نماد بز کوهی در هنر تپه حصار ارتباط نزدیکی با گیاهان دارد. بر سفالینههای این منطقه خوشههای گیاهی دیده میشود که از زمین رسته و تا زیر شکم بز رسیده است. در میان شاخ های بلند و برگشته بز نیز گلهایی از روبرو ترسیم شده است
بز کوهی در باور ایرانیان باستان نماد نگهبانی و همچنین وابسته به مظهر باران و باروری و نمادی از بهرام ایزد جنگ بود. این حیوان به عنوان نمایندهی عناصر مفید طبیعت و پیوندی با هلال ماه شناخته میشود و در الهیات کهن به عنوان خالق انرژی و نگهبان درخت زندگی دیده شده است
و اما چلیپا که درآیین مهر این نشان را گردونه مهر می نامند که آمیزش چهار عنصر اصلی آّب ، باد ، خاک ، آتش را می رساند.
گردونه مهر یا گردونه خورشید که به چلیپای شکسته نیز مشهور است ، نماد و نشانواره آن را به قوم آریا و سرزمین ایران نسبت می دهند و به احتمال قریب به یقین ، این نشانواره از نمادهای آیین مهری یا میتراییسم بوده است
ظرف پایه دار منحصر به فرد با دو بز کوهی و دو چلیپا و گردونه مهر مکشوفه توسط دکتر اشمیت در کاوش سال 1931 از تپه حصار متعلق به ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
@tamadoneghoomes
بز کوهی در باور ایرانیان باستان نماد نگهبانی و همچنین وابسته به مظهر باران و باروری و نمادی از بهرام ایزد جنگ بود. این حیوان به عنوان نمایندهی عناصر مفید طبیعت و پیوندی با هلال ماه شناخته میشود و در الهیات کهن به عنوان خالق انرژی و نگهبان درخت زندگی دیده شده است
و اما چلیپا که درآیین مهر این نشان را گردونه مهر می نامند که آمیزش چهار عنصر اصلی آّب ، باد ، خاک ، آتش را می رساند.
گردونه مهر یا گردونه خورشید که به چلیپای شکسته نیز مشهور است ، نماد و نشانواره آن را به قوم آریا و سرزمین ایران نسبت می دهند و به احتمال قریب به یقین ، این نشانواره از نمادهای آیین مهری یا میتراییسم بوده است
ظرف پایه دار منحصر به فرد با دو بز کوهی و دو چلیپا و گردونه مهر مکشوفه توسط دکتر اشمیت در کاوش سال 1931 از تپه حصار متعلق به ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
@tamadoneghoomes
هنوز خانه نشینم به عذر باروها
هنوز مرثیه خوانم به مرگ شب بوها
کویر زاده ام و شاعری کویر اندوه
پر است دشت من ز خون آهوها
به کعبه معتقدم گرچه باز می سوزند
دلم به قبله ی زرتشت همچو هندوها
چنان ز پیر و جوان آبروی می ریزند
که خون نریخته خود خنجر هلاکوها
شهید جهل خودم خوان که لب نخواهم زد
دگر به کوزه پر شبهه ی ارسطوها
اگر چه فصل خزان فصل کوچ انسان نیست
رضا شدم که کوچ کنم با پرستوها
سروده استاد رضا پارسی دامغانی
باروی شهر دامغان و مزارع گندم پایین دست
هنوز مرثیه خوانم به مرگ شب بوها
کویر زاده ام و شاعری کویر اندوه
پر است دشت من ز خون آهوها
به کعبه معتقدم گرچه باز می سوزند
دلم به قبله ی زرتشت همچو هندوها
چنان ز پیر و جوان آبروی می ریزند
که خون نریخته خود خنجر هلاکوها
شهید جهل خودم خوان که لب نخواهم زد
دگر به کوزه پر شبهه ی ارسطوها
اگر چه فصل خزان فصل کوچ انسان نیست
رضا شدم که کوچ کنم با پرستوها
سروده استاد رضا پارسی دامغانی
باروی شهر دامغان و مزارع گندم پایین دست
این دو تا عکس مربوط به یک امامزاده در نزدیکی دامغان و به گفته دکتر اشمیت، مربوط به قرن ۷ هجری است که از آن به امامزاده عباس آباد نام می برد در حالیکه چنین مکان و نامی در روزگار امروز آشنا نمی باشد همراهان عزیز کانال قومس اطلاعات دقیق خود را درباره این مکان به اشتراک بگذارند ،مزید امتنان خواهد بود
عکس از مجموعه کاوش و اکتشاف باستانی اشمیت در ایران
جولای 1931
@tamadoneghoomes
عکس از مجموعه کاوش و اکتشاف باستانی اشمیت در ایران
جولای 1931
@tamadoneghoomes
قشنگ یعنی چه؟
- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب میکند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
سهراب سپهری
قلعه و روباه ی نگهبان
قلعه حصار مجموعه ای سکونتگاهی مجاور تپه حصار و متاخر در دوره اسلامی
@tamadoneghoomes
- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب میکند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
سهراب سپهری
قلعه و روباه ی نگهبان
قلعه حصار مجموعه ای سکونتگاهی مجاور تپه حصار و متاخر در دوره اسلامی
@tamadoneghoomes
قومس، مهد تمدن کهن
قشنگ یعنی چه؟ - قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب میکند مأنوس. و عشق، تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگیها برد، مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. سهراب سپهری قلعه و روباه ی نگهبان قلعه حصار مجموعه ای سکونتگاهی مجاور…
مستند نگاری و طرح مرمت قلعه تپه حصار
طراحی معماری: سید حسن علوی زاده، سیمین فرهنگی
همکاران تیم طراحی: مجید پورمیرعلی، زهرا اکبری، صدیقه جعفری نیک، کیمیا سجادی
کارفرما: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان
آدرس پروژه: ایران، سمنان
وضعیت: انجام شده
سال: 1400
:قلعه تپه حصار
در شمال غربي محوطه باستانی تپه حصار، بقاياي قلعه اي بسيار زيبا وجود دارد كه به قلعه حصار مشهور مي باشد. اين قلعه متعلق به دوره صفويه بوده و مربوط به حكام منطقه اي آن منطقه بوده است و از خشت و چينه در ساخت آن استفاده شده است. در اطراف اين قلعه رعايا سكونت گزيده بودند.
ورودي اين قلعه در مركز ديوار ضلع جنوبي و روبروي حاكم نشين قرار دارد، هم چنين در بيرون قلعه و در سمت جنوب شرقي آن بقاياي يخدان زيباي قلعه موجود مي باشد، كه در زمستان آب را در محيط اطراف پخش نموده تا يخ بزند و با جمع آوري آن و انتقال به يخدان، يخها را در آن نگهداري مي كردند و در تابستان از آنها استفاده مي كردند. همچنين در بعضي مواقع برف كوه ها را به اين مكان منتقل نموده و از آن استفاده مي كردند. اين قلعه از قسمت هاي مختلف برج و بارو، حاکم نشین، اتاق ها و قسمتهای الحاقی تشكيل شده است.
قسمت های مختلف قلعه تپه حصار
برج و بارو:
به نظر میرسد قلعه در هر ضلع به غیر از جبهه ورودی دارای 3 برج یعنی مجموعاً 7 برج جهت نگهبانی و حفاظت از بنا و ساکنان آن بودهاست، که اکثراً آسیب دیده و بعضا کاملاً تخریب شدهاند.
حاکم نشین:
اين بنا در مركز قلعه وارد شده است و داراي ديوار هاي ضخيم و برج و باروي خاص بوده كه در حال حاضر تخريب شده است و باقي مانده هاي اين قسمت موجود مي باشد. ورودي اين بنا از قسمت شرقي بنا بوده است و اتاق هاي آن داراي سقف گنبدي شكل مي باشد.
اتاق ها:
در داخل و در ضلع هاي شمالي و غربي قلعه بقاياي اتاق هاي بسيار زيبايي وجود دارد كه مخصوص سربازان محافظ و خدمه قلعه مي باشد. اين اتاق ها به صورت قرينه بوده و از گوشه اي تا گوشه ديگر قلعه امتداد يافته، اين اتاق ها در دو رديف قرار گرفته اند، تمامي پنجره اتاق ها در امتداد هم قرار دارند و مي توان به راحتي از اولين اتاق، آخرين اتاق را مشاهده نمود. همچنين تعداد اتاق ها در هر ضلع 21 اتاق ميباشد كه در مجموع هر ضلع قلعه شامل 42 اتاق مي باشد.
قسمتهای الحاقی:
در ضلع جنوبی بنا و در مجاورت ورودی بنایی مشاهده میشود که به نسبت قلعه متاخر بوده و احتمالاً در دوره قاجاریه به بنا الحاق شده است.
@tamadoneghoomes
طراحی معماری: سید حسن علوی زاده، سیمین فرهنگی
همکاران تیم طراحی: مجید پورمیرعلی، زهرا اکبری، صدیقه جعفری نیک، کیمیا سجادی
کارفرما: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان
آدرس پروژه: ایران، سمنان
وضعیت: انجام شده
سال: 1400
:قلعه تپه حصار
در شمال غربي محوطه باستانی تپه حصار، بقاياي قلعه اي بسيار زيبا وجود دارد كه به قلعه حصار مشهور مي باشد. اين قلعه متعلق به دوره صفويه بوده و مربوط به حكام منطقه اي آن منطقه بوده است و از خشت و چينه در ساخت آن استفاده شده است. در اطراف اين قلعه رعايا سكونت گزيده بودند.
ورودي اين قلعه در مركز ديوار ضلع جنوبي و روبروي حاكم نشين قرار دارد، هم چنين در بيرون قلعه و در سمت جنوب شرقي آن بقاياي يخدان زيباي قلعه موجود مي باشد، كه در زمستان آب را در محيط اطراف پخش نموده تا يخ بزند و با جمع آوري آن و انتقال به يخدان، يخها را در آن نگهداري مي كردند و در تابستان از آنها استفاده مي كردند. همچنين در بعضي مواقع برف كوه ها را به اين مكان منتقل نموده و از آن استفاده مي كردند. اين قلعه از قسمت هاي مختلف برج و بارو، حاکم نشین، اتاق ها و قسمتهای الحاقی تشكيل شده است.
قسمت های مختلف قلعه تپه حصار
برج و بارو:
به نظر میرسد قلعه در هر ضلع به غیر از جبهه ورودی دارای 3 برج یعنی مجموعاً 7 برج جهت نگهبانی و حفاظت از بنا و ساکنان آن بودهاست، که اکثراً آسیب دیده و بعضا کاملاً تخریب شدهاند.
حاکم نشین:
اين بنا در مركز قلعه وارد شده است و داراي ديوار هاي ضخيم و برج و باروي خاص بوده كه در حال حاضر تخريب شده است و باقي مانده هاي اين قسمت موجود مي باشد. ورودي اين بنا از قسمت شرقي بنا بوده است و اتاق هاي آن داراي سقف گنبدي شكل مي باشد.
اتاق ها:
در داخل و در ضلع هاي شمالي و غربي قلعه بقاياي اتاق هاي بسيار زيبايي وجود دارد كه مخصوص سربازان محافظ و خدمه قلعه مي باشد. اين اتاق ها به صورت قرينه بوده و از گوشه اي تا گوشه ديگر قلعه امتداد يافته، اين اتاق ها در دو رديف قرار گرفته اند، تمامي پنجره اتاق ها در امتداد هم قرار دارند و مي توان به راحتي از اولين اتاق، آخرين اتاق را مشاهده نمود. همچنين تعداد اتاق ها در هر ضلع 21 اتاق ميباشد كه در مجموع هر ضلع قلعه شامل 42 اتاق مي باشد.
قسمتهای الحاقی:
در ضلع جنوبی بنا و در مجاورت ورودی بنایی مشاهده میشود که به نسبت قلعه متاخر بوده و احتمالاً در دوره قاجاریه به بنا الحاق شده است.
@tamadoneghoomes
خانقاه شاهرخ میرزا
عکس مربوط به ۱۳۰۵
بناي خانقاه از جمله بناهای چهارگانه امامزاده جعفر دامغان مرکز شهر است این بنا ساخته شده از جنس آجر طرح آن مربع میباشد و هر ضلع آن ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر طول دارد گنبد منفرد آن از روي قوسهاي فيلپوشي ساده برخاسته است.بنا به طرزي روشن از دوره سلجوقيان است و يکي از ديوارهاي خارجي آن نشانه هاي يک کتيبه کوفي را با آجري که از نوع معمول با تزئينات آن دوره است
تعميرات و الحاقات مربوط دوره تيموري است ديوارهاي داخلي با ازاره اي از کاشي لعابي مستور گرديده است.بخشي از آن با کاشي هاي شش ضلعي سبز تيره در بالا و پائين حاشيه اي از جنس کاشي مستطيل سبز روشن دارد.در ديوارهاي خارجي مربع هايي از نوع سفال آبي روشن نصب گرديده است،سر در ورودي با کاشي به اصطلاح هفت رنگي در پنج رنگ تزئين شده است
کاشي هاي با اشکال گل و گياه استيليزه شبیه پيرامون کتيبه اي را با حروف ثلث برنگ سفيد بر روي زمينه هاي آبي سير فراگرفته است.اين کتيبه از سه کاشي بزرگ و يک کاشي کوچکتر از جنس کاشي چند رنگ زيرلعاب تشکيل يافته است متن کتيبه بناء هذه العماره في ايام دوله السلطان الاعظم شاهرخ بهادر خلد الله ملکه
@tamadoneghoomes
عکس مربوط به ۱۳۰۵
بناي خانقاه از جمله بناهای چهارگانه امامزاده جعفر دامغان مرکز شهر است این بنا ساخته شده از جنس آجر طرح آن مربع میباشد و هر ضلع آن ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر طول دارد گنبد منفرد آن از روي قوسهاي فيلپوشي ساده برخاسته است.بنا به طرزي روشن از دوره سلجوقيان است و يکي از ديوارهاي خارجي آن نشانه هاي يک کتيبه کوفي را با آجري که از نوع معمول با تزئينات آن دوره است
تعميرات و الحاقات مربوط دوره تيموري است ديوارهاي داخلي با ازاره اي از کاشي لعابي مستور گرديده است.بخشي از آن با کاشي هاي شش ضلعي سبز تيره در بالا و پائين حاشيه اي از جنس کاشي مستطيل سبز روشن دارد.در ديوارهاي خارجي مربع هايي از نوع سفال آبي روشن نصب گرديده است،سر در ورودي با کاشي به اصطلاح هفت رنگي در پنج رنگ تزئين شده است
کاشي هاي با اشکال گل و گياه استيليزه شبیه پيرامون کتيبه اي را با حروف ثلث برنگ سفيد بر روي زمينه هاي آبي سير فراگرفته است.اين کتيبه از سه کاشي بزرگ و يک کاشي کوچکتر از جنس کاشي چند رنگ زيرلعاب تشکيل يافته است متن کتيبه بناء هذه العماره في ايام دوله السلطان الاعظم شاهرخ بهادر خلد الله ملکه
@tamadoneghoomes
قفسه آثار مکشوفه از تپه حصار از سفال های خاکستری در گالری موزه مردم شناسی فیلادلفیا دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا
@tamadoneghoomes
@tamadoneghoomes
پيكرههاي بهدست آمده از تپه حصار سر ندارند
يك كارشناس مرمت آثار تاريخي دربارهي كارهاي انجامشده در تپه حصار دامغان، گفت: از سال 1374 و پس از حفاري اضطراري احسان يغمايي در اين محوطه، تعداد زيادي آثار تاريخي از جمله سفال، فلز، اثر مهر، گلنوشته و پيكرههاي متعددي از انسان و حيوان مانند سگ و گاو بهدست آمدند. عصمت زندي در گفتوگو با خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: از مجموعهي آثار تاريخي بهدست آمده 156 اثر شامل 34 قطعه سفال، 39 قطعه فلز و بقيهي قطعات شامل پيكره و گلنوشتهي باقيمانده از چهار هزار سال پيش از عصر برنز و داراي سفال خاكستري سياه رنگ بودند. به گفتهي او يكي از اين پيكرهها، پيكرهي زني پوشيده از رسوب بود كه بعد از رسوبزدايي، حالت كلي نوع لباس زنان آن دوره كه يك آستين كوتاه و در طرف ديگر آستين شالمانند و يك گرهي روسريمانند داشتند، شناسايي شد. وي دربارهي اين نكته كه تمام پيكرههاي انساني بدون سر بودند، اظهار داشت: در حقيقت، بهطور عمد براي اين پيكرهها سر ساخته نميشده است. پيكرههاي حيواني بهدست آمده، بخصوص سگ نيز بيشتر در حالت اطاعت از فرماني ساخته شدهاند. اين كارشناس مرمت آثار تاريخي بيان كرد: تعدادي اثر مهر نيز در اين محوطه بهدست آمدهاند كه در حقيقت، نوعي كار صنعتگري را نشان و انتقال ميدهند، بخصوص در اين آثار يك نمونه مهر فلزي وجود دارد كه مشابه آن در شهر سوخته پيدا شده است. زندي دربارهي خطوط ميخي بهدست آمده نيز توضيح داد: قرار است، اين خطوط توسط تنها كارشناس خطوط گلنوشتههاي ايلامي ـ هخامنشي، عبدالمجيد ارفعي، خوانده شوند. او اضافه كرد: پس از كاوش در اين سايت، دو عكس بعد 11 سال به هم متصل شدند و يك عكس را كامل كردند. همچنين جنس سه قطعه گوشواره كه رسوب روي آنها را گرفته بود، پس از رسوبزدايي نقره اعلام شد. تپه حصار با 160 هكتار وسعت در حاشيهي جنوبي شهر دامغان قرار دارد و نخستينبار در سال 1312 توسط اريك اشميت از دانشگاه پنسيلوانيا كاوش شد. بهدنبال اين كاوش مشخص شد كه اين محوطهي باستاني، سه دورهي اصلي فرهنگي را از اواخر نوسنگي تا پايان عصر مفرغ دارد. اين محوطه پس از كاوش بهعنوان يكي از محوطههاي كليدي براي شناسايي فرهنگهاي همزمان در فلات مركزي ايران مورد استناد باستانشناسان قرار گرفته است. براساس يافتههاي اين تپه، قديميترين بخش تپه حصار به اواسط هزارهي پنجم پيش از ميلاد بازميگردد و استقرار در آن تا حدود 1700 پيش از ميلاد بهطور پيوسته ادامه داشته و پس از آن، هيچگاه در آن سكونت نبوده است.
@tamadoneghoomes
يك كارشناس مرمت آثار تاريخي دربارهي كارهاي انجامشده در تپه حصار دامغان، گفت: از سال 1374 و پس از حفاري اضطراري احسان يغمايي در اين محوطه، تعداد زيادي آثار تاريخي از جمله سفال، فلز، اثر مهر، گلنوشته و پيكرههاي متعددي از انسان و حيوان مانند سگ و گاو بهدست آمدند. عصمت زندي در گفتوگو با خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: از مجموعهي آثار تاريخي بهدست آمده 156 اثر شامل 34 قطعه سفال، 39 قطعه فلز و بقيهي قطعات شامل پيكره و گلنوشتهي باقيمانده از چهار هزار سال پيش از عصر برنز و داراي سفال خاكستري سياه رنگ بودند. به گفتهي او يكي از اين پيكرهها، پيكرهي زني پوشيده از رسوب بود كه بعد از رسوبزدايي، حالت كلي نوع لباس زنان آن دوره كه يك آستين كوتاه و در طرف ديگر آستين شالمانند و يك گرهي روسريمانند داشتند، شناسايي شد. وي دربارهي اين نكته كه تمام پيكرههاي انساني بدون سر بودند، اظهار داشت: در حقيقت، بهطور عمد براي اين پيكرهها سر ساخته نميشده است. پيكرههاي حيواني بهدست آمده، بخصوص سگ نيز بيشتر در حالت اطاعت از فرماني ساخته شدهاند. اين كارشناس مرمت آثار تاريخي بيان كرد: تعدادي اثر مهر نيز در اين محوطه بهدست آمدهاند كه در حقيقت، نوعي كار صنعتگري را نشان و انتقال ميدهند، بخصوص در اين آثار يك نمونه مهر فلزي وجود دارد كه مشابه آن در شهر سوخته پيدا شده است. زندي دربارهي خطوط ميخي بهدست آمده نيز توضيح داد: قرار است، اين خطوط توسط تنها كارشناس خطوط گلنوشتههاي ايلامي ـ هخامنشي، عبدالمجيد ارفعي، خوانده شوند. او اضافه كرد: پس از كاوش در اين سايت، دو عكس بعد 11 سال به هم متصل شدند و يك عكس را كامل كردند. همچنين جنس سه قطعه گوشواره كه رسوب روي آنها را گرفته بود، پس از رسوبزدايي نقره اعلام شد. تپه حصار با 160 هكتار وسعت در حاشيهي جنوبي شهر دامغان قرار دارد و نخستينبار در سال 1312 توسط اريك اشميت از دانشگاه پنسيلوانيا كاوش شد. بهدنبال اين كاوش مشخص شد كه اين محوطهي باستاني، سه دورهي اصلي فرهنگي را از اواخر نوسنگي تا پايان عصر مفرغ دارد. اين محوطه پس از كاوش بهعنوان يكي از محوطههاي كليدي براي شناسايي فرهنگهاي همزمان در فلات مركزي ايران مورد استناد باستانشناسان قرار گرفته است. براساس يافتههاي اين تپه، قديميترين بخش تپه حصار به اواسط هزارهي پنجم پيش از ميلاد بازميگردد و استقرار در آن تا حدود 1700 پيش از ميلاد بهطور پيوسته ادامه داشته و پس از آن، هيچگاه در آن سكونت نبوده است.
@tamadoneghoomes
در بگشا
جراحتهای ناسورِ ما را
وِرد مقدس،
از دَرز کدام دیوار
التیام میدهد
...دَر بُگشا
بر این ناباوری
نازنین، خانه ات آباد
در بگشا
بر این زخمی،
این خِنجْخورده
از سایه ای در کوچه
سروده سلمان جان پرور
به روی چهره چون ماه تاریخانه در بگشا
@tamadoneghoomes
جراحتهای ناسورِ ما را
وِرد مقدس،
از دَرز کدام دیوار
التیام میدهد
...دَر بُگشا
بر این ناباوری
نازنین، خانه ات آباد
در بگشا
بر این زخمی،
این خِنجْخورده
از سایه ای در کوچه
سروده سلمان جان پرور
به روی چهره چون ماه تاریخانه در بگشا
@tamadoneghoomes
میرزا حبیب کلاته ای و فرزند دانشمندش میرزا رضا شریعتمدار دامغانی و خاندان معظم معلم
(این مقاله در هفته نامه کویر شماره 377 در تاریخ 16/5/1380 به چاپ رسیده است)
در بررسی تاریخ دوران فتحعلی شاه قاجار به نام عالم عامل مرحوم میرزا حبیب کلاته ای برمی خوریم که از تاریخ دقیق تولد و تحصیل او اطلاعی در دسترس نیست. آنچه که فقط به دست آمده این که وی از اعیان و معاریف بوده و به دستور مستقیم فتحعلی شاه به شهر دامغان آمده و امامت جمعه و جماعت را به عهده گرفت و حقوقی معادل دوازده خروار گندم و دوازده هزار دینار دریافت می داشت.
از فضایلی که برای این عالم بزرگ نقل شده است و مرحوم سید طاهر شاهچراغی هم در کتاب خود به آن اشاره کرد این است که او برای درک شب قدر که از شبهای سال بیرون نیست یک سال تمام را به احیاء و شب زنده داری پرداخت و از خداوند دو چیز خواسته بود ، یکی اینکه در زندگی دنیائی به بی آبروئی دچار نشود و دیگر اینکه علم از خاندان آنها بیرون نرود.
این تمام آن چه است که از او در اطلاعیم ، مقبره این بزرگوار در ورودی امامزاده جعفر دامغان قرار داشت که اینک بر روی آن مغازه ای ساخته اند.
فرزند ارشد میرزا حبیب ، حاج میرزا رضای دامغانی بود که زندگی طلبه گونه ای داشته ولی از مجتهدان بنام شیعه در دوره قاجارمحسوب می گردید. وی در دوران ناصرالدین شاه می زیسته و از فضل و کمال بهره ها داشت در کربلا نزد بزرگان علمی تلمذ کرد و نامش در شمار شاگردان سید ابراهیم صاحب ضوابط آمده، از هم دوره ای ها و معاصرین وی حاج ملا علی کنی معروف و مرحوم ملا آقا دربندی را می شود نام آورد.
بعد از آمدن از کربلای معلّی در سال 1288 ق در دامغان و مشهد به اقامه نماز جماعت و خدمات دینی مشغول گردید ، وی به عربی هم شعر می سرود . این شعر را مرحوم رازی در گنجینه دانشمندان از او می داند:
ستبقی خطوطی فی القراطیس برهۀ
و ایدی کتاب الخطوط تراب
وما الدهر الا عیشۀ بعد عیشۀ
ومالعیش الا قتعۀ و سراب
ولا خیر فی الدنیا فان حلالها
علیه حساب و الحرام عقاب
از دیگر خصوصیات مرحوم میرزا رضا ، سرعت کتابت بوده چنانچه که در اعلام الشیعه آمده است وی کتاب مفصل رجال ابی علی را ده روزه نوشت. حکیم الممالک در روزنامه سفر خراسان از ملاقات او با ناصرالدین شاه در مسجد جامع دامغان خبر داده است.
قابل ذکر اینکه مرحوم میرزا رضا دامغانی دختر حاج آقا موسی قاجار قوانلو را به همسری برگزید و حاج آقا موسی هم مدرسه موسویه (مدرسه آقا) را برای تدریس داماد خود ساخت و املاکی را هم بر آن وقف کرد و تولیت آن را به میرزا و اعقاب او سپرد که هم اکنون تولیت آن با جناب آقای معلم که از نوادگان میرزا حبیب است ، می باشد.
مرحوم میرزا رضا در سال 1290 ق دار فانی را وداع گفت و مزارش در کلاته می باشد که بعدها سنگ قبری بر مزار شریفش نصب نمودند.
همانگونه که میرزا حبیب از خدا خواست علم از این خاندان خارج نگردید و چهره های علمی از این خاندان افتخار جامعه و شهر دامغان می باشند که شرح حال هر کدام مقاله ای جدا را می طلبد که ما فقط به اسامی تعدادی از آنان اکتفاء می کنیم:
1 ـ حاج میرزا حسن فرزند میرزا رضای دامغانی
2 ـ میرزا رضا شریعتمدار نماینده مجلس ملی (فرزند حاج میرزا حسن)
3 ـ آیت الله العظمی حاج میرزا حبیب الله
4 ـ حاج میرزا محمد معلم
5 ـ مرحوم حاج حسن آقا پرورش
6 ـ مرحوم حاج میرزا علی اکبر معلم سالک الی الله
7 ـ استاد علی معلم دامغانی شاعر گرانقدر انقلاب
8 ـ نویسنده توانا استاد حسین معلم دامغانی
@tamadoneghoomes
(این مقاله در هفته نامه کویر شماره 377 در تاریخ 16/5/1380 به چاپ رسیده است)
در بررسی تاریخ دوران فتحعلی شاه قاجار به نام عالم عامل مرحوم میرزا حبیب کلاته ای برمی خوریم که از تاریخ دقیق تولد و تحصیل او اطلاعی در دسترس نیست. آنچه که فقط به دست آمده این که وی از اعیان و معاریف بوده و به دستور مستقیم فتحعلی شاه به شهر دامغان آمده و امامت جمعه و جماعت را به عهده گرفت و حقوقی معادل دوازده خروار گندم و دوازده هزار دینار دریافت می داشت.
از فضایلی که برای این عالم بزرگ نقل شده است و مرحوم سید طاهر شاهچراغی هم در کتاب خود به آن اشاره کرد این است که او برای درک شب قدر که از شبهای سال بیرون نیست یک سال تمام را به احیاء و شب زنده داری پرداخت و از خداوند دو چیز خواسته بود ، یکی اینکه در زندگی دنیائی به بی آبروئی دچار نشود و دیگر اینکه علم از خاندان آنها بیرون نرود.
این تمام آن چه است که از او در اطلاعیم ، مقبره این بزرگوار در ورودی امامزاده جعفر دامغان قرار داشت که اینک بر روی آن مغازه ای ساخته اند.
فرزند ارشد میرزا حبیب ، حاج میرزا رضای دامغانی بود که زندگی طلبه گونه ای داشته ولی از مجتهدان بنام شیعه در دوره قاجارمحسوب می گردید. وی در دوران ناصرالدین شاه می زیسته و از فضل و کمال بهره ها داشت در کربلا نزد بزرگان علمی تلمذ کرد و نامش در شمار شاگردان سید ابراهیم صاحب ضوابط آمده، از هم دوره ای ها و معاصرین وی حاج ملا علی کنی معروف و مرحوم ملا آقا دربندی را می شود نام آورد.
بعد از آمدن از کربلای معلّی در سال 1288 ق در دامغان و مشهد به اقامه نماز جماعت و خدمات دینی مشغول گردید ، وی به عربی هم شعر می سرود . این شعر را مرحوم رازی در گنجینه دانشمندان از او می داند:
ستبقی خطوطی فی القراطیس برهۀ
و ایدی کتاب الخطوط تراب
وما الدهر الا عیشۀ بعد عیشۀ
ومالعیش الا قتعۀ و سراب
ولا خیر فی الدنیا فان حلالها
علیه حساب و الحرام عقاب
از دیگر خصوصیات مرحوم میرزا رضا ، سرعت کتابت بوده چنانچه که در اعلام الشیعه آمده است وی کتاب مفصل رجال ابی علی را ده روزه نوشت. حکیم الممالک در روزنامه سفر خراسان از ملاقات او با ناصرالدین شاه در مسجد جامع دامغان خبر داده است.
قابل ذکر اینکه مرحوم میرزا رضا دامغانی دختر حاج آقا موسی قاجار قوانلو را به همسری برگزید و حاج آقا موسی هم مدرسه موسویه (مدرسه آقا) را برای تدریس داماد خود ساخت و املاکی را هم بر آن وقف کرد و تولیت آن را به میرزا و اعقاب او سپرد که هم اکنون تولیت آن با جناب آقای معلم که از نوادگان میرزا حبیب است ، می باشد.
مرحوم میرزا رضا در سال 1290 ق دار فانی را وداع گفت و مزارش در کلاته می باشد که بعدها سنگ قبری بر مزار شریفش نصب نمودند.
همانگونه که میرزا حبیب از خدا خواست علم از این خاندان خارج نگردید و چهره های علمی از این خاندان افتخار جامعه و شهر دامغان می باشند که شرح حال هر کدام مقاله ای جدا را می طلبد که ما فقط به اسامی تعدادی از آنان اکتفاء می کنیم:
1 ـ حاج میرزا حسن فرزند میرزا رضای دامغانی
2 ـ میرزا رضا شریعتمدار نماینده مجلس ملی (فرزند حاج میرزا حسن)
3 ـ آیت الله العظمی حاج میرزا حبیب الله
4 ـ حاج میرزا محمد معلم
5 ـ مرحوم حاج حسن آقا پرورش
6 ـ مرحوم حاج میرزا علی اکبر معلم سالک الی الله
7 ـ استاد علی معلم دامغانی شاعر گرانقدر انقلاب
8 ـ نویسنده توانا استاد حسین معلم دامغانی
@tamadoneghoomes
کلاته رودبار چشم اندازهاي زيبا، جذاب و آثار قديمي متعددي دارد. بافت قديمي آن مناظر مزارع گندم، باغستان هاي چشمه آب رندان، آبشار پيرخوشتر، بقعه امامزاده پير ابراهيم، آثار تاريخي به جا مانده تپه تخت شاه، گوهر قلعه (مربوط به فرقه اسماعيليه) گنبد سبز، ويرانه هاي قلعه پنجم (مربوط به قبل از اسلام)، همجواري با جنگل هاي گردشگري شهر کلاته رودبار هستند و فضاهاي مناسبي براي گذران اوقات فراغت بازديد کنندگان محسوب مي شوند
عکس از گوهر (گور )قلعه کلاته رودبار مربوط به دوره سلجوقی و فرقه اسماعیلیه
@tamadoneghoomes
عکس از گوهر (گور )قلعه کلاته رودبار مربوط به دوره سلجوقی و فرقه اسماعیلیه
@tamadoneghoomes
پوشاک و تزیینات زنان ایران پیش از تاریخ
در دوران باستان زنان از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بودند و بنا به قول گیرشمن نظام ما در شاهی اوراتا مقام روحانیت بالا برده بود. چون زن ناقل خون قبلیه به خالصترین شکل خود به شمار میرفت، زنجیره اتصال خانواده به وسیله زنان صورت میگرفت. مردم این زمان اولین زن را ما در تمام زندگان مجسم کرده و او را شایسته احترام دانسته و پرستش میکردند؛ از این رو مجسمه الهههای مقدس این زمان، مادینه است.
همین الهه بهترین وسیله برای ردیابی پوشاک زنان به شمار میرود. از تپههای ماقبل از تاریخ در حصار دامغان مجسمههای گلی و مرمری به دست آمده که لباس زنان را به صورت دامنی گشاد با طرح ساده نشان میدهد. الهه مادر غشتار - ایشتار که طی یک سیر تاریخ به آناهیتا تبدیل شده است، دارای تندیسها و مجسمههای متعددی است. در طاق بستان دو مجسمه از آناهیتا وجود دارد؛ اشکانی و ساسانی که لباس زنان را نشان دادهاند.
پیکره ارزشمند مفرغی از تپه حصار بانو یا ایزدبانویی را بازنمایی میکند که دو شاهین بر شانههایش نشستهاند
مکشوفه از تپه حصار مرتبط با دوران مفرغ
@tamadoneghoomes
در دوران باستان زنان از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بودند و بنا به قول گیرشمن نظام ما در شاهی اوراتا مقام روحانیت بالا برده بود. چون زن ناقل خون قبلیه به خالصترین شکل خود به شمار میرفت، زنجیره اتصال خانواده به وسیله زنان صورت میگرفت. مردم این زمان اولین زن را ما در تمام زندگان مجسم کرده و او را شایسته احترام دانسته و پرستش میکردند؛ از این رو مجسمه الهههای مقدس این زمان، مادینه است.
همین الهه بهترین وسیله برای ردیابی پوشاک زنان به شمار میرود. از تپههای ماقبل از تاریخ در حصار دامغان مجسمههای گلی و مرمری به دست آمده که لباس زنان را به صورت دامنی گشاد با طرح ساده نشان میدهد. الهه مادر غشتار - ایشتار که طی یک سیر تاریخ به آناهیتا تبدیل شده است، دارای تندیسها و مجسمههای متعددی است. در طاق بستان دو مجسمه از آناهیتا وجود دارد؛ اشکانی و ساسانی که لباس زنان را نشان دادهاند.
پیکره ارزشمند مفرغی از تپه حصار بانو یا ایزدبانویی را بازنمایی میکند که دو شاهین بر شانههایش نشستهاند
مکشوفه از تپه حصار مرتبط با دوران مفرغ
@tamadoneghoomes
♦️پائیز
خانم آذر وجودش کیمیاست
آتش است آبها برایش پربهاست
خانم باران هست همیار او
می نشیند بر تن تب دار او
گه گاه بارد به هرجا ومکان
همچنان بارش برای بندگان
کم کمک فصل زمستان می رسد
اهمن وبهمن(چله ها) شتابان می رسند
بادلی افسرده دست های خنک
نقش بازی می کنند اندر فلک
چون ببینند در سما خورشید را
نور گرما بخش پر امید را
چادر ابر را به رویش می کشند
از چنین عشقی زمستان دلخوشند
خانم خورشید ابر را پنبه کرد
ریز ریز پاشیده بر دلهای سرد
مابقی را گوله کرد همچو صدف
نقل باران کرد زمین را با هدف
اهمن و بهمن ! شرمنده شدند
عاقبت خورشید را بنده شدند
در فضا باشد درخشان نام زن
افتخار است نام ایران در وطن
گردش چرخ زمان باخانم هاست
فصلهایش از وجود کبریا ست
لطف ایزد شامل این بندگان
می شود، از؛راه نیکوی زنان
سرکار خانم عالیه کشاورز دامغانی
@tamadoneghoomes
خانم آذر وجودش کیمیاست
آتش است آبها برایش پربهاست
خانم باران هست همیار او
می نشیند بر تن تب دار او
گه گاه بارد به هرجا ومکان
همچنان بارش برای بندگان
کم کمک فصل زمستان می رسد
اهمن وبهمن(چله ها) شتابان می رسند
بادلی افسرده دست های خنک
نقش بازی می کنند اندر فلک
چون ببینند در سما خورشید را
نور گرما بخش پر امید را
چادر ابر را به رویش می کشند
از چنین عشقی زمستان دلخوشند
خانم خورشید ابر را پنبه کرد
ریز ریز پاشیده بر دلهای سرد
مابقی را گوله کرد همچو صدف
نقل باران کرد زمین را با هدف
اهمن و بهمن ! شرمنده شدند
عاقبت خورشید را بنده شدند
در فضا باشد درخشان نام زن
افتخار است نام ایران در وطن
گردش چرخ زمان باخانم هاست
فصلهایش از وجود کبریا ست
لطف ایزد شامل این بندگان
می شود، از؛راه نیکوی زنان
سرکار خانم عالیه کشاورز دامغانی
@tamadoneghoomes
کاخ ساسانی تپه حصار
یک کاخ که از گل و خشک ساخته شده است در 200 متری تپه اصلی این منطقه پیدا شده است. اکنون قسمت زیادی از کاخ باقی نمانده است و تنها بنا های خشتی تکه تکه شده مانده است. از این باقی مانده مشخص شد که این کاخ دارای دو بخش اداری و غیر اداری تشکیل می شده است. علاوه بر این دارای بخش هایی مانند ایوان، تالار ستوندار، اطاقها، حیاط، راهروها و … بوده است.
تزئیناتی که در این کاخ به کار رفته بود و پس از سالیان سال یافت شده اند شامل ستونها، پلاکها، پلاکهای گراز، گوزن نر و ماده، پلاکهای انسان و مجسمههای گچی به شکل سر حیوانات می شوند و در حال حاضر در موزه ملی ایران نگهداری می شوند.
قسمتی از باقیمانده ستون های کاخ ساسانی دامغان که هم اکنون در موزه ایران باستان به عنوان منطقه ری معرفی شده ؟!
عکس از مجموعه کاوش در ایران دکتر اشمیت
1931
@tamadoneghoomes
یک کاخ که از گل و خشک ساخته شده است در 200 متری تپه اصلی این منطقه پیدا شده است. اکنون قسمت زیادی از کاخ باقی نمانده است و تنها بنا های خشتی تکه تکه شده مانده است. از این باقی مانده مشخص شد که این کاخ دارای دو بخش اداری و غیر اداری تشکیل می شده است. علاوه بر این دارای بخش هایی مانند ایوان، تالار ستوندار، اطاقها، حیاط، راهروها و … بوده است.
تزئیناتی که در این کاخ به کار رفته بود و پس از سالیان سال یافت شده اند شامل ستونها، پلاکها، پلاکهای گراز، گوزن نر و ماده، پلاکهای انسان و مجسمههای گچی به شکل سر حیوانات می شوند و در حال حاضر در موزه ملی ایران نگهداری می شوند.
قسمتی از باقیمانده ستون های کاخ ساسانی دامغان که هم اکنون در موزه ایران باستان به عنوان منطقه ری معرفی شده ؟!
عکس از مجموعه کاوش در ایران دکتر اشمیت
1931
@tamadoneghoomes
تدفین اموات در تمدن حصار
در هر یک از دوره های تاریخی اموات به طرز خاصی دفن شده اند. آثار اموات حصار از قانون جالبی پيروی می كردند. سر و بدن به پهلوی راست، روی زمين طوری قرار می گرفته است كه رو به خورشيد باشد. دفن اجساد، به شدت در دورهی سفال منقوش رعايت می شده اند.
بدن اموات حصار I، هم چون دوره های بعد، ابتدا با گل اُخرا پوشانده می شد و سپس با لباس و تمام زيور آلات در گور نهاده می شده است. پاهای مرده جمع است و اكثر مردگان بدون تابوت، همراه با پارچه اي ساده كه ميّت را در آن پيچانده اند، به خاك سپرده شده اند.
این دوره پیرو آیین مهرپرستی بودند و اموات را رو به خورشید دفن می کردند.
برعكس به پهلوی چپ دفن شده اند. که بخش فوقاني بدن به پشت و بخش پايين به پهلوی چپ بر زمين قرار گرفته است. بقيهی اموات به پشت يا به شكم دفن شده اند هم چنين اكثر اموات به پهلوی چپ دفن می شدند و دستها به طرف دهان ميَت قرار می گرفت
پرستش ماه و ستارگان نيز گسترش يافته به طوری كه مرده هر ساعتی از شبانه روز دفن می كردند از اين رو زاويهی جمجمه، يعنی چهره، رو به خورشيد، ماه يا ستارگانی هم چون زهره و ناهيد قرار می گرفت
@tamadoneghoomes
در هر یک از دوره های تاریخی اموات به طرز خاصی دفن شده اند. آثار اموات حصار از قانون جالبی پيروی می كردند. سر و بدن به پهلوی راست، روی زمين طوری قرار می گرفته است كه رو به خورشيد باشد. دفن اجساد، به شدت در دورهی سفال منقوش رعايت می شده اند.
بدن اموات حصار I، هم چون دوره های بعد، ابتدا با گل اُخرا پوشانده می شد و سپس با لباس و تمام زيور آلات در گور نهاده می شده است. پاهای مرده جمع است و اكثر مردگان بدون تابوت، همراه با پارچه اي ساده كه ميّت را در آن پيچانده اند، به خاك سپرده شده اند.
این دوره پیرو آیین مهرپرستی بودند و اموات را رو به خورشید دفن می کردند.
برعكس به پهلوی چپ دفن شده اند. که بخش فوقاني بدن به پشت و بخش پايين به پهلوی چپ بر زمين قرار گرفته است. بقيهی اموات به پشت يا به شكم دفن شده اند هم چنين اكثر اموات به پهلوی چپ دفن می شدند و دستها به طرف دهان ميَت قرار می گرفت
پرستش ماه و ستارگان نيز گسترش يافته به طوری كه مرده هر ساعتی از شبانه روز دفن می كردند از اين رو زاويهی جمجمه، يعنی چهره، رو به خورشيد، ماه يا ستارگانی هم چون زهره و ناهيد قرار می گرفت
@tamadoneghoomes
قومس، در دوران حکومت ساسانیان، بخشی از ایالت بزرگ و معروف «پتشخوارگر» به شمار می رفت. مرحوم بهار ضمن یادداشتهای خود بر کتاب مجمل التواریخ و القصص در مورد حدود و موقعیت پتشخوارگر چنین مینویسد: «پتشخوارگر نام سلسله جبالی است از دره خوار ری تا سواد کوه و دماوند و سلسله البرز تا رودبار قزوین».
انوشیروان، پادشاه ساسانی، بعد از به قدرت رسیدن ایران را به چهار قسمت تقسیم کرد و هر قسمت را «پاذگس» [باننده و صاحب و امیر ناحیه] نامید. بدین ترتیب، ایران دارای چهار پاذگس بود که در جهات مختلف قرار داشت: منطقه اول اپاختر (ایالت شمالی)، منطقه دوم، خراسان (ایالت شرقی)، منطقه سوم، نیمروز (ایالت جنوبی) و منطقه چهارم، خوروران (ایالت غربی) بود. در این میان، کومش که در نگارش عربی آن را قومس می نویسند و یونانی ها، نامش را کمیسن گفته اند، شامل ولایات دامغان و حوالی آن بود که جزء خراسان یا ولایات شرقی ایران در زمان ساسانیان محسوب می شد
منار مسجد تاریخانه
سال عکس ۱۳۱۵
عکس از رابرت بایرون
@tamadoneghoomes
انوشیروان، پادشاه ساسانی، بعد از به قدرت رسیدن ایران را به چهار قسمت تقسیم کرد و هر قسمت را «پاذگس» [باننده و صاحب و امیر ناحیه] نامید. بدین ترتیب، ایران دارای چهار پاذگس بود که در جهات مختلف قرار داشت: منطقه اول اپاختر (ایالت شمالی)، منطقه دوم، خراسان (ایالت شرقی)، منطقه سوم، نیمروز (ایالت جنوبی) و منطقه چهارم، خوروران (ایالت غربی) بود. در این میان، کومش که در نگارش عربی آن را قومس می نویسند و یونانی ها، نامش را کمیسن گفته اند، شامل ولایات دامغان و حوالی آن بود که جزء خراسان یا ولایات شرقی ایران در زمان ساسانیان محسوب می شد
منار مسجد تاریخانه
سال عکس ۱۳۱۵
عکس از رابرت بایرون
@tamadoneghoomes
Forwarded from خانه تسنیم دامغان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺بعد از ۳۰ سال انتظار ....
آیین رونمایی از کتاب ارزشمند و فاخر
"حصار در حصار"
شامل پژوهش و گزارش مکتوب و مصور از یافتههای کاوش نجاتبخشی #تپهحصار دامغان در سال ۱۳۷۴ به سرپرستی باستانشناس پیشکسوت استاد اسماعیل یغمایی
به همراه نمایش بخشهایی از فیلم کاوش
🔸پنجشنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳
🔸منتظر اطلاعیههای بعدی ما باشید...
💠روابط عمومی خانه تسنیم دامغان
@khane_tasnim
آیین رونمایی از کتاب ارزشمند و فاخر
"حصار در حصار"
شامل پژوهش و گزارش مکتوب و مصور از یافتههای کاوش نجاتبخشی #تپهحصار دامغان در سال ۱۳۷۴ به سرپرستی باستانشناس پیشکسوت استاد اسماعیل یغمایی
به همراه نمایش بخشهایی از فیلم کاوش
🔸پنجشنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳
🔸منتظر اطلاعیههای بعدی ما باشید...
💠روابط عمومی خانه تسنیم دامغان
@khane_tasnim
ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست
باغبانا رعد مطرب ابر ساقی گشت و شد
باغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مست
آسمانا چند گردی گردش عنصر ببین
آب مست و باد مست و خاک مست و نار مست
حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس
روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست
رو تو جباری رها کن خاک شو تا بنگری
ذره ذره خاک را از خالق جبار مست
تا نگویی در زمستان باغ را مستی نماند
مدتی پنهان شدست از دیده مکار مست
مولانا
کاروان شتر و ساربان
کویر
عکس از مجموعه کاوش در ایران توسط دکتر اشمیت
@tamadoneghoomes