چشم انداز زیبا از برج چهل دختران و امامزاده جعفر دامغان
عکس از هانری ویوله
سال ثبت عکس ۱۹۱۰ مصادف با ۱۲۹۰ هجری شمسی
@tamadoneghoomes
عکس از هانری ویوله
سال ثبت عکس ۱۹۱۰ مصادف با ۱۲۹۰ هجری شمسی
@tamadoneghoomes
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم به علاقمندان تاریخ مصور دامغان فیلمی مربوط به ۹۴ سال گذشته
فیلم بی نظیر از اکتشافات باستان شناسی پروفسور اشمیت در دامغان مربوط به سالهای ۱۳۱۰ _۱۳۱۱
آنقدر این فیلم جذاب و دیدنی هست که دوستان وقت ارزشمند خود رو صرف دیدن آن نمایند شاید کارگران دامغانی مشغول اکتشاف و بعضی از امکان موجود در فیلم برای شما آشنا باشند
1931 Fara, Tepe Hissar
@tamadoneghoomes
فیلم بی نظیر از اکتشافات باستان شناسی پروفسور اشمیت در دامغان مربوط به سالهای ۱۳۱۰ _۱۳۱۱
آنقدر این فیلم جذاب و دیدنی هست که دوستان وقت ارزشمند خود رو صرف دیدن آن نمایند شاید کارگران دامغانی مشغول اکتشاف و بعضی از امکان موجود در فیلم برای شما آشنا باشند
1931 Fara, Tepe Hissar
@tamadoneghoomes
کاوش در دامغان
اریک اشمیت در 7 ژوئن 1931 از عراق بازگشت و یک هفته بعد با دستیارانش به دامغان رفت. قرار بود که هیأت از «نیروی صد و پنجاه کارگر محلی بهره بگیرد و زمان حفاری تا مهر یا آبان ادامه یابد.» هارت، اشمیت را این گونه دیده بود: «با توجه به این که ممکن است مخالفتهایی با انتخاب یک غیرآمریکایی به عنوان مدیر یکی از اولین فعالیتهای ایرانیان در تحقیقات باستانشناسی در ایران صورت گرفته باشد، خوشحالم به اطلاع برسانم که هم برداشت شخصی من از دکتر اشمیت و هم برداشت کسانی که با آنها در مورد او صحبت کردهام بسیار مثبت است. او هم از نظر علمی و هم عملی از قابلیت بالایی برخوردار است و رفتاری شایسته و محبتآمیز دارد. او برای بررسی امکان کشفیات جدیدی که هیأت اکتشاف پیشنهاد کرده است مانند کودکان سر از پا نمیشناسد.»
چهار گمانهای که اشمیت در قلعه داخل شهر دامغان زد، نشان داد که مکان حفاری شده، منطقه صددروازه، پایتخت پارتیان نبوده است. اگرچه اشیای جالب توجهی کشف شدند، که همه متعلق به دوره پس از اسلام بودند. اشمیت مکان کاوشها را به حصارتپه در سه مایلی جنوب شرقی شهر تغییر داد. تپه حصار 1500 فوت طول و 1000 فوت عرض داشت و ارتفاع آن به حدود 60 فوت میرسید. صد و پنجاه نفر برای این کاوشها استخدام شده بودند. کانالهای اکتشافی نشان میداد که این مکان از نظر سفالهای عصر برنز غنی است. بعلاوه، تاکنون بیش از بیست مقبره پیدا شده که در آنها سفالینههای سیاه دستساز متعلق به دورهای نامعلوم وجود دارد و در یکی از آنها فرمانده نظامیای از عصر برنز همراه با ظروف مرمری و نقرهای و سلاحهای مسی با طراحی جالب دفن شده است. با وجود این که این یافتهها قطعاً متعلق به پیش پارتی هستند، احتمالاً مورد توجه خاص موزه دانشگاه پنسیلوانیا قرار میگیرند، چون تحقیقات بعدی احتمالاً ارتباطی بین این یافتهها و یافتههای دکتر وولسین در حین آخرین کاوشها در تورنگ تپه نزدیک استرآباد نشان خواهد داد.
به این ترتیب دکتر اشمیت در حالی که منتظر دستورهای بعدی مقامات موزه است، تصمیم دارد که کاوش را در حصارتپه و در همین حال حفاریهای اکتشافی را در تپههای کوچکتر اطراف دنبال کند.» در اواخر سپتامبر 1931، روزنامههای ایران خبر از کشف بنایی ساسانی نزدیک تپه حصاربه دست اشمیت دادند. حفاریهای بنا هنوز به پایان نرسیده بود ولی تا همان زمان تصاویری از گراز، گوزن نر و انسان و نیز طرحهای هندسی و گلدار متعلق به همان دوره کشف شده بود.
«اشیایی که اهمیت ویژهای داشتند، نمونههایی از وسایل زینتی چندرنگ بودند. بعلاوه، مقادیر زیادی گچبریهای تکه تکه شده در همان نزدیکی قرار داشت، که این احتمال را به ذهن متبادر میکرد که ستونهای بنا، احتمالاً کتیبههای آذین شده داشتهاند. دکتر اشمیت اطمینان داده است که گزیدهای از این آثار که در آنها هنر و هنرمندان عصر ساسانی به شیوهای بینظیر نشان داده شدهاند، جزیی از یافتههایی باشد که تا اوایل دسامبر به تهران میآورد تا با دولت ایران تقسیم کنند.» پس از تقسیم یافتهها، اشمیت سفری به مناطق کاوش در عراق داشت و قرار بود که پس از تعطیلات کوتاه کریسمس در اوایل 1932 به دامغان برگردد.
پس از شروع اولین دوره کاوشها در نوامبر 1931، «چهار کامیون بزرگ برای حمل یافتهها به تهران نیاز بود و فقط یافتههایی از دامغان منتقل میشد که ارزش باستانشناسی آنها شناخته شده بود.» یافتهها پس از رسیدن به تهران به وزارت معارف فرستاده شدند.
@tamadoneghoomes
اریک اشمیت در 7 ژوئن 1931 از عراق بازگشت و یک هفته بعد با دستیارانش به دامغان رفت. قرار بود که هیأت از «نیروی صد و پنجاه کارگر محلی بهره بگیرد و زمان حفاری تا مهر یا آبان ادامه یابد.» هارت، اشمیت را این گونه دیده بود: «با توجه به این که ممکن است مخالفتهایی با انتخاب یک غیرآمریکایی به عنوان مدیر یکی از اولین فعالیتهای ایرانیان در تحقیقات باستانشناسی در ایران صورت گرفته باشد، خوشحالم به اطلاع برسانم که هم برداشت شخصی من از دکتر اشمیت و هم برداشت کسانی که با آنها در مورد او صحبت کردهام بسیار مثبت است. او هم از نظر علمی و هم عملی از قابلیت بالایی برخوردار است و رفتاری شایسته و محبتآمیز دارد. او برای بررسی امکان کشفیات جدیدی که هیأت اکتشاف پیشنهاد کرده است مانند کودکان سر از پا نمیشناسد.»
چهار گمانهای که اشمیت در قلعه داخل شهر دامغان زد، نشان داد که مکان حفاری شده، منطقه صددروازه، پایتخت پارتیان نبوده است. اگرچه اشیای جالب توجهی کشف شدند، که همه متعلق به دوره پس از اسلام بودند. اشمیت مکان کاوشها را به حصارتپه در سه مایلی جنوب شرقی شهر تغییر داد. تپه حصار 1500 فوت طول و 1000 فوت عرض داشت و ارتفاع آن به حدود 60 فوت میرسید. صد و پنجاه نفر برای این کاوشها استخدام شده بودند. کانالهای اکتشافی نشان میداد که این مکان از نظر سفالهای عصر برنز غنی است. بعلاوه، تاکنون بیش از بیست مقبره پیدا شده که در آنها سفالینههای سیاه دستساز متعلق به دورهای نامعلوم وجود دارد و در یکی از آنها فرمانده نظامیای از عصر برنز همراه با ظروف مرمری و نقرهای و سلاحهای مسی با طراحی جالب دفن شده است. با وجود این که این یافتهها قطعاً متعلق به پیش پارتی هستند، احتمالاً مورد توجه خاص موزه دانشگاه پنسیلوانیا قرار میگیرند، چون تحقیقات بعدی احتمالاً ارتباطی بین این یافتهها و یافتههای دکتر وولسین در حین آخرین کاوشها در تورنگ تپه نزدیک استرآباد نشان خواهد داد.
به این ترتیب دکتر اشمیت در حالی که منتظر دستورهای بعدی مقامات موزه است، تصمیم دارد که کاوش را در حصارتپه و در همین حال حفاریهای اکتشافی را در تپههای کوچکتر اطراف دنبال کند.» در اواخر سپتامبر 1931، روزنامههای ایران خبر از کشف بنایی ساسانی نزدیک تپه حصاربه دست اشمیت دادند. حفاریهای بنا هنوز به پایان نرسیده بود ولی تا همان زمان تصاویری از گراز، گوزن نر و انسان و نیز طرحهای هندسی و گلدار متعلق به همان دوره کشف شده بود.
«اشیایی که اهمیت ویژهای داشتند، نمونههایی از وسایل زینتی چندرنگ بودند. بعلاوه، مقادیر زیادی گچبریهای تکه تکه شده در همان نزدیکی قرار داشت، که این احتمال را به ذهن متبادر میکرد که ستونهای بنا، احتمالاً کتیبههای آذین شده داشتهاند. دکتر اشمیت اطمینان داده است که گزیدهای از این آثار که در آنها هنر و هنرمندان عصر ساسانی به شیوهای بینظیر نشان داده شدهاند، جزیی از یافتههایی باشد که تا اوایل دسامبر به تهران میآورد تا با دولت ایران تقسیم کنند.» پس از تقسیم یافتهها، اشمیت سفری به مناطق کاوش در عراق داشت و قرار بود که پس از تعطیلات کوتاه کریسمس در اوایل 1932 به دامغان برگردد.
پس از شروع اولین دوره کاوشها در نوامبر 1931، «چهار کامیون بزرگ برای حمل یافتهها به تهران نیاز بود و فقط یافتههایی از دامغان منتقل میشد که ارزش باستانشناسی آنها شناخته شده بود.» یافتهها پس از رسیدن به تهران به وزارت معارف فرستاده شدند.
@tamadoneghoomes
قومس، مهد تمدن کهن
تقدیم به علاقمندان تاریخ مصور دامغان فیلمی مربوط به ۹۴ سال گذشته فیلم بی نظیر از اکتشافات باستان شناسی پروفسور اشمیت در دامغان مربوط به سالهای ۱۳۱۰ _۱۳۱۱ آنقدر این فیلم جذاب و دیدنی هست که دوستان وقت ارزشمند خود رو صرف دیدن آن نمایند شاید کارگران دامغانی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزیده ای با صدا از فیلم مستند مربوط به اکتشافات پروفسور اشمیت در فارا عراق و تپه حصار دامغان
@tamadoneghoomes
@tamadoneghoomes
همه روی زمین پیدا بود :
جغد در " باغ معلق " می خواند .
باد در گردنه ء خیبر ، بافه ای از خس تاریخ به خاور می راند .
روی دریاچه ء آرام " نگین " ، قایقی گل می برد .
در بنارس سر هر کوچه چراغی ابدی روشن بود .
مردمان را دیدم .
شهرها را دیدم .
سهراب سپهری
عکس از مجموعه کاوش در ایران _دامغان
۱۹۳۱
دکتر اشمیت
@tamadoneghoomes
جغد در " باغ معلق " می خواند .
باد در گردنه ء خیبر ، بافه ای از خس تاریخ به خاور می راند .
روی دریاچه ء آرام " نگین " ، قایقی گل می برد .
در بنارس سر هر کوچه چراغی ابدی روشن بود .
مردمان را دیدم .
شهرها را دیدم .
سهراب سپهری
عکس از مجموعه کاوش در ایران _دامغان
۱۹۳۱
دکتر اشمیت
@tamadoneghoomes
اشمیت و گروهش در فارا (در عراق)، دامغان، تپهحصار، تختجمشید و محوطههای باستانی دیگری در ایران، دست به اکتشاف زدند و بعدها جزو نخستین کاوشگرانی بودند که با شناسایی و اکتشافات هوایی از عارضههای شگفتانگیز طبیعی این مناطق بر دقت کار کاوشهای باستانشناختی افزودند و روشی نوین در بررسی و کاوش ابداع کردند. عکسهای ساده و شخصی او که حاوی اطلاعات مهمی است - و غالباً در شرایط نامساعدی چون طوفانهای شن گرفته شده - ثبت و ضبط دورهای است که ایران در آستانۀ تحولات اجتماعی و اقتصادی قرار داشت، از بازارها تا قهوهخانهها و چایخانهها، از مزارع کشاورزی تا مساجد پرشکوه، و سکونتگاههایی واقع در چشماندازهای به غایت زیبا ولی صعب و سخت، که تاریخ گذشته این سرزمین را در خود جای داده است.
عکس هوایی تپه حصار و قلعه حصار دامغان قبل از عبور ریل راه آهن
عکس مربوط به زمان کاوش دکتر اشمیت
۱۳۱۰_۱۳۱۱
@tamadoneghoomes
عکس هوایی تپه حصار و قلعه حصار دامغان قبل از عبور ریل راه آهن
عکس مربوط به زمان کاوش دکتر اشمیت
۱۳۱۰_۱۳۱۱
@tamadoneghoomes
زمین فصاحت برگ چنار را
به باد خستهی پاییز میسپرد
هوا ترنم سودایی شکفتن را
ز نبض بیتپش خاک میگرفت
غروب حرف خودش را
به گوش جنگل خاموش گفته بود
و شیروانی لال،
میان دودهی افشان شب شبح میشد
میان درهم هذیان من دو شعلهی سبز
نشست.
به روی شیشه تار
ملال پرده شکست
و از حقیقت اشیا بوی شک برخاست
و با حقیقت اشیا بوی او پیوست
تمام پنجره من،
خیال او شده بود.
تمام پوستام از عطر آشتی بیمار،
تمام ذهن من از نور و نسترن سرشار.
من از رطوبت سبز نگاه او دیدم
که در نهایت چشماش کبوتر دل من،
قلمرویی ز برهنهترین هواها داشت
و اشتیاق تبآلود بامهای بلند،
در آفتاب ز پرواز دور او می سوخت
ز روی پنجره من،
خیال او پر زد.
و شب ادامه گرفت
و من ادامه گرفتم.
سروده استاد یدالله رویایی دامغانی
کهن درخت چنار چشمه علی در پاییز
@tamadoneghoomes
به باد خستهی پاییز میسپرد
هوا ترنم سودایی شکفتن را
ز نبض بیتپش خاک میگرفت
غروب حرف خودش را
به گوش جنگل خاموش گفته بود
و شیروانی لال،
میان دودهی افشان شب شبح میشد
میان درهم هذیان من دو شعلهی سبز
نشست.
به روی شیشه تار
ملال پرده شکست
و از حقیقت اشیا بوی شک برخاست
و با حقیقت اشیا بوی او پیوست
تمام پنجره من،
خیال او شده بود.
تمام پوستام از عطر آشتی بیمار،
تمام ذهن من از نور و نسترن سرشار.
من از رطوبت سبز نگاه او دیدم
که در نهایت چشماش کبوتر دل من،
قلمرویی ز برهنهترین هواها داشت
و اشتیاق تبآلود بامهای بلند،
در آفتاب ز پرواز دور او می سوخت
ز روی پنجره من،
خیال او پر زد.
و شب ادامه گرفت
و من ادامه گرفتم.
سروده استاد یدالله رویایی دامغانی
کهن درخت چنار چشمه علی در پاییز
@tamadoneghoomes
گزیده ای از سفرنامه خراسان به روایت خود ناصرالدین شاه در گذر از دامغان
خلاصه از شهر بیرون آمده، سوار کالسکه شدم راندیم. دهاتی که در دست راست و چپ جعده [جاده] واقع است از این قرار است و طرف دست راست جلگه است. طرف دست چپ به فاسله نیم فرسنگ یک فرسنگ، به کوه منتهی میشود.
دهات طرف دست راست: اول قریه «حصار» که اعتبار ندارد و مخروبه است، ملکی اولاد نشاطیخانی. دیگر «فیروزآباد»، سه دانگ خالصه است باقی مال آقا حسن پسر حاجی محمدعلی. دیگر «مایان»، خالصه است. دیگر «وامرزان» و «دهنو» خالصه است. دیگر «حسینآباد» مال پسر سپهسالار. دیگر «ابراهیمآباد» رعیتی. دیگر «امامآباد» مال سپهسالار. دیگر خود «مهماندوست».
دهات طرف دست چپ: اول «نریشم»، ملکی ابراهیمخان لَله محمدمیرزا و اولاد اللهقلیخان یاور. دیگر قصبه «جَز» ملکی قمر خانم. دیگر «طاق»، مال اولاد محمدزمانخان. دیگر قریه «بَک»، خالصه و قدری مال اللهیارخان. دیگر در سمت مهماندوست، برج بزرگ شبیه به برج شهرری دیده شد. مهماندوست همان جایی است که نادرشاه با افغان جنگ کرد و شکست داد.
خلاصه ناهار را در حسینآباد خوردیم، در باغی که مال حسینخان است. گل سرخ و مو داشت. حکیم طولوزون، معیرالممالک، حاجبالدوله و غیره بودند. بعد از ناهار باز آمدیم به جعده سوار کالسکه شدم. نزدیک مهماندوست باغات خوبی به نظر آمد. سوار شدم رفتم که شاید باغی پیدا بشود، پیاده شویم. نزدیک که رفتم باغات جنگلی بدی بود، درخت پسته بزرگ، سنجد و غیره داشت. پیاده نشده، از میان ده گذشته از آن طرف اردو سر درآورده، آمدم منزل قدری خوابیدم.
سراپرده را جای خوبی زدهاند، نهر آبی میآید، دو سه درخت هم بود. دهات دامغان پُردرخت و باغات و قشنگ است. خلاصه شب شد. شام خورده خوابیدم. باد تندی میآمد، بوی بد هم باد میآورد.
منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه، از ربیعالاول ۱۲۸۳ تا جمادیالثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۱۷۲-۱۷۴.
@tamadoneghoomes
خلاصه از شهر بیرون آمده، سوار کالسکه شدم راندیم. دهاتی که در دست راست و چپ جعده [جاده] واقع است از این قرار است و طرف دست راست جلگه است. طرف دست چپ به فاسله نیم فرسنگ یک فرسنگ، به کوه منتهی میشود.
دهات طرف دست راست: اول قریه «حصار» که اعتبار ندارد و مخروبه است، ملکی اولاد نشاطیخانی. دیگر «فیروزآباد»، سه دانگ خالصه است باقی مال آقا حسن پسر حاجی محمدعلی. دیگر «مایان»، خالصه است. دیگر «وامرزان» و «دهنو» خالصه است. دیگر «حسینآباد» مال پسر سپهسالار. دیگر «ابراهیمآباد» رعیتی. دیگر «امامآباد» مال سپهسالار. دیگر خود «مهماندوست».
دهات طرف دست چپ: اول «نریشم»، ملکی ابراهیمخان لَله محمدمیرزا و اولاد اللهقلیخان یاور. دیگر قصبه «جَز» ملکی قمر خانم. دیگر «طاق»، مال اولاد محمدزمانخان. دیگر قریه «بَک»، خالصه و قدری مال اللهیارخان. دیگر در سمت مهماندوست، برج بزرگ شبیه به برج شهرری دیده شد. مهماندوست همان جایی است که نادرشاه با افغان جنگ کرد و شکست داد.
خلاصه ناهار را در حسینآباد خوردیم، در باغی که مال حسینخان است. گل سرخ و مو داشت. حکیم طولوزون، معیرالممالک، حاجبالدوله و غیره بودند. بعد از ناهار باز آمدیم به جعده سوار کالسکه شدم. نزدیک مهماندوست باغات خوبی به نظر آمد. سوار شدم رفتم که شاید باغی پیدا بشود، پیاده شویم. نزدیک که رفتم باغات جنگلی بدی بود، درخت پسته بزرگ، سنجد و غیره داشت. پیاده نشده، از میان ده گذشته از آن طرف اردو سر درآورده، آمدم منزل قدری خوابیدم.
سراپرده را جای خوبی زدهاند، نهر آبی میآید، دو سه درخت هم بود. دهات دامغان پُردرخت و باغات و قشنگ است. خلاصه شب شد. شام خورده خوابیدم. باد تندی میآمد، بوی بد هم باد میآورد.
منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه، از ربیعالاول ۱۲۸۳ تا جمادیالثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۱۷۲-۱۷۴.
@tamadoneghoomes
نمونه های سفال تپه حصار در موزه مردم شناسی دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا
کارشناس موزه در حال تمیز کردن آثار در لابراتوار جهت جابجایی دوباره به گالری و موزه
@tamadoneghoomes
کارشناس موزه در حال تمیز کردن آثار در لابراتوار جهت جابجایی دوباره به گالری و موزه
@tamadoneghoomes
دبستان ناظمیه دامغان. سال های ۱۲۹۵ تا ۱۳۰۰ شمسی
۱. عبداله یاسایی
۲. حبیب یغمایی
۳.علی اصغر کشاورز
۴.هدایت اله داوری
.....
با سپاس از استاد رحمت اله نجاتی
@tamadoneghoomes
۱. عبداله یاسایی
۲. حبیب یغمایی
۳.علی اصغر کشاورز
۴.هدایت اله داوری
.....
با سپاس از استاد رحمت اله نجاتی
@tamadoneghoomes
قومس، مهد تمدن کهن
دبستان ناظمیه دامغان. سال های ۱۲۹۵ تا ۱۳۰۰ شمسی ۱. عبداله یاسایی ۲. حبیب یغمایی ۳.علی اصغر کشاورز ۴.هدایت اله داوری ..... با سپاس از استاد رحمت اله نجاتی @tamadoneghoomes
تاسیس مدرسه ناظمیه قدیم در دامغان
درسال ۱۳۳۵ هجری قمری «۱۲۹۵شمسی» حاج عبدالحسین تجار سمنانی که در دامغان هجره تجارتی
داشت ،بفکر تاسیس مدرسه افتاد ،چون در شهر کسی با این تصمیم موافق نبود
با مالکان حومه شهر مشورت نموده به
توافق رسید عبدالله صدر الادبا «یاسائی،» که گویا در آن زمان
در سمنان بود وآقایان علیمحمد یغمایی«پیمان » واحمد نیری هم از سمنان
آمدند ،از بدو امر مدرسه با سه کلاس تشکیل شد
پس از مدتی تا شش کلاس تکمیل گردید مدیر
مدرسه صدرالادبا (ٔیاسایی بود) ضمن مدیریت ؛تدریس کلاس ششم را هم به عهده
گرفت وتدریس داشت عده ایی از شاگردان فارسی ومقداری عربی می دانستند با برنامه
منظم وپیگیری ؛حساب هندسه جغرافیا
وسایر درسهای لازم را فرا می گرفتند؛ وچون برنامه وزارتی نبود؛ یاسايی استعداد وپشتکار شاگردان را در نظر می گرفت وموادی را تدریس می کرد
باتوجه به مدارس کنونی شاید عملی به نظر
نیاید . در کلاس ششم حساب تا مرابحه وتنزیل از کتاب حسابی بنام علیخان
،هندسه مقدماتی را تا چها مقاله ؛ جغرافیا ی طبیعی وسیاسی بضمیمه مقداری هیٔیت
بنام (فن سن )۰ قواعدالجلیه مختصر در نحو وصرف بعدا کتابی بنام (دروس نحویه )و بالاخره
صمدیه جوهر الاسان منطق
تاریخ انبیا ،مجانی الادب برای تمرین عربی وگلستان سعدی کلیله دمنه «فارسی »
تاریخ عمومی ایران تالیف ذکاالملک درفن عروض وشعر؛ در اواخر شروع بخواندن فرانسه هم شد
درآخر سال تحصیلی از وجوه اشخاص وعیان دعوت می شد از شاگردان کلاس پنجم وششم
باحضور آنها امتحان می گرفتند
دراول جلسه یکی از شاگردان خطابه ائی که ازطرف آقای یاسائی تدوین شده بود خواندو
امتحان شروع می شد
درپایان امتحان ؛ یاسائی این اشعاررا بمناسبت انجام انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی
گفته بود :
هیج فالی آزمودم بهتر از امید نیست
روزگار تیره ما همچنان جاوید نیست
جام استقلال مارا سنگ دوران نشکند
یادگار هیج شهی پاینده چون جمشید نیست
ترسناکی وسیه روزی نصیب ما نبود
ترس اندر شیرو تاری در رخ خورشید نیست
بلبلان از هر طرف رو بر بهارستان کنید
حالیا اندر گلستان خاری از تهدید نیست
روحش شاد ویادش گرامی
با تشکر از سرکار خانم کشاورز بخاطر ارسال تاریخچه مدرسه ناظمیه دامغان
@tamadoneghoomes
درسال ۱۳۳۵ هجری قمری «۱۲۹۵شمسی» حاج عبدالحسین تجار سمنانی که در دامغان هجره تجارتی
داشت ،بفکر تاسیس مدرسه افتاد ،چون در شهر کسی با این تصمیم موافق نبود
با مالکان حومه شهر مشورت نموده به
توافق رسید عبدالله صدر الادبا «یاسائی،» که گویا در آن زمان
در سمنان بود وآقایان علیمحمد یغمایی«پیمان » واحمد نیری هم از سمنان
آمدند ،از بدو امر مدرسه با سه کلاس تشکیل شد
پس از مدتی تا شش کلاس تکمیل گردید مدیر
مدرسه صدرالادبا (ٔیاسایی بود) ضمن مدیریت ؛تدریس کلاس ششم را هم به عهده
گرفت وتدریس داشت عده ایی از شاگردان فارسی ومقداری عربی می دانستند با برنامه
منظم وپیگیری ؛حساب هندسه جغرافیا
وسایر درسهای لازم را فرا می گرفتند؛ وچون برنامه وزارتی نبود؛ یاسايی استعداد وپشتکار شاگردان را در نظر می گرفت وموادی را تدریس می کرد
باتوجه به مدارس کنونی شاید عملی به نظر
نیاید . در کلاس ششم حساب تا مرابحه وتنزیل از کتاب حسابی بنام علیخان
،هندسه مقدماتی را تا چها مقاله ؛ جغرافیا ی طبیعی وسیاسی بضمیمه مقداری هیٔیت
بنام (فن سن )۰ قواعدالجلیه مختصر در نحو وصرف بعدا کتابی بنام (دروس نحویه )و بالاخره
صمدیه جوهر الاسان منطق
تاریخ انبیا ،مجانی الادب برای تمرین عربی وگلستان سعدی کلیله دمنه «فارسی »
تاریخ عمومی ایران تالیف ذکاالملک درفن عروض وشعر؛ در اواخر شروع بخواندن فرانسه هم شد
درآخر سال تحصیلی از وجوه اشخاص وعیان دعوت می شد از شاگردان کلاس پنجم وششم
باحضور آنها امتحان می گرفتند
دراول جلسه یکی از شاگردان خطابه ائی که ازطرف آقای یاسائی تدوین شده بود خواندو
امتحان شروع می شد
درپایان امتحان ؛ یاسائی این اشعاررا بمناسبت انجام انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی
گفته بود :
هیج فالی آزمودم بهتر از امید نیست
روزگار تیره ما همچنان جاوید نیست
جام استقلال مارا سنگ دوران نشکند
یادگار هیج شهی پاینده چون جمشید نیست
ترسناکی وسیه روزی نصیب ما نبود
ترس اندر شیرو تاری در رخ خورشید نیست
بلبلان از هر طرف رو بر بهارستان کنید
حالیا اندر گلستان خاری از تهدید نیست
روحش شاد ویادش گرامی
با تشکر از سرکار خانم کشاورز بخاطر ارسال تاریخچه مدرسه ناظمیه دامغان
@tamadoneghoomes
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تپه های مریخی دامغان
این دسته از تپه ها که بیشترین شباهت را در بین نمونه های موجود به تپه های سیاره مریخ دارند در جنوب دامغان، در 130 کیلومتری از آن به سمت جاده جندق منطقه وسیعی به مساحت حدود 7 هزار هکتار را به خود اختصاص داده اند و با رنگ های متنوعی که دارند مناظری پدید آورده اند که مانند تابلوی نقاشی می ماند و بخش هایی از آنها شباهت فوق العاده ای به سطح سیاره مریخ دارند. این شباهت در تصاویر ارسالی از مریخ توسط دو کاوشگر “روح” و “فرصت” و نیز فضانورد “کنجکاوی” قابل مشاهده است؛ این شباهت را سه تیم از فضانوردان روسی در سفر به ایران و بازدید از تپه های مریخی دامغان نیز اذعان داشته اند
در مورد این شباهت همین بس که استاد سیروس برزو، روزنامه نگار علمی و پیشگام دانش کیهان نوردی در کشور، تصاویری از آنها را در سازمان فضایی ایران و سازمان فضایی روسیه به نمایش درآورده است و “سالیجان شریپف”، فضانورد روس نیز تابلویی از این منطقه را به یادگار با خود به سازمان فضایی روس برده است. وی همراه با همسرش از منطقه دیدن کرده و معتقد بود که این تپه ها به هیچ عنوان با تپه های جزایر هاوایی قابل مقایسه نیست
@tamadoneghoomes
این دسته از تپه ها که بیشترین شباهت را در بین نمونه های موجود به تپه های سیاره مریخ دارند در جنوب دامغان، در 130 کیلومتری از آن به سمت جاده جندق منطقه وسیعی به مساحت حدود 7 هزار هکتار را به خود اختصاص داده اند و با رنگ های متنوعی که دارند مناظری پدید آورده اند که مانند تابلوی نقاشی می ماند و بخش هایی از آنها شباهت فوق العاده ای به سطح سیاره مریخ دارند. این شباهت در تصاویر ارسالی از مریخ توسط دو کاوشگر “روح” و “فرصت” و نیز فضانورد “کنجکاوی” قابل مشاهده است؛ این شباهت را سه تیم از فضانوردان روسی در سفر به ایران و بازدید از تپه های مریخی دامغان نیز اذعان داشته اند
در مورد این شباهت همین بس که استاد سیروس برزو، روزنامه نگار علمی و پیشگام دانش کیهان نوردی در کشور، تصاویری از آنها را در سازمان فضایی ایران و سازمان فضایی روسیه به نمایش درآورده است و “سالیجان شریپف”، فضانورد روس نیز تابلویی از این منطقه را به یادگار با خود به سازمان فضایی روس برده است. وی همراه با همسرش از منطقه دیدن کرده و معتقد بود که این تپه ها به هیچ عنوان با تپه های جزایر هاوایی قابل مقایسه نیست
@tamadoneghoomes
Forwarded from خانه تسنیم دامغان
شنیده شده است هیات امنای امامزادگان جعفر و محمد(ع) دامغان به بهانه تامین امنیت برای زائران، پیگیر دیوار کشیدن دور مجموعه و محصور کردن چهار اثر تاریخی امامزادگان محمد و جعفر(ع)، برج چهلدختر و بنای شاهرخیه هستند!
طی سالهای گذشته، شورای شهر و شهرداری دامغان با مشارکت در آزادسازی اطراف امامزادگان و اجرای طرح فضای شهری و صرف هزینه زیاد، تلاش کردهاند مرکز شهر را به فضایی جذاب و زیبا برای شهروندان و گردشگران تبدیل کنند و دیوار کشیدن به دور این مجموعه به نوعی بازگشت به قبل و هدر دادن این هزینهها و محروم کردن مردم از یک پلازای شهری زیبا است.
امید است با نگاهی بلند و آیندهنگرانه و پرهیز از کارهای سطحی و غیرکارشناسی، دامغان را زیباتر بسازیم و بهتر معرفی کنیم.
«خانه تسنیم دامغان»
@khane_tasnim
طی سالهای گذشته، شورای شهر و شهرداری دامغان با مشارکت در آزادسازی اطراف امامزادگان و اجرای طرح فضای شهری و صرف هزینه زیاد، تلاش کردهاند مرکز شهر را به فضایی جذاب و زیبا برای شهروندان و گردشگران تبدیل کنند و دیوار کشیدن به دور این مجموعه به نوعی بازگشت به قبل و هدر دادن این هزینهها و محروم کردن مردم از یک پلازای شهری زیبا است.
امید است با نگاهی بلند و آیندهنگرانه و پرهیز از کارهای سطحی و غیرکارشناسی، دامغان را زیباتر بسازیم و بهتر معرفی کنیم.
«خانه تسنیم دامغان»
@khane_tasnim
تاریخانه
اهمیت تاریخانه نه تنها بواسطه ٔ آن است که بسبک عربی ساخته شده ، بلکه برای آن است که بسیاری از اسلوب ساسانی را نیز در بر دارد. طاقهائی که بدون مجاورت دیوار روی ستونها ساخته شده بخاطر می آورد که ستون سازی از خصائص معماری قدیم ایرانست . در زمان ساسانیان ستون خیلی ضخیم گردیده و از سنگ نتراشیده و یا آجر و آهک ساخته میشده است این قسم ستون های را علاوه برا کاخ ها ،در مساجد نیز میتوان دید.... (تاریخ صنایع ایران ص 134 و 135).
@tamadoneghoomes
اهمیت تاریخانه نه تنها بواسطه ٔ آن است که بسبک عربی ساخته شده ، بلکه برای آن است که بسیاری از اسلوب ساسانی را نیز در بر دارد. طاقهائی که بدون مجاورت دیوار روی ستونها ساخته شده بخاطر می آورد که ستون سازی از خصائص معماری قدیم ایرانست . در زمان ساسانیان ستون خیلی ضخیم گردیده و از سنگ نتراشیده و یا آجر و آهک ساخته میشده است این قسم ستون های را علاوه برا کاخ ها ،در مساجد نیز میتوان دید.... (تاریخ صنایع ایران ص 134 و 135).
@tamadoneghoomes
سفرنامه ناصرالدینشاه به خراسان، پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۲۴۶
رفتیم [به] چشمهعلی وارد شدیم... بعد از ورود عمارت خوبی به نظر آمد. خاقان مغفور [فتحعلیشاه] ساخته است. به سپهسالار گفته بودم تعمیر کنند، بسیار بسیار خوب تعمیر کرده بودند، مثل تازه. تالار و بالاخانهها جنبین بسیار خوشترکیب در میان حوض ساخته بودند. سکوی بزرگی زیر چنار و تبریزیهای قوی پُرسایه ساخته بودند. سردری در پایین حوض طولانی بزرگ ساخته بودند، تخت کوچکی بود. جای سُم اسب حضرت میگفتند آنجاست. سم را دیدیم روی سنگ نقش بسته است، از وسط شکسته است. مردم آنجا آب ریخته میخوردند.
اردوی همایونی ناصرالدین شاه قاجار در چشمه علی دامغان
از جمله عکسهای زیبای میرزا حسینعلی عکاسباشی عکاس دربار ناصرالدین شاه قاجار در سفر به چشمه علی در سنه ۱۲۴۶ هجری قمری
@tamadoneghoomes
رفتیم [به] چشمهعلی وارد شدیم... بعد از ورود عمارت خوبی به نظر آمد. خاقان مغفور [فتحعلیشاه] ساخته است. به سپهسالار گفته بودم تعمیر کنند، بسیار بسیار خوب تعمیر کرده بودند، مثل تازه. تالار و بالاخانهها جنبین بسیار خوشترکیب در میان حوض ساخته بودند. سکوی بزرگی زیر چنار و تبریزیهای قوی پُرسایه ساخته بودند. سردری در پایین حوض طولانی بزرگ ساخته بودند، تخت کوچکی بود. جای سُم اسب حضرت میگفتند آنجاست. سم را دیدیم روی سنگ نقش بسته است، از وسط شکسته است. مردم آنجا آب ریخته میخوردند.
اردوی همایونی ناصرالدین شاه قاجار در چشمه علی دامغان
از جمله عکسهای زیبای میرزا حسینعلی عکاسباشی عکاس دربار ناصرالدین شاه قاجار در سفر به چشمه علی در سنه ۱۲۴۶ هجری قمری
@tamadoneghoomes
سفر به ایران قدیم؛ گزارشی از وضعیت اسفبار شهر دامغان ۸۰ سال پیش!
براساس مستنداتی که از امرار معاش و بهداشت و درمان که از اغلب شهرهای ایران در دوران اشغال متفقین در سالهای جنگ جهانی دوم در رسانهها منتشر شده، اغلب مردم در این سالها با مشقت زندگی خود را سپری کردهاند.
روزنامه اطلاعات ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۳ گزارش مبسوطی از شرایط اهالی شهر دامغان منتشر کرد. عکسی از شاگردان و کادر آموزش مدرسه نعیم آباد دامغان در همان سالها تماشا کنید.
مدرسه روستای نعیم آباد دامغان
سال ۱۳۲۳ شمسی
@tamadoneghoomes
براساس مستنداتی که از امرار معاش و بهداشت و درمان که از اغلب شهرهای ایران در دوران اشغال متفقین در سالهای جنگ جهانی دوم در رسانهها منتشر شده، اغلب مردم در این سالها با مشقت زندگی خود را سپری کردهاند.
روزنامه اطلاعات ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۳ گزارش مبسوطی از شرایط اهالی شهر دامغان منتشر کرد. عکسی از شاگردان و کادر آموزش مدرسه نعیم آباد دامغان در همان سالها تماشا کنید.
مدرسه روستای نعیم آباد دامغان
سال ۱۳۲۳ شمسی
@tamadoneghoomes
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند تاریخانه
ساخته محمدرضا اصلانی سال ۱۳۵۱
این فیلم علاوه بر بیان تاریخچه بنا و صدای زیبای گوینده و متن عارفانه آن، وجود شخصیت های مردمی و نام آشنای قدیم دامغان با لهجه زیبای دامغانی و ملسط به تاریخ شهر و همچنین گوشه های از معماری وضع موجود آن زمان دامغان در ۵۰ سال پیش ،خاطرات شیرین و ماندگاری رو ثبت و ضبط نموده است با افتخار علاقمندان رو به دیدن این مستند زیبا دعوت میکند
@tamadoneghoomes
ساخته محمدرضا اصلانی سال ۱۳۵۱
این فیلم علاوه بر بیان تاریخچه بنا و صدای زیبای گوینده و متن عارفانه آن، وجود شخصیت های مردمی و نام آشنای قدیم دامغان با لهجه زیبای دامغانی و ملسط به تاریخ شهر و همچنین گوشه های از معماری وضع موجود آن زمان دامغان در ۵۰ سال پیش ،خاطرات شیرین و ماندگاری رو ثبت و ضبط نموده است با افتخار علاقمندان رو به دیدن این مستند زیبا دعوت میکند
@tamadoneghoomes
هر کار که هست جز به کام تو مباد
هر خصم که هست جز به دام تو مباد
هر سکه که هست جز به نام تو مباد
هر خطبه که هست جز به بام تو مباد
رباعی از منوچهری دامغانی
سکه بسیار کمیاب و جالب از علی موید آخرین فرمانروای سربدار که در سال هفتصدو پنجاه و نه یعنی در زمان حکومت حسن دامغانی بر علیه او شورش کرد و این سکه را در دامغان به نام خود ضرب نمود. شورش سرکوب شد و دگرباره در سال هفتصد و شصت و سه توانست حسن دامغانی را کنار زده و بر اریکه قدرت جای بگیرد.
@tamadoneghoomes
هر خصم که هست جز به دام تو مباد
هر سکه که هست جز به نام تو مباد
هر خطبه که هست جز به بام تو مباد
رباعی از منوچهری دامغانی
سکه بسیار کمیاب و جالب از علی موید آخرین فرمانروای سربدار که در سال هفتصدو پنجاه و نه یعنی در زمان حکومت حسن دامغانی بر علیه او شورش کرد و این سکه را در دامغان به نام خود ضرب نمود. شورش سرکوب شد و دگرباره در سال هفتصد و شصت و سه توانست حسن دامغانی را کنار زده و بر اریکه قدرت جای بگیرد.
@tamadoneghoomes
طبع شعری دارم از شمشیر تیزآوازه تر
پای وهمی دارم از عیّار بی شیرازه تر
آشنا با هر چه رند و عاشق و دیوانه ام
من دلی دارم ز شهر خویش صددروازه تر
خورده ام دود چراغ عمری که حالا گشته است
بــــرگ بــــرگ دفتــــرم از بــــرگ گلـــها تــازه تر
می،پرستم خوانده اند در شهر و امّا من " رضا "
می پرستم چشم مست از باده بی اندازه تر !!
غزلی زیبا از استاد رضا پارسی پور دامغانی به همراه عکسی از جوانی های استاد
@tamadoneghoomes
پای وهمی دارم از عیّار بی شیرازه تر
آشنا با هر چه رند و عاشق و دیوانه ام
من دلی دارم ز شهر خویش صددروازه تر
خورده ام دود چراغ عمری که حالا گشته است
بــــرگ بــــرگ دفتــــرم از بــــرگ گلـــها تــازه تر
می،پرستم خوانده اند در شهر و امّا من " رضا "
می پرستم چشم مست از باده بی اندازه تر !!
غزلی زیبا از استاد رضا پارسی پور دامغانی به همراه عکسی از جوانی های استاد
@tamadoneghoomes