همایش‌ها و کنگره‌هایی که انگار کارشون پوشوندن صورت مانی‌تایز شده و هرزه شده‌ی علوم‌ شناختی و علوم‌اعصابه و همین و بس.

به حول و قوه‌ی الهی امروز صبح یه سوسک فاضلاب بزرگ جلوی دسشویی، مرده پیدا شده که اولین نفر معصومه دیدتش و الان همگی داریم خودمونو کوئسشن می‌کنیم که چه کسی اون سوسک عطیم‌الجثه رو کشته و هیچکس نکشتتش😀

امروز یکی این اهنگو برام فرستاد و من پشمام ریخت، خیلی رندوم از یه سریا یه اهنگایی می‌گیرم که مال خاطرات از یاد رفته هست و من کلا از ذهنم پاکشون کردم و بعد می‌شنومشون و یک دسته‌ی عظیمی از خاطرات گم شده دوباره یاداوری می‌شن، چقد عجیب بخدا.

فکتی دردناک بابت اینایی که خودشون از فحش ناموسی استفاده می‌کنن ولی بابت شنیدن این‌چنین فحاشی‌هایی رگ گردنشون می‌زنه بیرون اینه که این نازنینان هنوز دیدگاه تقدس‌گرایانه و ناموس‌انگارانه به زنان اطرافشون دارن و خودشون رو صاحب یا مدافع کس و کونشون می‌دونن، هرچقدم که مدعی باشن اینطور نیست بلخره یه جایی می‌زنه بیرون و این غیرقابل انکاره🤷🏻‍♀️

بصورت کلی پرسنال کردن و ربط دادن فحش‌های ناموسی به مادر و خواهر خود آدم ینی من نشستم نگهبان تا یکی حتی لفظا اشاره به نوامیسم بکنه و من بابتش گریه کنم و به تستسترون جاری در عروقم بربخوره و خودمو بابتش بکشم:((
فرهنگ ناموس‌پرستی جوری ریشه توی رگهای مرد ایرانی(از بقیه‌ی نشنالیتی‌ها خبر ندارم) دوونده و طوق بندگی به گردنشون انداخته که تو این رفتار رو از عجیب‌ترین افراد می‌بینی و انگشت به دهن می‌مونی.

باشد که این بارون، هوای هرزه شده‌ی تهران رو تمیز بکنه تا ما بتونیم نفس بکشیم، این چند روز گلودرد و گرفتگی گلو واقعا آزاردهنده و کیری بود.

تجریش کلا برای من پر از حوادثه، یکم پیش یجوری شیرکاکائو ریخت رو سر و روم که فک کنم پوست‌اندازی نزدیکه😀😀😀😀

بلیط بندرمو گرفتم و قراره برم، این شهر بمونه و کثیفیاش ما که داریم می‌ریم کنار دریا به دور از برودت هوا چای کرک بخوریم و با نون توموشی زندگی کنیم💅🏼

آستینای کثیف کاپشنم دقیقا خبر از یک حادثه می‌دن، هنوز جای شیرکاکائو می‌سوزه ولی خب چه کنیم که زیباییم😔

برم بندر بدم ثنا بغلم کنه، لایک این کسکش واقعا می‌دونه چطوری بغلم کنه🙏🏻

گربه بالاییه داره می‌گه
Today's subject: slavery

اون پایینیه منم بالاییه صفا