چارلی وایمرز:

امیدورام که این بار پرزیدنت ترامپ درک کند که رهبر واقعی مخالفان جمهوری اسلامی، ولیعهد رضا پهلوی، تنها چند بلوک با کاخ سفید فاصله دارد

بخشی از گفتگوی چارلی وایمرز، نماینده سوئدی پارلمان اروپا با جمعی از هم‌میهنان در خصوص تحولات و مسائل مرتبط با ایران

آقای وایمرز در بخشی از این گفت و شنود چنین گفته است:

«اکنون ما منتظر مراسم تحلیف رئیس‌جمهور ترامپ و برنامه فشار حداکثری ۲ او هستیم. من فکر می‌کنم تفاوت این بار این باشد که او خود را با مشاورانی درباره ایران احاطه خواهد کرد که در مقایسه با دوره‌ی پیشین،درک بهتری از واقعیت‌های جاری در ایران دارند. این امر به او این امکان را خواهد داد که متوجه شود رهبر واقعی اپوزیسیون ایران تنها چند بلوک با کاخ سفید فاصله دارد. منظورم البته ولیعهد رضا پهلوی است. امیدوارم پرزیدنت ترامپ با این درک، نه تنها فشار حداکثری ۲ را اجرا کند، بلکه چیزی که ولیعهد آن را «حمایت حداکثری» نامیده نیز محقق شود. یعنی به فکر راه‌هایی برای حمایت از مردم ایران در مسیر آزادی‌شان باشیم، از جمله ایجاد صندوق‌های اعتصاب و دیگر روش‌های حمایت از مردم ایران.»

@shahyarram
.

تف به کمونیست ۵۷ تی !!!

زمانی نه چندان دور کشاورزان و کارگران، مرفه و محبوب شاهنشاه آریامهرفقید بودند.
اما امروز مغضوب آخوند و گرفتار نان شب خود هستند.

گروه های کم‌درآمد در فقر و فلاکت غوطه می‌خورند؛و کارگران به دلیل بی‌پولی دندان‌هایشان را می‌کشند و مواد غذایی بی‌کیفیت مصرف می‌کنند

اعتراضات کارگران طی هفته‌های گذشته افزایش یافته است و گزارش‌ها از دستمزدهای عقب‌افتاده و شرایط دشوار معیشتی کارگران و دیگر اقشار کم‌درآمد حکایت دارد.

یک فعال کارگری گفته کارگران مدام بجای درمان دندان، دندان‌های خود را می‌کشند و بنیه جسمی کارگران با استفاده از مواد غذایی فاسد و بسیار ارزان قیمت در حال افت شدید است.

کارگران مستأجر توان پرداخت اجاره‌بها با تورم بیش از ۵۰ درصد را ندارند و از سوی دیگر برنامه‌های حمایتی دولت برای خانه‌‌دار کردن اقشار کم‌درامد نیز در عمل ناکارآمد است.

ناصر ذاکری،کارشناس ارشد توسعه گفته است:بخش بزرگی از جامعه چنان گرفتار فقر شده‌ که در تأمین هزینه‌های اولیه زندگی خود نیز درمانده،و مصداق بارز"المفلس فی ‌امان‌الله هستند.

تف به کمونیست ۵۷ تی !!


@shahyarram


در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد

پیـام فـارسـی سفیر اسرائیل به مردم ایران:

این فرصت تاریخی را از دست ندهید! اکنون اقدام کنید

دنی‌ دانون، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، در یک اقدام بی سابقه و در نشست امشبِ شورای امنیت سازمان ملل مستقیما و به زبان فارسی، مردم ایران را خطاب قرار داد و چنین گفت:

«مردم ایران! این فرصتِ نادرِ تاریخی را از دست ندهید. اکنون اقدام کنید! مردم اسرائیل در کنار شما ایستاده‌اند.» آقای دانون ادامه داد و گفت: «من به مردم ایران می‌گویم که ما هزینه آزادی و شجاعتی را که طلب می‌کند، می‌دانیم. مبارزه شما فقط برای خودتان نیست، بلکه برای میلیون‌ها زندگی است که این رژیم، بی‌ثبات و نابود کرده است. قدرت بازگرداندنِ ایران زیبا، احیای سرزمینی غنی از تاریخ، فرهنگ و مقاومت در دستان شماست.»

@shahyarram
.

جمهوری اسلامی به آخر خط رسیده

قطع برق، آلودگی هوا و تعطیلی‌ها، بحران‌هایی ناشی از ناتوانی، فساد و بی‌لیاقتی جمهوری اسلامی در مدیریت کشور

در سال‌های گذشته مردم به قطع برق در تابستان، قطع گاز، به تعطیلات موردی در فصول سرد سال به دلیل افزایش #آلودگی_هوا و یا کاهش سوخت عادت داشتند. اما امسال مردم به طور هم‌زمان با ملغمه و ترکیب عجیبی از آلودگی هوا، ریزگردها، قطع #برق، قطع #گاز، تعطیلی‌های گسترده و بدون برنامه، کمبود سوخت و آلودگی شدید هوا مواجه هستند

به نظر می‌رسد آنچه که رژیم از آن به ناترازی انرژی و کمبود برق و سوخت نام میبرد، اکنون به مرحله‌ای بحرانی رسیده و دیگر درمان‌های مقطعی برایش راه‌گشا نیست. خاموشی‌ها از بخش خانگی به بخش تولید و صنعت هم سرایت کرده است و در نتیجه باعث زیان‌ هنگفت تولیدکنندگان و کارخانجات شده و در کنار آن تعطیلی‌های پی‌درپی در هفته‌های اخیر فریاد فعالان حوزه صنعت را برآورده و حتی کارگرانی که خود را در معرض بیکار شدن و قطع حقوق می‌بینند نیز به معترضین پیوسته‌اند.

جمهوری اشغالگر اسلامی در عرصه داخلی، منطقه‌ای و جهانی جز نابودی و ورشکستگی چیزی به بار نیاورده و زمان مرگش فرا رسیده

.

«فهرست سوگیری‌های مغرضانه و آشکار بی‌بی‌سی در گزارش‌هایش، چه درباره اسرائیل و چه ایران، به‌خوبی مستند شده است. با این حال، این هفته بی‌بی‌سی فارسی به سطح جدیدی از سقوط اخلاقی رسید و شهبانو فرح پهلوی را با اسماء اسد، همسر بشار اسد، دیکتاتور و قاتل مردم سوریه، مقایسه کرد. مقایسه ای توهین‌آمیز که بی‌بی‌سی باید بابت آن عذرخواهی کند.»

توضیحات امیلی شرایدر روزنامه نگار اسراییلی درباره رذالتها و شرارتهای #آیت_الله_بی_بی_سی و یهودستیزی و پهلوی ستیزی این فاضلاب

@shahyarram
.

درود،سپنتامهر

این کمترین ،سالهاپیش
درباره
بحرین
نوشتاری،چندنوشته ام!
لیک درپاسخ به نوشته بالا،بیادآوردم ازچندباره
و
پیشاورد!
نخست اینکه
نیوشه ومثلیست درپارسی وتازی
که
یک گنجشک دردست
بِه ازده قناری یاگنجشک بردرخت!
که درسروده ای ازجبران خلیل جبران نیزآمده است!
دوم اینکه
اگربپذیریم این راستینه وحقیقت آشکارراکه
بحرین
اززمان مرگ نادرشاه۱۱۶۰ق
وسرپیچی امام مسقط،ازایران جداشده
وخاندان آل خلیفه درآن
فرمانروایی میکردندوبدتراینکه،این جدایی بارضایت تلویحیِ بیش ازیک ونیم سده ای دولتهای قاجارهمراه بوده
نیزاگرپس ازجنگ دوم یکی ازاصول پذیرفته حقوقی درحقوق بین‌الملل،
اصل ثبات مرزهاوارج نهادن به اصل حفظ وضع موجود نیزبوده
وبهرروی،
دولت۳سده ای ال خلیفه درآن فرمانروایوده
وتازمان رضاشاه هیچ دولت ایرانی نیامده بگویدکه
ابولی خرت به چندست
واینجاچه میکنی
تااینکه رضاشاه در۱۳۱۲/۱۹۳۳خ
پادریک کفش نموده که
آن قناری‌های روی درخت همسایه ازآن ماست!
نیزازسویی
پس ازدوسه قرن بازپس گیری آن
بیگمان،نیازبه جنگ داردآنهم درچندجبهه وسویه
نخست باجامعه جهانی مسیحی یعنی غرب
ودرگیری باسازمان ملل ومهمترباکشورهای همسایه ودول وملل عربی،حتی ترکیه
همچنین
بانگرش بقوانین حقوق بشری
واصل تعیین سرنوشت که
این اصل برای آزادی مستعمرات وضع شده
کنون،برفرض وپنداری که بحرین رامستعمره شماریم واصل حاکمیت رابرای دولت آل خلیفه درست ونافذندانیم
چراکه
ازریشه وبنیادغاصب بودگرچه که۱۵۰سال
دول قجری دربرابرش سکوت کردندوسکوت درجهان سیاست نیزچم ومعنای خشنودی ورضارامیدهد!
کنون
اگرشمابجای شاه بودیدچه میکردید؟!
گفتارجناب قاسمی درویکیپدیاونوشتاربالابه گمان من بسی خردورزانه ودرستترست ازگفتارخودفروشان آخوندیسم مانندمعتضدوامین که بسی شعاری واحساسی وسهشگرایانه مینماید!
ازسویی،کدام مرجع تقلیدی سراغ داریدکه میهنپرست بوده وبیایدبرای بحرین سینه سپرکندوباجهان عرب دربیفتد؟علمای عراق که بیشترآنزمان دوستدارعبدالکریم قاسم وعارف بودندوپس ازیشان هم ازبعث میهراسیدندواگرواژه ای به زیان بحرین میگفتنددست کم
برای همیشه ازعراق رانده میشدندیاعلمای ایران که دردرونشان کین پهلویهارامی پروریدندواگرشاه هم ازیشان میخواست به شوندوفرنودهاودلایلی مانندتقریب بین المذاهب الاسلامیه
که بنیادش رابروجردی نهاده بودراپاس میداشتندوبیگمان همانهاشاه رابه رفراندوم دربحرین وصلح وآشتی باجهان اسلام،آغالانده
وخرسندوخشنودوراضی میساختند!؟
باری،اصول حقوق بین‌الملل که
گفته شدعرفی هستندکه
پس ازتصویب منشورملل متحد رعایت شده‌اندواگرشاه به رفراندم بحرین که زیرنظرونگاه سازمان ملل انجام شدوگرچه گویاتقلبی هم بودتن نمیداد،ایران تخطئه میشدومیگفتندهرگونه ادعای تاریخی ایران باهدف وآماج تخدیش ثبات مرزی بحرین،ناپذیرفته است وآنگهی۳جزیره تنب هاوابوموسی که برای ماازنگرش ودیدگاه سوق الجیشی ومالکیت آبی
بسیارمهمترازبحرین بودراهم ازدست می‌دادیم!
پرسش من ازکسانی چون طالع
که اینکارشاه فقیدراخیانت دانسته،اینست
اگرشمابودیدچه میکردید،ستیزه جویی باسازمان ملل ودگر مجامع بین‌المللی
جنگ باانگلیس ومتحدانش یعنی جهان غرب(مانندصدام)ونیزجنگی بزرگ,دامنه دارو دیرََندباهمه جهان عرب؟!
نابودی کشور…
اینک،بیاییدروش جنگ وستیزه رابرگزینیم وپنداریم شاه سالهاجنگ میکردوباجهان درمیافتادودرپایان هم مردم بحرین که
درپی سیاست انگلیس
بدست حاکمان یاسرریچاردبلگریوکه سنت وفرهنگ عربی یافته ویابیشترشان ازنجدوحضرموت و…بدآنجاکوچانده شده بودندرأی به جدایی ایران میدادندوجامعه جهانی هم پذیرفته وبامادشمنی مینموداکنون
به شاه چه میگفتیدخائن یاخادم؟!
نمیگفتیدکه
اقادویست سیصدسالست که
مانه دربحرین نفوذی داشتیم
نه حکومتی
نه حتی نماینده ای
نه اداره ای،نه حتی یک ماموری
وگرکسی
هم بخواهدبه استان۱۴م فرضی وپندارین مابرودبایدگذرنامه داشته باشدونخست به کشورسومی مانندعراق یاکویت وسعودی برودوازآنجاویزابگیرد؟!
نمیگفتیداین چگونه استانیست که۳۰۰سالست ازماجداافتاده
ولی
شاه برای آن صدهاهزارنفررابه کشتن دادو…به فرجام هم
بخواست خودبحرینیهاوسازمان ملل وکشورهای منطقه،استقلال وجداسری یافته؟!
براستی این شاه خائن چرادراین جنگ بیهوده جوانان مارابه کشتن داد،
اگراین راگمان وفرض کنیدشاه رانفرین نمیکردید
واین رانمیگفتید؟!

اینجاست که من بارهاگفته ام شاه
دستانی بی نمک داشت،هرکارمیکردعلی بهانه گیران یاروشنفکر۵۷تی،بادشمنی وستیزه جویی درباره اش میگفتندکه
خودسواربرخرست وپسرش دنبالش میدوددوتایی سوارشوندگویندبی انصافهادوپشته سواراین بیزبان شدند،پیاده شوندمیگویندچه خرهایی،خردارندوپیاده اند!
من درین چنددهه دریافتم که
دشمنان پهلوی که یامرده اندیادرپیرانه سری بسرمیبرندهرگزازشرداده های کینه ورزانه آسوده وبرکنارنمیشوند!

اگرتنهابیندیشیم
که
بحرین نزدیک۳سده ازایران جدابوده
سپس درمییابیم که جزاین
بده بستان رادگرچاره نبودمارا!

بنگرید به نوشتارمن درباره بحرین

درود

سپنتامهر

درباره بحرین !

پیش ازین ، بنده کمترین ،
جستارهایی در باره دروغها وبرساخته های تاریخی داشتم ،
بنام دروغهای جاویدان !

یکی از دروغهای نامداروماندگارگاهنگاران و تاریخنویسان حکومتی و دشمنان دروغسازوفریبکارشاه، درباره بحرین وکوتاهی دولت شاهنشاهی درنگاهداری آن وواگذاری آن است .
دراین باره ، بنده نوشتاری دیرند و درازدامن داشتم .
کنون گزیده وچکیده ای از آنها را
بازنگارش مینمایم .
بحرین در پایان جنگهای دوم ایران وروس که بپیمان ترکمنچای انجامید و همزمان با جدایی مسقط و شیخ نشینها بنام جزایر متصالحه که بجزایر قواسم نیز نامگذاری شدند از خاک ایران جداشد و( تحت قیمومت)وسرپرستی انگلستان گردید !

شایان گفتارست که همه کشورهای کناره جنوبی خلیج فارس از عمان تا بحرین همه از زمان هخامنشیان ، ازآن ایران و
ملک طلق ایران بود ودر سال 1243ق درپایان جنگ دوم ایران وروس ودر زمان فتحعلیشاه قاجار ازایران جداشد وبیست وسه سال پس از آن یکی از اشتباهات امیرکبیرویاشاید بضرورت ونیاز زمانی این بودکه او ، امنیت خلیج فارس واین متصرفات انگلیسیهارا برای پدیداری امنیت در خلیج فارس درپیمانی بانگلیسیها واگذاشت !
(بکتاب نامه ها واسناد امیرکبیر و نوادرالامیر تصحیح وگردآوری سیدعلی آل داوود ، بنگرید و نیز میرزآآقاخان نوری ازپیروزمجتهدزاده)
همچنین گفتنیست ، درزمان فتحعلیشاه ومحمدشاه قاجار ، که دزدان دریاییی که بیشترشان از بندرکناره ومیناب بودند به آوندو فرنود ناتوانی وناکارآمدی دولت مرکزی درپی جنگهایی باروسیه ،سرکشی و یاغیگری نموده و بدزدی دریایی سرگرم و بدریازنی نامور بودندو امنیت کشتیهای بازرگانی اروپایی را درتاسه وخطر افکنده بودند.
انگلیسیها با هوشمندی ورندی سیاسی که ویژه این پیر استعمارگرست ،
با آن دزدان دربایی که قواسم ودربرخی جاها جواسم نامیده میشدند ، گفتگوی دوستانه ای باز کرده و (موجودیت) آنها در جزایرجنوبی خلیج فارس ،همین امارات امروز که درآنزمان ازآن ایران بودرا ، برسمیت شناخته و پیشنهاد فرمانروایی و پشتیبانی از آنها در برابردولت ایران ، را به آن دزدان دریایی دادند به سامه و به شرطی
که بکشتیهای انگلیسی دستبرد نزنند !!
نیز باهیچ دولت سومی پیمانی بی پروانه انگلیس ،نبندند!
این روند که (تحت قیمومت )گیری سرزمینهای ایرانی جنوب خلیج فارس بدست انگلسیها ، بود بگونه آشکار ورسمی از 1861 تا 1871 انجام شد .چرا که با نبودن حکومتی ملی و مقتدر ،نیرومند و دلسوز وایرانی تبار وبابودن حکومتی بیکفایت و ناایرانی برسرکار ، مانندقاجار و بگفته نامدار،
آنگاه که آب سربالا رود قورباغه هم ابوعطا میخواند ،درچنین نهش و شرایطی چشمان عثمانیها هم به بحرین دوخته شد و در اندیشه گرفتن بحرین افتادند !
ازینرو در همان سالها حکومت دست نشانده حجازی انگلیس ، آل خلیفه خواستار قیمومت انگلیسیها، بگونه رسمی شدند !!!
این پیوند استوار میان انگلیس واعراب راهزن ودزد که بکمک انگلیس بحکومت نشسته و دست نشانده رسمی انگلیس شدند ، آوند وسببی شدکه انگلیسیها ، سیاست ایرانی زدایی یا بگفته خودانگلیسها ، پارسی زدایی و کوچاندن اقوام ایرانی پارسی زبان راکه گویش عچمی(عجمی) داشتند ، از کناره های خلیج فارس برگزینند .
درپی سیاست عربیسازی ،
طایفه های عربی را از حجاز و نجد بآن سامان آوردند .
ازآندست کوچاندنها مانند خودآل خلیفه و آوردن طایفه آل خلیفه ازحجاز ونجد ببحرین بود !

با بروی کارآمدن رضاشاه بزرگ وانگاره وطرح پاد انگلیسی و ضدبریتانیایی او ازهمان آغاز ،
آن بزرگمرد ازسال 1306خ دستور اخراج وبیرون آوردن همه کارهای دولتی از دست انگلیسیها را داده و بجای کاردانها ، سررشته دارها و متخصصان انگلیسی، از آلمانیها ، سوئدیها بهره گرفت (بجز شرکت نفت انگلیس وایران درجنوب که برابر پیمان دارسی1906م چاره ای نبود )
ازدیگرسوی ، انگلیسیها که پشتیبان داخلی خودشان را بنام شیخ خزعل درجنوب ازدست داده و تشکیلاتشان دربوشهر بسته شده و بااینکه نهانی درپایان دوره قجر، بشیخ خزعل پیمان داده بودند اورا بشاهنشاهی عربستان یا خوزستان برسانند اینک با برآمدن رضاشاه همه رویاهای شیخ برآب وباد رفته بود دراندیشه تجزیه و بآشوب کشاندن استانهای باختری ایران .....
بخش 2 را پیگیری فرمایید

بخش 2...

درباره بحرین
سپنتامهر

.....ایران بودند.
یکی دیگر از کارهای ارزشمند رضاشاه که پیش زمینه مدرنیسم درایران بود ، تخته قاپوکردن واسکان عشایر بود که آن بیچارگان به آوندودلیل ناآگاهی ونیز، پدیدآوری بدبینی ودشمنی باپهلوی وفرافکنی و فریبکاری آخوندو انگلیس، دربرابر آن کار ایستادگی نمودند.
ازیرا انگلیسیها ، مجال وزمان را، خوش وغنیمت شناخته و مامور کارکشته خود توماس ادوارد لورنس که براستی کاردان و کاربلدبودرا با هماهنگی چارلز بلگریو* نماینده بریتانیا درخلیج فارس ومقیم سیاسی در بحرین به کردستان فرستادند.
او همان کسی است که به لورنس عربستان نامدارست و فیلم آن رابابازی پیتراوتول وکارگردانی دیوید لین بنام لورنس عربستان دیده اید !!

لورنس بسردشت کردستان آمده وبا سران اقوام کردبرای شورش ، رایزنی کرده ولی بجز اسماعیل آقا شکاک یا سیمیتقو ،
نمیتواند ، کسی را باخودهمراه کند.
سیمیتقو که از رهبران ایل شکاک آذربایجان باختری (غربی ) بود بارها بشهرهای آذربایجان خوی ، سلماس وارومیه تاخته و بتاراج وکشتار برخی شهرهاومردمان آنسامان دست یازیده بود که کسروی در تاریخ 18 ساله ودیگران بآن پرداخته اند !
او با همکاری با روسهای تزاری و
چندی پس ازآن با پیمان سور**
وهمبستگی دول اروپایی درجنگ نخست جهانی ،
که بشکست وپاره پاره شدن عثمانی انجامید خودرا شاه کردستان نامید ودولت مرکزی که توان و نیروی خواباندن آشوب اورانداشت ، اورا با برنام ولقب سردار نصرت وسکوت دربرابر کارهایش ، رهاکرده بود !
بابرآمدن رضاشاه اسماعیل آقانتوانست در آذربایجان مانده و بآشوب و سرکشیهای خویش بپردازد.
ازینرو در ترکیه وبخشهای مرزی بکروفر و تاراج وگریز سرگرم بودوبا سپاه ده هزارنفریش، بیشتر دست نیافتنی ! بگونه ای که مردم آذربایجان را بستوه آورده بود.
ازین سوی ،لورنس پس از نومیدی از دیگر قومها وایلهای کرد ،
درسال 1308خ ازسردشت بشمال ارومیه نزداورفت واو راباندیشه جدایی و تجزیه کردستان (مانندخزعل ) واداشته و پیمان یاری میدهد!
فرجامین تازش اسماعیل آقا رخدادخونین لکستانست .
رضاشاه بزرگ بفرمانده سپاه آذربایجان میرزاامان الله جهانبانی (پدر سپهبد ایرانپرست نادرجهانبانی )
و همراهانش سرهنگ فضل الله زاهدی ،سرهنگ پولادین و .. دستور پایان آشوب ویکسره نمودن کار را میدهد.
رکن دوم سپاه آذربایجان از بودن لورنس در میان رایزنان اسماعیل آقا آگاه شده واوکه گریخته بود و بمدرسه امریکاییهای ارومیه بنام آموزگار و مبلغ مسیحی رفته بود بدست ارتش دستگیر شده وبتهران وبزندان تازه ساز قصر برده میشود !

برابر گزارش علی منصور وزیر کشور (داخله )در دولت مهدیقلیخان مخبرالسلطنه هدایت در همان سال 1309 خ ،
هویت راستین او که جاسوس انگلیسیست ، آشکارمیشود .
آنگونه که برخی نویسندگان کنونی که با برخی سازمانهای فرهنگی حکومتی همکاری دارند، نوشته اند،مانندباقر عاقلی در شرح حال رجال سیاسی ونظامی و محمودطلوعی در دانشنامه تاریخ ، درپی شورشی در زندان قصر بدستور نهانی مهدیقلیخان هدایت ،
ادواردتوماس لورنس ، را گریز وفراری میدهند !
که این گریز دادن لورنس بدستور هدایت شگفت مینماید و جای ژرف اندیشی و واکاوی دارد !
باری!
باره بحرین وقیمومت آن بدست انگلستان ، بگمانم ، در سال 1934، برابر 1313در جامعه ملل به آوند کشف نفت درآن و اعتراض وناخرسندی دولت شاهنشاهی ایران از اشغال انگلیس و پشتیبانی آندولت از حکومت دست نشانده نامشروع آل خلیفه، بررسی شد و ایران برای چندم بار، برپایه اسنادآشکارسیاسی و تاریخی چندهزارساله ، مدعی مالکیت خویش وغاصبیت انگلیس درآن جزیره و دیگر جزایر متصالحه گردید .
لیک ، قدرت انگلیس و کشف نفت بحرین و آز و شره انگلیسیهاو تیرگی روابط ایران باروباه پیر برسر قرداددارسی و درشومینه افکندنش بدست رضاشاه و ناگزیری انگلیس برقراراداد1933 ونیز ، سازش قدرتهای پشت پرده بااو ، سبب وآوندی شد تا ، خواسته ایران دربوته فراموشی سپرده شود.


پس ازکشمکشها، تنشها و( منازعات سیاسی) دولت پهلوی و انگلیسیها ودخالت آنها در امور داخلی ایران و فرستادن لورنس نزد سیمیتقو برای تجزیه وجدایی کردستان و پس از آن درگیریهای نفت ونیز کشمکشها برسر مالکیت همه جزایر ایرانی از مسقط وعمان تابحرین و عربیسازی آن بخشهای ایرانی بدست انگلیسیها انجام شده بود ،نهش و وضعیت سیاسی میان ایران وانگلیسیهارا بسیار تیره ترنمود.
بگونه ای که درسال 1935 م،
1314خ که نماینده ومقیم بریتانیا چارلز بلگریو،استاد لورنس درپی نامه ای بدولت خودمینویسدکه طرح وانگاره عربیسازی سرزمینهای کرانه خلیج فارس بخوبی انجام شده،خواستار میگردد که نام خلیج فارس هم عربی شودوبخلیج العربی دگرگون گردد !
لیک دولت انگلیس که درگیریهای یادشده وتنش باایران بسودش نبود بویژه کشمکش نفتی با ایران و درپی آن دربخاری افکندن و سوزاندن قرارداد ..
بخش3>

بخش3
درباره بحرین
سپنتامهر

...وسوزاندن قراردادوپیمان دارسی بدست رضاشاه وتعطیل کردن پالایشگاه و بستن شیرنفت آبادان بدست خودش،
به بی آبرویی آن دولت انجامیده بود
وبا انجام تازه پیمان نفتی تازه 1933م کمی ازتنشها و کشمکشها کاسته شده وبتازگی ازآن درگیری سیاسی نفتی رسته بود ، نمیخواست در داستان دیگری اندرآید .
ازیرا ،
از چارلزبلگریو خواست که باره و پیشاورد و موضوع تغییرنام خلیج فارس بخلیج العربی را رهاکرده و آشکارنکندو پیگیر نشود .
گرچه او با شیخ بحرین این باره و موضوع را درمیان نهاده و شیخ آل خلیفه بپشتیبانی انگلیسیها ونماینده بریتانیا درخلیج فارس ، بدوایر دولتی دستور داد نام خلیج فارس را بخلیج عربی بگردانند !
لیک ،پس از اینکه ریچارد بلگریو چنین تخم لقی را در دهان آل خلیفه شکست ، کمتر از دودهه پس از آن
عبدالکریم قاسم که با کودتای بس خونین پادشاه عراق ملک فیصل دوم را ناجوانمردانه ودرگرمابه کشت و پادشاهی نوبنیاد و نوپای عراق رادرهم شکست وجمهوری عراق را برپانمود
با سیاست ضدعجمی وپادایرانی دومین کشورعربی بود که با کینتوزی از عجمها و پارسی ها ، نام خلیج الفارسی را از کتابها و فرهنگ ورادیوی عراق برانداخت و نام جعلی وبرساخته خلیج عربی را بجای آن نشاند !
پس از قاسم ، جمال عبدالناصر مصری در 1958 چنین کرد ، او بابرپایی جمهوری متحده عربی سیاست ضد ایرانی وپادعجمی راپی گرفت ودر تبلیغات ضدایرانی نام خلیج فارس را دیگرگون بنام خلیج العربی کرد. 1
البته دیری نپایید که درپی رایزنیهای سیاسی ایران ، نه تنهامصر دوباره نام خلیج الفارسی را برجای خودنشاند که هیچ کشور عربی در ادارات فرهنگ ،رادیو تلویزیون و کتابهای درسی و دانشنامه هایش دیگر ، بجز نام خلیج الفارسی را بکارنمیبرد !
تاشورش 57 که نخست، رهبر نخستینش خمینی با گفتن این گزاره که ،
خلیج فارس نگویید ، بگویید خلیج اسلام !!
دوباره این مار خفته رابیدارکرد و کم وبیش کشورهای عربی نام خلیج العربی رابر دریای پارس یا خلیج فارس دوهزارو ششصد ساله نهادند !
صدها وهزاران بار در خاستگاههاو اسنادکهن تاریخی ،جغراقیایی وسیاسی جهان از 2600 سال پیش تاکنون و درهمه زبانهای جهانی ازهمان روزگار کهن تنها نام این خلیج ،
باپسوند پارس یا فارس همراه بوده ازسنگ نبشته های کهن ،
تاریخهای یونان وروم و کتب دینی سامی بگیرید تا نگاره ، کالوبها ، رهنامه ها ونقشه ها واطلسها ، ، تاریخهاو تفاسیر اسلامی ، دانشنامه های عربی که تا سی چهل سال پیش نگاشته و چاپ شدند !
لیک درپی سیاست خارجه ناکارآمدوضدملی حاکمیت آخوندی ،
درسال 1382 خ ، جامعه الدول العربیه که آنرابنام اتحادیه کشورهای عرب میشناسیم ، بامصوبه ای که 100% کشورهای عربی بآن رای دادند ، دگرش وتغییر نام خلیج فارس بخلیج العربی را رسما خواستارشده وبا هزینه بسیاروبکمک دلارهای نفتآورده از کشورهای غربی نیز خواستند نام خلیج فارس را تغییر ودگرگونه سازند .
شوربختانه ، برخی سازمانهای ارزمند ومعتبر برای دریافت دلارهای بیشمار امارات،بحرین ،سعودی ،کویت شرافت کاری ودرستکاری علمی خودرا زیر پرسش و سوال بردند وباین دروغ وکارضدعلمی دست یازیدند مانندسازمان غیر دولتی نشنال ژئو گرافیک که در کالوب،رهنامه واطلس خویش درکنارنام خلیج فارس ،نام برساخته وجعلی خلیج العربی را در کمانه وپرانتزنهاد ودر باره سه جزیره ایرانی خلیج فارس ، نام
جزایر اشغال شده بوسیله ایران راگزارش کرد!!
نیز موزه لوور و،،،،
شگفتست بدانید بجز مصوبه یادشده که گفتیم ، اتحادیه عرب ،مصوبه دیگری راهم با 100% آرا ء ، بانجام رسانده ( در تاریخ پیدایش اتحادیه عرب تاکنون تنها دوبخشنامه با 100%آراء تصویب شده ، نه برپاد وعلیه اسراییل بلکه برپاد وعلیه ایران، که کشورهای نوچه حکومت آخوندی سوریه ، عراق و فلسطین همه وهمه برعلیه ایران، بآن رای داده اند ، نخست همان دگرش و تغییر نام خلیج فارس بعربی ، دوم اشغالگر خواندن ایران درباره سه جزیره تنب بزرگ وکوچک وابوموسی وخواستار شدن خروج ایران از آنها !!! )

باری!

به بنمایه سخن بازگردیم وآن اینکه ،
بحرین از زمان فتحعلیشاه یعنی نزدیک به 180 سال پیش ازایران جداشده وبسان مستعمره ای دست انگلیسیها بود (تحت قیمومت )
ایران هیچ دکه سیاسی ونظامی در آنجا نداشت ، رفتن ایرانیها بآنجا ناشدنی بود مگر با پروانه واجازه کنسولگری انگلیس دربوشهر !!

پلیس ، گمرک وادارات آنجا از زمان قاجاریه ، همه وهمه انگلیسی بودند و نه تحت امر دولت ایران !!!

لیک از سال 1336خ دولت شاهنشاهی از دیدگاه سیاسی وجهانی برای اینکه بحرین بدامان میهن بازگردد،
دلخوش باین بود که استان 14م را بحرین بنامد و صندلی خالی را درمجلس برای نماینده اش، بگونه نمادین ، نامگذاری کند !
درکتابهای درسی هم نام بحرین را استان چهاردهم ایران قلمدادنماید !

پس،
بحرین از پیش از صدوهشتادسال تا اکنون ..
بخش4>

بخش4
درباره بحرین !
سپنتامهر

...بحرین ازپیش از صدوهشتادسال پیش تاکنون ، هیچگاه در دست ایران نبود که محمدرضاشاه پهلوی آن راببخشد و یا نبخشد !!

این بدانسان ماند که ما قناری خوش آوایی داشته ایم ولیک، همسایه ای آزارجو آن را دزدیده و برده و آزادکرده واکنون،
همان قناری ما ،پریده و برشاخه درخت همسایه نشسته ، ودیرزمانیست که دست ما ازآن کوتاهست
و میگوییم آن قناری از آن ماست !
همچنین ، هرسیاستی نقاطی کور دارد !
شاید
یکی از نقاط کور سیاست دولت شاهنشاهی، همین باره بحرینست !
دکترهوشنگ طالعی که از حزب پان ایرانیست بوده واز یاران دکترایرج پزشکپور نماینده تبریز ،
و نویسنده ماتیکان وکتاب 6 جلدی تجزیه ایران دربخش بحرین ، برآنست که شاه در تن دادن بپیشنهاد سازمان ملل متحد ، در همه پرسی از مردم بحرین ، کوتاهی کرد ونباید دولت ومجلس ایران باین همه پرسی ،خرسندی ورضایت میداد!

چندسال پیش نیز ، ایشان در گفتگویی بگمانم با روزنامه ایران ، راهکاری را گفت که شاه بایداز علمای شیعه کمک میخواست تا فتوادهند، بحرینی که نزدیک به 70 درصد شیعه ونزدیک بنیمیش پارسی زبانند ، روانیست یک حکومت که از اقلیت سنی هستند برآنها فرمانروایی کنند .
ایشان برآن بود ، شاه میتوانست ، بیاری آخوندها و این فتوا که علمای شیعه این همه پرسی را ، روا وشایسته نمیدانند از زیر فشار غرب وسازمان ملل خودرا رهانده و بحرین را بکشور مادر بازگرداند !
لیک ،
آنچه امروز ما را با پارادوکس، ناسازه و مغالطه آناکرونیسم یا زمانپریشی و نابهنگامی ، روبرو میکند ،همینست که با اندیشه ،
و نهش و شرایط امروز آن رخداد نیمسده پیش را بررسی کنیم !
گرچه ، بگمان من ،
نمیدانیم این نقطه کور چیست و هرکشوری ،
اگرچه کشورهای دموکرات ،گاه پشت پرده سیاستها و سیاستمدارانشان ، چیزهایی هست که پس از سی سال، آنهارا ، روشن وآشکار میکنند !
ولیک ، وارونه وباژگونه تبلیغات حکومت کنونی که ازهرکاهی ، کوهی برعلیه شاه و بر پاد پهلویها میسازد ودرسایتها ،شبکه ها و کتابهایش به دروغسازیهای شگفتی دست میازد ونسل وپرهود جوان را گمراه میکند ، آنچه بسان آفتاب روشن و آشکارست
اینست که ،

1- بحرین ودیگرجزایر ایرانی مانندامارات متحده عربی ، قطر ، عمان که همه وهمه بخشهایی از سرزمین چندهزارساله ایران بوده اند ، ، به دلیل وآوند بیکفایتی وناکارآمدی وناتوانی قاجاریه ازدست ایران بیرون رفت وگناهی بردوشاه پهلوی نیست !

بگفته دیگر دسته گلی بودکه قاجاریه برآب دادند !
2- این سرزمینها مانند بحرین
نزدیک دوسده ، ازایران دورو هیچگونه نفوذ وپیوندی سیاسی ،اداری ونظامی بایران نداشته واز دیدگاه راستباورانه و رئالیستی و واقعگرایانه دیگر جزو قلمرو ایران نبودند وازدیگر سوی ، بجز رای وتصویب مجلس شورایملی برای تایید همه پرسی ،
از نگرش و دیدگاه حقوقی ، مستعمره بوده اند،
همچنین ، با سازوکار قانونی و با سازگاری ، اجماع وتوافق جامعه جهانی و برپایه حقوق بین المللی درباره مستعمرات وسرزمینهای تحت الحمایه ، مانند قوانین حق حاکمیت ملتها و همه پرسی ملی،
ازایران جداشده و استقلال یافته اند!2


این باره و موضوع نیازمند نگرشی ژرف است بدینگونه که !

( اصل حق تعیین سرنوشت ملتها وتعیین حق حاکمیت پس از جنگ دوم وبرای آزادسازی مستعمرات در سازمان ملل بن افکنده و تایید گردید،نه برای مردمی که حکومتی مستقل دارند !
بدین روی،
همه پرسی برای تعیین سرنوشت از مردم مستعمرات و ملتهای دربندانجام میشود وازهمان مردم مستعمره میپرسند که آیا میخواهند باستقلال سیاسی دست یابند یانه ،
و میخواهند تحت حاکمیت همان کشور مستعمر بمانند !
ولیک اگر بخشی از ملت مستقل که مستعمره نیستند ، خواهان استقلال باشند(( آنهم اگر درقوانین آنکشور چنین همه پرسی پیش بینی شده باشد)) این جدایی واستقلال ازکشورمادر، باید از راه همه پرسی ملی وهمگانی ، مشروعیت و پذیرفتگی یابد نه از آن بخش کوچکتر خواهان استقلال .
پس ، بایستی این همه پرسی ورفراندوم ، همگانی واز همه مردم آنکشور و آنسرزمین که بسان ملک مشاع همگانست ، انجام شودوگرنه همه پرسی از مردم همان بخش که خواهان جداییند بس، خنده دار مینماید ویادآور زبانزد ونیوشه ومثل نامور که ،
خودگویی وخود خندی ،عجب مرد هنرمندی !!
برخی از تجزیه طلبان کنونی ، ناشیانه ونادانسته باصل تعیین سرنوشت انگشت نهاده،در جاور ودرحالی که این اصل هرگز ازدیدگاه حقوق بین الملل
پیوند وربطی بخواست آنها ندارد.
گواه این سخن ، ناپذیرفتگی و عدم مشروعیت همه پرسی اقلیم کردستان بتنهایی از خود کردها وهمه پرسی کاتالونیا تنها از مردم همان استان بود وچون آن همه پرسی از خود جداییخواهان بود نه همه ملت اسپانیا وعراق از دید گاه حقوقی وقوانین بین الملل هیچ ارزمندی واعتباری نداشت ! )

3- گرچه دوشاه پهلوی بارها در درازای آن سالها ..

بخش5>

بخش 5..
درباره بحرین
سپنتامهر




... بجامعه ملل و سپس بسازمان ملل شکایت نمودند ولی
نیک بیندیشید و خوب بنگرید که
برپایه یکی از قوانین بین الملل که قانون تحدید مرزها و حفظ موجودیت مرزها برپایه وضع موجود پس ازجنگ دوم بود وهست ،
و شایدهم
برپایه همان توافقات پشت پرده ، دولت ایران راهی نداشت و بیک بده بستان خرسند و راضی شده بود و آن
اینکه دربرابر بحرین جداشده ازایران که دوسده مستعمره وتحت الحمایه بوده واینک ،
باسازوکار قانونی وبرابرحقوق بین الملل استقلال یافته ، ببازگشت و تملک سه جزیره و آبخست ایرانی تنب بزرگ وتنب کوچک وابوموسی ، خرسندو راضی گشته و باستقلال بحرین، تن در دهد .
بگفته ای دیگر ،
بگمان میرسد ،
استقلال بحرین کاری بود شدنی وقانونی !
چه ایران بآن تن میداد وچه نه !
ولیک ، بهرروی ، ایران
1- کشور مادر بود ،
2- کشوری بود نیرومند و دل خاورمیانه که هم بحرین ودیگر کشورهای نوپدید خاورمیانه بدان نیازمند بودند وهم باخترزمینیان و غربیان !
3 - ازسویی ، بیشتر خلیج فارس از ایران بود واین گستره و موقعیت سوق الجیشی ، ایران را در گیتی ممتاز وتافته جدابافته کرده بود !
4- ایران ، خود کشوری نفتی بود و بیشتر کشورهای پیشرفته، نیازمندآن !
5 - همچنین ،
ایران از همپیمانان غرب بود و در برابرآنها تعهداتی داشت ، همچنانکه غرب دربرابر آن !
پس ، بهترین راه ، راه آشتی ومسالمت جویانه بود !


6- یادم رفت این باره تاریخی مهم
را بگویم !!!
که نه تنها غرب بلکه
بلوک شرق کمونیست هم پشت استقلال بحرین ایستاده بودند!
بگفته دکترهوشنگ طالعی ، رویارویی همه احزاب کمونیست ایران و پیشرو آنهاحزب توده
که پیوسته ،مزدور راستین شوروی وخائن باین سرزمین ومیهن ما بوده اند ، دیدگاهشان درین باره ،
ضدحکومت شاهنشاهی و موافقت وسازگاری وتلاش تبلیغی برای استقلال بحرین وجدایی ازایران بود !
روزنامه مردم ارگان حزب توده، شادمان از جدایی بحرین ، نوشته بود خوب شد بحرین جداگردید و از ستم پهلوی رهاشد !!

همه این حرکات موذیانه وفریبکارانه روشنفکران کمونیست برگرفته از خواست شوروی بود، کشوری که همیشه از دیرباز تاکنون چشم آز و شره وطمع به سرزمین مادوخته و
بخش بسیار گسترده ای ازمیهن مارا از شمال غربی وشمال شرقی ، در سده نوزدهم ترسایی و میلادی برابر پیمانهای ننکین گلستان ، ترکمنچای و آخال ،جدانمود .
وامروزهم باز بروشنی میبینیم که
مزدوران پوتین ،فرزندان مزدوران چپی گذشته اش از بازماندگان چپ و فرقه دموکرات پیشه وری و قاضی محمدوالاهوازیه مزدوران چندجانبه پوتین واردوغان و وهابیهای سعودی را برای تجزیه کشوربکارگرفته است!!

باری ، شوروی این خرس زورگوی شمالی ما ،
که تمامیت ارضی مارا همواره بتاسه وخطر انداخته در آن زمان ، از کشورهای غربی ونیز ، انگلستان خواسته بود نیروهایش را ازبحرین بیرون ببرد و نخست استقلال بحرین
و دوم عربی بودن آن سرزمین را (بااینکه 70 %بحرین پارسی زبانند)را برسمیت بشناسد واگرشورای امنیت سازمان ملل ، جزاین رایی درباره بحرین بدهد آن را وتو خواهدکرد !!!

نیک بنگرید ،
بااینکه بحرین و حکومت آل خلیفه کوچکترین گرایشی بسوسیالیسم و کمونیسم نداشتندلیک ،
این باره و پیشاورد و موضوع ،یعنی خواسته وپافشاری شوروی براستقلال بحرین وشناسایی آن بعنوان کشوری عربی ،
یکی از چیزهاییست که روشنفکران چپ ما نمیدانند ویا نهانکارانه وفریبکارانه ، بآن نپرداخته اندکه چرابلوک شرق کمونیست ومسکو ، خواهان پیدایش و تشکیل دولت رسمی ومستقل با گرایش غربی انگلیسی واتفاقا ضدکمونیستی بحرین شد !!
این تلاش کمینترن در استقلال رسمی بحرین وجدایی همیشگیش ازسرزمین ما بجز سیاست دیرین پطری روسها و پاره پاره کردن سرزمین ایران بوده ست !؟
پس ،
بگمان بهترین چاره ایران درآنزمان ، همان کاری بود که شاه و دولت شاهنشاهی کرد ، درنیفتادن ودرگیرنشدن بابلوک غرب وشرق و سیاست سازش با جهان و بده بستانی که برای ایران ارزش سیاسی ، جغرافیایی و اقتصادی داشت !
ازدیدگاه واقعنگر نیز ، چون این سه جزیره بویژه ابوموسی از کرانه ها و ساحلهای ایران دورند وبامارات متحده بسیار نزدیک ، مالکیت این جزایر خط مرز آبی مارا روشن ومعلوم میکنند ،یعنی با تملک این سه جزیره پس از خروج نیروهای انگلیسی ، ایران مالک آبی بیشتر خلیج فارس میگردد و اگر چنین نبود ونمیشد ،
مالکیت آبی ایران شاید نزدیک به یک سوم آنچه وضع موجودست ،کاهش میافت !

درباره جستارها ومباحث بن افکنده شده
و پیشاوردها و موضوعات درمیان نهاده بحرین ، چارلز بلگریو ، لورنس عربستان و برخی باره های تاریخی بجز کتابهایی که درمتن بازگفتیم وشناساندیم
بنگرید برفرنسهای داده شده درمتن ونیز
خلیج فارس ، کشورها ومرزها ، مجتهدزاده
خاورمیانه ،نفت وقدرتهای بزرگ بنجامین شوادران
خلیج فارس ،احمداقتداری ..
<6

بخش 6
درباره بحرین !
سپنتامهر


....ایران ومسئله تجزیه نوشته هوشنگ طالع و...

اینک، سخن فرجامین باشما !
خردورز یاران!
با نگرش ژرفکاوانه تاریخی ، کمی بیندیشید و برای من بنگارید اگر شما بی آنکه خشک اندیشی و تعصب ، پیورزی و خشکمغزی ونیزبی آنکه بدبینی و سیه انگاری داشته باشید و بجای دولت شاهنشاهی بودید ،چه میکردید و چه راهکار حقوقی برای بازشدن این پیچش سیاسی صدوهشتادساله و برون رفت ازین بن بست تاریخی داشتید !؟

چگونه میتوانستید پاره ای ازسرزمینتان را که نزدیک دو قرن از کشور جداشده بود و حکومت دیگری که دشمن شماست و با پشتیبانی دولتهای بزرگ و سازمانهای بین المللی برآن فرمانروایی میکندوحکم میراند، بدامان میهن بازگردانید بویژه که در یک
همه پرسی ازسوی جامعه جهانی و اگرچه فرمایشی ، مردم آنسامان که نزدیک دوسده است که از دیدگاه مرزی و ژئو پلتیک و سیاسی و نظامی و اقتصادی وفرهنگی ازشمادورافتاده اند، باستقلال رای داده اند!
در آن نهش و شرایط،
پیشنهاد یا نقد و سپس راهکارشما چه بود !؟



پابرگیها وزیرنویسها
********************
1- نیک بنگرید و بیندیشید که
اگرما ، روشنفکر 57تی را ازچپ کمونیست ،شریعتی چیها، ملی مذهبیها را بیرحمانه زیر کارد تشریح کالبدشکافی و نقد میکنیم و
آنها را ، آفریدگار همه سیه روزگاری و همه بدبختیهای 40 سال گذشته تاکنون میدانیم ، بآوند ودلیل اندیشه های ضدایرانی و پادملی آن بیخردانست ! شگفتا که همین روشنفکران گستاخ 57تی ،
جمال عبدالناصر که ایرانیان و عجم را بدتر از یهودواسراییل میدانست را میستاییدند، نه که میپرستیدند و اورا نمادقهرمانی جهان اسلام میدانستند، البته روشنفکر ضدشاهنشاهی ایرانی ، نه تنها جمال عبدالناصر را تقدیس و سپندانگاری میکردند
که ناصر درین لاسیدنهای سیاسی تنهانبود،
بلکه ، الگوهای انقلابی دیگراین بیوطنان مثلاایرانی ، که بآنها بسی نرد عشق میباختند و سخت عشق میورزدیدند،
دیگر دشمنان تاریخی ایران و ایرانی بودند ،
چونان ، عرفات ،صدام حسین ، معمر قذافی، احمدبن بلا ، جرج حبش و امامشان هم امام موسی صدر ایرانفروش و .... !
باری !
ناصر عشق روشنفکران 57تی ازچپ کمونیست ،ملی مذهبی فدایی اسلام تا آخوند بود !
او پایه گذار ضباط الحر و افسران آزادمصر و سپس ، رهبر ناسیونالیسم نژادپرست عربی و ضدعجمی وپادایرانی بود.
اواز کسانی بود که تخم کینه از ایران و ایرانی را در مغز نسل جوان عرب کاشتند ، ازیرا در جنگ 8 ساله
در ارتش عراق نیروهای نظامی مصر ،اردن ،فلسطینی و غزه ودگرکشورهای عربی بیاری ناصر دوم جهان عرب یعنی صدام حسین و ارتش عراق بپاخاستندو برای کشتار مردم و جوانان سرزمین ما ،شتافتند وسرفرازانه بکارزارو نبرد ایران آمده بودند ،
تا هرچه بیشتر ، عجم وایرانی بکشند !!!

این هم ازهمان دهها مواردیست که روشنفکر ایرانی ندانست و یا نخواست دریابد ، تنها آموزه ، خواسته و آرمان و آرزویش که در مغز تهی ازخردش میپروراند ، براندازی شاهی بود ایرانی تبار با پیروی از حزب و حزب مادرمسکو یاپکن یا دستور نجف و بیروت و دیگر بیگانگان ...که کینه حکومت شاه را در مغز او نشانده بودند!!

2- گرچه ، اصل حق حاکمیت و سرنوشت ملتها درباره مستعمرات ، بماندن در قیمومت استعمارگر یا استقلال آن کشور ، چشمزد واشاره دارد ولیک ، درباره بحرین این اشکال وپرسش برجابود که بااینکه بحرین با سیاست annexation یا پیوست در شرایط ضعف و ناتوانی قاجار بتصرق و قیمومیت انگلیس در آمده بود ، چراسازمان ملل در کنار ماندن بحرین تحت قیمومت دولت استعمارگر یعنی انگلیس و گزینه دوم استقلال ،
گزینه سوم یعنی بازگشت بسرزمین مادری ایران را ، برابر اندیشه الحاقگرایی یا پیوست Irredentism که اصل عرفی ومرسومی در جهان بوده ، را برای و همه پرسی نگذاشت ،بااینکه نمایندگان ایران در سازمان ملل و مجامع حقوقی جهانی اسنادبسیار استوار ومتقنی براثبات مالکیت چندهزارساله ایران بربحرین و دیگر جزایرجنوبی خلیج فارس درمیان نهاده بودند !؟

*درباره ریچارد بلگریو ، چنانکه گفتیم
نماینده بریتانیا در بحرین بود .
و هموبود که برای نخستین باردر سالهای پیش از جنگ دوم ، درنیمه دوم دهه سی از (1930 م ) پندارپلید و واژه نافرخنده و ناخجسته وزشت و دروغین خلیج العربی را ساخت و بدهان نژادپرستان تازی چون ناصر ، قاسم ، صدام و قذافی و.... نهاد !
بارها نیز گفته ایم، برخی از روی نادانی پافشاری مارا بر روی واژه خلیج فارس را خشکمغزی و تعصب میدانند ،
لیک ، باید بدانیم ،
اینکه ما درباره این واژه خلیج فارس پافشاری و تعصب نیکی داریم نه تنها به آوندو دلیل و فرنود میهنپرستی ما و داشتن اسناد روشن چندهزارساله است ست بلکه ،
در جهان حقوقی بویژه حقوق بین الملل نامها بار حقوقی دارند !
دشمن ما نخست با جعل درتاریخ میکوشد این نام سه هزارساله را دگرگون کند وآنگاه با
بخش 7 >

بخش 7

درباره بحرین
سپنتامهر

... وآنگاه با پذیرفتن نام نوپدید و جدید دروغین خلیج العرب ، مالکیت ایران بر بخش بیشترین خلیج فارس را سست و لرزان کند ، سپس امتیازات مالکیت ایران برخلیج فارس مانند مالکیت آبی ، مالکیت جزایر سه گانه ، حق کشتیرانی و مالکیت تنگه هرمز و ... را از کف ایران بدر کند !

این همان کاری بود که درزمان شاه فقید کشورهای عربی زهره و جرات انجامش را نداشتند و هرگز در زبان سیاسی، علمی و دانشگاهی و آکادمیکشان ، بجز نام خلیج الفارسی را بکار نمیبردند ولی با آغاز حکومت آخوندی وپدیداری سیاست خارجی سست و لرزان حاکمیت کنونی در 40 سال گذشته ، جهان عرب ، و چنانکه گفتیم ، حتی کشورهای دوست حکومت آخوندی چون عراق و سوریه و فلسطین ، در یک سازگاری و توافق و اجماع همگانی درهمه جهان عرب ، نام خلیج فارس را در مراودات و نوشتارسیاسی ، آکادمیکی و کتابهای درسی فرزندانشان زدوده و بجای آن نام دروغین خلیج العربی را گذاشته اند !
چراکه سیاست پارسی ستیزی و ضدایرانی را خود حکومت انقلابی ، آغازکرده بود و رهبرش سپارش میکرد که نگویید خلیج فارس بگویید خلیج اسلام !

درباره نامها و تغییر نامها و منافع حقوقی ،سیاسی و ..پشت آنها بنگرید به
دریای مانش(که جنگهای چندین ساله فرانسویها بابریتانیا و ستیزشهای دیرند و دیرباز آن دوکشور درسده نوزدهم و پیش از آن ، برسرنام آندریا و مالکیت آن بود ) که انگلیسیها آن را هرگز بنام مانش برسمیت نشناخته و دریای شمال اش میخوانند !

شما نیز نابودی و سقوط را در قیافه کریه ضحاک جنایتکار می‌بینید ؟

خامنه‌ای دقیقا راه قذافی را میرود
درحالی که هست و نیست ایران را بباد داده باز هم رجز میخواند و حرف از اقتدار میزند !!!!

البته منظور از اقتدار او برخورد با مخالفان در داخل کشور و بگیر و ببند و ایجاد جو رعب و وحشت است
او باید آرزو کند به سرنوشت قذافی هم دچار شود!

کسی باید جرات کند و از او بپرسد:
پس از پایان جنگ جهانی دوم دولت مارشال طرح«مارشال»با بودجه ۱۳ میلیارد دلار را برای کمک به کشورهای آسیب دیده از جنگ اختصاص داد که با آن کشورهای اروپایی و آسیایی بازسازی شدند

خامنه ای حتی بدون تصویب مجالس فرمایشی در ایران تحت اشغال ملاها برای حفظ بشاراسد بیش از ۸۰ میلیارد دلار هزینه کردو امروز منتقدان را به مجازات تهدید میکند

#سقوط_جمهوری_اسلامی

@shahyarram

در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد

درودبیکران وسپاس فراوان

درباره بخشهای جداشده ازمام میهنمان،ایران
ودوباره گوییهاوتکرارجُستاربحرین و…




دوست گرامی!
بزرگی گفته که
همیشه،همه جاوبه همه
ودرهمه زمانهانمیشودکه
پیوسته
دروغ گفت،ژاژ خاییدویاوه بافت!
آری،سرانجام
وبه فرجام،ابرسیه رانشایدکه
تواندروشنای مهرتابان وفروزان رانهان سازد!


درنوشتاربالابه نام«درباره بحرین»که آرشیویست،تااندازه ای
به این دروغهای حکومتی پرداخته واین زمینه وپیشاوردیاموضوع راشکافته ام.
ازیرابایسته ست
بگویم
که پهلویهادربسیاری ازباره هاوپیشاوردهایاموضوعات تاریخی،چوب بی کفایتی وبیخردی
وناتوانی قاجاریه راخورده اندوحکومت آخوندی هم که خمیره وچیستایی وماهیتش بادروغ وفریب سرشته شده،گناه همه کارهای قجری
رابه گردن آنهاانداخته واگربتواندگناه همه شاهان تاریخ بشریت رابدانهانسبت میدهدوازآن۲شاهنشاه شایسته،کینستانی میکند.
به تازگی،پس ازدروغهای حکومت درباره بحرین،فیروزه درگزوآرارات کوچک
و…ودرپی ستیزه هاوکشمکشهایامناقشات ایران وافغانستان
این عقل کلهاکشف کردندکه
چه خوبست برای رستن ازمشکل خشکی سیستان،
جدایی بخش بزرگی ازسیستان وبخشیدن دشت ناامیدوطرقووحوزه آبریزهامون وهیرمندراهم بیندازیم
گردن پهلویهادرست
مانندآن،حاکم وفرمانرواکه
هرگاه بیمارمیشدودل پیچه ویبوست میگرفت،برای آنکه بهبودی یابددستورمیدادحکیم باشی بجای اوبخوابدوآن بیچاره راتنقیح واماله نمایند!
اینک!
هم برای بدنام کردن شاه فقیدوشاهزاده رضاپهلوی که درمیان سیستان وبلوچستان آبرو،محبوبیت
وآوازه ای یافته،چه کنیم تامردم آن سامان به این خاندان،بدبین شوندوپخمگی وناشایستگی آخوندیسم حاکم
درپشتیبانی وپدافندازحق مردم فقیر،درمانده ومحروم آن سامان هم
پوشیده گرددوگناه۴۵ساله حکومت اسلامی تهران دراندیشه وافکارعمومی
درهمه زمینه هابویژه بی آبی سیستان وبلوچستان وبیدادونابرابری وکشتارمردم آنجافراموش
شود؟خوب چه بایدکردوچه کسی بخوابد،بهترازحکیم باشی!

پس،بدینگونه بازهم،ازپشت دیوارشکسته،سنگ وکلوخی پرتاب کنیم وبگوییم ازخوددیوارفروافتاد،ماکه
آن راپرت نکردیم
وبه روش همیشه،همه گناهان
رابه گردن پهلویهامی‌اندازیم
وچندتاخودفروخته قلم به مزدِ اززمینهای نازنین لواسانات گرفته،هم تاییدکنندوبگوییم که چندتاسندهم بسازندوبدینگونه،برای اینکه آتشهای
زیرخاکسترآنجاراهم فرونشانیم،این دروغهاوپلیدیهارابجای راستینه وحقیقت بنشانیم!
باری!
درسایتی حکومتی خواندم که
جدایی منطقه سیستان وبخشیدن سرچشمه هامون،هم بدست پهلویهاودرزمان شاه فقیدانجام شده،
دروغ هم که نه حناقست ونه استخوان داردکه گلوگیرشود!
آخوندیسم حاکم هم که درسندسازی
دست توانایی داردلیک،این اندازه احمق،کانا ونادانندکه
نمیدانندبابا
چندنفرآگاه به تاریخ هم هستندکه
به حماقت وشیرین خِردی آنهابخندند!
گفتنیست که
جدایی سیستان،نخست درزمان سلطان صاحبقران شهیدناصرالدینشاه،قجر(سلطان محبوب علمای شیعه واینک سایتهای حکومتی)درپی ستیزش وکشمکش ایران وانگلیس برسرحاکمیت هرات
که درپی آن،
پیمان وقراردادننگین قاجاریه بنام عهدنامه پاریس،درسال۱۸۵۸م
بسته شدوشهرهای ایرانی قندهارنیمروز،هلمندودشت نومیدازمام میهن جداشد.
سپس در۱۸۷۲م
باقراردادوپیمان ننگین دیگری که ناظم الدوله میرزاملکم خان وزیرهمان شاه شهیدبا
گلداسمیت نماینده دولت فخیمه انگلیس،بست،بخشهای دیگری ازسیستان که طرقوکه ازحوزه های آبریز هیرمندوهامون بودازایران جداوبه افغانستان واگذارشدوسرچشمه آب هامون وهیرمندازایران جداگشت
وآبی هم ازآبی تکان نخوردوکسی هم دم برنیاوردمگراکنون پس ازیکصدواندی سال دربوقهای دروغ آخوندیسم!

اتفاقا
همین پهلویهابودندکه
درسال۱۳۵۱خورشیدی وبادستینه،امضاوتلاش زنده یادهویداباسیاستی آرامش جویانه ومسالمت آمیزبادولت افغانستان،
قراردادوپیمانی استوارومحکم بستندوافغانستان راپایبندومتعهدنمودندکه هرگزنبایدحقابه ایران
ازهامون وهیرمندکه
سرچشمه نخستینش کوه بابا بودرانادیده بگیردهمچنین
نبایدبرآن سدی بزندکه آب دریاچه هامون کم شودیاخشک گرددوحقابه کشاورزان سیستان ایران،ازآن رودها،ستانده،بسته
وخشک شود!

دراین باره کتابهای تاریخی که درباره سیستان درهمین حکومت وباتاییدوزارت ارشادآخوندی نوشته وچاپ شده،بسیارست که
بامراجعه به آنهاکه
نتوانسته اند،راستینه وحقیقت رانهان سازندراستی این پیشاورد وموضوع برشماآشکارمیگرددنیزبنگریدبه نوشتار
رفرنس دارِویکیپدیا زیرواژه
جدایی سیستان
بااینکه،این ویکیپدیاگرچه
دانشنامه همگانی یاعمومیست وجایگاهش هم درآمریکاست
ولیک
باهمکاری،خرسندی وتاییدضمنی خودحکومت تهران
درفراخه وفضای مجازی ایران،کنش‌گری میکندومیتوانیددراین زمینه
ازپژوهش نویسنده آن مقاله ونوشتاربهره مندوخودتان،پژوهش
بیشتری کنیدتااینکه،برای
هزارمین بارهم
دریابیدکه
گوبلزهای آخوندیسم ومزدوران فرهنگی حکومت چه اندازه نادان وناآشنا به تاریخندیااینکه
چه اندازه فریبکار،نیرنگبازودروغگویند!


نگاه ونگرش انتقادی خودرابنگاریدسپاسگزارم!

#سپنتامهر

شما نیز نابودی و سقوط را در قیافه کریه ضحاک جنایتکار می‌بینید ؟

خامنه‌ای دقیقا راه قذافی را میرود
درحالی که هست و نیست ایران را بباد داده باز هم رجز میخواند و حرف از اقتدار میزند !!!!

البته منظور از اقتدار او برخورد با مخالفان در داخل کشور و بگیر و ببند و ایجاد جو رعب و وحشت است
او باید آرزو کند به سرنوشت قذافی هم دچار شود!

کسی باید جرات کند و از او بپرسد:
پس از پایان جنگ جهانی دوم دولت مارشال طرح«مارشال»با بودجه ۱۳ میلیارد دلار را برای کمک به کشورهای آسیب دیده از جنگ اختصاص داد که با آن کشورهای اروپایی و آسیایی بازسازی شدند

خامنه ای حتی بدون تصویب مجالس فرمایشی در ایران تحت اشغال ملاها برای حفظ بشاراسد بیش از ۸۰ میلیارد دلار هزینه کردو امروز منتقدان را به مجازات تهدید میکند

#سقوط_جمهوری_اسلامی

@shahyarram

در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد

زمستان امسال با اقتدار مسعود پزشکیان گرم شوید!!

بانوی آوازه خان آزاد شد!!!

قانون حجاب ملغی شد!!!!

زمستان امسال، بدلیل کمبود برق و گاز با داغیِ اقتدارپوشالی مسعود زرشکیان گرم شوید!!!

خوشبختانه هر روز مردم ایران با این پروژه های شکست خورده آگاه تر میشوند، و ۵۷ تی ها هر چه بیشتر تقلا کنند زودتر غرق میشوند

معاون پارلمانی دولت پزشکیان در واکنش به حواشی ایجاد شده پیرامون قانون بحث‌برانگیز عفاف و حجاب
گفته است که درخواست کردیم فعلاً این قانون ابلاغ نشود.

زحمت کشیدید جماعت جنایتکار

پیشتر کارشناسان سازمان ناملل قانون جدید حجاب و عفاف را نقض آشکار
حقوق بشر و اصول قانونی از جمله حق زنان برای برابری، آزادی‌ بیان و مذهب، حق تصمیم‌گیری در مورد بدن، امنیت و حریم خصوصی دانسته‌اند.

@shahyarram

در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد

پس از حمله تلویزیون دولتی ترکیه به شهریار ایران رضاشاه دوم، اکنون شاهد راه‌اندازی رسمی بخش فارسی این تلویزیون هستیم

ابعاد مختلف و چرایی این کار دولت ترکیه

چرا حکومت اردوغان نمیخواهد جمهوری اسلامی سقوط کند؟!!

چرا جمهوری اخوان المسلمینی اردوغان از یک حکومت ملیگرا در ایران وحشت دارد؟!

🎤 وحید بهمن

@shahyarram
.

پس از حمله تلویزیون دولتی ترکیه به شهریار ایران رضاشاه دوم، اکنون شاهد راه‌اندازی رسمی بخش فارسی این تلویزیون هستیم

ابعاد مختلف و چرایی این کار دولت ترکیه

چرا حکومت اردوغان نمیخواهد جمهوری اسلامی سقوط کند؟!!

چرا جمهوری اخوان المسلمینی اردوغان از یک حکومت ملیگرا در ایران وحشت دارد؟!

🎤 وحید بهمن

@shahyarram
.