Telegram Web
‏اگه داری پوست لبتو میکَنی نکَن
اگه نمیکَنی پس پاتو تکون نده
اگه تکون نمیدی، ناخن نخور
همه چی درست میشه دورت بگردم.
‏زندگی هر روز به شدت مشغول اثبات اینه که "تازه کجاشو دیدی، این که چیزی نیست"
قشنگ بود؛
با شرایط سخت کنار میام ولی حسرت اینکه همه چیز میتونست طور دیگه پیش بره، همیشه تو دلم میمونه.
‏‌یه جا نوشته بود:
آدم گاهی اونقدر تنها میشه‌ و با خودش حرف میزنه که تبدیل میشه به دو نفر...
من الان هفت هشت نفرم...
و دلتنگی بیشتر از قهوه آدم رو بیدار نگه میداره.
باگ زندگی اونجاست که
همه عمر میجنگیم واسه زندگی و وقتی میایم زندگی کنیم میفهمیم دیر شده. خیلی دیر.
و در نهایت تنها حسرت، زندگی نکردن است.
ميشه با خيليا بازم ادامه داد
گفت و شنيد و خنديد
اما ديگه دوسشون نداشت...
انصاف نیست...
‏من دیگه خسته‌ام ،لطفا بقیه‌شو یکی دیگه زندگی کنه.
آدم بارها دوام می‌آورد و هربار به خودش میگوید:
تمام شد، همه‌چیز بهتر میشود؛ اما هربار ذره‌ای
از وجودش به سمت ناامیدیِ کامل نزدیک میشود‌.
شبیه کسایی که بهت آسیب زدن نشو،
شبیه کسایی شو که بهت کمک کردن بهتر بشی.
بلال راجح چقدر قشنگ میگه:
«بیا با هم گریه کنیم
چه کسی گفته غمت مسئله شخصی است؟»
فهمیدم چرا تمرکز ندارم، صداهای تو سرم خیلی بلنده.
"پشت نقاب بزرگسالی همه‌ی ما كودكيست
نیازمند عاطفه، گذشت، عشق
و ترسیده از تنهایی"
2025/01/19 04:16:53
Back to Top
HTML Embed Code: