ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر

مطالعات زنان شاخه‌ای از علوم انسانی و اجتماعی است که به بررسی نقش، جایگاه، و تجربه‌های زنان در جوامع مختلف می‌پردازد. این حوزه با تحلیل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، تلاش می‌کند نابرابری‌های جنسیتی را شناسایی و به چالش بکشد. اهمیت مطالعات زنان در آگاهی‌بخشی و ایجاد تغییرات مثبت در ساختارهای اجتماعی نهفته است. این رشته از طریق نقد سنت‌های تبعیض‌آمیز و ارائه راه‌حل‌های عملی، به ترویج عدالت جنسیتی کمک می‌کند. همچنین، با گسترش دیدگاه‌های میان‌رشته‌ای، فهم عمیق‌تری از هویت‌ها و روابط انسانی ارائه می‌دهد و به ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر یاری می‌رساند.

مطالعات زنان در نشر اگر:

عصیان ریشه‌دار
شرقی غمگین
زنان در برابر فمینیسم

@agarpub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شوخی با نامه ترامپ
_
اصلاحات نیوز
@Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com
Forwarded from امتداد
ظفرقندی: بیش از ۵۰ درصد تصادفات ناشی از خطای انسانی است

🔹وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی با اشاره به اینکه بیش از ۵۰ درصد تصادفات و مرگ‌ومیرهای جاده‌ای ناشی از خطای انسانی است، بر اهمیت آگاهی‌بخشی و تغییر رفتار عمومی از طریق ابزارهای فرهنگی و هنری تأکید کرد.

🔹بخش‌های دیگری هم در این موضوع نقش دارند، مانند ایمنی جاده‌ها، ایمنی خودروها و سایر مسائل مرتبط که باید اصلاح شوند، همه این عوامل در کنار هم یک بسته کامل را تشکیل می‌دهند که اجرای آن‌ها به کاهش تلفات جاده‌ای کمک می‌کند.

🔹هر سال نزدیک به ۲۰ هزار نفر در تصادفات جان خود را از دست می‌دهند و هزاران خانواده، به‌ ویژه در ایام نوروز، به‌جای شادی و جشن، داغدار عزیزان خود می‌شوند. اگر بتوانیم حتی بخشی از این آمار را کاهش دهیم، گامی مؤثر در جهت سلامت جامعه و امنیت خانواده‌ها برداشته‌ایم./ ایرنا

#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from دیوان رسالت 𒂍 𒁾𒄭𒀀 (Soheil Delshad)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان تکان‌دهندۀ دکتر حامد وحدتی نسب در رابطه با گنج‌یابان. دکتر وحدتی نسب از معدود اساتیدی است که با این پدیدۀ شوم و مخرب به صورت علنی مقابله می‌کند. امید که اساتید بیشتری در این زمینه به تولید محتوا بپردازند.
میراث فرهنگی ایران در حال غارت شدن است.
منبع: خبرآنلاین
@rabtupsharri
Forwarded from نشر اگر
اين كتاب نسبت چشم‌انداز ماركسيستی را با علوم اجتماعی در ايران بررسی می‌كند و نشان می‌دهد كه در ايران فقط يک نوع علوم اجتماعی وجود نداشته است. كتاب با تمركز بر شماری از كوشش‌های فكری ماركسيستی، دو گونه از علوم اجتماعی را در ايران صورت‌بندی می‌كند: «چشم‌انداز ماركسيستی علوم اجتماعی» در برابر «رويكرد حاكم بر علوم اجتماعی»، اين بررسی نشان می‌دهد كه تاكنون سرگذشت علم اجتماعی ايران عموماً از زاويه‌ی رويكرد پوزيتيويستی روايت شده است. برای ارائه‌ی تصویری كلان از چشم‌انداز ديگر، زمينه‌های نظری اختلاف‌های ماركسيسم و جامعه‌شناسی، وجوه تمايز دو گونه‌ی علوم اجتماعی در ايران، ابعاد نظری ماركسيسم در ايران و تأثيرات حزب توده‌ی ايران بر تحولات علوم اجتماعی وارسی شده و انديشه‌های آواتيس ميكائيليان (سلطان‌زاده) به‌عنوان يكی از آغازگران علوم اجتماعی ماركسيستی، پيش از تأسيس داشنگاه در ايران، موردبحث قرار می‌گيرد.

مارکسیسم و علوم اجتماعی در ایران (و نگاهی به برخی از ديدگاه‌های آواتيس سلطان‌زاده) | عليرضا مرادی | چاپ اول ۱۴۰۱، شمیز، رقعی، ۳۴۳ صفحه، ۲۴۰۰۰۰ تومان، #پیشنهاد_کتاب.

@agarpub
Forwarded from نشر اگر
پست‌مدرنیسم در شرایطی طی دهه‌های هفتاد و هشتاد شمسی به‌یکباره بر فضای روشنفکری ایران چیره شد و بخش کثیری از به‌اصطلاح نخبگان فکری را توده‌وار مفتون خویش ساخت که با کمال حیرت در موطن اصلی‌اش، فرانسه، در حال مدفون شدن در گورستان تاریخ اندیشه‌ها بود. در جهان آنگلوساکسون و به‌ویژه در آمریکای شمالی، اما، روح سرگردان آن مشرب فکریِ تازه‌مرحوم‌شده یا عمده‌ی دپارتمان‌های علوم انسانی حتی در دانشگاه‌های تراز اول را تسخیر کرده بود و یا این‌که گام‌به‌گام در حال تسخیر آن‌ها بود. البته، در همان زمان واکنش‌ها علیه این تسخیرِ گسترده از سوی برخی چهره‌های منتقد آغاز شد که در میان آن‌ها، نویسنده‌ی کتاب حاضر، ریچارد ولین، استاد تاریخ عقاید و اندیشه‌های سیاسی در دانشگاه سیتی نیویورک، در کنار افرادی دیگر همچون مارک لی‌لا، استاد تاریخ عقاید و اندیشه‌های سیاسی در دانشگاه کلمبیا، از شاخص‌ترین‌ها است. طلایه‌دار اصلیِ پست‌مدرنیسم در ایران بابک احمدی است که البته در ترویج یکی از مهم‌ترین و ذی‌نفوذترین جریان‌های مارکسیسم، یعنی مکتب فرانکفورت، نیز پیشگام بوده است. با خصومتی که میان مارکسیسم و پست‌مدرنیسم وجود داشته و گاه حتی به حملاتی سخت عمدتاً از جانب مارکسیست‌ها انجامیده است، طلایه‌‌داری احمدی در هر دو جبهه عجیب می‌نماید. به‌راستی چگونه می‌شود که دو مشرب فکری ـ سیاسیِ «در ظاهر» متخاصم ــ پست‌مدرنیسم و مارکسیسم ــ هم‌زمان توسط یک مرجع ترویج شوند؟

بخشی از مقدمه‌ی مترجم

وسوسه‌ی بی‌خردی | ریچارد ولین | ترجمه‌ی فرهاد سلیمان‌نژاد | چاپ اول ۱۴۰۳، رقعی، شمیز، ۴۸۹ صفحه، ۵۸۰.۰۰۰ تومان، #چاپ_اول.

@agarpub
با این اتفاقات ما دیگر شبکه‌ی اجتماعی مردمی نداریم. باید به اصالت هر ترندی در شبکه‌های اجتماعی شک کنیم.
مراقب باشیم اسیر و مقهور صحنه‌سازی‌ها برای محبوب‌نمایی برخی شخصیت‌ها و دولت‌ها و شرکت‌ها نشویم، زیرا شبکه‌ها‌ی اجتماعی جولانگاه شرکت‌ها و دولت‌هاست.



https://www.tgoop.com/mohammadRahbari/354
⚠️چشم‌انداز تاریک بارندگی مناسب برای بهار ۱۴۰۴

بر اساس گزارش سازمان جهانی هواشناسی برای داده‌های اقلیمی فصلی جهانی (شکل پیوست)، احتمالا بارش باران در فصل بهار (از اواخر اسفندماه تا اوایل خرداماه) بر روی ایران کمتر از حد نرمال است و بیشتر مناطق ایران احتمال بارش بارندگی حداقل ۴۰ درصد کمتر از حد نرمال را تجربه می‌کنند!

همچنین در این بازه زمانی، داده‌های دما هم نشان می‌دهد که بالای ۸۰ درصد احتمال افزایش‌ دمای بالاتر از حد نرمال در اکثر نقاط ایران را داریم!

این پیش‌بینی‌ها بدین معنی است که امیدی برای بارندگی مناسب که بتواند منابع آبی کشور را در بهار سال ۱۴۰۴ (تا اواسط خردادماه) از این وضعیت بی‌آبی نجات دهد فعلا وجود ندارد و کشور با شرایط فوق بحرانی روبرو خواهد بود و چشم‌انداز تاریک برای پرشدن سدها و تامین آب وجود دارد!

افزایش دمای بالاتر از نرمال هم کار را بسیار پیچیده‌تر می‌کند و موجب افزایش تبخیر می‌شود که به چالش منابع آب‌های سطحی ما می‌افزاید!

⬅️ اگر این پیش‌بینی‌ها به‌وقوع بپیوندد، در تابستان امسال کشور ما درگیر یک شرایط فوق بحرانی برای تامین آب کشور خواهد بود و احتمال زیاد سدها خالی خواهند ماند و در شهرهای بزرگ مجبور به جیره‌بندی آب می‌شوند و تامین آب وابسته به حفر چاه بیشتر خواهد بود که عواقب خالی‌شدن آبخوان‌ها (سفرهای آب‌ زیرزمینی) و فرونشست بیشتر برای آینده را دارد!

توجه شود که این پیش‌بینی‌ها بدین معنا نیست که ما در بهار بارشی نخواهیم داشت، بلکه نشان می‌دهد که احتمال وقوع بارش مناسب و در حد نرمال برای ایران پایین است!

منبع:
WMO

نویسنده: #محمودرضا_مومنی، متخصص آلودگی هوا و تغییر اقلیم
تماس با نویسنده:
@mhrzmomeni

#آب
#بارندگی

کانال تغییر اقلیم و آلودگی هوا 🍀🍀🍀
ID: https://www.tgoop.com/CC_AP
چرا در برابر ظلم ‌و تبعیض و دزدی‌ ساکتید، اما به حجاب گیر می‌دهید؟

در حالی که مخالفان لایحه‌ی حجاب حق اعتراض ندارند، پس از چند روز فراخوان، امروز گروهی برابر مجلس جمع شده‌اند که به رغم تبلیغات گسترده به هزار نفر نرسیده‌اند.
آخرین پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها که سال ۱۴۰۲ و در دولت قبل انجام شده، نشان می‌دهد؛ به رغم این‌که اکثریت مردم به حجاب باور دارند، اما بخش زیادی از آنان هم مخالف اجبار در پوشش هستند. ۴۱ درصد معتقدند که همه باید حجاب داشته‌ باشند، اما ۴۴.۳ درصد مخالف آن هستند. در میان نسل جوان تنها نزدیک ۲۹ درصد معتقدند همه باید حجاب داشته باشند ‌ و نزدیک به ۵۶ درصد مخالفند.
در مواجهه با خانم‌های بی‌حجاب ۳۷.۲درصد معتقدند که اشکالی ندارد, ۴۵ درصد معتقدند که مخالفم ولی کاری ندارم. ۱۲.۳ درصد تذکر می‌دهند. ۱.۵ درصد به مراجع ذی‌صلاح گزارش می‌دهند و ۱.۹ درصد شخصا دخالت می‌کنند.
۵۰.۲درصد از گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله‌ها در بی حجابی اشکالی نمی‌بینند. ۳۹.۳ درصد از آنان مخالفند، ولی کاری ندارند. ۷.۷ درصد تذکر می‌دهند, ۱.۳ درصد به مراجع ذی‌صلاح اطلاع می‌دهند و ۱.۵ درصد شخصا برخورد می‌کنند. به بیان دیگر ۸۹.۵ درصد از این گروه سنی به حجاب خانم‌ها کاری ندارند.
به رغم نگاه اکثریت جامعه، چند روزی است که برخی از مجلس‌نشینان و امامان جمعه و اصولگرایان نزدیک به پایداری دوباره بحث حجاب را به صدر بحث‌های سیاسی آورده‌اند و هواداران لایحه‌ی حجاب و عفاف در خیابان اجرای آن را مطالبه می‌کنند که پزشکیان از ابلاغ آن سر باز زده است و گفته است آن را اجرا نخواهد کرد.
شاید برخی معتقد باشند که اصرار بر حجاب، در واقع اصرار بر اجرای احکام دینی است. برای این‌که چنین گزاره‌ای را بیازماییم، بهترین راه مراجعه به قرآن است.
بسامد واژه‌ها نشان دهنده‌ی اهمیت آن است. در قرآن ۲۹۰ بار واژه‌ی ظلم تکرار شده است، در حالی که پوشش دو سه بار تکرار شده است.
مخاطب یکی از آیه‌های مربوط به حجاب پیامبر است و مخاطب آیه‌ی دیگر زنان مومن. فارغ از اینکه در این دو آیه با چه استدلال و کیفیتی توصیه به پوشش شده است، هیچ مجازاتی تعیین نشده است و از هیچ مومن و مسلمانی خواسته نشده است که مراقب حجاب دیگران باشند، در حالی که در بسیاری از آیات مربوط به ظلم و عدالت و دزدی هم مجازات تعیین شده است و هم به عنوان وظیفه‌ی مومنان و مسلمانان و حاکمان تعیین شده است.
حال این پرسش پیش می‌آید که چرا آن‌جایی که قرآن مجازات تعیین کرده و بارها به عنوان وظیفه‌ی شما ذکر کرده است، هیچ حرکتی از شما دیده نمی‌شود، چرا در برابر ظلم ‌و تبعیض و دزدی‌های آشکار ساکتید، اما در موضوع پوشش که نه مجازاتی برای آن و نه وظیفه‌ای برای شما تعیین شده است، این قدر اصرار می‌وزید و خود را به آب و آتش می‌زنید؟
2025/03/12 08:03:22
Back to Top
HTML Embed Code: