Telegram Web
خاموشی‌ات مباد که فریاد میهنی!


تصاویری از جشنِ زادروزِ استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
#شفیعی_کدکنی
عکس‌ها: سهیلا ادیب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@shafiei_kadkani
هزاران سال با فطرت نشستم
ز خود بُبریدم و از وی گسستم
ولیکن سرنوشتم این سه حرف است
تراشیدم، پرستیدم، شکستم
اقبال لاهوری

ویدیو:
جشن زادروز استاد شفیعی کدکنی، تهران، خیابان دولت، کوچهٔ حافظ، بنیاد خیریهٔ نور احسان
02122556838
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در خلوتِ اُنس


با هنرمندی آریا طبیب‌زاده
دنیای بی‌ایران قابل تصوّر نیست.


دفتر تاریخ ما در تقریر این دعوی شاهد صادقی است و هیچ چیز مثل آن نمی‌تواند در نزد مورخ، توالی قرن‌ها و نسل‌ها و تعاقب سلسله‌ها و سلاله‌ها را آینهٔ عبرت و مایهٔ شناخت سرنوشت انسانی سازد.
در عین حال هیچ چیز مثل آنچه این شاهد، فارغ از هر گونه میل و هوی می‌گوید نمی‌تواند سير بقاء و دوام آنچه را سازندگان بی‌نام این فرهنگ و تمدن مرده‌ریگ گذشته به وجود آورده‌اند برای مورخ مايهٔ اعتماد بر آیندهٔ زوال‌ناپذیر آن جلوه دهد.
می‌کوشم عشق و علاقه‌ای را که به این قوم و دیار عزیز دارم یک لحظه فراموش کنم تا بی هیچ شور و هیجانی در آن باره داوری نمایم.

اینجا همه‌چیز نشان می‌دهد که در کشمکش شرق و غرب تلاش سرسختانه‌ای که مردم این دیار در حفظ هویت خویش کرده است نه فقط برای خود وی مایه افتخار جاودانی بوده است، بلکه برای دنیای انسانیت هم نتایج ارزنده داشته است.
از این‌روست که بی هیچ شور و هیجان و بی آنکه ارج و بهای تلاش اقوام دیگر را معروض نفی و تردید سازم، سعی و تلاش گذشتهٔ قوم و دیار خویش را به چشم اعجاب و تحسین می‌نگرم و احساس می‌کنم که این سرزمین در تاریخ انسانیت، آن اندازه سهم و تأثیر سودبخش داشته است که دنیای بی‌ایران برای انسانیت قابل تصور، بلکه قابل تحمل، نباشد.

دنیای بی ایران؛ از این اندیشه بر خود می‌لرزم اما به هر حال دنیایی که فرهنگ ایران در آن مجال رشد و حرکت نیابد، دنیایی که در آن تمدن و فرهنگ پربار ایران در کشمکش جاذبه‌های شرقی و غربی مورد تهدید باشد، با دنیایی که دیگر حضور ایران در آن احساس نشود چه تفاوت دارد؟
ازینرو؛ همین تاریخ که هم اکنون از سیر در آن فارغ گشته‌ام این دغدغه را تا حد زیادی از خاطرم می‌زداید. این تاریخ تمامش داستان تلاش پایان‌ناپذیری است که در پرآشوب‌ترین نقطهٔ تلاقی اقوام جهان یک قوم را با یک فرهنگ که مایه امتیاز و تعیّن او بوده است، وحدت و قوام بخشیده است.
در واقع تا امروز سی قرن تقلا و تلاش مخاطره‌آمیز و پرماجرا فرهنگ و حیات این قوم و این سرزمین را در گذشته‌ها از عناصر انسانی سرشار کرده است و همین گذشته‌هاست که ریشهٔ بقای آن را در فراخنای جهان آینده هم استوار می‌سازد و از هر خطر هم ایمنش می‌دارد.
شادروان استاد عبدالحسین زرین کوب،
دفتر ایام، صفحهٔ ۲۹۷
#ایران
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
هفتم آبان‌ماه
روز بزرگداشت کوروش هخامنشی
#کوروش
#آبان
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
تسامحِ کوروشی
و مسألهٔ وحدت امپراطوری در ایران باستان



▪️در ماجرای طلوع و غروب امپراطوری هخامنشی آنچه بیش از هر امر دیگر می‌تواند برای دنیای امروز آموزنده باشد مسألهٔ آسان‌گیری شاهنشاهان هخامنشی در مورد عقاید است که در تمام ادوار عظمت خویش، امپراطوری پارس آن را تقریباً به منزلهٔ یک اصل کشورداری رعایت می‌کرده است و تجربه‌های ادوار و اقوام بعد خاصه در امپراطوری رم، امپراطوری ساسانی، امپراطوری عباسی، امپراطوری مغول و امپراطوری عثمانی نیز نشان داد که انحراف ازین سنت هر دولتی را که همچون دولت هخامنشی‌ها از عناصر و اقوام بسیار گونه‌گون تشکیل شده باشد به‌سوی تجزیه می‌برد یا انحلال.

این آسان‌گیری در عقاید نسبت به آنچه فرمانروایان آشور و بابل در مورد اقوام و سرزمین‌های تابع انجام می‌دادند در دنیای آن روز تازگی داشت. درست است که در دنیای روزگار کوروش آنچه امروز تسامح در عقاید می‌گویند ناشناخته بود و حتی کوروش ازین که به خاطر تأمین پیروزی‌های خویش گهگاه یک آیین را بر ضد آیین دیگر تقویت کند ابایی نداشته است چنانکه در فتح بابل به کاهنان آیین مردوک تکیه کرد تا نبونید را که کوشیده بود به جای نیایش مردوک نیایش سین _خدای ماه_ را در آن سرزمین رواج دهد براندازد و حتی برای جلب پشتیبانی کاهنان مردوک معابد نوبنیاد سین را که نبونید در آن سرزمین ساخته بود طعمهٔ آتش‌سوزی و ویرانی ساخت.
تسامح: آسان‌گیری


زنده‌یاد استاد عبدالحسین زرین‌کوب
از کتاب نه شرقی، نه غربی، انسانی
#ایران
#کوروش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
بغضی که برای هم‌قطار و دوست پنجاه‌ساله شکست.
[سالگشت خاموشی زنده‌یاد استاد مظاهر مصفّا]

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در آغاز جلسهٔ درس خود از استاد فقید دانشگاه تهران و شاعر و محقّق برجستهٔ روزگار ما دکتر مظاهر مصفا برای دانشجویان و علاقه‌مندان گفت:

▪️همهٔ حالات خصوصی او، خشمش، نفرتش، شادی‌هاش، غم‌هاش، اصیل و نجیب و ملّی بود.
خیلی سخت است برای من!...
دانشگاه تهران استاد بسیار برجسته و ممتاز و بی‌مانندی را از دست داد.
زبان فارسی شاعر بزرگ و تراز اولی را در نوع خود از دست داد.
حوزهٔ پژوهش‌‌های شعر فارسی و ادب فارسی محقّق بسیار بسیار برجسته‌ای را از دست داد.
و جوانمردی و آزادگی یکی از مصادیق اجلی و اتمّ خودش را با فقدان ایشان از دست داد.
باید برای بزرگداشت و تکریم او و معرفی فضیلت‌ها و ارزش‌های هنری او مجالسی در دانشگاه تهران تشکیل بشود و صاحب‌نظران هرکدام گوشه‌ای از چشم‌انداز‌ پهناور خلاقیّت او را بررسی کنند.
یادم آمد که در همین اتاق من با او چه حالات... واقعاً شاگردی من و استادی ایشان.
محمدرضا شفیعی کدکنی
سه‌شنبه، ۱۴ آبان ۱۳۹۸
دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران
#مظاهر_مصفا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@shafiei_kadkani

بر این تارم لاجوردی به زر
نوشته‌ست روشن‌تر از آفتاب
نشانِ رهایی و راهِ خرَد
نیابی مگر در سطورِ کتاب
محمدرضا شفیعی کدکنی

ویدیو: امیر حیدری، ۱۴ ساله، فرزندِ ایران
#کتاب #کتاب_بخوانیم
2024/12/26 06:44:01
Back to Top
HTML Embed Code: