SEPANTASOCIALSCIENCE Telegram 258
یادداشتی بر مجموعه پنج معصوم، نوشته هوشنگ گلشیری، بخش چهارم

نیلوفر باغبان، دکتری جامعه شناسی

معصوم چهارم- روایت زین‌العابدین

🔳و اما داستان چهارم؛ که به یک معنا، روایت ترس است؛ ترس کسانی که از ورود به جنگ پیش رویشان شانه خالی می‌کنند؛ «تظاهر» می‌کنند؛ از پدرانشان اعلام برائت می‌کنند؛ در خواب با صدای بلند برای سلامتی «سعدبن زیاد» دعا می‌کنند؛ کسانی که «از سایه خودشان هم می‌ترسند» و به همین دلیل هم در نهایت بناست که در کنار لشکر شام بایستند؛ یا به عبارتی در جبهه فاشیسم. در حقیقت اگر «به گروهی، جماعتی، حزبی، باشگاهی، یا حتی سازمان و شرکتی» وابسته نباشند؛ «هر کدامشان فقط یک نفر است، در برابر بقیه مردم، در برابر آسمان یا خدا». و به ناچار، تنها انتخاب پیش رویشان، پیوستن به کسی است مثل «زین‌العابدینی» که «سر نترسی دارد، فکر می‌کند جنگ لازمه پیشرفت و تنها وسیله بقای نوع انسان است. تمام اختراعات و اکتشافات نیم‌قرن اخیر را حاصل جنگ‌طلبی می‌داند»، برابری را به مسخره می‌گیرد، به هیتلر و گوبلز درود می‌فرستد، از دنیای یکپارچه و زبان و تمدن واحد سخن می‌گوید، و معتقد است زندگی همان «نفله کردن سهم گوشت و نان و جماع» است. «تصمیم گرفته‌ام نام فامیلم را عوض کنم. چی؟ نمی‌دانم. شاید هم از زین‌العابدینی خواهش کردم اجازه بدهد از نام فامیلش استفاده کنم.»

🔳گلشیری، باز هم نگرانی دیگری را شرح و درباره خطر تازه‌ای هشدار می‌دهد؛ نه از سوی باورهای فتیشیستی یا سردرگمی میان اصل زیربنا و روساختارهای فرعی که این بار از طرف بی‌باوری، بی‌تعلقی و بی‌معنایی. از میان معصوم‌ها، این تنها روایتی است که داستانش در شهر به معنای امروزیِ آن رخ می‌دهد و برخلاف روایات دیگر «مسئله» خصلت جمعی ندارد. شاید گلشیری درباره جامعه اتمیزه یا گروه‌هایی در آن احساس خطر می‌کند. اما روایت او، گویا تجربه‌ای فردی است که در حیات فردی متعلق به اقلیت رخ می‌دهد. خطری که گلشیری از آن سخن می گوید؛ تهدیدی چندان غیر واقعی به نظر نمی رسد؛ حتی اگر تجربه واقعی، همیشه به سرراستی چنین روایت  هایی نباشد: «تا دنیا دنیاست همین‌طورها بوده. یک طرف اشقیا هستند؛ همه یک شکل با کلاه‌خود و زره و چشم‌های دریده و آن طرف هم احبا با ابروهای پیوسته و یک خال توی پیشانی و یک طبق نور دور سرشان.» 

❇️آکادمی علوم اجتماعی سپنتا 

https://www.tgoop.com/sepantasocialscience
 



#آکادمی_سپنتا  #معرفی_کتاب  #هوشنگ_گلشیری   #نیلوفر_باغبان



tgoop.com/sepantasocialscience/258
Create:
Last Update:

یادداشتی بر مجموعه پنج معصوم، نوشته هوشنگ گلشیری، بخش چهارم

نیلوفر باغبان، دکتری جامعه شناسی

معصوم چهارم- روایت زین‌العابدین

🔳و اما داستان چهارم؛ که به یک معنا، روایت ترس است؛ ترس کسانی که از ورود به جنگ پیش رویشان شانه خالی می‌کنند؛ «تظاهر» می‌کنند؛ از پدرانشان اعلام برائت می‌کنند؛ در خواب با صدای بلند برای سلامتی «سعدبن زیاد» دعا می‌کنند؛ کسانی که «از سایه خودشان هم می‌ترسند» و به همین دلیل هم در نهایت بناست که در کنار لشکر شام بایستند؛ یا به عبارتی در جبهه فاشیسم. در حقیقت اگر «به گروهی، جماعتی، حزبی، باشگاهی، یا حتی سازمان و شرکتی» وابسته نباشند؛ «هر کدامشان فقط یک نفر است، در برابر بقیه مردم، در برابر آسمان یا خدا». و به ناچار، تنها انتخاب پیش رویشان، پیوستن به کسی است مثل «زین‌العابدینی» که «سر نترسی دارد، فکر می‌کند جنگ لازمه پیشرفت و تنها وسیله بقای نوع انسان است. تمام اختراعات و اکتشافات نیم‌قرن اخیر را حاصل جنگ‌طلبی می‌داند»، برابری را به مسخره می‌گیرد، به هیتلر و گوبلز درود می‌فرستد، از دنیای یکپارچه و زبان و تمدن واحد سخن می‌گوید، و معتقد است زندگی همان «نفله کردن سهم گوشت و نان و جماع» است. «تصمیم گرفته‌ام نام فامیلم را عوض کنم. چی؟ نمی‌دانم. شاید هم از زین‌العابدینی خواهش کردم اجازه بدهد از نام فامیلش استفاده کنم.»

🔳گلشیری، باز هم نگرانی دیگری را شرح و درباره خطر تازه‌ای هشدار می‌دهد؛ نه از سوی باورهای فتیشیستی یا سردرگمی میان اصل زیربنا و روساختارهای فرعی که این بار از طرف بی‌باوری، بی‌تعلقی و بی‌معنایی. از میان معصوم‌ها، این تنها روایتی است که داستانش در شهر به معنای امروزیِ آن رخ می‌دهد و برخلاف روایات دیگر «مسئله» خصلت جمعی ندارد. شاید گلشیری درباره جامعه اتمیزه یا گروه‌هایی در آن احساس خطر می‌کند. اما روایت او، گویا تجربه‌ای فردی است که در حیات فردی متعلق به اقلیت رخ می‌دهد. خطری که گلشیری از آن سخن می گوید؛ تهدیدی چندان غیر واقعی به نظر نمی رسد؛ حتی اگر تجربه واقعی، همیشه به سرراستی چنین روایت  هایی نباشد: «تا دنیا دنیاست همین‌طورها بوده. یک طرف اشقیا هستند؛ همه یک شکل با کلاه‌خود و زره و چشم‌های دریده و آن طرف هم احبا با ابروهای پیوسته و یک خال توی پیشانی و یک طبق نور دور سرشان.» 

❇️آکادمی علوم اجتماعی سپنتا 

https://www.tgoop.com/sepantasocialscience
 



#آکادمی_سپنتا  #معرفی_کتاب  #هوشنگ_گلشیری   #نیلوفر_باغبان

BY آ‌کادمی علوم اجتماعی سپنتا




Share with your friend now:
tgoop.com/sepantasocialscience/258

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Unlimited number of subscribers per channel How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Activate up to 20 bots 6How to manage your Telegram channel? A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP.
from us


Telegram آ‌کادمی علوم اجتماعی سپنتا
FROM American