tgoop.com/shahyarran/40031
Last Update:
انسان در سراسر درازنا و هزار لا و تو در توی تاریخ، هماره در کارزارهایی درگیر شده سخت و در کشمکش برابر احکام افراطی و ایدئولوژیکِ تحمیلی از سوی متولیان دین ،حکومت یا اشغالگرانی قرار گرفته است که به بهانه های مختلف، خواسته ها و دستورات خود را به صِرف غلبه و تفوق اقتدار و زور به انسانهای زیر دست درون جامعه اعمال می کرده؛ و دلاورانی که بر این ستمگریها شوریده و سر به طغیان برداشته اند.
همچنین در سیر و جریان تاریخ نیز بسیاری زنان و مردان دغدغه مند و حقیقت جو، دست به کارهایی زده اند که درست و نادرست در جامعه زمانی و مکانی خود، تابو ، ممنوعه و در عین حال پیشروانه(آوانگارد) و حرکتی خلاف جریان پر قدرت عرف و شرع و باورهای همگانی بوده و ازینرو هزینه ها و تاوان بسیار سنگینی را به جان خریده، شکنجه و اعدام شده یا زیر بار تهمت و بدنامی اکثریت عوام چه بسا کمر خم کرده، تنها و سرگردان رها شده اند. اما دست از رفتار خود برنداشته اند؛ چرا که به حقیقت بیش از هر امر و متغیری باور داشته و بر خواست خود راسخ و استوار بوده اند چه بسیار مواردیکه موجب خیر و سعادت عمومی و آغاز جریانی شکوهمند گردیده اند.
همسر دوک کاونتری در میان مردم بانویی محبوب و محترم و نجیب بود. زمانیکه ظلم و مالیات سنگین همسرش را بر مردم مشاهده کرد، تلاش نمود تا وی را از افزودن مالیات بر گُردهی مردم برحذر کند. دوک برای انصراف او شرطی گذاشت که اگر برهنه و عریان دور تا دور شهر بگردد مالیات مردم را کم کند.
این شرط بسرعت در شهر به گوش همه می رسد. گودیوا سوار بر یک اسب و سراسر لخت و برهنه که تنها پوشش بدنش گیسوان ریخته شده بر سینه هایش بود در شهر چرخید.
آنروز هیچ مردی به احترام این بانوی شجاع و سنت شکن که رفتارش خیر جمعی و آسایش مردمان شهری را در پی داشت؛ از خانه خارج نشد و تمام درها و پنجره های خانه های شهر بسته ماند. در تاریخ انگلستان و کاونتری گودیوا بعنوان بانویی نجیب و شریف جایگاهی بلند یافته و مجسمه اش در کاونتری ساخته شده است.
درست در برابر همین داستان در زمان تسلط انگلیسی ها در قسمتی از هندوستان قانونی وضع می شود بنام مالیات سینه . طبق این قانون زنهای طبقات پایین جامعه از ۱۴ سالگی حق پوشاندن سینه های خود را نداشتند و با سینه برهنه در اجتماع ظاهر میشدند تا طبقه آنها مشخص گردد.
هر زنی که ازین عمل سر باز میزد می بایست مالیات سنگینی پرداخت میکرد.
خانم نانجلی بر آن شد تا برای مخالفت با چنین بی قانونی دست به نافرمانی زده و سینه هایش را بپوشاند. زمانیکه مامور مالیات به بهانه دریافت مالیات به در خانه او می رود، زن درون خانه سینه های خود را می برد و از شدت خونریزی از دنیا می رود. شوهر وی نیز در هنگام سوزاندن جنازه همسر، خود را در آتش انداخته و می سوزد.
در نهایت این عمل موجب گردید تا این قانون غیرانسانی از بین برود.
هر دوی این بانوان کاری میکنند پیشرو و بنوعی تابو شکنی و پیشگام در امری می شوند که در ظاهر خلاف یکدیگرند.
امروز نیز جماعتی سرگردان و از همه جا رانده در غرب در ازای دریافت مبالغی برای ماندگاری نظام منحوس و رو به زوال جمهوری اسلامی تلاش کرده و برای عدم پیوستن اقشار مختلف ملت به صف مبارزه ای در حال زبانه کشیدن از زیر خاکستر ققنوس مبادرت می نمایند.
اینگونه برای مانایی رژیم و برخلاف خیر و سعادت ملی بارها دیده ایم که رژیم و عواملش در تنگناهای مختلف از سایبری و پرستوهای عریان خود در راهپیمایی ها و انتخابات استفاده کرده و گاه لخت و عور در جامعه ای که روزبانان ضحاک از چند تار موی دختران و بانوان ایران نمی گذرند ظاهرشده و ماموران رژیم در مقابل آنان هیچ عکس العملی ندارند.
دیروز در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران اتفاقی پیش آمد که در هاله ای از تردید و ابهام بوده و جوانب امر بطور کامل بر کسی هویدا و آشکار نگشته است.
اما هرچه که باشد، حرکتی فردی و از روی شجاعت یا عملی سخیف و علم کردن زیرترین لباس یک بانوی ایرانی، چنین اعمالی بدنه عموما سنتی جامعه از کارگر تا کارمند و کشاورز و بازاری را که اکثریت جامعه ایران را تشکیل می دهند، می تواند دچار سرشکستگی و تشکیک نموده و از پیوستن به بدنه مبارزان علیه فرقه تبهکاران چپ اسلامی خامنه ای منصرف سازد یا فردا روزی بنام رهبر مبارزات در اینترچپمالی به نوجوانان و جوانان کشور معرفی گردانند.
هرچه که هست جمهوری کثیف اسلامی و بانیان ۵۷تی آن بوجود آورندگان چنین معضلاتی در جامعه ما هستند که با سلب حقوق قانونی ملت و حق حاکمیت ملی ایرانیان را به بردگی گرفته اند و برای نابودی و سرنگونی آن نیاز به شجاعت راستین و هشیاری کامل جامعه و پرهیز از القائات رسانه بیگانه ضروری و شایسته می باشد.
✍یارشا_دماوند
@shahyarran
BY 👑کانال شهیاران 👑
Share with your friend now:
tgoop.com/shahyarran/40031