SHAHRZADINHK Telegram 177
داشتم به شیدا میگفتم که از دوسال پیش یک دفعه این جرقه تو ذهنم خورد که میتونم ایده‌ای داشته باشم که بین‌المللی باشه. اون روزها به ایده یک اپلیکیشن رسیده بودم که خیلی براش ذوق داشتم. انگار به یک باره و برای اولین بار توی زندگیم به خودم این اجازه رو داده بودم که حتی توی خیال هم که شده خودم رو در فضای بین‌المللی ببینم. به عنوان کسی که آفریننده است. کسی که حرفی برای گفتن داره.

اون روزها بعد از اون هیجان اولیه، کم کم این ایده در ذهنم رسوخ کرد که میشه. ولی هیچ ایده‌ای نداشتم که چطور و از کجا باید شروع کنم. هرچند ایده‌ بیزینسی که اینقدر من رو به وجد آورده بود خیلی خام و نپخته بود و درواقع ملغمه‌ای از فیچرهای محصولی بود که خیلی به درد نمیخورد.

چند ماهی گذشت و من به این فکر میکردم که خب! شهرزاد چطور میخوای که اصلا خودت رو در فضای بین‌المللی مطرح کنی. اصلا بدون اینکه کسی رو بشناسی و کسی تو رو بشناسه که تقریبا هیچ دری به روت باز نمیشه.

تصمیم گرفتم که در توییتر بیشتر و بیشتر اکانت‌های انگلیسی رو دنبال کنم. آدمها رو پیدا کنم و بفهمم که اصلا چه کسانی هستند که من میتونم برای شروع ازشون کمک بخوام.
ولی این کار هم فایده‌ای نداشت. چون از روی عادت فقط توییت‌های فارسی رو میخوندم و ناخوداگاه ذهنم از روی توییت‌های انگلیسی میپرید و درواقع به خودم اومدم و دیدم که عملا دنبال کردن این اکانت‌های خارجی هیچ چیزی به من اضافه نکرده.

این بار تصمیم گرفتم که از منطقه امن خودم خارج بشم. تمام اکانت‌های فارسی زبان رو میوت کردم. تایم لاین توییترم رو از هر جمله فارسی خالی کردم. شروع کردم بیشتر و بیشتر افرادی که ازشون مقاله‌ای خونده بودم و یا پادکسی شنیده بودم رو پیدا کردم و دنبال کردم.
کم کم ذهنم عادت کرد به خواندن توییت‌های انگلیسی. یه کم بیشتر که گذشت و یاد گرفتم که اصلا چه کسانی رو باید دنبال کنم و چه کسانی رو نه، یک دفعه به خودم اومدم و دیدم که چه دنیای جدیدی به روم باز شده. هر بار که توییتر رو باز میکردم بی‌اندازه ذوق میکردم و یاد میگرفتم و با ادمها و ایده های جدید اشنا میشدم. اونقدر که هر روز و هر روز به خودم لعن و نفرین میفرستادم که چرا زودتر با این دنیا آشنا نشده بودم. چرا این قدر وقتم رو بیخود و بی جهت در توییتر فارسی هدر داده بودم؟‌

اول‌ها اصلا اعتماد به نفس نداشتم که من هم به انگلیسی توییت کنم و با این افرادی که در رابطه با علایق من توییت میکنند ارتباطی بگیرم یا برایشان کامنت بذارم. فقط خواننده بودم. بی صدا. بدون اعلام وجود.

الان نزدیک به دو ماه میشه که کم کم خودم رو راضی کردم که ترس از قضاوت شدن رو کنار بذارم و من هم به جای مصرف کننده بودن تبدیل به تولید کننده ایده بشم. هرچند کم. هرچند پراکنده و کوچک.
هنوز اول راهم. هنوز به هدفم نزدیک نشدم. اما همین که توی این مسیر قدم گذاشتم برام پر از لذت و یادگیریه. که یاد بگیرم که اصلا چطور باید یک ایده رو در قالب توییت مطرح کنم، چطور و چه زمانی منتشر کنم. چطور به آدمها پیام بدم؟ چی بگم؟ چی ازشون بخوام؟ چطور رابطه معنادار با آنها بسازم؟
این ها همه سوال‌هایی است که کم کم دارم به جوابشان نزدیک میشم.
اما خواستم این ها رو بنویسم که بگم هنوز مونده تا از قابلیت‌های اینترنت و شبکه‌های اجتماعی درست استفاده کنیم. هنوز هزاران فرصت هست که کشف نکردیم. هنوز هزاران مسیر برای حرکت کردن هست که حتی ازشون خبر نداریم.
همان دو سال پیش در جورنال روزانه‌ام نوشته بودم که من میدانم که میشه ایران بود و جهانی شد. فقط هنوز نمیدونم چطور.
امروز میگم که مطمئنم که میشه. در این مسیر هم قدم گذاشتم و هر روز به خودم میگم که کاش زودتر شروع میکردم.



tgoop.com/shahrzadinhk/177
Create:
Last Update:

داشتم به شیدا میگفتم که از دوسال پیش یک دفعه این جرقه تو ذهنم خورد که میتونم ایده‌ای داشته باشم که بین‌المللی باشه. اون روزها به ایده یک اپلیکیشن رسیده بودم که خیلی براش ذوق داشتم. انگار به یک باره و برای اولین بار توی زندگیم به خودم این اجازه رو داده بودم که حتی توی خیال هم که شده خودم رو در فضای بین‌المللی ببینم. به عنوان کسی که آفریننده است. کسی که حرفی برای گفتن داره.

اون روزها بعد از اون هیجان اولیه، کم کم این ایده در ذهنم رسوخ کرد که میشه. ولی هیچ ایده‌ای نداشتم که چطور و از کجا باید شروع کنم. هرچند ایده‌ بیزینسی که اینقدر من رو به وجد آورده بود خیلی خام و نپخته بود و درواقع ملغمه‌ای از فیچرهای محصولی بود که خیلی به درد نمیخورد.

چند ماهی گذشت و من به این فکر میکردم که خب! شهرزاد چطور میخوای که اصلا خودت رو در فضای بین‌المللی مطرح کنی. اصلا بدون اینکه کسی رو بشناسی و کسی تو رو بشناسه که تقریبا هیچ دری به روت باز نمیشه.

تصمیم گرفتم که در توییتر بیشتر و بیشتر اکانت‌های انگلیسی رو دنبال کنم. آدمها رو پیدا کنم و بفهمم که اصلا چه کسانی هستند که من میتونم برای شروع ازشون کمک بخوام.
ولی این کار هم فایده‌ای نداشت. چون از روی عادت فقط توییت‌های فارسی رو میخوندم و ناخوداگاه ذهنم از روی توییت‌های انگلیسی میپرید و درواقع به خودم اومدم و دیدم که عملا دنبال کردن این اکانت‌های خارجی هیچ چیزی به من اضافه نکرده.

این بار تصمیم گرفتم که از منطقه امن خودم خارج بشم. تمام اکانت‌های فارسی زبان رو میوت کردم. تایم لاین توییترم رو از هر جمله فارسی خالی کردم. شروع کردم بیشتر و بیشتر افرادی که ازشون مقاله‌ای خونده بودم و یا پادکسی شنیده بودم رو پیدا کردم و دنبال کردم.
کم کم ذهنم عادت کرد به خواندن توییت‌های انگلیسی. یه کم بیشتر که گذشت و یاد گرفتم که اصلا چه کسانی رو باید دنبال کنم و چه کسانی رو نه، یک دفعه به خودم اومدم و دیدم که چه دنیای جدیدی به روم باز شده. هر بار که توییتر رو باز میکردم بی‌اندازه ذوق میکردم و یاد میگرفتم و با ادمها و ایده های جدید اشنا میشدم. اونقدر که هر روز و هر روز به خودم لعن و نفرین میفرستادم که چرا زودتر با این دنیا آشنا نشده بودم. چرا این قدر وقتم رو بیخود و بی جهت در توییتر فارسی هدر داده بودم؟‌

اول‌ها اصلا اعتماد به نفس نداشتم که من هم به انگلیسی توییت کنم و با این افرادی که در رابطه با علایق من توییت میکنند ارتباطی بگیرم یا برایشان کامنت بذارم. فقط خواننده بودم. بی صدا. بدون اعلام وجود.

الان نزدیک به دو ماه میشه که کم کم خودم رو راضی کردم که ترس از قضاوت شدن رو کنار بذارم و من هم به جای مصرف کننده بودن تبدیل به تولید کننده ایده بشم. هرچند کم. هرچند پراکنده و کوچک.
هنوز اول راهم. هنوز به هدفم نزدیک نشدم. اما همین که توی این مسیر قدم گذاشتم برام پر از لذت و یادگیریه. که یاد بگیرم که اصلا چطور باید یک ایده رو در قالب توییت مطرح کنم، چطور و چه زمانی منتشر کنم. چطور به آدمها پیام بدم؟ چی بگم؟ چی ازشون بخوام؟ چطور رابطه معنادار با آنها بسازم؟
این ها همه سوال‌هایی است که کم کم دارم به جوابشان نزدیک میشم.
اما خواستم این ها رو بنویسم که بگم هنوز مونده تا از قابلیت‌های اینترنت و شبکه‌های اجتماعی درست استفاده کنیم. هنوز هزاران فرصت هست که کشف نکردیم. هنوز هزاران مسیر برای حرکت کردن هست که حتی ازشون خبر نداریم.
همان دو سال پیش در جورنال روزانه‌ام نوشته بودم که من میدانم که میشه ایران بود و جهانی شد. فقط هنوز نمیدونم چطور.
امروز میگم که مطمئنم که میشه. در این مسیر هم قدم گذاشتم و هر روز به خودم میگم که کاش زودتر شروع میکردم.

BY روزنوشت‌های شهرزاد


Share with your friend now:
tgoop.com/shahrzadinhk/177

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS): 4How to customize a Telegram channel? Channel login must contain 5-32 characters Commenting about the court's concerns about the spread of false information related to the elections, Minister Fachin noted Brazil is "facing circumstances that could put Brazil's democracy at risk." During the meeting, the information technology secretary at the TSE, Julio Valente, put forward a list of requests the court believes will disinformation. To upload a logo, click the Menu icon and select “Manage Channel.” In a new window, hit the Camera icon.
from us


Telegram روزنوشت‌های شهرزاد
FROM American