طرز فکر والدين موفق👨‍👩‍👧‍👦

😱یک داستان کوتاه و یک دنیا درس👇👇

💥سناریو طرز فکر: همکاری یا رقابت؟

👨‍💼ارسلان از کار به منزل برگشته و بعد از صرف ناهار رو به همسرش می کند و می گوید: «راستی، می خواستم از همکار جدیدی که برامون اومده بهت بگم. کارش خیلی خیلی عالیه. تسلط خیلی خوبی به کامپیوتر داره و زبان انگلیسیشم که حرف نداره. دیگه برای مکاتبات شرکت مشکلی نداریم. در ضمن انگیزه خیلی زیلدی داره و واقعاً اطلاعاتش به روزه. از همه مهمتر اینکه از همین هفته اول بدجور تو دل رییس جا خوش کرده».

👩‍💼ساناز، همسر ارسلان که به دقت به حرف های همسرش گوش می داد، چند دقیقه ای به فکر فرو رفت و بعد به آرامی گفت: « ارسلان جان، راستش من کمی نگران شدم. نکنه بعد از این همه زحمت برای گرفتن ریاست بخش اداری، این همکار جدیدت جاتو بگیره».

👨‍⚕ارسلان لبخندی زد و گفت: «اصلاً اینجوری فکر نکن. اتفاقاً حضور اون باعث میشه من بیشتر تلاش کنم و انگیزه بیشتری داشته باشم. در ضمن همین اول کار با همدیگه دوستای خوبی شدیم و اون بهم گفته می تونه کم کم مکاتبات انگلیسی رو یادم بده. این یعنی اینکه اونم مثل من فکر می کنه. اونم فکر میکنه یه سیستم مثل شرکت ما با رشد همه اعضا رشد میکنه. من اگه به اینجا رسیدم به خاطر این بوده که هرگز انسان هایی که تو حوزه کار تجربه و سواد بهتری از من داشتند رو تهدید حساب نمی کردم و برعکس سعی می کردم از حضور اونها برای پیشرفت خودم و بهتر شدن کیفیت کارم استفاده کنم».

🙍‍♀الینا، دختر ده ساله خانواده گفتگوی پدر و مادرش را شنید و ناخودآگاه به یاد آرمیا،همکلاسی امسالش افتاد که درسش بسیار خوب بود و از همان روز اول همه توجهات را به خودش جلب کرده بود، توجهاتی که سال قبل معظوف او بود اما حالا حضور آرمیا همه رویاهایش را به باد داده بود و مدتی بود که او دیگر شور و شوق و انگیزه سابق را نداشت. این موضوع باعث شده بود که به شکل روزافزونی از همکلاسی جدیدش متنفر باشد و سعی کند به گونه ای او را تخریب کند.

💁‍♂اما صحبت های آن شب پدر درباره همکارش او را به فکر فرو برد. او تصمیم گرفت از فردا همان رویه را در برخورد با آرمیا در پدش گیرد، با او دوست باشد و به جای رقابت و دشمنی، بتواند در سایه دوستی، همکاری و تعامل با او بیش از پیش در مسیر پیشرفت قرار گیرد. فکر کردن به این موضوع به او حس خوبی داد و تازه ویژگی های خوب و دوست داشتنی آرمیا یکی یکی برایش مجسم می شدند، ویژگی های که به خاطر نوع طرز فکر محدودش تا آن لحظه به چشمش نیامده بودند.


❤️❤️شما هم دعوتید به ضیافت رشد اندیشه ها در کانال طرز فکر والدين موفق👇👇

https://www.tgoop.com/tarzefekr2

Telegram

طرز فکر والدين موفق👨‍👩‍👧‍👦

شما هم دعوتید به ضیافت رشد اندیشه ها در کانال طرز فکر والدين موفق. پاسخگوی سوالات شما هستیم:

@RegistrationAdmin

www.tgoop.com/tarzefekr2/63

458 viewsDr. Hojat Sarlak, edited  Aug 6, 2023 at 05:29

😱یک داستان کوتاه و یک دنیا درس👇👇

💥سناریو طرز فکر: همکاری یا رقابت؟

👨‍💼ارسلان از کار به منزل برگشته و بعد از صرف ناهار رو به همسرش می کند و می گوید: «راستی، می خواستم از همکار جدیدی که برامون اومده بهت بگم. کارش خیلی خیلی عالیه. تسلط خیلی خوبی به کامپیوتر داره و زبان انگلیسیشم که حرف نداره. دیگه برای مکاتبات شرکت مشکلی نداریم. در ضمن انگیزه خیلی زیلدی داره و واقعاً اطلاعاتش به روزه. از همه مهمتر اینکه از همین هفته اول بدجور تو دل رییس جا خوش کرده».

👩‍💼ساناز، همسر ارسلان که به دقت به حرف های همسرش گوش می داد، چند دقیقه ای به فکر فرو رفت و بعد به آرامی گفت: « ارسلان جان، راستش من کمی نگران شدم. نکنه بعد از این همه زحمت برای گرفتن ریاست بخش اداری، این همکار جدیدت جاتو بگیره».

👨‍⚕ارسلان لبخندی زد و گفت: «اصلاً اینجوری فکر نکن. اتفاقاً حضور اون باعث میشه من بیشتر تلاش کنم و انگیزه بیشتری داشته باشم. در ضمن همین اول کار با همدیگه دوستای خوبی شدیم و اون بهم گفته می تونه کم کم مکاتبات انگلیسی رو یادم بده. این یعنی اینکه اونم مثل من فکر می کنه. اونم فکر میکنه یه سیستم مثل شرکت ما با رشد همه اعضا رشد میکنه. من اگه به اینجا رسیدم به خاطر این بوده که هرگز انسان هایی که تو حوزه کار تجربه و سواد بهتری از من داشتند رو تهدید حساب نمی کردم و برعکس سعی می کردم از حضور اونها برای پیشرفت خودم و بهتر شدن کیفیت کارم استفاده کنم».

🙍‍♀الینا، دختر ده ساله خانواده گفتگوی پدر و مادرش را شنید و ناخودآگاه به یاد آرمیا،همکلاسی امسالش افتاد که درسش بسیار خوب بود و از همان روز اول همه توجهات را به خودش جلب کرده بود، توجهاتی که سال قبل معظوف او بود اما حالا حضور آرمیا همه رویاهایش را به باد داده بود و مدتی بود که او دیگر شور و شوق و انگیزه سابق را نداشت. این موضوع باعث شده بود که به شکل روزافزونی از همکلاسی جدیدش متنفر باشد و سعی کند به گونه ای او را تخریب کند.

💁‍♂اما صحبت های آن شب پدر درباره همکارش او را به فکر فرو برد. او تصمیم گرفت از فردا همان رویه را در برخورد با آرمیا در پدش گیرد، با او دوست باشد و به جای رقابت و دشمنی، بتواند در سایه دوستی، همکاری و تعامل با او بیش از پیش در مسیر پیشرفت قرار گیرد. فکر کردن به این موضوع به او حس خوبی داد و تازه ویژگی های خوب و دوست داشتنی آرمیا یکی یکی برایش مجسم می شدند، ویژگی های که به خاطر نوع طرز فکر محدودش تا آن لحظه به چشمش نیامده بودند.


❤️❤️شما هم دعوتید به ضیافت رشد اندیشه ها در کانال طرز فکر والدين موفق👇👇

https://www.tgoop.com/tarzefekr2

BY طرز فکر والدين موفق👨‍👩‍👧‍👦