به یکی از اساتیدم گفتم حالت تهوع دارم بعد بهم دمنوش بهارنارنج داد، الان حالت تهوعی هستم که اگه بالا بیاره بوی بهارنارنج میده🫶🏼
🤣15😭4
امروز فک کنم بدترین روز از پریودهای اخیرم بودهباشه، احتمالا تمام خونهای بدنم داره بصورت دیوارهی رحم از بدنم خارج میشه و هردفعه که میبینمشون به این فک میکنم که اورج از دست دادن خون وقتی یکی چاقو میخوره یا زخمی میشه چقدره؟
😭2
یه لوسیون بدن خریدم که ادم وقتی به بدنش میزنه عطر متحرک میشه، قراره اسلی کنم حالا وایسین💅🏼
🤡1💅1
تهران بارونی ۸ صبح، ازون منظرههایی بود که دلم میخواست ببینمش و الان از دیدنش خوشحالم، نه که چیز خاصی داشتهباشهها، صرفا این ترکیب با صدای معین و برگایی که سبز و خیسن یه چیزی رو در من روشن میکنه که نمیدونم چی.
🐳7❤3🤡3
صفالی
تهران بارونی ۸ صبح، ازون منظرههایی بود که دلم میخواست ببینمش و الان از دیدنش خوشحالم، نه که چیز خاصی داشتهباشهها، صرفا این ترکیب با صدای معین و برگایی که سبز و خیسن یه چیزی رو در من روشن میکنه که نمیدونم چی.
وای اونی که دلقک داده واقعا فر، دیرمون شد و شرکتکنندهمون رفت خونه🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡🤡
🤣8😈1😭1
دیشب با نیکا کال بودیم بعد مثل تازه عروسا جهیزیهشو، قابلمه و ظرف و ظروف و رو تختیشو نشونمون داد، قشنگ اینجوری بودم که خب الان وقتشه یخچالو باز کنی و ما کله پاچه با روبان قرمز رو هم ببینیم و مطمئن بشیم که تو چیدن جهیزیه کمکاری نشده و بریم خونههامون😭😭😂
🤣5
Forwarded from بیگانه (Nikally)
از صحبت کردن دربارهی کودکانهترین چیزها، رسیدیم به شام چی بپزم و قابلمههای خونهات رو هم نشون بده. این وسط فقط یه چیزی عوض نشد و اون، صحبتهای بزرگ بزرگ و رویاپردازانهامون بود. ما همیشه کنجکاو بودیم. ما همیشه بیشتر میخواستیم. ما همیشه مراقب هم بودیم.
درحالیکه از بیرون صدای شرشر بارون میاد، من دارم پروندهی قتل گوش میکنم و خیلی برام جذاب و ستسفایینگه💕
🤝4💩2💔2👍1
مدت زمان طولانیای بود که پروندهی قتل گوش نکردهبودم، نه برای اینکه دیگه دوست ندارما صرفا برای اینکه اخیرا به هیچ کاری که دوست دارم نمیپرداختم و دیروز خیلی رندوم توی یوتیوب با پروندهی قتل دنیس نیلسن روبهرو شدم و ازونجایی که سریالش، Des رو اون موقعی که دیدم خیلی دوست داشتم و از نظرم به خودش و پروندهش خیلی باحوصله پرداختهبودن، تصمیم گرفتم یه شانس بهش بدم و گوشش بدم؛ فعلا به انتهای داستان نرسیدم ولی تا اینجا، برای من، جز پروندههای خیلی قابل لمس بود.
👍4💩1🤡1
پروندههای قتل همیشه چیزی دارن تا آدم رو سوپرایز کنن، طبیعی هم هست، تفاوتهای فردی همیشه این جاها قابل لمسه ولی، علیرغم تماام علاقه و اشتیاقی که نسبت به تفاوتهای فردی دارم، توی این موارد دنبال الگوهای تکراری میگردم؛ گمونم دوست دارم بدونم که با اینهمه تفاوت، چی میشه که اخرش افرادی سر ازین سرنوشت درمیارن🤷🏻♀️
👍3
این خونه نورگیر نیست و ازین بابت نمیتونم باهاش راحت باشم، من دلم روشنایی و نور میخواد که وقتی هوا ابریه از تاریکی خونه بفهمم، نه اینکه الردی خونه تاریک باشه:(((
💔12💋2🖕1
چطور ممکنه تو هنوز اینو بلد نباشی که نباید برای برقراری ارتباط رسمی و اکادمیک همون اول کار ویس بفرستی؟
👍13🤣5