Telegram Web
امروز با بچه‌ها رفتیم سینما و فیلم صبحانه با زرافه‌ها رو دیدیم و همین الان برگشتیم، جدای ازینکه من از فیلم به شخصه خوشم اومد و دیالوگ‌های رندومش رو خیلی دوس داشتم و از کارگردانی و تدوین و بازی بازیگرها راضی بودم، وقتی داشتیم از سینما خارج می‌شدیم و من از رندوم بودن دیالوگ‌ها حرف می‌زدم و می‌گفتم که این فیچرش برای من خیلی بولد و عزیز بود، یهو خیلی ناگهانی یه اقایی از بین صدتا ادمی که اونجا بود منو گرفت و بهم گفت عیدت مبارک و بعد گفت من عاشق بودم از صورتم معلومه؟من عاشق مینا بودم و اون رفت کانادا بهم زنگ زد و بعد، دست کرد تو کیف پولش و شماره‌شو دراورد و داد بهم گفت بهم زنگ بزن دلمو شاد می‌کنی من عاشق بودم و مینا گذاشت رفت کانادا، کی بهم زنگ می‌زنی؟امشب بهم زنگ بزن به دوستاتم بگو بهم زنگ بزنن.
واقعا بعد ازینکه داشتم از علاقه‌م به رندومنس می‌گفتم این رندوم‌ترین اتفاقی بود که می‌تونست برام بیوفته.
مرده بنظر تنها میومد، کاش می‌شد بهش زنگ بزنم.
صفالی
Måneskin – THE DRIVER
صبح عالی متعالی🙏🏻
یادتونه تابستون عاشق یه پسر چشم ابرو خوشگل تو بیمارستان شده‌بودم و هرروز به میمنت دیدن گل روش می‌رفتم بیمارستان و بهش طناب می‌دادم و اخرشم هیچی به هیچی شد؟
امروز که از روزای اخر حضور ما در بیمارستانه، تازه یادش اومد که ازم فامیلیمو بپرسه؛ می‌خواستم بهش بگم دیگه دیره سیسی، خیلی دیره، زودتر ازینا منتظرت بودم و تو تمام پشن من رو خاموش کردی😔😂
پنج فاکین ماه وقت داشتی مرد، الان تازه یادت اومد که فامیلمو بپرسی؟
بی‌لیاقت:((
تا به اینجا توی این پروژه خوب یاد گرفتم که چطوری کار من گیر ادماست و چطور باهاشون سروکله بزنم، البته که اغلب ادمای متعهد و مسئولیت‌پذیر به پستمون خوردن ولی این وسط، اون ده الی بیست نفری که همکاری نکردن و وقت مارو به کس و کونشون گرفتن و مارو صد و بیست بار تا بیمارستان و آزمایشگاه نقشه‌برداری کشوندن باعث شده که بگم سروکله زدن با ادم‌ها وقتی که کارت گیرشونه واقعا طاقت‌فرساس، لیترالی این روزای اخر که کارمون گیر این چند نفر عزیزدله، دوسال پیرتر و فرتوت‌تر شدم.
بابام امروز قرار بوده بره بندر ولی از پرواز جا مونده و با توجه به شناختی که ازش دارم الان داره خودخوری می‌کنه چون این یه اشتباه نابخشودنیه و حتما داره به سن و سالش ربط می‌ده و می‌گه پیر شدم و از کار افتاده شدم و واقعا واقعا می‌گم ازینکه پیشش نیستم احساس ناامنی و بیچارگی می‌کنم و ازینکه نمی‌تونم بهش زنگ بزنم (چون احتمالا حالش بدتر می‌شه) متنفرم🙏🏻
ازینکه انقد در ارتباط با خانواده‌م مونده و بیچاره هستم و نمی‌دونم بابد چیکار کنم متنفرم، می‌دونین چی می‌گم؟
فک نمی‌کردم ویدیوی ناز کردن گربه برام ترن‌ان کننده‌ باشه که بود، هر روز اطلاعات جدیدی از خودم کسب می‌کنم که به‌حمدلله کاملا سوپرایز‌کننده هستن🫶🏼
شکلات سفید واقعا طعم نفرت انگیزی از کلمه‌ی شکلات به شما ارائه می‌ده🙏🏻
لیترالی از ثنا دورم ولی منتالی انگار در کونشم، هر یاس فلسفی‌ای که دچارش شدم رو بهش می‌گم می‌بینم اونم گرفتارش شده، لعنت بهت💕
صفالی
دل به دل راه داره سیسی🙏🏻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کابوسم اینه که از بچه‌های دانشگاهمون این کانالو پیدا کنن و بهش ورود کنن، امید اینکه هیچوقت این کانال اونقدری جنده نشه که مجبور بشم الت تناسلی این و اون رو ازین کانال ریموو کنم و ارامش ازم سلب بشه🙏🏻
امروز صبح بیدار شدیم دیدیم ابمون قطعه، رفتیم دیدیم پمپ و از برق دراوردن، پمپو زدیم تو برق دیدیم بازم اب قطعه، زنگ زدیم اداره‌ی اب گفتیم ابمون قطعه گفت ما نکردیم، چهار طبقه رفتیم پایین از حیاط تو بطریا اب پر کردیم که حداقل بتونیم باسنمونو اب بزنیم و بعد زنگ زدیم صاحبخونه که بیا ابمون قطعه، صاحبخونه اومد دیدیم طبقه‌ی دومی همینجوری شب رندوم اومده فلکه‌ی ابمونو بسته، پمپو از برق کشیده و رفته چون فک می‌کرده ممکنه پمپمون بسوزه🤡
حتی نکرده بهمون خبر بده تا ما صب با کون گهی اینور اونور ندوییم، خدایا شکرت🙏🏻
این خونه هر روز می‌تونه ما رو طوری سوپرایز کنه که یادگیری جدید برامون اتفاق بیوفته💕
یه پسری بود تو مهدکودک باهاش بازی می‌کردم ازش خوشم میومد، الان دیدم تو اینستا فالوم کرده؛ خیلی اتفاق بانمکی بود😭
2024/11/22 20:39:28
Back to Top
HTML Embed Code: