در کنار دیدن و شنیدن خبرهای روزمره از این رسانهها، مدام به خود و اطرافیان یادآوری کنیم که در نهایت این رسانهها نماینده و سخنگوی یک دولت بیگانه هستند و منافع و منویات آن دولت را نمایندگی میکنند.
بیبیسی به غیر از ضدیت مستمر با حکومت و خاندان پهلوی، کارویژهای دیگری به نام «کشف اقلیت» در ایران و مقابل هم قراردادن بخشهای مختلف جامعه ایران دارد.
✍نجات بهرامی
@shahyarram
.
بیبیسی به غیر از ضدیت مستمر با حکومت و خاندان پهلوی، کارویژهای دیگری به نام «کشف اقلیت» در ایران و مقابل هم قراردادن بخشهای مختلف جامعه ایران دارد.
✍نجات بهرامی
@shahyarram
.
#کوتاه_سخن
این گفتار: #کدامیک_لجن_تر_است
۱: آیت الله بی بی سی
۲ : بیست و سی
۳ : اینترچپمال
۴ : چنل وانِ شهرام شارلاتان
۵: رسانه های فکستنی پراکنده ۵۷ی چپی
#پاسخ
همه این #گندابها به مردابی بنام #جمهوری_تبهکاران۵۷ی میریزند
#بعبارتی
نمیشود گفت کدامیک
در بیشرفی و لجن پراکنی نمره الف را دارد,,,,
#اما_اما_اما
میشود با قطعیت گفت:
همه اینها
مستقیم و غیر مستقیم توله های آیت الله بی بی سی هستند...
و صد البته :
بی بی سی لجن تر از بیست و سی هست
صد البته میشود گفت :
داریوش کریمی همان علی رضوانی در هیبتی دیگر است...
همچنانکه آکله هایِ هرزه بی بی سی نمایی دیگر و صورتی از :
آکله سادات ذبیح پورند....
همه اینها هستند برای یک کار مشترک
و آن
ستیز با پهلویی و جلوگیری از سقوط جمهوری تبهکاران۵۷ی....
#اما_اما_اما
گره بر باد میزنند
جمهوری تبهکاران به پایان سلام کرده است
#پهلوی_به_مثابه_ایده_پویاترین_و_زنده در میدان مبارزه قرار دارد...
و #یک_ایران_اراده_کرده_است_که :
به تمام تبهکاران ۵۷ی
پاسخی کوبنده دهد
و آن چیست؟👇
مشروطه خواستمان
پهلوی شاهمان
پاینده ایرانمان
#به_عشق_و_مهر
نایب السلطنه قانونی مشروطه سلطنتی ایران
#شهبانوی_دلها_فرح_پهلوی_ایرانمادر
آیت الله لجن بی بی سی بداند که :
#دوباره
با اعاده سلطنت ملت ایران
و بازگشت شاه به مقام خود
بعنوان وکیل امین ملت ایران در راس #نهاد_سلطنت
#شاه_انگلستان_مجبور_است_دوباره_در_مجامع_جهانی_وفق_اصول
#پشت_سر_شاهنشاه_ایران_حرکت_کند
#چرا_که
شاهنشاهی ایران
اولین و کهنترین شاهنشاهی جهان است....
#پس_شکر_خوری_اضافه
برای طیف تباه ۵۷
ارتجاع مستقر و در به در
و مادرخوانده ۵۷یِ بیشرف
یعنی:
بی بی سی و انگلستان و توله هایش
#مطلقا_ممنوع....
درختِ مسموم افتضاح ۵۷ را از ریشه برخواهیم کند..
و دوباره
#مشروطه_سلطنتی_ایران_با_پهلوی را:
احیا و تداوم خواهیم بخشید
به کوری چشمِ ناپاک طیف تباه۵۷...
✍شب شکن
@shahyarran
این گفتار: #کدامیک_لجن_تر_است
۱: آیت الله بی بی سی
۲ : بیست و سی
۳ : اینترچپمال
۴ : چنل وانِ شهرام شارلاتان
۵: رسانه های فکستنی پراکنده ۵۷ی چپی
#پاسخ
همه این #گندابها به مردابی بنام #جمهوری_تبهکاران۵۷ی میریزند
#بعبارتی
نمیشود گفت کدامیک
در بیشرفی و لجن پراکنی نمره الف را دارد,,,,
#اما_اما_اما
میشود با قطعیت گفت:
همه اینها
مستقیم و غیر مستقیم توله های آیت الله بی بی سی هستند...
و صد البته :
بی بی سی لجن تر از بیست و سی هست
صد البته میشود گفت :
داریوش کریمی همان علی رضوانی در هیبتی دیگر است...
همچنانکه آکله هایِ هرزه بی بی سی نمایی دیگر و صورتی از :
آکله سادات ذبیح پورند....
همه اینها هستند برای یک کار مشترک
و آن
ستیز با پهلویی و جلوگیری از سقوط جمهوری تبهکاران۵۷ی....
#اما_اما_اما
گره بر باد میزنند
جمهوری تبهکاران به پایان سلام کرده است
#پهلوی_به_مثابه_ایده_پویاترین_و_زنده در میدان مبارزه قرار دارد...
و #یک_ایران_اراده_کرده_است_که :
به تمام تبهکاران ۵۷ی
پاسخی کوبنده دهد
و آن چیست؟👇
مشروطه خواستمان
پهلوی شاهمان
پاینده ایرانمان
#به_عشق_و_مهر
نایب السلطنه قانونی مشروطه سلطنتی ایران
#شهبانوی_دلها_فرح_پهلوی_ایرانمادر
آیت الله لجن بی بی سی بداند که :
#دوباره
با اعاده سلطنت ملت ایران
و بازگشت شاه به مقام خود
بعنوان وکیل امین ملت ایران در راس #نهاد_سلطنت
#شاه_انگلستان_مجبور_است_دوباره_در_مجامع_جهانی_وفق_اصول
#پشت_سر_شاهنشاه_ایران_حرکت_کند
#چرا_که
شاهنشاهی ایران
اولین و کهنترین شاهنشاهی جهان است....
#پس_شکر_خوری_اضافه
برای طیف تباه ۵۷
ارتجاع مستقر و در به در
و مادرخوانده ۵۷یِ بیشرف
یعنی:
بی بی سی و انگلستان و توله هایش
#مطلقا_ممنوع....
درختِ مسموم افتضاح ۵۷ را از ریشه برخواهیم کند..
و دوباره
#مشروطه_سلطنتی_ایران_با_پهلوی را:
احیا و تداوم خواهیم بخشید
به کوری چشمِ ناپاک طیف تباه۵۷...
✍شب شکن
@shahyarran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پوزیده دلقک منتخب خامنهای:
«روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت در کشور گم میشود»
روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم میشود و همین مشکلات را در آب و برق و گاز و بقیه چیزها داریم.
این دلقک خامنه ای و لمپن بیسواد فرقه اصلاحات همه چیز را میداند اما خودش را به خریت زده چون خودش هم از این دزدیها و چپاولها سهم دارد.
پوزیده خیلی خوب میداند که دزدان ۲۰ میلیون لیتر سوخت در روز برادران قاچاقچیش در سپاه پارسخواران هستند که این میزان سوخت و بقیه سرمایه های ملت ایران را از اسکله های مخفی در سواحل ایران به یغما میبرند.
@shahyarram
.
«روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت در کشور گم میشود»
روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم میشود و همین مشکلات را در آب و برق و گاز و بقیه چیزها داریم.
این دلقک خامنه ای و لمپن بیسواد فرقه اصلاحات همه چیز را میداند اما خودش را به خریت زده چون خودش هم از این دزدیها و چپاولها سهم دارد.
پوزیده خیلی خوب میداند که دزدان ۲۰ میلیون لیتر سوخت در روز برادران قاچاقچیش در سپاه پارسخواران هستند که این میزان سوخت و بقیه سرمایه های ملت ایران را از اسکله های مخفی در سواحل ایران به یغما میبرند.
@shahyarram
.
انقلاب ملّی ایران؛ نقطه عطف نظم نوین خاورمیانه
آیا نمایندگان و سفرای کشورهای غربی که در سوریه سفارتخانه داشتند و یا سازمان ملل که دائم نمایندگان و سفرای آن به سوریه رفت و آمد میکردند، از این فجایع بزرگ بشری که در زندانهای سوریه میگذشت بیخبر بودند؟ یا اینکه چشمهای خود را به اسم دموکراسی و حقوق بشر به روی این جنایات بسته بودند؟
جمهوری اسلامی ظاهراً راضی است که غنیسازی اورانیوم را طبق پروتکلهای بینالمللی به حد پایین برساند و اسرائیل دست از بمباران گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در غزه و لبنان بردارد اما، تجربه نشان داده اینها بازیهای کهنهی رژیم خامنهای برای وقت خریدن و تنفس برای تهاجم تازه و مهمتر از آن جلوگیری از ساقط شدن خود است.
در این مقطع حساس، پشتیبانی از خواست مردم ایران یک ضرورت است و آزادی آنها آغاز شکوفایی خاورمیانه میشود. به دنبال تغییرات در ایران، قراردادهای صلح از جمله طرح «پیمان کورش» که از سوی ایرانیان به عنوان چشمانداز دوستی میان دو ملت اسرائیل و ایران مطرح شده، معادلات منطقه را با تغییرات اساسی روبرو خواهد کرد. رسیدن به این نقطه، نیازمند انتخاب درست و هوشمندانه از سوی ملت در انقلاب ملی ایران است که باعث حمایتهای جهانی نیز میگردد.
✍فرد صابری
@shahyarram
آیا نمایندگان و سفرای کشورهای غربی که در سوریه سفارتخانه داشتند و یا سازمان ملل که دائم نمایندگان و سفرای آن به سوریه رفت و آمد میکردند، از این فجایع بزرگ بشری که در زندانهای سوریه میگذشت بیخبر بودند؟ یا اینکه چشمهای خود را به اسم دموکراسی و حقوق بشر به روی این جنایات بسته بودند؟
جمهوری اسلامی ظاهراً راضی است که غنیسازی اورانیوم را طبق پروتکلهای بینالمللی به حد پایین برساند و اسرائیل دست از بمباران گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در غزه و لبنان بردارد اما، تجربه نشان داده اینها بازیهای کهنهی رژیم خامنهای برای وقت خریدن و تنفس برای تهاجم تازه و مهمتر از آن جلوگیری از ساقط شدن خود است.
در این مقطع حساس، پشتیبانی از خواست مردم ایران یک ضرورت است و آزادی آنها آغاز شکوفایی خاورمیانه میشود. به دنبال تغییرات در ایران، قراردادهای صلح از جمله طرح «پیمان کورش» که از سوی ایرانیان به عنوان چشمانداز دوستی میان دو ملت اسرائیل و ایران مطرح شده، معادلات منطقه را با تغییرات اساسی روبرو خواهد کرد. رسیدن به این نقطه، نیازمند انتخاب درست و هوشمندانه از سوی ملت در انقلاب ملی ایران است که باعث حمایتهای جهانی نیز میگردد.
✍فرد صابری
@shahyarram
شاهین نجفی:
مقالهی کارمند بیبیسی (رسانه حکومت پادشاهی بریتانیا) در قیاس اسما اسد و شهبانو فرح در ادامهی عقدهگشایی و کینهی همیشگی از پهلویست.
این عقدهی درونی و دیرینه راه را بر اندیشهی مستقل و نقد منصفانهی تاریخی میبندد. اما جایگاه شهبانو فرح در قلب میلیونها ایرانی و در دل تاریخ هنر مدرن ما ثابت شده است.
@shahyarram
.
مقالهی کارمند بیبیسی (رسانه حکومت پادشاهی بریتانیا) در قیاس اسما اسد و شهبانو فرح در ادامهی عقدهگشایی و کینهی همیشگی از پهلویست.
این عقدهی درونی و دیرینه راه را بر اندیشهی مستقل و نقد منصفانهی تاریخی میبندد. اما جایگاه شهبانو فرح در قلب میلیونها ایرانی و در دل تاریخ هنر مدرن ما ثابت شده است.
@shahyarram
.
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش5
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله،جشن چراغ یازایش ایزد #میترا ، #مهر
#سپنتامهر
..کنون شاید این پرسش برای ما پیش آید که جشن چله یا شب چله نشینی ، یلدایازادروزمهرو میتراازکدام زمان کهن ازنیاکان ما بیادگارمانده ست !؟
اگر بخش نخستین سخنانم را بیادسپرده باشید گفتیم که ایرانیان از نخستین یکجانشینان و کشاورزان تاریخ بوده اند .
بیگمان ، جشنهای ایرانی بدیربازی و درازنا و دیرندی تاریخ کشاورزی ، کشیده میشود .
در سالهای پیش ازین، درباره آیینها و جشنهای ایرانی برایتان گفته بودیم که جشنهای ایرانی بسیار مادی ، پیکرینه و خاکی یا زمینی وکاربردی بوده یعنی بیشتر درپیوند و ارتباط با زندگی روزانه مردم ، رئال و واقعگرایانه بوده است .
همچنین ، بگمان ما، دیرینگی و پیشینگی جشنهای ایرانی بدوره نوسنگی وزمان انقلاب کشاورزی بازمیگردد.
ازآن جشنهای دیرین وکهن ، جشن نوروز و جشن یلداو شب چله ست که گرچه جشنهای مردمی وهمگانی بوده ولیک ،یلدا بیشتر برخاسته از توده فرودست و کشاورز بوده ،ازیرا ، سویه همگانی بودن این دوجشن که نه جشن دینی بوده و یا ازآن قوم ویژه ای نبوده آندورا جاودانه و فراگیر نموده ست .ازینروی، هنوز ،
یلدا یا جشن شب چله ازپس هزاره های پیشین ببلندایی بلندتر از تاریخ ،سرمیفرازد و خودرا نشان داده وبنماد ایرانیت سرمیکشد.
شب چله، بیگمان در دوره پیشازردشتی و درزمان چیرگی و گستردگی آیین میثرا یا مهرپرستی با آمیختگی در استوره های کهن میترایی درهمه فلات ایران گسترش یافته نیز، بسرزمینهای دگر نیز پرواز کرده است .
گرچه،جشنهای دیگرپسازردشتی که ریشه درباورهای زردشت و بهدینان داشته نیز کاربردی ودرپیوند باکشاورزی بوده است ولیک،بهرروی جشنهایی دینی بوده مانند جشنهای گاهنباران که شش جشن بزرگ ست که درپایان هرکدام ازآن شش جشن، مردمان ما،پنج روز را بشادی برگزار کرده و بآیین مینشستند!
این جشنهای ششگانه در آغاز یا پایان دوره کاشت ،داشت و برداشت بوده ست .
اگرچه درادبیات گاسانیک ودرگاهشماری اوستایی کهن برپایه نوشتار یشتها، خرده اوستا و نیز فرگرد25 بندهش ، گاهانبارهای ششگانه ، شش گاهان یا6زمان و 6 روز آفرینش جهان است بدینگونه که در نخستین گهنبار یا گاهنبار که دوره میدیوزرم است آسمان آفریده شده و در گاهنباردوم که میدیوشم است آب آفریده شدو در دوره سومین که پتیاشهیم است زمین ودر چهارمین زمان گاهانبار که ایاسرم است گیاهان ودر پنجمین زمان ،
میدیاریم جانوران ودر ششمین گاهانبار که همسپتمدیم نام دارد مردمان آفریده شده اند 4
لیک ، کاربردی بودن گاهنبارها ازینروست که چهار گاهنبار در تابستان بزرگ و دوتا در زمستانست بدینگونه که ، گاهنبار نخست میدیوز رم در 45م روزسال ودر میانه بهار و نیمه اردیبهشت و سبزی بهار و دوره پایانی کشت است ، میدیو شم در105م روزسال و درمیان تابستان و آغاز زمان برداشت برخی کاشته هامانندمیوه ها ست،گاهنبار پتیه شهیم یا پتیاشهیمدر180م روزسال درآغازمهرماه به چم ومعنای دانه آور درهنگام درو گندمست و گردآوری خرمن ،
گاهنبار ایاسرم به چم بازگشت است که در 210 م روز ازسالست ودرپایان مهرماه که فردید و منظورازآن در ادبیات گاسانیک ، بازگشت رمه و گله ها از کوه ودشت وچراگاه تابستانی بخانه است!
لیک ، دوجشن گاهنبار دیگر که میدیاریم در روز 290م سال دربیستم دیماه که جشن زمستانیست و فرجامین جشن گاهنبار در سیصد و شصتمین یا سیصدو شصت و پنجمین روز سال (با درشمار آوردن پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه بوده) که جشنیست برای فروهرها و روان در گذشتگان وجشن آمرزش ودادودهش و بخشش برای آنها و نیز بپیشواز نوروز رفتنست و آغاز دوباره فصل کشت و کاروامید!!
برای گزارش بیش ازین بنگرید بنوشته ارزمندومعتبر و
ارزشمند استادبیهمال وهمتا هاشم رضی در گاهشماری وجشنهای ایران باستان !
پابرگی وزیرنویس 4
شاید این اندیشه استوره ای آفرینش در شش روز ،ازینجا بسفرپیدایش وتکوین تورات رفته باشد و سپس در نبی مسلمانان یا قرآن نیزبا دو گفتاورد یکی شش روز ودیگری هفت روز ، از آن یاد شده که ، الذی خلق السموات والارض ومابینهما فی سته ایام،، فرقان 59
البته در برخی روایات آیاتی که بهفت روز چشمزد داشته را چنین روایش و توجیه کنند مانندکلینی درکافی که .ُ عن أَبَی عَبْدِللَّهِ یَقُولُ:إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَیْرَ یَوْمَ الْأَحَدِ وَ مَا کَانَ لِیَخْلُقَ الشَّرَّ قَبْلَ الْخَیْرِ وَ فِی یَوْمِ الْأَحَدِ وَ الْإِثْنَیْنِ خَلَقَ الْأَرَضِینَ وَ خَلَقَ أَقْوَاتَهَا فِی یَوْمِ الثّلَاثَاءِ وَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ خَلَقَ أَقْوَاتَهَا یَوْمَ الْجُمُعَةِ...
امام صادق گفت:همانا خدای، خوبى را در روز یکشنبه آفرید و خدا چنان نبود که بدی را پیش از خوبى بیافریند. در روز یکشنبه و دوشنبه، زمینها را آفرید و در روز سه شنبه،روزى آنها را آفرید.آسمانهاروز چهار ..
بخش6>
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله،جشن چراغ یازایش ایزد #میترا ، #مهر
#سپنتامهر
..کنون شاید این پرسش برای ما پیش آید که جشن چله یا شب چله نشینی ، یلدایازادروزمهرو میتراازکدام زمان کهن ازنیاکان ما بیادگارمانده ست !؟
اگر بخش نخستین سخنانم را بیادسپرده باشید گفتیم که ایرانیان از نخستین یکجانشینان و کشاورزان تاریخ بوده اند .
بیگمان ، جشنهای ایرانی بدیربازی و درازنا و دیرندی تاریخ کشاورزی ، کشیده میشود .
در سالهای پیش ازین، درباره آیینها و جشنهای ایرانی برایتان گفته بودیم که جشنهای ایرانی بسیار مادی ، پیکرینه و خاکی یا زمینی وکاربردی بوده یعنی بیشتر درپیوند و ارتباط با زندگی روزانه مردم ، رئال و واقعگرایانه بوده است .
همچنین ، بگمان ما، دیرینگی و پیشینگی جشنهای ایرانی بدوره نوسنگی وزمان انقلاب کشاورزی بازمیگردد.
ازآن جشنهای دیرین وکهن ، جشن نوروز و جشن یلداو شب چله ست که گرچه جشنهای مردمی وهمگانی بوده ولیک ،یلدا بیشتر برخاسته از توده فرودست و کشاورز بوده ،ازیرا ، سویه همگانی بودن این دوجشن که نه جشن دینی بوده و یا ازآن قوم ویژه ای نبوده آندورا جاودانه و فراگیر نموده ست .ازینروی، هنوز ،
یلدا یا جشن شب چله ازپس هزاره های پیشین ببلندایی بلندتر از تاریخ ،سرمیفرازد و خودرا نشان داده وبنماد ایرانیت سرمیکشد.
شب چله، بیگمان در دوره پیشازردشتی و درزمان چیرگی و گستردگی آیین میثرا یا مهرپرستی با آمیختگی در استوره های کهن میترایی درهمه فلات ایران گسترش یافته نیز، بسرزمینهای دگر نیز پرواز کرده است .
گرچه،جشنهای دیگرپسازردشتی که ریشه درباورهای زردشت و بهدینان داشته نیز کاربردی ودرپیوند باکشاورزی بوده است ولیک،بهرروی جشنهایی دینی بوده مانند جشنهای گاهنباران که شش جشن بزرگ ست که درپایان هرکدام ازآن شش جشن، مردمان ما،پنج روز را بشادی برگزار کرده و بآیین مینشستند!
این جشنهای ششگانه در آغاز یا پایان دوره کاشت ،داشت و برداشت بوده ست .
اگرچه درادبیات گاسانیک ودرگاهشماری اوستایی کهن برپایه نوشتار یشتها، خرده اوستا و نیز فرگرد25 بندهش ، گاهانبارهای ششگانه ، شش گاهان یا6زمان و 6 روز آفرینش جهان است بدینگونه که در نخستین گهنبار یا گاهنبار که دوره میدیوزرم است آسمان آفریده شده و در گاهنباردوم که میدیوشم است آب آفریده شدو در دوره سومین که پتیاشهیم است زمین ودر چهارمین زمان گاهانبار که ایاسرم است گیاهان ودر پنجمین زمان ،
میدیاریم جانوران ودر ششمین گاهانبار که همسپتمدیم نام دارد مردمان آفریده شده اند 4
لیک ، کاربردی بودن گاهنبارها ازینروست که چهار گاهنبار در تابستان بزرگ و دوتا در زمستانست بدینگونه که ، گاهنبار نخست میدیوز رم در 45م روزسال ودر میانه بهار و نیمه اردیبهشت و سبزی بهار و دوره پایانی کشت است ، میدیو شم در105م روزسال و درمیان تابستان و آغاز زمان برداشت برخی کاشته هامانندمیوه ها ست،گاهنبار پتیه شهیم یا پتیاشهیمدر180م روزسال درآغازمهرماه به چم ومعنای دانه آور درهنگام درو گندمست و گردآوری خرمن ،
گاهنبار ایاسرم به چم بازگشت است که در 210 م روز ازسالست ودرپایان مهرماه که فردید و منظورازآن در ادبیات گاسانیک ، بازگشت رمه و گله ها از کوه ودشت وچراگاه تابستانی بخانه است!
لیک ، دوجشن گاهنبار دیگر که میدیاریم در روز 290م سال دربیستم دیماه که جشن زمستانیست و فرجامین جشن گاهنبار در سیصد و شصتمین یا سیصدو شصت و پنجمین روز سال (با درشمار آوردن پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه بوده) که جشنیست برای فروهرها و روان در گذشتگان وجشن آمرزش ودادودهش و بخشش برای آنها و نیز بپیشواز نوروز رفتنست و آغاز دوباره فصل کشت و کاروامید!!
برای گزارش بیش ازین بنگرید بنوشته ارزمندومعتبر و
ارزشمند استادبیهمال وهمتا هاشم رضی در گاهشماری وجشنهای ایران باستان !
پابرگی وزیرنویس 4
شاید این اندیشه استوره ای آفرینش در شش روز ،ازینجا بسفرپیدایش وتکوین تورات رفته باشد و سپس در نبی مسلمانان یا قرآن نیزبا دو گفتاورد یکی شش روز ودیگری هفت روز ، از آن یاد شده که ، الذی خلق السموات والارض ومابینهما فی سته ایام،، فرقان 59
البته در برخی روایات آیاتی که بهفت روز چشمزد داشته را چنین روایش و توجیه کنند مانندکلینی درکافی که .ُ عن أَبَی عَبْدِللَّهِ یَقُولُ:إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَیْرَ یَوْمَ الْأَحَدِ وَ مَا کَانَ لِیَخْلُقَ الشَّرَّ قَبْلَ الْخَیْرِ وَ فِی یَوْمِ الْأَحَدِ وَ الْإِثْنَیْنِ خَلَقَ الْأَرَضِینَ وَ خَلَقَ أَقْوَاتَهَا فِی یَوْمِ الثّلَاثَاءِ وَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَ یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ خَلَقَ أَقْوَاتَهَا یَوْمَ الْجُمُعَةِ...
امام صادق گفت:همانا خدای، خوبى را در روز یکشنبه آفرید و خدا چنان نبود که بدی را پیش از خوبى بیافریند. در روز یکشنبه و دوشنبه، زمینها را آفرید و در روز سه شنبه،روزى آنها را آفرید.آسمانهاروز چهار ..
بخش6>
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
.
بخش6
هنوز ، ریشه در خاکیم !
شب چله ، جشن چراغ خراسان !
یا
جشن زایش مئیثرا یا #میترا و #مهر
#سپنتامهر
....آسمانها را روز چهارشنبه و پنجشنبه آفرید و
روزی آفریدگان را در روزآدینه آفرید ،پس این است گفتار خدا درقرآن ، که آفرید آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است در شش روز، (7م روز، روز آفرینش روزی آفریدگان ، بوده ست ) یا
این است چم و زند و سفرنگ و تفسیر سخن خداوند که گفت ، اوکسیست که زمین و آسمانها و آنچه میان آنهاست ، را در شش روز بیافرید ... اصول و فروع کافی ج8،حدیث1388.
البته ، بفرنود ودلیل دیرینگی و پیشینگی و قدمت استوره ها ، باورهاو آیینهای ایرانی بر باورهای سامی ، گمانه و حدس
اقتباس و روشناپذیری و وامستانی یهود از اندیشه هاواستوره های ایرانی ، نیرومیابد و میتوان گفت بسی از استوره های ایرانی و آریایی بمیانجی یهودیان پناهنده بایران هخامنشی درزمان کورش بآسیای باختری رفته ودرمتون مقدس یهود جامه راستینگی و حقیقت پوشیده ست چرا که نخستین تورات بدستور اردشیر نخست هخامنشی نامدارباردشیر درازدست نواده کورش و نزدیک به 465 پیش از زایش مسیح و بدست عزرای پیامبر که وزیر هخامنشیان نیز بوده برشته نگارش درآمده است ، ازیرا که یهود ، دهه ها یا نزدیک بیک سده بود که درایران میزیستند ، توانستند نخستین تورات مکتوب را بفرمان و هزینه شاهنشاه هخامنشی بنویسند !
اینکه بیست واندی بار نام کورش تنها مسیح تورات دراین کتاب آمده و نیز نام داریوش و اخشورش یا خشایارشاه بسان کورش بشکوه و ببزرگی درآن کتاب یادشده ، جای هیچ دودلی و شکی برجانمیگذارد و این گمانه که یهودیان بسی از آداب و آیینهای خویش را از ایرانیان ستاندندازدیگرسوی ،
یهودیان ایران از همان زمان کورش بزرگ سخت شیفته ایران و فرهنگ آن شدند و این سرزمین که پناهگاه همه دینها بود را سپندو مقدس دانستند چراکه راه پیشرفت و بالندگی برایشان بسان همه ایرانیان دیگر باهردین وآیین ، بازبود برخی ازآنان نیز بوزارت رسیدند ازینروی ربای یوسی در سال 323ترسایی یا میلادی که از ربنهای تلمودی بود ، ازهمه یهودیان ایران خواست تا زبان مادری خویش را که آرامی خاوری واز زیرشاخه های عبری بودرا برای پاسداشت و بزرگداشت ایران و فرهنگ ارزشمندش کنار بگذارند و شرط وسامه وفا و پیمانداری را بجاآرندو آیین سپاسداری و قدرشناسی بدانند و بزبان پارسی پهلوی که زبان رسمی ایران ساسانی بود سخن گویند .
نیز دستنویسی از تورات پارسی که بزبان پهلوی نوشته شده درهمین زمانست ،امروزه یهودیان ایران این نازنین مردمان (که به آوند تخم کین ایدئولوژیک و بیدلیلی که آخونددر دل ما ازیشان ، نسل درنسل و پدر برپسر، نهاد ، بس بآنان ستم رواداشته ایم و اگر آیین انسانی آموخته باشیم باید که یک پوزش بزرگ ازآنان برای 14 سده ستم و ناجوانمردی که بایشان رواداشته ایم، بخواهیم و بگفته تازی ازیشان حلیت بجوییم )عبری نمیدانند و یهودیان باختر میهن ما و نیز یهودیان آذربایجان جعلی و باکو نیز هنوز بگویش آذری پهلوی ، راجی وتاتی سخن میگویند و یهودیان اصفهان و یزد و شیراز بگویشی بنام فارسییهود سخن میگویند، در مستندی دیدم که در بازار یهودیان ایرانی اورشلیم ، همه باهم بپارسی سخن میگفتند و تنها با خریداران ومشتریان اسراییلی، عبری میگفتند .
همچنین ، شاید برگزیدن زمان جشن هشت روزه حنوکا که از 25 کیسلو (برابر آذرماه ما ) تا 3 طوت (برابر سوم دیماه )ست ، همدلی و همسانی و همآوایی یهودیان و نیز ،چینشی باشد برای همزمانی با شب چله ایرانی !!
گرچه ،
جشن حنوکا یادآور شورش و پیروزی خاندان مکابی(چکشیها ) و حسیدیسم در شهر یهودیه برسلوکیان و رومیان و فرهنگ یونانی و هلنیسم یهودی ست که در سده دوم پیشاترسایی و پیش از میلاد وزایش مسیح رخ داده و داستان آن خیزش در کتاب اول ودوم مکابی کتاب مقدس آمده است .
لیک ،
از اینهمانیها و همسانیهای حنوکای یهودی با شب چله که شب چراغ یا جشن چراغ در خراسان بزرگ هم نامیده میشود ، روشن کردن آتش و شمع و چراغست که در شبهای این جشن رفتن بخانه بزرگترها بویژه پدربزرگ ومادربزرگ با دردست داشتن چراغی روشن ، از روشها و شیوه های آیینی کهن و سنتهای مهم و مهندین آن در خراسانست ، نیز در جشن حنوکا خوردن شیرینی و آجیل در میان یهودیان ایران شیوه پسندیده و سنت بوده است !
دنباله دربخش 7 >
بخش6
هنوز ، ریشه در خاکیم !
شب چله ، جشن چراغ خراسان !
یا
جشن زایش مئیثرا یا #میترا و #مهر
#سپنتامهر
....آسمانها را روز چهارشنبه و پنجشنبه آفرید و
روزی آفریدگان را در روزآدینه آفرید ،پس این است گفتار خدا درقرآن ، که آفرید آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است در شش روز، (7م روز، روز آفرینش روزی آفریدگان ، بوده ست ) یا
این است چم و زند و سفرنگ و تفسیر سخن خداوند که گفت ، اوکسیست که زمین و آسمانها و آنچه میان آنهاست ، را در شش روز بیافرید ... اصول و فروع کافی ج8،حدیث1388.
البته ، بفرنود ودلیل دیرینگی و پیشینگی و قدمت استوره ها ، باورهاو آیینهای ایرانی بر باورهای سامی ، گمانه و حدس
اقتباس و روشناپذیری و وامستانی یهود از اندیشه هاواستوره های ایرانی ، نیرومیابد و میتوان گفت بسی از استوره های ایرانی و آریایی بمیانجی یهودیان پناهنده بایران هخامنشی درزمان کورش بآسیای باختری رفته ودرمتون مقدس یهود جامه راستینگی و حقیقت پوشیده ست چرا که نخستین تورات بدستور اردشیر نخست هخامنشی نامدارباردشیر درازدست نواده کورش و نزدیک به 465 پیش از زایش مسیح و بدست عزرای پیامبر که وزیر هخامنشیان نیز بوده برشته نگارش درآمده است ، ازیرا که یهود ، دهه ها یا نزدیک بیک سده بود که درایران میزیستند ، توانستند نخستین تورات مکتوب را بفرمان و هزینه شاهنشاه هخامنشی بنویسند !
اینکه بیست واندی بار نام کورش تنها مسیح تورات دراین کتاب آمده و نیز نام داریوش و اخشورش یا خشایارشاه بسان کورش بشکوه و ببزرگی درآن کتاب یادشده ، جای هیچ دودلی و شکی برجانمیگذارد و این گمانه که یهودیان بسی از آداب و آیینهای خویش را از ایرانیان ستاندندازدیگرسوی ،
یهودیان ایران از همان زمان کورش بزرگ سخت شیفته ایران و فرهنگ آن شدند و این سرزمین که پناهگاه همه دینها بود را سپندو مقدس دانستند چراکه راه پیشرفت و بالندگی برایشان بسان همه ایرانیان دیگر باهردین وآیین ، بازبود برخی ازآنان نیز بوزارت رسیدند ازینروی ربای یوسی در سال 323ترسایی یا میلادی که از ربنهای تلمودی بود ، ازهمه یهودیان ایران خواست تا زبان مادری خویش را که آرامی خاوری واز زیرشاخه های عبری بودرا برای پاسداشت و بزرگداشت ایران و فرهنگ ارزشمندش کنار بگذارند و شرط وسامه وفا و پیمانداری را بجاآرندو آیین سپاسداری و قدرشناسی بدانند و بزبان پارسی پهلوی که زبان رسمی ایران ساسانی بود سخن گویند .
نیز دستنویسی از تورات پارسی که بزبان پهلوی نوشته شده درهمین زمانست ،امروزه یهودیان ایران این نازنین مردمان (که به آوند تخم کین ایدئولوژیک و بیدلیلی که آخونددر دل ما ازیشان ، نسل درنسل و پدر برپسر، نهاد ، بس بآنان ستم رواداشته ایم و اگر آیین انسانی آموخته باشیم باید که یک پوزش بزرگ ازآنان برای 14 سده ستم و ناجوانمردی که بایشان رواداشته ایم، بخواهیم و بگفته تازی ازیشان حلیت بجوییم )عبری نمیدانند و یهودیان باختر میهن ما و نیز یهودیان آذربایجان جعلی و باکو نیز هنوز بگویش آذری پهلوی ، راجی وتاتی سخن میگویند و یهودیان اصفهان و یزد و شیراز بگویشی بنام فارسییهود سخن میگویند، در مستندی دیدم که در بازار یهودیان ایرانی اورشلیم ، همه باهم بپارسی سخن میگفتند و تنها با خریداران ومشتریان اسراییلی، عبری میگفتند .
همچنین ، شاید برگزیدن زمان جشن هشت روزه حنوکا که از 25 کیسلو (برابر آذرماه ما ) تا 3 طوت (برابر سوم دیماه )ست ، همدلی و همسانی و همآوایی یهودیان و نیز ،چینشی باشد برای همزمانی با شب چله ایرانی !!
گرچه ،
جشن حنوکا یادآور شورش و پیروزی خاندان مکابی(چکشیها ) و حسیدیسم در شهر یهودیه برسلوکیان و رومیان و فرهنگ یونانی و هلنیسم یهودی ست که در سده دوم پیشاترسایی و پیش از میلاد وزایش مسیح رخ داده و داستان آن خیزش در کتاب اول ودوم مکابی کتاب مقدس آمده است .
لیک ،
از اینهمانیها و همسانیهای حنوکای یهودی با شب چله که شب چراغ یا جشن چراغ در خراسان بزرگ هم نامیده میشود ، روشن کردن آتش و شمع و چراغست که در شبهای این جشن رفتن بخانه بزرگترها بویژه پدربزرگ ومادربزرگ با دردست داشتن چراغی روشن ، از روشها و شیوه های آیینی کهن و سنتهای مهم و مهندین آن در خراسانست ، نیز در جشن حنوکا خوردن شیرینی و آجیل در میان یهودیان ایران شیوه پسندیده و سنت بوده است !
دنباله دربخش 7 >
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش 7
هنوز ریشه در خاکیم !
شب چله، شب جشن چراغ ، زایش #میترا ، #مهر
#سپنتامهر
..گفتیم راز مانایی جشن شب چله ، یلدا یا زایش مئیثرا در مردمی و توده ای بودن آن بودبگونه ای که بدین وباورویژه ای یا لایگان و طبقاتی ویژه مانندطبقه و اشکوبه بزرگان ، فرادستان و شاهان ، پیوست نداشت بلکه جشنی بود ویژه کشاورزان که پس از یک دوره کارو رنج و تلاش و پس از کاشت و برداشت و انبار کردن آذوقه و کشته های خویش در بلندترین شب سال باشوروشادی گردهم بپیشواز بلندای مهرتابان میرفتند .
پیش از آنکه باستوره مئیثرای مهری و اوستایی یا ایزدمهر اندر آییم، از دیدگاه گاهشناسی شب چله یا زایش مهر را باز میرسیم و بازمیشناسیم !
بگفته بیشتر خاورشناسان، ایرانیان در گاهشماری و گاهنامه نویسی ،
نیز اخترشناسی وساخت زیگها هم،
گوی پیشی وسبقت از دیگر مردمان ربوده اند چرا که جامعه یکجانشین و کشاورز ، بجز نیاز بجشن وشادی و پدیدآری شادابی و پویایی برای پایایی و پیشرفت کارخویش،نیاز بسیاری هم بشناخت طبیعت ، بومزیست و زمان و روزها و ماهها داشت.
جشن چله نیز،از دیدگاه رئالیستی و راستباوری چشمزد به واگشت یا دگرگونی زمستانی یا انقلاب شتوی داشت .
چنانکه دانیددر نیمگرده شمالی و زبرین یانیمکره شمالی در درازنا و طول سال ، دو واگشت یا دگرگشت وانقلاب جوی داریم یکی آنزمان که آفتاب در برج تیریاعطارد افتد وآن شب نخست تیرماهست که آن را بتازی سرطان گویند و روز واپسین و فرجامین خردادماه یا جوزاءست که شب چله بزرگ تابستان و کوتاهترین شب در سال و نزدیک 9 ساعت و 30 دقیقه ست و روز پس از آن بلندترین روزسالست که روز چله تابستان و 14 ساعت و 30 دقیقه ست و هنوز روز چله تابستان را در برخی روستاهای خراسان بجشن پردازند ، باین دگرگونی و دگرگشت طبیعی ، انقلاب تابستانی و صیفی گویند که البته این اندازه شاید در هرسال چنددقیقه باسال پیش ،تفاوت کند . در برابر آن ، انقلاب یا واگشت ودگرگشت زمستانیست ، شب چله زمستان از دید زمانی نیز ، وارونه و باژگونه شب چله تابستانست و بلندترین شب در سال در همین شب چله بزرگ زمستان که شب نخست دیماه یا برج جدیست که در روزپایانی و واپسین آذرماه یا برج قوسست و فردای شب چله کوتاهترین روزسال !
این دو دگردیسی در طبیعت را انقلابین و دو دگرگشت گویندو دربرابر آنها اعتدالین یا اعتدال ربیعی یابهاری وخریفی یا پاییزی وخزانیست که در آن دو هنگام ، شب وروز برابرافتند، شب نخست فروردینماه و شب نخست مهرماه که شب وروز هرکدام 12 ساعتند برای آگاهی بیشتر بنگرید بگاهشماری ایرانی از سیدحسن تقی زاده تبریزی از رهبران مشروطه )
خوب ، آوند و دلیل و فرنود طبیعی شادی مردمان ما در چندین هزاره تاریخی آن بوده است که امشب ، دیریازی و دیربازی ، درازنا و طول شب بپایان میرسد و از فردا روزهابلندتر و شبها کوتاهتر میگردد واین جشن نمادینه و سمبولیک ، نشان کوتاهی و شکست تیرگی ، ظلمت و بدیست و اینکه بدی و شر نیروهای اهریمنی ناپایا و نامانا یا عدمیست پس ،
شادباشید که چنین نخواهدماند ،
از فرداست که برآید بلندآفتاب
و مهر گرمابخش وخورشیدتابان روشنابخش ،بر شما بیش از هرروز تابد وبخت روشن آفتاب ، روزبروز ببلندی گراید .
شمامهرپرستان و اهرمنستیزان ! بسوی روشنایی و روزهای بلند و آغاز دوره کارو کوشش پیش رویدو اینک،
بگفته فرزانه سنج سنج گنجه نظامی بزرگ،ای مهرپرستان نومیدمباد آرزوتان
که، درنومیدی بسی امیدست ،
پایان شب سیه سپیدست !
درازی شب یلدا را بشادی درروشنایی نشستن و تا پگاهان بیداربودن ، از دیدگاه گیهانشناخت و جهان بینی میتراییسم و زردشتی ،راندن و دورکردن و تاراندن اهریمنان و دیوان است چرا که در کاسمولوژی و گیهانشناخت زردشت ، دیوان ازشادی ، خرسندی و خنده مردمان در رنجند آنها مردمان مزدیسنایی را پراندوه، نالان و مویان و نویان و گریان خواهند، ازیرا جامعه افسرده و اندوهگین وگریان ،جامعه ایست واپس مانده ،دژاندیش ، دژکام و درمانده !
این شب در ادب پارسی نمادیست ازشب پایانی زندگانی دیوان بداندیش و آدمیان اهرمنی وبداندیش دیوسیرتان . چه نیکو خواجه شیرینسخن شیرازحافظ گرانمایه، حاکمان ستمگر و رهبران فاسد مردمکش رابدیوان شب یلدا ماننده کرده و سلبریتیها و ستارگان ستایشگرقدرت و مردمستیز را که برای گرده نان ،دست دریوزگی پیش آن دونان ستمپیشه دراز کرده ، مینکوهد و اندرزمیدهد که نور نژادگی وروشنایی آزادگی از ایزدمهر و خورشید ستانیدنه حاکمان فرومایه خودکامه ،
صحبت حکام ظلمت شب یلداست ،
نور زخورشیدخواه، بو که برآید !
و شما ای ضحاکیان بیمایه وای نامردمان خودکامه ، ای حکام مردمستیز ، بدانید که چراغ یلدایتان را تاپگاه بیشتر زمان نباشدوباشد که تابامدادان نپاید و فرومیرد و آفتاب مهر،
کاوه سانانه یلدای ستمکاری و استبدادتان را درهم نوردد و تومار زندگیتان را چون محضر ضحاک پاره پاره کند. بخش8>
هنوز ریشه در خاکیم !
شب چله، شب جشن چراغ ، زایش #میترا ، #مهر
#سپنتامهر
..گفتیم راز مانایی جشن شب چله ، یلدا یا زایش مئیثرا در مردمی و توده ای بودن آن بودبگونه ای که بدین وباورویژه ای یا لایگان و طبقاتی ویژه مانندطبقه و اشکوبه بزرگان ، فرادستان و شاهان ، پیوست نداشت بلکه جشنی بود ویژه کشاورزان که پس از یک دوره کارو رنج و تلاش و پس از کاشت و برداشت و انبار کردن آذوقه و کشته های خویش در بلندترین شب سال باشوروشادی گردهم بپیشواز بلندای مهرتابان میرفتند .
پیش از آنکه باستوره مئیثرای مهری و اوستایی یا ایزدمهر اندر آییم، از دیدگاه گاهشناسی شب چله یا زایش مهر را باز میرسیم و بازمیشناسیم !
بگفته بیشتر خاورشناسان، ایرانیان در گاهشماری و گاهنامه نویسی ،
نیز اخترشناسی وساخت زیگها هم،
گوی پیشی وسبقت از دیگر مردمان ربوده اند چرا که جامعه یکجانشین و کشاورز ، بجز نیاز بجشن وشادی و پدیدآری شادابی و پویایی برای پایایی و پیشرفت کارخویش،نیاز بسیاری هم بشناخت طبیعت ، بومزیست و زمان و روزها و ماهها داشت.
جشن چله نیز،از دیدگاه رئالیستی و راستباوری چشمزد به واگشت یا دگرگونی زمستانی یا انقلاب شتوی داشت .
چنانکه دانیددر نیمگرده شمالی و زبرین یانیمکره شمالی در درازنا و طول سال ، دو واگشت یا دگرگشت وانقلاب جوی داریم یکی آنزمان که آفتاب در برج تیریاعطارد افتد وآن شب نخست تیرماهست که آن را بتازی سرطان گویند و روز واپسین و فرجامین خردادماه یا جوزاءست که شب چله بزرگ تابستان و کوتاهترین شب در سال و نزدیک 9 ساعت و 30 دقیقه ست و روز پس از آن بلندترین روزسالست که روز چله تابستان و 14 ساعت و 30 دقیقه ست و هنوز روز چله تابستان را در برخی روستاهای خراسان بجشن پردازند ، باین دگرگونی و دگرگشت طبیعی ، انقلاب تابستانی و صیفی گویند که البته این اندازه شاید در هرسال چنددقیقه باسال پیش ،تفاوت کند . در برابر آن ، انقلاب یا واگشت ودگرگشت زمستانیست ، شب چله زمستان از دید زمانی نیز ، وارونه و باژگونه شب چله تابستانست و بلندترین شب در سال در همین شب چله بزرگ زمستان که شب نخست دیماه یا برج جدیست که در روزپایانی و واپسین آذرماه یا برج قوسست و فردای شب چله کوتاهترین روزسال !
این دو دگردیسی در طبیعت را انقلابین و دو دگرگشت گویندو دربرابر آنها اعتدالین یا اعتدال ربیعی یابهاری وخریفی یا پاییزی وخزانیست که در آن دو هنگام ، شب وروز برابرافتند، شب نخست فروردینماه و شب نخست مهرماه که شب وروز هرکدام 12 ساعتند برای آگاهی بیشتر بنگرید بگاهشماری ایرانی از سیدحسن تقی زاده تبریزی از رهبران مشروطه )
خوب ، آوند و دلیل و فرنود طبیعی شادی مردمان ما در چندین هزاره تاریخی آن بوده است که امشب ، دیریازی و دیربازی ، درازنا و طول شب بپایان میرسد و از فردا روزهابلندتر و شبها کوتاهتر میگردد واین جشن نمادینه و سمبولیک ، نشان کوتاهی و شکست تیرگی ، ظلمت و بدیست و اینکه بدی و شر نیروهای اهریمنی ناپایا و نامانا یا عدمیست پس ،
شادباشید که چنین نخواهدماند ،
از فرداست که برآید بلندآفتاب
و مهر گرمابخش وخورشیدتابان روشنابخش ،بر شما بیش از هرروز تابد وبخت روشن آفتاب ، روزبروز ببلندی گراید .
شمامهرپرستان و اهرمنستیزان ! بسوی روشنایی و روزهای بلند و آغاز دوره کارو کوشش پیش رویدو اینک،
بگفته فرزانه سنج سنج گنجه نظامی بزرگ،ای مهرپرستان نومیدمباد آرزوتان
که، درنومیدی بسی امیدست ،
پایان شب سیه سپیدست !
درازی شب یلدا را بشادی درروشنایی نشستن و تا پگاهان بیداربودن ، از دیدگاه گیهانشناخت و جهان بینی میتراییسم و زردشتی ،راندن و دورکردن و تاراندن اهریمنان و دیوان است چرا که در کاسمولوژی و گیهانشناخت زردشت ، دیوان ازشادی ، خرسندی و خنده مردمان در رنجند آنها مردمان مزدیسنایی را پراندوه، نالان و مویان و نویان و گریان خواهند، ازیرا جامعه افسرده و اندوهگین وگریان ،جامعه ایست واپس مانده ،دژاندیش ، دژکام و درمانده !
این شب در ادب پارسی نمادیست ازشب پایانی زندگانی دیوان بداندیش و آدمیان اهرمنی وبداندیش دیوسیرتان . چه نیکو خواجه شیرینسخن شیرازحافظ گرانمایه، حاکمان ستمگر و رهبران فاسد مردمکش رابدیوان شب یلدا ماننده کرده و سلبریتیها و ستارگان ستایشگرقدرت و مردمستیز را که برای گرده نان ،دست دریوزگی پیش آن دونان ستمپیشه دراز کرده ، مینکوهد و اندرزمیدهد که نور نژادگی وروشنایی آزادگی از ایزدمهر و خورشید ستانیدنه حاکمان فرومایه خودکامه ،
صحبت حکام ظلمت شب یلداست ،
نور زخورشیدخواه، بو که برآید !
و شما ای ضحاکیان بیمایه وای نامردمان خودکامه ، ای حکام مردمستیز ، بدانید که چراغ یلدایتان را تاپگاه بیشتر زمان نباشدوباشد که تابامدادان نپاید و فرومیرد و آفتاب مهر،
کاوه سانانه یلدای ستمکاری و استبدادتان را درهم نوردد و تومار زندگیتان را چون محضر ضحاک پاره پاره کند. بخش8>
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش 8
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد مئیثرا یا #میترا و #مهر
#سپنتامهر
اینک ، از دیدگاه میتولوژیک و استوره شناسی بایزد مهر یا میترا میپردازیم.
پیش از آغاز و درآیش باین جستارو مبحث شایسته است یادی کنم از فرانتس کومُن دانشمند بزرگ میتراییسم یا مهرپرستی که آفرینه ها و آثوری چند درین باره دارد.
یکی از آثار ارزنده او بنام دین مهریست که گویا نخست زنده یاد احمدآجودانی آنرابفارسی گردانش و واگردانی نموده ، سپس استادهاشم رضی آنرا ، بنام آیین پر رمزورازمیترایی بپارسی گردانده است!
گرچه برخی پژوهشگران وارونه کومن میتراییسم اروپارا تافته جدابافته میتراییسم ایرانی دانند ولی فرانتس کومُن میتراییسم هندواروپایی را اندیشه ای ایرانی میداند وآنرا مرده ریگ زروانیسم باستانی واز آیینهای چندایزدپرستی وآیین مغانه زروانی ایران باستان داند.
نیز، گسترش مهرپرستی پیش از پدیدآمدن کشور روم، درمیان همسایگان باختری ایران از میانرودان تامصرباستان گسترده بوده ست.5 درپژوهشهای مهرشناسی ،پرستش مهر درآناتولی درفریگیه ونیز درمیان هیتیهادر آسیای صغیر ، در 15سده پیش از میلاد گسترش یافته بود، چنانکه این باور ایرانی از دوسده پیش ازمیلاد بروم و دیگرکشورهای اروپای امروزی چون سرزمین نورماندی وژرمنهانیزراه یافت .
همچنین بایدگفت برپایه سنگنبشته های ساسانی ، با اینکه دین رسمی حکومتی بهدینی یا زردشتی بوده ولی بنشانه هایی آشکارمیشود که مهرپرستی درآنزمان نیز ،هنوز آیینی زنده و پابرجابوده ست.درسنگنگاره نقش رستم و نیز در تاق بستان کرمانشاه شاپور دوم ذوالاکتاف بهنگام شاهنشاهی ،درسمت چپش اهورامزداو درسوی راست او،
میترا یا مهرباتاجی خورشیدسان و پرتوهایی ازنورست که همه اینها نشانگر
پویایی و زنده بودن میتراییسم درزمان ساسانی بوده ست!
بهرروی ، اندیشه میتراییسم و مهرپرستی ، دین بیشتر ایرانیان بوده که با برآمدن زردشت و آیین مزدیسنا و گفتگوی زردشت با بزرگان مهرپرستی، کویان و اوسیجها وشکست آنان درپیشگاه گشتاسب شاه ، دین مهری، آیین دیویسنا واهریمنی نامیده میشود.
گرچه برخی آموزه های نیک میترایی ازسوی زردشت، پذیرفته شده ولیک ،خدای مهر از جایگاه خدایی فروآمده و بگونه یکی از ایزدان و دستیاران درجه دوم اهورامزدا خدای یکتا ، پس از امشاسبندان پذیرفته میشود، نیز نام مئیثرا در گاتها ونیز در مهریشت از یشتهای اوستابه چم پیمان و راستی درپیمانست لیک برخی اوستا پژوهان چون دارمستترفرانسوی 1894م چم ومعنی میترا یا مهر رادوستی و مهربانی دانند(--> بنگرید بآفرینه واثر ارزشمند دانشنامه مزدیسنا از هم میهن بهدینمان ، دکتر جهانگیر اوشیدری )
مهر، ایزد نگهبان پیمانهاوفرشته ستیزنده بادروغ وبدپیمانیست ودرهمین گیتی دروغگویان ، پیمانشکنان و بدپیمانان را بکیفرمیرساندو آنانرا پریشان وسرگردان کند ودرجنگهاتیغ و تیر ونیزه آنها راکارگرنمیسازد و راستان را از بدی وگزندایشان نگاه میدارد ، در جهان مینویی در کنار پل چینوَد همراه بادو ایزد و فرشته سروش و رشن روان راستگویان را از دوزخ میرهاند.
نماد او ارابه ای است که در فراخه سپهر همواره میتازد و نگاهبان راستیها و دوستیهاست ،دربالای این ارابه نماددیگری از آیین مهر است وآن خاچ یاچلیپای شکسته ایرانیست که نماد آبادی و مانایی و جاودانگی بوده ست!
.مهریان بابلی و خاورمیانه ای آنرا چلیپای تموز (خدای خورشید) میخواندند،این چلیپا بمانند سرووکاج ، زئوترا یا شراب سپندین و درون یا نان مقدس و سپندین پس ازچندین سده بآیین زردشت و نیز پس هزاران سال یا چندین سده دیگر ، باهمان سپندینگی و قداست بمسیحیت راه یافته است .
نشان چلیپای شکسته مهری درآرامگاه ودخمه داریوش بهمراه سه آرامگاه دیگر شاهان هخامنشی در نقش رستم مرودشت شیراز آشکارست .
این نشان در مهرازی و معماری دوره اسلامی بسیار بکاررفته مانند برخی سازه های بزرگ سبک ایلخانی و کاشیکاریهای مساجدبزرگ یزد و شیراز و مراغه که این چلیپای مهری درمیان خطوط هندسی نامور به اسلیمی خودنمایی میکند !
نیز، روی دیگر او مهرورزی و عشق بهمه جانداران نیکو و نیز انسانهای راستگو وراستکردارو میانجی آفریدگان و آفریدگار جهانست !
درمیان متون کهن ، بیشترین یادکرد میترا در وندیداد است که اتفاقا برخی پژوهشگران آن کتاب را از متون واندیشه خود زردشت نمیدانند بلکه وندیداد را از آیین مغانه دیویسنا ومیتراییسم پیشازردشتی دانند که در زمان اشکانی و ساسانی بآیین زردشت ، پیوست داده شده ودوباره درآنزمان،آیینهای مغانی مهری نیز آیین زروانی مهری وپرستش خدای ناکرانه زمان یاهمان زروان اکران، خدای بیدرنگ وجاویدوآیین مانی که آمیغی از مزدیسنا و زروانیسم میترایی و مسیحیت بود،پایه ومایه گرفت، ایزدزروان یا زمان ،که درآیین مهردرکنارمیترا، بزرگترین خدایان بود دراوستا ازایزدان پایینتر شده بود.
بسیاری، برآنندکتاب مینوی خرد که در ساسانی نوشته شده ..
بخش9>
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد مئیثرا یا #میترا و #مهر
#سپنتامهر
اینک ، از دیدگاه میتولوژیک و استوره شناسی بایزد مهر یا میترا میپردازیم.
پیش از آغاز و درآیش باین جستارو مبحث شایسته است یادی کنم از فرانتس کومُن دانشمند بزرگ میتراییسم یا مهرپرستی که آفرینه ها و آثوری چند درین باره دارد.
یکی از آثار ارزنده او بنام دین مهریست که گویا نخست زنده یاد احمدآجودانی آنرابفارسی گردانش و واگردانی نموده ، سپس استادهاشم رضی آنرا ، بنام آیین پر رمزورازمیترایی بپارسی گردانده است!
گرچه برخی پژوهشگران وارونه کومن میتراییسم اروپارا تافته جدابافته میتراییسم ایرانی دانند ولی فرانتس کومُن میتراییسم هندواروپایی را اندیشه ای ایرانی میداند وآنرا مرده ریگ زروانیسم باستانی واز آیینهای چندایزدپرستی وآیین مغانه زروانی ایران باستان داند.
نیز، گسترش مهرپرستی پیش از پدیدآمدن کشور روم، درمیان همسایگان باختری ایران از میانرودان تامصرباستان گسترده بوده ست.5 درپژوهشهای مهرشناسی ،پرستش مهر درآناتولی درفریگیه ونیز درمیان هیتیهادر آسیای صغیر ، در 15سده پیش از میلاد گسترش یافته بود، چنانکه این باور ایرانی از دوسده پیش ازمیلاد بروم و دیگرکشورهای اروپای امروزی چون سرزمین نورماندی وژرمنهانیزراه یافت .
همچنین بایدگفت برپایه سنگنبشته های ساسانی ، با اینکه دین رسمی حکومتی بهدینی یا زردشتی بوده ولی بنشانه هایی آشکارمیشود که مهرپرستی درآنزمان نیز ،هنوز آیینی زنده و پابرجابوده ست.درسنگنگاره نقش رستم و نیز در تاق بستان کرمانشاه شاپور دوم ذوالاکتاف بهنگام شاهنشاهی ،درسمت چپش اهورامزداو درسوی راست او،
میترا یا مهرباتاجی خورشیدسان و پرتوهایی ازنورست که همه اینها نشانگر
پویایی و زنده بودن میتراییسم درزمان ساسانی بوده ست!
بهرروی ، اندیشه میتراییسم و مهرپرستی ، دین بیشتر ایرانیان بوده که با برآمدن زردشت و آیین مزدیسنا و گفتگوی زردشت با بزرگان مهرپرستی، کویان و اوسیجها وشکست آنان درپیشگاه گشتاسب شاه ، دین مهری، آیین دیویسنا واهریمنی نامیده میشود.
گرچه برخی آموزه های نیک میترایی ازسوی زردشت، پذیرفته شده ولیک ،خدای مهر از جایگاه خدایی فروآمده و بگونه یکی از ایزدان و دستیاران درجه دوم اهورامزدا خدای یکتا ، پس از امشاسبندان پذیرفته میشود، نیز نام مئیثرا در گاتها ونیز در مهریشت از یشتهای اوستابه چم پیمان و راستی درپیمانست لیک برخی اوستا پژوهان چون دارمستترفرانسوی 1894م چم ومعنی میترا یا مهر رادوستی و مهربانی دانند(--> بنگرید بآفرینه واثر ارزشمند دانشنامه مزدیسنا از هم میهن بهدینمان ، دکتر جهانگیر اوشیدری )
مهر، ایزد نگهبان پیمانهاوفرشته ستیزنده بادروغ وبدپیمانیست ودرهمین گیتی دروغگویان ، پیمانشکنان و بدپیمانان را بکیفرمیرساندو آنانرا پریشان وسرگردان کند ودرجنگهاتیغ و تیر ونیزه آنها راکارگرنمیسازد و راستان را از بدی وگزندایشان نگاه میدارد ، در جهان مینویی در کنار پل چینوَد همراه بادو ایزد و فرشته سروش و رشن روان راستگویان را از دوزخ میرهاند.
نماد او ارابه ای است که در فراخه سپهر همواره میتازد و نگاهبان راستیها و دوستیهاست ،دربالای این ارابه نماددیگری از آیین مهر است وآن خاچ یاچلیپای شکسته ایرانیست که نماد آبادی و مانایی و جاودانگی بوده ست!
.مهریان بابلی و خاورمیانه ای آنرا چلیپای تموز (خدای خورشید) میخواندند،این چلیپا بمانند سرووکاج ، زئوترا یا شراب سپندین و درون یا نان مقدس و سپندین پس ازچندین سده بآیین زردشت و نیز پس هزاران سال یا چندین سده دیگر ، باهمان سپندینگی و قداست بمسیحیت راه یافته است .
نشان چلیپای شکسته مهری درآرامگاه ودخمه داریوش بهمراه سه آرامگاه دیگر شاهان هخامنشی در نقش رستم مرودشت شیراز آشکارست .
این نشان در مهرازی و معماری دوره اسلامی بسیار بکاررفته مانند برخی سازه های بزرگ سبک ایلخانی و کاشیکاریهای مساجدبزرگ یزد و شیراز و مراغه که این چلیپای مهری درمیان خطوط هندسی نامور به اسلیمی خودنمایی میکند !
نیز، روی دیگر او مهرورزی و عشق بهمه جانداران نیکو و نیز انسانهای راستگو وراستکردارو میانجی آفریدگان و آفریدگار جهانست !
درمیان متون کهن ، بیشترین یادکرد میترا در وندیداد است که اتفاقا برخی پژوهشگران آن کتاب را از متون واندیشه خود زردشت نمیدانند بلکه وندیداد را از آیین مغانه دیویسنا ومیتراییسم پیشازردشتی دانند که در زمان اشکانی و ساسانی بآیین زردشت ، پیوست داده شده ودوباره درآنزمان،آیینهای مغانی مهری نیز آیین زروانی مهری وپرستش خدای ناکرانه زمان یاهمان زروان اکران، خدای بیدرنگ وجاویدوآیین مانی که آمیغی از مزدیسنا و زروانیسم میترایی و مسیحیت بود،پایه ومایه گرفت، ایزدزروان یا زمان ،که درآیین مهردرکنارمیترا، بزرگترین خدایان بود دراوستا ازایزدان پایینتر شده بود.
بسیاری، برآنندکتاب مینوی خرد که در ساسانی نوشته شده ..
بخش9>
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش 9
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد مئیثرا ، #میترا و #مهر !
#سپنتامهر
...که درزمان ساسانی نوشته شده از آن زروانیان بوده و از متون زردشتی بشمارنمیرود !
استادرضی در کتاب ارزشمند دین و فرهنگ ایرانی پیش ازعصرزردشت دراینباره پژوهشی بس ارزنده دارد که گزارش و زند و توضیح و سفرنگ بیشتر دراین باره که بس گسترده است را بخواندن این آفرینه واثر ارزشمند وا مینهم !
پابرگی 5
بایدبدانیم گرچه
امروز درگیتی ، سرافکنده، شرمسار وآزرمگین سیاستهای نابخردانه کنونی گشته ایم ولیک روزگاری این مابوده ایم که برجهان، سرافرازانه اندیشه برتر و فرهنگ خویش را گسترده بوده ایم و چون باشه و عقاب میترایی ، راستبالانه جهان را زیر پر خویش داشته ایم بگونه ای که در زمان پیشاتاریخی و سپس در دوره نیاتاریخی ونیز در آغاز دوره تاریخی ، چیرگی فرهنگی ما بربیشتر گیتی سایه افکنده بود و اندیشه مهرپرستی ایرانی بیشتر جهان باستان را درنوردیده و به زیر نگین خویش در آورده بود ، چنانکه گفتیم بسیاری ازمردم درسرزمینهای باختری ایران از بابل ،میانرودان، یمن ،سوریه تا مصر ، باورمند بآیین مهرپرستی ایرانی بودند!
امروزه نیایشکده های مهری یا مهرآبه ها و میتراییوم های پیداشده ،
درباخترآسیا تا مصر ونیز از آناتولی تا ایتالیا و آلمان نشان راستی این داوشگری و ادعای ماست!
آنچنانکه از کتابهای سپندینه و مقدس سامی چون تورات و نبی مسلمانان
،،قرآن،، برمیآید اندیشه مهرپرستی ایرانی تا بن کشورهای باخترآسیا و مردمان سامی نژاد باستان رخنگی یافته وگسترده بود.
در قرآن در داستان ابراهیم که اگراورا شخصیتی تاریخی از 4000سال پیش ، بدانیم در گفتگویی با مهرپرستان بابل درسوره انعام 78گوید فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ پس چون مهرپرستان وخورشیدتابان رادیدگفت این بزرگترین ستارگانست واوراخدای خوددانم لیک ،چون ناپیداشد گفت ای گروه مهرپرستان ،بیزارم ازآنچه پرستید!
در داستان سلیمان و تصاحب تاج وتخت و خود شهبانوی زیبای سباء، بلقیس ،که خبر اورا پوپک دربارش یاهدهد که وزیراوبوده، باومیرساند ، بلقیس وسباییان رانیز خورشیدپرست داند،
إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ23/ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ 24نمل
من یافتم زنی را دریمن که پادشاه آنان ودرهمه چیزتمام بودوکاخی بزرگ داشت /او ومردم او بجزالله ، مهر را میپرستیدندواهریمن آنانراگمراه کرده واز راه راست بازداشته ، پس ایشان براه درست نمیرفتند!
نیز باید گفت مهرآوه های کهن یا دراشکفتها و غارهابود ویا در جاهایی بمانندغار با گنبد ساخته میشد ، پس گنبد نشان مهرابه های میترایی و مهری بوده و آنچه امروز بنادرستی مهرازی ومعماری اسلامی خوانند از فرهنگ مهری ایرانی بهمه جای گیتی رفته است .
کاخهای پادشاهان اشکانی و ساسانی نیز بپیروی از مهرآبه ها دارای گنبد بوده ، کاخ تیسفون اشکانی ،ساسانی دارای گنبدی بزرگ بوده که جهانگردان اروپایی آنراگزارش کرده اند.
نیز هنوز نیمی از گنبد کاخ اردشیرکه ویران نگشته و نزدیک به 1800سال پیش ساخته شده ، در فیروزآبادشیراز ، برجاست!
همچنین، مهرآبهای میترایی جایگاه نیایش کاهن بزرگ بوده که پس ازاسلام این واژه و کاربرد معنایی آن باین آیین راه یافت .
محراب معرب همان مهراب پارسیست واینکه برخی اسلامیان آن را اسم مکان گفته اند، ازریشه حرب بمعنی آوردگاه و جایگاه نبردوجنگ ، نادرستی واشتباهیست بس بزرگ، چرا که محراب بروزن مفعالست و این وزن برنام ابزار یا اسم آلت ، نشان دارد نه نامجای یا اسم مکان ، چراکه اسم مکان وزمان در ادب تازی بروزن مفعل(بزبر یافتح ع) و مفعل (بزیر یا کسر ع)مانندمکتب و مسجد وبراین وزن بایستی محرب و محرب میبود !!
دنباله را پیگیری فرمایید در بخش 10->
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد مئیثرا ، #میترا و #مهر !
#سپنتامهر
...که درزمان ساسانی نوشته شده از آن زروانیان بوده و از متون زردشتی بشمارنمیرود !
استادرضی در کتاب ارزشمند دین و فرهنگ ایرانی پیش ازعصرزردشت دراینباره پژوهشی بس ارزنده دارد که گزارش و زند و توضیح و سفرنگ بیشتر دراین باره که بس گسترده است را بخواندن این آفرینه واثر ارزشمند وا مینهم !
پابرگی 5
بایدبدانیم گرچه
امروز درگیتی ، سرافکنده، شرمسار وآزرمگین سیاستهای نابخردانه کنونی گشته ایم ولیک روزگاری این مابوده ایم که برجهان، سرافرازانه اندیشه برتر و فرهنگ خویش را گسترده بوده ایم و چون باشه و عقاب میترایی ، راستبالانه جهان را زیر پر خویش داشته ایم بگونه ای که در زمان پیشاتاریخی و سپس در دوره نیاتاریخی ونیز در آغاز دوره تاریخی ، چیرگی فرهنگی ما بربیشتر گیتی سایه افکنده بود و اندیشه مهرپرستی ایرانی بیشتر جهان باستان را درنوردیده و به زیر نگین خویش در آورده بود ، چنانکه گفتیم بسیاری ازمردم درسرزمینهای باختری ایران از بابل ،میانرودان، یمن ،سوریه تا مصر ، باورمند بآیین مهرپرستی ایرانی بودند!
امروزه نیایشکده های مهری یا مهرآبه ها و میتراییوم های پیداشده ،
درباخترآسیا تا مصر ونیز از آناتولی تا ایتالیا و آلمان نشان راستی این داوشگری و ادعای ماست!
آنچنانکه از کتابهای سپندینه و مقدس سامی چون تورات و نبی مسلمانان
،،قرآن،، برمیآید اندیشه مهرپرستی ایرانی تا بن کشورهای باخترآسیا و مردمان سامی نژاد باستان رخنگی یافته وگسترده بود.
در قرآن در داستان ابراهیم که اگراورا شخصیتی تاریخی از 4000سال پیش ، بدانیم در گفتگویی با مهرپرستان بابل درسوره انعام 78گوید فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ پس چون مهرپرستان وخورشیدتابان رادیدگفت این بزرگترین ستارگانست واوراخدای خوددانم لیک ،چون ناپیداشد گفت ای گروه مهرپرستان ،بیزارم ازآنچه پرستید!
در داستان سلیمان و تصاحب تاج وتخت و خود شهبانوی زیبای سباء، بلقیس ،که خبر اورا پوپک دربارش یاهدهد که وزیراوبوده، باومیرساند ، بلقیس وسباییان رانیز خورشیدپرست داند،
إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ23/ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ 24نمل
من یافتم زنی را دریمن که پادشاه آنان ودرهمه چیزتمام بودوکاخی بزرگ داشت /او ومردم او بجزالله ، مهر را میپرستیدندواهریمن آنانراگمراه کرده واز راه راست بازداشته ، پس ایشان براه درست نمیرفتند!
نیز باید گفت مهرآوه های کهن یا دراشکفتها و غارهابود ویا در جاهایی بمانندغار با گنبد ساخته میشد ، پس گنبد نشان مهرابه های میترایی و مهری بوده و آنچه امروز بنادرستی مهرازی ومعماری اسلامی خوانند از فرهنگ مهری ایرانی بهمه جای گیتی رفته است .
کاخهای پادشاهان اشکانی و ساسانی نیز بپیروی از مهرآبه ها دارای گنبد بوده ، کاخ تیسفون اشکانی ،ساسانی دارای گنبدی بزرگ بوده که جهانگردان اروپایی آنراگزارش کرده اند.
نیز هنوز نیمی از گنبد کاخ اردشیرکه ویران نگشته و نزدیک به 1800سال پیش ساخته شده ، در فیروزآبادشیراز ، برجاست!
همچنین، مهرآبهای میترایی جایگاه نیایش کاهن بزرگ بوده که پس ازاسلام این واژه و کاربرد معنایی آن باین آیین راه یافت .
محراب معرب همان مهراب پارسیست واینکه برخی اسلامیان آن را اسم مکان گفته اند، ازریشه حرب بمعنی آوردگاه و جایگاه نبردوجنگ ، نادرستی واشتباهیست بس بزرگ، چرا که محراب بروزن مفعالست و این وزن برنام ابزار یا اسم آلت ، نشان دارد نه نامجای یا اسم مکان ، چراکه اسم مکان وزمان در ادب تازی بروزن مفعل(بزبر یافتح ع) و مفعل (بزیر یا کسر ع)مانندمکتب و مسجد وبراین وزن بایستی محرب و محرب میبود !!
دنباله را پیگیری فرمایید در بخش 10->
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش 10
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزدمئیثرایا #میترا و #مهر!!
#سپنتامهر
کنون میپردازیم بواژه یلدا !
واژه یلدا ، به چم و معنی زایشست.ریشه
این واژه سریانیست ، شاید میلاد نیز معرب بوده و اززبانهای عبری وسریانی بزبان تازی آمده باشدچرا که چندواژه بیشتربرین وزن ،به چم ومعنی نام زمان ونامجای یانام مکان نیامده که در زبانهای عبری وسریانی نیزهست مانندمیلاد میقات،میعاد ازمثال واوی!
محمدخلف تبریزی درفرهنگ برهان قاطع یلدا را نام یکی از همرهان و یاران عیسی دانسته بشاهدی که از سنایی آورده که بگفته زنده یاد استادپورداوود اشتباه او درین چم ومعنا ازهمین بیت سنایی غزنوی برآمده که:
بصاحب دولتی پیونداگر نامی همی جویی
که ازیک چاکری عیسی چنان معروف شدیلدا
ازدیگرسوی، برابر سنجش و پژوهش این کمترین ، ایزدمیترا یا مهر در استوره های یونانی ، نیز، اندرآمده است .
پیرگریمال در فرهنگ اساتیر یونان وروم وادیت همیلتون در سیری دراساتیرایران وروم و نیز، ویل دورانت درتاریخ تمدن دو الهه همسان ایزدمهر در یونان و روم برشمرده اند یکی هلیوس که در دوره تیتانیستی و خدایان آسمانی از
تیتانها بوده وبرابر گزارش هزیود(650 یا 777پیش از م) که شاید بتوان نخستین استوره پرداز یا حماسه سرای یونانش نامیدونیز ، همزمان باهومربوده در کتاب تئوگونیا یا تبارنامه خدایان ، هلیوس خدای خورشیدوروشنایی یونان بوده ازآنجایی که هزیودپیوندبسیاری با خاورزمین و ایرانیان داشته بگمان،
برای الهه هلیوس ازویژگیهای ایزدمیترا یا مهرایرانی وام ستانده ست.
هلیوس بسان مهر ،نگهبان سوگندها و پیمانهاست . اونیز مانندمهر، ارابه ای چهاراسبه دارد که هرپگاهان آن را تاشامگاه در آسمان میراند چنانکه یکی دیگرازنمادهای آیین مهری باشه یاشاهینست ، نمادهلیوس هم خروسست و عقاب !
در دوره دیگر پس ازنبرد تیتانهاو خدایان نوپدید زئوسی یا المپی وشکست تیتانها و هلیوس ،خدای المپی آپولون جای اورامیگیرد .آپولون فرزندزئوس و لتو است.اوبرادر دوقلوی ایزدمادینه آرتمیسست.نیز او چنگ هرمس را گرفت وآوازهاونغمه هایی خوش در معبددلفی بساخت ازیرا خدای موسیقی وآوازنیکو ودلنشین هم هست، ولی این الهه یونانی بسان زئوس و بسیاری دیگر از خدایان رومی لگام گسیخته وبی اخلاقست .
او با آواوسازخوشش درپی کامجویی از زنان است و زنان شوهرداربسیاری را فریفته و ازسویی همجنسبازنیزهست و دو جوان یکی موز کلیو که الهه تاریخست ،نیز سیپاریوس را پس از نزدیکی، میکشد !!
دراستوره های روم برابرمیترا خود میتراست چرا که، پس ازچیرگی رومیان بریونان و پیدایش تمدن روم پس از اسکندرو جانشینانش و پیوندفرهنگی رومیان با ایرانیان بمیانجی سربازان و بازرگانان نزدیک به یکسده پیش از میلاداندیشه ایرانی مهرپرستی بروم کوچیده و تا 311م که کنستانتین بزرگ فرماننامه یا منشور میلان را گسترد و مسیحیت را دین رسمی خواند آیین رسمی پیشین میتراپرستی کم کم جای خودرابمسیحیت داد وتایکسده پس از آن هنوز بسیاری از رومیان میتراپرست بودند. گرچه ،اندیشه مهرپرستی نابود نشدو گاه در برخی سرزمینهای اروپایی با مسیحیت یا مانویت آمیخته شد مانند بخش آلبیا در جنوب فرانسه که با پدیداری تفتیش عقاید یا انگیزیسیون نخستین ، سرانجام باخونریزیها و کشتار بسیاری ازمسیحی مهریان یا مانویان بظاهر مسیحی، میان سالهای 1227م تا 1241 م بنام جهادآلبیگایی ( پیش از انگیزیسیون اسپانیا ) بگناه دوئیسم، دوگانه پرستی یاثنویت مهری ریشه کن شد !
بنگرید بدایره المعارف مصاحب ->
پس ،بگمان بسیار نام میترا در روم باستان بهمان نام میترا بود.
چنانکه در انگلیسی هم ایزد میترا بنامMitra Goddess شناخته میشود ولی در ویکیپدیا برابروهمسان ایزدمهریامیترا دراستوره های روم ، سول ایگنتیوس آورده شده و رفرنس آنهم ناشناخته و بنام مشارکت کنندگان ویکیپدیای انگلیسی آورده شده
بنده، بپیرگریمال و همیلتون و رفرنسهای ارزمندومعتبردیگر چون فرانتس کومن، پورداوود، فره وشی ،رضی،روح الامینی نگریستم و نام سول ایگنتیوس را برابر ایزد مهرندیدم !
گرچه بسی از سایتهای دیگر بی رفرنس ارزمند از همان ویکیپدیا اینباره را گفتاورد ونقل کرده اند!
باری!
گفتیم اندیشه ایرانی مهرپرستی تا مصرکشیده شده بود.این راهم بگویم، پژوهشگران مصرشناس درمصرباستان، نام1400خداراشناخته وشمرده اندکه در سرخدایان متکثروچندصدگانه مصری وبالای همه خدایان،آمون وهمسرش ایزیریس خدای جهان زیرین بوده و در کنارآنهاخدایان دیگری چون رع خدای خورشیدنیز تحوت یا ثوث که خدای ماه بوده یا اش، ایزد دشتهای حاصلخیز آپیس گاوسپندینه مصری و .. نظم وکارگزاری جهان را در دست داشتند .
تااینکه در زمان یوسف ، فرعون مصر آمنحوتب چهارم 1334 پیش از م آیین مهرایرانی بسرزمین فرعونها گام مینهد. بنده ،
بانگرش بچشمهْ پژوهشهاوخاستگاهها ، بنمایه ها و اسناد تاریخی و دینشناسی سنجشی یاComparative..
بخش11>
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزدمئیثرایا #میترا و #مهر!!
#سپنتامهر
کنون میپردازیم بواژه یلدا !
واژه یلدا ، به چم و معنی زایشست.ریشه
این واژه سریانیست ، شاید میلاد نیز معرب بوده و اززبانهای عبری وسریانی بزبان تازی آمده باشدچرا که چندواژه بیشتربرین وزن ،به چم ومعنی نام زمان ونامجای یانام مکان نیامده که در زبانهای عبری وسریانی نیزهست مانندمیلاد میقات،میعاد ازمثال واوی!
محمدخلف تبریزی درفرهنگ برهان قاطع یلدا را نام یکی از همرهان و یاران عیسی دانسته بشاهدی که از سنایی آورده که بگفته زنده یاد استادپورداوود اشتباه او درین چم ومعنا ازهمین بیت سنایی غزنوی برآمده که:
بصاحب دولتی پیونداگر نامی همی جویی
که ازیک چاکری عیسی چنان معروف شدیلدا
ازدیگرسوی، برابر سنجش و پژوهش این کمترین ، ایزدمیترا یا مهر در استوره های یونانی ، نیز، اندرآمده است .
پیرگریمال در فرهنگ اساتیر یونان وروم وادیت همیلتون در سیری دراساتیرایران وروم و نیز، ویل دورانت درتاریخ تمدن دو الهه همسان ایزدمهر در یونان و روم برشمرده اند یکی هلیوس که در دوره تیتانیستی و خدایان آسمانی از
تیتانها بوده وبرابر گزارش هزیود(650 یا 777پیش از م) که شاید بتوان نخستین استوره پرداز یا حماسه سرای یونانش نامیدونیز ، همزمان باهومربوده در کتاب تئوگونیا یا تبارنامه خدایان ، هلیوس خدای خورشیدوروشنایی یونان بوده ازآنجایی که هزیودپیوندبسیاری با خاورزمین و ایرانیان داشته بگمان،
برای الهه هلیوس ازویژگیهای ایزدمیترا یا مهرایرانی وام ستانده ست.
هلیوس بسان مهر ،نگهبان سوگندها و پیمانهاست . اونیز مانندمهر، ارابه ای چهاراسبه دارد که هرپگاهان آن را تاشامگاه در آسمان میراند چنانکه یکی دیگرازنمادهای آیین مهری باشه یاشاهینست ، نمادهلیوس هم خروسست و عقاب !
در دوره دیگر پس ازنبرد تیتانهاو خدایان نوپدید زئوسی یا المپی وشکست تیتانها و هلیوس ،خدای المپی آپولون جای اورامیگیرد .آپولون فرزندزئوس و لتو است.اوبرادر دوقلوی ایزدمادینه آرتمیسست.نیز او چنگ هرمس را گرفت وآوازهاونغمه هایی خوش در معبددلفی بساخت ازیرا خدای موسیقی وآوازنیکو ودلنشین هم هست، ولی این الهه یونانی بسان زئوس و بسیاری دیگر از خدایان رومی لگام گسیخته وبی اخلاقست .
او با آواوسازخوشش درپی کامجویی از زنان است و زنان شوهرداربسیاری را فریفته و ازسویی همجنسبازنیزهست و دو جوان یکی موز کلیو که الهه تاریخست ،نیز سیپاریوس را پس از نزدیکی، میکشد !!
دراستوره های روم برابرمیترا خود میتراست چرا که، پس ازچیرگی رومیان بریونان و پیدایش تمدن روم پس از اسکندرو جانشینانش و پیوندفرهنگی رومیان با ایرانیان بمیانجی سربازان و بازرگانان نزدیک به یکسده پیش از میلاداندیشه ایرانی مهرپرستی بروم کوچیده و تا 311م که کنستانتین بزرگ فرماننامه یا منشور میلان را گسترد و مسیحیت را دین رسمی خواند آیین رسمی پیشین میتراپرستی کم کم جای خودرابمسیحیت داد وتایکسده پس از آن هنوز بسیاری از رومیان میتراپرست بودند. گرچه ،اندیشه مهرپرستی نابود نشدو گاه در برخی سرزمینهای اروپایی با مسیحیت یا مانویت آمیخته شد مانند بخش آلبیا در جنوب فرانسه که با پدیداری تفتیش عقاید یا انگیزیسیون نخستین ، سرانجام باخونریزیها و کشتار بسیاری ازمسیحی مهریان یا مانویان بظاهر مسیحی، میان سالهای 1227م تا 1241 م بنام جهادآلبیگایی ( پیش از انگیزیسیون اسپانیا ) بگناه دوئیسم، دوگانه پرستی یاثنویت مهری ریشه کن شد !
بنگرید بدایره المعارف مصاحب ->
پس ،بگمان بسیار نام میترا در روم باستان بهمان نام میترا بود.
چنانکه در انگلیسی هم ایزد میترا بنامMitra Goddess شناخته میشود ولی در ویکیپدیا برابروهمسان ایزدمهریامیترا دراستوره های روم ، سول ایگنتیوس آورده شده و رفرنس آنهم ناشناخته و بنام مشارکت کنندگان ویکیپدیای انگلیسی آورده شده
بنده، بپیرگریمال و همیلتون و رفرنسهای ارزمندومعتبردیگر چون فرانتس کومن، پورداوود، فره وشی ،رضی،روح الامینی نگریستم و نام سول ایگنتیوس را برابر ایزد مهرندیدم !
گرچه بسی از سایتهای دیگر بی رفرنس ارزمند از همان ویکیپدیا اینباره را گفتاورد ونقل کرده اند!
باری!
گفتیم اندیشه ایرانی مهرپرستی تا مصرکشیده شده بود.این راهم بگویم، پژوهشگران مصرشناس درمصرباستان، نام1400خداراشناخته وشمرده اندکه در سرخدایان متکثروچندصدگانه مصری وبالای همه خدایان،آمون وهمسرش ایزیریس خدای جهان زیرین بوده و در کنارآنهاخدایان دیگری چون رع خدای خورشیدنیز تحوت یا ثوث که خدای ماه بوده یا اش، ایزد دشتهای حاصلخیز آپیس گاوسپندینه مصری و .. نظم وکارگزاری جهان را در دست داشتند .
تااینکه در زمان یوسف ، فرعون مصر آمنحوتب چهارم 1334 پیش از م آیین مهرایرانی بسرزمین فرعونها گام مینهد. بنده ،
بانگرش بچشمهْ پژوهشهاوخاستگاهها ، بنمایه ها و اسناد تاریخی و دینشناسی سنجشی یاComparative..
بخش11>
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش 11
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد مئیثرا یا #میترا و #مهر!!
#سپنتامهر
... یا Comparative religion , براین باورم که ، آمنحوتب 4م یا همان آخناتون با وامستانی و روشناپذیری واقتباس از مهرپرستی ایرانی که از ایلام واکد و آشور بمصر پروازکرده ورسیده بود ، بپلورالیسم و هرج ومرج خدایان پایان داده و این دگرش و دگردیسی ایدئولوژیک و تغییر و واگشت دینی وفکریش را بآیین مهرپرستی و میتراییسم ، آشکارنموده و با اینکه کیشبانان و کاهنان ازاین انقلاب و دگرش فکری او ناخرسندوناخشنودبودند ولی، درپی یک فرماننامه ودستورکاربردی دولتی ، خدای رع را با تغییرات و دگرشهایی بانام خدای آتون یا ایزدمهر و خورشید که خدای خدایان یا رب الارباب 6 و تنهاخدای آسمانش نامید ، شناسانده و پرستش خدای یگانه آتون ، که همان ایزد خورشیدویکتاپرستی مهری بود را بهمه کیشبانان یا کاهنان ، درهمه شهرها و نیایشگاهها فرمان میدهد .
همچنین ، برخود برنام و لقب آخناتون (دوستدار آتون، خدای مهر)مینهد .
گرچه دیری نپایید که فرعونهای پس ازاو ، همچنین ،
کیشبانان و کاهنان، دوباره بهمان آلهه پرستی ، چندخدایی یا polytheism و چندگانه پرستی بازگشتند .
زیگموندفروید که پدر دانش روانشنایی و پیسکولوژی نوین شمرده میشود ، در موسی و یکتاپرستی اش ، براین باورست که موسی هنایشمندومتاثر از اندیشه مهری آمنحوتپ4م یا آخناتون که گویا در زمان یوسف فرعون مصربوده ، پرستش خدای یگانه آسمان یا همان خدای خورشید ، را بانام یهوه ، ببنی اسراییل یایهود آموزش داده ست .
فروید با این پنداره و فرضیه ، باورداردکه یکی از اختلافات و دوگانگیهای بنیادین دینی و ستیزشها و کشمکشهای ایدئولوژیک یهودبا قفطیان مصری و فرعون پس ازآخناتون ، که (رامسیس2م ) بوده برسر فرمان بازگشت به پلیتئیسم نیز ، اینکه رامسیس پیروی از خویش را بنام نماینده زمینی خدایان آسمانی یا خدای زمینی بریهود، بایسته وواجب و بایا دانسته بود، بوده است .
البته ، این ستیزش و کشمکش یهود و مصریان نه تنها ایدئولوژیک و برسر بازگشت بچندگانه پرستی بوده است ، چراکه ، بنیاد و شالوده این ستیزش و کشمکش، برسرمنافع بوده است که یهود در آنروزگار درسرزمین مصر ، از لایگان و طبقات زیرین و پست مصر بشماررفته و از فرودستان جامعه بوده اند و ازسوی فرعونیان ببردگی کشیده شده و بیشتر سرگردان بوده وقفطیان ستم بسیاری بآنها روامیداشته اند ،چنانکه تورات وسپس قرآن این داستان را گزارش میدهندکه ،
واذنجیناکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب ،یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم وفی ذلکم بلاء من ریکم عظیم بقره49 ،،، بیادآورید هنگامی که شماراازستم فرعونیان رهاندیم ، آنهنگام که مصریان فرعونی ، شما را در مستمندی و محرومیت ببردگی کشیده و حقوق اجتماعی شمارا زیرپانهاده و نابودکرده و ببدترین گونه شمارا شکنجه میکردند ، مردان (معترض و پرخاشجوی ) شمارا کشته و زنانتان را به بهره کشی برده ودربردگی نگاه میداشتندودرینکار برای شما آزمونی بزرگ ازسوی پروردگارتان بود !
جان ناس ،نیز ، در تاریخ جامع ادیان نیز درینباره ، نگاهی همسان ونزدیک به فروید دارد .
پابرگی 6
بر پایه گزارشها ،پژوهشهای دانشمندان ودینشناسان تطبیقی ، داوندگی و ادعای گزافی نیست اگر بسان آن پژوهندگان غربی و دانشمندان بزرگ باخترزمینی ، آیین مهرایرانزمین را پدر ادیان بخوانیم ،براین پایه ، میتوانیم شارینش ، آیینشهری و مدنیت کهن ایرانی را مادر تمدنها و شهرآیینی بشری بخوانیم چنانکه این اندیشه دردینهای سامی ، بآشکارا ، ظهور و پیدایی دارد .
درینباره نیز ، در تورات سپس در نُبی اسلامی یعنی قرآن در سوره یوسف که برگرفته ازتوراتست بچندگانه پرستی و یکتاپرستی مهری چشمزد و اشاره شده است .
درزمانی که یوسف از کارگزاران، خادمان و پریستاران عزیزمصریافرعون بوده ست که، درپی داستان کامجویی زلیخا ازاو ، وشکست او درین داستان هوس آمیز که همانند داستان سیاوش ایرانیست ، بزندان میفتد ، همبندان او چندگانه پرست و آلهه باور بودند، ازینروی ، او آنان را اندرزمیدهد که یا صاحبی السجن ا ارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار ؟
ای، یاران همبندمن !
آیا خدایان چندگانه بهترند یا خدای یگانه ، کینستان و جابروقهار؟
این شناسه ونشانه ازالله دراین آیه با ویژگی ایزدمهردرمتون اوستایی که پیشترش چشمزد و اشارت داشتیم همخوانی و همانندگی داردچراکه ویژگی ایزدمهردرگیتی دربرابردروغگویان ، پیمانشکنان و ناراستان کینستانی و انتقام ، قهاریت بود ،چنانکه در میان ارابه اونیز زین افزارها و سلاحههایی چون تیغ تیز ، نیزه و کمانست که در جنگها بنابودی گناهکاران پیمانشکن دروغپرداز کمر بربسته وبکارزارایشان برخاسته ودر جهان مینوی نیز ، برسرچینودپل(همان پل صراط سپسین که در باور اسلامی ازآیینهای کهن ایرانی آمده) درکنار ایزدان سروش و رشن بعدل و داد برمیخیزد.
بخش12>
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد مئیثرا یا #میترا و #مهر!!
#سپنتامهر
... یا Comparative religion , براین باورم که ، آمنحوتب 4م یا همان آخناتون با وامستانی و روشناپذیری واقتباس از مهرپرستی ایرانی که از ایلام واکد و آشور بمصر پروازکرده ورسیده بود ، بپلورالیسم و هرج ومرج خدایان پایان داده و این دگرش و دگردیسی ایدئولوژیک و تغییر و واگشت دینی وفکریش را بآیین مهرپرستی و میتراییسم ، آشکارنموده و با اینکه کیشبانان و کاهنان ازاین انقلاب و دگرش فکری او ناخرسندوناخشنودبودند ولی، درپی یک فرماننامه ودستورکاربردی دولتی ، خدای رع را با تغییرات و دگرشهایی بانام خدای آتون یا ایزدمهر و خورشید که خدای خدایان یا رب الارباب 6 و تنهاخدای آسمانش نامید ، شناسانده و پرستش خدای یگانه آتون ، که همان ایزد خورشیدویکتاپرستی مهری بود را بهمه کیشبانان یا کاهنان ، درهمه شهرها و نیایشگاهها فرمان میدهد .
همچنین ، برخود برنام و لقب آخناتون (دوستدار آتون، خدای مهر)مینهد .
گرچه دیری نپایید که فرعونهای پس ازاو ، همچنین ،
کیشبانان و کاهنان، دوباره بهمان آلهه پرستی ، چندخدایی یا polytheism و چندگانه پرستی بازگشتند .
زیگموندفروید که پدر دانش روانشنایی و پیسکولوژی نوین شمرده میشود ، در موسی و یکتاپرستی اش ، براین باورست که موسی هنایشمندومتاثر از اندیشه مهری آمنحوتپ4م یا آخناتون که گویا در زمان یوسف فرعون مصربوده ، پرستش خدای یگانه آسمان یا همان خدای خورشید ، را بانام یهوه ، ببنی اسراییل یایهود آموزش داده ست .
فروید با این پنداره و فرضیه ، باورداردکه یکی از اختلافات و دوگانگیهای بنیادین دینی و ستیزشها و کشمکشهای ایدئولوژیک یهودبا قفطیان مصری و فرعون پس ازآخناتون ، که (رامسیس2م ) بوده برسر فرمان بازگشت به پلیتئیسم نیز ، اینکه رامسیس پیروی از خویش را بنام نماینده زمینی خدایان آسمانی یا خدای زمینی بریهود، بایسته وواجب و بایا دانسته بود، بوده است .
البته ، این ستیزش و کشمکش یهود و مصریان نه تنها ایدئولوژیک و برسر بازگشت بچندگانه پرستی بوده است ، چراکه ، بنیاد و شالوده این ستیزش و کشمکش، برسرمنافع بوده است که یهود در آنروزگار درسرزمین مصر ، از لایگان و طبقات زیرین و پست مصر بشماررفته و از فرودستان جامعه بوده اند و ازسوی فرعونیان ببردگی کشیده شده و بیشتر سرگردان بوده وقفطیان ستم بسیاری بآنها روامیداشته اند ،چنانکه تورات وسپس قرآن این داستان را گزارش میدهندکه ،
واذنجیناکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب ،یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم وفی ذلکم بلاء من ریکم عظیم بقره49 ،،، بیادآورید هنگامی که شماراازستم فرعونیان رهاندیم ، آنهنگام که مصریان فرعونی ، شما را در مستمندی و محرومیت ببردگی کشیده و حقوق اجتماعی شمارا زیرپانهاده و نابودکرده و ببدترین گونه شمارا شکنجه میکردند ، مردان (معترض و پرخاشجوی ) شمارا کشته و زنانتان را به بهره کشی برده ودربردگی نگاه میداشتندودرینکار برای شما آزمونی بزرگ ازسوی پروردگارتان بود !
جان ناس ،نیز ، در تاریخ جامع ادیان نیز درینباره ، نگاهی همسان ونزدیک به فروید دارد .
پابرگی 6
بر پایه گزارشها ،پژوهشهای دانشمندان ودینشناسان تطبیقی ، داوندگی و ادعای گزافی نیست اگر بسان آن پژوهندگان غربی و دانشمندان بزرگ باخترزمینی ، آیین مهرایرانزمین را پدر ادیان بخوانیم ،براین پایه ، میتوانیم شارینش ، آیینشهری و مدنیت کهن ایرانی را مادر تمدنها و شهرآیینی بشری بخوانیم چنانکه این اندیشه دردینهای سامی ، بآشکارا ، ظهور و پیدایی دارد .
درینباره نیز ، در تورات سپس در نُبی اسلامی یعنی قرآن در سوره یوسف که برگرفته ازتوراتست بچندگانه پرستی و یکتاپرستی مهری چشمزد و اشاره شده است .
درزمانی که یوسف از کارگزاران، خادمان و پریستاران عزیزمصریافرعون بوده ست که، درپی داستان کامجویی زلیخا ازاو ، وشکست او درین داستان هوس آمیز که همانند داستان سیاوش ایرانیست ، بزندان میفتد ، همبندان او چندگانه پرست و آلهه باور بودند، ازینروی ، او آنان را اندرزمیدهد که یا صاحبی السجن ا ارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار ؟
ای، یاران همبندمن !
آیا خدایان چندگانه بهترند یا خدای یگانه ، کینستان و جابروقهار؟
این شناسه ونشانه ازالله دراین آیه با ویژگی ایزدمهردرمتون اوستایی که پیشترش چشمزد و اشارت داشتیم همخوانی و همانندگی داردچراکه ویژگی ایزدمهردرگیتی دربرابردروغگویان ، پیمانشکنان و ناراستان کینستانی و انتقام ، قهاریت بود ،چنانکه در میان ارابه اونیز زین افزارها و سلاحههایی چون تیغ تیز ، نیزه و کمانست که در جنگها بنابودی گناهکاران پیمانشکن دروغپرداز کمر بربسته وبکارزارایشان برخاسته ودر جهان مینوی نیز ، برسرچینودپل(همان پل صراط سپسین که در باور اسلامی ازآیینهای کهن ایرانی آمده) درکنار ایزدان سروش و رشن بعدل و داد برمیخیزد.
بخش12>
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
بخش 12
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد #میترا یا #مهر !!
#سپنتامهر
گفتیم ، از کهنترین اندیشه های بشری، که هنوز پرتو بسیاری از باورهایش در اندیشه ها ، فرهنگ و دینهای پویای بشری نمود دارد آیین مئیثرای مهری واوستایی، یا میترای پهلوی و مهرپرستیست!
این اندیشه با توانی هرچه بیشتر شاهین وشانه تا دور دستهای گیتی را پوییده و درنور دیده ودرباورهای مردمان نشسته است .
این اندیشه ، برپایه چشمهْ پژوهشها
خاستگاهها و رفرنسهای کهن و برشالوده کاوشها وپژوهشهای دانشمندان ارزمندومعتبرجهانی ، ریشه هندوایرانی داشته است .
پیشتر بادبیات ودایی چشمزد و اشارتی نموده ایم .
باور مئثرای مهری و اوستایی بس ،
اینهمانی و همانندی ، همسانی و هنبازی با استوره ودایی سورا ، سوری یاسوریا دارد.
چون ادبیات ودایی سانسکریتی با ادبیات مهری و اوستایی همریشه اند، ایزد و بغبانوی سوری بیشتر از ایزدان خورشید در دیگر فرهنگها ، با ایزد مهر ایرانی هموندی و هنبازی و همانندی دارد .
ایزد سوری یا سوریا همان ویژگیهای مهررادارد.
ازدیدگاه دانش سمیولوژی semiology یا نمادشناسی ، در ادبیات ودایی ،
سوریا نیز نمادونشان خورشیدست .اونیز چونان مهر دارای چرخ خورشید یا گردونه و ارابه مهر آتشینست که بر رویه و کف گیتی ازشام تا بام ، میچرخد ارابه او دارای نشان سواستیکا یا چلیپای شکسته است و انباشته از نرم افزار و سلاح برای نبرد با بدانست .
همچنین ، سوری یا سوریا نشان شکوه وبزرگی آگنی و نشان تجسم و انگارش روشنایی ، گرمی و خردمندیست !
اینباره و پیشاورد یا موضوع را ناگفته نگذارم که مهرایرانی باستانی یا میترا درباور مهری خدای خدایانست و بگونه ای آیینی یکتاپرستانه و تئیستیست ولی در آیین سه گانه پرستی تریمورتی هند، ایزد سوری نیز در نشان خورشید،
در یک تثلیث بسان تثلیث تریمورتی( برهما، ویشنو و شیوا) با خدای اگنی که گفتیم هنباز و همانند اوست در نمادخورشید و روشنایی و مهر
هموند و شریکست .
برای پژوهش بیشتر بنگرید به آثار و آفرینه های هندشناسان چون ماکس وبر ، الدنبرگ و مادیلین مادلاید ، نیز بنگرید بکشف هند از جواهرلعل نهرو ، اسرار اساتیرهند ذکرگو،همچنین،
استوره و حماسه دراندیشه ژرژدومزیل بخامه جلال ستاری و بررسی استوره کاووس دراساتیرایرانی و هندی از ژرژ دو مزیل پژوهشگر و فیلسوف فرانسوی که از پیشگامان ساختارشکنی در علوم انسانیست !
نیز ،
در ادبیات ادایی منثور و چامگین که از باورهای وایکینگها یا ادبیات نوردیک و استوره های اسکاندیناویست ، خدای بزرگ ازگروه خدایان آس یا آسیر ، اودین یا ودن است او یک چشم دارد ودیده او مهریا خورشیدست .
در گروه دوم خدایان نورسی ، خدایان ونیری هستند ، خدای خورشید وایزد مهر درگروه ونیریها ، بالدرست اونیز نمادخورشیدو خدایی خردمند و جادویی و چون جوانان،زیباوخوشروست .
نیز، اواز خدایان جنگ نیزهست ولیک از ایزد تور که خدای رعدوجنگاوریست و همچنین از ایزد تیو،که خدای زین افزارو سلاح وپیروزی درنبردهاست آرامترو ملایم تر و میان وایکینگ ها بسیارارجمند بود.او را خدای خورشید می دانستند و یکشنبه(sunday)از نام او گرفته شده است .
در باور اقوام سلتی ایئول نیز ایزد مهربود که بنام خورشیدخدای ، پرستیده میشده است !
درمیان ژاپنیها ، چینیها ، آزتک های امریکای جنوبی نیز برابرایزدمهر ، خدایان و ایزدانی بوده اند که چون نوشتارما بس بدرازا و دیرندی کشیده ،ازینروی تشنگان دانش و دانایی و آزمندان پژوهش7 را برفرنسهای استوره شناسی و میتولوژی نشانه میدهم !
پابرگی و تراز
7- چه نیکوست آز و شره یا حرص، لیک ، تنهاوتنها در فراگیری دانش که بگفته فرزانگان ، دو گرسنه آزمند و حریصند که هرگز سیرنشوند ، جوینده ثروت ومال و جویای دانش !
دنباله را پیگیری فرمایید در بخش 13->
هنوزریشه درخاکیم !!
شب چله ،جشن چراغ یا جشن زایش ایزد #میترا یا #مهر !!
#سپنتامهر
گفتیم ، از کهنترین اندیشه های بشری، که هنوز پرتو بسیاری از باورهایش در اندیشه ها ، فرهنگ و دینهای پویای بشری نمود دارد آیین مئیثرای مهری واوستایی، یا میترای پهلوی و مهرپرستیست!
این اندیشه با توانی هرچه بیشتر شاهین وشانه تا دور دستهای گیتی را پوییده و درنور دیده ودرباورهای مردمان نشسته است .
این اندیشه ، برپایه چشمهْ پژوهشها
خاستگاهها و رفرنسهای کهن و برشالوده کاوشها وپژوهشهای دانشمندان ارزمندومعتبرجهانی ، ریشه هندوایرانی داشته است .
پیشتر بادبیات ودایی چشمزد و اشارتی نموده ایم .
باور مئثرای مهری و اوستایی بس ،
اینهمانی و همانندی ، همسانی و هنبازی با استوره ودایی سورا ، سوری یاسوریا دارد.
چون ادبیات ودایی سانسکریتی با ادبیات مهری و اوستایی همریشه اند، ایزد و بغبانوی سوری بیشتر از ایزدان خورشید در دیگر فرهنگها ، با ایزد مهر ایرانی هموندی و هنبازی و همانندی دارد .
ایزد سوری یا سوریا همان ویژگیهای مهررادارد.
ازدیدگاه دانش سمیولوژی semiology یا نمادشناسی ، در ادبیات ودایی ،
سوریا نیز نمادونشان خورشیدست .اونیز چونان مهر دارای چرخ خورشید یا گردونه و ارابه مهر آتشینست که بر رویه و کف گیتی ازشام تا بام ، میچرخد ارابه او دارای نشان سواستیکا یا چلیپای شکسته است و انباشته از نرم افزار و سلاح برای نبرد با بدانست .
همچنین ، سوری یا سوریا نشان شکوه وبزرگی آگنی و نشان تجسم و انگارش روشنایی ، گرمی و خردمندیست !
اینباره و پیشاورد یا موضوع را ناگفته نگذارم که مهرایرانی باستانی یا میترا درباور مهری خدای خدایانست و بگونه ای آیینی یکتاپرستانه و تئیستیست ولی در آیین سه گانه پرستی تریمورتی هند، ایزد سوری نیز در نشان خورشید،
در یک تثلیث بسان تثلیث تریمورتی( برهما، ویشنو و شیوا) با خدای اگنی که گفتیم هنباز و همانند اوست در نمادخورشید و روشنایی و مهر
هموند و شریکست .
برای پژوهش بیشتر بنگرید به آثار و آفرینه های هندشناسان چون ماکس وبر ، الدنبرگ و مادیلین مادلاید ، نیز بنگرید بکشف هند از جواهرلعل نهرو ، اسرار اساتیرهند ذکرگو،همچنین،
استوره و حماسه دراندیشه ژرژدومزیل بخامه جلال ستاری و بررسی استوره کاووس دراساتیرایرانی و هندی از ژرژ دو مزیل پژوهشگر و فیلسوف فرانسوی که از پیشگامان ساختارشکنی در علوم انسانیست !
نیز ،
در ادبیات ادایی منثور و چامگین که از باورهای وایکینگها یا ادبیات نوردیک و استوره های اسکاندیناویست ، خدای بزرگ ازگروه خدایان آس یا آسیر ، اودین یا ودن است او یک چشم دارد ودیده او مهریا خورشیدست .
در گروه دوم خدایان نورسی ، خدایان ونیری هستند ، خدای خورشید وایزد مهر درگروه ونیریها ، بالدرست اونیز نمادخورشیدو خدایی خردمند و جادویی و چون جوانان،زیباوخوشروست .
نیز، اواز خدایان جنگ نیزهست ولیک از ایزد تور که خدای رعدوجنگاوریست و همچنین از ایزد تیو،که خدای زین افزارو سلاح وپیروزی درنبردهاست آرامترو ملایم تر و میان وایکینگ ها بسیارارجمند بود.او را خدای خورشید می دانستند و یکشنبه(sunday)از نام او گرفته شده است .
در باور اقوام سلتی ایئول نیز ایزد مهربود که بنام خورشیدخدای ، پرستیده میشده است !
درمیان ژاپنیها ، چینیها ، آزتک های امریکای جنوبی نیز برابرایزدمهر ، خدایان و ایزدانی بوده اند که چون نوشتارما بس بدرازا و دیرندی کشیده ،ازینروی تشنگان دانش و دانایی و آزمندان پژوهش7 را برفرنسهای استوره شناسی و میتولوژی نشانه میدهم !
پابرگی و تراز
7- چه نیکوست آز و شره یا حرص، لیک ، تنهاوتنها در فراگیری دانش که بگفته فرزانگان ، دو گرسنه آزمند و حریصند که هرگز سیرنشوند ، جوینده ثروت ومال و جویای دانش !
دنباله را پیگیری فرمایید در بخش 13->
👑کانال شهیاران 👑
@shahyarram
صدای"خانواده بختیاری"باشیم که صدای ملت مظلوم ایران بوده و هست!
سارا عباسی همسر منوچهر بختیاری پدر دادخواه پویا که پس از عمل جراحی در بیمارستان، روز ۲۰ آذرماه بجای آنکه به مرخصی درمانی فرستاده شود دوباره به زندان«چوبیندر قزوین»منتقل شد، بار دیگر از مردم ایران کمک خواسته است.
وی در صفحات مجازی خود نوشته است:
"درود بر مردم شریف و دربند ایران"
صبح روز ۲۰ آذر همسرم از بیمارستان مرخص شدند با وجود درد قفسه سینه...
ایشان با وجود اینکه حتی کمیسیون پزشکی بیمارستان برای ایشان نامه زدند که ایشان نیاز شدید به استراحت مطلق دارند و نمیتواند در زندان باشند، اما به زندان انتقال داده شدند...
همسرم در تاریخ ۵ آذرماه عمل جراحی فتق انجام دادند و به خاطر خونمُردگی و لخته در محل جراحی مرخص نشده و بعد از چند روز هنگام ترخیص دچار حمله قلبی شده و پزشک از ترخیص ایشان جلوگیری کردند که سی تی آنژیو شدند. حال امروز ترخیص....
من سارا عباسی همسر منوچهر بختیاری خواهان آزادی بی قید و شرط همسرم هستم، ایشان بیگناه در زندان هستند...
او دادخواه است و دادخواهی جرم نیست.
"جان منوچهر بختیاری در خطر است"
صدای او باشید که صدای ملت مظلوم ایران بوده و هست.
وی در ادامه نوشته:
زورتان فقط به بیگناهان رسیده است، زندگی مان را سالهاست نابود کردهاید.
پدری را به جرم دادخواهی خون فرزندش به زندان انداختهاید آنهم با وجود بیماری و هر روز برایش پروندهسازی میکنید تا نکند آزاد شود...
<<این عدالت شماست...>>
حکومت شما ننگ تمام حکومتهای دیکتاتوریست و تا ابد نام شما را به بدی و ظلم به یاد خواهیم آورد....
#منوچهر_بختیاری
#پویا_بختیاری
@shahyarram
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
سارا عباسی همسر منوچهر بختیاری پدر دادخواه پویا که پس از عمل جراحی در بیمارستان، روز ۲۰ آذرماه بجای آنکه به مرخصی درمانی فرستاده شود دوباره به زندان«چوبیندر قزوین»منتقل شد، بار دیگر از مردم ایران کمک خواسته است.
وی در صفحات مجازی خود نوشته است:
"درود بر مردم شریف و دربند ایران"
صبح روز ۲۰ آذر همسرم از بیمارستان مرخص شدند با وجود درد قفسه سینه...
ایشان با وجود اینکه حتی کمیسیون پزشکی بیمارستان برای ایشان نامه زدند که ایشان نیاز شدید به استراحت مطلق دارند و نمیتواند در زندان باشند، اما به زندان انتقال داده شدند...
همسرم در تاریخ ۵ آذرماه عمل جراحی فتق انجام دادند و به خاطر خونمُردگی و لخته در محل جراحی مرخص نشده و بعد از چند روز هنگام ترخیص دچار حمله قلبی شده و پزشک از ترخیص ایشان جلوگیری کردند که سی تی آنژیو شدند. حال امروز ترخیص....
من سارا عباسی همسر منوچهر بختیاری خواهان آزادی بی قید و شرط همسرم هستم، ایشان بیگناه در زندان هستند...
او دادخواه است و دادخواهی جرم نیست.
"جان منوچهر بختیاری در خطر است"
صدای او باشید که صدای ملت مظلوم ایران بوده و هست.
وی در ادامه نوشته:
زورتان فقط به بیگناهان رسیده است، زندگی مان را سالهاست نابود کردهاید.
پدری را به جرم دادخواهی خون فرزندش به زندان انداختهاید آنهم با وجود بیماری و هر روز برایش پروندهسازی میکنید تا نکند آزاد شود...
<<این عدالت شماست...>>
حکومت شما ننگ تمام حکومتهای دیکتاتوریست و تا ابد نام شما را به بدی و ظلم به یاد خواهیم آورد....
#منوچهر_بختیاری
#پویا_بختیاری
@shahyarram
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پهلـوی امضـای عشـق به ایـران است
«محبوبیت روزافزون خاندان پهلوی در میان نسل زد را نمیتوان تنها به عنوان نوستالژی تاریخی تحلیل کرد. این روند به معنای خواست یک آینده بهتر است. نسل زد با نگاهی به گذشتهای که در آن ایران به سوی پیشرفت گام برمیداشت، الگویی برای آیندهای متفاوت و بهتر ترسیم میکند.
در این میان اما یکی از مسائل مهمی که خشم بسیاری از ایرانیان را برانگیخته، پروپاگاندای سازمانیافته چپها و اصلاحطلبان خارجنشین است. این جریانها، که در پوشش مخالفان جمهوری اسلامی ظاهر میشوند، به جای مقابله واقعی با رژیم، تمام تلاش خود را بر پهلویستیزی و تخریب نمادهای ملیگرایی متمرکز کردهاند.»
پادکست صوتی مقاله ای از شروین رستمی
@shahyarram
.
«محبوبیت روزافزون خاندان پهلوی در میان نسل زد را نمیتوان تنها به عنوان نوستالژی تاریخی تحلیل کرد. این روند به معنای خواست یک آینده بهتر است. نسل زد با نگاهی به گذشتهای که در آن ایران به سوی پیشرفت گام برمیداشت، الگویی برای آیندهای متفاوت و بهتر ترسیم میکند.
در این میان اما یکی از مسائل مهمی که خشم بسیاری از ایرانیان را برانگیخته، پروپاگاندای سازمانیافته چپها و اصلاحطلبان خارجنشین است. این جریانها، که در پوشش مخالفان جمهوری اسلامی ظاهر میشوند، به جای مقابله واقعی با رژیم، تمام تلاش خود را بر پهلویستیزی و تخریب نمادهای ملیگرایی متمرکز کردهاند.»
پادکست صوتی مقاله ای از شروین رستمی
@shahyarram
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همراهی علینژاد و همفکرانش با پروژه پوست اندازی جمهوری اسلامی
با وجود اینکه اکثریت ملت ایران امثال علینژاد را از نقشه راه انقلاب ملی ملت ایران کنار گذشتهاند، اما باید حواسمان به همراهیشان با رژیم و آدرس غلط دادنهایشان باشد.
🎤وحید بهمن
@shahyarram
.
با وجود اینکه اکثریت ملت ایران امثال علینژاد را از نقشه راه انقلاب ملی ملت ایران کنار گذشتهاند، اما باید حواسمان به همراهیشان با رژیم و آدرس غلط دادنهایشان باشد.
🎤وحید بهمن
@shahyarram
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎤گفتوگو با نجات بهرامی
علت واکنش جامعه و به ویژه نسل جوان به یک مقایسه شرورانه
نجات بهرامی، نویسنده و روزنامهنگار، در این مصاحبه به شرارت #آیت_الله_بی_بی_سی در مقایسه #شهبانو_فرح_پهلوی و اسما اسد پرداخته و به واکنشهای صورتگرفته نسبت به این مقایسه اشاره میکند.
شهبانو فرح پهلوی منشأ خدمات بسیاری به ویژه در عرصه فرهنگ و هنر ایران بودند
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از بزرگترین خدمات ایشان بود که که هنوز هم پابرجاست.
انگلهای ارتجاع سرخ و سیاه متحد در ستیز با پهلوی هستند
اسما اسد شریک در کلیه جنایات بشار اسد است.
در دوران پهلوی حتی چپگرایان مخالف نظام شاهنشاهی هم فعالیت میکردند و کتابهایشان چاپ میشد.
@shahyarram
.
علت واکنش جامعه و به ویژه نسل جوان به یک مقایسه شرورانه
نجات بهرامی، نویسنده و روزنامهنگار، در این مصاحبه به شرارت #آیت_الله_بی_بی_سی در مقایسه #شهبانو_فرح_پهلوی و اسما اسد پرداخته و به واکنشهای صورتگرفته نسبت به این مقایسه اشاره میکند.
شهبانو فرح پهلوی منشأ خدمات بسیاری به ویژه در عرصه فرهنگ و هنر ایران بودند
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از بزرگترین خدمات ایشان بود که که هنوز هم پابرجاست.
انگلهای ارتجاع سرخ و سیاه متحد در ستیز با پهلوی هستند
اسما اسد شریک در کلیه جنایات بشار اسد است.
در دوران پهلوی حتی چپگرایان مخالف نظام شاهنشاهی هم فعالیت میکردند و کتابهایشان چاپ میشد.
@shahyarram
.
غارت و نابودی ایران بدست جمهوری اشغالگر اسلامی
حفظ اسد در سوریه برای هر خانوار ایرانی حدود ۱۶۰ میلیون تومان تمام شد
طلب ۳۰ میلیارد دلاری ایران از حکومت بشار اسد معادل ۱۴۰ ماه یارانه نقدی کل جمعیت کشور است
بر مبنای دادههای موجود، جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۹۹ بین ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار از منابع ایران را برای حمایت از حکومت بشار اسد در سوریه هزینه کرده است. تقسیم این ارقام به تعداد خانوارهای ایرانی نشان میدهد که سهم هر خانواده بین یک هزار و ۲۵۰ تا بیش از دو هزار دلار است.
به گزارش مرکز دادههای باز ایران، با در نظر گرفتن نرخ فعلی دلار که بالغ بر ۷۷ هزار تومان است، بین ۹۶ تا ۱۶۰ میلیون تومان از سهم هر خانوار ایرانی صرف بقای بشار اسد در سوریه شده است.
جمهوریاسلامی تا نابودی کامل ایران و مردم ایران از پای نخواهد نشست، مردم ایران کوچکترین ارزشی برای این اهریمنان اشغالگر ندارند و ریالی از سرمایه های ایران را برای ملت ایران هزینه نخواهند کرد.
این مافیای ۵۷تی باید سرنگون گردد و حق حاکمیت ملی ایرانیان وفق مشروطه سلطنتی ایران احیا گردد تا با بازگشت به مسیر رشد و توسعه دوباره رفاه و آبادانی را به ایرانمان برگردانیم
.
حفظ اسد در سوریه برای هر خانوار ایرانی حدود ۱۶۰ میلیون تومان تمام شد
طلب ۳۰ میلیارد دلاری ایران از حکومت بشار اسد معادل ۱۴۰ ماه یارانه نقدی کل جمعیت کشور است
بر مبنای دادههای موجود، جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۹۹ بین ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار از منابع ایران را برای حمایت از حکومت بشار اسد در سوریه هزینه کرده است. تقسیم این ارقام به تعداد خانوارهای ایرانی نشان میدهد که سهم هر خانواده بین یک هزار و ۲۵۰ تا بیش از دو هزار دلار است.
به گزارش مرکز دادههای باز ایران، با در نظر گرفتن نرخ فعلی دلار که بالغ بر ۷۷ هزار تومان است، بین ۹۶ تا ۱۶۰ میلیون تومان از سهم هر خانوار ایرانی صرف بقای بشار اسد در سوریه شده است.
جمهوریاسلامی تا نابودی کامل ایران و مردم ایران از پای نخواهد نشست، مردم ایران کوچکترین ارزشی برای این اهریمنان اشغالگر ندارند و ریالی از سرمایه های ایران را برای ملت ایران هزینه نخواهند کرد.
این مافیای ۵۷تی باید سرنگون گردد و حق حاکمیت ملی ایرانیان وفق مشروطه سلطنتی ایران احیا گردد تا با بازگشت به مسیر رشد و توسعه دوباره رفاه و آبادانی را به ایرانمان برگردانیم
.
دشمن من فقط جمهوریاسلامی نیست؛ دشمن من بهعنوان یک ایرانگرا، کلیت انقلاب ۵۷ است.
گروهها و فعالانی که هنوز از آن فاجعه دفاع میکنند و آن را انقلابی برای آزادی، عدالت، توسعه، دموکراسی و مانند اینها میدانند، فریبکارانی هستند که مترصدند تا به زعم خود «آرمانهای انقلاب۵۷» را بار دیگر پس از رفتن رژیم اسلامی بر سر این ملت ستمدیده، هوار کنند.
به باور من جبهه طرفداران پنجاهوهفت اساسا اپوزیسیون نیستند؛ تفاوت اینها با جمهوریاسلامی غالب این است که رژیم امروز تهران گمان دارد انقلاب اسلامی ناب را پیاده کرده است و اینها میگویند نه، انقلاب اصیل پنجاهوهفت ماییم و روزی که ج.ا رفت، ما جمهوری دوم دموکراتیک خود را بر پا خواهیم کرد. زهی خیال باطل!
با اینها نه میشود اتحاد کرد- و نه اصلا باید چنین کرد- و نه میشود گفتگو؛ با کلیت نکبت۵۷ فقط باید مبارزه کرد.
ملت ایران مستحق یک زندگی توسعهیافته، مرفه، آزاد، دموکراتیک و سبک زندگی آزاد است.
تبار ۵۷ به این چیزهای نیکو نمیرسد.
#نکبت۵۷ #نکبت۵۷_عامل_هر_فلاکت #نه_به_جمهوری_اسلامی
✍ بهزاد مهرانی
@shahyarram
.
دشمن من فقط جمهوریاسلامی نیست؛ دشمن من بهعنوان یک ایرانگرا، کلیت انقلاب ۵۷ است.
گروهها و فعالانی که هنوز از آن فاجعه دفاع میکنند و آن را انقلابی برای آزادی، عدالت، توسعه، دموکراسی و مانند اینها میدانند، فریبکارانی هستند که مترصدند تا به زعم خود «آرمانهای انقلاب۵۷» را بار دیگر پس از رفتن رژیم اسلامی بر سر این ملت ستمدیده، هوار کنند.
به باور من جبهه طرفداران پنجاهوهفت اساسا اپوزیسیون نیستند؛ تفاوت اینها با جمهوریاسلامی غالب این است که رژیم امروز تهران گمان دارد انقلاب اسلامی ناب را پیاده کرده است و اینها میگویند نه، انقلاب اصیل پنجاهوهفت ماییم و روزی که ج.ا رفت، ما جمهوری دوم دموکراتیک خود را بر پا خواهیم کرد. زهی خیال باطل!
با اینها نه میشود اتحاد کرد- و نه اصلا باید چنین کرد- و نه میشود گفتگو؛ با کلیت نکبت۵۷ فقط باید مبارزه کرد.
ملت ایران مستحق یک زندگی توسعهیافته، مرفه، آزاد، دموکراتیک و سبک زندگی آزاد است.
تبار ۵۷ به این چیزهای نیکو نمیرسد.
#نکبت۵۷ #نکبت۵۷_عامل_هر_فلاکت #نه_به_جمهوری_اسلامی
✍ بهزاد مهرانی
@shahyarram
.