tgoop.com/sem_iran/194
Last Update:
✍️ به نام زنان، به کام سیاستمداران
میدانیم که در هر جامعهای آدابی است و مردم آن جامعه در ذیل هنجارهایی که مورد قبول مردم است ، رفتار میکنند و اگر کسی هنجارشکنی کرد توسط خود مردم مواخذه خواهد شد.
قبل از وقوع انقلاب صنعتی در اروپا حجاب و پوشش مردم ، کاملا پوشیده است.
زنان دامنهایی بلند دارند و از بدننمایی و نیمه پوشیدهبودن شدیدا پرهیز میکنند زیرا این مدل لباس پوشیدن برای انسان هایی با درجه فرهنگ پایین تر شمرده میشد و مورد تحقیر قرار میگرفت.
ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه میگوید :
اگر فرض کنیم که در سال 2000 مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم که بزرگترین حادثه ربع اول قرن بیستم چه بودهاست. متوجه خواهیم شد که این حادثه جنگ بزرگ یا انقلاب روسیه نبودهاست.
بلکه همانا دگرگونی وضع زنان بودهاست.تاریخ چنان تغییر تکان دهندهای در مدتی به این کوتاهی کمتر دیدهاست.
«خانه مقدس» که پایه نظم اجتماعی ما بود. شیوه زناشویی که مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان بود. همه آشکارا در این انتقال پرآشوبی که همه رسوم و اشکال زندگی و تفکر ما را فراگرفتهاست ، گرفتار گشته اند.
... دربخشی دیگر ادامه میدهد که :
«این واژگونی سریع عادات و رسوم محترم و قدیمتر از تاریخ مسیحیت را چگونه تحلیل کنیم؟
علت عمومی این تغییر، فراوانی و تعدد ماشینآلات است. آزادی زن از عوارض انقلاب صنعتی است... زنان کارگران ارزانترى بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح مىدادند. یک قرن پیش در انگلستان کار پیدا کردن بر مردان دشوار گشت. اما اعلانها از آنان میخواست که زنان و کودکان خود را به کارخانهها بفرستند. کارفرمایان باید در اندیشه سود و سهام خود باشند و نباید خاطر خود را با اخلاق و رسوم حکومت ها آشفته سازند.
کسانی که ناآگاه بر«خانه براندازی» توطئه کردند کارخانهداران وطندوست قرن نوزدهم انگلستان بودند.
نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون 1882 بود. به موجب این قانون، زنان بریتانیای کبیر از آن پس از امتیاز بی سابقهای برخوردار میشدند و آن اینکه پولی را که به دست می آوردند، حق داشتند برای خود نگه دارند.
این قانون اخلاقی عالی و مسیحی را کارخانهداران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانهها بکشانند.
از آن سال تا به امسال سودجویی مقاومتناپذیری آنان را از بندگی و جانکندن در خانه رهانیده، گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کردهاست.» (لذات فلسفه، ص 148_151)
این اعترافی بود که ویل دورانت با صداقت تمام انجام میدهد.
در دوران انقلاب صنعتی به مستعمرات زیادی کالا فرستاده میشد و کارخانهجات به شدت به نیروی کار نیاز داشتند، در این دوران زنان حق مالکیت پول نداشتند و به همین خاطر در در کارخانهجات کار نمیکردند.
در سال 1882 در انگلستان برای اولین بار زن حق داشت، پولی را که خود به دست میآورد مالک آن باشد.
حالا کارخانهها میتوانستند کمبود کارگر خود را با زنان جبران کنند.
در این نظام سرمایهداری، انسان رباتی بیش نیست و وظیفه ای جز کار و تولید ندارد.
این نظام مهدکودک را میسازد تا برای فرزندانت وقت نگذاری و آن را در کار صرف کنی.
اگر اندکی نگاهمان به اطراف را باز کنیم مییابیم که در رسیدن به این سبک زندگی سرعت گرفتهایم.
مسئله حجاب را نباید تکبعدی نگاه کرد فقط به دید عقیدتی محدود کرد .
انگیزه های سیاسی قدرتمندی خواهان این تغییر بوده اند و منافع بسیاری در دنیا به تغییر سبک زندگی مردم وابسته است.
به کلمات و الفاظی که به کار میبرند، دقت کنید. آنها بسیار هوشمندانه زنان خانهدار را تحقیر میکنند و زن در بازار را زنی آزاد و رشد یافته میخوانند.
در دنیا شرکت های مسافربری، هتل ها و... تمایل بیشتری برای استخدام مهماندار زن نشان میدهند.
حال سوال اینجاست؟ اگر کسی موجب کثیفی در همان هتل شود. چه کسی جز همان زن مهمانداری که آنجا حاضر است ان را تمیز میکند.
او فکر میکند به آزادی رسیده است. درحالی که آن هتل همزمان از زیبایی و ظرافت زن برای جذب مخاطب استفاده میکند و احتمالا مزد کمتری هم به او میدهد.
انجام این امور توسط زن چه برتری ذاتی نسبت به اعمال زن خانه دار خواهد داشت؟
ویل دورانت درجایی دیگر میگوید:
«زنان نخستین مزد خود را با همان غرور و خوشحالی گرفتند که پسران فراری از مدرسه میخواهند با یک پاکت سیگار روز تعطیل، مردانگی خود را ثابت کنند. زن این بردگی جدید را با وجد و شادی پذیرفت.»( ویل دورانت / «لذات فلسفه»: 152)
«اروپا به زن آزادی داد تا او را بردهی مرد بسازد و از او در کارخانه کار بکشد، همین! » ( همان:151 )
#یادداشت
#کارگروه_عقیدتی_سیاسی
📌@sem_iran
BY ایران من | دانشگاه سمنان
Share with your friend now:
tgoop.com/sem_iran/194