👑کانال شهیاران 👑

Forwarded from Deleted Account

بخش4
درباره بحرین !
سپنتامهر

...بحرین ازپیش از صدوهشتادسال پیش تاکنون ، هیچگاه در دست ایران نبود که محمدرضاشاه پهلوی آن راببخشد و یا نبخشد !!

این بدانسان ماند که ما قناری خوش آوایی داشته ایم ولیک، همسایه ای آزارجو آن را دزدیده و برده و آزادکرده واکنون،
همان قناری ما ،پریده و برشاخه درخت همسایه نشسته ، ودیرزمانیست که دست ما ازآن کوتاهست
و میگوییم آن قناری از آن ماست !
همچنین ، هرسیاستی نقاطی کور دارد !
شاید
یکی از نقاط کور سیاست دولت شاهنشاهی، همین باره بحرینست !
دکترهوشنگ طالعی که از حزب پان ایرانیست بوده واز یاران دکترایرج پزشکپور نماینده تبریز ،
و نویسنده ماتیکان وکتاب 6 جلدی تجزیه ایران دربخش بحرین ، برآنست که شاه در تن دادن بپیشنهاد سازمان ملل متحد ، در همه پرسی از مردم بحرین ، کوتاهی کرد ونباید دولت ومجلس ایران باین همه پرسی ،خرسندی ورضایت میداد!

چندسال پیش نیز ، ایشان در گفتگویی بگمانم با روزنامه ایران ، راهکاری را گفت که شاه بایداز علمای شیعه کمک میخواست تا فتوادهند، بحرینی که نزدیک به 70 درصد شیعه ونزدیک بنیمیش پارسی زبانند ، روانیست یک حکومت که از اقلیت سنی هستند برآنها فرمانروایی کنند .
ایشان برآن بود ، شاه میتوانست ، بیاری آخوندها و این فتوا که علمای شیعه این همه پرسی را ، روا وشایسته نمیدانند از زیر فشار غرب وسازمان ملل خودرا رهانده و بحرین را بکشور مادر بازگرداند !
لیک ،
آنچه امروز ما را با پارادوکس، ناسازه و مغالطه آناکرونیسم یا زمانپریشی و نابهنگامی ، روبرو میکند ،همینست که با اندیشه ،
و نهش و شرایط امروز آن رخداد نیمسده پیش را بررسی کنیم !
گرچه ، بگمان من ،
نمیدانیم این نقطه کور چیست و هرکشوری ،
اگرچه کشورهای دموکرات ،گاه پشت پرده سیاستها و سیاستمدارانشان ، چیزهایی هست که پس از سی سال، آنهارا ، روشن وآشکار میکنند !
ولیک ، وارونه وباژگونه تبلیغات حکومت کنونی که ازهرکاهی ، کوهی برعلیه شاه و بر پاد پهلویها میسازد ودرسایتها ،شبکه ها و کتابهایش به دروغسازیهای شگفتی دست میازد ونسل وپرهود جوان را گمراه میکند ، آنچه بسان آفتاب روشن و آشکارست
اینست که ،

1- بحرین ودیگرجزایر ایرانی مانندامارات متحده عربی ، قطر ، عمان که همه وهمه بخشهایی از سرزمین چندهزارساله ایران بوده اند ، ، به دلیل وآوند بیکفایتی وناکارآمدی وناتوانی قاجاریه ازدست ایران بیرون رفت وگناهی بردوشاه پهلوی نیست !

بگفته دیگر دسته گلی بودکه قاجاریه برآب دادند !
2- این سرزمینها مانند بحرین
نزدیک دوسده ، ازایران دورو هیچگونه نفوذ وپیوندی سیاسی ،اداری ونظامی بایران نداشته واز دیدگاه راستباورانه و رئالیستی و واقعگرایانه دیگر جزو قلمرو ایران نبودند وازدیگر سوی ، بجز رای وتصویب مجلس شورایملی برای تایید همه پرسی ،
از نگرش و دیدگاه حقوقی ، مستعمره بوده اند،
همچنین ، با سازوکار قانونی و با سازگاری ، اجماع وتوافق جامعه جهانی و برپایه حقوق بین المللی درباره مستعمرات وسرزمینهای تحت الحمایه ، مانند قوانین حق حاکمیت ملتها و همه پرسی ملی،
ازایران جداشده و استقلال یافته اند!2


این باره و موضوع نیازمند نگرشی ژرف است بدینگونه که !

( اصل حق تعیین سرنوشت ملتها وتعیین حق حاکمیت پس از جنگ دوم وبرای آزادسازی مستعمرات در سازمان ملل بن افکنده و تایید گردید،نه برای مردمی که حکومتی مستقل دارند !
بدین روی،
همه پرسی برای تعیین سرنوشت از مردم مستعمرات و ملتهای دربندانجام میشود وازهمان مردم مستعمره میپرسند که آیا میخواهند باستقلال سیاسی دست یابند یانه ،
و میخواهند تحت حاکمیت همان کشور مستعمر بمانند !
ولیک اگر بخشی از ملت مستقل که مستعمره نیستند ، خواهان استقلال باشند(( آنهم اگر درقوانین آنکشور چنین همه پرسی پیش بینی شده باشد)) این جدایی واستقلال ازکشورمادر، باید از راه همه پرسی ملی وهمگانی ، مشروعیت و پذیرفتگی یابد نه از آن بخش کوچکتر خواهان استقلال .
پس ، بایستی این همه پرسی ورفراندوم ، همگانی واز همه مردم آنکشور و آنسرزمین که بسان ملک مشاع همگانست ، انجام شودوگرنه همه پرسی از مردم همان بخش که خواهان جداییند بس، خنده دار مینماید ویادآور زبانزد ونیوشه ومثل نامور که ،
خودگویی وخود خندی ،عجب مرد هنرمندی !!
برخی از تجزیه طلبان کنونی ، ناشیانه ونادانسته باصل تعیین سرنوشت انگشت نهاده،در جاور ودرحالی که این اصل هرگز ازدیدگاه حقوق بین الملل
پیوند وربطی بخواست آنها ندارد.
گواه این سخن ، ناپذیرفتگی و عدم مشروعیت همه پرسی اقلیم کردستان بتنهایی از خود کردها وهمه پرسی کاتالونیا تنها از مردم همان استان بود وچون آن همه پرسی از خود جداییخواهان بود نه همه ملت اسپانیا وعراق از دید گاه حقوقی وقوانین بین الملل هیچ ارزمندی واعتباری نداشت ! )

3- گرچه دوشاه پهلوی بارها در درازای آن سالها ..

بخش5>

www.tgoop.com/shahyarran/41352

139 viewsDec 19 at 00:15

بخش4
درباره بحرین !
سپنتامهر

...بحرین ازپیش از صدوهشتادسال پیش تاکنون ، هیچگاه در دست ایران نبود که محمدرضاشاه پهلوی آن راببخشد و یا نبخشد !!

این بدانسان ماند که ما قناری خوش آوایی داشته ایم ولیک، همسایه ای آزارجو آن را دزدیده و برده و آزادکرده واکنون،
همان قناری ما ،پریده و برشاخه درخت همسایه نشسته ، ودیرزمانیست که دست ما ازآن کوتاهست
و میگوییم آن قناری از آن ماست !
همچنین ، هرسیاستی نقاطی کور دارد !
شاید
یکی از نقاط کور سیاست دولت شاهنشاهی، همین باره بحرینست !
دکترهوشنگ طالعی که از حزب پان ایرانیست بوده واز یاران دکترایرج پزشکپور نماینده تبریز ،
و نویسنده ماتیکان وکتاب 6 جلدی تجزیه ایران دربخش بحرین ، برآنست که شاه در تن دادن بپیشنهاد سازمان ملل متحد ، در همه پرسی از مردم بحرین ، کوتاهی کرد ونباید دولت ومجلس ایران باین همه پرسی ،خرسندی ورضایت میداد!

چندسال پیش نیز ، ایشان در گفتگویی بگمانم با روزنامه ایران ، راهکاری را گفت که شاه بایداز علمای شیعه کمک میخواست تا فتوادهند، بحرینی که نزدیک به 70 درصد شیعه ونزدیک بنیمیش پارسی زبانند ، روانیست یک حکومت که از اقلیت سنی هستند برآنها فرمانروایی کنند .
ایشان برآن بود ، شاه میتوانست ، بیاری آخوندها و این فتوا که علمای شیعه این همه پرسی را ، روا وشایسته نمیدانند از زیر فشار غرب وسازمان ملل خودرا رهانده و بحرین را بکشور مادر بازگرداند !
لیک ،
آنچه امروز ما را با پارادوکس، ناسازه و مغالطه آناکرونیسم یا زمانپریشی و نابهنگامی ، روبرو میکند ،همینست که با اندیشه ،
و نهش و شرایط امروز آن رخداد نیمسده پیش را بررسی کنیم !
گرچه ، بگمان من ،
نمیدانیم این نقطه کور چیست و هرکشوری ،
اگرچه کشورهای دموکرات ،گاه پشت پرده سیاستها و سیاستمدارانشان ، چیزهایی هست که پس از سی سال، آنهارا ، روشن وآشکار میکنند !
ولیک ، وارونه وباژگونه تبلیغات حکومت کنونی که ازهرکاهی ، کوهی برعلیه شاه و بر پاد پهلویها میسازد ودرسایتها ،شبکه ها و کتابهایش به دروغسازیهای شگفتی دست میازد ونسل وپرهود جوان را گمراه میکند ، آنچه بسان آفتاب روشن و آشکارست
اینست که ،

1- بحرین ودیگرجزایر ایرانی مانندامارات متحده عربی ، قطر ، عمان که همه وهمه بخشهایی از سرزمین چندهزارساله ایران بوده اند ، ، به دلیل وآوند بیکفایتی وناکارآمدی وناتوانی قاجاریه ازدست ایران بیرون رفت وگناهی بردوشاه پهلوی نیست !

بگفته دیگر دسته گلی بودکه قاجاریه برآب دادند !
2- این سرزمینها مانند بحرین
نزدیک دوسده ، ازایران دورو هیچگونه نفوذ وپیوندی سیاسی ،اداری ونظامی بایران نداشته واز دیدگاه راستباورانه و رئالیستی و واقعگرایانه دیگر جزو قلمرو ایران نبودند وازدیگر سوی ، بجز رای وتصویب مجلس شورایملی برای تایید همه پرسی ،
از نگرش و دیدگاه حقوقی ، مستعمره بوده اند،
همچنین ، با سازوکار قانونی و با سازگاری ، اجماع وتوافق جامعه جهانی و برپایه حقوق بین المللی درباره مستعمرات وسرزمینهای تحت الحمایه ، مانند قوانین حق حاکمیت ملتها و همه پرسی ملی،
ازایران جداشده و استقلال یافته اند!2


این باره و موضوع نیازمند نگرشی ژرف است بدینگونه که !

( اصل حق تعیین سرنوشت ملتها وتعیین حق حاکمیت پس از جنگ دوم وبرای آزادسازی مستعمرات در سازمان ملل بن افکنده و تایید گردید،نه برای مردمی که حکومتی مستقل دارند !
بدین روی،
همه پرسی برای تعیین سرنوشت از مردم مستعمرات و ملتهای دربندانجام میشود وازهمان مردم مستعمره میپرسند که آیا میخواهند باستقلال سیاسی دست یابند یانه ،
و میخواهند تحت حاکمیت همان کشور مستعمر بمانند !
ولیک اگر بخشی از ملت مستقل که مستعمره نیستند ، خواهان استقلال باشند(( آنهم اگر درقوانین آنکشور چنین همه پرسی پیش بینی شده باشد)) این جدایی واستقلال ازکشورمادر، باید از راه همه پرسی ملی وهمگانی ، مشروعیت و پذیرفتگی یابد نه از آن بخش کوچکتر خواهان استقلال .
پس ، بایستی این همه پرسی ورفراندوم ، همگانی واز همه مردم آنکشور و آنسرزمین که بسان ملک مشاع همگانست ، انجام شودوگرنه همه پرسی از مردم همان بخش که خواهان جداییند بس، خنده دار مینماید ویادآور زبانزد ونیوشه ومثل نامور که ،
خودگویی وخود خندی ،عجب مرد هنرمندی !!
برخی از تجزیه طلبان کنونی ، ناشیانه ونادانسته باصل تعیین سرنوشت انگشت نهاده،در جاور ودرحالی که این اصل هرگز ازدیدگاه حقوق بین الملل
پیوند وربطی بخواست آنها ندارد.
گواه این سخن ، ناپذیرفتگی و عدم مشروعیت همه پرسی اقلیم کردستان بتنهایی از خود کردها وهمه پرسی کاتالونیا تنها از مردم همان استان بود وچون آن همه پرسی از خود جداییخواهان بود نه همه ملت اسپانیا وعراق از دید گاه حقوقی وقوانین بین الملل هیچ ارزمندی واعتباری نداشت ! )

3- گرچه دوشاه پهلوی بارها در درازای آن سالها ..

بخش5>

BY 👑کانال شهیاران 👑