نه چندان دیرزمانی، بسیاری از #آخوند ها از آن چنان عزت و اعتبار و حرمت و کرامتی نه فقط نزد #عوام که حتا نزد #خواص برخوردار بودند که بسیاری از بزرگان و دانش_آموختگان برای #ازدواج با #دختران آنان با دیگران به رقابت می پرداختند...

از جمله دایی پدربزرگ من ( دکتر حسین اوحدی ) و پدربزرگ #سردار_حسین_اشتری ، یعنی #دکتر_میرزا_احمدخان_محئی ( #دکتر_احمد_محئی ) فرزند #طبیب_میرزا_حسن_جراح ( #میرزا_حسن_جراح ) که هفت پشتش همه در #اصفهان #طبیب و #جراح بودند و خودش بنیانگذار نخستین بیمارستان مسلمانان در #اسپهان شد، با دختر مرحوم #شیخ_العلماء #ازدواج کرد و پدربزرگ من ، شادروان #دکتر_اوحدی نیز با مادربزرگم که دختر مرحوم #آیت_الله_سیدمیرزا_ابوالحسن_تویسرکانی و نوه یِ مرحوم #آیت_الله_سیدمیرزاعبدالغفار_تویسرکانی بود، پیمان #زناشویی بست...

#نفرین و #ننگ_ابدی بر آن #دین_فروشان که #مذهب #شیعه را درین #مرز_پرگزند ، با #شهوت #قدرت و #ثروت ، آسان و شتابان سر بریدند و #دجال وار و #ضحاک گونه ذبح کردند و آخوند و روحانی راستین و واقعی را از احترام و اعتبار ساقط و سرنگون کردند...